لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 113
مباحث توسعهای و قانونگذاری
در نظام مالی اسلامی
فهرست مطالب صفحه
فصل اول : مقولههای قانونگذاری و توسعه.......................................................
1-1.مقدمه.......................................................................................................................
2-1.روششناسی تحقیق...................................................................................................
3-1.یافتههای نظرسنجی...................................................................................................
1-3-1.شرح مختصر صنعت خدمات مالی اسلامی .........................................................
2-3-1.مقولههای کلیدی در رابطه با بازار سرمایه اسلامی ..............................................
الف. چارچوب قانونگذاری ............................................................................................
الف- 1.بکارگیری اصول و اهداف قوانین اوراق بهادار IOSCO...................................
الف-1-1.اصول مربوط به قانونگذار................................................................................
الف-1-2.اصول مربوط به همکاری.................................................................................
الف-1-3.اصول مربوط به صادر کنندگان اوراق بهادار....................................................
الف-1-4.اصول مربوط به طرحهای سرمایهگذاری گروهی............................................
الف-1-5.اصول مربوط به واسطههای بازار.....................................................................
ب-پیروی و تبعیت از شرع.............................................................................................
ج- دامنه وسیع محصولات...............................................................................................
د- کارایی هزینه و چارچوب مالیاتی.................................................................................
ه- متخصصان بازار................. .........................................................................................
و- آموزش سرمایهگذاران................................................................................................
ز- تقسیم دانش................................................................................................................
4-1- نکات برجسته نظرسنجی.......................................................................................
فصل دوم: نتیجهگیری....................................................................................................
ضمیمه1 : اعضای گروه کاری IOSCO.........................................................................
ضمیمه 2: فهرست واژگان بازار سرمایه اسلامی.............................................................
ضمیمه3: فهرست پاسخ دهندگان به نظرسنجی................................................................
ضمیمه4: کتابنامه....................................................................................................
سخن ناشر
از جمله وظایف و کارویژه های مراکز تحقیقاتی, تامل عالمانه و روشمندانه در باب موضوعاتی است که به نوعی در سطح جامعه علمی یا اجرایی مطرح هستند. مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق( به منظور انجام این مهم, طیف متنوعی از فعالیتها را در دستور کار خود دارد که از آن جمله میتوان به برگزاری سخنرانی علمی, نشستهای تخصصی, همایش و سمینار, کارگاههای موردی و ... اشاره داشت. اگر چه انجام فعالیتهایی از این قبیل می تواند فی نفسه مفید باشد, اما اطلاع رسانی و بیان دستاوردها ضرورتی دیگر است که مکمل فعالیت بالا به شمار می آید. اثر حاضر با این هدف ترجمه و منتشر شده و تلاش می نماید تا گزارشی از یک ایده پژوهشی مهم را خدمت علاقهمندان ارایه دهد. لازم است در این ارتباط یادآوری شود که:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان
فصل اول- تعاریف :
ماده 1- اصطلاحات زیر در معانی مربوط به کار میروند:
دفتر مهندسی: هر گونه محل انجام خدمات مهندسی ساختمان که طبق ماده (9) آییننامه اجرایی قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان مجوز فعالیت دریافت نموده باشد.
شخص حقیقی: مهندسان دارای پروانه اشتغال به کار مهندسی ، کاردانهای فنی و معماران تجربی دارای پروانه اشتغال بکار کاردانی یا تجربی میباشند.
شخص حقوقی: شرکت، موسسه، سازمان و نهاد عمومی یا خصوصی که برای انجام خدمات مهندسی، دارای پروانه اشتغال بکار مهندسی شخص حقوقی معتبر از وزارت مسکن و شهرسازی باشد.
فصل دوم ـ مقررات ملی ساختمان
ماده 2ـ مقررات ملی ساختمان، مجموعه اصول و قواعد فنی و ترتیب کنترل اجرای آنهاست که باید در طراحی، محاسبه، اجرا، بهرهبرداری و نگهداری ساختمانها در جهت تأمین ایمنی، بهداشت، بهرهدهی مناسب، آسایش، صرفه اقتصادی، حفاظت محیطزیست و صرفهجویی در مصرف انرژی و حفظ سرمایههای ملی رعایت شود.
ماده 3 ـ مقررات ملی ساختمان دارای اصول مشترک و یکسان لازمالاجرا در سراسر کشور است و بر هرگونه عملیات ساختمانی نظیر تخریب، احداث بنا، تغییر در کاربری بنای موجود، توسعه بنا، تعمیراساسی و تقویت بنا حاکم میباشد.
ماده 4 ـ مقررات ملی ساختمان به عنوان تنها مرجع فنی و اصل حاکم در تشخیص صحت طراحی، محاسبه، اجرا، بهرهبرداری و نگهداری ساختمانها اعم از مسکونی، اداری، تجاری، عمومی، آموزشی، بهداشتی و نظایر آن است.
تبصره: در مباحثی که مقررات ملی ساختمان تدوین نگردیده باشد، تا زمان تصویب، منابع معتبر(به طور ترجیحی منتشر شده توسط مراجع ملی ذیربط) ملاک عمل خواهند بود.
فصل سوم : اشخاص حقوقی و دفاتر مهندسی طراحی ساختمان
ماده 5-به منظور تنسیق امور صنفی و شغلی مهندسان متخصص در رشتههای هفتگانه ساختمان و در جهت ارائه خدمات مهندسی کارآمد، کلیه طراحیها از جمله معماری، سازه، تأسیسات برقی و مکانیکی باید توسط اشخاص حقوقی یا دفاتر مهندسی طراحی ساختمانی صلاحیتدار دارای پروانه اشتغال، بعنوان طراح تهیه گردد.
تبصره1: برای تعیین فعالیتهای اشخاص حقیقی دارای پروانه اشتغال، وزارت مسکن وشهرسازی نسبت به تهیه و ابلاغ دستورالعمل لازم اقدام خواهد نمود.
تبصره2: اشخاص حقیقی دارنده پروانه اشتغال به کار مهندسی میتوانند دفتر مهندسی طراحی تشکیل دهند مشروط به آن که برای دفتر یادشده از وزارت مسکن و شهرسازی مجوز فعالیت دریافت نمایند و در محل اشتغال به این فعالیت تابلوی دفتر مهندسی نصب کنند.
ماده 6- اشخاص حقوقی، موسس یا موسسین دفاتر مهندسی طراحی ساختمان باید دارای پروانه اشتغال به کار مهندسی معتبر از وزارت مسکن و شهرسازی باشند و مطابق با قراردادی که با مالک منعقد مینمایند عهدهدار انجام خدمات براساس دستورالعمل ابلاغی از طرف وزارت مسکن و شهرسازی خواهند بود.
ماده 7- شهرداریها و سایر مراجع صدور پروانه ساختمانی مکلفند تنها نقشههایی را بپذیرند که توسط اشخاص حقوقی، یا مسئولین دفاتر مهندسی طراحی ساختمان و طراح آن در حدود صلاحیت و ظرفیت مربوط امضاء و مهر شده است.
ماده 8- سازمان نظام مهندسی استان موظف به نظارت بر حسن انجام خدمات اشخاص حقوقی و دفاتر مهندسی طراحی ساختمان میباشد و در صورت مشاهده تخلف باید مراتب را حسب مورد برای رسیدگی و اتخاذ تصمیم به شورای انتظامی استان، سازمان مسکن و شهرسازی استان و سایر مراجع قانونی ذیربط اعلام نمایند. در صورت احراز هرگونه تخلف، برخورد انضباطی تا حد ابطال پروانه اشتغال صورت خواهد پذیرفت.
فصل چهارم – اشخاص حقوقی و دفاتر مهندسی اجرای ساختمان
ماده 9- کلیه عملیات اجرایی ساختمان باید توسط اشخاص حقوقی و دفاتر مهندسی اجرای ساختمان به عنوان مجری، طبق دستورالعمل ابلاغی از طرف وزارت مسکن و شهرسازی انجام شود و مالکان برای انجام امور ساختمانی خود مکلفند از اینگونه مجریان استفاده نمایند.
ماده10ـ مجری ساختمان در زمینه اجرا، دارای پروانه اشتغال به کار از وزارت مسکن و شهرسازی است و مطابق با قراردادهای همسان که با صاحبان کار منعقد مینماید اجرای عملیات ساختمان را براساس نقشههای مصوب و کلیه مدارک منضم به قرارداد بر عهده دارد. مجری ساختمان نماینده فنی صاحب کار در اجرای ساختمان بوده و پاسخگوی کلیه مراحل اجرای کار به ناظر و دیگر مراجع کنترل ساختمان میباشد.
تبصره: شهرداریها و سایر مراجع صدور پروانه ساختمانی موظفند نام و مشخصات مجری واجد شرایط را که توسط صاحب کار معرفی شده و نسخهای از قرارداد منعقد شده با او را که در اختیار شهرداری و سازمان نظام مهندسی ساختمان استان قرار داده است، در پروانه مربوطه قید نمایند. مالکانی که دارای پروانه اشتغال به کار در زمینه اجرا میباشند نیازی به ارائه قرارداد ندارند.
ماده 11ـ مجری ساختمان مسئولیت صحت انجام کلیه عملیات اجرایی ساختمان را برعهده دارد و در اجرای این عملیات باید مقررات ملی ساختمان، ضوابط و مقررات شهرسازی، محتوای پروانه ساختمان و نقشههای مصوب مرجع صدور پروانه را رعایت نماید.
ماده 12ـ رعایت اصول ایمنی و حفاظت کارگاه و مسائل زیستمحیطی به عهده مجری میباشد.
ماده 13 ـ مجری موظف است برنامه زمانبندی کارهای اجرایی را به اطلاع ناظر برساند و کلیه عملیات اجرایی به ویژه قسمتهایی از ساختمان که پوشیده خواهند شد با هماهنگی ناظر انجام داده و شرایط نظارت در چهارچوب وظایف ناظر (ناظرین) در محدوده کارگاه را فراهم سازد.
ماده 14ـ مجری موظف است قبل از اجرا، کلیه نقشهها را بررسی و در صورت مشاهده اشکال، نظرات پیشنهادی خود را برای اصلاح به طور کتبی به طراح اعلام نماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه :
نظام آموزش و پرورشی هر کشور یکی از مهمترین و اساسی ترین عامل پیشرفت آن و ثبات و استحکام سایر برنامه های آن است . و مهمترین بحث نظام آموزش و پرورش ، تعلیم وتربیت است و غفلت از آن صدماتی جبران ناپزیری بر پیکره ی اجتماع وارد نموده و نسل آینده را در تاریکی عقب ماندگی فرو می برد لذا بر تمامی مسئولین هر نظام مهمترین دغدغه همین تعلیم و تربیت نسل آینده است ، نسل آینده است که آینده را می سازد و کشور را به طرف قله رفیع کمال اجتماعی سوق می دهد . با توجه به اهمیت نظام آموزش و پرورش جامعه شناسان برای آن اهمیت ویژه ای قایلند . چون جامعه شناسان بیش از سایرین اهمیت این مقوله را درک می کنند .
تعلیم وتربیت أدمی کاری پر ارج و در عین حال وقت گیر است و نتایج قطعی و نهایی آن معمولا" دیر آشکار می شود . ارجمندی آن از آنجهت است آدمیت و آدمی زادی به چگونگی تربیتش بستگی دارد . اگر انسان در شرایط مناسبی پرورش یابند به خیل نیکان می پیوندد ، و اگر تربیت وی مورد غفلت واقع شود ، چه بسا که از حد حیوان نیز فروتر رود وقتگیری آن زایده این واقعیت است که آدمیزاده یا مورد تربیت ، موجودی بالقوه است و در آغاز زندگی جز به صورت ، آدمی نیست . و نه تنها زمان نسبتا" دراز طول می کشد تا در پرتو تدابیر تربیتی مناسب آدمی خو شود ، بلکه آمادگی وی برای قبول لوازم آدمیت نیز امری تدریجی است و تحقق آدمیتش در هر مرحله ، در گرو تحقق نسبی ان در مراحل قبل می باشد .
ارزش تعلیم وتربیت آدمی و زیانهایی که بر اثر فقدان یا نقصان آن دامنگیر فرد و جامعه می شود از یک طرف و انحراف آن مسیر صحیح در مدت نسبتا" طولانی رشد کودک از طرف دیگر ، ایجاب میکند که فعالیتهای مربوطه و برنامه ریزی های درسی و آموزشی آن مورد توجه خاص و مداوم قرار گیرد و تدابیر مربوط به اداره آن با دور اندیشی و آینده نگری هر چه تمامتر اتخاذ شود تا باشد که فرد وجامعه را به سوی هدف غایی تربیت سوق دهد .
پس کانت حق دارد که بگوید : « در بین ابداعات بشر دو تا از بقیه مشکلتر است : هنر مملکت داری و حکومت ، و هنر تعلیم و تربیت .»
برنامه ها وفعالیتهای نظام آموزشی و پرورشی همواره باید متوجه تحقق مقاصد مورد توجه باشد و در اجرا از وجود هماهنگی بین همه بخشهای آن اطمینان کامل حاصل شود شیوه های آموزش و تربیت و روشهای تدریس و محتوای آن باید با توجه به نتایج مورد انتظار انتخاب گردد و در صورت عدم تحقق اهداف ، در موارد فوق الذکر تجدید نظر گردد .
هدفهای آموزش و پرورش در دوره متوسطه :
هدفهای آموزش و پرورش در مقاطع مختلف تحصیلی از طریق مواد درسی یی که در برنامه ها پیش بینی شده است ، تحقق حاصل می کند . بنابر این ، هر ماده درسی هدفی نسبتا" کلی و هر قسمت از برنامه تفضیلی آن هدفی جزیی تر دارد . نیل به هدف هر ماده درسی در پایان دوره تحصیلی و یا در پایان سال تحصیلی و نیل به هدف هر درس در ساعتی که برای آن در برنامه منظور می شود ، امکان پذیر است .هدفهای خاص آموزش متوسطه را ...که مکمل هدفهای کلی و عمومی آموزش و پرورش به شمار می رود و به موازات کوشش مداوم مدرسه و اجتماع برای نیل به هدفهای مزبور مورد توجه خواهند بود . در سه گروه اساسی به شرح زیر می توان خلاصه نمود :
الف . ایجاد و تقویت یک یا چند مهارت قابل عرضه در بازار کار که با استعدادهای فردی تناسب داشته باشد و در عین حال برای نیازمندی جوانانی که در پایان دوره متوسطه به فعالیت می پردازند ، مفید واقع شود .
ب . ایجاد آمادگی کافی و مطلوب برای تحصیلات دانشگاهی و نیل به درجه تخصص در رشته های نظری و عملی یا علمی و فنی .
ج . کمک و یاری جوانان در جهت کشف و شناخت استعدادها و توانمندیها ی فردی به ترتیبی که هدایت آنها را به مناسبتری راه ادامه تحصیل با اشتغال به کار و حرفه مناسب و قبول مسئولیت تولیدی و اقتصادی مفید و موثر ، متضمن باشد و امر راهنمایی تحصیلی و شغلی را در مقیاس وسیعتر و اساسی تر آن در مرحله نهایی که پایان تحصیلات متوسطه است ، امکان پذیر سازد .
بنابر این هدف کلی آموزش و پرورش تربیت مردم مومن ، متقی و مسئول در رابطه با خالق ، مفید و متعهد در رابطه با جامعه و همنوعانش و متفکر و خلاق و مولد در رابطه با عالم طبیعت است .
در این راستا برنامه های آموزش و پرورش چنان باید دقیق و سنجیده و کارشناسانه تنظیم و تدوین گردد که از هر گونه نارساییها و کاستیها در تمام ابعاد آموزشی و پرورشی مبراشده تابتواند تامین کننده اهداف غایی آموزش و پرورش باشد .
اهم نارساییها در نظام آموزش متوسطه گذشته :
1-اسیر ماندن و رها شدن فرآیند هدایت تحصیلی در دروه متوسطه و کم توجهی به پرورش علاقه و استعدادهای دانش آموزان و نداشتن انعطاف لازم برای پاسخگوی به علاقه و پرورش استعدادهای متوسطه .
2- تاکید و تمرکز بر آماده کردن کلیه دانش آموزان برای ورود به دانشگاه و نتیجه افزایش درسی تعداد داوطلبان وامانده از تحصیل دانشگاهی .
3- تاکید بر دروس نظری و عدم ارزش گذاری آموزشهای خارج از مدرسه و نارسا بودن شیوه مهارت آموزش .
4- نداشتن انعطاف لازم برای پذیرش نو آوریها و یا پاسخگویی به نیازهای خاص مناطق کشور .
5- اتلاف منابع به لحاظ شیوه برخورد با تکرار پایه در نتیجه تجدید و ترک تحصیل زودرس و فقدان تسهیلات مناسب برای بازگشت مجدد به تحصیل .
6- تشدید جو حاکم بر جامعه مبنی بر کم ارزش بودن آموزشهای فنی و حرفه ای در مقایسه با آموزشهای نظری به دلایل متعدد .
7- سازماندهی غیر منعطف در اجرای آموزشها که استفاده بهینه از کلیه منابع بالقوه و مفید برای آموزش فنی و حرفه ای را دشوار می سازد .
8- فقدان ارتباط لازم میان آموزشهای فنی و حرفه ای با دوره های کوتاه مدت مهارت آموزی و یا آموزشهای تخصصی و دوره های کاردانی و کار شناسی .
(کلیات نظام جدید 1357 0 ص 19 )
بنابر این نارساییهای موجود در نظام آموزشی کشور بیش از پیش آنان را به ایجاد تحولات و تغییرات بنیادی مذکور وادار می نمود و از طرفی اهمیت آموزشهای دوره متوسطه نیز ضرورت مذکور را دو چندان می نمود که از جمله ضرورت های ایجاد تغییر در نظام آموزشی متوسطه را به شرح زیر می توان شمرد :
1-این دوره تحصیلی شبیه زنجیر آموزشی است که آموزش عمومی را به آموزش عالی پیوند می زند و هر نوع نارسایی و کمبود در آن مستقیما" در عملکرد و کیفیت هر دو حلقه آموزش عمومی و عالی تاثیر بسزایی خواهد داشت .
2- دوره مذکور از ابعاد مختلف یک دوره انتقالی است بدین معنا که دانش آموزانی که دوره
عمومی را طی کرده باشند به دوره عالی انتقال پیدا می کنند و چنانچه تمایل به ادامه
تحصیل نداشته باشند وارد جامعه و بازار کار می شوند .
3- انتقال از دوره کودکی و نوجوانی به دوره جوانی و استقلال محسوب می گردد که هر یک از دوره های مذکور نیازها و ویژگیهای خاص خود را دارند و لذا از اهمیت و حساسیت خاص برخوردارند .
4- دوره مذکور نه تنها در کشورما بلکه در اکثر کشورهای دنیا به عنوان مهمترین منبع تامین کننده نیروی انسانی ماهر برای سایر بخشهای اقتصادی جامعه تلقی می شود نظر به اهمیت دوره مذکور باتوجه به ابعاد مختلف آن و نارساییهای یاد شده و موارد ذکر شده در صفحات قبل در بردارنده مزایایی بود که عقیده دست اندر کاران در سایر طرحها و نظام های پیشین آموزش متوسطه وجود نداشته است (کلیات نظام جدید ص 18 )
مزایای طرح جدید آموزش متوسطه :
1- ایجاد دوره پیش دانشگاهی
2- تشکیل شاخه جدید کار و دانش
3- کوتاه شدن دوره آموزش عمومی از 12 به 11 سال (به جز دوره پیش دانشگاهی )
4- تشکیل دوره های کاردانی پیوسته
5- نحوه ارائه دروس به صورت عمومی اختصاص و پودمانهای مهارت که هر کدام در ذیل توضیح داده می شود .
1- دوره پیش دانشگاهی :
1/1: جلوگیری از تمرکز و تاکید بر آماده کردن کلیه دانش آموزان برای ورود به دانشگاهها و متناسب نمودن میزان فارغ التحصیلان با میزان ظرفیت و پذیرش دانشگاهها
2/1 : جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه برای افرادی که به امید ورود به دانشگاه تا پایان این دوره به تحصیلی می پرداختند .
3/1 : اجرای شیوه نیمسالی _ واحدی فرصتی است برای آشنا کردن دانش آموزان دوره متوسطه با سیستم دانشگاهی
4/1 : با توجه به برنامه ریزی خاص این دوره امکان متناسب نمودن رشته های تحصیلی با نیازهای جامعه بیشتر می شود
5/1 : از نظر اجرایی جذابیت بیشتری برای مؤسسات آموزش غیر انتفاعی برای سرمایه
گذاری در این دوره فراهم می شود ( کلیات نظام جدید ص 43 )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
آینده نگری در نظام آموزشی ( پنج سال آینده )
مقدمه
امروزه علیرغم توسعه فناوری الکترونیک اینترنت و رایانه هنوز کتاب و کتاب خوانی مهمترین شاخصه توسعه یافتگی است و هر ملتی که وقت بیشتری برای مطالعه میگذارد مسیر توسعه و پیشرفت را آسانتر طی می کند و هر ملتی به هر دلیلی خواه ضعف برنامه ریزی و آموزش و یاعلل دیگر از کتاب فاصله داشته باشد به همان میزان هم از توسعه و پیشرفت فاصله دارد و این یک اصل محتوم در سنجش ترقی و توسعه ملتها محسوب میشود.
امروزه علیرغم توسعه فناوری الکترونیک اینترنت و رایانه هنوز کتاب و کتاب خوانی مهمترین شاخصه توسعه یافتگی است و هر ملتی که وقت بیشتری برای مطالعه میگذارد مسیر توسعه و پیشرفت را آسانتر طی می کند و هر ملتی به هر دلیلی خواه ضعف برنامه ریزی و آموزش و یاعلل دیگر از کتاب فاصله داشته باشد به همان میزان هم از توسعه و پیشرفت فاصله دارد و این یک اصل محتوم در سنجش ترقی و توسعه ملتها محسوب میشود.
در جانب دیگر هیچ ملتی هم تاکنون بدون توسعه فرهنگی و ارتقا سطح دانش و معلومات عمومی به توسعه صنعتی کشاورزی پزشکی علمی و پژوهشی نرسیده زیرا انسانها با استفاده از کتاب به دستاوردهای سایر ملل پی بردند و همین اطلاعات آنها را در ترقی و پیشرفت اقتصادی یاری رسانده است بنابراین باید کتاب و کتاب خوانی را یکی از ابزارهای ضروری برای ادامه حیات یک ملت به شمار آورد . (۱ )
حالا که ضرورت کتاب خوانی مشخص گردید آموزش روشها و راهبردهای مناسب برای مطالعه باید در برنامه های درسی گنجانده شود و چگونگی استفاده صحیح از فرایندهای یادگیری به زبان کودکان و نوجوانان و در سنین و مقاطع تحصیلی مختلف به آنها آموزش داده شود . (۲)
بدون شک اگر دانش آموزان به این سو سوق داده و تشویق شوند که بخشی از شکستهای تحصیلی خود را به عدم استفاده از روشهای درست مطالعه و یادگیری و نه عامل دیگری چون شانس کم استعدادی و دشواری تکلیف نسبت دهند در عین حال روشهای درست به آنها ارائه میشود و آنها می توانند با تلاش پشتکار و مسئولیت پذیری در قبال شکستها موفقیت تحصیلی کسب کنند . (۳ ) حال به تعریف واژه های شناخت و فراشناخت میپردازیم :
●شناخت :
اصطلاح شناخت به فرایندهای درونی ذهنی یا راههایی که در آنها اطلاعات پردازش میشوند یعنی راههایی که ما به وسیله آنها اطلاعات را مورد توجه قرار می دهیم آنها را تشخیص داده و به رمز در می آوریم و در حافظه ذخیره می سازیم و هر وقت که نیاز داشته باشیم آنها را از حافظه فرا میخوانیم و مورد استفاده قرار می دهیم گفته میشود . (۴ )
به طور خلاصه شناخته یعنی دانستن و کسب شناخت درباره جهان هستی یعنی دانستن و آگاهی از جهان هستی . (۵)
● فراشناخت :
اصطلاح فراشناخت به دانش ما درباره فرایندهای شناختی خودمان و چگونگی استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به هدفهای یادگیری گفته می شود. به سخن دیگر فراشناخت دانش یا آگاهی فرد از نظام شناختی خود او یا دانستن درباره دانستن است . دانش فراشناختی ما را یاری می دهد تا به هنگام یادگیری و دانستن امور پیشرفت خود را ارزیابی کنیم . همچنین این دانش به ما کمک می کند تا نتایج تلاشهایمان را بررسی نماییم و میزان تسلط خود را بر مطالبی که خوانده ایم بسنجیم دانش فراشناختی راههای مختلف سازمان دادن مطالب به منظور سهولت بخشیدن به یادگیری و یادآوری را در اختیار ما میگذارد. از آنجا که شناخت را به دانستن و یادگیری معنی کردیم پس می توان فراشناخت را به دانستن درباره نحوه یادگیری و تفکر خود معنی کنیم به همین سبب یکی از تعابیر بسیار نزدیک به فراشناخت یادگرفتن یادگیری است . (۶ )
●راهبردهای شناختی :
به هرگونه رفتار اندیشه یا عمل گفته میشود که یادگیرند در ضمن یادگیری مورد استفاده قرار می دهد و هدف آن کمک به فراگیری سازماندهی و ذخیره سازی دانش ها مهارتها و سهولت بهره برداری از آنها در آینده است . به طور کلی راهبردهای شناختی به ما کمک می کنند تا اطلاعات تازه را برای ترکیب با اطلاعات قبلی آموخته شده و ذخیره سازی آنها را در حافظه ی درازمدت آماده کنیم . می توان گفت راهبردهای شناختی ابزارهای یادگیری می باشند که عبارتند از :
الف) تکرار یا مرور:
ساده ترین نوع تکرار یا مرور ذهنی با هدف نگهداری مطلبی در حافظه موقتی یا حافظه کوتاه مدت تا زمان استفاده از آن انجام می شود. مثلا وقتی که ما شماره تلفنی را از روی دفتر تلفن نگاه می کنیم و گوشی تلفن را در فاصله ای دور از خودمان می بینیم تا زمان رسیدن به گوشی و گرفتن شماره آن را با صدای بلند و آهسته در نزد خود تکرار می کنیم تا از فراموش شدنش جلوگیری نماییم از این راهبرد سود می بریم . همچنین این راهبرد ما را در کوشش برای انتقال اطلاعات به حافظه دراز مدت کمک می کند. ▪ راهبردهای تکرار یا مرور : بخش به بخش حفظ کردن تمرین پراکنده یا مطالعه با فاصله از جمله راهبردهای تکرار موضوعات ساده و پایه (غیر معنی دار) و انتخاب نکات مهم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
تحول مفهوم اوقات فراغت ، نظام های تولیدی و بازار کار
هدف اصلی این مقاله بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در دو دوره بعد از صنعتی شدن در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و بعد از دهه 1980 است.
مروری کلی بر تحول مفهوم اوقات فراغت
هدف اصلی این مقاله بررسی تحولات مفهوم اوقات فراغت در دو دوره صنعتی شدن و گسترش سرمایه داری در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و تحولات بعد از دهه 1980 آنطور که در نظریات جامعه شناسان و بررسیهای جامعه شناسی اوقات فراغت منعکس شده است. تحولاتی که در ساخت اقتصادی و بازار کار در این دو دوره رخ داد ماهیت اوقات فراغت را دگرگون کرد. رشد صنعتی شدن بر پایه نظام سرمایه داری نگرش به اوقات فراغت را از آنچه در دوره کهن و جامعه ماقبل سرمایه داری با آن مواجه بوده تغییر داد. رشد جنبش کارگری و بالا گرفتن عرصه ستیز اتحادیه های کارگری و کارفرمایی و تحول در مدیریت علمی واحدهای صنعتی در جهت ظهور مفهوم جدیدی از اوقات فراغت بود که به کلی متفاوت از تعریف آن در دوره باستان است. اگر واژه اوقات فراغت را ریشه شناسی کنیم از ریشه لاتین به معنی "اجازه دادن" می آید لذا فراغت به معنی رخصت دادن معنی می دهد.( تامیلسون، 1993، 329 -330) حتی در اندیشه یونانی نیز واژه فراغت هم ذوج کار و یا نیروی کار بوده است. در میان متفکران گذشته ارسطو فراغت را به مثابه پیشه ای جدی می دانسته است: " ما حرفه و کار و شغلی را در پیش می گیریم تا فراغتی داشته باشیم". در نظر اول این طور استنباط می شود که به نظر ارسطو فراغت وضع ایده آلی است که هر شهروند به دنبال و در آرزویش است. لذا صرف اوقات فراغت لازمه زندگی است. ( مارت، 1989، ص 14) اما آنطور که بعدا در بررسی قضاوت مسلط در باره دیدگاه اندیشمندان باستان در خصوص اوقات فراغت خواهیم پرداخت برخلاف نظر بارت آنچه ارسطو از اوقات فراغت منظور نظر داشته است هم ذوج بودن آن با کار است و نه در مقابل کاربودن. این درست در مقابل مفهومی از اوقات فراغت قرار می گیرد که مربوط به تحولات بعد از صنعتی شدن و رشد نظام سرمایه داری است. بنابر این فراغت در دوره مدرن بتدریج در مقابل کار قرار می گیرد. یعنی ما در مقابل دستمزد فعالیتی می کنیم تا فراغتی داشته باشیم. بنابر این فرق است بین تلقی ما از اوقات فراغت در دوره مدرن که در بیشتر نوشته جات مربوط به اوقات فراغت در علوم اجتماعی آمده است : یعنی قراغت به معنی " فرصتی برای وقت آزاد " . ( ویلیامز ، 1976) در چنین تلقی، کار فعالیتی است که یه شما برای انجام آن پرداختی صورت می گیرد اما فراغت صرف زمانی است که اجباری در انجامش نیست و پولی هم در قبال آن دریاقت نمی کنید. بعدا نشان خواهیم داد که در دوره جدید تا چه حد چنین تعریفی از اوقات فراغت تنها ساده انگاری بیش نیست و بررسی های تجربی را از عینیت دور می کند. به عبارت دیگر رابطه کار و فراغت براحتی رابطه ای متجانس محسوب نمی شود و براحتی نیز غیر متجانس نیست. بلکه رابطه ای است که با تحولات اجتماعی و اقتصادی در حال تحول بوده است. آنچه که این مقاله بطور مشخص دنبال می کند بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در سه مرحله ماقبل مدرن ( دوران باستان ) ، دوره مدرن ( انقلاب صنعتی و صنعتی شدن ) و دوره مدرنیته متاخر ( دوران جهانی شدن ) است. در هر یک از این دوره ها نگرش گروه های مختلف مردم در جوامع گوناگون به اوقات فراغت متفاوت بوده است که این ناشی از تحولات در عرصه ساخت اقتصادی است. در دوره مافبل مدرن اوقات فراغت بخشی از زندکی فرهنگی بوده است. اما در دوره صنعتی فراغت به واقع مشکل جامعه صنعتی تلقی می شده است چون بطور مشخص فعالیت های فراغتی ماقبل مدرن فعالیت هایی غیر مولد تلقی شدند. نظم توسعه صنعتی اولیه در بیشتر جوامع فراغت را بالقوه مشکل جامعه صنعتی می پنداشت و لذا گسترش آن را بر نمی تابید. آنطور که در بخش بعد بررسی خواهد شد چنین نگرشی به اوقات فراغت بر اساس تفسیری خاص از اوقات فراغت در جامعه ماقبل مدرن بود. یعنی اینکه اگر کارگر صنعتی به مانند جامعه و فرهنگ ماقبل سرمایه داری و صنعتی زمانی را به اوقات فراغت بپردازد نظم نیروی کار و تولید در خطر قرار خواهد گرفت. برای همین بود که فرهنگ اوقات فراغت و تفریح سنتی مورد حمله قرار گرفت تا به حاشیه رود. ( تامسون ؛ 1967) در حقیقت می توان گفت فعالیت فراغتی در اوایل رشد دوره صنعتی مدرن حوزه تضادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود که به شکل ستیزاتحادیه های کارگری و مدیریت کارخانه ها و کارفرماها تجلی می یافت. اما به تدریج که ساخت اقتصادی تغییر کرد و بازارهای مصرفی تشکیل شد حوزه های فراغتی برای اقشار مختلف شکل یافت. بنابر این می توان تحول در مفهوم اوقات فراغت را همگام در تحول در ساخت های اقتصادی که پیامد ظهور حوزه ستیز است نیز جستجو کرد. بر این اساس در جامعه مصرفی امروز نمی توان همان تعریفی را از اوقات فراغت بکار برد که در آغاز جامعه صنعتی و یا در جامعه کهن و باستانی بکار می رفت ، چون ویژگیهای جامعه مصرفی ماهیتا با انواع جوامع گذشته متفاوت است.
اوقات فراغت در عصر باستان : تصحیح یک قضاوت تاریخی
با گسترش انقلاب صنعتی بخشی از اهداف طبقه کارگر و جنبش کارگری حق برخورداری از اوقات فراغت و رفتن به تعطیلات بود که از طریق اتحادیه های کارگری تحت عنوان مرخصی با استفاده از حقوق و دستمزد دنبال می شد. به قول آدرنو اصطلاح اوقات فراغت یا داشتن وقت آزاد در همین دوران باب شد یعنی فراغت خاطر و داشتن زندگی راحت و بی دغدغه. (آدرنو، 1379 ، ص 27) البته جنبش طبقه کارگر یا جنبش کارگری در ابتدا بیشتر اوقات فراغت را با پول در تنش می دیده است ( کراس ، 1986) . لذا در تاریخ کارگری مساله گرفتن استفاده از تعطیلات و داشتن اوقات فراغت با دریافت پول در دستور کار این جنبش قرار گرفت. کاهش ساعات کار و حق استفاده از مرخصی با حقوق از دستاوردهای اتحادیه های کارگری در غرب در اوایل دهه 1930 در غرب بود. این مساله با رشد جنبشی همزمان است که با زبان کمبل به آن می توان جنبش رشد اخلاق مصرفی نام داد. ( کمبل ، 1983 و 1987 ) کمبل با استفاده از واژه های وبر در کتاب " اخلاق پروتستانتیسم و روح سرمایه داری " اخلاق مصرف را در مقابل اخلاق تولید می گذارد، یعنی اینکه مصرف زمان دیگر ضد ارزش تلقی نگردد. بهر حال تمامی حقوقی که کارگران مطالبه کردند در پی جنبش اوقات فراغت تقاضا شد. به عبارت دیگر افزایش استفاده از مرخصی همراه با حقوق برابر است با رشد صنعت فراغت. یعنی سیطره جادویی که در آن مردم ، خود حداقل تصور می کنند که بر اساس اراده آزاد خود عمل می کنند. در نقد صنعت فراغت به عنوان توطئه کالائی شدن فراغت در دینای سرمایه داری آ درنو این استدلال را مطرح می کند که خود این اراده توسط همان نیروهایی شکل می گیرد که