لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
تحول مفهوم اوقات فراغت ، نظام های تولیدی و بازار کار
هدف اصلی این مقاله بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در دو دوره بعد از صنعتی شدن در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و بعد از دهه 1980 است.
مروری کلی بر تحول مفهوم اوقات فراغت
هدف اصلی این مقاله بررسی تحولات مفهوم اوقات فراغت در دو دوره صنعتی شدن و گسترش سرمایه داری در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و تحولات بعد از دهه 1980 آنطور که در نظریات جامعه شناسان و بررسیهای جامعه شناسی اوقات فراغت منعکس شده است. تحولاتی که در ساخت اقتصادی و بازار کار در این دو دوره رخ داد ماهیت اوقات فراغت را دگرگون کرد. رشد صنعتی شدن بر پایه نظام سرمایه داری نگرش به اوقات فراغت را از آنچه در دوره کهن و جامعه ماقبل سرمایه داری با آن مواجه بوده تغییر داد. رشد جنبش کارگری و بالا گرفتن عرصه ستیز اتحادیه های کارگری و کارفرمایی و تحول در مدیریت علمی واحدهای صنعتی در جهت ظهور مفهوم جدیدی از اوقات فراغت بود که به کلی متفاوت از تعریف آن در دوره باستان است. اگر واژه اوقات فراغت را ریشه شناسی کنیم از ریشه لاتین به معنی "اجازه دادن" می آید لذا فراغت به معنی رخصت دادن معنی می دهد.( تامیلسون، 1993، 329 -330) حتی در اندیشه یونانی نیز واژه فراغت هم ذوج کار و یا نیروی کار بوده است. در میان متفکران گذشته ارسطو فراغت را به مثابه پیشه ای جدی می دانسته است: " ما حرفه و کار و شغلی را در پیش می گیریم تا فراغتی داشته باشیم". در نظر اول این طور استنباط می شود که به نظر ارسطو فراغت وضع ایده آلی است که هر شهروند به دنبال و در آرزویش است. لذا صرف اوقات فراغت لازمه زندگی است. ( مارت، 1989، ص 14) اما آنطور که بعدا در بررسی قضاوت مسلط در باره دیدگاه اندیشمندان باستان در خصوص اوقات فراغت خواهیم پرداخت برخلاف نظر بارت آنچه ارسطو از اوقات فراغت منظور نظر داشته است هم ذوج بودن آن با کار است و نه در مقابل کاربودن. این درست در مقابل مفهومی از اوقات فراغت قرار می گیرد که مربوط به تحولات بعد از صنعتی شدن و رشد نظام سرمایه داری است. بنابر این فراغت در دوره مدرن بتدریج در مقابل کار قرار می گیرد. یعنی ما در مقابل دستمزد فعالیتی می کنیم تا فراغتی داشته باشیم. بنابر این فرق است بین تلقی ما از اوقات فراغت در دوره مدرن که در بیشتر نوشته جات مربوط به اوقات فراغت در علوم اجتماعی آمده است : یعنی قراغت به معنی " فرصتی برای وقت آزاد " . ( ویلیامز ، 1976) در چنین تلقی، کار فعالیتی است که یه شما برای انجام آن پرداختی صورت می گیرد اما فراغت صرف زمانی است که اجباری در انجامش نیست و پولی هم در قبال آن دریاقت نمی کنید. بعدا نشان خواهیم داد که در دوره جدید تا چه حد چنین تعریفی از اوقات فراغت تنها ساده انگاری بیش نیست و بررسی های تجربی را از عینیت دور می کند. به عبارت دیگر رابطه کار و فراغت براحتی رابطه ای متجانس محسوب نمی شود و براحتی نیز غیر متجانس نیست. بلکه رابطه ای است که با تحولات اجتماعی و اقتصادی در حال تحول بوده است. آنچه که این مقاله بطور مشخص دنبال می کند بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در سه مرحله ماقبل مدرن ( دوران باستان ) ، دوره مدرن ( انقلاب صنعتی و صنعتی شدن ) و دوره مدرنیته متاخر ( دوران جهانی شدن ) است. در هر یک از این دوره ها نگرش گروه های مختلف مردم در جوامع گوناگون به اوقات فراغت متفاوت بوده است که این ناشی از تحولات در عرصه ساخت اقتصادی است. در دوره مافبل مدرن اوقات فراغت بخشی از زندکی فرهنگی بوده است. اما در دوره صنعتی فراغت به واقع مشکل جامعه صنعتی تلقی می شده است چون بطور مشخص فعالیت های فراغتی ماقبل مدرن فعالیت هایی غیر مولد تلقی شدند. نظم توسعه صنعتی اولیه در بیشتر جوامع فراغت را بالقوه مشکل جامعه صنعتی می پنداشت و لذا گسترش آن را بر نمی تابید. آنطور که در بخش بعد بررسی خواهد شد چنین نگرشی به اوقات فراغت بر اساس تفسیری خاص از اوقات فراغت در جامعه ماقبل مدرن بود. یعنی اینکه اگر کارگر صنعتی به مانند جامعه و فرهنگ ماقبل سرمایه داری و صنعتی زمانی را به اوقات فراغت بپردازد نظم نیروی کار و تولید در خطر قرار خواهد گرفت. برای همین بود که فرهنگ اوقات فراغت و تفریح سنتی مورد حمله قرار گرفت تا به حاشیه رود. ( تامسون ؛ 1967) در حقیقت می توان گفت فعالیت فراغتی در اوایل رشد دوره صنعتی مدرن حوزه تضادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود که به شکل ستیزاتحادیه های کارگری و مدیریت کارخانه ها و کارفرماها تجلی می یافت. اما به تدریج که ساخت اقتصادی تغییر کرد و بازارهای مصرفی تشکیل شد حوزه های فراغتی برای اقشار مختلف شکل یافت. بنابر این می توان تحول در مفهوم اوقات فراغت را همگام در تحول در ساخت های اقتصادی که پیامد ظهور حوزه ستیز است نیز جستجو کرد. بر این اساس در جامعه مصرفی امروز نمی توان همان تعریفی را از اوقات فراغت بکار برد که در آغاز جامعه صنعتی و یا در جامعه کهن و باستانی بکار می رفت ، چون ویژگیهای جامعه مصرفی ماهیتا با انواع جوامع گذشته متفاوت است.
اوقات فراغت در عصر باستان : تصحیح یک قضاوت تاریخی
با گسترش انقلاب صنعتی بخشی از اهداف طبقه کارگر و جنبش کارگری حق برخورداری از اوقات فراغت و رفتن به تعطیلات بود که از طریق اتحادیه های کارگری تحت عنوان مرخصی با استفاده از حقوق و دستمزد دنبال می شد. به قول آدرنو اصطلاح اوقات فراغت یا داشتن وقت آزاد در همین دوران باب شد یعنی فراغت خاطر و داشتن زندگی راحت و بی دغدغه. (آدرنو، 1379 ، ص 27) البته جنبش طبقه کارگر یا جنبش کارگری در ابتدا بیشتر اوقات فراغت را با پول در تنش می دیده است ( کراس ، 1986) . لذا در تاریخ کارگری مساله گرفتن استفاده از تعطیلات و داشتن اوقات فراغت با دریافت پول در دستور کار این جنبش قرار گرفت. کاهش ساعات کار و حق استفاده از مرخصی با حقوق از دستاوردهای اتحادیه های کارگری در غرب در اوایل دهه 1930 در غرب بود. این مساله با رشد جنبشی همزمان است که با زبان کمبل به آن می توان جنبش رشد اخلاق مصرفی نام داد. ( کمبل ، 1983 و 1987 ) کمبل با استفاده از واژه های وبر در کتاب " اخلاق پروتستانتیسم و روح سرمایه داری " اخلاق مصرف را در مقابل اخلاق تولید می گذارد، یعنی اینکه مصرف زمان دیگر ضد ارزش تلقی نگردد. بهر حال تمامی حقوقی که کارگران مطالبه کردند در پی جنبش اوقات فراغت تقاضا شد. به عبارت دیگر افزایش استفاده از مرخصی همراه با حقوق برابر است با رشد صنعت فراغت. یعنی سیطره جادویی که در آن مردم ، خود حداقل تصور می کنند که بر اساس اراده آزاد خود عمل می کنند. در نقد صنعت فراغت به عنوان توطئه کالائی شدن فراغت در دینای سرمایه داری آ درنو این استدلال را مطرح می کند که خود این اراده توسط همان نیروهایی شکل می گیرد که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
تحول مفهوم اوقات فراغت ، نظام های تولیدی و بازار کار
هدف اصلی این مقاله بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در دو دوره بعد از صنعتی شدن در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و بعد از دهه 1980 است.
مروری کلی بر تحول مفهوم اوقات فراغت
هدف اصلی این مقاله بررسی تحولات مفهوم اوقات فراغت در دو دوره صنعتی شدن و گسترش سرمایه داری در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و تحولات بعد از دهه 1980 آنطور که در نظریات جامعه شناسان و بررسیهای جامعه شناسی اوقات فراغت منعکس شده است. تحولاتی که در ساخت اقتصادی و بازار کار در این دو دوره رخ داد ماهیت اوقات فراغت را دگرگون کرد. رشد صنعتی شدن بر پایه نظام سرمایه داری نگرش به اوقات فراغت را از آنچه در دوره کهن و جامعه ماقبل سرمایه داری با آن مواجه بوده تغییر داد. رشد جنبش کارگری و بالا گرفتن عرصه ستیز اتحادیه های کارگری و کارفرمایی و تحول در مدیریت علمی واحدهای صنعتی در جهت ظهور مفهوم جدیدی از اوقات فراغت بود که به کلی متفاوت از تعریف آن در دوره باستان است. اگر واژه اوقات فراغت را ریشه شناسی کنیم از ریشه لاتین به معنی "اجازه دادن" می آید لذا فراغت به معنی رخصت دادن معنی می دهد.( تامیلسون، 1993، 329 -330) حتی در اندیشه یونانی نیز واژه فراغت هم ذوج کار و یا نیروی کار بوده است. در میان متفکران گذشته ارسطو فراغت را به مثابه پیشه ای جدی می دانسته است: " ما حرفه و کار و شغلی را در پیش می گیریم تا فراغتی داشته باشیم". در نظر اول این طور استنباط می شود که به نظر ارسطو فراغت وضع ایده آلی است که هر شهروند به دنبال و در آرزویش است. لذا صرف اوقات فراغت لازمه زندگی است. ( مارت، 1989، ص 14) اما آنطور که بعدا در بررسی قضاوت مسلط در باره دیدگاه اندیشمندان باستان در خصوص اوقات فراغت خواهیم پرداخت برخلاف نظر بارت آنچه ارسطو از اوقات فراغت منظور نظر داشته است هم ذوج بودن آن با کار است و نه در مقابل کاربودن. این درست در مقابل مفهومی از اوقات فراغت قرار می گیرد که مربوط به تحولات بعد از صنعتی شدن و رشد نظام سرمایه داری است. بنابر این فراغت در دوره مدرن بتدریج در مقابل کار قرار می گیرد. یعنی ما در مقابل دستمزد فعالیتی می کنیم تا فراغتی داشته باشیم. بنابر این فرق است بین تلقی ما از اوقات فراغت در دوره مدرن که در بیشتر نوشته جات مربوط به اوقات فراغت در علوم اجتماعی آمده است : یعنی قراغت به معنی " فرصتی برای وقت آزاد " . ( ویلیامز ، 1976) در چنین تلقی، کار فعالیتی است که یه شما برای انجام آن پرداختی صورت می گیرد اما فراغت صرف زمانی است که اجباری در انجامش نیست و پولی هم در قبال آن دریاقت نمی کنید. بعدا نشان خواهیم داد که در دوره جدید تا چه حد چنین تعریفی از اوقات فراغت تنها ساده انگاری بیش نیست و بررسی های تجربی را از عینیت دور می کند. به عبارت دیگر رابطه کار و فراغت براحتی رابطه ای متجانس محسوب نمی شود و براحتی نیز غیر متجانس نیست. بلکه رابطه ای است که با تحولات اجتماعی و اقتصادی در حال تحول بوده است. آنچه که این مقاله بطور مشخص دنبال می کند بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در سه مرحله ماقبل مدرن ( دوران باستان ) ، دوره مدرن ( انقلاب صنعتی و صنعتی شدن ) و دوره مدرنیته متاخر ( دوران جهانی شدن ) است. در هر یک از این دوره ها نگرش گروه های مختلف مردم در جوامع گوناگون به اوقات فراغت متفاوت بوده است که این ناشی از تحولات در عرصه ساخت اقتصادی است. در دوره مافبل مدرن اوقات فراغت بخشی از زندکی فرهنگی بوده است. اما در دوره صنعتی فراغت به واقع مشکل جامعه صنعتی تلقی می شده است چون بطور مشخص فعالیت های فراغتی ماقبل مدرن فعالیت هایی غیر مولد تلقی شدند. نظم توسعه صنعتی اولیه در بیشتر جوامع فراغت را بالقوه مشکل جامعه صنعتی می پنداشت و لذا گسترش آن را بر نمی تابید. آنطور که در بخش بعد بررسی خواهد شد چنین نگرشی به اوقات فراغت بر اساس تفسیری خاص از اوقات فراغت در جامعه ماقبل مدرن بود. یعنی اینکه اگر کارگر صنعتی به مانند جامعه و فرهنگ ماقبل سرمایه داری و صنعتی زمانی را به اوقات فراغت بپردازد نظم نیروی کار و تولید در خطر قرار خواهد گرفت. برای همین بود که فرهنگ اوقات فراغت و تفریح سنتی مورد حمله قرار گرفت تا به حاشیه رود. ( تامسون ؛ 1967) در حقیقت می توان گفت فعالیت فراغتی در اوایل رشد دوره صنعتی مدرن حوزه تضادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود که به شکل ستیزاتحادیه های کارگری و مدیریت کارخانه ها و کارفرماها تجلی می یافت. اما به تدریج که ساخت اقتصادی تغییر کرد و بازارهای مصرفی تشکیل شد حوزه های فراغتی برای اقشار مختلف شکل یافت. بنابر این می توان تحول در مفهوم اوقات فراغت را همگام در تحول در ساخت های اقتصادی که پیامد ظهور حوزه ستیز است نیز جستجو کرد. بر این اساس در جامعه مصرفی امروز نمی توان همان تعریفی را از اوقات فراغت بکار برد که در آغاز جامعه صنعتی و یا در جامعه کهن و باستانی بکار می رفت ، چون ویژگیهای جامعه مصرفی ماهیتا با انواع جوامع گذشته متفاوت است.
اوقات فراغت در عصر باستان : تصحیح یک قضاوت تاریخی
با گسترش انقلاب صنعتی بخشی از اهداف طبقه کارگر و جنبش کارگری حق برخورداری از اوقات فراغت و رفتن به تعطیلات بود که از طریق اتحادیه های کارگری تحت عنوان مرخصی با استفاده از حقوق و دستمزد دنبال می شد. به قول آدرنو اصطلاح اوقات فراغت یا داشتن وقت آزاد در همین دوران باب شد یعنی فراغت خاطر و داشتن زندگی راحت و بی دغدغه. (آدرنو، 1379 ، ص 27) البته جنبش طبقه کارگر یا جنبش کارگری در ابتدا بیشتر اوقات فراغت را با پول در تنش می دیده است ( کراس ، 1986) . لذا در تاریخ کارگری مساله گرفتن استفاده از تعطیلات و داشتن اوقات فراغت با دریافت پول در دستور کار این جنبش قرار گرفت. کاهش ساعات کار و حق استفاده از مرخصی با حقوق از دستاوردهای اتحادیه های کارگری در غرب در اوایل دهه 1930 در غرب بود. این مساله با رشد جنبشی همزمان است که با زبان کمبل به آن می توان جنبش رشد اخلاق مصرفی نام داد. ( کمبل ، 1983 و 1987 ) کمبل با استفاده از واژه های وبر در کتاب " اخلاق پروتستانتیسم و روح سرمایه داری " اخلاق مصرف را در مقابل اخلاق تولید می گذارد، یعنی اینکه مصرف زمان دیگر ضد ارزش تلقی نگردد. بهر حال تمامی حقوقی که کارگران مطالبه کردند در پی جنبش اوقات فراغت تقاضا شد. به عبارت دیگر افزایش استفاده از مرخصی همراه با حقوق برابر است با رشد صنعت فراغت. یعنی سیطره جادویی که در آن مردم ، خود حداقل تصور می کنند که بر اساس اراده آزاد خود عمل می کنند. در نقد صنعت فراغت به عنوان توطئه کالائی شدن فراغت در دینای سرمایه داری آ درنو این استدلال را مطرح می کند که خود این اراده توسط همان نیروهایی شکل می گیرد که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
تعریف کار و اوقات فراغت
گذراندن وقت با هدف و اهمیت خاص ، کار نام دارد .
اوقات فراغت ، اوقات آزادی هستند که هدف خاص و از پیش تعیین شده ای ندارد و دربر گیرنده آموزشهای غیر رسمی می باشد . معمولاً به غلط برای اوقات فراغت ، برنام ریزی نمی شود.
ضرورت اوقات فراغت
روانشناسان ، اوقات فراغت را به عنوان یک تربیت غیر رسمی می دانند . بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده گاهی تربیت غیر رسمی تأثیر بیشتری از آموزش و تربیت رسمی به جای می گذارد . زیرا در مواقعی که افراد وقت آزاد دارند ، می توانند با تفریح مطالبی را یاد بگیرند و در نتیجه از نظر آموزشی و تربیتی اثرات بیشتری دارد .
از طرف دیگر تحقیقات نشان داده اند که افراد اوقات فراغت به زمینه های آموزشی برنامه های اوقات فراغت توجه بیشتری دارند و این امر موجب افزایش خود شکوفایی در آنها می شود .
بنابراین در چارچوب تربیت غیر رسمی ، می توان مسائل عدیده آموزشی و تربیتی را به طور غیر مستقیم آموزش داد و موارد بسیاری را به نوجوانان و جوانان یاد داد .
در اوقات فراغت می توان با کشف استعدادهای افراد ، آموزشهای لازم را به افراد ارائه داد و به طور غیر مستقیم در آنها ، مهارتهای زندگی را ایجاد نمود.
بنابراین برنامه ریزی برای اوقات فراغت و استفاده صحیح از آن در افراد اهمیت بسزایی دارد. شرط صحیح استفاده از اوقات فراغت ، آموزش می باشد . با برنامه ریزی صحصح و مناسب می توان نوجوانان را از بسیاری از انحرافات بر حذر داشت .
به طور مثال یکی از عوامل اساسی اعتیاد نوجوانان ، عدم برنام ریزی صحیح برای اوقات فراغت آنان می باشد .
برنامه ریزی برای اوقات فراغت نشانه توجه جامعه به نوجوانان می باشد .
جامعه باید با برقراری تعامل با نوجوانان و ایجاد انگیزه در آنها بتواند نوجوانان را به طور سالم تربیت کند .
برنامه ریزی در زمینه های فرهنگی ، اجتماعی ، اخلاقی و دینی در اوقات فراغت جوانان نقش مهمی در تربیت سالم افراد ایفا می کند .
مراحل برنامه ریزی فعالیتهای اوقات فراغت عبارتند از :
1-اولین گام در برنامه ریزی فعالیتها در اوقات فراغت ، برنامه ریزی فردی است.
در این مرحله بایستی استعدادها ، تواناییها و علائق افراد و نحوه پرورش و شکوفایی آنها را کشف نمود .
2-برنامه ریزی در زمینه های اجتماعی و سیاسی : در این مرحله باید با سیاستگذاریهای صحیح ، جوانان بتوانند در زمینه های اجتماعی و سیاسی فعالیت کنند .
3-برنامه ریزی اقتصادی : از آنجا که اوقات فراغت نیاز به سرمایه دارد ، لذا باید منابع مالی لازم برای فعالیتهای اوقات فراغت تأمین شوند .
4-برنامه ریزی فعالیتهای فوق برنامه فرهنگی – دینی – اخلاقی : از آنجا که می توان اوقات فراغت را به آموزش غیر رسمی تبدیل کرد ، این مسئله حائز اهمیت بسیاری است زیرا نوجوانان و جوانان از این طریق به یادگیریهای مختلفی دست می یابند . از طریق برنامه های فرهنگی ، دینی و اخلاقی ، نوجوانان می توانند به طور غیر مستقیم به مهارتهای زندگی دست یابند .
در اینجا باید به این امر توجه نمود که تلویزیون نباید جانشین فعالیتهای فردی و اجتماعی نوجوان باشد و آنان را به افرادی منفعل مبدل سازد .
از طریق تلویزیون می توان روشهای صحیح استفاده از اوقات فراغت را به نوجوانان آموزش داد و به آنها نقش اوقات فراغت در یادگیریهای غیر مستقیم را گوشزد نمود .
به طور کلی آموزش شرط صحیح استفاده از اوقات فراغت است و با برنامه ریزیهای صحیح می توان جوانان را از انحرافات و بزهکاریها دور نمود . به طور مثال شاید یکی از علل روی آوردن جوانان به اعتیاد ، عدم برنامه ریزی صحیح برای اوقات فراغت باشد.
در برنامه ریزی برای اوقات فراغت باید به علائق و نیازهای نوجوانان توجه بسیاری مبذول داشت و امکانات محیطی و برنامه های تفریحی را برای آنان لحاظ کرد. در این راستا نقش فعالیتهای فوق برنامه از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا این فعالیتها، زمینه ساز فعالیتهای آینده آنها در جامعه می باشد. علاوه بر این، نوجوانان در برنامه ریزیهای مختلفی که در گردشهای علمی، اردوها، انجمنهای ورزشی – ادبی – هنری و حتی در نهادهای اجتماعی به تجربه و آگاهی و شناخت دست یافته و شناخت مسائل مهمترین امر در پیشگیری از انحرافات مختلف می باشد.
می توان گفت که شرکت در این فعالیتها ، هم جنبه تفریحی و هم جنبه ایفای نقش بزرگسالان را دارد.
نقش امور تربیتى در غنى سازى اوقات فراغت دانشآموزان
مقدمه
اوقات فراغت را مىتوان مهمترین و دلپذیرترین اوقات انسانها دانست. این اوقات براى مومنین لحظههاى نیایش با معبود، براى عالمان دقایق تفکر و تامل و براى هنرمندان زمان ساختن و ابداع و اختراع است در عین حال براى عدهاى نیز این اوقات فراغت ملالآورین ترین و خستگىترین لحظههاست.
اوقات فراغت از دیدگاه عالمان، جامعه شناسان و دانشمندان به حدى مهم است که معتقدند؛ موجودیت و اصالت فرهنگهاى جامعه بر مبناى فرصتها و اوقات فراغت افرادى که در آن جامعه زندگى مىکنند پىریزى شده است. فرانسیس دوگه مىگوید “به من بگویید اوقات فراغت را چگونه مىگذرانید تا بگویم شما که هستید و فرزندانتان را چگونه تربیت مىکنید.” و یا تاگور شاعر معروف هندى معتقد است؛ تمدنهاى انسانى سرمایههاى جاویدانى هستند که از کاشت، داشت و برداشت صحیح اوقات فراغت متجلى گشتهاند. چنانچه کارکردهاى فراغت را نشاط و شادابی، تفریح و سرگرمى سالم و بالاخره رشد وشکوفایى استعدادها و تکوین شخصیت بدانیم و نظر به اینکه کشور ما در ردیف جوانترین کشورهاى دنیا (با میانگین سنى 16 سال) مىباشد، هدایت، ایجاد امکانات براى غنى سازى اوقات فراغت دانشآموزان مىتواند در شکل گیرى شخصیت و هویت آنان و سازندگى جامعه ایرانى و اسلامى نقش بسزایى داشته باشد.براساس تحقیقات انجام شده در برخى کشورهاى در حال توسعه، مشکلات عمده گذران اوقات فراغت، نداشتن امکانات سالم تفریحی، عدم آگاهی، نداشتن برنامه صحیح و اصولى و همچنین اجراى سیاستهاى نامناسب فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى مىباشد که موجب انحراف نوجوانان و جوانان و کشیده شدن آنان به سوى تفریحات ناسالم است. پژوهشهاى انجام شده در ایران نیز حاکى از این مطلب است که بسیارى از معضلات اخلاقى و فرهنگى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
تدارک فرصتهاى اوقات فراغت در بریتانیاى کنونى
بخش تجارى
در دورهاى که از سال ۱۹۷۶ آغاز مىشود، اوقات فراغت بخش مهم روزافزونى را براى سرمایهگذارى بخش خصوصى فراهم آورده است که از لحاظ بازدهى سرمایه درست عکس ”تولید سنتی“ عمل مىکند. چهار جنبهٔ کلیدى در مورد ایجاد بخش تجارى در سالهاى دههٔ ۱۹۷۰ و دههٔ ۱۹۸۰ وجود دارد که به توضیح ساختار این بخش یارى مىرساند.
منافع شرکتهای چند ملیّتی از صنایع اوقات فراغت و فرایند ایجاد تنوع
تراکم بازار
یکپارچگی رو به بالا (عمودی)
اهمیّت گردشگری در بخش تجاری
منافع شرکتهاى چند ملیّتى از صنایع اوقات فراغت و فرایند ایجاد تنوع
تلاش عمدهٔ بخش تجارى متوجه فعالیتهائى بود که گرایش آن در جهت مصرف یا تولید غیرفعال است اینگونه فعالیتها شامل تفریحات اجتماعى از قبیل رقص یا تفریحات فردى همچون سینما، تئاتر یا مطالعه، گردشگرى و تعطیلات، شرطبندى و بازىهاى برد و باختى و مصرف فرآوردههاى ویژهٔ اوقات فراغت مانند صرف نوشابه یا صرف غذا در بیرون از خانه بود. مرور مختصر نیمرخَهاى پارهاى از علایق تجارى عمده در اوقات فراغت هم ماهیت چندملیتى وهم تنوع علایق اوقات فراغت آنان را نشان مىدهد. براى نمونه گراندمت با منافع پیش از کسر مالیات ۹/۳۷۲ میلیون پوند در سال ۱۹۸۶، به کار تهیهٔ آبجو مشغول بود (با پنج کارخانهٔ آبجوسازى و ۴۷۰۰ پابها)، هتلها (۱۰۰ هتل در شش قاره با ۳۷،۰۰۰ تخت در ۴۷ کشور)، باشگاههاى شرطبندى و بازىهاى برد و باختی، تجارت بینالمللى نوشابههاى الکلى و تولید فرآوردههاى ورزشى و تناسب اندام. لدبروکس که به کار هتلدارى و موضوعات مربوط به گذران تعطیلات مىپردازد (در داخل و خارج از کشور) علایقى نسبت به برگزارى مسابقات و شرطبندى دارد و به فروشگاههاى زنجیرهاى (در تگزاس زنجیرهٔ هرمِکو DIV)، مستغلات و خدمات علاقه نشان مىدهد.
گرانادا، افزون بر تلویزیون (تولید و پخش برنامه و امور اجارهای)، داراى ۵۰ باشگاه اجتماعى بینگو، هفت سینما و چندین جایگاه فعالیتهاى اوقات فراغت (شامل، چندین پارک تفریحی) است. منافع بدون کسر مالیات گرانادا در سال ۱۹۸۶ چشمگیر و حدود ۹۲ میلیون پوند بود. در بین بسیارى از شرکتهاى کوچکتر اوقات فراغت انگارهٔ همسانى از تنوع و عملکردهاى معاملاتى به چشم مىخورد. برنت واکر (Brent Walker) قبل از کسر مالیات ۱/۷ میلیون پوند در سال ۱۹۸۶ منافعى در بریتانیا، آمریکا، کانادا و استرالیا بهدست آورده و هتلها و مراکز ویژهٔ اوقات فراغت، باشگاههاى شرطبندى و استادیومهاى ورزشى در برایتن مارینا و شرکتها براى تولید فیلم، ویدئو و تلویزیون دارد. اولین مؤسسه اوقات فراغت که در سال ۱۹۸۲ شکل گرفته تا جاى منافع تراست هاوس فورت در اوقات فراغت را بگیرد صاحب موجشکنهاى تفریحی، مراکز ویژهٔ اوقات فراغت و تعطیلات، دیسکوتک، میدان اسکواش، اسنوکر و کلوپهاى بهداشتی، سالنهاى بولینگ و تئاتر است.
ویژگى چند ملیتى شرکتها و علایق متنوع نشانهٔ تأمین در برابر دو نوع عدم اطمینان است، نخستین آنها مربوط به فرّار بودن بازارهاى فراغت است که ممکن است منافع سرشارى به بار آورد، ولى غالباً مبتنى بر مد و هوسهائى است که تحت تأثیر تغییر ذوق و سلیقه قرار دارد و بنابراین سرمایهگذارى در این زمینه بسیار پرخطر است. تخصیص بخش بزرگى از سرمایهٔ شرکت به نوع واحدى از تسهیلات اوقات فراغت مانند کازینو ممکن است نسبت به پخش سرمایه در پابهاى مختلف، سالنهاى رقص، کازینوها، هتلها و سفرهاى تفریحى جذابیت کمترى داشته باشد، ولو اینکه کازینو بیشترین بازده سرمایه را داشته باشد. در صورتىکه سلیقهٔ مردم بهطور ناگهانى تغییر کند یا قوانین جدید وضع گردد و سرمایه فقط در یک راه بهکار افتاده باشد، خسارات خیلى زیاد خواهد بود. با سرمایهگذارى در طیف وسیعى از بازارهاى اوقات فراغت، شرکت در برابر تغییرات ناگهانى و پیشبینى نشدهٔ تقاضا حفاظت مىگردد.
دومین ”ایمنى در برابر خطرپذیری“ براى شرکتهاى چند ملیتى به این شرکتها امکان مىدهد که فقط با یک نوع ارز سرمایهگذارى نکنند (که ممکن است ارزش خود را از دست بدهد). شرکت ”پلژراما“ که مرکز آن در بریتانیا است، نمونهاى به نسبت شاخص از تنوعى که باعث تقسیم خطرپذیرى مىشود. در سال ۱۹۸۶، ۶۰% از منافع شرکت که بالغ بر ۴۲ میلیون پوند مىشد از کازینوها بهدست آمد. با این همه، بهعلت نگرانى از فرّار بودن بازار خاورمیانه (که یکى از منابع عمدهٔ درآمد شرطبندى به حساب مىآید) عملکرد کازینوئى شرکت خود را به شرکت وسیعترى براى تولید فرصتهاى اوقات فراغت تبدیل کرد. در حالىکه در عین حال در تدارک تفریحات دیگرى نیز شرکت کرد، رستورانى تفریحى بنا کرد و در سایر انواع فرصتهاى فراغت سرمایهگذارى کرد. به همینسان، خرید مستغلات و سهام مربوط به تدارک اوقات فراغت در شهرک فرانسوى کازینو و مسابقات لِتوکت (Le Touguet) بهوسیلهٔ برنت واکر در سال ۱۹۸۷، انگیزهاى جز این نداشت که از بازار شناور در اوقات فراغت سودى بهدست آورد و در عین حال خطرهاى مالى را در زمینههاى مختلف تقسیم نماید.
ماهیت چند ملیتى سرمایهگذارى در زمینهٔ اوقات فراغت در بریتانیا با توجه به افزایش علاقه به تأسیس پارکهاى تفریحى نمایان مىگردد. علاوه بر پارکهاى تفریحى شرکتهاى بریتانیائى از قبیل گرانادا، چندین سرمایهگذارى مهم را نیز شرکتهاى خارجى انجام دادهاند. مرکز پارکز هلند، نخستین مرکز خود در بریتانیا را در سال ۱۹۸۷ با ایجاد دهکدهٔ تعطیلات در ناتینگهام شایر افتتاح کرد در حالىکه دو تا از بزرگترین پروژههائى که در حال حاضر در حال اجرا است با سرمایهگذارى عمدهٔ خارجى به مرحلهٔ اجراء درآمده است. ۱۷۰ میلیون پوند هزینهٔ احداث نیروگاه برق باترسیا، از طریق سرمایهگذارى بانکهاى خاور دور و بانکهاى بریتانیا تأمین خواهد شد، حال آنکه هزینهٔ پروژهٔ حتى گستردهتر ۱۹۰ میلیون پوندى وندر ورلد که مجموعهاى با دیوارههاى شیشهاى است و براى جایگاه کارى فولاد کوربى پیشبینى شده را شرکت کلابِ مد که شرکتى فرانسوى است و در زمینهٔ اوقات فراغت فعالیت دارد، تقبل کرده است و هماینک در حال اجراى پروژه است.
تراکم بازار
بازارهاى اوقات فراغت موقعیتى با جذابیت رو به افزایش براى سرمایهگذارىهاى بزرگ فراهم آورده است. مالکیت صنایع اوقات فراغت به شکل فزایندهاى در دست معدودى از شرکتهاى متحد متمرکز گردیده است. تمرکز بازار فقط در هتلها، موارد مربوط به تعطیلات یا کارخانههاى ساخت نوشابههاى الکى خلاصه نمىشود (گریتُن و تایلُر، Gratton and taylor; ۱۹۸۷)، بلکه به میزان زیاد بر صنایع چاپ، تلویزیون و تولید و توزیع موسیقى نیز تأثیر گذاشته است. برجستهترین نمونهٔ آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
تدارک فرصتهاى اوقات فراغت در بریتانیاى کنونى
بخش دولتى
دولت محلی
نقش دولت در تدارک فرصتهاى اوقات فراغت پیچیده و مجزا است. همانگونه که تراویس (Travis; ۱۹۷۹) اشاره مىکند، سازمان مسئولیتهاى مربوط به اوقات فراغت در دولت مرکزى شامل چهار وزارتخانه است (وزارتخانههاى محیط زیست، آموزش و علوم، استخدام و وزارت کشاورزی، شیلات و غذا). منتقدین از نبودن شبکهاى سازمانى براى امکان ایجاد و گسترش مجموعه سیاستهائى جامع و داراى ارتباطات منطقى در زمینهٔ اوقات فراغت گلایه دارند. دنیس هاول (Dennis Howell) وزیر سابق ورزش، بهطور پیوسته براى ایجاد وزارتخانهاى واحد براى اوقات فراغت تلاشى مىکرد و چنین استدلال مىکرد که اگر دولت بخواهد نابرابرىها در دسترس به اوقات فراغت را بهطور جدى از پیش پاى بردارد نیازمند به ماشینى براى سیاستگذارى خواهد بود تا بتواند دگرگونىهاى چشمگیرى در سیاستهاى مربوط ایجاد نماید. پارهٔ دیگرى از منتقدین همانند کنرابرتز (Ken Roberts; ۱۹۷۸) چنین رویکرد ”برادر بزرگتر“ دولت که از آن طریق دولت با دخالت مستقیم و با تحمیل سیاستهائى که در مرکز تدوین شده در انتخاب آزاد مردم دخالت مىنماید. با وجود این دولتى را به کارى مفصل و طولانى مبدل مىسازد. براى همین متن اظهار نظر را به ملاحظهٔ محملهاى عمدهٔ سیاستگذارى در امر ورزش، هنر و تفریحات بیرون شهر مورد استفادهٔ تشکیلات مربوط به اوقات فراغت (شوراهاى ورزش و هنر و کمیسیون بیرون شهر) و حکومتهاى محلى محدود مىسازیم. در این مورد نظریات ما متمرکز بر دورهٔ پس از سال ۱۹۷۶، خواهد بود که طى آن دلایل اساسى و منطقى در حال دگرگونى براى درگیرى دولت در هر یک از حوزههاى سیاستگذاری، تغییرات و تداوم در سیاستگذاری، و همبستگىهاى در حال دگرگونى مؤسسات و دولت محلى و مرکزى ار بررسى خواهیم کرد.
دولت محلى
گرچه هر یک از سازمانهاى مستقل و برخوردار از پشتیبانى دولت مرتبط با اوقات فراغت از دیدگاه سیاست مهم است، هیچیک از آنها در بخش دولتى تدارک فرصتهاى اوقات فراغت به اندازهٔ دولت محلی، که در سالهاى ۶-۱۹۸۵ تحتعنوان بودجهٔ تخصیص داده شده به تفریح و اوقات فراغت ۱۸۸۲ میلیون پوند پرداخت کرده است، مبلغى را هزینه نمىکند. همچنین در روابط دولت محلى با دولت مرکزى دگرگونى عمدهاى پدید آمده است، گرچه این دگرگون بنیادىتر از چیزى است، که مؤسسات مستقل و برخوردار از پشتیبانى دولت مرتبط با اوقات فراغت تحمل کردهاند. دولت محافظهکار از سال ۱۹۷۹ بهطور پیشرونده قوانین سرسختانهترى تصویب کرده که طى آنها نخست پرداختها محدود شده و سپس جریمههائى براى اصراف در خرج درنظر گرفته شده و در پى آن محدودههاى مالیاتى به دولتهاى محلى تحمیل گردیده است. هدف از این تمهیدات کاستن پرداختهاى بخش دولتى بوده است، لیکن در عین حال یکى از نتایج این قوانین آن بوده است که قدرت و آزادى دولت محلى بهطور جدى کم رنگ شده است. از آنجا که بیشینهٔ نرخ مالیاتى که دولتهاى محلى مىتوانند از املاک و مستغلات دریافت دارند. (گرچه این کار بهندرت بهطور مستقیم انجام مىگیرد). از طریق دولت مرکزى تعیین مىگردد، میدان براى مانور دولتهاى محلى در زمینهٔ تدارک خدمات جدید بسیار محدود شده است.
قوانینى که از اواخر سالهاى دههٔ ۱۹۸۰ به مرحلهٔ اجراء درآمده این روند را باز هم بیشتر تشدید کرده است. هدف از لایحهٔ قانونى سال ۱۹۸۷ مرتبط با دولت محلى آن است که مقامات محلى را ملزوم سازد که مدیریت طیفى از خدمات یا فعالیتهاى تعریف شده را بهروى طرحهاى رقیب بگشایند تا اینکه به عمال بخش تجارى فرصت دهد در مواردى که مىتوانند خدمات بخش دولتى را با منافع بیشتر و خسارات کمتر از مدیران دولت - محلى ارائه دهند، مدیریت اجرائى این اعمال را بر عهده گیرند. وزیر محیط زیست اشاره کرده است که دولت علاقه دارد مدیریت ورزش و اوقات فراغت را در فهرست فعالیتهاى تعریف شده قرار دهد. بنابراین خودمختارى دولت محلى روز بهروز کمتر مىشود، منابع آن کاهش یافته و بسیار احتمال دارد که در آینده نقش رو به کاهشى در تأمین خدمات برعهده داشته باشد. افزون بر فشارهاى سیاسى و مالى که سرمنشأ آنها دولت مرکزى است، دولت محلى از میانهٔ سالهاى دههٔ ۱۹۷۰ با طیفى از سایر فشارها روبهرو بوده است. افزایش فشار اجتماعى بهویژه در شهرکهاى چسبیده به هم، رویاروئى با بحران بیکاری، فقر و مشکلات مربوط به انتظام اجتماعی، منتج به آن شده است که دولت محلى با تقاضاهاى بیشترى براى ارائهٔ خدمات مواجه شود. فشارهاى اقتصادى در نواحى دچار افول صنعت براى بسیارى از مقامات محلى به این مفهوم بوده است که در درجهٔ اول آنها باید به فکر توسعهٔ اقتصادى باشند. در بسیارى از شهرهاى صنعتى کهنتر بخش عمدهٔ زیر ساختار دوران ویکتوریائی؛ جادهها، ساختمانها و فاضلابها، به پایان عمر مفید خود رسیده و بنابراین ممکن است فشارهاى محیطى مستلزم آن باشد که دولت محلى در این مورد پاسخى بدهد.
آب وهوائى که بهطور فزایندهاى نامساعد شده مشوق تغییر روشها شده و این تغییر روشها به دگرگونسازى رویکردها در زمینهٔ اوقات فراغت انجامیده است. پاسخ اولیه در مورد کاهش منابع اقتصادى دولت محلى در زمینهٔ خدمات اوقات فراغت این بوده است که یک یا هر دو گزینهٔ زیر را اختیار کنند. نخست اینکه هزینهها و میزان ارائهٔ خدمات را کاهش دهند تا به هدف صرفهجوئى نایل آیند. دومى این بوده که با پذیرش سبک مقاطعهکارانهتر مدیریت، بر درآمدها بیفزایند. با وجود این، اینها تنها روندهاى سیاستگذارى در زمینهٔ اوقات فراغت نیست. شکست رویکردهاى سنتى در زمینهٔ مدیریت تسهیلات در سالهاى دههٔ ۱۹۷۰ براى جذب مشتریانى که نمونهٔ جمعیتهاى محلى باشد به رشد رویکردهاى مردمى ارائه فرصتهاى اوقات فراغت براى مدیریت بخش دولتى در زمینهٔ اوقات فراغت منجر گردیده است (هیوود و هنرى Haywood and Henry) ۱۹۸۶). تفریح مردمى بهطور ضمنى به مفهوم این است که در مورد میدان دادن به مردم محل در امر ارائهٔ خدمات حق اظهار نظر بیشترى اعطاء شود. تأکید بیشترى بر گروههاى محروم بهعمل آید، و طیفى از اَشکال غیر استاندارد ارائهٔ خدمات از جمله ارائهٔ خدمات به افراد محلى و نقاط دور از محدوده مورد توجه قرار گیرد.
حوزهٔ دیگرى که سیاستهاى اوقات فراغت دولت محلى در آن سهمى بر عهده گرفته، توسعهٔ اقتصادى است. این موضوع بهویژه در نواحى آشکار است که بنیاد سنتى صنعت فرسوده شده است. گردشگرى بخشى است که بهعنوان برادفورد بهطور فعال کوشیده است از بازار ویژهٔ تعطیلات کوتاه مدت، و بازارهاى تعطیلات آخر هفته در شهر سود ببرد و در صورتى که پورتزماوث (Portsmooth) نوعى استراتژى بازاریابى ایجاد کرده که بر پایهٔ رابطهٔ تاریخى آن با نیروى دریائى بریتانیا استوار است. گردشگرى ممکن است توان جایگزینى شغل یا سرمایهگذارى که اخیراً بر باد رفته است را نداشته باشد، ولى از دیدگاه بسیارى از مقامات محلى بهعنوان حوزهٔ رشد بالقوهاى بهشمار مىآید. همچنین ایجاد فرصتهاى اوقات فراغت در پارهاى از برنامههاى توسعهٔ محیطى که در