دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحول مفهوم اوقات فراغت 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

تحول مفهوم اوقات فراغت ، نظام های تولیدی و بازار کار

هدف اصلی این مقاله بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در دو دوره بعد از صنعتی شدن در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و بعد از دهه 1980 است.

مروری کلی بر تحول مفهوم اوقات فراغت

هدف اصلی این مقاله بررسی تحولات مفهوم اوقات فراغت در دو دوره صنعتی شدن و گسترش سرمایه داری در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و تحولات بعد از دهه 1980 آنطور که در نظریات جامعه شناسان و بررسیهای جامعه شناسی اوقات فراغت منعکس شده است. تحولاتی که در ساخت اقتصادی و بازار کار در این دو دوره رخ داد ماهیت اوقات فراغت را دگرگون کرد. رشد صنعتی شدن بر پایه نظام سرمایه داری نگرش به اوقات فراغت را از آنچه در دوره کهن و جامعه ماقبل سرمایه داری با آن مواجه بوده تغییر داد. رشد جنبش کارگری و بالا گرفتن عرصه ستیز اتحادیه های کارگری و کارفرمایی و تحول در مدیریت علمی واحدهای صنعتی در جهت ظهور مفهوم جدیدی از اوقات فراغت بود که به کلی متفاوت از تعریف آن در دوره باستان است. اگر واژه اوقات فراغت را ریشه شناسی کنیم از ریشه لاتین به معنی "اجازه دادن" می آید لذا فراغت به معنی رخصت دادن معنی می دهد.( تامیلسون، 1993، 329 -330) حتی در اندیشه یونانی نیز واژه فراغت هم ذوج کار و یا نیروی کار بوده است. در میان متفکران گذشته ارسطو فراغت را به مثابه پیشه ای جدی می دانسته است: " ما حرفه و کار و شغلی را در پیش می گیریم تا فراغتی داشته باشیم". در نظر اول این طور استنباط می شود که به نظر ارسطو فراغت وضع ایده آلی است که هر شهروند به دنبال و در آرزویش است. لذا صرف اوقات فراغت لازمه زندگی است. ( مارت، 1989، ص 14) اما آنطور که بعدا در بررسی قضاوت مسلط در باره دیدگاه اندیشمندان باستان در خصوص اوقات فراغت خواهیم پرداخت برخلاف نظر بارت آنچه ارسطو از اوقات فراغت منظور نظر داشته است هم ذوج بودن آن با کار است و نه در مقابل کاربودن. این درست در مقابل مفهومی از اوقات فراغت قرار می گیرد که مربوط به تحولات بعد از صنعتی شدن و رشد نظام سرمایه داری است. بنابر این فراغت در دوره مدرن بتدریج در مقابل کار قرار می گیرد. یعنی ما در مقابل دستمزد فعالیتی می کنیم تا فراغتی داشته باشیم. بنابر این فرق است بین تلقی ما از اوقات فراغت در دوره مدرن که در بیشتر نوشته جات مربوط به اوقات فراغت در علوم اجتماعی آمده است : یعنی قراغت به معنی " فرصتی برای وقت آزاد " . ( ویلیامز ، 1976) در چنین تلقی، کار فعالیتی است که یه شما برای انجام آن پرداختی صورت می گیرد اما فراغت صرف زمانی است که اجباری در انجامش نیست و پولی هم در قبال آن دریاقت نمی کنید. بعدا نشان خواهیم داد که در دوره جدید تا چه حد چنین تعریفی از اوقات فراغت تنها ساده انگاری بیش نیست و بررسی های تجربی را از عینیت دور می کند. به عبارت دیگر رابطه کار و فراغت براحتی رابطه ای متجانس محسوب نمی شود و براحتی نیز غیر متجانس نیست. بلکه رابطه ای است که با تحولات اجتماعی و اقتصادی در حال تحول بوده است. آنچه که این مقاله بطور مشخص دنبال می کند بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در سه مرحله ماقبل مدرن ( دوران باستان ) ، دوره مدرن ( انقلاب صنعتی و صنعتی شدن ) و دوره مدرنیته متاخر ( دوران جهانی شدن ) است. در هر یک از این دوره ها نگرش گروه های مختلف مردم در جوامع گوناگون به اوقات فراغت متفاوت بوده است که این ناشی از تحولات در عرصه ساخت اقتصادی است. در دوره مافبل مدرن اوقات فراغت بخشی از زندکی فرهنگی بوده است. اما در دوره صنعتی فراغت به واقع مشکل جامعه صنعتی تلقی می شده است چون بطور مشخص فعالیت های فراغتی ماقبل مدرن فعالیت هایی غیر مولد تلقی شدند. نظم توسعه صنعتی اولیه در بیشتر جوامع فراغت را بالقوه مشکل جامعه صنعتی می پنداشت و لذا گسترش آن را بر نمی تابید. آنطور که در بخش بعد بررسی خواهد شد چنین نگرشی به اوقات فراغت بر اساس تفسیری خاص از اوقات فراغت در جامعه ماقبل مدرن بود. یعنی اینکه اگر کارگر صنعتی به مانند جامعه و فرهنگ ماقبل سرمایه داری و صنعتی زمانی را به اوقات فراغت بپردازد نظم نیروی کار و تولید در خطر قرار خواهد گرفت. برای همین بود که فرهنگ اوقات فراغت و تفریح سنتی مورد حمله قرار گرفت تا به حاشیه رود. ( تامسون ؛ 1967) در حقیقت می توان گفت فعالیت فراغتی در اوایل رشد دوره صنعتی مدرن حوزه تضادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود که به شکل ستیزاتحادیه های کارگری و مدیریت کارخانه ها و کارفرماها تجلی می یافت. اما به تدریج که ساخت اقتصادی تغییر کرد و بازارهای مصرفی تشکیل شد حوزه های فراغتی برای اقشار مختلف شکل یافت. بنابر این می توان تحول در مفهوم اوقات فراغت را همگام در تحول در ساخت های اقتصادی که پیامد ظهور حوزه ستیز است نیز جستجو کرد. بر این اساس در جامعه مصرفی امروز نمی توان همان تعریفی را از اوقات فراغت بکار برد که در آغاز جامعه صنعتی و یا در جامعه کهن و باستانی بکار می رفت ، چون ویژگیهای جامعه مصرفی ماهیتا با انواع جوامع گذشته متفاوت است.

اوقات فراغت در عصر باستان : تصحیح یک قضاوت تاریخی

با گسترش انقلاب صنعتی بخشی از اهداف طبقه کارگر و جنبش کارگری حق برخورداری از اوقات فراغت و رفتن به تعطیلات بود که از طریق اتحادیه های کارگری تحت عنوان مرخصی با استفاده از حقوق و دستمزد دنبال می شد. به قول آدرنو اصطلاح اوقات فراغت یا داشتن وقت آزاد در همین دوران باب شد یعنی فراغت خاطر و داشتن زندگی راحت و بی دغدغه. (آدرنو، 1379 ، ص 27) البته جنبش طبقه کارگر یا جنبش کارگری در ابتدا بیشتر اوقات فراغت را با پول در تنش می دیده است ( کراس ، 1986) . لذا در تاریخ کارگری مساله گرفتن استفاده از تعطیلات و داشتن اوقات فراغت با دریافت پول در دستور کار این جنبش قرار گرفت. کاهش ساعات کار و حق استفاده از مرخصی با حقوق از دستاوردهای اتحادیه های کارگری در غرب در اوایل دهه 1930 در غرب بود. این مساله با رشد جنبشی همزمان است که با زبان کمبل به آن می توان جنبش رشد اخلاق مصرفی نام داد. ( کمبل ، 1983 و 1987 ) کمبل با استفاده از واژه های وبر در کتاب " اخلاق پروتستانتیسم و روح سرمایه داری " اخلاق مصرف را در مقابل اخلاق تولید می گذارد، یعنی اینکه مصرف زمان دیگر ضد ارزش تلقی نگردد. بهر حال تمامی حقوقی که کارگران مطالبه کردند در پی جنبش اوقات فراغت تقاضا شد. به عبارت دیگر افزایش استفاده از مرخصی همراه با حقوق برابر است با رشد صنعت فراغت. یعنی سیطره جادویی که در آن مردم ، خود حداقل تصور می کنند که بر اساس اراده آزاد خود عمل می کنند. در نقد صنعت فراغت به عنوان توطئه کالائی شدن فراغت در دینای سرمایه داری آ درنو این استدلال را مطرح می کند که خود این اراده توسط همان نیروهایی شکل می گیرد که



خرید و دانلود  تحول مفهوم اوقات فراغت 20 ص


اوقات فراغت و گردشگری در ایران 6ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اوقات فراغت و گردشگری در ایران

گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت به‌دست می‌آید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.

گردشگری در اقتصاد جهان جزء ۵ رشته پردرآمد است و درآمدی که در جهان از این صنعت به‌دست می‌آید چیزی بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلار در سال است.

در سال ۲۰۰۳ حدود ۱۳ میلیون توریست به کشور مسلمان مالزی سفر کرده‌اند. این میزان در سال گذشته با رشد سالانه حدود ۱۰ درصد، به ۷/۱۵ میلیون نفر رسیده و مالزی از این راه ۸۱/۷ میلیارد دلار درآمد داشته است.

در حالی‌که از سوی دولت، گردشگری به‌عنوان یکی از محورهای توسعه اعلام شده است، هر سال صدها هزار نفر ایرانی به کشورهای گوناگون اروپائی، عربی و آسیای جنوب‌شرقی سفر می‌کنند و صدها هزار دلار ارز به جیب این کشورها می‌ریزند و این در برابر میزان ورود گردشگر به ایران سنجش کاه است و کوه.

ذکر مصیبت صنعت گردشگری در ایران مثنوی هفتاد من کاغذ است که در این مجال نمی‌گنجد ناگزیر به اشاره بی‌بسنده می‌کنیم. گزافه‌گوئی نیست اگر ادعا کنیم که ایران یکی از پرجاذبه‌ترین کشورهای جهان از نظر گردشگری است. جاذبه‌های فراوان فرهنگی - هنری، آثار باستانی، معماری و شهرسازی درخشان دیرینه، جاذبه‌های طبیعی همچون کوه‌ها، غارها، جنگل‌ها، دشت‌های سرسبز، کویر بیکران، رودخانه‌ها، دریا و جزایر زیبا و بی‌مانند، همه در کنار هم در گستره این سرزمین، مجموعه بی‌بی بدیل پدید آورده‌اند که مانند آن را در کم‌تر کشوری می‌توان یافت.

ایران کشوری است که در آن چیزی حدود ۸ ماه در سال امکان اسکی روی برف فراهم است و در تمام طول سال می‌توان از آب دریا و از آفتاب داغ سواحل آن بهره گرفت. با این همه سهم ما آیا از این خوان بی‌دریغی که طبیعت فرارویمان گسترده چیست؟ شوربختانه ما نه تنها بهرهٔ بایسته و شایسته بیش از داشته‌های خود نمی‌بریم سهل است هر ساله میزان چشم‌گیری ارز به این سبب از کشور ما خارج شده به جیب دیگران سرازیر می‌شود. و تلخ‌تر اینکه این همه امکانات و پتانسیل‌ها، تکافوی بهره‌گیری هموطنان خودمان را هم نمی‌دهد و نمی‌تواند پاسخگوی نیاز داخلی گردشگری ما باشد و به این ترتیب با نگرش به رشد جمعیت و توسعه‌نیافتگی اندوخته‌ها، شاخص بهره‌برداری از امکانات همواره سیری نزولی داشته است.

آوردن دلیل و بهانه برای این بی‌تدبیری و کم‌کاری آشکار و محروم کردن چندین سالهٔ کشور و مردم از فرصت‌های مغتنم و کفران این نعمت آسان به دست آمده، به‌عهده کسانی است که به نوعی در کار هدر دادن این سرمایهٔ عظیم ملی دست داشته‌اند و این در یک کلام به ضعف مدیریت، بی‌مسئولیتی و نبود عزم جدی و انگیزهٔ لازم برای کار تعبیر می‌شود.

فراغت از نیازهای اساسی و اولیهٔ زیستی است و ایجاد تسهیلات فراغتی در کشور یک سرمایه‌گذاری بیهوده و بدون بازگشت نیست. این سرمایه‌گذاری با کمک و مشارکت مردم، هم به سامان‌دهی فضاهای فراغت شکل داده، به سلامت جامعه می‌انجامد و هم از رهگذر همکاری و مشارکت مردمی، ارزش نهادن بر شخصیت اجتماعی ایشان و ایجاد حس مسئولیت شهروندی به‌گونه‌ای دیگر شادابی و نشاط جامعه را تضمین می‌کند.

شهرگردی و ایرانگردی با رویکرد اوقات فراغت افزون بر کسب درآمد و اشتغال‌زائی، نقش مهمی در سلامت مادی و معنوی جامعه و مردم دارد که دستاوردهای آن را در درازمدت نمی‌توان نادیده گرفت؛ مردمی که در شهرهای کوچک و روستاها، بی‌انگیزه و برنامه یا بی‌حوصلگی تنها چشم به برنامه‌های تلویزیون دارند و در شهرهای بزرگ، درگیر روزمرگی‌ها، عاصیانه برای سرگرمی و گذران وقت به هر وسیلهٔ درست یا نادرستی دست می‌بازند و گرایش‌های افراطی جنون‌آمیزی چون اتومبیل‌سواری، خیابان‌گردی یا سر و کله زدن با کامپیوتر و ماهواره تمام فرصت‌های فراغت ایشان را عملاً به هدر می‌دهد و جای خالی تمام فرصت‌های دود شده، دیر یا زود به شکل بحران‌های فراگیر در جامعه نشان رخ خواهد نمود.

امروزه در شهرهای ما، گسترش شهرنشینی معیوب و نابه‌جا، تراکم بی‌رویهٔ جمعیت و آپارتمان‌نشینی توجیه نشده، زندگی را بر مردم دشوار کرده است. فضاهای باز و فضاهای زندگی جمعی یا سیری روزافزون به تصرف کاربری‌های تجاری و داد و ستدهائی درمی‌آید که به‌جز روزمرگی و گذران، چیزی به زندگی مادی و معنوی جامعه ارزانی نمی‌کند. در چنین شرایطی اگر بتوانیم فضاهای شهری را طوری سامان دهیم که بخشی از اوقات فراغت مردم را پاسخگو باشند، اگر بتوانیم گوشه‌هائی از طبیعت را به فضای زندگی شهری بکشانیم و اگر پای مردم به‌ویژه جوانان را به طبیعت باز کنیم، راه را بر روی سلامت و شادابی نسل جوان گشوده‌ایم. زیرا ارمغانی که طبیعت با خود همراه می‌آورد، هوای سالم، فضای زیبا و روح‌پرور، ورزش و تحرک و شادابی است.

در شهرسازی و شهرنشینی گذشتهٔ ایران پیوند نزدیکی میان فضاهای شهری و فعالیت‌های تفریحی درون شهر و خارج از آن برقرار بوده است. از میانهٔ دههٔ ۳۰ با ورود الگوی شهرسازی و فرهنگ شهرنشینی غرب به ایران، در حالی که کشور ما به لحاظ زیربنائی آمادهٔ پذیرش این فرهنگ وارداتی نبود، یکباره گرفتار این الگوها شدیم، در واقع شهرسازی ما از بعد از سال ۳۵ و تحت‌تأثیر شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم، به شکلی یک جانبه نگرانه، بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و زیربنائی جامعه، الگوهائی را بر شهرهای ما تحمیل کرد که رفته رفته به تخریب روابط سالم زندگی شهری، سلطهٔ فرهنگ از خودبیگانگی و مردم‌گریزی انجامید و کار به‌جائی رسیده که امروزه در شهرهای بزرگ ما دیگر روابط انسان‌ها همچون گذشته براساس نزدیکی و خویشاوندی نبوده، بلکه ناشی از مجاورت‌ صرف فیزیکی و تحت‌تأثیر مناسباتی است که به مردم ما تحمیل شده است.

مناسباتی که پی‌آمد آن از دست شدن علقه‌ها و دلبستگی‌‌ها برای همنشینی، معاشرت و گفت‌وگو با دیگران است. امروزه شاهدیم که در مجتمع‌های مسکونی بزرگ، گروه‌هائی از مردم در کنار هم و بسیار دور از یکدیگر زندگی می‌کنند. گروه‌هائی که بعضاً هیچ شناخت و دلبستگی نسبت به همسایگان خود ندارند و تمام ارتباط‌های همسایگی که در گذشته نقش مؤثری در رشد و گسترش فرهنگ مردمی و حتی بر تربیت فرزندان و پالایش محیط زندگی از آلودگی‌ها داشت، طی این سال‌ها آرام آرام از دست رفته است.

آشنائی مردم با حقوق شهروندی خود پیش‌نیاز مشارکت است. مردم باید نخست با مطالبات خود آشنا شوند و سپس برای دستیابی به آن مشارکت کنند. اما الگوهای شهرسازی ما بدون در نظر گرفتن جایگاه مشارکت مردم در روند شهرسازی به‌مثابه اصلی‌ترین رکن شکل‌دهندهٔ جامعه و زندگی شهری با پیچیدن نسخه‌های کاغذی و یا باید و نبایدهای ذهنی و تجربه‌نشده، فضاهائی را پدید آورده‌اند که با



خرید و دانلود  اوقات فراغت و گردشگری در ایران 6ص


تحقیق در مورد تحول مفهوم اوقات فراغت 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تحول مفهوم اوقات فراغت ، نظام های تولیدی و بازار کار

هدف اصلی این مقاله بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در دو دوره بعد از صنعتی شدن در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و بعد از دهه 1980 است.

مروری کلی بر تحول مفهوم اوقات فراغت

هدف اصلی این مقاله بررسی تحولات مفهوم اوقات فراغت در دو دوره صنعتی شدن و گسترش سرمایه داری در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و تحولات بعد از دهه 1980 آنطور که در نظریات جامعه شناسان و بررسیهای جامعه شناسی اوقات فراغت منعکس شده است. تحولاتی که در ساخت اقتصادی و بازار کار در این دو دوره رخ داد ماهیت اوقات فراغت را دگرگون کرد. رشد صنعتی شدن بر پایه نظام سرمایه داری نگرش به اوقات فراغت را از آنچه در دوره کهن و جامعه ماقبل سرمایه داری با آن مواجه بوده تغییر داد. رشد جنبش کارگری و بالا گرفتن عرصه ستیز اتحادیه های کارگری و کارفرمایی و تحول در مدیریت علمی واحدهای صنعتی در جهت ظهور مفهوم جدیدی از اوقات فراغت بود که به کلی متفاوت از تعریف آن در دوره باستان است. اگر واژه اوقات فراغت را ریشه شناسی کنیم از ریشه لاتین به معنی "اجازه دادن" می آید لذا فراغت به معنی رخصت دادن معنی می دهد.( تامیلسون، 1993، 329 -330) حتی در اندیشه یونانی نیز واژه فراغت هم ذوج کار و یا نیروی کار بوده است. در میان متفکران گذشته ارسطو فراغت را به مثابه پیشه ای جدی می دانسته است: " ما حرفه و کار و شغلی را در پیش می گیریم تا فراغتی داشته باشیم". در نظر اول این طور استنباط می شود که به نظر ارسطو فراغت وضع ایده آلی است که هر شهروند به دنبال و در آرزویش است. لذا صرف اوقات فراغت لازمه زندگی است. ( مارت، 1989، ص 14) اما آنطور که بعدا در بررسی قضاوت مسلط در باره دیدگاه اندیشمندان باستان در خصوص اوقات فراغت خواهیم پرداخت برخلاف نظر بارت آنچه ارسطو از اوقات فراغت منظور نظر داشته است هم ذوج بودن آن با کار است و نه در مقابل کاربودن. این درست در مقابل مفهومی از اوقات فراغت قرار می گیرد که مربوط به تحولات بعد از صنعتی شدن و رشد نظام سرمایه داری است. بنابر این فراغت در دوره مدرن بتدریج در مقابل کار قرار می گیرد. یعنی ما در مقابل دستمزد فعالیتی می کنیم تا فراغتی داشته باشیم. بنابر این فرق است بین تلقی ما از اوقات فراغت در دوره مدرن که در بیشتر نوشته جات مربوط به اوقات فراغت در علوم اجتماعی آمده است : یعنی قراغت به معنی " فرصتی برای وقت آزاد " . ( ویلیامز ، 1976) در چنین تلقی، کار فعالیتی است که یه شما برای انجام آن پرداختی صورت می گیرد اما فراغت صرف زمانی است که اجباری در انجامش نیست و پولی هم در قبال آن دریاقت نمی کنید. بعدا نشان خواهیم داد که در دوره جدید تا چه حد چنین تعریفی از اوقات فراغت تنها ساده انگاری بیش نیست و بررسی های تجربی را از عینیت دور می کند. به عبارت دیگر رابطه کار و فراغت براحتی رابطه ای متجانس محسوب نمی شود و براحتی نیز غیر متجانس نیست. بلکه رابطه ای است که با تحولات اجتماعی و اقتصادی در حال تحول بوده است. آنچه که این مقاله بطور مشخص دنبال می کند بررسی تحول مفهوم اوقات فراغت در سه مرحله ماقبل مدرن ( دوران باستان ) ، دوره مدرن ( انقلاب صنعتی و صنعتی شدن ) و دوره مدرنیته متاخر ( دوران جهانی شدن ) است. در هر یک از این دوره ها نگرش گروه های مختلف مردم در جوامع گوناگون به اوقات فراغت متفاوت بوده است که این ناشی از تحولات در عرصه ساخت اقتصادی است. در دوره مافبل مدرن اوقات فراغت بخشی از زندکی فرهنگی بوده است. اما در دوره صنعتی فراغت به واقع مشکل جامعه صنعتی تلقی می شده است چون بطور مشخص فعالیت های فراغتی ماقبل مدرن فعالیت هایی غیر مولد تلقی شدند. نظم توسعه صنعتی اولیه در بیشتر جوامع فراغت را بالقوه مشکل جامعه صنعتی می پنداشت و لذا گسترش آن را بر نمی تابید. آنطور که در بخش بعد بررسی خواهد شد چنین نگرشی به اوقات فراغت بر اساس تفسیری خاص از اوقات فراغت در جامعه ماقبل مدرن بود. یعنی اینکه اگر کارگر صنعتی به مانند جامعه و فرهنگ ماقبل سرمایه داری و صنعتی زمانی را به اوقات فراغت بپردازد نظم نیروی کار و تولید در خطر قرار خواهد گرفت. برای همین بود که فرهنگ اوقات فراغت و تفریح سنتی مورد حمله قرار گرفت تا به حاشیه رود. ( تامسون ؛ 1967) در حقیقت می توان گفت فعالیت فراغتی در اوایل رشد دوره صنعتی مدرن حوزه تضادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود که به شکل ستیزاتحادیه های کارگری و مدیریت کارخانه ها و کارفرماها تجلی می یافت. اما به تدریج که ساخت اقتصادی تغییر کرد و بازارهای مصرفی تشکیل شد حوزه های فراغتی برای اقشار مختلف شکل یافت. بنابر این می توان تحول در مفهوم اوقات فراغت را همگام در تحول در ساخت های اقتصادی که پیامد ظهور حوزه ستیز است نیز جستجو کرد. بر این اساس در جامعه مصرفی امروز نمی توان همان تعریفی را از اوقات فراغت بکار برد که در آغاز جامعه صنعتی و یا در جامعه کهن و باستانی بکار می رفت ، چون ویژگیهای جامعه مصرفی ماهیتا با انواع جوامع گذشته متفاوت است.

اوقات فراغت در عصر باستان : تصحیح یک قضاوت تاریخی

با گسترش انقلاب صنعتی بخشی از اهداف طبقه کارگر و جنبش کارگری حق برخورداری از اوقات فراغت و رفتن به تعطیلات بود که از طریق اتحادیه های کارگری تحت عنوان مرخصی با استفاده از حقوق و دستمزد دنبال می شد. به قول آدرنو اصطلاح اوقات فراغت یا داشتن وقت آزاد در همین دوران باب شد یعنی فراغت خاطر و داشتن زندگی راحت و بی دغدغه. (آدرنو، 1379 ، ص 27) البته جنبش طبقه کارگر یا جنبش کارگری در ابتدا بیشتر اوقات فراغت را با پول در تنش می دیده است ( کراس ، 1986) . لذا در تاریخ کارگری مساله گرفتن استفاده از تعطیلات و داشتن اوقات فراغت با دریافت پول در دستور کار این جنبش قرار گرفت. کاهش ساعات کار و حق استفاده از مرخصی با حقوق از دستاوردهای اتحادیه های کارگری در غرب در اوایل دهه 1930 در غرب بود. این مساله با رشد جنبشی همزمان است که با زبان کمبل به آن می توان جنبش رشد اخلاق مصرفی نام داد. ( کمبل ، 1983 و 1987 ) کمبل با استفاده از واژه های وبر در کتاب " اخلاق پروتستانتیسم و روح سرمایه داری " اخلاق مصرف را در مقابل اخلاق تولید می گذارد، یعنی اینکه مصرف زمان دیگر ضد ارزش تلقی نگردد. بهر حال تمامی حقوقی که کارگران مطالبه کردند در پی جنبش اوقات فراغت تقاضا شد. به عبارت دیگر افزایش استفاده از مرخصی همراه با حقوق برابر است با رشد صنعت فراغت. یعنی سیطره جادویی که در آن مردم ، خود حداقل تصور می کنند که بر اساس اراده آزاد خود عمل می کنند. در نقد صنعت فراغت به عنوان توطئه کالائی شدن فراغت در دینای سرمایه داری آ درنو این استدلال را مطرح می کند که خود این اراده توسط همان نیروهایی شکل می گیرد که



خرید و دانلود تحقیق در مورد تحول مفهوم اوقات فراغت 20 ص


مقاله درباره بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت جوانان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

بررسی تطبیقی چگونگی گذران اوقات فراغت جوانان ایرانی با کشورهای ژاپن و آمریکا

آذر نور

کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا (س)

پروین احمدی

استادیار دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه الزهرا (س)

چکیده

اوقات فراغت، زمانی است که چگونگی گذراندن آن در شکل‌گیری، تداوم شخصیت، هویت یابی و پرورش خلاقیت جوانان نقش بسزایی دارد. متخصصان تعلیم و تربیت و جامعه شناسان، جوانان خلاق و مبتکر را زیربنای توسعه در هر جامعه‌ای دانسته و برنامه‌ریزی برای این اوقات را مکمل برنامه‌های رسمی و تربیتی به شمار می‌آورند. با توجه به اهمیت و نقش این اوقات، هدف عمده پژوهش حاضر بررسی تطبیقی چگونگی گذران اوقات فراغت جوانان در کشورهای ایران، آمریکا و ژاپن بوده و در این زمینه تمرکز خود را بر بررسی جایگاه اوقات فراغت، نقش و میزان مشارکت جوانان و همچنین نقش بخش غیر دولتی در برنامه‌های اوقات فراغت در این سه کشور قرار داده است.

نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که در مقایسه با کشورهای آمریکا و ژاپن، در ایران فعالیت‌های اوقات فراغت از جایگاه و اهمیت خاصی در کنار برنامه‌های درسی رسمی برخوردار نبوده و نقش مکمل برنامه‌های درسی را نداشته و نیز در راستای برنامه‌های درسی و اهداف آن قرار ندارند. همچنین نقش و مشارکت جوانان و نوجوانان در تصمیم گیری، برنامه ریزی، تدوین، اجرا و ارزشیابی برنامه‌های اوقات فراغت بسیار کم رنگ و ناچیز است. همچنین نقش مراکز غیر دولتی در برنامه‌ریزی و مدیریت اوقات فراغت قابل توجه نبوده ولی در سال‌های اخیر رو به افزایش است. ()

کلمات کلیدی: اوقات فراغت، جوان، مشارکت

مقدمه

توجه به مسائل اجتماعی مردم به خصوص جوانان، امروزه در سراسر جهان ابعاد تازه‌ای یافته است. رشد و توسعه هر جامعه‌ای درگیر تربیت جوانانی متعهد و خلاق و متخصص است. برای رشد و شکوفایی استعدادها، خلاقیت‌ها و تربیت جوانان مبتکر باید به اوقات فراغت آنها توجه نمود. ارزش اوقات فراغت در زندگی افراد به حدی است که گروهی از کارشناسان معتقدند هر نقش اجتماعی که امروزه هر یک از ما در زندگی ایفا می‌کنیم، حاصل نحوه گذراندن عمرمان در زمان‌های فراغت بوده است. زمان‌های رهایی از فکر و اندیشه‌ی چارچوب بندی شده برای کار و تحصیل دارای اهمیت فوق‌العاده‌ای است. چرا که علاوه بر گذراندن این فرصت‌ها به گونه‌ای مفرح، مسائل تربیتی و جامعه پذیری نیز در آنها مطرح می‌شود. بنابراین اگر طرح و نقشة زندگی و کار افراد جامعه به خصوص قشر نوجوان و جوان با برنامه‌هایی که برای اوقات فراغت خود تنظیم می‌کنند فرق داشته باشد یا تفریحات و فعالیت‌های فراغتی آنان از نظر ارزشی و فرهنگی با آموزه‌ها و ارزش‌های اجتماعی متفاوت باشد، اوقات فراغت به یک مشکل اجتماعی تبدیل خواهد شد. بنا به گفته یونسکو جوانان ارزشمندترین منبع برای جوامع هستند (دبیرخانه شورای عالی جوانان، 1378). این منبع به طور طبیعی فکری باز و روشن دارد، پویا و خیرخواه و خلاق است و نگاهش به آینده به آن اجازه می‌دهد فعال‌ترین گروه در هر جامعه انسانی باشد. بنابراین، ضروری است که بهترین فرصت‌‌ها را برای مشارکت به جوانان داد. حضور مؤثر و نقش مشارکت افراد در تعیین سرنوشت خود و جامعه بر هیچ کس پوشیده نیست و از سوی اکثر صاحب‌نظران تعلیم و تربیت و علوم اجتماعی دائماً مورد تأکید قرار گرفته است. در تحقیقی که توسط سازمان ملی جوانان انجام شده این نتیجه حاصل شده که اکثر جوانان (9/56 درصد) تمایل زیادی جهت شرکت در طراحی و تدوین برنامه‌های فراغتی نشان داده‌اند (سازمان ملی جوانان، 1383).

بیان مسئله

رشد و توسعه‌ی هر جامعه به میزان مشارکت افراد آن



خرید و دانلود مقاله درباره بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت جوانان


دانلود تحقیق درباره جوانان و اوقات فراغت مجازی 27 ص (علوم اجتماعی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

جوانان و اوقات فراغت مجازیمقدمهاینترنت عرصة مهمی را برای تحقیقات اجتماعی و آزمودن نظریه‌های مربوط به اشاعة تکنولوژی و اثرات رسانه‌ها فراهم ساخته‌است. بخشی از این جاذبه به ‌واسطة قابلیت ادغام شیوه‌های ارتباطی و صورت محتوای ارتباط است. جاذبه‌های دیگر مربوط به اثرات و کارکردهای اجتماعی این رسانه و محیط‌های مختلف آن برای افراد و اجتماعات محل زیست آنها و به‌ویژه برای جوانان به‌عنوان پیشگامان نوآوری و مصرف این رسانة جدید می‌باشند.طولانی شدن دورة جوانی و نوجوانی، رواج شیوه‌های جدید رفتار اجتماعی برای‌پر کردن فضای زندگی، فردی‌شدن و کم‌رنگ‌شدن شکاف‌های متداول اجتماعی، اهمیت یافتن سبک زندگی و «سیاست زندگی» برای جوانان، از هم پاشیدگی شبکه‌های سنتی همسایگی و نوسازی شهری از جملة زمینه‌های اصلی هستند که شرایط جدیدی را پیش روی جوانان قرار داده‌اند. آنچه در کنار این روندها و متاثر از رشد رسانه‌های جدید قابل ذکر است اهمیت بیش از پیش حفظ و تنوع در اوقات فراغت برای جوانان است. اولین نسل آشنا با کامپیوتر و تکنولوژی‌های ارتباطی را باید نسل فعلی دانست. بسیاری از آنان می‌توانند با طیفی از نرم افزارهای کامپیوتری کار کنند و به‌راحتی آن را بفهمند. این تحولات تکنولوژیک علاوه بر تأثیر بر ذوق، سلیقه و نیاز ارتباطی آنها، گذراندن اوقات فراغت آنها را نیز تحت تأثیر قرار داده‌است. دو فرآیند «رسانه‌ای‌شدن»( mediatisation) و «خانگی شدن»(domestification) توصیف‌کنندة گذران بخش عمده‌ای از فراغت جوانان در جوامع مدرن است. جوانان فراغت خود را بیش ازپیش در خلوت سپری می‌کنند و برای سرگرم شدن به طور فزاینده‌ای به رسانه‌های جدید متکی هستند.ارتباطات باواسطة کامپیوتر (CMC)، «فرهنگ فراغت» و «اجتماع فراغت» را نیز تحت‌الشعاع قرارداده‌است. شبکه‌های کامپیوتری جهان فرهنگ‌های جدیدی را در ده سال گذشته پدید آورده‌اند که تأثیرات شگرفی را در تعاملات و روابط اجتماعی برجای گذارده است. (رین گولد، 1994: 4)چت‌روم‌ها (chat rooms) یا میدان‌های چندکاربردی (multi-user-dungeons) به‌عنوان یکی از پرطرفدارترین «میدان‌های» اینترنتی شرایط جدیدی را پیرامون کاربران خود قرار داده و مرزهای تازه‌ای را در شکل‌گیری خرده‌فرهنگ‌ها، ارزش‌ها و هویت جوانان پدید آورده‌اند. گمنامی، سرعت ارتباطات و سیال بودن آن پیامدهای گسترده‌ای را در روابط جنسیتی و الگوهای ارتباطی و دوست‌یابی جوانان بر جای می‌گذارد. تداخل طبقه با جنسیت و جغرافیا می‌تواند فضای آزادکننده‌ای را برای دسته‌ای از جوانان پدید آورده و مرزبندی‌های رایج جنسیتی و اجتماعی را در فرهنگ جوانان کمرنگ سازد. ارتباطات اینترنتی در محیط‌های چت، ضمن آنکه تقویت‌کنندة روابط غیر وابسته به زمان و مکان گردیده است، به‌ محملی برای جستجو و ارضای کنجکاوی‌های جوانان نیز تبدیل شده‌است. علاوه بر این، فضای مجازی و دیجیتال اینترنت صورت‌های جدید مشارکت‌های اظهاری و عاطفی را جایگزین صورت‌های متداول مشارکت سیاسی و اجتماعی در عرصه‌های «حقیقی» جامعه ساخته‌است (نگاه کنید به سیورلا، 2000). در وجه منفی، استدلال بر این است که سرگرمی‌های مجازی اینترنتی عموما‎‎‍ًٍَْْ‎‏ً به تقلیل سرمایة اجتماعی، انزوا و بریدگی از مشارکت‌های محسوس و عینی (کرات و همکاران، 1998 ؛ نای واربرینگ، 2000)، تغییر روابط از اجتماعات و گروه‌های آشنا به اجتماعات شبکه‌ای (مافلوسی، 1996 ؛ ولمن، 2001)، سوگیری جوانان به سوی آموزش موزاییکی (راشکوف، 1996) و نیز قطعه‌قطعه‌شدن افراطی (hypersegmentation) سلیقه‌ها و خرده‌فرهنگ‌ها و در نتیجه توده‌وارسازی (massification) (شیلز، 1963 ؛ نیومن، 1991) می‌انجامد.در ادامه، چهارچوب‌های مفهومی و نظری رایجی را که از منظر جامعه‌شناسی و یا روان‌شناسی اجتماعی به بررسی تأثیرات ICTs و به‌ویژه اینترنت بر جوانان و فراغت آنها پرداخته‌اند، به اختصار مرور کرده و آثار تواناساز و یا محدودکنندة محیط‌های مجازی در چت روم‌ها را مورد بحث قرارخواهیم داد.زمینة تحقیقنگاه جامعه‌شناختی به پدیدة اینترنت در پی بررسی تأثیرات اجتماعی آن بر روابط اجتماعی و تجزیه و تحلیل عوامل نهادی، سیاسی و اقتصادی است که رفتار کاربران را تحت تأثیر قرارمی‌دهد. این نگاه، چنان‌که در مقدمة بحث بدان اشاره شد، به طیفی از اثرات اجتماعی تکنولوژی‌های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی بر روابط و تعلقات اجتماعی، شکل‌دهی یک معنای عمومی جدید برای ارتباط، صورت‌های جدید مشارکت‌های اجتماعی و بازاندیشی و تغییر در هویت‌های خودساخته تأکید دارد.در وجه فراغت و سرگرمی نیز محوریت یافتن ارتباط و سرگرمی، از متن خارج شدن (decontextualisation) مکان‌ها و تجارب اوقات فراغت (نگاه کنید به رابرتز، 1998)، رواج شکل‌های سرگرمی غیروابسته به زمان و مکان، چندوظیفه‌ای شدن رسانه‌های جدید و لذت بردن جوانان از توانایی انجام همزمان چند وظیفه و امکان‌پذیر ساختن انواع جدیدی از مشارکت‌های عاطفی و زیبایی شناختی و فرهنگی از جمله مشخصه‌های اصلی رسانه‌های جدید و به‌ویژه اینترنت می‌باشد. رویکردهای غالب در بررسی تأثیرات اجتماعی و روانی ICTs بر جامعه را در دو دستة کلی تکنولوژیکی و اجتماعی می‌توان قرارداد. رویکردهای تکنولوژیک نقش رسانه‌های جدید را در روابط و تبعات اجتماعی آن تعیین‌کننده می‌دانند و در بررسی نهایی تکنولوژی را شکل‌دهندة روابط اجتماعی و شکل‌های تحول آن تلقی می‌نماید. نظریه‌های چندی از این منظر به رسانه‌های جدید توجه کرده‌اند. برای نمونه می‌توان مدل حضور اجتماعی (social presence model) که فردی بودن ارتباطات کامپیوتری را زمینه‌ساز اثرات اجتماعی کمتر آن‌ها می‌داند، نظریة غنای رسانه‌ای (media richness theory) که توانایی تأثیرگذاری بر روابط اجتماعی رسانه‌ها را تابع ظرفیت آنها در انتقال پیام‌ها و نشانه‌های اجتماعی



خرید و دانلود دانلود تحقیق درباره جوانان و اوقات فراغت مجازی  27  ص (علوم اجتماعی)