دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درمورد جوشکاری 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

جوشکاری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

جوشکاری یکی از روشهای تولید می‌باشد. هدف آن اتصال دایمی مواد مهندسی (فلز، سرامیک، پلیمر، کامپوزیت) به یکدیگر است به گونه‌ای که خواص اتصال برابر خواص ماده پایه باشد.

فهرست مندرجات

۱ پیشینه

۲ فرایندهای جوشکاری

۲.۱ فرایندهای جوشکاری با قوس الکتریکی

۲.۲ فرایندهای جوشکاری مقاومتی

۲.۳ فرایندهای جوشکاری حالت جامد

۲.۴ فرایندهای اکسی فیول

۲.۵ فرایند جوشکاری با لیزر

۲.۶ فرایند جوشکاری با باریکه الکترونی

۳ کنترل کیفیت و بازرسی

۴ ایمنی و بهداشت کار در جوشکاری

۵ مراکز و موسسه‌های جوشکاری

۶ منابع

پیشینه

موسیان در ۱۸۸۱ قوس کربنی را برای ذوب فلزات مورد استفاده قرار داد.

اسلاویانوف الکترودهای قابل مصرف را در جوشکاری به کار گرفت.

ژول در ۱۸۵۶ به فکر جوشکاری مقاومتی افتاد

لوشاتلیه در ۱۸۹۵ لوله اکسی استیلن را کشف و معرفی کرد.

الیهوتامسون آمریکائی از جوشکاری مقاومتی در سال ۷-۱۸۷۶ استفاده کرد.

در جریان جنگهای جهانی اول و دوم جوشکاری پیشرفت زیادی کرد. احتیاجات بشر به اتصالات مدرن – سبک – محکم و مقاوم در سالهای اخیر و مخصوصاً بیست سال اخیر سبب توسعه سریع این فن شده‌است.

 

فرایندهای جوشکاری

فرایندهای جوشکاری با قوس الکتریکی

جریان الکتریکی از جاری شدن الکترونها در یک مسیر هادی به وجود می‌آید. هرگاه در مسیر مذکور یک شکاف هوا(گاز)ایجاد شود جریان الکترونی و در نتیجه جریان الکتریکی قطع خواهد شد. چنانچه شکاف هوا باندازه کافی باریک بوده و اختلاف پتانسیل و شدت جریان بالا، گاز میان شکاف یونیزه شده و قوس الکتریکی برقرار می‌شود. از قوس الکتریکی به عنوان منبع حرارتی در جوشکاری استفاده می‌شود.روشهای جوشکاری با قوس الکتریکی عبارت‌اند از:

جوشکاری با الکترود دستی یا MAW

جوشکاری زیر پودریSMAW

جوشکاری با گاز محافظ یا GMAW یا MIG/MAG

جوشکاری با گاز محافظ و الکترود تنگستنی یا GTAW یا TIG

جوشکاری پلاسما

فرایندهای جوشکاری مقاومتی

در جوشکاری مقاومتی برای ایجاد آمیزش از فشار و گرما هردو استفاده می‌شود.گرما به دلیل مقاومت الکتریکی قطعات کار و تماس آنها در فصل مشترک به وجود می‌آید. پس از رسیدن قطعه به دمای ذوب و خمیری فشار برای آمیخته دو قطعه بکار می‌رود.در این روش فلز کاملاً ذوب نمی‌شود. گرمای لازم از طریق عبور جریان برق از قطعات بدست می‌آید.روشهای جوشکاری مقاومتی عبارت‌اند از:

جوش نقطه‌ای

درز جوشی

جوش تکمه‌ای

فرایندهای جوشکاری حالت جامد

دسته‌ای از فرایندهای جوشکاری هستند که در آنها، عمل جوشکاری بدون ذوب شدن لبه‌ها انجام می‌شود. در واقع لبه‌ها تحت فشار با حرارت یا بدون حرارت در همدیگر له می‌شوند. فرایندهای این گروه عبارت‌اند از:

جوشکاری اصطکاکی'متن سیاه'متن سیاهمتن ایتالیکمتن سیاه

جوشکاری نفوذی

جوشکاری با امواج مافوق صوت

جوشکاری حالت جامد : اخیراً ثابت شده‌است که فلزات در دمای اتاق هم قابل اتصالند . این عمل توسط ایجاد پیوندهای فلزی در دو سطح مورد اتصال ، انجام می‌گیرد . بطور ایده آل ، تشکیل اتصال فلزی بوسیلهٔ جوشکاری سرد ، و یا پیوند ( Bonding ) بطریق زیر متصور است : دو قطعهٔ بسیار صیقلی و تمیز در اختیار است . هرکدام از ایندو، مجموعه‌ای از بارهای (+) و (-) می‌باشد به گونه‌ای که هر قطعه بدون عیب و با استحکام کافی دارای پایداری است . اگر دو قطعه کاملاً نزدیک هم قرار گرفته و به هم بچسبند ، الکترونهای فرار از هر قطعه ، بین آندو مشترک می‌شود و در نتیجه نیروی عکس العمل بین سطوح زیاد می‌گردد . بنابراین وقتی دو سطح تماس کامل داشته باشند ، نیروهای عکس العملی بین اتمها ، خودبه خود زیاد شده و یک اتصال محکم و قدرتمند بوجود می‌آید . ولی در عمل ، یک فلز هرگز صیقل کامل



خرید و دانلود تحقیق درمورد جوشکاری 20 ص


مسئلة ارتباط علم و دین در جهان اسلام 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مسئلة ارتباط علم و دین در جهان اسلام

در جهان اسلام راه حل‌های بسیار متفاوتی نسبت به مسئلة ارتباط علم و دین مطرح شده است. این مقاله، برخی از دیدگاه‌های مطرح در میان متفکران مسلمان را بیان کرده و به ارزیابی آنها پرداخته است. برخی از این راه حل‌ها عبارت‌اند از: استخراج‌پذیری علوم از نصوص دینی، تفکیک بُعد ازلی و بُعد روحی، تقدم یقینی بر ظنّی، تفسیرپذیری مطلق نصوص دینی، ابزارانگاری. نگارنده به ارزیابی این راه‌حل‌ها پرداخته است و اعتقاد دارد که برای حل این مسئله هم باید نظریة پرتوانی درباب فهم نصوص دینی و هم علم‌شناسی و معرفت‌شناسی علم منقح در دست داشت. از این گذشته، نگارنده معتقد است که نظریه‌های علمی را نباید توصیف تحت‌اللفظی عالم واقع دانست.

دانشمندان اسلام و مفسران بزرگ قرآن راه‌های متفاوتی در حل تعارض علم و دین طی کرده‌اند، امّا مبانی معرفت‌شناختی آن را هنوز منقح نکرده‌اند. این نکته همواره در ذهن آنان در جولان بوده که علم (حقیقی) هیچ‌گاه با دین تعارض نخواهد داشت. ولی هیچ‌گاه دقیقاً روشن نساخته‌اند که در موارد بروز تعارض چه راهی را باید دقیقاً طی کرد. رشید رضا در تفسیر المنار این نکته را مطرح می‌کند که برخی از دشمنان اسلام گمان کرده‌اند که علوم و فنون عصری ـ از قبیل علوم طبیعی، فلکی، تاریخی ـ موضوع برخی از آیات را نقض کرده است و در پاسخ آنها می‌گوید:

اننا قد اطلعنا علی اقوالهم فی ذلک فألفینا ان بعضها جاء من سوء فهمهم او فهم بعضی المفسرین، و من جمود الفقهاء المقلدین، و بعضها من التحریف و التضلیل و قد رددنا نحن و غیرنا ما وقفنا علیه منها. (رشید رضا، بی‌تا: 9 ـ 208)

رشید رضا گرچه این قبیل موارد را ناشی از سوءفهم یا جمود فکری مقلّدین و یا تحریف می‌داند، ولی مکانیسم معرفت‌شناختی و یا مبانی فکری برای حلّ تعارض‌های مطرح شده را بیان نمی‌دارد. همچنین، نامبرده مانند بسیاری از مفسران یکی از وجوه اعجاز قرآن را در این حقیقت می‌داند که این کتاب آسمانی بسیاری از حقایق علمی را پیش از کشف آنها بیان کرده است. مثلاً آیة شریفة "و ارسلنا الریاح لواقح" به این حقیقت علمی اشاره دارد که برخی از ابرها باردارند و در آن باردار بودن ابرها به تلقیح حیوانات تشبیه شده است. این حقیقت را دانشمندان قرن‌ها بعد کشف کرده‌اند.

بسیاری از متفکران بر این نکته تأکید کرده‌اند میان علم حقیقی و دین تعارضی در کار نیست. این سخن گرچه راست است، ولی در مسئله تعارض علم و دین سودی نمی‌بخشد؛ چرا که این پرسش مطرح می‌شود که علم حقیقی چیست؟ آیا جز این است که قوانین حقیقی عالم که از خطا مصون‌اند علم حقیقی شمرده می‌شوند. سخن در مسئله مورد نظر هیچ‌گاه از علم حقیقی نیست، بلکه سخن از این است که پاره‌ای از نظریه‌های موفق در تاریخ علم ظهور کرده‌‌اند که به ظاهر با نصوص دینی ناسازگارند. این نظریه‌ها مشکلات علمی مختلفی را حل کرده‌اند و قدرت پیش‌بینی و حلّ مسئله دارند. اکنون دربارة این نظریه‌ها و ناسازگاری آنها با پاره‌ای از موارد چه باید گفت؟ آیا نصوص دینی را باید به‌ نحوی دیگر فهمید یا باید آن نظریه‌ها را نادرست دانست؟ یا نه، راه حل دیگری در کلمه است؟ بنابراین، همین علمی که بشر بدان دست یافته و توفیقاتی را که به کمک آن به‌دست آورده مورد بحث است. آیا این علم واقع‌نما نیست؟ اگر واقع‌نما است و درنتیجه علم حقیقی است، پس چگونه با نصوص دینی ناسازگار می‌افتد؟ و اگر واقع‌نما نیست چگونه توفیقاتی را نصیب بشر ساخته و توانسته مسایلی را حل کند و پیش‌بینی‌هایی را امکان‌پذیر سازد؟ خلاصه آنکه، رفتن به سراغ علم حقیقی در برابر علم فعلی مشکلی را حل نمی‌کند. مشکل اصلی به علم نوین و رایج و تعیین نسبت آن با دین مربوط می‌شود. این راه حل، درحقیقت، به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک می‌کند.

گاهی هم برخی این ادعا را مطرح کرده‌اند که تمام علوم جدید را می‌توان از آیات قرآن و روایات استخراج کرد. بنابراین، علوم جدید کاملاً با اسلام توافق دارند. طرفداران این نظر می‌کوشند هر یافتة جدید علمی را از آیات استنباط کنند. برخی از آنها گفته‌اند که در قرآن 61 آیه در علم ریاضی و 64 آیه در علم فیزیک و 5 آیه در فیزیک هسته‌ای و 63 آیه دربارة نظریه نسبیت و 20 آیه در علم زمین‌شناسی و غیره آمده است. (صادق العظم، 1997: 35) بدون تردید، ممکن است ما در پاره‌ای موارد موّیدات و سازگاری‌هایی میان برخی از آیات و یافته‌های علمی جدید بیابیم، امّا نظریه استخراج علوم جدید از قرآن و سنت با مشکلاتی روبرو می‌شد. اوّلاً، تنها سخنی که در این‌باره می‌توان گفت، این است که ما فقط در پاره‌ای موارد تناسب و یا تأییدی میان دستاوردها و نظریه‌های علمی جدید و نصوص دینی را می‌یابیم، امّا هیچ‌گاه چنین توانایی را نداریم که همة حقایق علمی را از نصوص دینی بیرون بکشیم. بر فرض هم چنین چیزی ممکن باشد، ما آدمیان غیرمعصوم چنین توانایی نداریم. ثانیاً، سخن بر سر این است که برخی نظریه‌های علمی با ظاهر نصوص متعارض‌اند در این موارد چه باید گفت؟ این موارد نه‌تنها از نصوص دینی به دست نمی‌آید بلکه با آنها ناسازگارند.

راه‌حل دیگری را هم برخی از روشنفکران عرب مطرح کرده‌اند. آنها میان بُعد زمانی دین و بُعد ازلی و یا روحی آن فرق گذشته‌اند و گفته‌اند، که هرچه در نصوص دینی دربارة طبیعت و تاریخ و غیره آمده است در ذیل بُعد زمانی دین می‌گنجد و می‌توان همة آنها را به علم سپرد، امّا بُعد ازلی یا روحی دین ربطی به علم ندارد. بُعد ازلی مجال و قلمرو حقایق ازلی و امور غیبی و ایمان و تجربة عرفانی است. طرفداران این نظر می‌گویند که روش علمی و نیز معرفت علمی از محدودة طبیعت تجاوز نمی‌کنند و از این‌رو، ممکن نیست در دین که با ایمان مربوط است نه علم، از آنها بحث شود. به عبارت دیگر، آنها قایل‌اند که معرفت دینی با معرفت علمی از لحاظ نوع اختلاف دارند و درنتیجه، هرگاه می‌خواهیم معرفت علمی را بر دین تطبیق کنیم با تعارض‌هایی روبه‌رو می‌شویم. معرفت دینی از تجربه عرفانی ناشی می‌شود و با معرفت علمی که از تجربه و مشاهده علمی به دست می‌آید متفاوت است. معرفت علمی دو نوع معرفت‌اند که از مجاری متفاوتی به‌دست می‌آیند. گفته‌اند: این دیدگاه را نخستین بار علی عبدالرزاق در کتاب "الاسلام و اصول الحکم" مطرح کرده است. (همان: 47)

تفکیک بعد زمانی دین از بُعد ازلی و روحی آن نیز راه حلّ قانع‌کننده‌ای نیست. در نصوص دینی می‌بینیم که دربارة عالم طبیعت و تاریخ نیز مطالبی آمده است. آیا این مطالب نادرست‌اند؟ اگر نادرست‌اند چگونه در سخنان خدا یا پیامبر(ص) مثلاً راه یافته‌اند؟ تفکیک مذکور به این ادعا می‌انجامد که گزاره‌هایی از دین راجع به امور مذکور را باید نادرست دانست و مسئله را صرفاً به علوم تجربی و غیره احاله داد. درحقیقت، راه‌حل مذکور وجود تعارض را می‌پذیرد و عملاً گزاره‌های مورد نظر از دین را حذف می‌کنند. از این گذشته، گوهر دین را نمی‌توان تجربه عرفانی دانست؛ دین را نمی‌توان صرفاً در حالات و تجارب عرفانی خاصی خلاصه کرد. به‌نظر می‌رسد که طرفداران این نظر نه تصویر درستی از علم و معرفت علمی دارند و نه دقیقاً به سرشت دین و معرفت دینی پی برده‌اند.

برخی دیگر در حل تعارض گفته‌اند که در مواردی از قبیل تعارض مسئله خلقت با داروینیسم و غیره، امری قطعی با نظریه‌ای ظنی تعارض دارد. آیاتی که در این‌باره مثلاً‌ آمده‌اند قطعی‌اند و جای چون و چرا کردن در آنها و یا تأویل آنها وجود ندارد امّا نظریه‌های علمی از قبیل نظریه داروین ظنی‌اند؛ قطعی و یقینی نیستند و در جایی‌ که قطعی و ظنی در تعارض باشند، قطعی و یقینی بر ظنی مقدم می‌شود. این راه‌حل را که می‌توان راه‌حل "تقدم قطعی بر ظنی" نامید هم ناتمام است. این سخن درست است که در پاره‌ای از موارد ما با آیاتی سروکار داریم که



خرید و دانلود  مسئلة ارتباط علم و دین در جهان اسلام 20 ص


فضایل اخلاقی و ارزشها در قرآن 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

فضایل اخلاقى و ارزش‏ها در قرآن

1- تسلیم محض خداوَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ‏(1).و مطیعانه براى خدا قیام کنید.إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ‏(2).ابراهیم، بزرگوار مردى که [به تنهایى‏] یک امت بود، مطیع فرمان خدا و صاحب دین حنیف و از مشرکان نبود.فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ‏(3).پس زنان شایسته، فرمانبردارند و در غیبت شوهر، عفیفند و فرمان خدا را نگاه مى‏دارند.وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْقَانِتِینَ وَ الْقَانِتَاتِ ... لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً(4).مردان مؤمن و زنان مؤمن، مردان اهل طاعت و زنان اهل طاعت،... (خداوند) براى آنان آمرزش ومزدى بزرگ آماده کرده است.أَلصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ و الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ(5).شکیبایان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان وآنان که در سحرگاهان آمرزش مى‏طلبند.وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَالِحاً نُؤْتِهَآ أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ‏(6).هر کس از شما که مطیع خدا و پیامبرش شود و کار شایسته کند، دوبار به او پاداش دهیم.یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرینَ‏(7).اى کسانى که ایمان آورده‏اید، هر که از شما از دینش باز گردد، چه باک، زود باشد که خدا مردمى را بیاورد که دوستشان بدارد و آنان نیز خدا را دوست بدارند. آنان در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرکش.قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ‏(8).به تحقیق مؤمنان رستگار شدند، آنان که در نمازشان خشوع مى‏ورزند.وَ الْخَاشِعِینَ وَ الْخَاشِعَاتِ وَ الْمُتَصَّدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقَاتِ... لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً(9).مردان شکیبا و زنان شکیبا و مردان خدا ترس و زنان خدا ترس...، براى آنان آمرزش و پاداشى‏بزرگ (از سوى خدا) در نظر گرفته شده است.إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِىَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ کَرِیمٍ‏(10).تنها، تو کسى را بیم مى‏دهى که از قرآن پیروى کند و از خداى رحمان در پنهانى بترسد، چنین کسى را به آمرزش و مزدى گران مژده بده.فَلاَ تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بَایاتِى ثَمَناً قَلِیلاً(11).از مردم نترسید. از من بترسید و آیات مرا به بهاى اندک مفروشید.فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‏(12).اگر ایمان آورده باشید، سزاوارتر است که از خدا بترسید و بس.فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِى وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِى عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ‏(13).از ایشان مترسید. از من بترسید تا نعمت خویش بر شما تمام کنم، باشد که هدایت شوید.وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللَّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَآئِزونَ‏(14).و کسانى که از خدا و پیامبرش اطاعت مى‏کنند و از خدا مى‏ترسند و پرهیزگارى مى‏کنند، از رستگارانند.أَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَ کَفَى‏ بِاللَّهِ حَسِیباً(15).کسانى‏که پیامهاى خدا را مى‏رسانند و از او مى‏ترسند و از هیچ کس دیگر نمى‏ترسند، خدا براى حساب کردن اعمالشان کافى است.إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ(16).تنها دانشمندان از او مى‏ترسند و خداوند پیروزمند آمرزنده است.رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِىَ رَبَّهُ‏(17).خداوند از آنها راضى و آنها از خدا راضى‏اند و این حال کسى است که از خدا بترسد.2- فداکارىوَ یُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفِسِهمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ(18).و دیگران را بر خویش ترجیح مى‏دهند، هر چند خود نیازمند باشند.3- انفاقالَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِى السرَّآءِ والضرَّآءِ(19).کسانى که در توانگرى و تنگدستى انفاق مى‏کنند.وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لاَنْفُسِکُمْ‏(20).و به سود خود از مالتان انفاق کنید.فَاَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى‏ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‏ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏(21).کسى که بخشید و پرهیزکارى کرد و بهترین را تصدیق نمود، پس براى بهشت آماده‏اش مى‏کنیم.لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى‏ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‏(22).نیکى را نخواهید یافت، مگر آن‏که از آنچه دوست مى‏دارید انفاق کنید.4- عفت و حیایَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغنِیآءَ مِنَ التَّعَفُّفِ‏(23).آن‏چنان در پرده عفافند که هر که حال ایشان نداند، پندارد که از توانگرانند.مَنْ کانَ غَنِیّاً فَلْیَسْتَعْفِفْ ...(24).هر که [از سرپرستان یتیم‏ها] توانگر است، عفت ورزد. [و از مال یتیم ارتزاق نکند]....وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّى‏ یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏(25).آنان که استطاعت زناشویى ندارند، باید پاکدامنى پیشه کنند تاخدا از کرم خویش توانگرشان سازد.وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ‏(26).و اگر پاکدامنى پیشه کنند، بر آنها بهتر است. و خدا شنوا و داناست.... تَمْشى‏ عَلى اسْتِحْیاءٍ ...(27)(حضرت موسى(ع)) باحیا راه مى‏رفت....5- عفو و گذشتفَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ اِنَّ اللَّهَ یُحبُّ الُْمحْسِنینَ‏(28).از آنان درگذر (عفوشان کن) که خداوند نیکوکاران را دوست مى‏دارد.



خرید و دانلود  فضایل اخلاقی و ارزشها در قرآن  20 ص


فرهنگ ایثار 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

ترویج فرهنگ ایثار

مفهوم ایثار یکی از مفاهیم بنیادین علوم انسانی، بویژه فلسفه اخلاق است که می توان رویکردهای متفاوتی به آن داشت. هم رویکرد معرفت شناسانه و هم رویکرد ایدئولوژیک و دینی. در نگاه معرفت شناختی می توان ایثار را یک مفهوم نظری (theoric Term) دانست که عام و جهانشمول بوده و اختصاص به فرقه یا اجتماع خاصی نداشته و در باب همه جوامع ساری و جاری است.

کتر سید عبدالحمید ضیایی دکترای فلسفه غرب از دانشگاه سوربن پاریس، دارنده مدال طلایی المپیاد ادبی ۱۳۷۴ و فارغ التحصیل حقوق قضایی و ادبیات از دانشگاه تهران و علامه طباطبایی است. ارائه مقالات متعدد پژوهشی و علمی در جلسات، کنفرانس ها وهمایش های خارجی و داخلی، تاکنون چند عنوان کتاب از دکتر ضیایی منتشر شده که از آن جمله می توان به کتاب های در غیاب تبار شناسی اندیشه های الحادی در عصر مدرنیته، جامعه شناسی تحریفات عاشورا، نگرش انتقادی به ادبیات عاشورا و ... اشاره کرد.

گفت وگو با دکتر سید عبدالحمید ضیایی

●ایثار از منظر شما چه تعریفی دارد؟

مفهوم ایثار یکی از مفاهیم بنیادین علوم انسانی، بویژه فلسفه اخلاق است که می توان رویکردهای متفاوتی به آن داشت. هم رویکرد معرفت شناسانه و هم رویکرد ایدئولوژیک و دینی. در نگاه معرفت شناختی می توان ایثار را یک مفهوم نظری (theoric Term) دانست که عام و جهانشمول بوده و اختصاص به فرقه یا اجتماع خاصی نداشته و در باب همه جوامع ساری و جاری است. به طور کلی می توان ایثار را نوعی کنش دیگر خواهانه (اعم از دینی، انسانی یا ملی) و عبور از منافع شخصی به خاطر حفظ مصالح دیگری‎/ دیگران قلمدادکرد. مهمترین خصیصه مفهوم ایثار، باور معطوف به عمل است. یعنی ابتدا در ساخت آگاهی فرد ـ اجتماع نوعی دگرگونی استعلایی پدید می آید و سپس این تحول به عرصه فعل و عمل فردی، جمعی راه یافته و در آن نهادینه می شود.

● ایثارگران چه کسانی هستند؟

اگر ایثار را همان عمل دیگر خواهانه بدانیم دایره شمول ایثارگران نیز بسیار گسترده خواهد بود به عبارت دیگر، حتی تحول سوبژکتیو و ذهنی فرد نسبت به ترجیح شیئی یا فرد یا عقیده ای بر خود نیز عملی ایثار گرانه خواهد بود، ولو این که تحقق عینی پیدا نکند. اما در رویکرد ایدئولوژیک که نسبت آن با نگاه کلان معرفت شناختی و وجود شناختی، عموم و خصوص مطلق است ایثارگر به کسی اطلاق می شود که به خاطر باور یا عقیده ای خاص (که بیشتر صبغه دینی و متافیزیکی دارد.) از جان و منافع خود صرف نظر وعبور کند. دایره شمول ایثار گری در کشور ما نیز با توجه به وقایع اتفاقیه در صدر انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی تعریف و تبیین می شود.

●اگر روحیه ایثارگری در یک جامعه حذف شود چه اتفاقی می افتد؟

پاسخ به این پرسش، با توجه به تیپولوژی جوامع سنتی‎/ صنعتی متفاوت خواهد بود. به عنوان نمونه در جامعه ای که شیوه حاکمیت و اقتصاد، آن سرمایه داری متأخر و لیبرالیستی است مفهوم ایثار چندان جایگاهی ندارد و البته این مسأله مشکل چندانی را هم ایجاد نمی کند. نظام سرمایه داری در ذات خود مستلزم و متضمن نوعی فردگرایی است که نقطه مقابل مفهوم ایثار است. امروزه شتاب جامعه ما در حرکت به سوی سرمایه داری نیز در تضعیف روحیه ایثار تأثیر گذار است.

●چگونه می توانیم این روحیه را در جامعه تقویت کنیم؟

تقویت روحیه ایثار در جامعه نیازمند توجه به عوامل ایجابی و موانع سلبی است. با وجود سیاست تعدیل و تثبیت اقتصادی پاره ای از دولت ها و ترویج مصرف گرایی در رسانه های جمعی (اعم از دیداری و شنیداری و مکتوب)، نمی توان چشم امیدی به بقای روحیه ایثار در جامعه داشت اما به نظر می رسد که ایثار و ایثارگران نیازمند تکریم هستند.

●تکریم در جوامع مختلف چگونه انجام می شود؟

به نظر می رسد که بهتر باشد به جای شعار دادن و اعتنا و اتکا به تبلیغات و کنفرانس ها و سمینارهای بی نتیجه، مطالعه دقیقی در کیفیت خدمات رسانی سایر دولت ها و سازمان های بین المللی به خانواده های قربانیان و بازماندگان جنگ ها انجام شود.

قطعاً تبیین وتعبیه یک نظام و سیستم خدمات رسانی عملگرا (practice) و کارآمد، مستلزم تأمل در تجارب دیگران و عبرت آموزی از حسنات و امتیازات آنان خواهد بود.

به عقیده اینجانب، میزان خدمات رسانی به خانواده های قربانیان جنگ در سایر کشورها بسیار چشمگیر و شگفتی آور است. عرضه خدمات در بعضی از کشورها به تمام امور و حوائج انسانی تسری داده شده است و این کشورها در تجلیل مادی و معنوی از خانواده های قربانیان و بازماندگان جنگ در حوزه هایی مثل مسکن، مسائل درمانی، آموزشی، اشتغال و کاریابی، حقوق و مزایا، تعاون و امور اجتماعی، پرورش و فوق برنامه و ... سنگ تمام گذاشته اند. در کشور هایی مثل فرانسه، هند، کانادا، پاکستان و کره جنوبی به خانواده های مزبور، واحدهای مسکونی به طور رایگان واگذار می شود. خدمات رسانی به معلولان جنگی و خانواده های قربانیان جنگ نیز در کشورهایی مانند فرانسه، کانادا و کوبا کاملاً رایگان است. در حوزه اشتغال و کاریابی نیز به عنوان نمونه معادن روباز و سطحی در کشور کانادا به معلولان و خانواده های قربانیان جنگ واگذار می شود. در هند، جهت کار و تولید در بخش کشاورزی به آنها زمین واگذار می شود و در کره جنوبی، دوایر تابعه دولت موظف اند ۲۰ درصد از نیروی انسانی مورد نیاز خود را از ایثارگران ملی و خانواده های آنان انتخاب کنند.

وام خرید زمین کشاورزی با بازپرداخت ۱۰ ساله و بهره ۵ درصد یا بعضاً بدون بهره، وام بازرگانی با پرداخت ۷ ساله و وام حوادث مترقبه با پرداخت سه ساله بدون بهره واگذار می شود.

در خصوص حقوق و مستمری به عنوان نمونه می توان به کشور فرانسه اشاره کرد. به همسران، فرزندان و فرزند خواندگان و والدین قربانیان جنگ، حقوق و مستمری تعلق می گیرد. بازنشستگان جنگ نیز مشمول این قاعده اند. نظامیان معلول و خانواده های قربانیان غیرنظامی نیز در این کشور مورد تکریم و پرداخت مستمری قرار می گیرند.

●بعضاً افراد ایثارگر یا خانواده های آنها به سبب تکریم و حمایتی که از آنان می شود، دچار مشکل شده یا به عبارت دیگر تکریم این افراد باعث ایجاد تنش بین آنان با سایر قشرها می شود. به نظر شما علت این تنش چیست و چگونه باید آن را برطرف کرد؟

برای پاسخ به این پرسش، لازم است یک توضیح روانشناسانه داده شود. از دیدگاه روانشناسان، آدمیان دوگونه نیاز دارند. نیازهای ابتدایی و نیازهای متعالی. نیازهای ابتدایی یا بدیهی شامل نیاز به شغل، امنیت، مسکن، توالد و تناسل و... را شامل می شود و نیازهای متعالی مشتمل بر نیاز به اخلاق و عشق و پرستش و ایثار و... است. به اجماع روانشناسان، آدمی، بدون عبور از نیازهای ابتدایی، به هیچ وجه نمی تواند به ساحت نیازهای متعالی گام بنهد. به عبارت ساده تر، انسان هایی که سخن گفتن از اخلاق و مفاهیم والای



خرید و دانلود  فرهنگ ایثار  20 ص


شیطان پرستی 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد نیشابور

عنوان :

آئین شیطان پرستی

استاد ارجمند :

سرکار خانم دکترمرادی

دانشجو :

محمد رضا بستانی

پائیز 1386

شیطان‌پرستی

شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می‌دانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی می‌کنند. دست چپی‌ها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستی‌ها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگ‌تر بدست می‌آورند. لاوییان‌ها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته می‌شود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش می‌کنند.

شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی‌های موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایش‌های ادیان گذشته اجتناب می‌کنند و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند. به گونه‌ای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می‌بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده‌گرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب می‌کنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان می‌دهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی می‌شوند.

تاریخچه

مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفته‌است. در اصل در سنت مسیحیان جودو، شیطان به عنوان بخشی از آفرینش دیده شده‌است که در برگیرنده قانونی است که می‌تواند در مقابل خواست خداوند مخالفت کند و با اختیار تام خود، قادر است مبارزه طلب باشد. (یادآور یکی از تفسیرهای یهودی که می‌گوید تنها زمانی که پتانسیل توانایی تخلف از خواست خدا را داشته باشید و با او مخالفت نکنید موجودی بسیار خوب خواهید بود) در خلال قرنها این مفهوم به مخالفت صرف علیه خداوند تحریف شده‌است.این دیدگاه که هرچیزی نقطه مقابل خود را دارد و خداوند (تماماً خوب) باید یک نیروی خدای بد (شیطانی) نیز در مقابلش باشد (بسیار از الهه‌های قدیمی نیز این نیروهای بد را در خود داشته‌اند، به طور مثال تمدن مصر باستان نیز چنین باوری را داشته‌است).

با گسترش دین مسیحیت و بعد از آن اسلام، که هردو پیروان بسیاری بدست آوردند و یک رستگاری اعلا را برای خود قائل هستند و به زندگی بعد از مرگ اعتقاد دارند، و در میان آموزه‌های آنها شیطان وجود دارد و در همه جهان‌بینی‌های الهی، شیطان سعی دارد خداوند را تحلیل برد و خراب کند.

با رشد رو به جلوی جامعه از دوران اصلاحات به دوران روشنفکری (قرون ۱۷ و ۱۸)، مردl در جوامع غربی به پرسش سوالاتی راجع به شیطان کردند و این شیطان نیز در پاسخ به تدریج بزرگ و بزرگ‌تر شد، لذا شیطان پرستی به صورت یک رسم که با رسوم دینی گذشته مخالفت دارد ظهور پیدا کرده.

به علاوه شیطان پرستی برمبنای آموزه‌های مخالف دین‌های ابراهیمی به مخالفت با خدای ابراهیمی پرداخته‌است. قدیمی‌ترین شاهد ثبت شده راجع به این واژه (شیطان پرستی) در کتاب «تکذیب یک کتاب» توسط توماس هاردینگ (۱۵۶۵) به چشم میخورد که در آن از کلیسای انگلیس دفاع می‌کند: «در خلال زمانی که مارتین لوتر برای اولین بار فرقه ملحد و شیطان پرست خود را به آلمان آورد،...». در حالی که مارتین لوتر خود هرگونه ارتباطی را بین آموزه‌هایش و شیطان نفی کرد. شیطان در یهودیت، مسیحیت، اسلام و آیاواشی کلمه شیطان در ابتدا از دین یهود آمده و در مسیحیت و اسلام تکمیل یافته‌است. این نگاه یهودی-مسیحی-اسلامی از شیطان می‌تواند به موارد زیر تقسیم شود:یهود: شیطان در یهودیت، در لغت به معنای «دشمن» یا «تهمت زننده» است. و همینطور نام فرشته‌ای است که مومنین را مورد محک قرار می‌دهد. شیطان در یهود به عنوان دشمن خدا شناخته نشده‌است بلکه یک خادم خدا است که وظیفه دارد ایمان بشیریت را مورد آزمایش قرار دهد.

اسلامی: کلمه شیطان در عربی «الشیطان» به معنای خطاکار، متجاوز و دشمن است. این یک عنوان است که معمولاً به موجودی به نام ابلیس صفت داده می‌شود.شیطان یکی از فرشتگان خاص خدا بوده که جایگاه ویژه ای نزد خدا داشت . پس از آفرینش حضرت آدم خدا به تمامی فرشتگان دستور داده که در مقابل آدم سجده کنند که شیطان از این امر سر باززده و خود را برتر از آدم دانسته چون آدم از خاک آفریده شده و فرشتگان از آتش وبه همین خاطر مورد غضب خدا قرار گرفته و از آن روز شیطان دشمنی انسان راآغاز کرده و سعی در به انحراف کشیدن انسانها داشته.

مسیحیت: در بسیاری از شاخه‌های مسیحیت، شیطان (در اصل لوسیفر) قبل از آنکه از درگاه خدا ترد شود، یک موجود روحانی یا فرشته بوده که در خدمت خداوندگار بوده‌است. گفته می‌شود شیطان از درگاه خداوند به دلیل غرور بیش از حد و خودپرستی ترد شده‌است. همینطور گفته شده‌است است شیطان کسی بوده‌است که به انسان گفته‌است می‌تواند خدا شود، و موجب معصیت اصلی انسان در درگاه خدا شده‌است و در نتیجه از بهشت عدن اخراج شده‌است. از شیطان در کتاب یونانی «دیابلوس» به عنوان روح پلید (Devil) نیز نام برده شده‌است که به معنای «تهمت زننده» یا «کسی که به ناحق دیگران را



خرید و دانلود  شیطان پرستی 20  ص