لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
فضایل اخلاقى و ارزشها در قرآن
1- تسلیم محض خداوَ قُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ(1).و مطیعانه براى خدا قیام کنید.إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ(2).ابراهیم، بزرگوار مردى که [به تنهایى] یک امت بود، مطیع فرمان خدا و صاحب دین حنیف و از مشرکان نبود.فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ(3).پس زنان شایسته، فرمانبردارند و در غیبت شوهر، عفیفند و فرمان خدا را نگاه مىدارند.وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْقَانِتِینَ وَ الْقَانِتَاتِ ... لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً(4).مردان مؤمن و زنان مؤمن، مردان اهل طاعت و زنان اهل طاعت،... (خداوند) براى آنان آمرزش ومزدى بزرگ آماده کرده است.أَلصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ و الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ(5).شکیبایان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان وآنان که در سحرگاهان آمرزش مىطلبند.وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَالِحاً نُؤْتِهَآ أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ(6).هر کس از شما که مطیع خدا و پیامبرش شود و کار شایسته کند، دوبار به او پاداش دهیم.یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرینَ(7).اى کسانى که ایمان آوردهاید، هر که از شما از دینش باز گردد، چه باک، زود باشد که خدا مردمى را بیاورد که دوستشان بدارد و آنان نیز خدا را دوست بدارند. آنان در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرکش.قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ(8).به تحقیق مؤمنان رستگار شدند، آنان که در نمازشان خشوع مىورزند.وَ الْخَاشِعِینَ وَ الْخَاشِعَاتِ وَ الْمُتَصَّدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقَاتِ... لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً(9).مردان شکیبا و زنان شکیبا و مردان خدا ترس و زنان خدا ترس...، براى آنان آمرزش و پاداشىبزرگ (از سوى خدا) در نظر گرفته شده است.إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِىَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ کَرِیمٍ(10).تنها، تو کسى را بیم مىدهى که از قرآن پیروى کند و از خداى رحمان در پنهانى بترسد، چنین کسى را به آمرزش و مزدى گران مژده بده.فَلاَ تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بَایاتِى ثَمَناً قَلِیلاً(11).از مردم نترسید. از من بترسید و آیات مرا به بهاى اندک مفروشید.فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(12).اگر ایمان آورده باشید، سزاوارتر است که از خدا بترسید و بس.فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِى وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِى عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ(13).از ایشان مترسید. از من بترسید تا نعمت خویش بر شما تمام کنم، باشد که هدایت شوید.وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللَّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَآئِزونَ(14).و کسانى که از خدا و پیامبرش اطاعت مىکنند و از خدا مىترسند و پرهیزگارى مىکنند، از رستگارانند.أَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَ کَفَى بِاللَّهِ حَسِیباً(15).کسانىکه پیامهاى خدا را مىرسانند و از او مىترسند و از هیچ کس دیگر نمىترسند، خدا براى حساب کردن اعمالشان کافى است.إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ(16).تنها دانشمندان از او مىترسند و خداوند پیروزمند آمرزنده است.رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِىَ رَبَّهُ(17).خداوند از آنها راضى و آنها از خدا راضىاند و این حال کسى است که از خدا بترسد.2- فداکارىوَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفِسِهمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ(18).و دیگران را بر خویش ترجیح مىدهند، هر چند خود نیازمند باشند.3- انفاقالَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِى السرَّآءِ والضرَّآءِ(19).کسانى که در توانگرى و تنگدستى انفاق مىکنند.وَ أَنْفِقُوا خَیْراً لاَنْفُسِکُمْ(20).و به سود خود از مالتان انفاق کنید.فَاَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى(21).کسى که بخشید و پرهیزکارى کرد و بهترین را تصدیق نمود، پس براى بهشت آمادهاش مىکنیم.لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ(22).نیکى را نخواهید یافت، مگر آنکه از آنچه دوست مىدارید انفاق کنید.4- عفت و حیایَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغنِیآءَ مِنَ التَّعَفُّفِ(23).آنچنان در پرده عفافند که هر که حال ایشان نداند، پندارد که از توانگرانند.مَنْ کانَ غَنِیّاً فَلْیَسْتَعْفِفْ ...(24).هر که [از سرپرستان یتیمها] توانگر است، عفت ورزد. [و از مال یتیم ارتزاق نکند]....وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ(25).آنان که استطاعت زناشویى ندارند، باید پاکدامنى پیشه کنند تاخدا از کرم خویش توانگرشان سازد.وَ اَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(26).و اگر پاکدامنى پیشه کنند، بر آنها بهتر است. و خدا شنوا و داناست.... تَمْشى عَلى اسْتِحْیاءٍ ...(27)(حضرت موسى(ع)) باحیا راه مىرفت....5- عفو و گذشتفَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ اِنَّ اللَّهَ یُحبُّ الُْمحْسِنینَ(28).از آنان درگذر (عفوشان کن) که خداوند نیکوکاران را دوست مىدارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
فضایل رسول الله(ص)
لایتحرک ذره الا باذن الله تعالى
در بیان فضیلت حبیب رب العالمین ـ صلى الله علیه و آله ـ اگرچه در هر ملل و مذاهب, فضایل آن برگزیده خداوند متعال مبین و هویداست; چنان که کتاب هاى سماوى تماما شاهد و براهین بر این مطلب است که اشرفیت و افضلیت آن مهر سپهر نبوت و رسالت شإن لا یعد و لا یحصى است بلکه تمام آفرینش از فضل او آفریده و هویداست. الذى قال الله تعالى فى حقه: ((لولاک لما خلقت الافلاک والافضال))(1) است. لهذا فضایل حضرتش را از براى هر عارف و عامى دانستن و فهمیدن, از اصل ایمان است; لاکن از براى هر کسى رسیله و وسیله آن نخواهد بود که کتابى به دست بیارند یا افواها از عالمى و عارفى تحصیل نمایند. بنابراین, بعضى از فضایل که نزدیک به فهم عوام است, در این صفحه مى نگارد تا آن که عامى امت و مستضعفین ملت هم بى نصیب نباشد.
فضیلت اول;
آن است که آن حضرت, اول آفرینش است.
فضیلت دوم;
آن که خداوند جل شإنه از انبیإ علیهم السلام عهد گرفت که چون زمان او را یابند[ پیروى] او کنند; کما قال الله (و اذ اخذ الله میثاق النبیین)(2)
فضیلت سیم;
خداوند هر پیغمبرى را به نام خطاب فرموده چنان که مى فرماید: یا آدم اسکن...(3) و یا نوح اهبط...(4) و یا ابراهیم اعرض...(5) و یا موسى انى اصطفیتک...(6) و یا داود انا...(7) و یا زکریا انا...(8) و یا یحیى خذالکتاب...(9) و یا عیسى بن مریم اذکر...(10) و حضرت محمد را به اسم خطاب نفرمودند
از براى تعظیم به القاب خطاب فرموده است. مانند: ((یا ایها النبى...))(11) ((و یا ایها الرسول))(12), ((و خاتم النبیین. ..))(13).
فضیلت چهارم;
امم سالفه را روا بود که پیغمبر خود را به نام خطاب کنند و ((محمد)) را جایز نباشد چنان که مى فرماید: (لا تجعلوا دعآء الرسول بینکم کدعإ بعضکم بعضا)(14) زیرا که در اول, یا محمد یا ابوالقاسم مى گفتند. بعد از این آیه مبارکه, یا رسول الله یا نبى الله خطاب مى کردند.
فضیلت پنجم;
خداوند تبارک و تعالى به بلد آن رسول معظم سوگند یاد کرده است و مى فرماید: (لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد) و به ح(15)یات هیچ کس قسم یاد نکرده جز او; که مى فرماید: لعمرک انهم لفى شکرتهم یعمهون(16) و در حق رسالت او قسم یاد فرموده (یس و القرآن الحکیم انک لمن المرسلین)(17) و در اسباب هدایت او فرموده است: (و النجم اذا هوى)(18)
فضیلت ششم;
آن حضرت را جوامع الکلم عطا فرمود, چنان که فرمود: اعطانى جوامع الکلم((19))
فضیلت هفتم;
هیبت او را یک ماهه راه در دل اعدإ افکند.
فضیلت هشتم;
غنایم را بر امم ما تقدم حرام[ کرد] و بر امت او حلال شد.
فضیلت نهم;
تمام روى زمین از براى معبد و مسجد امت اوند[ اویند] جایز داشت و خاک را از براى تیمم به جاى آب اجازه فرموده و امم سابقه را به غیر از معبد معین عبادت جایز نبود.
فضیلت دهم;
آن که بر تمام خلایق مبعوث شد و انبیإ ماتقدم هریک به قومى مبعوث بودند اگر چنان که اکثر از انبیإ بر انس مبعوث بودند آن حضرت بر تمام جن و انس مبعوث شدند.
فضیلت یازدهم;
آن که ختم نبوت به وجود مبارک آن حضرت شد. چنان که به نقل حدیث, حضرت عیسى علیه السلام در آخر الزمان از آسمان فرود آید, نسخ شریعت آن حضرت را نکند متابعت نماید در امر او.
فضیلت دوازدهم;
آن که در غزوات, ملائکه حاضر مى شدند و با دشمنان او مخاصمه مى کردند.
فضیلت سیزدهم;
آن که خداوند آن حضرت را رحمت بر عالمیان ساخت چنان که مى فرماید: (و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین)(20) این فیض در حیات و ممات او منقطع نمى شود و در تفسیر رحمه للعالمین گفته اند: رحمه للجن و الانس. و قیل: لجمیع الناس; رحمه للمومنین بالهدایته و رحمه بالمنافق للامان من القتل و رحمه للکافر بتإخیر العذاب.
فضیلت چهاردهم;
در زمان بعثت او شیاطین از عروج به آسمان ممنوع شدند.
فضیلت پانزدهم;
اسرافیل بر او نازل شده است که بر هیچ پیغمبرى نیامد.
فضیلت شانزدهم;
در شإن آن حضرت آمده: (انا فتحنا...)(21)
فضیلت هفدهم;
خداوند جل شإنه انبیإ ماتقدم را به سوال عطیتى مى شد و آن حضرت را بى سوال عطإ فرمود.
فضیلت هجدهم;
نکاح زنان آن حضرت را, از بعد از آن حضرت حرام ساخت.
فضیلت نوزدهم;
از قفاى خود چنان مى دید که از پیش روى مى نگریست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
فضیلت قرائت سوره انسان ( دهر ) : امام باقر (ع) فرمودند کسی که هر پنجشنبه پل اقی را بخواند خداوند د حوری و و چهار هزار شیب به او تدریج کند و همراه پیامبر خدا باشد .
فضیلت قرائت سوره مرسلات : امام صادق ( ع )فرمودند هر کس سوره مرسلامت را بخواند خداوند بین او وبین پیامبر اکرم (ص) آشنایی ایجاد کند .
فضیلت قرائت سوره نبأ : پیامبر اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره نبا را بخواند خداوند او را با نوشیدنی های خنک روز قیامت سیراب نماید .
فضیلت قرائت نازعات: امام صادق (ع) فرمودند کسی که سوره تازعات را بخواند سیراب می میرد و خداوند او را سیراب مبعوث می کند و سیراب داخل بهشت می شود .
فضیلت قرائت سوره عبس : پیامبر اکرم (ص) فرمودند هر کس که سوره عبس را قرائت کند روز قیامت در حالی خواهد آمد خندان و شادمان است .
فضیلت قرائت سوره تکویر : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس که روز قیامت دوست دارد به من نگاه کند سوره تکویر را بخواند .
فضیلت قرائت انفطار: رسول خدا (ص) فرمودند کسی که سوره انفطار را بخواند خداوند متعال به تعداد تمامی خطرات صد حسنه پاداش می دهد .
فضیلت قرائت سوره مطففین : رسول اکرم ( ص ) فرمودند هر کس سوره مطففین را بخواند خداوند او را با شراب های صاف گورا دست نخورده سیراب گرداند .
فضیلت قرائت سوره انشقاق : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کسی سوره انشقاق را بخواند متعال او را از اینکه نامه عملش از پشت سرش داده شود حفظ می کند .
فضیلت قرائت سوره بروج : رسول اکرم(ص) فرمودند هر کس سوره بروج را بخواند خداوند به تعداد تمام روزهای جمعه عرفه ای که در دنیا بوده به او ده حسنه پاداش عطا می کند .
فضیلت قرائت سوره تغابن : رسول اکرم (ص) مرگ ناگهانی از قرائت کنند و سوره تغابن دفع می شود .
فضیلت قرائت سوره طاق : رسول اکرم (ص) فرمودند قاری سوره طاق بر سنت و روش پیامبر می میرد .
فضیلت قرائت سوره تحریم : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره تحریم را بخواند موفق و قصوح واقعی می شود .
فضیلت قرائت سوره ملک : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس این سوره را بخواند مثل این است که شب قدر را احیا کرده است .
فضیلت قرائت سوره قلم : رسول اکرم (ص) فرمودند ثواب خوش خلق ها به قرائت کننده سوره قلم داده خواهد شد .
فضیلت قرائت سوره حاقه : رسول اکرم (ص) فرمودند خداوند حساب قرائت کننده سوره حاقه را آسان می کند .
فضیلت قرائت سوره معارج : امام باقر (ع) فرمودند کسی که مداومت بر قرائت سوره معارج کند خداوند روز قیامت از گناه عمل او سوال نمی کند و او را با محمد (ص) هم مسکن می کند .
فضیلت قرائت سوره نوح : پیامبر خدا (ص) فرمودند قاری سوره نوح (ع) روزمره مومنین به نوح خواهد بود .
فضیلت قرائت سوره جن : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره جن را بخواند به تعداد تمامی ابنه و شیاطین که محمد را تصدیق و تکذیب کرده اند ثواب آزاد کردن بنده عطا می شود .
فضیلت قرائت سوره مزمل رسول اکرم (ص) فرمودند کسی که سوره مزمل را بخواند در دنیا و آخرت سختی از او برداشته می شود
فضیلت قرائت سوره مدثر : رسول اکرم (ص) فرمودند کسی که سوره مدثر را بخوانند به تعداد تصدیق و تکذیب کنندگان حضرت محمد (ص) در مکه ده حسنه پاداش عطا می شود .
فضیلت قرائت سوره قیامت : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره قیامت شهادت خواهیم داد که او به روز قیامت ایمان داشت در روز قیامت در حالی خواهد آمد که چهره اش بر روی همه حقایق روشن می باشد .
فضیلت سوره لقمان : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره لقمان را بخواند روز قیامت لقمان رفیق او خواهد بود و به عهد و تمامی کسانی که به معروف ها ( کارهای خدا پسند او و منکرها عمل کرده اند پاداش عطا می شود.
فضیلت قرائت سوره سجده : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره سجده و ملک را بخواند مثل این است که شب قدر را احیا کرده است.
فضیلت قرائت سوره احزاب : امام محمد باقر (ع) فرموده اند هر کس سوره احزاب را از یاد بخواند روز قیامت در جوار محمد و اهل بیت و زنانش خواهد بود .
فضیلت قرائت سوره سبا : رسول اکرم (ص) فرمودند : هر کس سبا را بخواند تمامی پیامبران و رسولان در روز قیامت رفیق او خواهد بود با او مصافعه خواهند کرد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 95
چکیده
مقدمه
فضایل اخلاقی
اخلاص
اخلاص به معنی «خالص کردن، ویژه کردن، ارادت صادق داشتن ...» است
بر اساس این معنی، مخلص کسی است، که طاعات عبادات و تمامی اعمال صالح خود را از هرگونه آلودگی و آمیختگی به غیر خدا خالص کرده ، انگیزه ای جز تقرّب به درگاه خدا ندارد. از این رو، فقط به او دل می بندد و تعریف و تکذیب دیگران، در نظرش یکسان است و هدف از عبادت، جلب رضایت خالق است نه کس دیگر.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ در این باره فرمود:
«العبادة الخالصه أن لا یرجو الرّّجل إلاّ ربَّهُ، و لا یخاف إلا ذنبه»
عبادت خالص آن است که مرد جز به پروردگارش امیدوار نبوده و جز از گناه خویش نهراسد.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
«لا یصیر العبد عبداً خالصاً لله عزََّوجلَّ حتّی یصیر المدح و الذَّمُّ عنده سواء ً...»
انسان، بنده خالص خدای بزرگ نمی شود تا اینکه تعریف و تکذیب (دیگران) در نظرش یکسان باشد.
ارزش و اهمّیّت اخلاص
اخلاص، معیار ارزش عبادت، مقامی از مقامات مقرّبان الهی و هدف دین است. هر کس آن را یافت، موهبتی الهی نصیبش گشته که به وسیله آن به مقامات بزرگی خواهد رسید. چرا چنین نباشد، در حالی که خداوند متعال، بندگانش را به آن امر کرده، می فرماید:
«فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»
خدا را بخوانید، در حالی که تنها برای او در دین اخلاص می ورزید، اگر چه کافران را ناخوش آید.
در سخنان پیشوایان معصوم، تعابیر گوناگونی، از قبیل بهترین عبادت، ثمره عبادت، غایت دین، عبادت مقرّبان الهی و مانند آن دربار فضیلت اخلاص آمده است. در اهمیت اخلاص همین بس که شرط قبولی عمل است و اگر در عملی موجود نباشد، بی هدف و بی نتیجه خواهد بود. از این رو، علی ـ علیه السلام ـ فرمود:
«من لم یصحب الإخلاص عمله لم یقبل»
عمل هر کس که با اخلاص همراه نباشد، قبول نمی شود.
مراتب اخلاص
خالص کردن و پاکیزه نمودن عمل از غیر خدا مراتبی دارد. هر چه درجه اخلاص بیشتر باشد، عمل ارزش بیشتری نزد خدا پیدا می کند، به هدف و مقصد نزدیکتر شده و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
شمهاى از فضایل خدیجه
این حدیث در کتابهاى حدیثى شیعه و اهل سنت آمده کهرسول خدا-صلى الله علیه و آله-فرموده:
«کمل من الرجال خلق کثیر و لم یکمل من النساء الآمریم،و آسیه امراة فرعون،و خدیجة بنتخویلد،و فاطمة بنت محمد» (1) یعنى از مردان گروه زیادى به کمال رسیدند ولى از میانزنان جز چهار زن کسى به مرحله کمال نرسید:مریم،و آسیههمسر فرعون،و خدیجه دختر خویلد،و فاطمه دختر محمد.
و در حدیث دیگرى که ابن حجر در کتاب الاصابه و دیگراناز ابن عباس روایت کردهاند اینگونه است که گوید: رسولخدا(ص)چهار خط روى زمین ترسیم کرده آنگاه فرمود:
«افضل نساء اهل الجنة خدیجة،و فاطمة و مریم و آسیة». (2)
یعنى برترین زنان اهل بهشت:خدیجه و فاطمه و مریم وآسیه هستند...
و در روایت دیگرى که او و ابن عبد البر و دیگران از رسولخدا(ص)با مختصر اختلافى روایت کردهاند اینگونه است که فرمود:
«خیر نساء العالمین اربع،مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه» (3) یعنى بهترین زنان جهانیان چهار زن هستند:مریم و آسیه وخدیجه و فاطمه.و از عایشه روایت کردهاند که گوید:هیچگاهنمىشد که رسول خدا از خانه بیرون رود جز آنکه خدیجه را یادمىکرد و ستایش و مدح او را مىنمود،تا اینکه روزى طبق همان شیوهاى که داشت نام خدیجه را برد و او را یاد کرد، دراینوقت رشک و حسد مرا گرفت و گفتم:
«هل کانت الا عجوزا فقد ابدلک الله خیرا منها». (4)
خدیجه جز پیرزنى بیش نبود در صورتى که خداوند بهتر از اوبهره تو کرده.!
عایشه گوید:در اینوقت رسول خدا-که این سخن مرا شنیدغضبناک شد بحدى که از شدت غضب موهاى جلوى سرآنحضرت حرکت کرد آنگاه فرمود:
«و الله ما ابدلنى الله خیرا منها،آمنت اذ کفر الناس،و صدقتنىو کذبنى الناس،و واستنى فی مالها اذ حرمنى الناس و رزقنى اللهمنها اولادا اذ حرمنى اولاد النساء».
بخدا سوگند خداوند بهتر از او زنى به من نداده،او بود کهبمن ایمان آورد هنگامى که مردم کفر ورزیدند،و او بود که مراتصدیق کرد و مردم مرا تکذیب نموده(و دروغگویم خواندند)واو بود که در مال خود با من مواسات کرد(و مرا بر خود مقدمداشت)در وقتى که مردم محرومم کردند،و از او بود که خداوندفرزندانى روزى من کرد و از زنان دیگر نسبتبفرزند محروممساخت.
عایشه گوید:با خود گفتم:دیگر از این پس هرگز به بدى اورا یاد نخواهم کرد (5) .
و در روایت اربلى در کشف الغمه اینگونه است که علىعلیه السلام فرمود:روزى نزد رسول خدا(ص)نام خدیجه سلامالله علیها برده شد و رسول خدا(ص)گریست.عایشه که چناندید گفت:
«...ما یبکیک على عجوز حمراء من بنى اسد؟فقال صدقتنى اذکذبتم و آمنتبى اذ کفرتم،و ولدت لى اذ عقمتم،فقالت عایشه:
فما زلت اتقرب الى رسول الله-صلى الله علیه و آله-بذکرها» (6) یعنى چه گریهاى است که براى پیرزنى سرخ رو از بنى اسدمىکنى؟
رسول خدا فرمود:او مرا تصدیق کرد هنگامى که شماتکذیبم کردید.و بمن ایمان آورد در وقتى که شما کافر شدید.
و براى من فرزند آورد که شما نیاوردید!
عایشه گوید:از آن پس پیوسته من با یاد خدیجه و با نام او بهرسول خدا تقرب مىجستم.(و هرگاه مىخواستم رسول خدابمن توجه کرده و به سخنم گوش دهد سخنم را با نام خدیجه شروع مىکردم).
و در چند حدیث از طریق شیعه و اهل سنت آمده که رسولخدا خدیجه را به خانهاى در بهشت مژده داد که در آن دشوارى ورنجى نخواهد بود (7) و سلام خداى تعالى را که بوسیله جبرئیل براى خدیجه آوردهبود به وى ابلاغ (8) فرمود و خدیجه نیز در پاسخ عرض کرد:
«...الله السلام و منه السلام و على جبرئیل السلام...» (9)
و در حدیثى که عیاشى در تفسیر خود از ابى سعید خدرىروایت کرده اینگونه است که رسول خدا(ص)فرمود.در شبمعراج هنگامى که بازگشتم به جبرئیل گفتم:آیا حاجتىدارى؟گفت:
«حاجتى ان تقرا على خدیجه من الله و منى السلام...».
حاجت من این است که خدیجه را از سوى خداوند و از سوىمن سلام برسانى.و چون رسول خدا سلام خدا و جبرئیل را بهخدیجه ابلاغ فرمود،خدیجه در پاسخ گفت:
«ان الله هو السلام،و منه السلام،و الیه السلام» (10) .
و بالاخره خدیجه سلام الله علیها همان بانوى بزرگوار استکه به اجماع اهل تاریخ نخستین زن و یا نخستین انسانى استکه به رسول خدا(ص)ایمان آورد...
و وسیله آرامشى براى آنحضرت در برابر طوفانهاى حوادثسهمگین و اندوههاى فراوان آغاز رسالتبود...
و با ایثار مال فراوان خود براى پیشرفت اسلام در روزهائىکه اسلام نیاز شدید به بودجه داشتبزرگترین حق را بر همهمسلمانان جهان تا روز قیامت دارد...
و سختترین مشکلات را بخاطر حفظ ایمان بخدا و دفاع ازاسلام و رهبر بزرگوار آن متحمل شد.
پىنوشتها:
1- مجمع البیان ج 5 ص 320 تفسیر کشاف ج 3 ص 250،تفسیر ابن جریر ج 3ص 180.
2-الاصابه ج 4 ص 366.اسد الغابه ج 5 ص 437.خصال صدوق ج 1 ص 96.
3-الاصابه ج 4 ص 366،و استیعاب ج 2 ص 720 و 750 و تفسیر ابن جریرج 3 ص 180 و م جمع الزوائد هیثمى ج 9 ص 223.اسد الغابه ج 5 ص 437.
4-لابد-طبق این روایت-منظورش از بهتر،خودش بوده که جوان و دختر بوده است!
5-اسد الغابه ج 5 ص 438.الاصابه ج 4 ص 275.
6-بحار الانوار ج 16 ص 8.
7-بحار الانوار ج 16 ص 11.و الاصابه ج 4 ص 275.و اسد الغابه ج 5 ص 438.
8-الاصابه ج 4 ص 274 و اسد الغابه ج 5 ص 438.
9-بحار الانوار ج 16 ص 11.
10-سفینة البحار ج 1 ص 379.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه55