لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
مقایسه تطبیقی بین 2001 ادیسه فضایی و چنین گفت زرتشت
مقدمه: دغدغهی این نوشتار یافتن روابطی است که اثر کوبریک،2001 ادیسهی فضایی، را درمناسبتش با چنین گفت زرتشت نیچه جای میدهد. دراین راستا از پنجمین نوع از نقد فرامتنیت ژنت، بیش متنیت، استفاده شده است. ازاین منظرچنین گفت زرتشت نیچه یک بینامتن و یا اگر بخواهیم ازاصطلاح ژنت استفاده کنیم، یک پیش متن برای 2001 ادیسهی فضایی، ساختهی کوبریک است. کوبریک از رمزگانهای موجود در ژانرعلمی تخیلی به سوی عناصر با معنایی ازچنین گفت زرتشت حرکت کرده است، به بیان دیگر او با بهره برداری نشانه شناسانه ازساختار پیش متن، و انتقال و جایگشت عناصرآن، به روابط دلالتی جدید دست یافته است.
در میان تمام آثار نیچه، چنین گفت زرتشت، اثری است که بیش از سایرین ازصحنه پردازیهای ادبی بهره برده است و کوبریک علاوه بر استفاده از صحنهها و واژههای کلیدی فلسفه نیچه، به منظور تاکید بیشتر، در موسیقی متن، سمفونیایی از اشتراوس به همین نام را انتخاب کرده است. نوشتار پیش رو شاید اندکی بازی باوری و بیقیدی نیز به همراه داشته باشد زیرا بیش ازآنکه خواست جستجوی حقیقت درمیان باشد، عملی چون نگاه کردن به تصاویر گوناگون است و نه صرفا انطباق آن با نسخهی اصلی. هدف اصلی از انجام این رویه مواجه کردن دو چهره با هم در دو عرصهی مختلف است، قصد این است تا بار دیگرو البته این بار با واژگان نیچه به تماشای فیلم بنشینیم.
متن:
فیلم کوبریک همانند کتاب ازچهار بخش تشکیل شده است که هر کدام از این فصلها مرحلهایی از تحول و فرا رفتن انسان را نشان میدهد. فصل اول با عنوان «پیدایش بشر» با نمایش دستهایی ازمیمونها به منزلهی نیای انسان آغازمیگردد ودرنهایت پس از پیدایی لوح در ماه و گریز فضانوردان از برابر آن خاتمه مییابد. سه فصل بعد تماما مربوط به سفینه ی هال، غلبهی دیو برآن و بازگشتش به زمین است. اما چرا درفیلم بر پیوستگی میان بشر ابتدایی وفضانورد تاکید شده و هر دو در یک فصل قرار داده شده اند؟ نیچه سه گونه بشررا در کتاب خویش معرفی میکند، بوزینه، انسان و ابرانسان.
«من به شما ابر انسان را میآموزانم... بوزینه در برابرانسان چیست؟ چیزی خنده آور یا چیزی مایهی شرم دردناک. انسان در برابر ابرانسان همین گونه خواهد بود ...روزگاری بوزینه بودید هنوز نیز انسان ازهر بوزینه، بوزینهتر است.»
در کنارآن انسان را نیز به انسان والاتر، واپسین انسان و انسانی که میخواهد نابود شود، تقسیم میکند. انسان از نظر نیچه تنها با فرارفتن از ارزشهای پیشین است که میتواند گذشتهی خویش را نجات دهد و یا خود را از گذشتهاش رهایی بخشد. حال چرا فضانوردان که ازهمه جهت با بوزینگان متفاوتند، هنوز چیزی مایهی شرم یا چیزی از گذشته با خود دارند؟ نیچه نوع دیگری از تقسیم بندی را نیز برای بشرقایل است، او در بخش سه دگردیسی جان، سه گونه جان را ازهم متمایزمیکند، شتر، شیر و کودک.
«جان بردبار میپرسد گران کدام است؟ و این گونه چون شتر زانو میزند و میخواهد که خوب بارش کنند. جان بردبار میپرسد گرانترین چیز کدام است؟... چریدن از بلوط و علف دانش و برسرحقیقت درد گرسنگی روان را کشیدن؟... این است درآب آلوده پا نهادن آنگاه که آب حقیقت باشد... این است دوست داشتن آنانی که مارا خوار میدارند و دست دوستی به سوی شبح دراز کردن آنگاه که میخواهد ما را بهراساند؟»
هم بوزینگان و هم فضانوردان در مرحلهی دگردیسی جان شترند، هر آنچه که انسان زمانی مجبور به پیروی از آن بود و مرجع بیرونی داشت اکنون خود برای خویش وضع میکند. به تعبیر نیچه انسان به جای اینکه بگذارند که بارش کنند خود بر خویش بار مینهد، خاستگاه ارزشها که مبتنی بر فرمانبرداری بود همچنان بی تغییر باقی مانده است. بوزینگان بر سر آب آلودهی حقیقت به ستیز مشغولند، فضانوردان «فراپشت ستارگان از پی دلیل میگردند» و دست دوستی به سوی شبحی دراز کردهاند که در صورت احساس خطر همهی آنها را ازمیان خواهد برد.
چنین انسانهایی «مکانهایی را که زندگی درآنها دشواراست رها کرده اند... دیگر نه کسی توانگر می شود و نه تهی دست... یک رمه بی هیچ شبان همه یکسان میخواهند ویکساناند خوشی های کوچک روزانه دارند و خوشیهای کوچک شبانهای اما نگران تندرستی خویش نیز هستند.»
جان اما در نهایت بر ضد آموزههای خویش برمیآشوبد «اینجاست که جان شیرمی شود ومیخواهد آزادی فرا چنگ آورد و سرور صحرای خویش باشد.» دیو و فرانک در فیلم در مرحلهی دگردیسی جان شیرند آنها میخواهند با از مدار خارج کردن هال خودشان هدایت سفینه را برعهده گیرند اما در نهایت تنها دیو، کودک میگردد زیرا ویران گر و آفریننده است، هال- لوح کهن ارزشهایی که باید شکسته شود- به وسیلهی دیو از میان میرود و با کودک شدن او ارزشهای جدید بر اساس معنای زمین آفریده میگردد.
لوح سه بار در فیلم به نمایش میآید اما در این سه پیدایی خود حامل ارزشهای یکسانی نیست در صحنهی اول که مورد پذیرش میمونها قرار میگیرد، ارزشهای نهیلیستی یا همان ارزشهایی که برضد اراده ی کنشگر و آری- گو به زندگی هستند رادر بر دارد. پس از آن لوح در ماه ظاهر میشود این بار نیز فضانوردان چون دستهی میمونها اطراف آن گرد میآیند و گویی میخواهند چون بار قبل آموزههای آن را آری گویند، اما این لوح اکنون حاوی همان ارزشها نیست و آنها را با صدای گوش خراشی که ایجاد میکند از اطراف خود میرماند زیرا ارزشهای موجود در لوح براساس آموزههای زرتشت ومعنای زمین است. در فصل چهارم کتاب زرتشت، به اشتباه میپندارد که انسانهای آری- گو به زندگی را یافته است اما آنها انسانهای والاتر هستند و آری آنها به گفته نیچه چون آری خر دروغین است و در نهایت نیز با صدای شیر زرین یال زرتشت که نشان فرزندان زرتشت است ازبرابرغاراو میگریزند. پس لوح در ماه دارندهی همان آموزههای پیشین نیست بلکه آموزههایی از جنس سخنان زرتشت دارد. چرا سخنان زرتشت بر روی لوح نشان داده شده است؟ نیچه در فصل دوم کتاب از زبان زرتشت می گوید:
«ای انسانها در سنگ پیکرهایی خفته است، پیکرهی پندارهایم! وه که او چرا میباید در سختترین و زشت ترین سنگ خفته باشد؟ ... میخواهم آن را کمال بخشم زیرا سایهای سوی من آمده است زیبایی ابر انسان سایه سان سوی من آمده است»
لوح در این بخش فیلم بر روی ماه قرار دارد و ماه زمانی در آسمان پدیدار میشود که خورشید غروب کرده باشد، این صحنه نشانی از«ساعت پایین رفتن و فروشدن» خورشید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی
یکی از مهمترین حرکتها و جنبشهای اسلامی در تاریخ معاصر ایران ، جنبش فدائیان اسلام است، چراکه تا قبل از پیدایش این جنبش در سال 1324 ، حرکتها و جنبشهای اسلامی از انسجام ، هماهنگی و هم آوایی برخوردار نبودند.
مقدمه بی تردید در تاریخ معاصر ایران ، دوره تاریخی ( شهریور 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 ) از اهمیت ویژه ای برخوردار است و آنرا دوره تنویر و تنوع افکار سیاسی تلقی می کنند که بسیاری از حرکتها و اندیشه ها از چپ و لیبرال دموکراسی گرفته تا اسلامی و بنیادگرا ، فرصتی برای اظهار وجود پیدا کردند . بی تردید یکی از مهمترین حرکتها و جنبشهای اسلامی در تاریخ معاصر ایران ، جنبش فدائیان اسلام است . چراکه تا قبل از پیدایش این جنبش در سال 1324 ، حرکتها و جنبشهای اسلامی از انسجام ، هماهنگی و هم آوایی برخوردار نبودند و علما و روحانیت در رأس جریانها ، براساس مقتضای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی موجود ، واکنشهای اعتراض آمیزی از خودشان نشان می دادند و توده ها و اقشار مختلف مردم را به صحنه سیاسی فرا می خواندند که ساختاری ناپایدار داشت و پس از مدتی فروکش می نمود . در چنین فضایی ، فدائیان اسلام را می توان پیشگام عینیت بخشیدن به جنبشهای متشکل اسلامی در تاریخ معاصر ایران قلمداد کرد که روند تکاملی آن شکل گیری احزابی چون (حزب ملل اسلامی) را دربرداشت. اما براساس کهن الگوها و معیارهای کلی بررسی جنبشها ، هر جنبش یا حرکت سیاسی پس از تکوین مبانی فکری برای گسترش پایگاه ونفوذ اجتماعی _ سیاسی خود جهت پیروزی در عرصه های گوناگون نیازمند برخورداری از : سازماندهی ، انسجام تشکیلاتی، رهبری و نیز ساختاری متشکل و قدرتمند است . لذا نگارنده برآن است تا با در نظر گرفتن فرآیندهای فوق الذکر به بررسی تطبیقی و آسیب شناسی جنبش فدائیان اسلام بپردازد . الف ) سازماندهی فقدان الگوهای موفق پیشین و عدم برخورداری از اساسنامه و مرامنامه مدون ، جمعیت فدائیان اسلام را در عرصه سازمانی به شدت آسیب پذیر می نمود و آنرا از سازماندهی عالی فردی محروم می کرد . فدائیان اسلام در حقیقت چیزی بنام تشکیلات نداشت و به صورت ( گروهی و هیأتی ) که ترکیب اجرایی آن _ به استناد مواردی مشخص _ همواره حالتی سیال داشت اداره می شد . و لذا هیچ کس حتی رهبران این جنبش نمی توانستند ارزیابی واقع بینانه ایی از میزان توانمندی جمعیت و حتی تعداد اعضای رسمی و سازمانی خود ارائه دهند . این امر مانع ارتباط مؤثر و مداوم فدائیان اسلام با جنبشهای همعصرشان ، از قبیل اخوان المسلمین می شد و آنرا در سطح مبادله ، ترجمه و انتشار آثار و نظریات رهبران و رایزنیهای ناپایدار خلاصه می نمود. هرگاه افرادی ازنقاط مختلف کشور برای عضویت در این جمعیت تلاش می کردند ، پاسخ نواب چنین بود : (فدائیان اسلام دفتر ندارد ، اسم نویس هم ندارد ، هر مسلمان حقیقی که حاضر به همکاری باشد عضو فدائیان اسلام است .) بنا برهمین مقدمات ، نیروهایی که عضو جمعیت محسوب می شدند ، اغلب مجذوب قدرت روحی و خصائل کاریزماتیک نواب بودند و به لحاظ سازمانی جایگاه تعریف شده و مشخصی نداشتند . این عدم سازماندهی ، آموزش و تربیت سیاسی _ فکری و دینی هوادران و اعضاء آنرا همواره در آستانه فروپاشی قرار می داد ، زیرا عدم رشد فکری و بلوغ سیاسی لازم که از خصوصیات مهم مبارزات سازمان یافته است ، در این حوزه دید ه نمی شد . از آنجا که مجموعه اعضای گردانندگان فدائیان اسلام با هم تعاملات فکری _ سازمانی و سیاسی نداشتند ، اغلب در تحلیل شرایط پیچیده اجتماعی _ سیاسی زمان و جایگاه این جمعیت دچار اشتباه می شدند و این ویژگی سوء استفاده ابزاری از اعضای این جمعیت را بوسیله جریانها و گروههای رقیب فراهم می ساخت و آنان را به عرصه تناقضات فکری و عملی و پارادوکسیها ی منطقی وارد می کرد ، که از آن نمونه می توان به تعاملات با جبهه ملی ، ملی شدن صنعت نفت وتلاش نواب برای نمایندگی مجلس در سالهای پس از کودتای 28 مرداد اشاره کرد . درپی مداخله درباردرانتخابات مجلس شانزدهم که به پایه گذاری هسته اصلی جبهه ملی منجر شد ، به دعوت مصدق تعدادی از فدائیان اسلام نیز حضور داشتند . نتایج انتخابات آشکارا به سود جبهه ملی و آیت الله کاشانی بود و بی تردید جمعیت فدائیان اسلام در این پیروزی نقش بسزایی ایفا نمود . در ادامه ودرپی کارشکنیهای فزاینده دربار و انگلستان در قضایای ملی شدن صنعت نفت و مخالفتهای رزم آرا ، به دعوت نواب نمایندگان جبهه ملی در منزل یکی از تجار تهران گردآمدند که منجر به اتخاذ تصمیمات مهمی از جمله از سر راه برداشتن مخالف اصلی و داخلی یعنی رزم آرا شد که مورد تصویب و حمایت آیت الله کاشانی نیز واقع شد و با ترور رزم آرا توسط خلیل طهماسبی از اعضای فعال فدائیان اسلام ، روند ملی شدن صنعت نفت تسریع شد . اما با همه نقش آفرینی ها ، فدائیان اسلام درپروسه های فوق بیشتر به مثابه ی یک ابزار به خدمت درآمد و با به قدرت رسیدن جبهه ملی زمانی که بهترین فرصت برای نهادینه شدن جمعیت فدائیان پدید آمد ، اختلافات و شقاق میان فدائیان و جبهه ملی حتی به مانعی برای گسترش آن بدل شد و حتی یک ماه پس از نخست وزیری مصدق ، نواب دستگیر و روانه زندان شد که این امر نیز وقایع بعدی را رقم زد . در مجلس هفدهم نواب به پیشنهاد «عبدالحسین واحدی» تصمیم می گیرد وارد مجلس شورای ملی شود و برخی از علمای قم نیز از جمله آیت الله صدر، نواب را در این راه تشویق نمودند و پس از اعلام کاندیداتوری وی و آغاز تبلیغات ، حاج
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
بررسی تطبیقی کتاب اخلاق محسنی (اخلاق عالم آرا ) با اخلاق ناصری
ارایه دهنده: لیلا رضایی
چکیده:
خواجه نصیرالدین طوسی از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام است که به سبب هم عصری با دوره انحطاط، مغفول ماند و قدر و منزلت او به نحو شایسته مورد کاوش قرار نگرفت . این موضوع در مورد فانی کشمیری نیز به مراتب با شدت و حدت بیشتری نمود دارد. کتاب اخلاق عالم ارای فانی کشمیری در نسخه های بسیار معدود انتشار یافته است و اغلب اساتید و صاحب نظران از وجود این کتاب اطلاعی ندارند. گمنامی و بی نامی کتاب اخلاق عالم ارای فانی کشمیری ، سبب گردیده است تا تحقیقات و مطالعات بسیار اندکی پیرامون ان صورت پذیرد . هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه تطبیقی محتوای کتاب اخلاق ناصری و اخلاق عالم ارای تالیف محسن فانی کشمیری می باشد. این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در هردو کتاب یاد شده ، مضامین و مفاهیم اخلاقی مشابه و مشترکی مورد بررسی قرار گرفته است. در هر دو کتاب اشارات مستقیم و غیر مستقیمی به دیدگاه های افلاطون و ارسطو شده است و نیز از ایات الهی در قران کریم و نیز منابع مشترک مورد استفاده قرار گرفته شده است. در عین وجوه شباهت بین این دو کتاب وجوه افتراقی نیز مورد تاکید می باشد. من جمله ستایش های بیش از اندازه و اغراض امیز فانی کشمیری از برخی شخصیتها دراین کتاب که این موضوع در کتاب اخلاق ناصری کمتر مشاهده شده است. علاوه بر این متن کتاب اخلاق ناصری از روایی و روانی بیشتری برخوردار بوده ، حال انکه کتاب فانی کشمیری دارای متنی به نسبت دشوار تر می باشد.
کلید واژه ها : اخلاق ناصری، اخلاق عالم ارا، فلسفه اخلاق ، مطالعات تطبیقی
مقدمه:
هر نظام اخلاقی برای انسان کمال و مطلوبی ترسیم می کند که مدعی است با به کار بستن اصول آن نظام ، انسان فلاح ، بهروزی و سعادت خود را کسب می کند.
برخی متفکران چون اپیکور(341 ق. م)غایت زندگی و مایه نیک بختی انسان را لذت( البته لذت معنوی)می دانند. :« ما بر آنیم که لذّت مبدأ و غایت زندگی سعادتمندانه است ، زیرا ما این را به عنوان نخستین «خیر» می شناسیم که ذاتی ما و همراه ماست .»
گروهی دیگر منفعت عمومیرا بر خلاف لذت شخصی اصل و مایه خیر و سعادت می دانستند ، در تاریخ اندیشه از دو نفر به نام های جرمی بنتام و جان استوارت میلبه عنوان نظریه پردازان این مکتب یاد می کنند. از استوارت میل نقل می کنند که :« تنها کسانی خوشبخت هستند که اندیشه ی خود را بر هدفی غیر از خوشبختی خود متمرکز سازند.»
نحله ای دیگر از اندیشمندان ، عاطفه را رمز رساندن انسان به سعادت می دانستند. از بزرگان این مکتب کسانی چون آدام اسمیت ، آگوست کنت و آرتور شوپنهاور را می توان نام برد . به عقیده آدام اسمیت : « همدردی یا قوه ای که به وسیله آن انسان در لذت و الم و شادی و غم دیگران شرکت می کند، اساس و مبنای اخلاق است .»
نیچهفیلسوف نامدار آلمانی ، در مقابل اخلاق ستم پذبر مسیحیت معتقد به اصالت قدرت بود .
وی اعتقاد داشت گروهی انسان ها برای آقایی و گروهی برای نوکری خلق شده اند.
رواقیون نیز معتقد به وحدت وجود و خیر بودن نظام هستی و تقدیر الهی و جبر و محدویت اختیار انسان بوده اند. ایشان تأثیر فراوانی بر اخلاق مسیحیت داشته اند.
در این میان کتاب اخلاق عالم ارا و اخلاق ناصری به طور اخص به موضوعات اخلاقی در اجتماع پرداخته اند . تاکنون پیرامون کتاب اخلاق ناصری تحقیقات و پژوهش های متعددی انجام شده است اما پیرامون کتاب اخلاق عالم ارای محسن کاشفی تحقیقات معدود و محدودی صورت گرفته و این کتاب به طرز شگفت آوری ناشناخته باقی مانده است. لذا انگیزه محقق از مطالعه این دو کتاب ، بررسی تطبیقی این دو کتاب ارزشمند می باشد.
معرفی کتاب اخلاق ناصری:
کتابی در اخلاق و حکمت عملی تالیف خواجه نصیرالدین طوسی(597-672) دانشمند ایرانی. این کتاب نخستین اثر مهم در حکمت عملی و اخلاق به زبان فارسی است. مطالب آن مبتنی بر تلفیقی است از دیدگاه فلسفی و علمی یونان و نظرگاه اسلامی درباره انسان و خانواده و جامعه.تالیف آن مربوط به زمانی است که خواجه نصیر در خدمت ناصر الدین عبدالرحیم بن ابن منصور، محتشم قهستان، میزیسته و به دعوت او که خود از دانشمندان عصر بوده "تهذیب الاخلاق" (طهارة الاعراق) اثر ابوعلی مسکویه را از عربی به فارسی برگردانده، ولی ترجمه این اثر را کافی ندانسته و دو باب دیگر در تدبیر منزل و سیاست مدن بر آن افزوده است. وی در این تالیف به تصدیق و تصریح خود، از آثار حکمای پیش سود جسته و به تالیفی در نوع خود بی سابقه دست زده است. تحریر اخلاق ناصری در 633 قمری به پایان رسیده است؛ بنابراین میتوان آن را قدیمترین اثر خواجه شمرد. وی «دیباچهای بر صفتی موافق عادات» اسماعیلیان بر این اثر نوشته بوده است. ولی در 654، پس از حمله مغول به قلاع اسماعیلیان، از قید آنان رهایی یافته و به خدمت هولاکوخان درآمده و «دیباچه کتاب را که بر سیاقتی غیر مرضی بود» بدل گردانده و کتاب را به نام خان مغول کرده است.اخلاق ناصری مشتمل بر یک مقدمه و سه مقاله است. در مقدمه، سبب تالیف و موضوع کتاب و رئوس مباحث آن بیان شده است. مقاله اول در حکمت خلقی که بیشتر مطالب آن از "تهذیب الاخلاق" ابن مسکویه برگرفته شده است. مشتمل است بر مبادی در هفت و مقاصد در ده فصل. مقاله دوم در تدبیر منزل، مشتمل است بر پنج فصل که خواجه آن را به آداب متقدمان و متاخران موشح کرده است.مقاله سوم، در سیاست مدن مشتمل است بر هشت فصل که خواجه در تدوین آن، از رسالههای "فصول المدنی" و "آراء اهل المدینه الفاضله" فارابی و "رسالة السیاسة" ابن سینا بهره فراوان برده است. کتاب در پایان این بخش با فصلی از وصایای منسوب به افلاطون خاتمه مییابد. بعضی از مولفان آثار در حوزه اخلاقیات، اخلاق ناصری را از میان آنان، قطبالدین شیرازی مولف "درة التاج"، جلالالدین دوانی مولف "اخلاق جلالی" و کمال الدین حسین واعظ کاشفی مولف "اخلاق محسنی" را باید نام برد. نثر کتاب سنگین است و ترکیبات عربی فراوان دارد ولی جز این، درآن تصنع و تکلفی دیده نمیشود؛ حتی، در مواردی که از مطالب غیر فنی سخن میرود، قلم خواجه گیرا و شاعرانه هم میشود. ملک الشعرا بهار در "سبکشناسی" نثر اخلاق ناصری را نمونهای از نثر علمی میشمارد که هم موجز و ساده است و هم بویی از سبک متقدمان دارد. به هر حال اخلاق ناصری یکی از مهمترین و ارزندهترین متون فارسی قرن هفتم است، با زبانی که هنوز آثار انحطاط درآن راه نیافته است.نسخ متعددی از اخلاق ناصری در کتابخانههای ایران وجهان موجود است که در فهرستهای نسخ خطی معرفی شدهاند. این کتاب بارها در ایران و کشورهای قلمرو فرهنگی ایران به چاپ سنگی و سربی رسیده است. تلخیص این اثر به قلم خود خواجه نیز، با عنوان "اوصاف الاشراف" بارها در ایران و هندوستان چاپ و منتشر شده است. تصحیح انتقادی اخلاق ناصری، به کوشش مجتبی مینوی با مقدمه و تعلیقات در 1356 در تهران چاپ و منتشر شده است. چاپ دیگری از آن نیز همراه با مقدمه بزرگ علوی در 1360 انتشار یافته است. اخلاق ناصری به قلم ویکنز به انگلیسی ترجمه و 1964 در لندن در مجموعه میراث فرهنگی ایرانی به چاپ رسیده است.
کتاب مشتمل بر سه مقاله و سی فصل به شرح زیر است: 1- مقالت اول در تهذیب اخلاق؛ مشتمل بر دو قسم: - قسم اول در مبادی؛ مشتمل بر 7 فصل: فصل اول: موضوع و مبادی این نوع فصل دوم: نفس انسانی که آن را نفس ناطقه خوانند فصل سوم: تعدید قوای نفس انسانی و تمییز آن از قوتهای دیگر فصل چهارم: انسان اشرف موجودات این عالم است فصل پنجم: نفس انسانی را کمالی و نقصانی هست فصل ششم: کمال نفس در چیست؟ فصل هفتم: خیر و سعادت -قسم دوم در مقاصد؛ مشتمل بر 10 فصل: فصل اول: حد و حقیقت خلق و بیان آنکه تغییر اخلاق ممکن است. فصل دوم: صناعت تهذیب اخلاق که شریف ترین صناعات است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بسمی تعالی
نقد تطبیقی شهریار و مفتون همدانی
(قصاید همای رحمت و سمای وحدت)
استاد شهریار
سید محمد حسین بهجت تبریزی با تخلص شهریار (1367-1258) ،یکی از شاعران برجسته معاصر است.
وی دوران کودکی خوی رادر کشاکش انقلاب و در جریان نهضت مشروطه به سر برد.تحصیلات خود را در تبریز آغاز نمود ودر مدرسه دارالفنون تهران ادامه داد و پس از پایان دوره متوسطه وارد دانشگاه پزشکی شد،اما به دلایلی تحصیل رارها کرد و در خط شاعری افتاد .
شهریار بیشتر اوقات خود را به سرودن شعر می گذرانید ،وی در سالهای انقلاب و پس از آن به مضامین اخلاقی و دینی در اشعارش روی آورد.
او در سرودن انواع شعرفارسی مهارت داشته و طبع آزمایی کرد و علاوه بر آن به زبان مادری خود ، ترکی آذری، نیز اشعاری زیبا سرود ه است؛ از جمله کارهای مهم ادبی منظومه حیدر بابا و کلیات دیوان اوست.
شهریار به شاعران طراز اول فارسی عشق میورزید و شیوة سرودن آنها درشعر او نمایان است .در شعر شهریار اندیشه های دینی و دلدادگی های فراوان نسبت به مولا علی (ع)مشهود است .(1)
» علی ای همای رحمت«
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا رادل اگر خداشناسی همه در رخ علی بینمگر ای سحاب رحمت تو بباری ورنه دوزخبرو ای گدای مسکین د رخانة علی زنبجز از علی که گوید به پسر که قاتل منبجز ازعلی که آرد پسری ابوالعجایبچو به دوست عهد بندد زمیان پاکبازاننه خداتوانمش خواند،نه بشر توانمش گفتبه دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمتبه امید آنکه شاید برسد به خاک پایتچو تویی قضای گردان به دعای مستمندانچه زنم چو نای هردم زنوای شوق او دمهمه شب در این امیدم ،که نسیم صبحگاهی
که به ما سوا فکندی همه سایه هما رابه علی شناختم من به خدا قسم خدا را به شرار قهر سوزد ،همه جان ما سوی را که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا راچو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو علی که میتواند که به سر برد وفا را متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را که زکوی او غباری به من آر توتیا را چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را که زجان ما بگردان ره آفت قضا را که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را به پیام آشنایی بنوازد آشنا را
زنوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است شــهریارا
»استاد مفتون همدانی«
سید آقا کبریایی متخلص به » مفتون « در سال 1268 ه.ش در شهر همدان متولد شد؛ با الهام ازنام پدرش او را »میرآقا « نامیدند ،گویند نسبت مفتون با سی وهشت واسطه به حضرت سید سجاد (ع)و خاندان عصمت و طهارت میرسد.
مفتون از ابتدای جوانی در طریق ولا قدم نهاد و دل به محبت سرور اولیاءعلی (ع)سپرد ، در درویشی پاک طینت بوده و چهره ای مهربان و نورانی داشته است .
شاعر همدانی ، پس از سپری کردن دوران نوجوانی و در سایة توجه و تربیت پدر و ارسته خود ، تحصیلات ابتدایی رادر همدان به انجام رسانید و دروس عربی و ریاضیات را ضمن اشتغال به کار روزانه ،نزد استادان فن تکمیل کرده، هیئت و نجوم رانیزآموخت ولی به دلیل نشو و نما در محیط ادب و عرفان ، طبع وی به ادبیات و سخنوری متمایل تر بوده؛ او ساعات فراغت خود را به مطالعه دیوان شاعران بزرگ می گذرانید.
مفتون د رآغاز کار شاعری، نام خانوادگی خود » کبریایی « را تخلص قرار می داد ،ولی به زودی آن راتغییر داده تخلص» مفتون« رابرگزید.
او از زمان کودکی و دوران نوجوانی همراه پدر خویش در اغلب محافل و مجالس اهل فقر و درویشی رفت و آمد داشت ، سلوک عرفا را در یافت و اسلام راستین راهمراه محبت ائمه(ع) شناخت . بدین ترتیب چون به سن کمال رسید ، به عرفان روی آورد و عرفان ازابتدا با جسم و جانش همراه شد و دراثر توجه و تربیت و ارشاد پدر خود ، به خلق اثر عرفانی و کم نظیر
»مثنوی انسان کامل« که شمار ابیات آن ده هزار بیت راشامل میشود ، دست زد.
در سال 1302 از اولین کسانی بود که به انجمن ادبی همدان پیوست و از اعضای ثابت ، فعّال و پر کار آن انجمن بود.
شاعر ما که ازجوانی سابقة آزادی خواهی با دخالت خارجیان در ایران را داشت ،بیش از سایرین دچار گرفتاری و زحمت شد،به طوریکه که او را بازداشت و زندانی و سپس از همدان تبعید نمودندو زمانی که دوران تبعید و زندانی وی با همهءسختیهایش به پایان رسید، مفتون به شهر محبوب خود همدان برگشت ، وی در سرودن شعر ،پیرو سبک شاعران قدیمی است ، و در سرودن ، انواع شعر را آزمایش کرده؛ اگر چه از قصیده و مثنوی گرفته تا مخمس و ترجیع بند، قطعه و دیگر قالبها ، اما شهرت او بیشتر درغزل سرایی است؛ غزلیات او از نظر روانی و رسایی کلام کم نظیر است و سخن انسجام دارد.
مفتون در سال 1333، اقدام به چاپ دیوان خودنمود و در روز دهم مهر ماه 1334،جان به جان آفرین تسلیم کرد. (2)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بررسی تطبیقی قوه مجریه در ایران و آمریکا
شرایط کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران
اصل 115 قانون اساسی: رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران ، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت وتقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور
در ماده 10 قانون انتخابات ریاست جمهوری قید عدم محرومیت از حقوق اجتماعی نیز اضافه شده است.
شرایط کاندیداهای ریاست جمهوری در آمریکا
1. در خاک آمریکا متولد شده باشد.
2. حداقل 35 سال سن داشته باشد.
3. مدت 14 سال قبل از نامزد شدن در خاک آمریکا مقیم بوده باشد.
4. تبعه آمریکا باشد.
نحوه گزینش کاندیداها
الف: چگونگی تعیین صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران
صلاحیت کاندیداها باید به تایید شورای نگهبان هم برسد. شرایط موجود در اصل 115 جز شرایط ثبوتی و شرایط مربوط به تأیید از شورای نگهبان جز شرایط اثباتی است. تشخیص شرایط ویژه مورد نظر برای مردم شاید مشکل و در برخی اوقات غیر ممکن باشد بدین جهت قبل از انتخابات صاحیت داوطلبان باید توسط مرجعی صالح، بی نظر و متخصص مورد تأیید قرار گیردو افراد صالح تایید شوند.
ب:در امریکا به دلیل غیر دینی بودن شرط مذهب در خصوص حائزین شرایط ذکر نشده است اما وجود شرط مالی یعنی عدم فرار مالیاتی که نشان دهنده عمل ریاست جمهوری به تکالیف اجتماعی است وجود دارد. در امریکا به دلیل شیوه دو درجه ای انتخابات می توان گفت تنها مرجعی که به کنترل و تعیین صلاحیت نامزدها می پردازد هیأت انتخاباتی است.
حدود اقتدارات قانونی رییس جمهور
اختیارات و وظایف ریاست جمهوری در ایران
در قانون اساسی برای رییس جمهور حداقل هفت وظیفه تعین شده و همچنین انجام شش مورد را در اختیار او قرار داده است. وظیفه تکلیف است و رییس جمهور باید آنرا انجام دهدکه با عبارات موظف است، با رییس جمهور است، مسولیت آنرا مستقیماً بر عهده دارد. ولی اخیتار بیشتر با کلمه ( می تواند) تبیین شده است.
1.وظایف و اختیارات رییس جمهور درارتباط با هیأت دولت
اول: ریاست هیأت وزیران
دوم: تعیین معاونان در خصوص تعداد معاونان قانون اساسی محدودیتی تعیین نکرده و ریس جمهور میتواند به هر تعداد معاون داشته باشد. معاونان در برابر مجلس مسولیت سیاسی ندارند.
سوم: عزل و نصب وزرا نصب وزیر منوط به رأ ی اعتماد مجلس می باشد.
چهارم: تعیین سرپرست برای وزارتخانه های بدون وزیر
پنجم:اخذ استعفای هیأت وزیران یا هر یک از وزرا
ششم: تقاضای رأی اعتماد مجدد از مجلس شورای اسلامی
2.اختیار وضع آیین نامه های اداری
3.در خواست تشکیل جلسه غیر علنی مجلس
در مواقع ضروری رییس جمهور می تواند تشکیل جلسه غیر علنی مجلس را تقاضا نماید چون طبق قانون اساسی جلسات مجلس علنی تشکیل می شود مگر در موارد استثنایی
4.امضای مصوبات مجلس یا نتیجه همه پرسی
اختیارات و وظایف اداری رییس جمهور آمریکا
آمریکا دارای رژیم ریاستی است و رییس جمهور دارای اختیارات گسترده می باشد. سازمان ریاست جمهوری آمریکا قانوناً یکی از مقتدرترین دستگاههای حکومتی جهان است و شخص رییس جمهور مقتدرترین رییس قوه مجریه در بین کشورهای غربی است.
اختیارات و وظایف:
1. به عنوان ریاست هیأت وزیران، رییس جمهور در رأس حکومت ملی است و تمامی اعمال اجرایی جمهوری به نام او تمام میشود.
2. حق وتوی تعلیقی
تمامی لوایح تصویب شده به وسیله کنگره باید برای تصویب نهایی به رییس جمهور ارجاع شود. رییس جمهور می تواند به سه طریق با آنها برخورد نماید:
اول ممکن است به مصوبه ارجاع شده به او رضایت بدهدو با آن موافقت نماید و با توشیح آن مصوبه به قانون تبدیل شود.
دوم ممکن است مصوبه را نزد خود نگهدارد. در چنین مواردی، پس از انقضا 10 روز بدون امضا به قانون تبدیل می شود مشروط بر اینکه کنگره هنوز با آن موافق باشد.
سوم او ممکن است مصوبه را رد نماید و ممکن است آنرا با اصلاحات یا بدون اصلاحات به مجلس بازگرداند، این امر ناشی از حق وتوی تعلیقی بر مصوبات است که برای رییس جمهور در نظر گرفته شده است.
3.اختیار تعیین جانشین برای پستهای بدون تصدی
4.ارسال گزارش به کنگره