لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بازار استحکام بخشی به سقف خانه ها داغ است
هرکه بامش بیش، ایزوگامش بیشتر
علی هاشمی - سایه یکتاشاید دغدغه نفوذ سرما و رطوبت به داخل خانه از مشکلاتی ست که در تمامی مناطق دنیا با آن درگیری خاصی دارند، اما این مشکل در کشور ما رنگ و بوی خاصی دارد، به طوری که نوع مهندسی ساختمان ها بازار ایزوگام ها را رونق بخشیده است.سقف های سفیدک زده و زردآب انداخته حال و هوای دریاچه نمک را روی سقف خانه ها نقش بسته و انواع حشرات و بیماری های ناشی از رطوبت را میهمان خانه ها ساخته است.با اینکه سال ها ست از انطباق ساختمان با شرایط آب و هوایی در سراسر دنیا می گذرد و شیروانی های خانه های مناطق مرطوب یادآور چنین انطباق هایی ست، مهندسی سازه های ایرانی تنها در معماری های سنتی و شهرهایی همچون یزد و کرمان قابل تامل است، زیرا با اینکه پیشرفت های نوین علم مهندسی راه و ساختمان با امروز قابل قیاس نبود، اما هنر و شهود معماری سنتی، بسیاری از ناملایمات طبیعت را در خود حل کرده، سیمای زیبایی نیز به چشم انداز شهرها و روستاها بخشیده بود. برخلاف چنین ویژگی هایی که حتی کارشناسان و متخصصان خارجی را مبهوت خود می سازد، نوع ساخت و معماری خانه ها و ساختمان های امروز، هیچ یک از ویژگی های روزگاران گذشته این مرز و بوم را به همراه ندارد؛ سازه هایی که مردمان را چون هجوم سنگ و آهن و آجر دربرگرفته و فقدان نکات ایمنی، آسایشی و هنر اصیل کمتر در آنها یافت می شود.با تمام این تفاصیل و توجیه تقارن با اعمال علم روز در این ساختمان ها به وسیله مهندسان، مشکلاتی پیش پا افتاده که بشر در هزاره های پیشین نیز آنها را حل ساخته بود، این نکته را گوشزد می کند؛ چکه بام ها خبر از ناتوانی رقابت مهندسی امروز با مهندسی سنتی ایران می دهد. ورق زدن تاریخ و مشاهده عایق تخت جمشید به وسیله معماران آن روزگار، در کنار انبوه ساختمان هایی که برخلاف پرداخت هزینه هایی گزاف به منظور عایق ساختمان همچنان سقف های معیوب و غیرعایق دارند، این سئوال را ایجاد می کند که تقصیر متوجه کیست؟در این مواقع تصور عموم بر این است که جنس و نوع عایق، اولین و آخرین عامل چنین نقیصه ای ست. در حالی که جدای از صحت نسبی این دیدگاه، تجربه نشان می دهد مهندسی سازه ها می تواند کیفیت پایین عایق ها، افزایش بارندگی، افزایش اختلاف دما ودیگر عوامل موثر در نفوذ آب به سقف ها را کاهش دهد. برای نمونه نوع شیب بندی و دیگر ملاحظات ساختمانی منجر به بی اثر شدن عایق شده و حتی جمع شدن آب در یک قسمت ساختمان، عایق را پس از چندی، فرسوده و ناکارآمد می سازد.نمونه مهم تاثیر کیفیت مهندسی در بام های برخی مناطق باران زا کاملا مشهود است، بام های شیب دار با سفال هایی که روی هم قرار گرفته اند امکان هر نوع نفوذ آب را به داخل خانه گرفته و تنها در صورت افتادن این سفال ها که براحتی قابل تعویض هستند، آب می تواند نفوذ کند. استفاده از این قانون که آب هیچ گاه مسیر سربالایی را طی نمی کند تمامی ساختمان های این نواحی را از خطر آب گرفتگی سقف ها ایمن ساخته و این مزیت تنها با معماری و مهندسی دقیق صورت می گیرد.گرچه به کارگیری این شیوه در ساختمان های کشور امری بعید به نظر می رسد، راهکارهایی این چنینی می تواند بسیاری مشکلات را از سر راه افرادی که توانایی مالی تعویض متوالی عایق و تقبل هزینه های آن را ندارند کاملا راهگشا باشد.نحوه توزیع و نصب ایزوگام ها نیز نکته ای ست که از سوی مسئولان بایستی پیگیری شود. با اینکه بیش از دو دهه از جایگزینی ایزوگام ها و شیوه های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
گاو پستانداری است سمدار، نشخوارکننده و تهیشاخ از راسته زوجسُمان، از خانواده گاوسانان (Bovidae).
ساختار بدنی
پستانداری علفخوار است و معدهاش مانند دیگر نشخوارکنندگان چهار قسمتی و شامل سیرابی، نگاری، هزارلا و شیردان میباشد.[1]
در آرواره فوقانی گاو دندانهای پیشین و نیش وجود ندارند و فقط دندانهای آسیا وجود دارند و برعکس دندانهای پیشین ونیش درفک تحتانی موجودند. دندانهای نیش گاوها همانند ثنایا شده و بطور کلی بشکل یک ردیف منظم هشت تایی در جلو فک قراردارد.
درهردست وپای گاو یک زوج سم وجود دارد.
نژادها
نژادهای گاو بسیارند. نژادهای معروف گاوهای ایرانی عبارتاند از:
نژادهای جنگلی یاساحلی که مخصوص نواحی گیلان ومازندران وگرگان است، نژاد کوهستان که گاوهای سراب واردبیل ودیگر نواحی آذربایجان از آن نژادند.
نژادهای گاوهای اروپایی عبارتاند از: نژاد انگوس، نژاد دورهام، نژاد فراند، نژاد گارن، نژاد گاسکون، نژاد لیموزن، نژاد هرفورد، و نژادهای هلندی ودانمارکی و نیوزلندی و غیره.
استفادهها
جانوری بسیار مفید است واز شیر وگوشت و پوست و نیروی بدنی آن استفاده میشود.از گاو نر جهت تخم کشی، شخم وبار بری وآب کشی از چاه (چاه چرخ گاوی) وآسیاب وکوبیدن گچ و ساروج وخرمن استفاده میکنند. اما گاو ماده را بیشتر جهت استفاده از شیر نگهداری مینمایند.
گاو در فرهنگهای مختلف
(گاو در فرهنگ مازندرانی) گاو در فرهنگ و زبان مازندرانی ریشه عمیقی دارد، تا بدانگونه که بیش از ۷۰ اسم از مشتقات نامهای گاو در زبان مازندرانی شناخته گردیده و شاید از این تعداد نیز بیشتر باشد، برخی از این نامها همانند ((ورزا)) وارد زبان پارسی شدهاند و زبان پارسی آن را به امانت گرفته است، ورزا به معنی گاو نر می باشد. همچنین نام جونیکا که هم اکنون نام یکی از کارخانجات پر آوازه در زمینه تولید فرآوردههای لبنی و گوشتی در ایران است و در مازندران جای دارد از زبان مازندرانی گرفته شده است. همچنین در مازندران، به جای به کار بردن وضعیتهای گاو از نام آن در زبان مازندرانی بهره می جویند، برای نمونه: گوساله دو روزه، یک هفته، یک ماهه، گوسالهای که شیر می خورد، گوسالهای که شیر مادرش نمیآید، گاو بالغ، گاو آبستن، در مراحل آخر آبستنی، در واپسین روزهای آبستن، گوسالهای که به سختی به دنیا آمد، گوساله بی جان نزدیک به مرگ، گاو پیر و بسیاری از موارد دیگر همگی در زبان مازندرانی نام ویژه خود را دارا هستند. اگرچه اکنون نیز تعداد زرتشتیان مازندران اندک نیست ولی مردم مازندران تا دو قرن پس از ورود اسلام به ایران، به آیین زرتشت بودند و در آیین زرتشت آمده است که گاوی صاحب خویش را نفرین می فرستد و می گوید ای که به زن و فرزندان خویش بسیار بیش از من توجه می داری، باشد که خداوند زن و فرزندانت را از تو بگیرد. پادشاهان مازندران در درازای تاریخ مازندران در شهرهای مختلف مازندران گاوداریهای مختلفی داشتند و بسیاری از مردم (رعیت) را به کار در آنجا مشغول می ساختند و بدینگونه خود را ولی نعمت مردم می ساختند تا مردم در هنگام جنگها به پشتیبانی پادشاه بشتابند و اگر دودمانی جز مردم مازندرانی بر سر کار می آمد (همانند تاتارها، غزنویان و ...) پس از دورهای از سالها باری دیگر دودمان پیشین که از اهالی مازندران بود به فرمانروایی برمی گشت. (همانند دودمان مرعشی)، همچنین اگر دشمنی می خواست تا بر آنها پیروز گردد می بایست در ابتدا برنامه گرفتن گاوداریها را می پروراند و طرح می ریخت.
گاو در فرهنگ هند
در آیین هندوان گاو از احترام ویژهای برخوردار است .و گاو را یکی از خدایان خود میدانند
گاو در فرهنگ اروپا
در ادبیات اروپا بسته به نوع نژاد و اقوام مردم، گاو به نمادهای گوناگونی شناخته گردیده شده است، در اسپانیا و در جشنها و عید ها، مراسم گاوبازی برپا است، در آلمان هنروران بسیاری در درازای تاریخ همیشه از گاو در دیدگاههای نگارههای خویش بهره می جستند، در فرانسه آنقدر مهم است که در بسیاری از مکانها مجسمه گاو را جای داده اند.
مقدمه
گوشت گاو گوشتی است که از بدن گاو به دست می آید. معمولاً لذیذ ترین گوشت ها را از گاو نر به دست می آورند که البته اغلب، این حیوان را به منظور تولید مثل نگهداری می کنند. زمانی که گاوها به دلیل بالا رفتن سنشان دیگر تولید مثلشان زیاد نیست، آنها را می کشند و از گوشتشان استفاده می نمایند. گوشت گاوهای پیر و همچنین گاومیش ها سفت و زبر است. به همین دلیل اغلب، این گوشت ها را برای مصارف گوشت چرخ کرده به کار می برند. گوشت گاو یکی از رایج ترین انواع گوشت است که اغلب کشورهای جهان در تهیه ی غذاهای گوشتی خود بیشتر از این نوع گوشت استفاده می کنند. گوشت گاو جزء جدا نشدنی برخی غذاها به حساب می آید. مثلاً در تهیه ی یکی از خوراک های معروف دنیا به نام همبرگر اغلب از گوشت چرخ شده ی گاو استفاده می نمایند. از گوشت گاو می توان استیک، مغز ران یا راسته جدا نمود یا قسمت های مختلفی از آن را چرخ کرد. البته برخی از جگر سیاه، زبان، سیرابی و شیردان و دیگر قسمت های بدن گاو هم مصارف خوراکی می کنند. استفاده از گوشت گاو در برخی مذاهب حرام است. از جمله در مذهب هندو که چون گاو را حیوان مقدسی می دانند، بنابراین از گوشت آن هم استفاده نمی کنند. البته بسیاری از بودایی مذهب های ساکن آسیای شرقی هم با مصرف گوشت گاو مخالفند. البته استفاده از آن همچون مذهب هندو حرام نیست. کشورهای زلاندنو، استرالیا، کانادا، مکزیک و ایالات متحده آمریکا بزرگترین تولید کنندگان گوشت در دنیا محسوب می شوند. به علاوه تولید گوشت در کشورهای آرژانتین و اروگوئه تأثیر مهمی بر اقتصاد این دو کشور دارد.
درجه بندی انواع گوشت گاو
معمولاً گوشت گاو را بر اساس دو مورد درجه بندی می کنند: میزان چربی گوشت و سن حیوان. هر چه سن گاو کمتر بوده و همچنین میزان چربی گوشت بیشتر باشد، گوشت مرغوب تر خواهد بود. معمولاً از گوشت های مرغوب تر که آبدارتر و تردتر هستند، در هتل ها و رستوران ها استفاده می کنند؛ در حالی که گوشت هایی که در درجه بندی در ردیف های پایین تر قرار می گیرند، بیشتر برای مصارف گوشت چرخ کرده به کار می روند.
قسمت های مختلفی که از گوشت گاو تهیه می کنند
ابتدا گوشت گاو را به چند تکه اصلی تقسیم می کنند. از این قسمت ها استیک و دیگر قسمت های را برش می زنند. ـ گوشت قسمت کتف گاو: یکی از معروف ترین بخش هایی است که برای تهیه ی همبرگر از گوشت این قسمت استفاده می کنند. ـ دنده ـ گوشت سینه و ساق ـ گوشت پهلو ـ مغز ران، ترد ترین و گران ترین قسمت گوشت گاو است که معمولاً استیک و فیله را از این قسمت تهیه می کنند. ـ راسته که از مغز ران زبر تر است، اما لذیذ تر و خوشمزه تر می باشد.
کباب گوشت
در کشورهای بسیاری از گوشت گاو انواع کباب تهیه می کنند. در ایران معمولاً کباب ها با گوشت چرخ کرده ی گاو یا گوسفند تهیه می شوند. بر اساس تحقیقاتی که موزه ی لندن انجام داد، به این نتیجه رسیدند که انگلیسی ها از زمانی که ارتش امپراطوری رم، شهر لندن را تحت اشغال خود درآورده بود، کباب گوشت را تهیه می کردند. البته این غذا تا قرون وسطی زیاد بین مردم رایج نبود و در قرن 18، تنها نوعی غذای ملی انگلستان به حساب می آمد. البته امروزه انگلیسی ها نسبت به دیگر کشورهای غربی، بیش از همه رو به گیاه خواری آورده اند.
بیماری جنون گاوی (BSE)
به دنبال تولید انبوه گوشت گاو، در سال 1986 م در کشور انگلستان، شیوع نوعی بیماری مرتبط با گوشت گاو تحت نام بیماری جنون گاوی برای اولین بار تشخیص داده شد. مصرف گوشت گاوی که مبتلا به این بیماری است در انسان بسیار خطرناک است. در ژوئن سال 2003م، 131 مورد ابتلا به بیماری در انسان، بر اثر مصرف گوشت آلوده در کشور انگلیس و تعداد اندکی هم در کشور فرانسه مشاهده شد. درک این نکته که احتمال دارد گوشت گاوی که مصرف می کنیم، مبتلا به بیماری جنون گاوی بوده باشد، سبب کاهش مصرف گوشت گاو شد و ضربه ی بزرگی به صنعت تولید گوشت گاو در کشور انگلستان وارد آورد. در نهایت تصمیم گرفتند که گاوهای مبتلا به این بیماری را کشته و گوشت آنها را بسوزانند. این عمل زیان های بسیاری را به صنعت تولید گوشت وارد کرد و تنها اخیراً این صنعت دوباره پا گرفته و به حالت عادی خود باز گشته است. از آن زمان تا کنون گاوهای کشورهای دیگر در زمان های مختلف دچار این بیماری مهلک شده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است؟
بهائیان بر این باور استوارند که دیانت بهائی از ایران برخاسته و دینی ایرانی است ولی جهان شمول است، تعالیمش مردم و گروه خاصی را در نظر ندارد، هدفش برتری یک نژاد و کشور نیست بلکه خواستار دنیائی است که همهء انسانها، با هر دین و باوری، در آن با بهروزی و خوشبختی زیست نمایند.
با این تفکّر باید به بی خبری برخی از هموطنان اندوه خورد وقتی میگویند دین بهائی به خاطر سابقهء اسلامی بنیانگزارانش و داشتن آثاری به زبان عربی، دینی ایرانی نیست بلکه دنبالهء دین اسلام و در ردیف دیگر ادیان سامی است.
این ادعا یکی دو ماه پیش در یک برنامهء تلویزیونی که از امریکا پخش میشد و شامل مناظرهای بین نمایندگان سه دیانت اسلام، بهائی و زردشتی بود تکرار گردید. در این برنامه آقای هومر آبرامیان، شخصی که از جامعهء زردشتی دعوت داشت، گفته بود که دین بهائی را یک دین ایرانی نمیداند زیرا بنیانگزارانش از آیین اسلام بودهاند و بخشی از آثار ایشان به زبان عربی است.
من این برنامه را ندیدم و نمیدانم پاسخ دکتر افنانی - که معمولا میهمان چنین برنامههایی است - به این ادعا چه بوده. ولی با بردباری و ملایمتی که از او سراغ دارم بعید میدانم در پاسخ گفته باشد اگر بنیانگزاران دین بهائی، که یکی شیرازی و دیگری از مازندران بودند نتوانند دینی ایرانی بیاورند آیا باید منتظر باشیم یک چینی یا کلمبیایی به آوردن دینی از ایران برخیزد؟
بر اساس استدلال آقای آبرامیان، که از قوم کهن آشوریان ایران، و ظاهراً از مسیحیت به دیانت زردشتی گرائیدهاند، میتوان تصور نمود که ایشان هفتاد میلیون مردم ایران را نیز ایرانی نمیدانند زیرا مسلمانند، به آداب اسلام عربی پایبندند، بسیاری از ایشان هر روزه پنج بار نماز به زبان عربی میخوانند و قانون و روش زندگانیشان بر اساس قرآن عربی است که در عربستان سعودی توسط پیامبری عرب تبار آن هم چهارده قرن پیش نازل شده است.
به دیگر اقلیتهای قومی و دینی ایران که هر یک به باوری پایبند هستند و برخی لهجه و زبان مخصوص خود را دارند نمیپردازیم و تصمیم اینکه آنان ایرانی هستند یا نه، به آقای آبرامیان و همفکرانشان وامیگذاریم.
زبان پیامبر ایرانی چه باید باشد؟
ادعای آقای آبرامیان و جمعی دیگر که دربارهء دیانت بهائی به چنین داوری میپردازند پرسشی پیش میآورد و آن اینکه پیامبری که از ایران بر میخیزد باید به فارسی سخن گوید یا به زبان اوستایی که زبان آثار مقدس زردشتی دین کهن ایران است.
فارسی امروز دارای انبوهی از لغات عربی است و اگر بخواهیم به آن زبان دربارهء دین و مفاهیم ماوراءالطبیعه چیزی بنویسیم ناچار نوشتهء ما با زبان روزنامهای فرق خواهد داشت. و واژههای عربی آن به ضرورت افزونی خواهد گرفت. زیرا دین و فلسفه و علم هر یک زبان و لحن گفتار مخصوص خود را میطلبد. اگر هم بخواهیم فارسی را از واژههای عربی بپیراییم آنگاه باید مثل کسروی و دیگران به اختراع واژههای تازه بپردازیم و زبانی مصنوعی ارائه داریم که آن نیز برای همگان قابل فهم نیست.
فارسی از زبان پهلوی رایج در دوران ساسانیان میآید، و پهلوی با زبان اوستایی که زبان آثار زردشتی است ارتباطی ندارد. اما در زبان پهلوی نیز با مقادیری لغات آرامی، از شاخهء زبانهای سامی روبرو هستیم که با عربی از یک ریشهاند. یعنی آنجا نیز دوستان ناسیونالیست ضد عرب ما همین مشکل فارسی امروز را خواهند داشت.
حال اگر به زبان اوستایی که از شاخهء شرقی زبانهای ایرانی و ظاهرا زبان زردشت بوده بیاویزیم باید از این نکته غافل نباشیم که زبان اوستایی امروزه حتی مفهوم زردشتیان نیست. زبان اوستائی همان هنگام که در دورترین اعصار تاریخی همراه با قوم آریایی از نواحی جنوب شرقی روسیه کنونی و حدود دریاچه آرال به جنوب آمد زبانی مرده بود و فقط موبدان و مغان زردشتی آن را درک میکردند. امروز جز نیایشهای زردشتی که در آتشکدهها، و یا در مراسم مخصوص، توسط موبدان خوانده میشود تصور نمیرود دیگر زردشتیان با متون اوستایی انس و الفتی داشته باشند. از یک قرن پیش با کوشش دانشمندان زبان شناس غرب و دانشمندان پارسی هند، و با بهرهگیری از زبان سانسکریت (خواهر زبان اوستایی)، متون اوستا و گاتها (سرودههای منتسب به خود زردشت) به زبانهای گوناگون برگردانده شد. ولی هیچ یک از مترجمین این آثار نمیتوانند ادعا نمایند مفهوم صحیحی از آن به دست دادهاند. سوای افتادگیهای فراوان در متون اصلی، معنای بسیاری از واژهها شناخته نیست (به ویژه در گاتها، که لهجهای کهنتر از اوستائی است)، و نمیتوان دو ترجمه یافت که با هم تا حدّی یکسان باشند. ترجمههای فارسی این متون توسط ایرانیان بیش از آنکه حاصل دانش اوستایی ایشان باشد بر ترجمههای آنچنانی انگلیسی یا فرانسه، و اغلب همراه با تصورات آرمانی مترجم از آیین زردشت تکیه دارد.
حتی اگر فرض را بر این نهیم که پیامبر ایرانی با یک معجزه بتواند به اوستایی سخن گوید مشکل بعدی ما مخاطبان او یعنی مردم ایران هستند که به هیچ وجه به معنای سخنان پیامبر پی نخواهند برد. آیا هدف پیامبر زنده کردن زبانی مرده است یا آوردن رهنمودهایی برای بشریّت؟ چه حاصل که بهترین درسهای زندگی مانند رازی سر به مُهر، تا ابد در متون زبانی که قابل فهم نیست مدفون بماند و ما دلخوش باشیم که پیامبرمان به زبان اصیلی از شاخهء ایرانی زبانهای هندواروپایی سخن گفته است.
هدف ما از بیان این مطالب بحثی جدلی با هممیهنانی که با این دستاویزها (یا بهانهها) با دیانت بهائی مخالفت میکنند نیست. بلکه با دادن این زمینهء تاریخی میخواهیم توجه ایشان را به این نکته جلب نماییم که در موضوع دین آنچه سزاوار توجه است زبان آثارش نیست بلکه مفهوم و معنای پیامی است که آن دین با خود دارد.
اما آثاری که از قلم بنیانگزاران دیانت بهائی صادر شده هم فارسی است (حتی برخی نزدیک به فارسی سره)، هم عربی است، و هم فارسی همراه با جملات و استعارات عربی که به اعتقاد بهائیان هر یک از زیبائی کلام و معنی هر دو بهرهمند است.
از صدها اثر بهائی به زبان فارسی که بگذریم، باید بدانیم در زمانی که این دیانت ظهور نمود، یعنی قرن نوزدهم، آشنایی طبقهء کتابخوان و با سواد ایران با زبان عربی بیش از آن بود که امروز هست. فارسی و عربی قرنها چنان در هم جوش خورده بود که در خواندن یک متن کسی توجه نمیکرد کجا زبان عوض شد و از فارسی به عربی و یا بر عکس از عربی به فارسی گرایید. بسیاری از آثار ادبی مشهور ایران از جمله شاهکار سعدی گلستان، زیبائیش در بکار بردن استادانه همین سبک است: "خطیبی کریهالصوت خود را خوش آواز پنداشتی و فریاد بیهده برداشتی گفتی نغیب غراب البیّن در پردهء الحان اوست یا آیت انّ انکرالاصوات در شان او." و یا در جای دیگر میفرماید: "عالِم ناپرهیزگار کوریست مشعلهدار. یهدی به و هو لایهتدی." و از حافظ یاد کنیم:
"الا یا ایّهاالساقی ادر کأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"1
نه تنها زبان ادبی چنین بود بلکه زبان دینی ایران فقط عربی بود و اگر مطلبی دینی به فارسی نگاشته میشد از سندیّت و ارزش میافتاد.2 بسیاری از مخاطبان دیانت بهائی در ایران و عراق این دو زبان را به طور یکسان میدانستند. علماء و روحانیونی که در ابتدای ظهور دیانت بهائی به آن ایمان آوردند و به نوبهء خود آن را در میان تودهء مردم ایران رواج دادند، به زبان عربی و مفاهیم و مضامین دینی آن آشنائی کامل داشتند و برخی خود به آن زبان کتاب تالیف مینمودند. بنا بر این عجبی نیست که برای انتقال رهنمودها و تعالیم این دیانت به آن گروه، زبان مانوس دینی ایشان یعنی عربی به کار رفته باشد.
اما آنچه در این دیانت انقلابی و نو بشمار میآید آنست که بنیانگزارانش با نگارش آثاری دینی به زبان فارسی و بیان اندیشههای خود به این زبان، دین را از انحصار ملّایان و عربی دانان در آوردند و برای تودههای مردم قابل فهم ساختند. نه تنها به فارسی آثاری آوردند بلکه به ترجمهء آثار عربی خود به فارسی پرداختند مانند کتاب بیان فارسی از قلم حضرت باب، و برخی آثار که حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی آن را به فارسی نیز ترجمه فرمودهاند.
در یک مطالعهء تطبیقی در آثار بهائی به عربی و فارسی میبینیم مهم آن نبوده که این آثار به چه زبانی گفته و نوشته شود، بلکه هدف آن بوده که پیام جدید هر چه زودتر و راحتتر به وسیلهء زبانی که با آن آشناتر هستند به آگاهی همهء مردم برسد. صدور بسیاری الواح از ساحت حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء به زبانی نزدیک به فارسی سره، و یا با واژههای اندک عربی، که گیرندگان آن زردشتیان و پارسیان بودهاند، نشان این مدعا است. زبان در آثار بهائی چنین نقشی دارد نه آن که بخواهد نشان گرایش به سمت یا جهتی و یا طرفداری از یک زبان یا زبان دیگر باشد. حضرت عبدالبهاء در این مورد میفرمایند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
بحث هدفمند کردن یارانهها از مسائلی است که همیشه مدنظر صاحبنظران اقتصادی برای اصلاح بخشی از ساختار اقتصادی بوده است، با مروری بر احکام برنامههای دوم و سوم و چهارم این مهم مدنظر بوده و دولتهای وقت مکلف به تدوین لایحهای برای هدفمند کردن یارانهها بودند، به هر تقدیر دولتهای قبلی یا زمینه را مساعدت ندیدند یا کاهلی کرده و از اجرای آن خودداری نمودند. اما دولت دهم با شجاعت نسبت به اجرای این مهم اقدام کرد و لایحه هدفمند کردن یارانهها را تقدیم مجلس نمود و به مردم وعده داد که با ارائه 7 بسته اقتصادی، اصلاحات ساختاری در نظام اقتصادی را به سرانجام رساند. اولین بسته هم هدفمند کردن یارانهها است. نکته قابل تامل اینکه، این بسته بایستی در کنار سایر بستهها دیده شود تا نتیجه مثبت در پی داشته باشد لذا انتظار میرود، دولت و مجلس در زمینه سایر بحثهای اقتصادی مانند نظام بانکی، ارزش پول ملی، مالیاتها، گمرک و... نیز سریعاً اقدام کنند. اما درخصوص بیمها و امیدهای لایحه هدفمند کردن یارانه چند نکته قابل توجه است.
1) ضرورت انجام این کار، برای همه مدیران و کارشناسان و اهل فن روشن است و هیچکس در تصویب و اجرا و اصلاح نظام هدفمند کردن یارانهها تردید ندارد به عبارتی یک اجماع حداکثر بین مدیران و نخبگان جامعه وجود دارد، لذا بایستی همه دلسوزان فارغ از نگاه سیاسی، از این شجاعت و اقدام مثبت دولت حمایت کرده و اجرای آن را تشویق کنند.
2) اهداف اصلی این طرح بهبود نظام هدفمند کردن یارانه، بهبود بهرهوری تولید و فرایندها، مدیریت مصرف بهینه، استفاده مطلوب از منابع، عدالت، کاهش تورم و افزایش اشتغال است. لذا در تمام مراحل تصویب و اجرا بایستی فرایند را با اهداف سنجید و هر کجا به این اهداف خدشه وارد شد، با تدبیر اصلاح شود.
3) در بررسی ابعاد لایحه حتماً آثار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی مد نظر گرفته شود، ظرفیت اجتماعی مردم، مهار تورم و آثار هر یک از احکام توسط کارشناسان و نمایندگان محترم مجلس بطور دقیق بررسی و بدون کوچکترین ملاحظه بیان شود.
4) این طرح دارای مزایا و منافعی مانند مدیریت مصرف، مشارکت مردم در مدیریت منابع ملی، بهبود فرایندها و بهرهوری، بسترسازی برای آزاد سازی اقتصاد در چارچوب اصل 44، ارتقاء مدیریت دولتی و شرکتهای دولتی، ایجاد بستر اشتغال به شرط تدوین درست و اجرای درستتر در پی دارد، اما مهمترین بعد یا نقطه منفی این طرح آثار تورمی مستقیم، غیر مستقیم و انتظاری آن است، در این شرایط که کم و بیش آثار منفی بحران مالی غرب در کشور نمایان شده، دولت با سیاستهای انقباظی، بخشهای تولیدی را در تنگنا قرار داده و تا حدودی با رکود اقتصادی روبرو هستیم، احتمال تعطیل و ورشکستگی برخی واحدهای تولیدی، افزایش افسار گسیخته قیمتها و تورم مخصوصاً در بخش حمل و نقل و کالاهای اساسی را داشته باشیم. دولت باید برای نظارت و مدیریت آنها طرحها و سیاستهای جداگانهای در نظر بگیرد. همه از آثار تورمی اجرای لایحه حرف میزنند، ولی نه و دولت نه کارشناسان، طرح مدون و روشنی برای اداره و مدیریت تبعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن ارائه نمیکنند. اولاً مدیران اقتصادی و اقتصاددانان مدلی را سراغ ندارند که بتواند دقیقاً آثار تورمی یا شوک تورمی حاصل از اجرای آن را محاسبه کند، ثانیاً اختلاف سلیقه در این خصوص زیاد است ثالثاً اجمالاً همه قبول دارند مهمترین چالش این لایحه، شوک تورمی است آیا نباید برای این امر بصورت منطقی، عقلایی تدبیری اندیشید و در حد یک طرح منسجم در دولت مطرح کرد؟
معمولاً همه مدیران و کارشناسان از ضرورت انجام این کار و مزایای آن حرف میزنند، مردم فهیم ما هم انصافاً در مسائل همراهی میکنند، اما متاسفانه هیچکس از آثار منفی آن ولو حداقل حرفی نمیزند، اصلاً بیان اشکالات این طرح تبدیل به یک تابو شده است و هیچکس جرات نمیکند – حتی در مجلس- اما اگر از رئیس جمهور گرفته تا مجلس و سایر مدیران در کنار نقاط مثبت، نقاط منفی را نیز بیان کنند، جامعه آماده همراهی میشود. بهر حال این یک جراحی است، مصرف بیرویه کنترل میشود، در برخی بخشها مردم به زحمت میافتند باید مصرف خود را مدیریت کنند. تولید کنندگان باید افزایش هزینهها را با بهبود بهرهوری- که زحمت دارد- جبران کنند. اینها همه هزینه و زحمت دارد چرا صدا و سیما، مسئولین این ابعاد را برای مردم باز نمیکنند.
در گزارش کمیسیون ویژه برخی احکام وجود دارد که نگرانیهای جدی را در پی دارد. بعنوان مثال:در یکی از مواد لایحه آمده است، «قیمت حاملهای انرژی به تدریج و حداکثر تا پایان برنامه پنجساله توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کمتر از 90% قیمت تحویل روی کشتی (فوب) در خلیج فارس نباشد»
این حکم سه پیام دارد تدریج، حداکثر تا پایان برنامه، کمتر از 90% قیمت تحویل فوب اگر دولت سیاست تدریجی را دنبال کند و با یک شیب آرام قیمتها را تعدیل کند، نگرانیها نسبت به شوک تورمی کاهش مییابد، اما اگر این کار دفعی انجام گیرد شوک تورمی جدی است البته چون دولت در بند الف ماده 8 «موظف به پرداخت نقدی و غیر نقدی یارانه به پنج دهک» است، احساس میشود، دولت تمایل به افزایش دفعی قیمتها برای پرداخت به پنج دهک دارد که باید نمایندگان محترم با اصلاحاتی، سیاست تدریجی را دنبال کنند مثلاً با حذف عبارت «حداکثر» یا کاهش پرداخت از پنج دهک به سه دهک حداقل در سال اول و دوم اجرای طرح . در تبصره 4 ماده یک، قیمتها برای سال به گونهای تعیین شده است که برای مدت یکسال حداقل مبلغ یکصد هزار میلیارد ریال و حداکثر مبلغ دویست هزار میلیارد ریال درآمد بدست آید. این مهم از تکالیف دولت است. اما چگونه؟ مثلاً اگر هدف یکصد هزار میلیارد ریال باشد، قیمت حامل های انرژی چقدر میشود؟ و مبلغی که بعنوان یارانه به پنج دهک داده میشود چقدر است؟ و اگر دویست هزار میلیارد ریال بشود چه اتفاقی میافتد؟ آیا این رقم براساس یک جدول محاسبه شده است؟ اگر شده خوب است به اطلاع عموم برسد. به ویژه نمایندگان محترم آثار تصمیم خود را ببینند، این حکم و آثار آن قابل محاسبه و بررسی است .بدون توجه به آثار آن این اعداد چه توجیهی دارد؟ چرا نباید این اعداد افزایش یا کاهش پیدا کنند؟ این اعداد چه آثاری در بخش تولید صنعتی و کشاورزی دارد؟ همه میدانیم بخش تولید و بهبود بهرهوری در یک بستر تدریجی، برنامهای شکل میگیرد، اگر یک دفعه به بخش تولید شوک وارد شود بجای بهرهوری، با ورشکستگی روبرو خواهیم شد.
در ماده 17 لایحه آمده است معافیتهای مالیاتی کارکنان دولت طی پنج سال دو برابر خواهد شد، این حکم چقدر از درآمدهای مالیاتی دولت را کاهش میدهد، چقدر آثار مثبت اقتصادی و اجتماعی مالیاتها را تحت تاثیر قرار میدهد. با توجه به اینکه هزینههای دولت در اثر تعدیل قیمتهای حاملهای انرژی افزایش مییابد. از سویی منابع درآمدی هم کاهش مییابد از چه منبعی دولت جبران هزینهها را میکند آیا غیر از درآمدهای نفتی منابعی وجود دارد؟ آیا این تصمیم خود آثار تورمی به دنبال دارد؟
بهر حال احتیاط شرط عقل است . از مجلس و دولت محترم انتظار میرود، با توجه به ابعاد و نتایج مثبت و منفی این طرح و نیز ابهاماتی که پیرامون این لایحه وجود دارد سیاست و راهبرد تدریج را بر تصویب و اجرای این لایحه حاکم نموده و تصمیمگیری نمایند و این جراحی بزرگ را با موفقیت به انجام برسانند تا بیم به امید تبدیل شود
نرخ ارز ثابت پاشنه آشیل طرح هدفمندسازی یارانهها
ایران اکونومیست: ادعای این مقاله این است که اگر نرخ بازاری ارز متناسب با آزادسازی یارانهها افزایش نیابد؛ بسیاری از صنایع ایران بدون این که فرصت تطبیق با شرایط جدید را داشته باشند حذف خواهند شد و این درست بر خلاف هدف کارآمدسازی است که طرح به دنبال آن است. ما به این موضوع که نرخ ارز چهگونه تابع هدف سیاستگذار را تعیین میکند و طرح اصلاح یارانهها چهگونه این تابع هدف را تحت تاثیر قرار خواهد داد نیز میپردازیم و نشان میدهیم که به دلیل تغییر در منابع درآمد ریالی دولت، توصیه سیاستی «افزایش قیمت ارز» میتواند عملی باشد.این حدس که چرا با فرض ثابت نگهداشتن وضعیت فعلی نرخ ارز، اجرای طرح اصلاح یارانهها به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
تواضع میوه دانش است حضرت علی (ع)
مقدمه :
مدیریت و سرپرستی در همه جا مورد نیاز می باشد از یک خانواده گرفته تا یک کارخانه و سازمان و کشور و کلاً در تمام جوامع به آن احتیاج می باشد و اگر وجود نداشته باشد یا ضعیف عمل نماید آثار آن را خیلی زودتر مشاهده می کنیم . در یک خانواده اگر سرپرست با لیاقت و مدبر نباشد در خانواده همه به بیراهه خواهند رفت اگر چه از لحاظ اقتصادی و مادی چه از نظر معنوی که مسبب آن فقط در ضعف سرپرستی می باشد .
به طور مثال اگر تعدادی با هم به سفر می روند یک نفر باید به عنوان راهنما و ما در خرج و هماهنگ کننده باشد تا با گرد آوری نظرات و پیشنهادات بتواند درست و سنجیده عمل کند تا همه از او پیروی کنند تا با یکدلی سفر به آنها خوش بگذرد ولی اگر نتواند همه را با هم هماهنگ کند امکان به تفرقه رفتن همراهان پیش می آید و برای آنها لذت بخش نمی باشد . به هر شکل در دنیای امروز مدیریت و سرپرستی جایگاه بسیار بالایی را به خود اختصاص داده که اگر در کشورها به این موضوع با دید باز و روشن بنگرند می توانند به آینده خوش بین تر باشند .
خدایا ما به تو ایمان آورده ایم ما را ببخش (قرآن کریم)
مدیریت در دنیای امروز سازمانها :
در دنیای امروز که کامپیوتر حرف اول را می زند هنوز هم پایه های سازمانها به محور و تفکرات انسان می چرخد چون که کامپیوتر یک ماشین و ساخت دست انسان است ممکن است
اطلاعات بسیار زیادی داشته باشد ولی هوشمند نیست و نمی تواند عاطفه داشته باشد انسان انعطاف است و قدرت تصمیم گیری دارد با هم درد دل می کنند افکار را به یکدیگر انتقال می دهند و در ضمن می تواند ماشینهایی بسازد که کارآیی هایی بالاتر از کامپیوتر داشته باشند و آنرا از هر نظر توسعه دهند .
تمام اختراعات و اکتشافات برای پیشبرد مقاصد انسانی و گرداندن چرخه حیات انسان می باشد ، بنابراین وقتی کارها بر پایة عملکرد انسان باشد توسعه و گسترش بیشتر می شود البته با الهام گرفتن از اطلاعات کامپیوتر در راهبرد اهداف می توان نتیجه بهتری عایدمان کنیم .
مدیران و سرپرستان کلیدهای اصلی هر سازمان و سیستمی می باشند که با برخورد نزدیک افکار و اعتقادات و خط مشی مشترک می توانند یک مجموعه عالی و خود کفا را تشکیل بدهند .
نیکوکاران کسانی هستند که خشم خود را می خوابانند (قرآن کریم)
یک مدیر خوب و با تجربه می تواند با تصمیم گیریهای به موقع مشکلات پیش آمده را حل نماید و یا بر عکس راه را برای خود ناهموار سازد .
در دنیای امروز برخوردهای منطقی کارسازتر است تا تصمیم گیریهای عجولانه و بدون فکر خنده و روی باز می تواند بازدهی بالاتری داشته باشد تا خشونت و تندی که این دومی در این دوره از زمان عمل افراد غیر منطقی می باشد .
در حال حاضر باید در یک راه گام برداریم و حامی یکدیگر باشیم تا یک سازمان به نحو احسن اداره شود .
مدیریت در قرنی که ما در آن هستیم فراتر از یک شغل و حرفه که برای امرار و معاش می باشد جایگاه بالاتری را به خود اختصاص داده است و می توان گفت که (کار مدیریت هنر است) .
امروزه مدیریت و سرپرستی به عنوان یک هنر روانکاوی شده است و هر روزی که می گذرد بیشتر به حساسیت آن پی می بریم ، از این رو بیشتر سازمانها و شرکتها برای نیل به اهداف خود به این موضوع توجه خاصی نموده و برای آن سرمایه گذاری های کلان نموده اند
سستی و تنبلی کلید شدائد و مصائب است علی (ع)
کلامی از حضرت علی (ع) که در نهج البلاغه می فرماید :
((مؤمن در برنامه زندگی دارای سه ساعت است :
ساعتی که با آن به راز و نیاز با پروردگارش می پردازد .
ساعتی که برنامة زندگی خود را سامان می بخشد .
ساعتی که در آنچه حلال است و زیبا با لذتهای نفس خویش دمساز می شود .
برای انسان خردمند سزاوار نیست که به غیر از این سه چیز رود :
زندگی را سرو سامان دادن ، یا در کار آخرت و معاد گام نهادن ، یا بهره گرفتن در چیزهای غیر حرام .
با الهام گرفتن از گفتار حضرت امیر (ع) می توان زندگی فردی و اجتماعی خود را تقسیم نمود یا برای زندگی برنامه ریزی کرد و یا به عبارتی (زندگی خود را سازماندهی کرد) و از کلمات ایشان دریافت کد مدیریت از همان اجتماع کوچک که خانواده می باشد شروع می شود تا غیره …
چرخه حیات زندگی و هستی روی نظم و ترتیب بنا شده است ، اگر ما فکر کنیم که دنیا بدون برنامه و سازماندهی پیش می رود سخت در اشتباهیم فقط اگر لحظه ای به اطراف بنگریم عظمت این نظم و انضباط را می بینیم .
خدایا تو سزاوارترین ستایش هستی علی (ع)
نظم و چرخه حیات