دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد آسیب‌شناسی مدیریت 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

آسیب‌شناسی مدیریت

چکیده

مدیریت موثر کارکنان به طور روز افزون در ادبیات موضوعی آن، به عنوان عاملی که سهمی حیاتی در نیل به عملکرد و بقای سازمانی دارد، شناخته می شود. با این وجود، ‌مطالعات صورت گرفته روی پویاییهای مدیریت منابع انسانی در موسسات کارآفرینی کوچک، نسبتا پراکنده هستند. این مقاله به دامنه ای از انتشارات پژوهشی توصیفی می پردازد تا نشان دهد که فرهنگ فرد گرایی مالک-محور و عدم رسمیت، درحال شیوع در این شرکتهاست. در نتیجه این عوامل، مقولات اساسی منابع انسانی همچون، فعالیتهای مرتبط با عملکرد،‌آموزش و توسعه، ‌توازن نیروی کار و دیگر ابعاد حساس رفاه نیروی کار را متاثر می سازند. عدم رسمیت و فقدان راهبرد جهت آگاهی نسبت به روابط مالک-کارمند، در تقابل با فشارهای روز افزون سیاسی در جهت تدوین قوانین در حوزه مدیریت کارکنان در موسسات کارآفرینی کوچک قرار دارند. پاسخ به این فشارها، احتمالا مفاهیم ضمنی مهمی، ‌هم درزمینه روابط با کارکنان و هم عملکرد سازمانی، در بر خواهند داشت.

مقدمهاز لحاظ تاریخی، فقدان تمایل جهت پرداختن به مقولات کارآفرینی توسط نظریه‌پردازان سازمانی و مدیریت، در شیوه ترسیم و توصیف کارآفرینان، ریشه‌یابی شده است، کسانی که قهرمانان خارق العاده هستند و از قابلیتهای ماورای تصوری برخوردارند. با این وجود،‌ از آنجا که کارآفرینی به طور روزافزون به صورت مکانیزمی که نه تنها پشتیبان اقتصاد است و آن را دگرگون می سازد، بلکه به عنوان عاملی که به همراه خود مزایا و منافع اجتماعی و اقتصادی را در بردارد، مد نظر است. موضوع نوپدیدی که از مطالعات اخیر جلوه می کند، این است که کارکنان با گذار زمان هر چه بیشتر به عنوان منشا اصلی مزیت رقابتی نمود می یابند. توانایی تشریک مساعی و انجام فعالیت مستقل، بروز ابتکار و پذیرش رویکردهای خلاقانه برای رشد و بالندگی اقتصادی، از جمله عوامل حیاتی به شمار می آیند. مهارتهای مهم و حیاتی در محیط کار این معنی را در بر دارند که نیازمند ارتقای درک خود نسبت به نقش مدیریت منابع انسانی در ساخت موسسات کارآفرینی موفق هستند.در حالی که شاکله در حال تکاملی از دانش درمورد کارآفرینی و ساختار شرکتها و سازمانهای کوچک وجود دارد، به‌طور قابل توجهی،‌ دانش ما در مورد پویاییهای رفتار مدیریت و کارکنان در موسسات کارآفرینانه کوچک ناچیز است. همچنین می دانیم که مالک-مدیران شرکتهای کوچک، احتمالا معنی واقعی مدیریت منابع انسانی را درک نمی کنند. به عنوان مثال،‌ هنمن، تانسکی و کمپ دریافتند که مدیران عامل، واژه مدیریت منابع انسانی را عموما در کل، شامل مدیریت بر دغدغه های مشخص کارکنان، مانند استخدام یا جبران خدمات می دانند.دانش، تجربه و تجویزات ما برای مدیریت منابع انسانی اغلب از پژوهش و تحقیق در شرکتهای بزرگ ریشه گرفته اند. پس، در مورد چگونگی گسترش واقعی نظریه‌های ایجاد شده در سطح موسسات کار آفرینی کوچک، دانش اندکی وجود دارد.(هنمن 2000)این مقاله، مدیریت منابع انسانی، فرهنگ وروابط کارکنان را در موسسات کار آفرینی کوچک مد نظر قرار می دهد. تعریف شین و ونکاترامن (2000) را در مورد کارآفرینی به عنوان فرایندی که از طریق آن فرصتهای خلق کالاها و خدمات آتی، کشف، ارزیابی و بهره گیری می شوند، می پذیریم. بنابراین کارآفرینان لزوماً می بایست بنیانگذاران سازمانهای جدید باشند. به مدیریت منابع انسانی از چشم انداز راهبردی و در قالب تعریف ارائه شده توسط نیوین و برایانت (2004) می نگریم : انسجام راهبردی فعالیتهای منابع انسانی در جهت مدیریت و بالندگی نیروهای کاری. از منظر این تعریف می توانیم به کارکنان به عنوان مرکز و محور مدیریت منابع انسانی بنگریم.

موسسات کارآفرینی کوچک در اقتصادهای پیشرفتهارزش انجام تحقیق در سازمانهای کوچک روشن است: شرکتهای کوچک، اکثریت سازمانهای اشتغالزا را در اقتصادهای توسعه یافته شکل می دهند. برای مثال در سال 1994، دوسوم جمعیت در حال کار اتحادیه اروپا در موسسات کوچک یا متوسط با کمتر از 250 نفر کارمند، اشتغال داشتند. تا سال 2001، 8/99 درصد شرکتهای اتحادیه اروپا، در طبقه شرکتهای کوچک و متوسط قرار می‌گرفتند. رقم مشابه و یا اندکی کمتر را در انگلیس شایع و غالب می بینیم. در سال 1999، 7/3 میلیون شرکت برآورد شد و تا سال 2004، شرکتهای کوچک و متوسط بیش از 99 درصد کل شرکتها را تشکیل می‌دادند که چیزی در حدود 5/47 درصد کل کارکنان را در استخدام داشتند. در ایالات متحده، در سال 2003، 97 درصد شرکتها، کمتر از 500 کارمند داشتند و 2/87 درصد از این افراد شاغل، کمتر از 20 سال سن داشتند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد آسیب‌شناسی مدیریت 12 ص


مدیر اسلامی کیست و مدیریت اسلامی چیست 10ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

مدیر اسلامی کیست و مدیریت اسلامی چیست؟

منظور از مدیریت اسلامی این است که مدیران شیوه اسلامی را در مدیریت، پیشه خود کنند و در هدفهای خود عدالت اجتماعی را مدنظر داشته باشند و مقصود نهایی آنها کسب رضایت خداوند باشد و خدمت به خلق را نوعی عبادت بدانند و زندگی و معیشت افراد در راستای این مدیریت تامین شود.

«صنفان اذا صلحا صلحت الامه و اذا فسدا فسدت الامه، قیل من هم یا رسول الله؟ قال العلماء و الروساء.» (قریب به این مضمون: خصال ج ۱ ص ۳۶)

فرمودند: «دو صنف هستند که هر گاه صالح باشند، امت صالح خواهند بود؛ و هر گاه فاسد شوند، امت فاسد خواهند شد، سئوال شد: یا رسول الله اینها چه کسانی هستند؟ فرمودند: علماء و امیران جامعه.»

دو دسته نقش اول را در فساد یا اصلاح جامعه ایفا، می‌کنند‎؛ کسانی که رهبری فکری مردم را بر عهده دارند؛ و کسانی که مسئولیت اوضاع اجتماعی و مسایل اجرایی را پذیرا شده اند.

مدیران می توانند با مسلح شدن به فرهنگ قرآنی و با مصمم شدن به پیاده کرده این فرهنگ در جامعه شرایط اساسی اصلاح مدیران را فراهم نمایند به عبارت دیگر، مدیران می‌توانند با تمسک به قرآن به درک عمیقی از قرآن برسند و فرهنگ قرآنی را در جامعه پیاده سازند و این میسر نمی شود مگر اینکه مدیر اسلامی «مرور مکرر به قرآن» یعنی انس عمیق با قرآن‏، و « رجوع مکرر به قرآن» یعنی مرجعیت قرار دادن قرآن در حوزه نظر و صحنه عمل داشته باشد.

در این نوشتار سعی شده است که به صفات و ویژگی های مدیران اسلامی پرداخته شود.

● مدیریت اسلامی

منظور از مدیریت اسلامی این است که مدیران شیوه اسلامی را در مدیریت، پیشه خود کنند و در هدفهای خود عدالت اجتماعی را مدنظر داشته باشند و مقصود نهایی آنها کسب رضایت خداوند باشد و خدمت به خلق را نوعی عبادت بدانند و زندگی و معیشت افراد در راستای این مدیریت تامین شود.

هدف نهایی در مدیریت اسلامی "تقرب الی الله" است. مدیر اسلامی‏، هم برای خدا کار می کند و هم خلق را به سوی او رهنمون می سازد‏، اگر مدیریت دینی و معنوی مردم را بر عهده داشته باشد هدفش رشد معنویت جامعه است و اگر مدیریتش در جهت سیاسی و اجتماعی باشد هدفش رشد سیاسی و اجتماعی خواهد بود و اگر مدیریتش در جهت اقتصادی باشد هدفش، رشد و شکوفایی اقتصادی است. خلاصه اینکه هدف در مدیریت اسلامی رشد معنوی‏، مادی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه است، آن هم در جهت رضایت خداوند.

● صفات و شرایط یک مدیر اسلامی

۱) کاردان و آگاه باشد.

۲) نظم و انضباط در مدیریت خود داشته باشد.

۳) تعهد به نظام جمهوری اسلامی و مقام ولایت امر داشته باشد و هر چه این تعهد همراه با عشق باشد اهلیت مدیر را بالاتر می برد و او را برای پست مدیریت شایسته تر می گرداند.

۴) اصالت خانوادگی داشته باشد یعنی از خانواده ای اصیل و صالح باشد‏، دارای حجب و حیا باشد و در فعالیتهای اسلامی پیشگام باشد.

۵) قدرت و توان مدیریت بر حسب نوع مدیریت خویش داشته باشد (هم توانایی فکری و هم توانایی جسمی)

۶) سعه صدر داشته باشد که در این صورت توان انتقادپذیری را خواهد داشت و موفقیت بیشتری را کسب خواهد کرد.

۷) با مردم مهربان و نسبت به زیردستان دلسوز باشد.

۸) شجاع باشد یعنی به موقع سخن خود را بگوید و به موقع عمل کند و به موقع دستور دهد و از هیچ قدرتی خوف و ترس به خود راه ندهد. در این صورت است که پیروزیهای بزرگی نصیب ملت خویش خواهد ساخت و تحولی سازنده به وجود خواهد آورد.

۹) مردمی باشد یعنی دردها و گرفتاریها و مشکلات و نیازهای مردم را بشناسد، با آنان در جهت زدودن گرفتاریها و رفع نیازها همراهی و همدلی کند.

۱۰) علاوه بر موارد فوق مدیر باید دارای هوش و خلاقیت لازم در امور‏، سعی و تلاش در کار و تصمیم گیری‏، قدرت ابداع و ابتکار باشد و صفاتی دیگر از جمله بردباری، حلم، وقار، جذابیت، دافعیت و اعتماد به نفس را دارا باشد.

● ویژگی های اخلاقی مدیر اسلامی

۱) ارتباط با خدا:

اخلاق مدیر اسلامی باید در مسیر تقرب به خدا قرار گیرد که در این صورت هدف مدیریت اسلامی خدمت به خلق خدا خواهد بود که عمده ترین راه تقرب به خدا انجام فریضه دینی نماز است که نقش محوری در مدیریت دارد و بهترین وسیله ای است که یک مدیر را از لغزشگاهها حفظ خواهد کرد و به مدیریت در کاهش فساد‏، و اداره جامعه کمک خواهد نمود.

۲) نگرش اسلامی:

یعنی مدیر، مدیریت را امانتی سنگین بداند که از طرف مردم به او واگذار شده است که در این صورت هیچ گاه به بیت المال تعدی و تجاوز نخواهد نمود.

۳) مشورت خواستن از مردم:

یک مدیر باید بدون مشورت کردن، تصمیم نگیرد اما در این خصوص باید به این نکته توجه داشته باشد که با افراد جاهل، دروغگو‏، بخیل، ترسو، حریص، منافق و دورو، تنبل و ناتوان و کسی که رازنگه دار نیست مشورت نداشته باشد.

۴) امر به معروف و نهی از منکر :

یک مدیر اسلامی باید نیروهای خود را به نیکها و شایستگیها امر و از بدیها و ناشایستگیها نهی کند. که بقا و حیات اسلام و تشکیلات اسلامی که او مدیر آن است بستگی به این دو فریضه دارد.

۵) مردم دار باشد:

یعنی اخلاق اجتماعی داشته باشد. حضرت علی (ع) در این مورد می فرمایند: «با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش. در نگاه هایت و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم، به تساوی رفتار کن،



خرید و دانلود  مدیر اسلامی کیست و مدیریت اسلامی چیست 10ص


مدیریت اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

((بسم الله الرحمن الرحیم))

((وجوه تمایزمدیریت اسلامی باسایزمکاتب مدیریت))

درفصل نخست به بحث پیرامون(مدیریت اسلامی)ومفاهیم آن ازدیدگاه (مطلب)و(علم)پرداختیم.گفتیم که مدیریت اسلامی براساس ادله بیان شده پیش ازآن که (علم)باشدیک(مکتب)است وازهمین رووظیفه ی مکتب ارائه راه حلهائی است که بامفهوم عدالت خواهی سازگارباشد .اگرعلم هم خواهان این امراست که در(خدمت)مکتب یاتعالی انسانهاباشدبایدباسیرمطالعاتی مکتبی که دریک سیراکتشافی است بدین نتیجه رسیدکه جهان بینی حاکم برکاربرداین(علم)درحیطه(تولید)یک جهان بینی الهی ونشانه گرفته ازسرچشمه(وحی)است.لذاست که سیرمطالعاتی مکتبی پیرامون(مدیریت اسلامی)یک سیراکتشافی است وبایداز(روبنا)به(زیربنا)باشدکه باروش مطالعه(علمی)که از(زیربنا)به (روبنا)ویک سیرتکوینی است متفاوت است. همچنین نخستین مبنای(مدیریت اسلامی)که عبارت ازضرورت حضوری ووجودی (مکتب)است بیان شد.بدین معنا که ازابتدائی ترین اصول(مدیریت)که اسلامی هم باشداینست که ارزشهاوضدارزشهای آن مبتنی ومتکی بر(مکتب)حیات بخش اسلام باشد.اصولا(مدیریت)حتی درنظامهای گوناگون و مختلف جهان نیز همیشه برمبنای مکتبی استوار بوده است حال این مکاتب هرچند مادی یاالحادی ولی ازآنجا که اصولا مدیران دردوران سازمانها کارگزاران حکومتی وحکومتها در جوامع همیشه دارای یک سری ازارزشها وضدارزشها درذهنیات ویاتئوری های حکومتی برای خود بوده اند . لذامدیران نیزکه کارگزاران یامجریان سیاستهای فوق درسازمانها میباشند ناچارا در(مدیریت)پای بند بدان ارزشها بوده ومسلما مدیری در حیطه انجام مسئولیت خودموفق تربوده است که درجهت اهداف مکتبی نظام سیاسی حاکم برجامعه دردوران سازمان موفق ترباشد.اماوجه تمایز(مدیریت اسلامی)باااشکال دیگر(مدیریت)ها درجوامع کاپیتالیستی یاکمونیستی ویاهرنوع جامعه دیگری که اداره امورمردم دردست عده ای ازسردمداران حکومتهاست دراین نیست که نظامهای (مدیریت)دیگرصاحب (مکتب) یادرحقیقت ایدئولوژی یا(روش)خاص اداره نظام اجتماعی خودنمی باشد بلکه وجه تمایزدر(اسلامی)بودن نظام مدیریت کنونی ومتکی ومبتنی بودن این نظام برپایه اصول لامتغیر (وحی)وبیان شده توسط خداوند متعال وپیامبراکرم (ص)است ومادی یاالحادی بودن مکاتب(مدیریت)مقابل است.لذاساده اندیشی است اگرگروهی ازمدیران یاکارگزاران جوامع یامتخصصان (علم)مدیریت براین اندیشه باشند که در نظامهای سیاسی مختلف اگربرمسند(مدیریت)قرارمی گیرندبدون اتکاء بر(مکتب) یاارزشهای خاص حاکم برآن نظام یاجامعه ، گرداننده مسائل و موارد معتنا به دستگاه اداری خویش می باشند!درحالیکه برعکس ! آن نظام اداری نیز برای خودصاحب مکتبی است منتهی اگراین مکتب متکی بر(وحی) نیست متکی بر(عقل) یا(شهوت) یا(شهرت) انسانهائی است که حاکمیت سیاسی آن نظام را دراختیار دارند ومسلما این انسانها نیز تازمانی اجازه حضور ووجود به مدیران دردوران سازمانهای اجرائی کشور میدهند که آن ((مدیران))حداقل درچارچوب ارزشهای حاکم شده توسط آن گروه رهبردرسیاست ومذهب واقتصادو…عمل کنند هرچند اگرظاهرا اعتقادی هم بدین امرنداشته باشد.ازانرو ازمبانی لامتغیر((مدیریت))بخصوص اگر بخواهد اسلامی باشد((مکتب)) است وبعقیده نویسنده اصولا درهیچ زمان ومکان بشردر((مدیریت))زیردستان خود فاقد((مکتب))یا((روش))اداره امورجمع زیردست خودنبوده است حتی اگر بصورت دست نشانده عمل نموده باشد.

وجه دیگرتمایز یاافتراق مدیریت((اسلامی))با((مدیریت))در جوامع دیگر که تحت تاثیر مکاتب دیگر هستند نیز همین است که اصولا دراین شکل ازمدیریت چون ((مکتب))متکی بر((وحی))و((وحی))ازخارج ازعالم ((ماده))بربشرابلاغ گردیده است لذا امردست نشاندگانی یاحکومت((مردم))بر((مردم))یافردبر((مردم))وتشویق استثمار،استعمارواستحمارانسان راکاملا منتفی ساخته است.

بدین ترتیب ملاحظه میشود که چگونه ((الهی))بودن مکتب اسلام درمقابل مکاتب((مادی))دیگر باعث رهانیدن انسانها اززیریوغ انسانهای دیگرومدیران اززیریوغ کودتاگران ویازورمدان تاریخ درجهت تحمیل افکار وعقایدخودبرنوع بشرمیشود.

وجه تمایزدیگرمدیریت اسلامی با((مدیریت))درجوامع دیگر،حتی اگرمبتنی برمکاتب مختلف باشند که هستند ، اصل لامتغیربودن ارزشهای بیان شده برای همیشه زمان ومکان یادرحقیقت ارزش مستمروهمیشگی است که اصول بیان شده درمدیریت اسلامی واداره انسانها دارد که درمکاتب ((مادی))چنین ارزشی نمیتواند وجود داشته باشد.بدین ترتیب ازآنجاکه علوم مادی مبتنی بریک سیرمطالعاتی وتفکراتی تکوینی است لذا هر روزدرسراسر عالم انواع افکار وعقایداز جانب متفکران ، این مکاتب رادستخوش تغییرات ودگرگونی برارزشها میسازد چنانکه همانگونه که امروز ملاحظه میشودهنوز200سال ازعمر مارکس ومارکیست نگذشته است بیش از2000ماینفست برعقاید وافکار مارکس ولنین که یک مکتب الحادی ومبتنی برتکوین است نگاشته شده است ونوشتن این افکار تکوینی وتکمیل ارزشهای حاکم براین مکتب مادی باعث آن گردیده است که اگر پیروی هم براین تعالیم حضورداشته باشد ازگیجی وحیران بودن برهزارها راهی که بایک نام برسرراه اوقرارداده شده است متحیراست کدام راانتخاب وبرکدام ارزش صحه گذارد!؟

ودراین میان وضع ((مدیر))درچارچوب اداره سازمان که همان اداره انسانها وتحقق ارزشهای مکتبی حکومت درچارچوب نظام اداری سازمان است بسی دشوارتروگیج کننده تر است.لذامشاهده میشودکه امروز دردنیای شرق وغرب هرچند((مدیریت)) مبتنی برمکاتب ((سوسیالیست)) و ((کاپیتالیست))انجام وظیفه می نمایدوسعی درحفظ منافع این مکاتب درسازمانها دارد ولی درعمل این ((مدیران))برروی خطوط بسیلرکلی نظیر سرمایه، کار،کارگر،سودوزیان کار می کنندودرپرداختن به جزئیات درزمینه ارزشهای مکتبی غافل وعاجزهستند.چه اینکه درهردو بلوک شرق وغرب تنها محورهای سرمایه وسرمایه داری یاسوسیال وسوسیالیست رادرجامعه وسازمان تشکیل میدهند وواردشدن درجزئیات امرجزایجادتفرقه ها وتشتت وپراکندگی به لحاظ تنوع افکارواندیشه ها دراین زمینه ها چیزی رابدنبال ندارد.((مدیریت)) دراین سازمانها به لحاظ عدم حضور یک اعتقاد ((مکتبی))مشترک بین تمامی انسانهای مشغول دردرون سازمان صاحب یک وحدت عقیدتی یامکتبی که متعالی ترین وکارآمدترین شکل وحدت برای نوع بشراست نخواهدشدوناچارا بایدانسانهاراحول محورهای ((مادی))ونه ((مکتبی))یعنی باانگیزه های ((سود))افزائی و((پول))افزائی یاحول محور((دلار))و…هماهنگ ومشترک سازد.ازآنجا که این محورپول پرستی یاحرص وطمع بشرونوع انسانها که فاقد اخلاق ومکتب هستندهیچگاه سیری پذیر نیست ، بازهم حرکت انگیزه های ((مادی))دردرون سازمان حرکت قرصهای مسکنی است که پس ازپایان عمرمفیدواثرتسکین بخش آن قرص مجددا بیماررانیزمجددبه قرص دیگری است تاآنجاکه براثراعتیادبه این قرصها دیگر آثار قرص هم برروحیه وروان وی ازمیان رفته وانسانها رادچار خمودگی ، افسردگی ،بیکاری،بازنشستگی وسپس راهی خانه سالخوردگان وبالاخره قبرستان مردگان مینماید.



خرید و دانلود  مدیریت اسلامی


تحقیق در مورد کشاورزی و مدیریت بازار پسته

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 6 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

کشاورزی و مدیریت بازار پسته

قراردادهای متقابل کشاورزی و مدیریت بازار پسته

زمانی که بازار محصولات کشاورزی به سمت خصوصی سازی و جهانی شدن حرکت می کند و توسعه تجارت مبنای فعالیت های اقتصادی است، خطر اصلی تهدید کننده این است که کشاورزان کوچک (خرده مالک) نتوانند فعالانه در فرآـیند بازار ایفای نقش کنند. در این صورت کشاورزان کوچک معمولا متضرر شده و نمی توانند با واحدهای بزرگتر رقابت کنند. بنابراین این مساله کشاورزان را متضررنموده و مهاجرت از مناطق روستائی و کشاورزی به سمت مناطق شهری را به دنبال خواهد داشت. شکی نیست که دولتها در چنین شرایطی تلاش زیادی داشته اند تا ازمهاجرت کشاورزان با ارائه فعالیت های مولد جلوگیری کنند ولی تجربیات نشان می دهند که چنین اقداماتی نتوانسته چندان موفق باشد. تلاش برای توسعه سایرفعالیت های اقتصادی می بایست هم با ساختار فرهنگی کشاورزان همخوانی داشته و هم برای آن فعالیت بسترهای اقتصادی لازم مانند خدمات پیشین و پسین شکل گرفته باشد. بنابراین به نظرمی رسد حمایت بیشتر از کشاورزان درزمینه تولید محصولات کشاورزی وصنایع وابسته به آن بسیارموثر است. در این صورت موانع ساختاری فرهنگی و اجتماعی کمتر بروز خواهند کرد. همچنین نیاز است تا ساختار اقتصادی لازم را شکل داد به طوری که کشاورزی را در شرایط امروزی برای کشاورزان و به ویژه خرده مالکین سودآور نمود. چنین به نظر می رسد که در شرایط موجود اغلب کشاورزان از دریافت به موقع و اقتصادی خدمات موردنیاز شامل نهاده های کشاورزی، خدمات ترویجی مناسب ، خدمات مکانیزاسیون و اعتبارات کشاورزی از یک طرف و بازار سودآور و تضمین شده بریا فروش محصولات ازطرف دیگر محروم می باشند. سیستم مدیریت دولتی بویژه در زمینه توزیع نهاده ها و بازار محصولات کشاورزی، طی سالهای گذشته نتوانسته است تا کشاورزان را آماده شرکت فعال در بازار نماید و بنابراین کشاورزان با مشکلات ساختاری و سیستمی مواجه هستند که حل این مشکلات نیاز به یک مدیریت سازمان یافته وعلمی دارد که به خوبی از تجربیات موجود بهره گیرد. این سیستم می بایست ضمن احترام و پذیرش مالکیت خصوصی افراد زمینه را برای حرکت های جمعی با مدیریت مشترک فراهم سازد. چنین به نظر می رسد که قراردادهای متقابل کشاورزی در صورت فراهم شدن بسترهای قانونی و عملیاتی لازم می توانند حلقه های مفقوده را کامل نموده و راه را برای پیوستن کشاورزان به بازار روبه رشد جهانی فراهم کنند. از طرف دیگر این گونه قراردادها فرصت لازم را برای سرمایه گذاران فراهم می کند تا یک منبع مطمئن عرضه محصول را در اختیار گرفته وبرای آن یک برنامه ریزی علمی داشته باشند.بر اساس این گزارش؛ قراردادهای متقابل کشاورزی از زمان های بسیار قدیم و در اشکال گوناگون در مناطق مختلف دنیا تجربه شده اند. در یونان قدیم چنین قراردادهایی گسترده بوده اند ، بدین صورت که درصدی از محصول معین در مقابل دریافت خدمات مورد نیاز صرف پرداخت اجاره زمین و بدهی های کشاورزان می شده است. کشاورزی بر اساس قراردادهای متقابل بین کشاورزان از یک طرف و ارائه دهندگان خدمات از سوی دیگر با هدف تولید و فروش محصولات کشاورزی یکی از پیشرفته ترین نوع قراردادها است که می تواند در صورتی به نحو علمی مدیریت شود که زمینه ساز تحرک در تولید و صادرات محصولات کشاورزی باشد. عمده این قراردادها بر مبنای توافقات آتی و قیمت های از قبل تعیین شده هستند. ماهیت این قراردادها بر التزام کشاورزان برای تولید و فروش یک میزان مشخص محصول با رعایت استانداردهای کیفیت و التزام خریداران به ارائه خدمات لازم و خرید محصولات است. در صورت مدیریت کارآمد این قراردادها وسیله ای برای توسعه بازارها و انتقال تکنولوژی جدید هستند که هر دو طرف قرارداد ازمنافع آن بهره خواهند برد. چنین قراردادهایی هم از نظرنوع محصولات وهم از نظر روش انعقاد قرارداد از تنوع بسیار زیادی برخوردار هستند. در تولید و فروش تعداد زیادی از محصولات یک ساله، محصولات باغی چندساله و بخصوص میوه ها ، سبزیجات و نیز فرآورده های دامی موارد زیادی از این نوع قراردادها قابل اجرا هستند. به نظرمی رسد که اجرای چنین قراردادهایی در کشور ما به دلیل وجود کشاورزی خرده مالکی از یک سو و نیز ضعف سیستم دولتی در ارائه خدمات مورد نیاز به کشاورزان از سوی دیگر و بخصوص برای محصولی مانند پسته که یک محصول صادراتی بوده و رعایت استانداردهای کیفیتی ملاک هستند بسیار ضرورت دارد . البته لازمه موفقیت این قراردادها التزام بلندمدت طرفین قرارداد به مفاد آن است و سوء استفاده هریک از طرفین اگرچه ممکن است در کوتاه مدت منافعی را به دنبال داشته باشد ولی در بلندمدت به نفع هیچ یک نبوده چراکه فرآیند سرمایه گذاری را به خطر خواهد انداخت.طبق این گزارش؛ قراردادهای متقابل در حال تبدیل شدن به یکی از جنبه های مهم تجارت محصولات کشاورزی هستند. همچنین انعقاد قراردادهای کشاورزی راهی است برای توزیع ریسک بین کشاورزان و طرف دیگر قرارداد به طوری که کشاورز ریسک تولید و دیگری ریسک بازار را می پذیرد. ماهیت این گونه از قراردادها و این که ریسک چگونه و در چه سطحی توزیع گردد به نوع بحثها و قدرت چانه زنی دو طرف و نیز قوانین موجود در این زمینه ها مرتبط می شود و نحوه ریسک نیز بسیار متفاوت است .این گزارش می افزاید؛ آمار و اطلاعات طولانی مدت فائو (2003) در خصوص سطح زیر کشت، تولید، عملکرد در هکتار، میزان و ارزش صادرات جهانی پسته مربوط به دوره زمانی 1991 تا 2002 و تجزیه و تحلیل ساده آن نشان می دهد که میانگین سهم ایران از تولید جهانی پسته با کاهشی معادل 7/17 درصد از 5/56 درصد در دوسال اول دوره ( میانگین 92-1991) به 5/46 درصد در دو سال پایانی دوره (2002تا 2003) رسیده است. میانگین سهم ایران از سطح زیر کشت جهانی پسته ازنرخ رشد 20 درصدی برخوردار بوده و از 55 به 66 درصد رسیده است. شاخص بهره وری (عملکرد درهکتار) تولید پسته از 5/102 به 71 درصد از متوسط جهانی رسیده و کاهشی معادل 73/30 درصد را تجربه کرده است. سهم ایران از میزان صادرات جهانی از 73 درصد به 5/57 درصد رسیده و کاهشی معادل 23/21 درصد را نشان می دهد. همچنین سهم ایران از ارزش صادرات جهانی پسته نیز با کاهش 08/14 درصدی از 71 به 61 درصد رسیده است.آنچه از آمار و اطلاعات فوق بدست می آید این است که به جز سطح زیر کشت پسته در مورد سایر متغیرها سهم ایران از بازار جهانی کاهش یافته است . چنین به نظر می رسد که عمده ترین فاکتورها که تقویت آنها می تواند سهم ایران از بازار جهانی را تقویت کند، عملکرد در هکتار از یک طرف و بهبود کیفیت و توجه به استانداردهای جهاین از طرف دیگر باشند. توسعه سطح باغات پسته نه تنها مزیت به حساب نمی آید بلکه می تواند درآینده ای بسیار نزدیک بر مشکلات موجود بیفزاید . پایین بودن بهره وری تولید به همراه روند رو به رشد هزینه های تولید در کشور ما سبب شده است تا تولید پسته در سال های اخیر سودآوری خود را از دست دهد . کاهش سودآوری و نیز کم توجهی به حفظ یا ارتقاء کیفیت محصول، قدرت رقابتی ما را دربازارجهانی تضعیف نموده است. درصورتی که به موضوع به صورت جدی توجه نشود دیر یا زود به وضعیتی گرفتار خواهیم شد که شاید راه برگشتی برای آن متصور نباشد. بر اساس این گزارش؛ پسته از مهمترین محصولات کشاورزی است که سهم بالایی از صادرات غیر نفتی کشور را به خود اختصاص داده است . ازطرفی تولید محصول در مناطقی از کشور صورت می گیرد که امکان تولید اقتصادی سایر محصولات کشاورزی وجود ندارد. بنابراین زندگی جمعیت



خرید و دانلود تحقیق در مورد کشاورزی و مدیریت بازار پسته


علم اسلامی،مدیریت اسلامی 10ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

علم اسلامی،مدیریت اسلامی

 

تبیین مفهوم مدیریت اسلامى

استاد مصباح یزدى

تعبیر "مدیریت اسلامى" حاکى از این است که مدیریت مى تواند داراى دو وصف "اسلامى" و "غیراسلامى" باشد، و از اینروى این سؤال، مطرح مى شود: چه ارتباطى بین مدیریت به عنوان یک علم و بین اسلام به عنوان یک دین، وجود دارد؟

این پرسش در واقع یکى از جزئیات پرسش عامتر و کلى ترى است و آن این است: علوم و فنون مختلف، بویژه علوم انسانى، چه ارتباطى با ادیان خصوصاً دین اسلام دارند؟

پاسخ به این سؤال، نیازمند ارائه تعریف دقیقى از علم و دین است.

رابطه دین با معارف بشرى

1ـ با توجه به اینکه واژه "علم" داراى کاربردهاى متباین و متداخلى است و بیان همه آنها با اشاره به تفاوتهایشان به درازا مى کشد. ما در اینجا به تعریف مفهومى از "علم" که متناسب با بحث حاضر است بسنده مى کنیم:

«علم عبارت است از مجموعه قضایایى که حول یک محور (کلّ یا کلّى) مطرح مى شود و با متدهاى مناسب با طبیعت قضایاى مزبور، مورد بررسى و تحقیق قرارمى گیرد».

فى المثل طبیعت قضایاى منطقى، فلسفى و ریاضى با متد تعقلى؛ و طبیعت قضایاى فیزیکى و شیمیایى با متد تجربى؛ و طبیعت علوم تاریخى با متد نقلى، مناسبت دارد. حال، اگر فرض کنیم که همه یا بخشى از مسائل یک علم در منابع دینى مستند به "وحى الهى" بیان شده و اصطلاحاً با متدتعبدى هم قابل اثبات باشد مى توان قضایاى ى آن علم را با دو متد، مورد بررسى قرار داد و یا آنها را به دو قسم، دینى و غیردینى، تقسیم کرد. مثلاً مسائل خداشناسى(بحث از صفات وافعال الهى)هم بامتدتعقلى؛ قابل بررسى است که بخشى از متافیزیک (فلسفه الهى) را تشکیل مى دهد، و هم با متد تعبّدى مستند به "وحى الهى"؛ یعنى با استفاده از منابع دینى (کتاب و سنّت) قابل بررسى است که "خداشناسى دینى" نامیده مى شود.

پس صفت "دینى" براى یک علم (مجموعه خاصى از قضایا) گاهى به این معنى است که مسائل آن علم، با متد نقلى دینى و با استفاده از منابع مستند به وحى الهى، مورد بررسى قرار مى گیرد.

2ـ اکنون واژه "دین" را مورد دقت قرار مى دهیم تا با کاوش در مفهوم آن، روشن شود که مطالب دینى با کدام علمى مناسبت دارد و به چه اعتبار دیگرى مى تـوان وصف "دینـى" را براى علم خاصى در نظـر گرفت.

واژه دین، کاربردهاى مختلف و متشابهى دارد و شایعترین اصطلاح آن عبارت است از: «مجموعه اى از عقاید که محور آنها را خدا و ماوراى طبیعت تشکیل مى دهد به اضافه سلسله اى از ارزشها و احکام و دستورالعملهاى متناسب با آن عقاید» و به عنوان یک تشبیه مى توان دین را به درختى تشبیه کرد که ریشه اش را عقاید، و تنه و شاخه هاى اصلى اش را ارزشهاى اخلاقى و اجتماعى، و سایر شاخ و برگهایش را قوانین و احکام عملى، تشکیل مى دهد و طبعاً ارزشها و رفتارها بدون استناد به عقاید دینى همانند درختى بى ریشه خواهد بود. «کَشَجَره خَبیثَه اُجتُثّت مِن فوق الاَرض مالها مِن قَرار»(ابراهیم:26)

دینى که از طرف خداى متعال بوسیله پیامبرانش براى مردم نازل شده "دین حق" و آیینهاى ساخته دست بشر "دین باطل" نامیده مى شود.

رسالت اصلى دین حق، معرفى عقاید صحیح پیرامون اصلى ترین مسائل هستى شناسى (خدا و جهان ابدى) و ارائه ارزشهاى حقیقى و برنامه هاى عملى مؤثر در سعادت دنیا و آخرت است، ولى احیاناً در منابع دینى به مناسبتهایى اشاره به مسائل طبیعى و شناخت جهان و انسان و جامعه و تاریخ نیز مى شود.

بدین ترتیب، بخشهاى مهمى از علوم انسانى ارتباط تنگاتنگى با دین پیدا مى کند، مخصوصاً دین اسلام که در همه ابعاد، از غناى بیشترى برخودار است و منابع شناخت آن، بخصوص قرآن کریم، اعتبار و سندیت قطعى ترى دارد.

همچنین در مواردى که کتب آسمانى و سایر منابع دینى، هر چند تطّفلاً، سخنى درباره طبیعت و انسان داشته باشند ارتباطى با علوم مربوطه پیدا مى کنند. و به هر حال، نظریاتى که از متون دینى پیرامون مسائل مختلف (اعمّ از فلسفى و تجربى و دستورى) به دست مى آید پاسخهایى از طرف دین به پرسشهاى علوم، شمرده مى شود و هر مجموعه هماهنگى از آنها را مى توان علم خاصى با وصف دینى به حساب آورد، مانند: فلسفه اسلامى، جهان شناسى اسلامى، انسان شناسى اسلامى، اخلاق اسلامى، حقوق و اقتصاد اسلامى و ...

وصف "دینى" به این اعتبار، ناظر به نوع جواب و راه حلى است که دین به مسائل مربوطه مى دهد چنانکه در اعتبار سابق، نظر به اختلاف متد بود.

همینجا تأکید مى کنیم که معارف دین حقّ در صورتى که از نظر سند و دلالت، قطعى باشند با هیچ نظریه علمى قطعى و یقینى، تعارضى نخواهند داشت و اگر تعارضى بین علم و دین به نظر مى رسد معلول مسامحه در اسناد دینى یا ضعف استنباط از مدارک دینى یا نادرست بودن فرضیه علمى است.

3ـ با توجه به ارتباطاتى که بین علوم و بخصوص میان علوم و فلسفه، وجود دارد و فلسفه عهده دار اثبات بسیارى از اصول موضوعه علوم مى باشد، رابطه دیگرى بین علوم و دین از راه فلسفه و انسان شناسى دینى، برقرار مى شود و دین، با ارائه مبادى تصدیقى و اصول موضوعه خاصى که متناسب با جهان بینى الهى است در نظریه هاى علوم، اثر مى گذارد. مثلاً دانشمندى که معتقد به خدا و تدبیر حکیمانه اوست و اعتقاد به جهان غیب و ماوراء طبیعت و روح مجرّد و حیات ابدى و مختار بودن انسان دارد، نظریه هاى ماتریالیستى و جبرگرایانه را در روان شناسى و جامعه شناسى و سایر علوم انسانى نمى پذیرد و به جاى آنهانظریه هاى موافق با جهان بینى الهى و انسان شناسى دینى را بر مى گزیند.

از سوى دیگر، همین علومى که اصول موضوعه خود را از فلسفه مى گیرند به نوبه خود اصول و قواعدى را در اختیار علوم و فنون کاربردى و دستورى قرار مى دهند، چنانکه قواعد روان شناسى و جامعه شناسى، مورد استفاده علوم تربیتى و مدیریت، قرار مى گیرد و طبعاً آثارى را که از فلسفه دین دریافت داشته اند به علوم کاربردى، منتقل مى کنند.



خرید و دانلود  علم اسلامی،مدیریت اسلامی 10ص