دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد شاخص های بهای عمده فروشی 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

شاخص های بهای عمده فروشی

بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، شاخص بهای عمده فروشی را محاسبه و به صورت ماهانه منتشر می کند. شاخص بهای عمده فروشی کالا در ایران، یکی از انواع شاخصهای قیمت است که به عنوان ابزاری برای سنجش تغییرات متغیرهای اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد. این شاخص، قیمت کالاها را در سطح عمده فروشی نشان می دهد.

طبقه بندی گروههای اصلی

برای مجاسبه شاخص قیمت عمده فروشی کالاها- همانند دیگر شاخصهای قیمت- از فرمولی استفاده می کنند که در بیشتر کشورها رایج است و آن را فرمول شاخص قیمت لاسپیرز می نامند. که معمولاً هر 5 سال یک بار، یا اگر واقعه مهم اقتصادی رخ دهد، زودتر از 5 سال تعیین می شود و بر مبنای عدد 100 اعلام می گردد. در ایران، آخرین سال پایه برای محاسبه شاخص بهای عمده فروشی، سال 1369 انتخاب شده است. در این سال، جمعاً 432 قلم کالا که در اقتصاد کشور اهمیت زیادی داشته و مورد داد و ستد قرار می‌گرفت، در سه گروه عمده، به شرح زیر، انتخاب گردیده است.

ارزش هر یک از سه گروه فوق در سال پایه محاسبه شده و مبنای ضریب اهمیت هر یک از گروهها قرار گرفته است. ضریب اهمیت، عبارت است از نسبت ارزش تولید یا فروش هر کالا به کل ارزش تولید یا فروش مجموعه کالاها در سال پایه (1369). هر ماه قیمت کالاها در سه گروه یاد شده را گردآوری می نمایند و در محاسبه این شاخص به کار می گیرند.

طبقه بندی گروههای فرعی

طبقه بندی کالاها در شاخص بهای عمده فروشی، طبق جزوه منتشر شده از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، بر اساس طبقه بندی بین المللی استاندارد بازرگانی کالاها توسط سازمان ملل متحد است(ISIC) و در بیشتر کشورها اعمال می گردد. طبق این طبقه بندی، کالاها در هشت گروه فرعی طبقه بندی گردیده اند که در زیر، به عناوین و همچنین ضریب اهمیت هر گروه در سال پایه اشاره شده است:

نحوه قیمتگیری

همان طور که اشاره کردیم برای محاسبه این شاخص، قیمت ماهانه کالاها به صورت میانگین از سطح کشور یا مراکز تولید و توزیع اخذ و به ادارة‌تحقیقات و مطالعات آماری بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در مرکز اعلام می گردد. چگونگی قیمتگیری توسط این اداره به شرح زیر است:

قیمت محصولات کشاورزی از عمده فروشان

قیمت محصولات صنعتی در محل کارخانه

قیمت محصولات معدنی در محل معدن

کالاهای وارداتی به قیمت فروش در بنادر مرزی کشور

متوسط قیمتهای گردآوری شده هر کالا در هر ماه به متوسط قیمت مشابه آن در ماه قبل تقسیم و در عدد 100 ضرب و نتیجه در ضریبهای اهمیت جاری آنها ضرب می گردد تا ارزش تولید، واردات یا صادرات کالاها در ماه جاری به دست آید. از



خرید و دانلود تحقیق در مورد شاخص های بهای عمده فروشی 12 ص


آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است 46 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

             آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است؟

 

 

بهائیان بر این باور استوارند که دیانت بهائی از ایران برخاسته و دینی ایرانی است ولی جهان شمول است، تعالیمش مردم و گروه خاصی را در نظر ندارد، هدفش برتری یک نژاد و کشور نیست بلکه خواستار دنیائی است که همهء انسان‌ها، با هر دین و باوری، در آن با بهروزی و خوشبختی زیست نمایند.

با این تفکّر باید به بی خبری برخی از هم‌وطنان اندوه خورد وقتی می‌گویند دین بهائی به خاطر سابقهء اسلامی بنیان‌گزارانش و داشتن آثاری به زبان عربی، دینی ایرانی نیست بلکه دنبالهء دین اسلام و در ردیف دیگر ادیان سامی است.

این ادعا یکی دو ماه پیش در یک برنامه‌ء تلویزیونی که از امریکا پخش می‌شد و شامل مناظره‌ای بین نمایندگان سه دیانت اسلام، بهائی و زردشتی بود تکرار گردید. در این برنامه آقای هومر آبرامیان، شخصی که از جامعهء زردشتی دعوت داشت، گفته بود که دین بهائی را یک دین ایرانی نمی‌داند زیرا بنیان‌گزارانش از آیین اسلام بوده‌اند و بخشی از آثار ایشان به زبان عربی است.  

من این برنامه را ندیدم و نمی‌دانم پاسخ دکتر افنانی - که معمولا میهمان چنین برنامه‌هایی است - به این ادعا چه بوده. ولی با بردباری و ملایمتی که از او سراغ دارم بعید می‌دانم در پاسخ گفته باشد اگر بنیان‌گزاران دین بهائی، که یکی شیرازی و دیگری از مازندران بودند نتوانند دینی ایرانی بیاورند آیا باید منتظر باشیم یک چینی یا کلمبیایی به آوردن دینی از ایران برخیزد؟

بر اساس استدلال آقای آبرامیان، که از قوم کهن آشوریان ایران، و ظاهراً از مسیحیت به دیانت زردشتی گرائیده‌اند، می‌توان تصور نمود که ایشان هفتاد میلیون مردم ایران را نیز ایرانی نمی‌دانند زیرا مسلمانند، به آداب اسلام عربی پای‌بندند، بسیاری از ایشان هر روزه پنج بار نماز به زبان عربی می‌خوانند و قانون و روش زندگانیشان بر اساس قرآن عربی است که در عربستان سعودی توسط پیامبری عرب تبار آن هم چهارده قرن پیش نازل شده  است.

به دیگر اقلیت‌های قومی و دینی ایران که هر یک به باوری پای‌بند هستند و برخی لهجه و زبان مخصوص خود را دارند نمی‌پردازیم و تصمیم اینکه آنان ایرانی هستند یا نه، به آقای آبرامیان و هم‌فکرانشان وا‌می‌گذاریم.

 

زبان پیامبر ایرانی چه باید باشد؟

 

ادعای آقای آبرامیان و جمعی دیگر که دربارهء دیانت بهائی به چنین داوری می‌پردازند پرسشی پیش می‌آورد و آن اینکه پیامبری که از ایران بر می‌خیزد باید به فارسی سخن گوید یا به زبان اوستایی که زبان آثار مقدس زردشتی دین کهن ایران است.  

فارسی امروز دارای انبوهی از لغات  عربی است و اگر بخواهیم به آن زبان دربارهء دین و مفاهیم ماوراءالطبیعه چیزی بنویسیم ناچار نوشتهء ما با زبان روزنامه‌ای فرق خواهد داشت. و واژه‌های عربی آن به ضرورت افزونی خواهد گرفت. زیرا دین و فلسفه و علم هر یک زبان و لحن گفتار مخصوص خود را می‌طلبد. اگر هم بخواهیم فارسی را از واژه‌های عربی بپیراییم آنگاه باید مثل کسروی و دیگران به اختراع واژه‌های تازه بپردازیم و زبانی مصنوعی ارائه داریم که آن نیز برای همگان قابل فهم نیست.

 فارسی از زبان پهلوی رایج در دوران ساسانیان می‌آید، و پهلوی با زبان اوستایی که زبان آثار زردشتی است ارتباطی ندارد. اما در زبان پهلوی نیز با مقادیری لغات آرامی، از  شاخهء زبان‌های سامی روبرو هستیم که با عربی از یک ریشه‌اند. یعنی آنجا نیز دوستان ناسیونالیست ضد عرب ما همین مشکل فارسی امروز را خواهند داشت.  

حال اگر به زبان اوستایی که از شاخهء شرقی زبان‌های ایرانی و ظاهرا زبان زردشت بوده بیاویزیم باید از این نکته غافل نباشیم که زبان اوستایی امروزه حتی مفهوم زردشتیان نیست. زبان اوستائی همان هنگام که در دورترین اعصار تاریخی همراه با قوم آریایی از نواحی جنوب شرقی روسیه کنونی و حدود دریاچه آرال به جنوب آمد زبانی مرده بود و فقط موبدان و مغان زردشتی آن را درک می‌کردند. امروز جز نیایش‌های زردشتی که در آتشکده‌ها، و یا در مراسم مخصوص، توسط موبدان خوانده می‌شود تصور نمی‌رود دیگر زردشتیان با متون اوستایی انس و الفتی داشته باشند. از یک قرن پیش با کوشش دانشمندان زبان شناس غرب و دانشمندان پارسی هند، و با بهره‌‌گیری از زبان سانسکریت (خواهر زبان اوستایی)، متون اوستا و گات‌ها (سروده‌های منتسب به خود زردشت) به زبان‌های گوناگون برگردانده‌ شد. ولی هیچ یک از مترجمین این آثار نمی‌توانند ادعا نمایند مفهوم صحیحی از آن به دست داده‌اند. سوای افتادگی‌های فراوان در متون اصلی، معنای بسیاری از  واژه‌ها شناخته نیست (به ویژه در گات‌ها، که لهجه‌ای کهن‌تر از اوستائی است)، و نمی‌توان دو ترجمه یافت که با هم تا حدّی یکسان باشند. ترجمه‌های فارسی این متون توسط ایرانیان بیش از آنکه حاصل دانش اوستایی ایشان باشد بر ترجمه‌های آنچنانی انگلیسی یا فرانسه، و اغلب همراه با تصورات آرمانی مترجم از آیین زردشت تکیه دارد.

حتی اگر فرض را بر این نهیم که پیامبر ایرانی با یک معجزه  بتواند به اوستایی سخن گوید مشکل بعدی ما مخاطبان او یعنی مردم  ایران هستند که به هیچ وجه به  معنای سخنان پیامبر پی نخواهند برد. آیا هدف پیامبر زنده کردن زبانی مرده است یا آوردن رهنمودهایی برای بشریّت؟ چه حاصل که بهترین درس‌های زندگی مانند رازی سر به مُهر، تا ابد در متون زبانی که قابل فهم نیست مدفون بماند و ما دلخوش باشیم که پیامبرمان به زبان اصیلی از شاخهء ایرانی زبان‌های هندواروپایی سخن گفته است.

هدف ما از بیان این مطالب بحثی جدلی با هم‌میهنانی که با این دستاویزها (یا بهانه‌ها)  با دیانت بهائی  مخالفت می‌کنند نیست. بلکه با دادن این زمینهء تاریخی می‌خواهیم توجه ایشان را به این نکته جلب نماییم که در موضوع دین آنچه سزاوار توجه است زبان آثارش نیست بلکه مفهوم و معنای پیامی است که آن دین با خود دارد.

اما آثاری که از قلم بنیان‌گزاران دیانت بهائی صادر شده هم فارسی است (حتی برخی نزدیک به فارسی سره)، هم عربی است، و هم فارسی همراه با جملات و استعارات عربی که به اعتقاد بهائیان هر یک از زیبائی کلام و معنی هر دو بهره‌مند است.

از صدها اثر بهائی به  زبان فارسی که بگذریم، باید بدانیم در زمانی که این دیانت ظهور نمود، یعنی قرن نوزدهم، آشنایی طبقهء کتاب‌خوان و با سواد ایران با زبان عربی بیش از آن بود که امروز هست. فارسی و عربی قرن‌ها چنان در هم جوش خورده بود که در خواندن یک متن کسی توجه نمی‌کرد کجا زبان عوض شد و از فارسی به عربی و یا بر عکس از عربی به فارسی گرایید. بسیاری از آثار ادبی مشهور ایران از جمله شاهکار سعدی گلستان، زیبائیش در بکار بردن استادانه همین سبک است: "خطیبی کریه‌الصوت خود را خوش آواز پنداشتی و فریاد بیهده برداشتی گفتی نغیب غراب البیّن در پردهء الحان اوست یا آیت انّ انکرالاصوات در شان او." و یا در جای دیگر می‌فرماید: "عالِم ناپرهیزگار کوریست مشعله‌دار. یهدی به و هو لایهتدی." و از حافظ یاد کنیم:

"الا یا ایّهاالساقی ادر کأساً و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"1

 نه تنها زبان ادبی چنین بود بلکه زبان دینی ایران فقط عربی بود و اگر مطلبی دینی به فارسی نگاشته می‌شد از سندیّت و ارزش می‌افتاد.2 بسیاری از مخاطبان دیانت بهائی در ایران و عراق این دو زبان را به طور یکسان می‌دانستند. علماء و روحانیونی که در ابتدای ظهور دیانت بهائی به آن ایمان آوردند و به نوبهء خود آن را در میان تودهء مردم ایران رواج دادند، به زبان عربی و مفاهیم و مضامین دینی آن آشنائی کامل داشتند و برخی خود به آن زبان کتاب تالیف می‌نمودند. بنا بر این عجبی نیست که برای انتقال رهنمودها و تعالیم این دیانت به آن گروه، زبان مانوس دینی ایشان یعنی عربی به کار رفته باشد.

اما آنچه در این دیانت انقلابی و نو  بشمار می‌آید آنست که بنیان‌گزارانش با نگارش آثاری دینی به زبان فارسی و بیان اندیشه‌های خود به این زبان، دین را از انحصار ملّایان و عربی دانان در آوردند و برای توده‌های مردم قابل فهم ساختند. نه تنها به فارسی آثاری آوردند بلکه  به ترجمهء آثار عربی خود به فارسی پرداختند مانند کتاب بیان فارسی از قلم حضرت باب، و برخی آثار  که حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی آن را به فارسی نیز ترجمه فرموده‌اند.

در یک مطالعهء تطبیقی در آثار بهائی به عربی و فارسی می‌بینیم مهم آن نبوده که این آثار به چه زبانی گفته و نوشته شود، بلکه هدف آن بوده که پیام جدید هر چه زودتر و راحت‌تر به وسیلهء زبانی که با آن آشناتر هستند به آگاهی همهء مردم برسد. صدور بسیاری الواح از ساحت حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء به زبانی  نزدیک به فارسی سره، و یا با واژه‌های اندک عربی، که گیرندگان آن زردشتیان و پارسیان بوده‌اند، نشان این مدعا است. زبان در آثار بهائی چنین نقشی دارد نه آن که بخواهد نشان گرایش به سمت یا جهتی و یا طرفداری از یک زبان یا زبان دیگر باشد.  حضرت عبدالبهاء در این مورد می‌فرمایند:



خرید و دانلود  آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است 46 ص


حسابداری صنعتی بهای تمام شده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

حسابداری صنعتی ( بهای تمام شده )به زبان ساده

مقدمه :

حتماً تاکنون بارهاو بارها با این واژه برخورد داشته اید . به راستی حسابداری بهای تمام شده چیست ؟ چرا مدیران مالی سازمانها همواره سعی دارند تا خود را به مرحله ای برسانند که بتوانند از این شاخه از فن حسابداری استفاده نمایند ؟ آیا این درست است که بعضی میگویند به واقع نمیتوان حسابداری بهای تمام شده را به صورت کامل در شرکتهای ایرانی پیاده سازی نمود ؟

اینها سئوالاتی بودند که برای خود من نیز در زمان دانشجوئی وجود داشتند و حتی بعضی جزئیات هم اکنون هم برایم بی پاسخ مانده اند .

اکثر کارشناسان مالی ، حسابداری صنعتی را آنچنان که باید نمی شناسند و در مراکز آموزشی نیز دروس مربوط به آن ، علاوه بر آنکه تنها به صورت تئوری ارائه میگردد ، آنقدر حجیم و ثقیل مینماید که اکثر دانشجویان تنها به منظور کسب امتیاز قبولی دروس مربوط به این واحد را فرا میگیرند ، بطوریکه پس از گذشت چندماه از مطالعه این دروس از جوابگوئی به ساده ترین مسائل حسابداری صنعتی نیز عاجزند.

به راستی چرا ؟ آیا حسابداری بهای تمام شده واقعاً اینقدر پیچیده و دور از ذهن است که هرکسی توانائی انجام آن را نداشته باشد و یا اینکه آنرا بیش از آنچه که هست سنگین ، حجیم و تخصصی نشان داده اند ؟

اینها همه سئوالاتی است که هرکس ممکن است بنا به سلیقه ، دانش و هنر خود پاسخ متفاوتی به آن بدهد . ولی من امیدوارم شما خواننده گرامی بتوانید پس از مطالعه آنچه که سعی میشود در ادامه جهت معرفی این شاخه از فن حسابداری به صورت بسیار ساده بیان گردد ، پاسخی درخور برای سئوالات فوق که لااقل خودتان را راضی کند ، داشته باشید .

منظور از حسابداری صنعتی(بهای تمام شده)چیست؟

حسابداری صنعتی شاخه ای از هنر و فن حسابداری است که وظیفه جمع آوری اطلاعات مربوط به عوامل هزینه و محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات را بر عهده داشته و با تجزیه و تحلیل و بررسی گزارشها و راههای تولید ، روشهای کاهش بهای تمام شده تولیدات و خدمات را ارائه می نماید .

اهمیت حسابداری بهای تمام شده :

حسابداری صنعتی که گاهی اوقات به حسابداری مدیریت نیز مشهور است باید به عنوان یک بازوی قوی در اختیار مدیریت در ارتباط با برنامه ریزی و کنترل فعالیتها تلقی گردد. در حقیقت حسابداری صنعتی مدیر را با ابزار حسابداری مورد نیاز جهت برنامه ریزی ، کنترل و ارزیابی عملیاتی مجهز میکند .

مدیریت با استفاده از حسابداری صنعتی ، بهای تمام شده تولیدات را محاسبه میکند و کنترل خود را برروی هزینه های مواد ، دستمزد و سایر هزینه های تولید اعمال میکند . مدیران اگر گزارشات دقیق و صحیحی از عوامل هزینه نداشته باشند در تصمیم گیری خود در راستای افزایش بهره وری و تولید یا دیگر تصمیم گیریهای اساسی خود با مشکل مواجه خواهند شد .

کاربرد و وظایف حسابداری بهای تمام شده :

گاهی تصور میشود کاربرد حسابداری صنعتی و بهای تمام شده تنها محدود به کارخانجات و صنایع تولیدی بزرگ می باشد. هرچند شاید شاخص ترین کاربرد آن در این جهت باشد ، ولی سایر مؤسسات نیز از این حسابداری بهره برده و از روشهای حسابداری بهای تمام شده در شرکتهای بیمه ، بانکها ، شرکتهای حمل و نقل و هواپیمائی ، دانشگاهها و بیمارستانها در جهت کارائی و کسب سود بیشتر استفاده میگردد . برای مثال در ساده ترین حالت شرکت های حمل و نقل همواره سعی در محاسبه و تعیین قیمت تمام شده و هزینه حمل یک واحد کالا و یا یک نفر مسافر را دارند .

و اما بطور کلی میتوان وظایف زیر را برای حسابداری بهای تمام شده منظور کرد :

پیش بینی و برآورد هزینه های یک دوره.

جمع آوری ، تفکیک و تسهیم هزینه های تولید.

ارزیابی و قیمت گذاری محصولات .

یاری مدیران در جهت انتخاب بهترین راه حل ممکن.

کنترل هزینه ها و کاهش آن تا حداقل ممکن و منطقی.

یاری مدیران در جهت برنامه ریزی بهتر و اجرای آن .

تفاوت حسابداری بهای تمام شده (مدیریت) با حسابداری مالی :

حسابداری صنعتی ، اساساً دانشی است که دارای خصوصیت دوگانه است . از طرفی دارای ویژگی حسابداری مالی است و از این نظر به حسابداری مالی کمک میکند تا بتواند قیمت تمام شده کالای فروش رفته یا خدمت انجام شده را محاسبه و سود وزیان دوره مالی را تعیین نماید و از طرف دیگر دارای طبیعت حسابداری مدیریت است و با اطلاعاتی که محیا می نماید ، مدیریت را در برنامه ریزی ، کنترل ، ارزیابی عملکرد و تصمیم گیری کمک میکند و از این نظر از مهمترین ابزار مدیریت به شمار میرود.

حسابداری صنعتی مجموعه رویه روالهای منظم برای ثبت و گزارش قیمت تمام شده کالای ساخته شده و خدمات انجام شده در کل و جزئیات این سیستم شامل روشهائی برای تشخیص ، طبقه بندی ، تخصیص ، جمع آوری و گزارش هزینه های تولیدو مقایسه آن با هزینه های از پیش تعیین شده و استاندارد است .

حسابداری صنعتی حلقه اتصال دو حسابداری مالی و مدیریت است .

و اما تفاوتهای حسابداری مدیریت با حسابداری مالی :

1 – از نظر استفاده کنندگان اطلاعات ، استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری مدیریت ، افراد و مدیران درون سازمان هستند ولی در حسابداری مالی علاوه بر درون سازمان ، گروههای ذینفع و علاقمند خارجی مانند رقبا و موسسات مالی و اعتباری و بانکها نیز از اطلاعات حسابداری مالی استفاده مینمایند.



خرید و دانلود  حسابداری صنعتی بهای تمام شده


تحقیق در مورد مدیریت بهای تمام شده 40 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 39 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

به نام خدا

عنوان مقاله

مدیریت بهای تمام شده هدف

تهیه کننده

الله وردی حسن زادگان

فهرست مطالب

مرحله اول: مقدمه

مرحله دوم : تاریخچه

مرحله سوم : مراحل پنجگانه در اجرای

مدیریت بهای تمام شده

مقدمه

مدیریت بهای تمام شده هدف، به فرایند منظم برنامه ریزی عرضه کالا و خدمات، قیمـت گذاری، تعیین هزینه های چالش انگیز هدف و ترغیب کارکنان به بررسی مداوم راهکارهای منطقی کاهش هزینه هــا اطلاق می شود. براساس مدیریت بهای تمام شده هدف، هر سازمانی به دنبال ایجاد توازن میان کیفیت و کارایی محصول خود با قیمتهایی است که هم نیازهای مشتری و هم سودآوری سازمان را تامین کند.

برخلاف نظامهای سنتی مدیریت بهای تمام شده، که عمدتاً عوامل درونی را مورد توجه قرار می دهند، کانون توجه مدیریت بهای تمام شده هدف، عوامل بیرونی و بازار هدایت شده است . به ویژه اینکه در مدیریت بهای تمام شده هدف، هـمواره اولویت با مشتری است و سازمانهایی که ایـــــــن واقعیت را درنظر نمی گیرند، خود را به ورطه مخاطره می اندازنــد. درواقع برای شرکتهایی که در پی جلب مشتری هستند، رقیب کسی است که اهمیت توجه به خواسته های مشتری (و شاید حتی فراتر از آن) را در رابطه با طراحی و تولید محصولات مرغـوب، کارا و کم هزینـه، به خوبی درک مــی کند.

در مدیریت بهای تمام شده هدف، اعتقاد براین است که کیفیت، کارایی و بهای تمام شده یک کالا یا خدمت، تا حد زیادی به هنگام طراحی تعیین می شود و با نهایی شدن طرح، کمتر می توان برای اصلاح هریک از عناصر سه گانه فوق کاری انجام داد. برای مثال طرح تفصیلی برای تولید یک دوربین عکاسی، انواع مختلف آن (دیجیتالی یا غیردیجیتالی)، کیفیت مواد مصرف شده (عدسی های دارای دقت تراش نسبتاً زیاد یا کم) و یا نوع فناوری تولید (کنترل فعالیتها به کمک رایانه یا کارکنان) را شامل می شود. بدین ترتیب به راحتی می توان مشاهده کرد که چگونه ویژگیهای مذکور، ضمن تحت تاثیر قراردادن قابلیتهای متعدد دوربین (مانند کارایی) و اعتبار و عملکرد آن (مانند کیفیت)، به طور قابل ملاحظه ای بر بهای تمام شده نهایی دوربین نیز تاثیر می گذارند. درواقع این یک اصل پذیرفته شده است که 80 درصد از بهای تمام شده نهایی یک محصول پس از ترک میز طراحی، به هیچ عنوان قابل تغییر نخواهد بود. حتی فعالیتهای گروهی انجام شده برای تواناسازی کارکنان، استفاده از سیستم کانبان(1) و یا انجام تعمیرات پیشگیرانه در رابطه با ماشین آلات و تجهیزات و امثالهم، در آغاز فرآیند تولید، در حد بسیار محدودی می توانند بهای تمام شده محصول را تحت تاثیر قرار دهند.

اگرچه مدیریت بهای تمام شده هدفTARGET COST MANAGEMENT، غالباً با تولیدکنندگان کالا سروکار دارد، لکن در شرکتهای خدماتی نیز قابل اجراست. لذا ضرورت دارد که شرکتهای مذکور برنامه زمانبندی ارائه خدمات جدید را با دقت بیشتری طرح ریزی و تضمین کنند که بین ویژگیها و مشخصه های خاص خدمت جدید و ارزش مورد انتظار مشتری تناسب وجود دارد. اندیشه ایجاد تعادل و توازن میان بهای تمام شده یک خدمت با کیفیت و کارایی آن، در موسسات خدماتی نیز به خوبی قابل اجراست.

تاریخچه مدیریت بهای تمام شده هدف

دستاوردهای نسبتاً جدیدی که در رابطه با مدیریت بهای تمام شده هدف، در متون علمی و دانشگاهی انعکاس یافته، دلالت بر آن دارد که سیر تکاملی این واژه به درستی نشان داده نشده است. حتی پیش از آنکه متون علمی اواخر



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدیریت بهای تمام شده 40 ص


تحقیق درباره آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

             آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است؟

 

 

بهائیان بر این باور استوارند که دیانت بهائی از ایران برخاسته و دینی ایرانی است ولی جهان شمول است، تعالیمش مردم و گروه خاصی را در نظر ندارد، هدفش برتری یک نژاد و کشور نیست بلکه خواستار دنیائی است که همهء انسان‌ها، با هر دین و باوری، در آن با بهروزی و خوشبختی زیست نمایند.

با این تفکّر باید به بی خبری برخی از هم‌وطنان اندوه خورد وقتی می‌گویند دین بهائی به خاطر سابقهء اسلامی بنیان‌گزارانش و داشتن آثاری به زبان عربی، دینی ایرانی نیست بلکه دنبالهء دین اسلام و در ردیف دیگر ادیان سامی است.

این ادعا یکی دو ماه پیش در یک برنامه‌ء تلویزیونی که از امریکا پخش می‌شد و شامل مناظره‌ای بین نمایندگان سه دیانت اسلام، بهائی و زردشتی بود تکرار گردید. در این برنامه آقای هومر آبرامیان، شخصی که از جامعهء زردشتی دعوت داشت، گفته بود که دین بهائی را یک دین ایرانی نمی‌داند زیرا بنیان‌گزارانش از آیین اسلام بوده‌اند و بخشی از آثار ایشان به زبان عربی است.  

من این برنامه را ندیدم و نمی‌دانم پاسخ دکتر افنانی - که معمولا میهمان چنین برنامه‌هایی است - به این ادعا چه بوده. ولی با بردباری و ملایمتی که از او سراغ دارم بعید می‌دانم در پاسخ گفته باشد اگر بنیان‌گزاران دین بهائی، که یکی شیرازی و دیگری از مازندران بودند نتوانند دینی ایرانی بیاورند آیا باید منتظر باشیم یک چینی یا کلمبیایی به آوردن دینی از ایران برخیزد؟

بر اساس استدلال آقای آبرامیان، که از قوم کهن آشوریان ایران، و ظاهراً از مسیحیت به دیانت زردشتی گرائیده‌اند، می‌توان تصور نمود که ایشان هفتاد میلیون مردم ایران را نیز ایرانی نمی‌دانند زیرا مسلمانند، به آداب اسلام عربی پای‌بندند، بسیاری از ایشان هر روزه پنج بار نماز به زبان عربی می‌خوانند و قانون و روش زندگانیشان بر اساس قرآن عربی است که در عربستان سعودی توسط پیامبری عرب تبار آن هم چهارده قرن پیش نازل شده  است.

به دیگر اقلیت‌های قومی و دینی ایران که هر یک به باوری پای‌بند هستند و برخی لهجه و زبان مخصوص خود را دارند نمی‌پردازیم و تصمیم اینکه آنان ایرانی هستند یا نه، به آقای آبرامیان و هم‌فکرانشان وا‌می‌گذاریم.

 

زبان پیامبر ایرانی چه باید باشد؟

 

ادعای آقای آبرامیان و جمعی دیگر که دربارهء دیانت بهائی به چنین داوری می‌پردازند پرسشی پیش می‌آورد و آن اینکه پیامبری که از ایران بر می‌خیزد باید به فارسی سخن گوید یا به زبان اوستایی که زبان آثار مقدس زردشتی دین کهن ایران است.  

فارسی امروز دارای انبوهی از لغات  عربی است و اگر بخواهیم به آن زبان دربارهء دین و مفاهیم ماوراءالطبیعه چیزی بنویسیم ناچار نوشتهء ما با زبان روزنامه‌ای فرق خواهد داشت. و واژه‌های عربی آن به ضرورت افزونی خواهد گرفت. زیرا دین و فلسفه و علم هر یک زبان و لحن گفتار مخصوص خود را می‌طلبد. اگر هم بخواهیم فارسی را از واژه‌های عربی بپیراییم آنگاه باید مثل کسروی و دیگران به اختراع واژه‌های تازه بپردازیم و زبانی مصنوعی ارائه داریم که آن نیز برای همگان قابل فهم نیست.

 فارسی از زبان پهلوی رایج در دوران ساسانیان می‌آید، و پهلوی با زبان اوستایی که زبان آثار زردشتی است ارتباطی ندارد. اما در زبان پهلوی نیز با مقادیری لغات آرامی، از  شاخهء زبان‌های سامی روبرو هستیم که با عربی از یک ریشه‌اند. یعنی آنجا نیز دوستان ناسیونالیست ضد عرب ما همین مشکل فارسی امروز را خواهند داشت.  

حال اگر به زبان اوستایی که از شاخهء شرقی زبان‌های ایرانی و ظاهرا زبان زردشت بوده بیاویزیم باید از این نکته غافل نباشیم که زبان اوستایی امروزه حتی مفهوم زردشتیان نیست. زبان اوستائی همان هنگام که در دورترین اعصار تاریخی همراه با قوم آریایی از نواحی جنوب شرقی روسیه کنونی و حدود دریاچه آرال به جنوب آمد زبانی مرده بود و فقط موبدان و مغان زردشتی آن را درک می‌کردند. امروز جز نیایش‌های زردشتی که در آتشکده‌ها، و یا در مراسم مخصوص، توسط موبدان خوانده می‌شود تصور نمی‌رود دیگر زردشتیان با متون اوستایی انس و الفتی داشته باشند. از یک قرن پیش با کوشش دانشمندان زبان شناس غرب و دانشمندان پارسی هند، و با بهره‌‌گیری از زبان سانسکریت (خواهر زبان اوستایی)، متون اوستا و گات‌ها (سروده‌های منتسب به خود زردشت) به زبان‌های گوناگون برگردانده‌ شد. ولی هیچ یک از مترجمین این آثار نمی‌توانند ادعا نمایند مفهوم صحیحی از آن به دست داده‌اند. سوای افتادگی‌های فراوان در متون اصلی، معنای بسیاری از  واژه‌ها شناخته نیست (به ویژه در گات‌ها، که لهجه‌ای کهن‌تر از اوستائی است)، و نمی‌توان دو ترجمه یافت که با هم تا حدّی یکسان باشند. ترجمه‌های فارسی این متون توسط ایرانیان بیش از آنکه حاصل دانش اوستایی ایشان باشد بر ترجمه‌های آنچنانی انگلیسی یا فرانسه، و اغلب همراه با تصورات آرمانی مترجم از آیین زردشت تکیه دارد.

حتی اگر فرض را بر این نهیم که پیامبر ایرانی با یک معجزه  بتواند به اوستایی سخن گوید مشکل بعدی ما مخاطبان او یعنی مردم  ایران هستند که به هیچ وجه به  معنای سخنان پیامبر پی نخواهند برد. آیا هدف پیامبر زنده کردن زبانی مرده است یا آوردن رهنمودهایی برای بشریّت؟ چه حاصل که بهترین درس‌های زندگی مانند رازی سر به مُهر، تا ابد در متون زبانی که قابل فهم نیست مدفون بماند و ما دلخوش باشیم که پیامبرمان به زبان اصیلی از شاخهء ایرانی زبان‌های هندواروپایی سخن گفته است.

هدف ما از بیان این مطالب بحثی جدلی با هم‌میهنانی که با این دستاویزها (یا بهانه‌ها)  با دیانت بهائی  مخالفت می‌کنند نیست. بلکه با دادن این زمینهء تاریخی می‌خواهیم توجه ایشان را به این نکته جلب نماییم که در موضوع دین آنچه سزاوار توجه است زبان آثارش نیست بلکه مفهوم و معنای پیامی است که آن دین با خود دارد.

اما آثاری که از قلم بنیان‌گزاران دیانت بهائی صادر شده هم فارسی است (حتی برخی نزدیک به فارسی سره)، هم عربی است، و هم فارسی همراه با جملات و استعارات عربی که به اعتقاد بهائیان هر یک از زیبائی کلام و معنی هر دو بهره‌مند است.

از صدها اثر بهائی به  زبان فارسی که بگذریم، باید بدانیم در زمانی که این دیانت ظهور نمود، یعنی قرن نوزدهم، آشنایی طبقهء کتاب‌خوان و با سواد ایران با زبان عربی بیش از آن بود که امروز هست. فارسی و عربی قرن‌ها چنان در هم جوش خورده بود که در خواندن یک متن کسی توجه نمی‌کرد کجا زبان عوض شد و از فارسی به عربی و یا بر عکس از عربی به فارسی گرایید. بسیاری از آثار ادبی مشهور ایران از جمله شاهکار سعدی گلستان، زیبائیش در بکار بردن استادانه همین سبک است: "خطیبی کریه‌الصوت خود را خوش آواز پنداشتی و فریاد بیهده برداشتی گفتی نغیب غراب البیّن در پردهء الحان اوست یا آیت انّ انکرالاصوات در شان او." و یا در جای دیگر می‌فرماید: "عالِم ناپرهیزگار کوریست مشعله‌دار. یهدی به و هو لایهتدی." و از حافظ یاد کنیم:

"الا یا ایّهاالساقی ادر کأساً و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"1

 نه تنها زبان ادبی چنین بود بلکه زبان دینی ایران فقط عربی بود و اگر مطلبی دینی به فارسی نگاشته می‌شد از سندیّت و ارزش می‌افتاد.2 بسیاری از مخاطبان دیانت بهائی در ایران و عراق این دو زبان را به طور یکسان می‌دانستند. علماء و روحانیونی که در ابتدای ظهور دیانت بهائی به آن ایمان آوردند و به نوبهء خود آن را در میان تودهء مردم ایران رواج دادند، به زبان عربی و مفاهیم و مضامین دینی آن آشنائی کامل داشتند و برخی خود به آن زبان کتاب تالیف می‌نمودند. بنا بر این عجبی نیست که برای انتقال رهنمودها و تعالیم این دیانت به آن گروه، زبان مانوس دینی ایشان یعنی عربی به کار رفته باشد.

اما آنچه در این دیانت انقلابی و نو  بشمار می‌آید آنست که بنیان‌گزارانش با نگارش آثاری دینی به زبان فارسی و بیان اندیشه‌های خود به این زبان، دین را از انحصار ملّایان و عربی دانان در آوردند و برای توده‌های مردم قابل فهم ساختند. نه تنها به فارسی آثاری آوردند بلکه  به ترجمهء آثار عربی خود به فارسی پرداختند مانند کتاب بیان فارسی از قلم حضرت باب، و برخی آثار  که حضرت بهاءالله شارع دیانت بهائی آن را به فارسی نیز ترجمه فرموده‌اند.

در یک مطالعهء تطبیقی در آثار بهائی به عربی و فارسی می‌بینیم مهم آن نبوده که این آثار به چه زبانی گفته و نوشته شود، بلکه هدف آن بوده که پیام جدید هر چه زودتر و راحت‌تر به وسیلهء زبانی که با آن آشناتر هستند به آگاهی همهء مردم برسد. صدور بسیاری الواح از ساحت حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء به زبانی  نزدیک به فارسی سره، و یا با واژه‌های اندک عربی، که گیرندگان آن زردشتیان و پارسیان بوده‌اند، نشان این مدعا است. زبان در آثار بهائی چنین نقشی دارد نه آن که بخواهد نشان گرایش به سمت یا جهتی و یا طرفداری از یک زبان یا زبان دیگر باشد.  حضرت عبدالبهاء در این مورد می‌فرمایند:



خرید و دانلود تحقیق درباره آیا دیانت بهائی دینی ایرانی است