لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
ریشه تاریخی ضرب المثل «از کیسه خلیفه می بخشد»
ریشه تاریخی ضرب المثل قوز بالا قوز
ریشه تاریخی ضرب المثل چیزی که عیان است...
ریشه تاریخی ضرب المثل آتش بیار معرکه
ریشه تاریخی ضرب المثل آب زیر کاه
هر گاه کسی از کیسه دیگری بخشندگی کند و یا از بیت المال عمومی گشاده بازی نماید، عبارت مثلی بالا را مورد استفاده و استناد قرار داده، اصطلاحاً می گویند: «فلانی از کیسه خلیفه می بخشد».
اکنون ببینیم این خلیفه که بود و چه کسی از کیسه وی بخشندگی کرده که به صورت ضرب المثل درآمده است:
عبدالملک بن صالح از امرا و بزرگان خاندان بنی عباس بود و روزگاری دراز در این دنیا بزیست و دوران خلافت هادی، هارون الرشید و امین را درک کرد. مردی فاضل و دانشمند و پرهیزگار و در فن خطابت افصح زمان بود. چشمانی نافذ و رفتاری متین و موقر داشت؛ به قسمی که مهابت و صلابتش تمام رجال دارالخلافه و حتی خلیفه وقت را تحت تأثیر قرار می داد. به علاوه چون از معمرین خاندان بنی عباس بود، خلفای وقت در او به دیده احترام می نگریستند.
به سال 169 هجری به فرمان هادی خلیفه وقت، حکومت و امارت موصل را داشت. ولی پس از دو سال یعنی در زمان خلافت هارون الرشید، بر اثر سعایت ساعیان از حکومت برکنار و در بغداد منزوی و خانه نشین شد. چون دستی گشاده داشت پس از چندی مقروض گردید. ارباب قدرت و توانگران بغداد افتخار می کردند که عبدالملک از آنان چیزی بخواهد، ولی عزت نفس و استغنای طبع عبدالملک مانع از آن بود از هر مقامی استمداد و طلب مال کند. از طرف دیگر چون از طبع بلند و جود و سخای ابوالفضل جعفر بن یحیی بن خالد برمکی معروف به جعفر برمکی وزیر مقتدر هارون الرشید آگاهی داشت و به علاوه می دانست که جعفر مردی فصیح و بلیغ و دانشمند است و قدر فضلا را بهتر می داند و مقدم آنان را گرامیتر می شمارد؛ پس نیمه شبی که بغداد و بغدادیان در خواب و خاموشی بودند، با چهره و روی بسته و ناشناس راه خانه جعفر را در پیش گرفت و اجازه دخول خواست. اتفاقاً در آن شب جعفر برمکی با جمعی از خواص و محارم من جمله شاعر و موسیقی دان بی نظیر زمان، اسحاق موصلی بزم شرابی ترتیب داده بود، و با حضور مغنیان و مطربان شب زنده داری می کرد. در این اثنا پیشخدمت مخصوص، سر در گوش جعفر کرد و گفت: «عبدالملک بر در سرای است و اجازه حضور می طلبد». از قضا جعفر برمکی دوست صمیمی و محرمی به نام عبدالملک داشت که غالب اوقات فراغت را در مصاحبتش می گذرانید.
در این موقع به گمان آنکه این همان عبدالملک است نه عبدالملک صالح، فرمان داد او را داخل کنند. عبدالملک صالح بی گمان وارد شد و جعفر برمکی چون آن پیرمرد متقی و دانشمند را در مقابل دید به اشتباه خود پی برده چنان منقلب شد و از جای خویش جستن کرد که «میگساران، جام باده بریختند و گلعذاران، پشت پرده گریختند، دست از چنگ و رباب برداشتند و رامشگران پا به فرار گذاشتند». جعفر خواست دستور دهد بساط شراب را از نظر عبدالملک پنهان دارند؛ ولی دیگر دیر شده کار از کار گذشته بود. حیران و سراسیمه بر سرپای ایستاد و زبانش بند آمد. نمیدانست چه بگوید و چگونه عذر تقصیر بخواهد. عبدالملک چون پریشانحالی جعفر بدید، بسائقه آزاد مردی و بزرگواری که خوی و منش نیکمردان عالم است، با خوشرویی در کنار بزم نشست و فرمان داد مغنیان بنوازند و ساقیان لعل فام، جام شراب در گردش آورند. جعفر چون آنهمه بزرگمردی از عبدالملک صالح دید بیش از پیش خجل و شرمنده گردیده، پس از ساعتی اشاره کرد بساط شراب را برچیدند و حضار مجلس (بجز اسحاق موصلی) همه را مرخص کرد. آنگاه بر دست و پای عبدالملک بوسه زده عرض کرد: «از اینکه بر من منت نهادی و بزرگواری فرمودی بی نهایت شرمنده و سپاسگزارم. اکنون در اختیار تو هستم و هر چه بفرمایی به جان خریدارم». عبدالملک پس از تمهید مقدمه ای گفت: «ای ابوالفضل، می دانی که سالهاست مورد بی مهری خلیفه واقع شده، خانه نشین شده ام. چون از مال و منال دنیا چیزی نیندوخته بودم، لذا اکنون محتاج و مقروض گردیده ام. اصالت خانوادگی و عزت نفس اجازه نداد به خانه دیگران روی آورم و از رجال و توانگران بغداد، که روزگاری به من محتاج بوده اند، استمداد کنم. ولی طبع بلند و خوی بزرگ منشی و بخشندگی تو که صرفاً اختصاص به ایرانیان پاک سرشت دارد مرا وادار کرد که پیش تو آیم و راز دل بگویم، چه می دانم اگر احیاناً نتوانی گره گشایی کنی بی گمان آنچه با تو در میان می گذارم سر به مهر مانده، در نزد دیگران بر ملا نخواهد شد. حقیقت این است که مبلغ ده هزار دینار مقروضم و ممری برای ادای دین ندارم».
جعفر بدون تأمل جواب داد: «قرض تو ادا گردید، دیگر چه می خواهی؟»
عبدالملک صالح گفت: «اکنون که به همت و جوانمردی تو قرض من مستهلک گردید، برای ادامه زندگی باید فکری بکنم، زیرا تأمین معاش آبرومندی برای آینده نکرده ام».
جعفر برمکی که طبعی بلند و بخشنده داشت، با گشاده رویی پاسخ داد: «مبلغ ده هزار دینار هم برای ادامه زندگی شرافتمندانه تو تأمین گردید، چه میدانم سفره گشاده داری و خوان کرم بزرگمردان باید مادام العمر گشاده و گسترده باشد. دیگر چه می فرمایی؟»
عبدالملک گفت: «هر چه خواستم دادی و دیگر محلی برای انجام تقاضای دیگری نمانده است».
جعفر با بی صبری جواب داد: «نه، امشب مرا به قدری شرمنده کردی که به پاس این گذشت و جوانمردی حاضرم همه چیز را در پیش پای تو نثار کنم. ای عبدالملک، اگر تو بزرگ خاندان بنی عباسی، من هم جعفر برمکی از دودمان ایرانیان پاک نژاد هستم. جعفر برای مال و منال دنیوی در پیشگاه نیکمردان ارج و مقداری قایل نیست. می دانم که سالها خانه نشین بودی و از بیکاری و گوشه نشینی رنج می بری، چنانچه شغل و مقامی هم مورد نظر باشد بخواه تا فرمانش را صادر کنم».
عبدالملک آه سوزناکی کشید و گفت: «راستش این است که پیر و سالمند شده ام و واپسین ایام عمر را می گذرانم. آرزو دارم اگر خلیفه موافقت فرماید به مدینه منوره بروم و بقیت عمر را در جوار مرقد مطهر حضرت رسول اکرم (ص) به سر برم».
جعفر گفت: «از فردا والی مدینه هستی تا از این رهگذر نگرانی نداشته باشی».
عبدالملک سر به زیر افکند و گفت: «از همت و جوانمردی تو صمیمانه تشکر می کنم و دیگر عرضی ندارم».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
Blu-ray چیست؟
معمولا با نام Blu-ray Disc معروف است و فرمت ساخت دیسکهای نوری نسل بعدی است.که به منظور ضبط و ذهیره حجم بسیار زیادی از داده و ویدیو ساخته شده است.با استفاده از این فرمت می توان تا 5 برابر مقادیر ی که با استفاده از تکنولوژی امروزی ،می توان بر روی یک DVD ذخیره کرد را تنها بر روی یک دیسک Blu-ray ذخیره ساختبا استفاده از تکنولوژی Blu-ray می توان تا 25 گیگا بایت را بر روی یک دیسک تک لایه و تا 50 گیگابایت را بر روی یک دیسک دو لایه ذخیره کرد .
Blue-ray Blue-Ray از رقبای تازه DVD است.
در رقابت اروپاییش HD DVD را شکست داد.
بیش از 1 میلیون نسخه فیلم دی وی دی Blue-ray در اروپا، که 73 درصد کل فروش فیلم های HD می باشد،به فروش رفته است.
فیلم های با کیفیت بسیار بالا در قالب Blue-ray رقیب خود یعنی قالب HD DVD را با 1 میلیون نسخه فروش و دارا بودن 73 درصد کل بازار ، به سختی شکست داده است. طبق گزارش ارائه شده، فیلم های با کیفیت بالا Blue-ray، در 1 میلیون نسخه فروش داشته اند و اگر دیسک های بازی پلی استیشن 3 را نیز حساب کنیم، این رقم به 21 میلیون نسخه می رسد.
HD DVD ساخته Toshiba Corp است در حالیکه Blue-ray از پشتیبانی سر سخت Sony Corp برخوردار است.
هنگامی که چندین سال پیش صحبت از دیسکهای نوری DVD به میان آمد . خیلی ها باور نمی کردندکه بتوان بر روی یک دیسک نوری چندین گیگابایت اطلاعات ذخیره کرد ولی بعد از آنکه دیسکهای دی وی دی به بازار آمد و تقریبا در دسترس همگن قرار گرفت این موضوع برای مردم عادی شد . اکنون با گذشت چندین سال از آن زمان شاهد ورود دیسکهای جدیدی به بازار هستیم که توانایی ذخیره اطلاعاتی در حدود چند برابر DVD را دارند و این موضوع به ما این نوید را می دهد که در آینده نه چندان دور ، شاهد ورود دیسکهایی با حجم فوق بالا و ویژگیهای دوچندان باشیم .
نام Blu-ray به چه معناست؟
کلمهBlu از نام تکنولوژی زیرساخت این اختراع مشتق شده است که لیزر آبی-بنفش(Blue-violet) رابرای خواندن و نوشتن داده بر روی دیسک به کار می گیرد و ray هم اشعه نوری است .طبق گفته شرکت های پیشتاز در این تکنولوژی نوشتن به صورت Blu-ray کاملا صحیح است و حرف e از آخر کلمه Blue عمدا نوشته نمی شودتا کلمه را به صورت یک آرم تجاری مخصوص ثبت کنند.همچنین کلمه اختصاری این تکنولوژی BD است نه BRD .
در سال 2002 ، دو شرکت سونی و فیلیپس بعد از مدتها همکاری در ساخت دیسکهای نوری ، تکنولوژی جدید که بر اساس اساس پرتوهای لیزر آبی کار می کند ، Blu-Ray و HD-DVD نامگذاری شده است .
با ظهور تکنولوژی Blu-Ray تحولی عظیم در دنیای دیسکهای نوری به وجود آمد و این تکنولوژی توانست به سرعت جای خود را در دنای دیسکهای نوری باز کند . دو شرکت سونی و فیلیپس با این تکنولوژی توانستند تحولی عظیم در دنیای دیسکهای نوری به وجود آورند که نتیجه آن ساخت دیسکهای با ظرفیت بالا بود .(دیسکهای Blu-Ray در سه ظرفیت مختلف به بازار عرضه می شوند ، این سه ظرفیت به ترتیب 23.3 گیگا بایت ، 25 گیگا بایت و 27 گیگا بایت است ظرفیت مذکور فقط مربو به یک لایه از دیسک Blu-ray است )
Blu-ray توسط شرکتهای پیشتاز در عرصه الکترونیک ،کامپیوتر جهان با همکاری تیمی ساخته شد اکنون این شرکتها با نام (Blu-ray Disc Association یا BDA) شناخته می شوند.تعداد اعضای BDA بیشتر از 170 شرکت است.هیئت رئیسه BDA شامل شرکتهای مشهور زیر است :
Apple Computer, Inc.Dell Inc.Hewlett Packard CompanyHitachi, Ltd.LG Electronics Inc.Matsushita Electric Industrial Co., Ltd.Mitsubishi Electric CorporationPioneer CorporationRoyal Philips ElectronicsSamsung Electronics Co., Ltd.Sharp CorporationSony CorporationSun Microsystems, Inc.TDK CorporationThomson MultimediaTwentieth Century FoxWalt Disney PicturesWarner Bros. Entertainment
فرمت های ساخت Blu-ray همانند CD , DVD فعلی است و در گستره وسیعی از فرمتهای ROM/R/RW ساخته می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زندگینامه ابوبکر
بدالله بن عثمان تیمی نام اصلی ابوبکر است که اهل سنت، او را خلیفه اول بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میدانند. پدرش ابوقحافه عثمان و مادرش ام الخیر سلمی نام داشت. ابوبکر در سال 571 یا 572 میلادی حدود سه سال پس از عام الفیل در مکه و در میان قبیله «تیم بن مره»، یکی از طوایف قریش، به دنیا آمد.
بنا به نوشته مورخان، ابوبکر پیش از اسلام به بازرگانی (در رشته بزازی) اشتغال داشت و مردی ثروتمند بود. برخی مورخان نیز گفتهاند وی کسب و کاری بی اهمیت داشته است. ابوبکر مدتی پس از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مسلمان شد. برجستهترین حادثه زندگی ابوبکر همراهی با پیامبر در هجرت به مدینه و پنهان شدن در غار ثور است.
وقتی پیامبر از طریق وحی از توطئه قتل خویش آگاه شد، تصمیم به هجرت به مدینه گرفت، که در ابتدای راه به ابوبکر برخورد، و به اتفاق او از مکه خارج شد.
در پی تعقیب مکیان، ابوبکر ترسیده بود اما پیامبر وی را آرام کرد. اهل سنت برای همراهی ابوبکر با پیامبر در هجرت به مدینه، به ویژه اقامت چند روز در غار ثور، اهمیت بسیار قائل شده اند.
اما مفسران شیعه و برخی از اهل سنت با توجه به جمله « لا تحزن » در آیه 40 سوره توبه ( که اشاره دارد به توصیه پیامبر به ابوبکر مبنی بر نترسیدن از چیزی) بر این باورند که این همراهی ابوبکر تصادفی بوده و با توجه به هراس و وحشت او، فضیلتی برای وی به شمار نمی آید.
وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و ابوبکر به قبا رسیدند، ابوبکر اصرار کرد بیدرنگ رهسپار شهر مدینه شوند ولی پیامبر مدتی برای رسیدن پسر عموی خود، علی بن ابی طالب، به انتظار نشست. این امر بر ابوبکر گران آمد، پیامبر را رها کرد و خود تنها به مدینه رفت و در محله سنح مدینه، به منزل خارجه بن زید اقامت کرد.
محاجه امام علی علیه السلام با ابوبکر درباره فدک:
امام صادق علیه السلام فرمود:
بعد از آنکه ابوبکر فدک را گرفت امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود:
چرا فاطمه را از میراث رسول الله محروم کردی و حال آنکه فدک در زمان خود رسول خدا جزو املاک فاطمه بود؟
ابوبکر گفت:
«فدک غنیمت اسلام و متعلق به همه مسلمین است. اگر فاطمه شاهد بیاورد که رسول الله آن را به او داده قبول است و الا حقی ندارد.»
امیرالمؤمنین فرمود:«ای ابوبکر، آیا بر خلاف حکم خدا حکم میکنی؟»
گفت:«نه.»
فرمود:«اگر یکی از مسلمانها چیزی داشته باشد مانند لباسی یا خانهای و من ادعا کنم که متعلق به من است، از چه کسی دلیل و شاهد میخواهی؟»
ابوبکر گفت:«از تو.»
امام فرمود:«پس چرا از فاطمه دلیل و شاهد خواستهای در صورتی که فدک متعلق به فاطمه بوده است؟ اگر مسلمانها حقی در آن دارند، آنها باید دلیل و شاهد بیاورند.»
ابوبکر که با جوابی منطقی روبرو شده بود، ساکت و متحیر ماند.
عمر گفت:
«ای علی! ما را رها کن! ما از پس دلائل تو برنمیآئیم. اگر شهود عادلی میآوری بیاور و الا فدک مال مسلمین است. نه تو در آن حق داری و نه فاطمه.»
امیرالمومنین به ابوبکر فرمود:«ای ابوبکر آیا کتاب خدا را خواندهای؟»
گفت:«بله.»
فرمود:بگو این آیه درباره ما نازل شده یا کسانی غیر از ما: انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا. (خداوند اراده کرده است که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک گرداند.)
ابوبکر گفت:«درباره شما.»
امام فرمود:«اگر کسانی بیایند و شهادت بدهند که فاطمه، دختر رسول خدا، عمل زشتی انجام داده چه میکنی؟»
ابوبکر گفت:«بر او حد جاری میکنم همان طور که بر سایر زنهای مسلمین حد می زنم.»
امیرالمؤمنین فرمود:«تو در این صورت کافر میشوی!»
گفت:«چرا؟»
فرمود:«چون تو شهادت خدای تعالی را در پاکی و عصمت فاطمه زهرا رد کردهای و شهادت مردم را پذیرفتهای؛ همان طور که الان هم حکم خدا و رسولش را رد کردهای و شهادت یک شخص بیاباننشین را قبول کردهای، فدک را از او گرفتهای و گمان میکنی که غنیمت مسلمین است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:« مدعی باید دلیل بیاورد و تو سخن رسول خدا را رد کردهای!!»
با این استدلال کوبنده دیگر کسی را یارای جواب نبود و مردم به همهمه افتادند و به یکدیگر نگاه تعجب میکردند.
بعضی گفتند:«به خدا قسم علی علیه السلام راست میگوید.»
مجلس به هم خورد و امیرالمؤمنین به خانه برگشتند.
ابوبکر به عمر گفت:
دیدی امروز علی علیه السلام با ما چه کرد! به خدا اگر بخواهد چنین کند، خلافت ما را تباه میکند؛ چه کنیم؟!
عمر گفت:«نظر من این است که فرمان بدهی تا او را بکشند.»
ابوبکر گفت:« چه کسی میتواند او را بکشد؟»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اشخاص حقوقى
تابعیت شخص حقوقی
اقامتگاه شخص حقوقی
انواع اشخاص حقوقی
شخصیت حقوقى مرتبط با سرشت و فطرت انسان بوده و متعلق به شخص طبیعى است بدین معنى که اشخاص حقیقى دارندگان واقعى حقوقى و تکالیف مىباشند اما اشخاص دیگرى هم در اجتماع فرض مىشوند، که وجود طبیعى ندارند بلکه داراى وجود فرضى و اعتبارى مىباشند. به این نوع اشخاص، اشخاص حقوقى مىگویند مانند انجمنها، شرکتها و مؤسسات و سازمانها به این تعبیر شخص حقوقى موجود اجتماعى و فعالى است که به تجویز قانون و از اجتماع دو یا چند شخص حقیقى ایجاد مىشود و قانون براى او شخصیت قانونى و اهلیت مدنى جداگانهاى قائل شده است و وجود او منشأ آثار و منبع مستقل و جدا از تشکیلدهندگان و مؤسسین خود بوده و داراى کلیه حقوق و تکالیفى است که قانون براى اشخاص حقیقى شناخته است.
که به بیان دیگر، مىتوان گفت وقتى تعدادى از افراد انسان براى هدف یا اهداف مشترکى برابر قوانین و یا اساسنامه و یا قرارداد با هم همکارى و فعالیت نمایند. نتیجه فعالیتهاى گروهى و جمعى آنها به نام و حساب هیچیک از آن افراد گذشته نمىشود بلکه به نام و به عنوان شخص حقوقى محسوب مىشود. مانند اینکه تعدادى از افراد بهنام پزشک، پرستار و پرسنل ادارى براى انجام خدمات پزشکى با هم همکارى نموده و به معاینه و معالجه افراد مریض اقدام نمایند. کلیه اقدامات آنها به بیمارستان یا مؤسسه بهداشتى درمانى انجام مىشود و یا اینکه تعدادى از افراد هر یک سرمایهاى را فراهم نمایند و با مجموع سرمایه به فعالیتهاى تجارى براساس قوانین و مقررات تجارت بپردازند. نتیجه فعالیتهاى آنها به نام و حساب شرکت تجارى محسوب مىشود.
بنابراین اشخاص حقوقى داراى همان حقوق و وظایفى هستند که افراد حقیقى دارند بهجز حقوقى که منحصراً ملازمه با فطرت و سرشت انسانى دارد و مختص فرد زنده یعنى انسان و شخص حقیقى مىباشد که در این زمینه ماده ۵۸۸ قانون تجارت چنین مىگوید:
شخص حقوقى مىتواند داراى کلیه حقوق و تکالیفى شود که قانون براى افراد قائل است مگر حقوق و وظایفى که بالطبیعه فقط انسان ممکن است داراى آن باشد مانند حقوق و وظایف ابوت و بُنوّت و غیره به این جهت گفته مىشود اشخاص حقوقى مانند اشخاص حقیقى بهوجود مىآیند، زندگى مىکنند و مىمیرند و بهوجود آمدن آنها در حقیقت تشکیل و ثبت قانونى آنها است و زندگى و حیات آنها همان فعالیتى است که براى رسیدن به اهداف خاص خود عهدهدار مىگردند و مرگ اشخاص حقوقى هم انحلال آنها است. حال که تا حدودى با حقوق و تکالیف شخص حقوقى آشنائى حاصل شد چون موضوع بحث، حقوق بازرگانى است دانستن نکات زیر در مورد شخص حقوقى لازم به نظر مىرسد:
۱. اشخاص حقوقى مانند اشخاص حقیقى داراى اسمى هستند که همان اسم تجارتى آنها است و اشخاص حقوقى دیگر نمىتوانند از آن استفاده نموده و آن را براى خود انتخاب نمایند.
۲. اشخاص حقوقى داراى اهلیت تمتع و استیفاء بوده از حقوق و تکالیف خود بهرهمند و برخوردار هستند و مىتوانند حقوق خود را اعمال نمایند.
۳. اشخاص حقوقى مانند اشخاص حقیقى داراى قوّهٔ اعتبار و فرضى هستند و اراده آنها بهوسیله ادارهکنندگان آنها اعلام و ابراز مىشود که از طرف آنها مجاز به فعالیت هستند و وقتى به نام اشخاص حقوقى اراده آنها اعلام مىگردد جداى از اراده فردى و شخصى آنها است براى اینکه بهنام شرکت یا موسسه امورى را انجام مىدهند. همچنانکه ماده ۵۸۹ قانون تجارت مىگوید تصمیمات اشخاص حقوقى بهوسیله مقاماتى که به موجب قانون یا اساسنامه صلاحیت اتخاذ تصمیم دارند گرفته مىشود.
تابعیت شخص حقوقى
شخص طبیعى داراى تابعیت معین و مشخصى مىباشد و تابعیت رابطه سیاسى و معنوى است که فردى را به حکومت و یا دولتى مرتبط مىنماید به همین کیفیت شخصى حقوقى هم داراى تابعیتى مىباشد. همچنانکه ماده ۵۹۱ قانون تجارت مىگوید: اشخاص حقوقى تابعیت مملکتى را دارند که اقامتگاه آنها در آن مملکت مىباشد. بنابراین، هر شرکت یا مؤسسه در هر کشورى که تشکیل شده باشد تابعیت همان کشور را خواهد داشت.
اقامتگاه شخص حقوقى
همانطورى که شخص حقیقى بهموجب قانون داراى اقامتگاه مىباشد، شخص حقوقى هم مىتواند اقامتگاهى داشته باشد که هم در قانون مدنى و هم در قانون تجارت تصریح گردیده است و برابر ذیل ماده ۱۰۰۲ قانون مدنى اقامتگاه اشخاص حقوقى مرکز عملیات آنها است لکن ماده ۵۹۰ قانون تجارت اقامتگاه اشخاص حقوقى را چنین تعریف نموده است: اقامتگاه شخص حقوقى محلى است که اداره شخصى حقوقى در آنجا است. بعضى عقیده دارند که بین قانون مدنى و تجارت در مورد اقامتگاه شخص حقوقى اختلاف وجود دارد به این معنا که مرکز عملیات به محلى گفته مىشود که فعالیت کارى و تخصصى و فنى شخصیت حقوقى در آنجا انجام مىشود در صورتىکه محل اداره شخص حقوقى یعنى محلى که هیئت مدیره و مجمع عمومى و بازرسان در آنجا تشکیل جلسه مىدهند لکن با کمى تعمق معلوم مىگردد که مرکز عملیات و محل اداره شخص حقوقى در معنا و مفهوم یکى است و بین قانون تجارت و قانون مدنى در خصوص اقامتگاه شخص حقوقى تضادى وجود ندارد. اما نکته که توضیح آن لازم مىباشد این است که هم در قانون مدنى و هم در قانون تجارت و هم در قانون آئین دادرسى مدنى و قانون ثبت و قانون مالیاتهاى مستقیم مصوب سال ۱۳۶۶ به اهمیت اقامتگاه تصریح گردیده و ماده ۹۹ قانون تجارت براى حضور مجمع عمومى عادى بر هویت کامل و اقامتگاه صاحبان سهام تأکید نموده است.
انواع اشخاص حقوقى
اشخاص حقوقی در حقوق خصوصی
اشخاص حقوقی عمومی
اعمال حاکمیت
اعمال تصدی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
صنعت جهانگردى در جهان
براساس آخرین دادههاى سازمان WTO (سازمان جهانى توریسم) که در ژانویه سال ۲۰۰۰، گردآورى و در ماه مارس ۲۰۰۰، انتشار یافته است، تعداد گردشگران در سطح جهان در سال ۱۹۹۹ برابر با ۶۵۷ میلیون نفر بوده است که نسبت به سال قبل، رشدى برابر با ۲/۳ درصد، داشته است. در همین سال نیز درآمد جهانى حاصل از توریسم برابر با، حدود ۴۵۵ میلیون دلار آمریکا بوده است.
طبق آخرین دادهها (در سال ۱۹۹۹) فرانسه در صدر کشورهاى توریستپذیر جهان قرار داشته است و بعد از آن به ترتیب کشورهاى اسپانیا، آمریکا، ایتالیا، چین، انگلیس، مکزیک، کانادا، لهستان، اتریش، آلمان، فدراسیون روسیه، چکسلواکی، مجارستان، پرتغال و ... قرار داشتهاند.
در سطح جهانى کشورهاى توسعه یافته و صنعتی، توریست فِرست محسوب مىشوند که شامل کشورهاى اروپائی، آمریکائی، شرق آسیا - پاسفیک مىگردند. تقریباً بیش از نیمى از توریستهاى جهان از کشورهاى اروپائى و از هر ۵ نفر توریست، یک نفر داراى ملیت آمریکائى بوده است. کشورهاى آسیاى شرقی، پاسفیک نیز سهمى برابر با ۱۴ درصد از کل جهانگردان را به خود اختصاص مىدهند.
در سال ۱۹۹۹، ایالاتمتحده بیشترین درآمد ارزى را از صنعت توریسم جهانى با درآمدى برابر ۷۳ بیلیون دلار به خود اختصاص داده است پس از آن کشورهاى اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، انگلیس، آلمان، چین، اتریش، کانادا، مکزیک، فدراسیون روسیه، استرالیا، سوئیس، هلند، هنککنگ و چین قرار داشتهاند.
بیشترین هزینهٔ انجام شده در صنعت توریسم نیز توسط ایالاتمتحده آمریکا برابر با ۱/۵۶ بیلیون دلار در سال ۱۹۹۸ بوده است. بعد از این کشور، کشورهاى آلمان، انگلیس، ژاپن، فرانسه، ایتالیا، هلند، کانادا، اتریش، چین، بلژیک، لوکزامبورگ، فدراسیون روسیه، سوئد، سوئیس، برزیل، بیشترین هزینه را براى توسعه صنعت توریسم خود پرداختهاند.
مردم در تمدنهاى ماقبل تاریخ فقط براى بهدست آوردن غذا و دورى از خطر و یا نقل مکان به مناطقى که داراى آب و هوائى بهتر بود اقدام به سفر مىکردند، در دورههاى بعد، انگیزه تجارت و تبادل کالا به علل فوق اضافه شد، با گسترش امپراتورىهاى باستان، مسافرتهاى رسمى دولتى که حاصل آن اعزام نمایندگان حکام به مکانهاى دوردست، جهت جنگها و یا دریافت مالیات و خراج بود، نیز شروع گردید، در دوره حکومت خانوادههاى سلطنتى در مصر، مسافرت با قصد تجارت و تفریح انجام مىشد. یونانیان باستان، با ضرب سکه و جایگزین شدن آن به جاى کالا، براى پرداخت توسط مسافران در ازاء کالا و خدمات موردنیاز و در نتیجه گسترش زبان یونانى در سرتاسر حوزه مدیترانه بهعنوان زبان ارتباطاتى واحد، فعالیت قابلتوجهى در گسترش مسافرت و جهانگردى نمودند.
در آن زمان در یونان مسافرتها بیشتر توسط خطوط دریائى انجام مىگرفت و مردم از سفر براى بازدید از شهرها و یا تماشاى جشنهاى قدیمى یا مشاهده مسابقات المپیک سود مىجستند، فردى به نام پوسانیاس که اهل یونان بود در سال ۱۷۰ میلادی، کتابى به نام ”راهنماى میهمان“ مشتمل بر ده جلد منتشر کرد که مسافران (به خصوص سیاحان رومی) را راهنمائى مىکرد، در زمان اوج امپراتورى روم هم مسافرت گسترشى فراوان داشت، براى شرکت در مراسم مذهبى و ورزشى یا دیدن مکانهاى جدید و تاریخى در یونان و مصر و یا براى خرید، رومىها اقدام به مسافرت مىکردند، بهطورى که مصر در آن زمان محل داد و ستد و تفریح اشراف درآمده بود. در چین و ژاپن قدیم نیز اشراف و میهمانان ایشان در فصل تابستان به مناطق خوش آب و هوا و سایر مناطق دیدنى براى تفریح سفر مىکردند.
در زمان قرون وسطى (سده پنجم تا چهاردهم میلادی) مسافرت و تجارت اهمیت و رونق خود را از دست داد و بیشتر سفرها با سفارش کلیساهاى مسیحى براى زیارت انجام مىشد. در سده چهارده، مسافرت به قصد زیارت بهصورت یک پدیده انبوه و سازمان یافته درآمده بود که شبکه بزرگى از سازمانهاى خیریه، مقامات و طبقات بالاى جامعه آن را تشویق مىکردند. این سفرها به بیتالمقدس با هدف مذهبى که به نوعى یک مسافرت تفریحى و اجتماعى هم، محسوب مىشد انجام مىگرفت.
در نیمه دوم سده سیزدهم، مارکوپولو از اروپا به آسیا سفر کرد، و کتابى درباره آن سفر نوشت که نخستین منبع اطلاعاتى غرب درباره زندگى شرق آن زمان، است با اختراع دستگاه چاپ، سایر کتابهائى که در زمینه مسافرت بود چاپ و انتشار یافت، از جمله در سال ۱۳۵۷ میلادى کتاب سِرجان مندویل به نام مسافرت که شرح مسافرت به نقاط دور و نزدیک دنیا بود، به چندین زبان منتشر شد، نخستین مسافرت دستهجمعى (کاروان زیارتی) هم در سده پانزده انجام شد که از ونیز، مسافران را با تقبل خدمات کامل، براى زیارت به بیتالمقدس مىبرد.
در دوره رنسانس (سده چهارده تا هفده) بیشتر سفرها با اهدافى نطیر کسب دانش و تجربهآموزى انجام مىشد، در زمان الیزابت اول ملکه انگلستان، براى نخستین بار، جواز مسافرت صادر شد که تا سه سال هم اعتبار داشت و در آن، محدودهٔ مسافرت، مقدار پولى که مسافر مىتوانست به همراه داشته باشد و تعداد اسب و خدمه (معمولاً سه نفر) را مشخص مىکرد، همچنین براى این افراد گذرنامه صادر مىشد که در محل خروج از کشور به آنها داده مىشد و افراد با توجه به کشور مقصد برگه مشخصى را دریافت کرده و پول اندکى را نیز به همراه داشتند که بعدها به جاى آن، یک برگه اعتبارى همانند آنچه که هماکنون چک مسافرتى نامیده مىشود با خود مىبرند، مسافران این عصر، عموماً از راه پاریس و فرانکفورت به ایتالیا مىرفتند.
کاروانهاى مسافرتى با ساختارى منظم در دوره الیزابت ”گرادتور“ نامیده مىشد (نیمه سده هفده تا نیمه سده نوزده) که افراد براى کسب دانش و تجربههاى جدید، به مسافرت مىرفتند. بیشتر اعضاء این کاروانها را افراد طبقه بالاى جامعه تشکیل مىدادند، که همانطور که ذکر شد، هدف آنان کسب دانش، فرهنگ و تجربههاى جدید بود، گراندتور نیز یک راهنماى سفر (در سال ۱۷۷۸ میلادی) داشت که بهوسیله توماس نوگنت تهیه شده و بهصورت پُرفروشترین کتاب آن زمان، درآمده بود.
در دوران انقلاب صنعتى (۱۷۵۰-۱۸۵۰) گردشهاى دستهجمعى به مفهوم امروزى بهوجود آمد، تغییرات ژرف اجتماعى و اقتصادى آن دوره، باعث تغییرات اجتماعى و تغییر مشاغل و گسترش طبقه میانى اجتماع گردید و این