دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

کیسه صفرا 5ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

کیسه صفرا

کیسه صفرا GALLBLADDER: عبارت است از کیسه گلابی شکل کوچکی که میان قطعات مختلف کبدی قرار دارد و صفرای کبد در گرد آمده و تا موقع استفاده از صفرا برای گوارش در آن جا می ماند. برخی اوقات درون کیسه مواد صفراوی رسوب کرده و سنگ صفرا را پدید می آورد که به وسیله عمل جراحی آن را بیرون می آورند.

گلبول های سفید: گلبول های سفید در مغز قرمز استخوان، تیموس، گره های لنفاوی و طحال تولید می شوند. کلیه صفات و خصائص عمومی یک سلول جانوری از قبیل غشاء پلاسمائی سیتوپلاسم، میتوکندری و هسته را داراست و از همه نوع فعالیت های حیاتی مانند تغذیه و تنفس و تحرک برخوردار است. تعداد گلبول های سفید در هر میلی متر مکعب خون انسان، در حدود هفت هزار می باشد.

گلبول های سفید 700/1 تعداد گلبول های قرمز است. بطور کلی گرانولوسیت ها، لنفوسیت ها و مونوسیت ها در گلبول های سفید وجود دارد اما گرانولوسیت ها که 70 درصد از گلبول های سفید خون را تشکیل می دهد دارای سیتوپلاسم دانه دانه و هسته چند قسمتی به هم پیوسته می باشد.

لنفوسیت ها در افراد بالغ در حدود 25 درصد از گلبول های سفید را تشکیل می دهد و بیشتر در دستگاه لنفاوی دیده می شوند.

مونوسیت ها، حرکات آمیبی و خاص بیگانه خواری و قدرت ورود آب میان بافتی دارند.

گلبول های قرمز: به تعداد تقریبی 5 میلیون در هر میلیمتر مکعب خون وجود دارد. از این رو خون یک فرد بالغ که 5 لیتر حجم دارد دارای 25 هزار بیلیون گلبول قرمز است. گلبول های قرمز که در حدود 7 میکرون قطر دارند در مغز قرمز استخوان تولید می شوند. این سلول ها پیش از ورود به خون هسته خود را از دست می دهند و در عوض، مقدار زیادی پروتئین هموگلوبین می سازند که فضای سیتوپلاسم را پر کرده و بیش از 90 درصد از وزن خشک سلول را شامل است.

گلبول های قرمز زنده اند و مواد مختلف را از راه تخمیر تجزیه می کنند. عمر متوسط گلبول های قرمز 125 روز است.

گوش EAR: گوش گذشته از حس شنوایی برای حفظ و ایجاد تعادل بدن آدمی مورد استفاده قرار می گیرد. گوش از سه قسمت مجرا از هم 1- گوش خارجی 2- گوش میانی 3- گوش داخلی تشکیل گشته است.

گوش خارجی عبارت است از لاله گوش و سوراخ هدایت صورت یا سوراخ گوش، در عمق سوراخ گوش پرده صماخ قرار گرفته که به صورت پرده نازک و پهنی است که گوش خارجی را از گوش میانی جدا می کند. 2- گوش میانی از هوا پر شده و دارای استخوان کوچکی به نام استخوان چکشی است. از این گذشته استخوان های سندانی و رکابی در آن قرار گرفته است.

3- گوش داخلی که دارای عضو شنوایی حقیقی است به کار می رود. گوش داخلی دارای سیستم پیچیده ای همراه با حفره های متعدد پر از مایع است. قسمتی از این دستگاهها دارای لوله های نیم حلقوی را تشکیل می دهد که کارش ایجاد حفظ تعادل است.

گوش نیز یکی از اعضاء بسیار جالب بدن است. لاله گوش ب شکل در قیف است که ارتعاشات صوتی را جمع می کند. در داخل هر لاله گوش سوراخی وجود دارد که مجرای سامعه نام دارد.

مجرای سامعه و لاله گوش را گوش خارجی گفته اند. مجرای شنوایی فقط حدود 25 میلیمتر در داخل جمجمه فرو رفته است.

در این قسمت پرده نازکی به نام پرده صماخ گوش وجود دارد که ارتعاشات صوتی وارد گوش خارجی می گردد و پرده صماخ را به ارتعاش در می آورد. در یک طرف پرده صماخ گوش خارجی قرار دارد طرف دیگرش حفره کوچکی می باشد که گوش میانی است. در داخل گوش میانی سه استخوان به نام چکشی، سندانی و رکابی وجود دارد.

دسته استخوان چکشی وصل به پرده صماخ می باشد و ارتعاشش را می گیرد و آن را به استخوانی سندانی و استخوان سندانی آن را به استخوان رکابی می رساند.

استخوان رکابی در سوراخی قرار می گیرد که به گوش داخلی ارتباط دارد، وقتی که استخوان سندانی ارتعاش می یابد، صوت از مایعی به اسم پری لنف و آنگاه از مجرای لابیرنت (مارپیچی) می گذرد که در داخل استخوان کنده شده است، این قسمت را حلزون گوش نام نهاده اند. سلول های شنوایی در حلزون گوش جا دارد و همین سلول ها پیام ها را به تار های عصبی می رساند و پیام به مرکز شنوایی مخ می رسد.حس تعادل در گوش داخلی قرار دارد. چنانچه این حس این حس را از کار بیندازند موجود جاندار قادر به حفظ تعادلش نخواهد بود. دستگاه حس تعادل از سه مجرای کوچک نیم دایره و دو کیسه کوچک پر از مایع به وجود آمده است. کم ترین حرکت بدن، آن مایع را به حرکت در می آورد و انتهای اعصاب را متاثر می کند. این اطلاعات به مغز می رسد تا مغز ماهیچه را به طور خاصی برای حفظ تعادل باز و بسته کند.

لنف LYMPH: عبارت از مایع بیرنگی است که از خون پدید می آید و به وسیله رگ های لنفاوی در بدن جریان می یابد.

ترکیب لنف عبارت از آب، گلبول های سفید خون، مواد غذایی هضم شده و مواد زاید سلول های بدن می باشد؛ از این رو لنف فاقد گلبول های قرمز خون است.

لوزالمعده: عبارت است از غده زرد، صورتی رنگ است که کاملا در مجاورت معده قرار گرفته و در نخستین خمیدگی روده کوچک قرار دارد. غده لوزالمعده دارای دو نوع ترشح است یکی این که به وسیله شیره ای که به روده (دوازدهه) می ریزد و در گوارش خوراک کمک بسیاری می کند و دیگر این که هورمونی به نام انسولین ترشح می کند. انسولین از جزایر کوچکی که در لوزالمعده قرار دارد و به نام جزایر انگرهاس است، ترشح شده و مستقیما به خون ریخته می شود.

ماهیچه: ماهیچه ها که قریب دو سوم وزن بدن را تشکیل می دهند بر دو قسم است: اول ماهیچه های قرمز یا مخطط، که عموما به استخوان ها متصل است و آن ها را به حرکت در می آورند و عمل آن ها ارادی است. دوم ماهیچه های سفید یا صاف، که در دایره لوله گوارش و مثانه و رگ ها وجود دارد و عمل آن ها از اراده انسان خارج است.

ساختمان ماهیچه مخطط: اگر ماهیچه ای دوکی را بنگریم، غلافی پیوندی آن را از بیرون می پوشاند، غلاف پیوندی، از خود انشعاباتی به داخل ماهیچه می فرستد و آن را به خانه های طولی چند تقسیم می کند. در هر خانه طولی، یک دسته تار ماهیچه ای بزرگ جا دارد. هر دسته تار ماهیچه ای بزرگ از چند دسته تار ماهیچه ای کوچک ساخته شده است. هر تار یک سلول ماهیچه ای به شمار می رود.



خرید و دانلود  کیسه صفرا 5ص


کیسه صفرا 5 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

کیسه صفرا

کیسه صفرا GALLBLADDER: عبارت است از کیسه گلابی شکل کوچکی که میان قطعات مختلف کبدی قرار دارد و صفرای کبد در گرد آمده و تا موقع استفاده از صفرا برای گوارش در آن جا می ماند. برخی اوقات درون کیسه مواد صفراوی رسوب کرده و سنگ صفرا را پدید می آورد که به وسیله عمل جراحی آن را بیرون می آورند.

گلبول های سفید: گلبول های سفید در مغز قرمز استخوان، تیموس، گره های لنفاوی و طحال تولید می شوند. کلیه صفات و خصائص عمومی یک سلول جانوری از قبیل غشاء پلاسمائی سیتوپلاسم، میتوکندری و هسته را داراست و از همه نوع فعالیت های حیاتی مانند تغذیه و تنفس و تحرک برخوردار است. تعداد گلبول های سفید در هر میلی متر مکعب خون انسان، در حدود هفت هزار می باشد.

گلبول های سفید 700/1 تعداد گلبول های قرمز است. بطور کلی گرانولوسیت ها، لنفوسیت ها و مونوسیت ها در گلبول های سفید وجود دارد اما گرانولوسیت ها که 70 درصد از گلبول های سفید خون را تشکیل می دهد دارای سیتوپلاسم دانه دانه و هسته چند قسمتی به هم پیوسته می باشد.

لنفوسیت ها در افراد بالغ در حدود 25 درصد از گلبول های سفید را تشکیل می دهد و بیشتر در دستگاه لنفاوی دیده می شوند.

مونوسیت ها، حرکات آمیبی و خاص بیگانه خواری و قدرت ورود آب میان بافتی دارند.

گلبول های قرمز: به تعداد تقریبی 5 میلیون در هر میلیمتر مکعب خون وجود دارد. از این رو خون یک فرد بالغ که 5 لیتر حجم دارد دارای 25 هزار بیلیون گلبول قرمز است. گلبول های قرمز که در حدود 7 میکرون قطر دارند در مغز قرمز استخوان تولید می شوند. این سلول ها پیش از ورود به خون هسته خود را از دست می دهند و در عوض، مقدار زیادی پروتئین هموگلوبین می سازند که فضای سیتوپلاسم را پر کرده و بیش از 90 درصد از وزن خشک سلول را شامل است.

گلبول های قرمز زنده اند و مواد مختلف را از راه تخمیر تجزیه می کنند. عمر متوسط گلبول های قرمز 125 روز است.

گوش EAR: گوش گذشته از حس شنوایی برای حفظ و ایجاد تعادل بدن آدمی مورد استفاده قرار می گیرد. گوش از سه قسمت مجرا از هم 1- گوش خارجی 2- گوش میانی 3- گوش داخلی تشکیل گشته است.

گوش خارجی عبارت است از لاله گوش و سوراخ هدایت صورت یا سوراخ گوش، در عمق سوراخ گوش پرده صماخ قرار گرفته که به صورت پرده نازک و پهنی است که گوش خارجی را از گوش میانی جدا می کند. 2- گوش میانی از هوا پر شده و دارای استخوان کوچکی به نام استخوان چکشی است. از این گذشته استخوان های سندانی و رکابی در آن قرار گرفته است.

3- گوش داخلی که دارای عضو شنوایی حقیقی است به کار می رود. گوش داخلی دارای سیستم پیچیده ای همراه با حفره های متعدد پر از مایع است. قسمتی از این دستگاهها دارای لوله های نیم حلقوی را تشکیل می دهد که کارش ایجاد حفظ تعادل است.

گوش نیز یکی از اعضاء بسیار جالب بدن است. لاله گوش ب شکل در قیف است که ارتعاشات صوتی را جمع می کند. در داخل هر لاله گوش سوراخی وجود دارد که مجرای سامعه نام دارد.

مجرای سامعه و لاله گوش را گوش خارجی گفته اند. مجرای شنوایی فقط حدود 25 میلیمتر در داخل جمجمه فرو رفته است.

در این قسمت پرده نازکی به نام پرده صماخ گوش وجود دارد که ارتعاشات صوتی وارد گوش خارجی می گردد و پرده صماخ را به ارتعاش در می آورد. در یک طرف پرده صماخ گوش خارجی قرار دارد طرف دیگرش حفره کوچکی می باشد که گوش میانی است. در داخل گوش میانی سه استخوان به نام چکشی، سندانی و رکابی وجود دارد.

دسته استخوان چکشی وصل به پرده صماخ می باشد و ارتعاشش را می گیرد و آن را به استخوانی سندانی و استخوان سندانی آن را به استخوان رکابی می رساند.

استخوان رکابی در سوراخی قرار می گیرد که به گوش داخلی ارتباط دارد، وقتی که استخوان سندانی ارتعاش می یابد، صوت از مایعی به اسم پری لنف و آنگاه از مجرای لابیرنت (مارپیچی) می گذرد که در داخل استخوان کنده شده است، این قسمت را حلزون گوش نام نهاده اند. سلول های شنوایی در حلزون گوش جا دارد و همین سلول ها پیام ها را به تار های عصبی می رساند و پیام به مرکز شنوایی مخ می رسد.حس تعادل در گوش داخلی قرار دارد. چنانچه این حس این حس را از کار بیندازند موجود جاندار قادر به حفظ تعادلش نخواهد بود. دستگاه حس تعادل از سه مجرای کوچک نیم دایره و دو کیسه کوچک پر از مایع به وجود آمده است. کم ترین حرکت بدن، آن مایع را به حرکت در می آورد و انتهای اعصاب را متاثر می کند. این اطلاعات به مغز می رسد تا مغز ماهیچه را به طور خاصی برای حفظ تعادل باز و بسته کند.

لنف LYMPH: عبارت از مایع بیرنگی است که از خون پدید می آید و به وسیله رگ های لنفاوی در بدن جریان می یابد.

ترکیب لنف عبارت از آب، گلبول های سفید خون، مواد غذایی هضم شده و مواد زاید سلول های بدن می باشد؛ از این رو لنف فاقد گلبول های قرمز خون است.

لوزالمعده: عبارت است از غده زرد، صورتی رنگ است که کاملا در مجاورت معده قرار گرفته و در نخستین خمیدگی روده کوچک قرار دارد. غده لوزالمعده دارای دو نوع ترشح است یکی این که به وسیله شیره ای که به روده (دوازدهه) می ریزد و در گوارش خوراک کمک بسیاری می کند و دیگر این که هورمونی به نام انسولین ترشح می کند. انسولین از جزایر کوچکی که در لوزالمعده قرار دارد و به نام جزایر انگرهاس است، ترشح شده و مستقیما به خون ریخته می شود.

ماهیچه: ماهیچه ها که قریب دو سوم وزن بدن را تشکیل می دهند بر دو قسم است: اول ماهیچه های قرمز یا مخطط، که عموما به استخوان ها متصل است و آن ها را به حرکت در می آورند و عمل آن ها ارادی است. دوم ماهیچه های سفید یا صاف، که در دایره لوله گوارش و مثانه و رگ ها وجود دارد و عمل آن ها از اراده انسان خارج است.

ساختمان ماهیچه مخطط: اگر ماهیچه ای دوکی را بنگریم، غلافی پیوندی آن را از بیرون می پوشاند، غلاف پیوندی، از خود انشعاباتی به داخل ماهیچه می فرستد و آن را به خانه های طولی چند تقسیم می کند. در هر خانه طولی، یک دسته تار ماهیچه ای بزرگ جا دارد. هر دسته تار ماهیچه ای بزرگ از چند دسته تار ماهیچه ای کوچک ساخته شده است. هر تار یک سلول ماهیچه ای به شمار می رود.



خرید و دانلود  کیسه صفرا 5 ص


دانلود تخقیق در مورد ریشه تاریخی ضرب المثل 9ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

ریشه تاریخی ضرب المثل «از کیسه خلیفه می بخشد»

 

ریشه تاریخی ضرب المثل  قوز بالا قوز

ریشه تاریخی ضرب المثل چیزی که عیان است...

ریشه تاریخی ضرب المثل آتش بیار معرکه

ریشه تاریخی ضرب المثل آب زیر کاه

هر گاه کسی از کیسه دیگری بخشندگی کند و یا از بیت المال عمومی گشاده بازی نماید، عبارت مثلی بالا را مورد استفاده و استناد قرار داده، اصطلاحاً می گویند: «فلانی از کیسه خلیفه می بخشد».

اکنون ببینیم این خلیفه که بود و چه کسی از کیسه وی بخشندگی کرده که به صورت ضرب المثل درآمده است:

عبدالملک بن صالح از امرا و بزرگان خاندان بنی عباس بود و روزگاری دراز در این دنیا بزیست و دوران خلافت هادی، هارون الرشید و امین را درک کرد. مردی فاضل و دانشمند و پرهیزگار و در فن خطابت افصح زمان بود. چشمانی نافذ و رفتاری متین و موقر داشت؛ به قسمی که مهابت و صلابتش تمام رجال دارالخلافه و حتی خلیفه وقت را تحت تأثیر قرار می داد. به علاوه چون از معمرین خاندان بنی عباس بود، خلفای وقت در او به دیده احترام می نگریستند.

به سال 169 هجری به فرمان هادی خلیفه وقت، حکومت و امارت موصل را داشت. ولی پس از دو سال یعنی در زمان خلافت هارون الرشید، بر اثر سعایت ساعیان از حکومت برکنار و در بغداد منزوی و خانه نشین شد. چون دستی گشاده داشت پس از چندی مقروض گردید. ارباب قدرت و توانگران بغداد افتخار می کردند که عبدالملک از آنان چیزی بخواهد، ولی عزت نفس و استغنای طبع عبدالملک مانع از آن بود از هر مقامی استمداد و طلب مال کند. از طرف دیگر چون از طبع بلند و جود و سخای ابوالفضل جعفر بن یحیی بن خالد برمکی معروف به جعفر برمکی وزیر مقتدر هارون الرشید آگاهی داشت و به علاوه می دانست که جعفر مردی فصیح و بلیغ و دانشمند است و قدر فضلا را بهتر می داند و مقدم آنان را گرامیتر می شمارد؛ پس نیمه شبی که بغداد و بغدادیان در خواب و خاموشی بودند، با چهره و روی بسته و ناشناس راه خانه جعفر را در پیش گرفت و اجازه دخول خواست. اتفاقاً در آن شب جعفر برمکی با جمعی از خواص و محارم من جمله شاعر و موسیقی دان بی نظیر زمان، اسحاق موصلی بزم شرابی ترتیب داده بود، و با حضور مغنیان و مطربان شب زنده داری می کرد. در این اثنا پیشخدمت مخصوص، سر در گوش جعفر کرد و گفت: «عبدالملک بر در سرای است و اجازه حضور می طلبد». از قضا جعفر برمکی دوست صمیمی و محرمی به نام عبدالملک داشت که غالب اوقات فراغت را در مصاحبتش می گذرانید.

در این موقع به گمان آنکه این همان عبدالملک است نه عبدالملک صالح، فرمان داد او را داخل کنند. عبدالملک صالح بی گمان وارد شد و جعفر برمکی چون آن پیرمرد متقی و دانشمند را در مقابل دید به اشتباه خود پی برده چنان منقلب شد و از جای خویش جستن کرد که «میگساران، جام باده بریختند و گلعذاران، پشت پرده گریختند، دست از چنگ و رباب برداشتند و رامشگران پا به فرار گذاشتند». جعفر خواست دستور دهد بساط شراب را از نظر عبدالملک پنهان دارند؛ ولی دیگر دیر شده کار از کار گذشته بود. حیران و سراسیمه بر سرپای ایستاد و زبانش بند آمد. نمیدانست چه بگوید و چگونه عذر تقصیر بخواهد. عبدالملک چون پریشانحالی جعفر بدید، بسائقه آزاد مردی و بزرگواری که خوی و منش نیکمردان عالم است، با خوشرویی در کنار بزم نشست و فرمان داد مغنیان بنوازند و ساقیان لعل فام، جام شراب در گردش آورند. جعفر چون آنهمه بزرگمردی از عبدالملک صالح دید بیش از پیش خجل و شرمنده گردیده، پس از ساعتی اشاره کرد بساط شراب را برچیدند و حضار مجلس (بجز اسحاق موصلی) همه را مرخص کرد. آنگاه بر دست و پای عبدالملک بوسه زده عرض کرد: «از اینکه بر من منت نهادی و بزرگواری فرمودی بی نهایت شرمنده و سپاسگزارم. اکنون در اختیار تو هستم و هر چه بفرمایی به جان خریدارم». عبدالملک پس از تمهید مقدمه ای گفت: «ای ابوالفضل، می دانی که سالهاست مورد بی مهری خلیفه واقع شده، خانه نشین شده ام. چون از مال و منال دنیا چیزی نیندوخته بودم، لذا اکنون محتاج و مقروض گردیده ام. اصالت خانوادگی و عزت نفس اجازه نداد به خانه دیگران روی آورم و از رجال و توانگران بغداد، که روزگاری به من محتاج بوده اند، استمداد کنم. ولی طبع بلند و خوی بزرگ منشی و بخشندگی تو که صرفاً اختصاص به ایرانیان پاک سرشت دارد مرا وادار کرد که پیش تو آیم و راز دل بگویم، چه می دانم اگر احیاناً نتوانی گره گشایی کنی بی گمان آنچه با تو در میان می گذارم سر به مهر مانده، در نزد دیگران بر ملا نخواهد شد. حقیقت این است که مبلغ ده هزار دینار مقروضم و ممری برای ادای دین ندارم».

جعفر بدون تأمل جواب داد: «قرض تو ادا گردید، دیگر چه می خواهی؟»

عبدالملک صالح گفت: «اکنون که به همت و جوانمردی تو قرض من مستهلک گردید، برای ادامه زندگی باید فکری بکنم، زیرا تأمین معاش آبرومندی برای آینده نکرده ام».

جعفر برمکی که طبعی بلند و بخشنده داشت، با گشاده رویی پاسخ داد: «مبلغ ده هزار دینار هم برای ادامه زندگی شرافتمندانه تو تأمین گردید، چه میدانم سفره گشاده داری و خوان کرم بزرگمردان باید مادام العمر گشاده و گسترده باشد. دیگر چه می فرمایی؟»

عبدالملک گفت: «هر چه خواستم دادی و دیگر محلی برای انجام تقاضای دیگری نمانده است».

جعفر با بی صبری جواب داد: «نه، امشب مرا به قدری شرمنده کردی که به پاس این گذشت و جوانمردی حاضرم همه چیز را در پیش پای تو نثار کنم. ای عبدالملک، اگر تو بزرگ خاندان بنی عباسی، من هم جعفر برمکی از دودمان ایرانیان پاک نژاد هستم. جعفر برای مال و منال دنیوی در پیشگاه نیکمردان ارج و مقداری قایل نیست. می دانم که سالها خانه نشین بودی و از بیکاری و گوشه نشینی رنج می بری، چنانچه شغل و مقامی هم مورد نظر باشد بخواه تا فرمانش را صادر کنم».

عبدالملک آه سوزناکی کشید و گفت: «راستش این است که پیر و سالمند شده ام و واپسین ایام عمر را می گذرانم. آرزو دارم اگر خلیفه موافقت فرماید به مدینه منوره بروم و بقیت عمر را در جوار مرقد مطهر حضرت رسول اکرم (ص) به سر برم».

جعفر گفت: «از فردا والی مدینه هستی تا از این رهگذر نگرانی نداشته باشی».

عبدالملک سر به زیر افکند و گفت: «از همت و جوانمردی تو صمیمانه تشکر می کنم و دیگر عرضی ندارم».



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد ریشه تاریخی ضرب المثل 9ص (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد ریشه تاریخی ضرب المثل 9ص (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

ریشه تاریخی ضرب المثل «از کیسه خلیفه می بخشد»

 

ریشه تاریخی ضرب المثل  قوز بالا قوز

ریشه تاریخی ضرب المثل چیزی که عیان است...

ریشه تاریخی ضرب المثل آتش بیار معرکه

ریشه تاریخی ضرب المثل آب زیر کاه

هر گاه کسی از کیسه دیگری بخشندگی کند و یا از بیت المال عمومی گشاده بازی نماید، عبارت مثلی بالا را مورد استفاده و استناد قرار داده، اصطلاحاً می گویند: «فلانی از کیسه خلیفه می بخشد».

اکنون ببینیم این خلیفه که بود و چه کسی از کیسه وی بخشندگی کرده که به صورت ضرب المثل درآمده است:

عبدالملک بن صالح از امرا و بزرگان خاندان بنی عباس بود و روزگاری دراز در این دنیا بزیست و دوران خلافت هادی، هارون الرشید و امین را درک کرد. مردی فاضل و دانشمند و پرهیزگار و در فن خطابت افصح زمان بود. چشمانی نافذ و رفتاری متین و موقر داشت؛ به قسمی که مهابت و صلابتش تمام رجال دارالخلافه و حتی خلیفه وقت را تحت تأثیر قرار می داد. به علاوه چون از معمرین خاندان بنی عباس بود، خلفای وقت در او به دیده احترام می نگریستند.

به سال 169 هجری به فرمان هادی خلیفه وقت، حکومت و امارت موصل را داشت. ولی پس از دو سال یعنی در زمان خلافت هارون الرشید، بر اثر سعایت ساعیان از حکومت برکنار و در بغداد منزوی و خانه نشین شد. چون دستی گشاده داشت پس از چندی مقروض گردید. ارباب قدرت و توانگران بغداد افتخار می کردند که عبدالملک از آنان چیزی بخواهد، ولی عزت نفس و استغنای طبع عبدالملک مانع از آن بود از هر مقامی استمداد و طلب مال کند. از طرف دیگر چون از طبع بلند و جود و سخای ابوالفضل جعفر بن یحیی بن خالد برمکی معروف به جعفر برمکی وزیر مقتدر هارون الرشید آگاهی داشت و به علاوه می دانست که جعفر مردی فصیح و بلیغ و دانشمند است و قدر فضلا را بهتر می داند و مقدم آنان را گرامیتر می شمارد؛ پس نیمه شبی که بغداد و بغدادیان در خواب و خاموشی بودند، با چهره و روی بسته و ناشناس راه خانه جعفر را در پیش گرفت و اجازه دخول خواست. اتفاقاً در آن شب جعفر برمکی با جمعی از خواص و محارم من جمله شاعر و موسیقی دان بی نظیر زمان، اسحاق موصلی بزم شرابی ترتیب داده بود، و با حضور مغنیان و مطربان شب زنده داری می کرد. در این اثنا پیشخدمت مخصوص، سر در گوش جعفر کرد و گفت: «عبدالملک بر در سرای است و اجازه حضور می طلبد». از قضا جعفر برمکی دوست صمیمی و محرمی به نام عبدالملک داشت که غالب اوقات فراغت را در مصاحبتش می گذرانید.

در این موقع به گمان آنکه این همان عبدالملک است نه عبدالملک صالح، فرمان داد او را داخل کنند. عبدالملک صالح بی گمان وارد شد و جعفر برمکی چون آن پیرمرد متقی و دانشمند را در مقابل دید به اشتباه خود پی برده چنان منقلب شد و از جای خویش جستن کرد که «میگساران، جام باده بریختند و گلعذاران، پشت پرده گریختند، دست از چنگ و رباب برداشتند و رامشگران پا به فرار گذاشتند». جعفر خواست دستور دهد بساط شراب را از نظر عبدالملک پنهان دارند؛ ولی دیگر دیر شده کار از کار گذشته بود. حیران و سراسیمه بر سرپای ایستاد و زبانش بند آمد. نمیدانست چه بگوید و چگونه عذر تقصیر بخواهد. عبدالملک چون پریشانحالی جعفر بدید، بسائقه آزاد مردی و بزرگواری که خوی و منش نیکمردان عالم است، با خوشرویی در کنار بزم نشست و فرمان داد مغنیان بنوازند و ساقیان لعل فام، جام شراب در گردش آورند. جعفر چون آنهمه بزرگمردی از عبدالملک صالح دید بیش از پیش خجل و شرمنده گردیده، پس از ساعتی اشاره کرد بساط شراب را برچیدند و حضار مجلس (بجز اسحاق موصلی) همه را مرخص کرد. آنگاه بر دست و پای عبدالملک بوسه زده عرض کرد: «از اینکه بر من منت نهادی و بزرگواری فرمودی بی نهایت شرمنده و سپاسگزارم. اکنون در اختیار تو هستم و هر چه بفرمایی به جان خریدارم». عبدالملک پس از تمهید مقدمه ای گفت: «ای ابوالفضل، می دانی که سالهاست مورد بی مهری خلیفه واقع شده، خانه نشین شده ام. چون از مال و منال دنیا چیزی نیندوخته بودم، لذا اکنون محتاج و مقروض گردیده ام. اصالت خانوادگی و عزت نفس اجازه نداد به خانه دیگران روی آورم و از رجال و توانگران بغداد، که روزگاری به من محتاج بوده اند، استمداد کنم. ولی طبع بلند و خوی بزرگ منشی و بخشندگی تو که صرفاً اختصاص به ایرانیان پاک سرشت دارد مرا وادار کرد که پیش تو آیم و راز دل بگویم، چه می دانم اگر احیاناً نتوانی گره گشایی کنی بی گمان آنچه با تو در میان می گذارم سر به مهر مانده، در نزد دیگران بر ملا نخواهد شد. حقیقت این است که مبلغ ده هزار دینار مقروضم و ممری برای ادای دین ندارم».

جعفر بدون تأمل جواب داد: «قرض تو ادا گردید، دیگر چه می خواهی؟»

عبدالملک صالح گفت: «اکنون که به همت و جوانمردی تو قرض من مستهلک گردید، برای ادامه زندگی باید فکری بکنم، زیرا تأمین معاش آبرومندی برای آینده نکرده ام».

جعفر برمکی که طبعی بلند و بخشنده داشت، با گشاده رویی پاسخ داد: «مبلغ ده هزار دینار هم برای ادامه زندگی شرافتمندانه تو تأمین گردید، چه میدانم سفره گشاده داری و خوان کرم بزرگمردان باید مادام العمر گشاده و گسترده باشد. دیگر چه می فرمایی؟»

عبدالملک گفت: «هر چه خواستم دادی و دیگر محلی برای انجام تقاضای دیگری نمانده است».

جعفر با بی صبری جواب داد: «نه، امشب مرا به قدری شرمنده کردی که به پاس این گذشت و جوانمردی حاضرم همه چیز را در پیش پای تو نثار کنم. ای عبدالملک، اگر تو بزرگ خاندان بنی عباسی، من هم جعفر برمکی از دودمان ایرانیان پاک نژاد هستم. جعفر برای مال و منال دنیوی در پیشگاه نیکمردان ارج و مقداری قایل نیست. می دانم که سالها خانه نشین بودی و از بیکاری و گوشه نشینی رنج می بری، چنانچه شغل و مقامی هم مورد نظر باشد بخواه تا فرمانش را صادر کنم».

عبدالملک آه سوزناکی کشید و گفت: «راستش این است که پیر و سالمند شده ام و واپسین ایام عمر را می گذرانم. آرزو دارم اگر خلیفه موافقت فرماید به مدینه منوره بروم و بقیت عمر را در جوار مرقد مطهر حضرت رسول اکرم (ص) به سر برم».

جعفر گفت: «از فردا والی مدینه هستی تا از این رهگذر نگرانی نداشته باشی».

عبدالملک سر به زیر افکند و گفت: «از همت و جوانمردی تو صمیمانه تشکر می کنم و دیگر عرضی ندارم».



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد ریشه تاریخی ضرب المثل 9ص (2) (با فرمت word)


تحقیق درمورد مطالعه باکتریولوژیکی آلودگی کیسه های زرده در جوجه های گوشتی در سلیمانیه عراق 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

عنوان : مطالعه باکتریولوژیکی آلودگی کیسه های زرده در جوجه های گوشتی در سلیمانیه عراق

ترجمه و تلخیص:

مهندس احمد صلاحی – سرپرست کارخانه جوجه کشی اشراق

مهندس مژده موسی نژاد – عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کهنوج

مقدمه :

عفونت کیسه زرده (YSI=yolk sac infection) یکی از مهمترین علل تلفات هفته اول زندگی جوجه های گوشتی است (1996.jordan) عفونت کیسه زرده در تمام گله ها رخ می دهد و زمانی بیشتر می شود که در صد هچ پائین آمده و میزان تلفات و نیز درصد جوجه حذفی افزایش یافته باشد. دیده می شود که این مساله سبب می گردد رشد جوجه ها به تاخیر بیفتد (ماسکودا ولوسیو 1985) میزان تلفات در جوجه ها بین 5 تا 10 درصد بوده که درصورت آلوده بودن کیسه زرده در جوجه های هفته اول سبب افزایش بیشتر تلفات می شود. (wray و همکاران ، 1996) عفونت کیسه زرده زمانی بیشتر می شود که پوسته تخم مرغ تولیدی دارای آلودگی باکتریایی بوده که این آلودگی بلافاصله بعد از تولید تخ مرغ اتفاق می افتد. این آلودگی زمانی بیشتر خواهد شد که کوتیکول پوسته مرطوب باشد . به عبارت دیگر هر عامل باعث مرطوب شدن پوسته شود آلودگی کیسه زرده را افزایش خواهد داد (Saif و همکاران ، 2003)

آلودگی را می توان در عوامل مهمی همانند فاکتورهای زیر خلاصه نمود:

فقدان بهداشت در لانه ها

افزایش تخم مرغ های زمینی (بستری)

خواباندن تخ مرغ های کثیف یا تخ مرغ هایی با نقایص پوسته ای.

هنچنین نطفه داری ضعیف یاکم، ضد عفونی بد تخم مرغ ها، سطح رطوبت از عوامل دیگری هستند که می توانند به عنوان یک محرک در آلودگی تخم مرغ ها باشد (1979 Bains) یکی از مسائل مهم در این زمینه این است که نفوذ باکتریها به تخم مرغ علاوه بر آلودگی زرده سبب بسته شدن بد ناف جوجه ها یا ناف ملتهب می گردد. اطلاعات جمع آوری شده در خصوص باکتریهای دخیل در عفونت کیسه زرده نشان می دهد که مهمترین آنها E.coli بوده هرچند که باکتریهای زیر نیز جدا شده اند.

پروتئوس (proteus spp)

انتروباکتر (Enterobacter spp)

پزودوموناس (pseudomonas spp)

کلبسیلا (klebsilla spp)

استافیلوکوکوس (staphylococcus spp)

استریپتوکوکوس (streptococcus)

کلستریدیوم (Clostridium spp)

باسیلوس سرئوس (Bacillus cereus)

انتروکوکوس (Entrococcus)

در حالیکه در تحقیق Al-Mayah در سال 1990 در کشور عراق مشخص گردید که مهمترین باکتریهای دخیل در آلودگی یا عفونت کیسه زرده شامل E.coli ، استروپتوکوکوس، استافیلوکوکوس و پروتئوس می باشد. در این مقاله سعی گردیده که عوامل دخیل در عفونت کیسه زرده در استان سلیمانیه عراق و داروهای موثر در آن مشخص گردد.

مواد و روش ها

جوجه ها: در این پژوهش از 140 قطعه جوجه 1-15 روزه استفاده گردید که تعداد 73 قطعه از آن از جوجه کشی LawLaw در استان سلیمانیه که آلوده بوده و تعداد 67 قطعه از کلنیک ها و بیمارستان های دامپزشکی جمع آوری گردید.

محیط کشت باکتری:

الف – محیط کشت اولیه شامل Bovine blood agar و brain heart infusion agar می باشد.

ب – محیط کشت انتخابی و تفریحی: مک کانکی آگار، سالمونلا- شیگلا آگار، ائوزین متیلن، بلوآگار، Brilliant green agar ، mannitol salt Agar از این جمله اند.

رنگ (Stains) : شامل Grams stain و Capsule stain می باشد.

تست حساسیت :

الف –مولر – هینتون آگار ب- هشت نوع از قرص های ضد میکروبی شامل آموکسی سیلین، سفالکسین، فلورفنیکل، کوتریموکسازول، انروفلوکساسین، اریترومایسین، فلومکوئین و تترا سایکلین می باشد.

بررسی و نتایج

در این مطالعه 71 قطعه از جوجه ها دارای علائم زیر بوده اند:

جوجه های پژمرده با شکم متورم و بادکرده (Distended Abdomens)

تمایل جوجه ها به حرکت نکردن و جمع شدن در یک نقطه دارند

اسهال و دهیدراتاسیون

در 56 قطعه دیگر علائم زیر دیده می شود:

عفونت یا تورم ناف (omphalitis)



خرید و دانلود تحقیق درمورد مطالعه باکتریولوژیکی آلودگی کیسه های زرده در جوجه های گوشتی در سلیمانیه عراق 12 ص