لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
چکیده :
وظیفه سیستم تعلیق در یک خودرو جلوگیری از انتقال تکانها و نوسانات ناشی از سطح جاده به بدنه خودرو و به منظور راحتی سرنشین و رانندگی مطمئن می باشد .
جهت کسب بهترین نتیجه ، سیستم تعلیق می بایستی نرم یا انعطاف پذیر باشد که بدین ترتیب امکان حرکت بیشتری برای حرکت چرخها فراهم شود از سوی دیگر برای پایداری بیشتر خودرو، در تماس باقی ماندن چرخها با سطح جاده و نیز کنترل نوسانات درهنگام حرکت بر روی سطوح ناهموار ضروری میباشد .
در سیستمهای متداول تعلیق مکانیکی ، برآورده کردن تمامی این شرایط مشکل می باشد .
در خودروی زانتیا فنر لول و کمک فنر ، با یک گوی هیدرونیوماتیکی جایگزین شده است.
اساس کار سیستم هیدرونیوماتیک ، همانطور که از نام آن پیداست .بر پایه دو جزء اصلی آن یعنی یک گاز و یک مایع قرار دارد و این نکته مهم را به خاطر داشته باشید که یک گاز قابل تراکم بوده ، در حالی که یک مایع غیر قابل تراکم است .
در سیستم هیدرونیوماتیک زانتیا ، از نیتروژن به عنوان گاز و از روغن LHM به عنوان مایع سیستم استفاده شده است . کلمه LHM مخفف (Liquid Hydraulic Mineral) به معنای روغن مایع هیدرولیک معدنی می باشد .
LHM یک روغن هیدرولیک سبز رنگ است که آب را به خود جذب نمی کند .
یک دیافراگم از جنس لاستیک مصنوعی گاز را از مایع در داخل گوی تعلیق جدا کرده و گوی توسط یک پیستون و سیلندر به چرخ متصل می گردد . این گاز همانند یک فنر در سیستمهای معمولی مکانیکی عمل می کند .
هنگامی که باری بر روی خودرو قرار می گیرد ، گاز مشابه فنر تراکم شده و حجم آن کاهش می یابد و هنگامی که بار برداشته می شود ، گاز منبسط شده و سیستم به حالت اولیه خود باز میگردد.
چنانچه بخواهیم ارتفاع خودرو پس از قرا ر دادن بار بر روی آن ثابت باقی بماند می بایست مقداری روغن اضافی با فشار بالا به سیستم وارد شود . بنابراین با کم یا زیاد کردن مقدار روغن سیستم می توان ارتفاع خودرو را درحد مطلوب نگه داشت تا بدین ترتیب ملزومات یک رانندگی مطمئن و راحت تامین گردد.
قسمتی که در خودرو این وظیفه را بر عهده دارد قسمت تصحیح کننده ارتفاع (Height Corrector) نام دارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
یادگیری ذهنی - حر کتی : نقش رابطه شدت وظیفه
خلاصه- اهداف مدل تنبام (2001)]مدل یک بعد اجتماعی- شناختنی اعمال قوه مشاهده شده و حد تحمل اعمال قوه ، کتابچه روانشناسی ورزش( صفحات 820-810 نیویورک )[ مدل ار تباط شدت تمرین - ذهن استفاده شده تا دو بررسی را طراحی وصورت دهد تا استراتژی های ذهنی افراد را در طی در گیری در دو وظیفه پرمتقاضی حرکتی وتاثیر رابطه به شدت وظیفه برکانون ذهنی ( یادگیری ذهنی – حر کتی)را بررسی نماید .
طراحی : یک طر ح آزمایشی به کار گر فته شده ، در صور تیکه طبقه بندیهای فکر ( مر تبط در مقابل غیر مرتبط) در طی سه مر حله یک وظیفه دست گیر( مطالعه 1)و در طی50% ،70%،90% حداکثر اکسیژن به کار گرفته در یک وظیفه دوچر خه سواری ( مطالعه 2 ) مر تبط با بررسی مر بع - چی غیر پارامتری شدند .
روشها – شرکت کنندگان مرد و زن در معرض حس افزاینده تلاش حرکت از طریق دو وظیفه خسته کننده قرار گرفتند : یک وظیفه دست گیر ایزومتری (تعداد = 35) و یک وظیفه دوچرخه سواری ثابت (تعداد = 13) . در طی هر وظیفه به شرکت کنندگانآموزش داده شد تا به صورت کلامی افکار فعلی خودشان را به صورت جملاتی، عباراتی یا کلماتی به طور مستمر در سرتاسر فرآیند آزمون بیان کنند. افکار گزارش شخصی شرکت کنندگان، در طی وظایف ثبت شدند و مدتی بعد طبقه بندی شدند تا الگوهای کانون ذهنی مرتبط و غیر مرتبط را نشان دهند.
نتایج : کانون ذهن، به صورت مسلطی، مرتبط بود، هنگامیکه شدت وظیفه، بالا بود. این یافته ها با مدل (2001) تینام ثابت هستند که ] مدل یک بعد اجتماعی – شناختنی اعمال قوه مشاهده شده و حد تحمل اعمال قوه است[ . کتابچه مدل روانشناسی ورزش رابطه بین شدت تمرین و تخصیص ذهن (یادگیری ذهنی - حرکتی) را مطرح می سازد که ذکر می کند که کلیدهای فیزیولوژیکی آستانه تلاش بر یادگیری ذهنی مسلط هستند.
نتیجه گیریها : در طی شرایط بار کار بالا و طول مدت طولانی، ذهن بر حسهای فیزیولوژیکی سختی متمرکز می شود که بر آگاهی مرکزی مسلط هستند. در این نکته، یک یادگیری ذهنی مرتبط تقریباً قطعی است.
مقدمه
تمایزی بین دو مقوله گسترده یادگیری ذهنی – حرکتی در ورزش، پیرامون ارتباط و عدم ارتباط بوسیله مورگان و پالاک (1977) روشن شد و از آن هنگام تصور حاکم در ربط این یادگیری شده است. ارتباط و عدم ارتباط (A/D ) ، استراتژیهای شناختنی را توصیف می کنند که حدی را خاطر نشان می سازند که ورزشکاران، توجه ذهنی خودشان را بر فیدبک حرکتی معطوف می دارند. همانطوریکه در ابتدا بوسیله مورگان و پالاک تعریف شد، ارتباط به عنوان یک سبک ذهنی داخلی در نظر گرفته شد که ورزشکاران دنبال می کنند تا ورودی حسی را ثبت نمایند و تلاش خودشان را مطابقاً، تطبیق نمایند. ارتباط به هر تفکری اشاره می کند که ذهن را از حسهای داخلی به سوی حسهای خارجی منحرف کننده انگیزه، منحرف می سازد.
اکثریت تحقیق با در نظرگیری استراتژیهای شناختنی در تمرین، تکیه بر ارتباط بین A/D و نوعی از متغیر مرتبط با وظیفه، مثل عملکرد و نسبت اعمال قوه (RPE) تکیه نموده است. برای اینکه اکثر بررسیهای تحقیقی در این حوزه، تکیه بر دوندگانی. نموده اند که در زمینه آموزش و رقابت آنها، مرتبط با سطوح بالای تلاش حرکتی و اعمال قوه هستند. به صورت خلاصه، ادبیات پیرامون A/D و حسهای حرکتی مثل محدودیتهای ذاتی در تفسیر نتایج بررسیهای قبلی را بررسی می کنیم که یک چارچوب تئوری را پیشنهاد می کند که مستلزم ارتباط حسی – حرکتی A/D است و دو بررسی را هدایت می کند تا فرضیه هائی را اثبات نمایند که از این تصور کلی ریشه می گیرند. با مورد خطاب قرار دادن مسئله ای که این حوزه بررسی تعریف و سنجش A/D را محدود می سازد، آغاز می کنیم.
موارد متدلوژیکی – سنجش A/D ، ذاتاً مشکل است، زیرا «هدف بررسی (به عبارتی، بستگی ها» برای شرکت کننده داخلی است و مستقیماً برای دیگران قابل مشاهده نیست و زیرا شرکت کنندگام مشغول فعالیت حرکتی می شوند، هنگامیکه بستگیها رخ می دهند. محققین قبلی، روشهای سنجش متعددی را استفاده نموده اند تا استراتژیهای شناختی به کار گرفته بوسیله تمرین کنندگان را مثل ارزشیابیهای قلم – کاغذ و بررسی ساختاری را ارزشیابی نمایند. تقریباً، این معیارها، پس از تمرین و مبتنی بر گزارش نقل شده، تعیین می شود. چامر (1986) معتقد بود که این شکل داده های شخصی، غیر واقعی است، زیرا آشفتگی قصدی دارند. چامر از تحقیق صورت پیرامون اثر استراتژیهای ذهنی در طی فعالیت حرکتی طرفداری نمود. جهت حصول این، جامر ضبط صوتهای کوچکی را به شرکت کنندگان داد و از آنها خواست همه چیز را که به ذهن آنها می آید در حالیکه در یک دوی ماراتون می دوند، بلند نقل نمایند این افکار متعاقباً به عنوان مرتبط یا غیر مرتبط طبق یک سیستم کدسازی دقیقی طبقه بندی شدند.
به صورت آزمایشی، دستیاران تحقیقی ، مطابقت 346/97 را در صورت کدسازی کلامی 30878 طبق این سیستم حاصل نمودند. همه ناهماهنگیهای کدسازی پس از بحث گسترده ای حل شدند. اگر چه این روش تأثیر بر هم ریختگی ناظر به گذشته را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
وظیفه کنترل
کنترل یکی از وظایف مهم مدیریت به شمار می رود. این وظیفه به قدری حایز اهمیت است که بعضی از نویسندگان مدیریت معتقدند که مدیریت خوب به داشتن نظام کنترل موثر بستگی دارد. « ارل استرانگ » و « رابرت اسمیت » نیاز به کنترل را چنین توجیه می کنند.
نقطه نظرهای متضادی درباره بهترین روش اداره سازمانها وجود دارد. اما نظریه پردازان و همچنین مدیران اهل عمل توافق دارند که مدیریت خوب مستلزم کنترل موثر است. ترکیبی از هدفهای خوب برنامه ریزی شده، ایجاد سازمان قوی، هدایت و رهبری موثر و اعمال انگیزش در صورتی به موفقیت کمک می کنند، که یک سیستم کنترل کافی وجود داشته باشد.
کنترل فرآیندی است که از طریق آن مدیران اطمینان حاصل می کنند که عملکرد سازمان با فعالیتهای برنامه ریزی شده تطبیق دارد. دربرنامه ریزی فعالیتهای یک سازمان، هدفهای اساسی و روشهای دست یافتن به آنها مشخص می شوند. فرآیند کنترل میزان پیشرفت به سوی هدفها را می سنجد و مدیران را قادر می سازد تا انحرافات برنامه ها را کشف کنند و اقدام اصلاحی به عمل آورند.
غالباً افراد مختلفی وظیفه برنامه ریزی و کنترل را انجام می دهند، لکن برای این که هر دو وظیفه به طور موثر انجام شوند، با هم ارتباط برقرار می کنند. از این روست که « کونتز »، « اُدانل » و « وایهریخ » برنامه ریزی و کنترل را به دو تیغه یک قیچی تشبیه می کنند، به این معنی که قیچی فقط با دو تیغه برنده می تواند کار کند.
فرآیند کنترل
کنترل فرآیندی است که به طور مستمر عملکرد جاری را به منظور حصول اطمینان از این که منجر به وصول هدفهای از پیش تعیین شده می شود، اندازه گیری می کند. نتایج مطلوب از طریق فرآیند برنامه ریزی مشخص می شود و کنترل، عملکرد را با توجه به استانداردهای معین می سنجد. به این ترتیب، کنترل تلاشی است منظم که با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده، استانداردهای عملکرد را مشخص می کند، عملکرد واقعی را با معیارهای معین مقایسه می کند، انحرافات و درجه اهمیت آنها را تعیین می کند و اقدامات اصلاحی را در صورت لزوم معمول می دارد.
کنترل، شامل چهار مرحله است که ذیلاً مورد بحث واقع می شوند:
استقرار استانداردها با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده .
این مرحله ممکن است تعیین استانداردهایی برای هر عمل را ( از فروش و هدفهای تولید گرفته تا حضور کارکنان و مسایل ایمنی آنان ) شامل شود. به منظور این که این مرحله موثر واقع شود، استانداردها باید مشخص و دارای معنی و مفهوم باشند، و چنانکه اشاره شد مورد قبول مسئولان مربوط قرار گیرند.
استانداردهایی که در برنامه ها تعیین می شوند باید قابل اجرا باشند. بیان و تعبیر و تفسیر هدفهای کلی مانند « تعلیم و تربیت بهتر » یا « منافع بیشتر » موجب ابهام می شود.
هدفها باید تا آنجا که ممکن است بر حسب واحد قابل اندازه گیری بیان شوند. فی المثل، باید بر حسب تعداد واحدهایی که در هر ساعت تولید می شود یا مقدار سودی که از هر قلم کالا عاید سازمان می شود ذکر شده باشند. چنانچه بیان هدفها مانند «افزایش روحیه »، « بهبود روابط اجتماعی »، « استقرار انضباط » یا « خلاقیت » به صورت کمی امکان پذیر نباشند، باید سعی کرد که مفهوم این هدفهای کیفی به وضوح فهمیده شوند و مکانیسم کنترلی طرح ریزی شود که در شرایط مزبور به اندازه گیری عملکرد کمک می کند.
این نوع مکانیسم های کنترل ماهیتاً ذهنی هستند و لذا تصمیم گیری باید بر مبنای قضاوت شخصی صورت بگیرد.
استانداردهای کمی
بعضی از استانداردهای مکی که با استفاده از آنها می توان عملکرد را اندازه گیری کرد عبارتند از :
استانداردهای زمان - برای استفاده از این استانداردها، هدف بر مبنای زمان مشخص که برای انجام وظیفه خاصی ضروری است تعیین می شود. به عنوان مثال تعداد واحدهای تولید شده یا تعداد صفحات تایپ شده در هر ساعت و یا تعداد تلفن های انجام شده در روز از جمله استانداردهای زمان هستند.
استانداردهای هزینه - این استانداردها، هزینه هر واحد فعالیت را نشان می هند، هزینه مواد برای ساختن هر واحد کالا، هزینه افرادی که روی کالای به خصوصی کار می کنند، یا هزینه توزیع هر واحد کالا و نظایر آن در شمار استانداردهای هزینه محسوب می شوند.
استانداردهای درآمد- استانداردهای درآمد در واقع درآمد مالی است که در نتیجه یک فعالیت خاص عاید می شود. فی المثل، حجم فروش در ماه یا مقدار فروش انجام شده در سال توسط یک نفر فروشنده به عنوان استاندارد درآمد منظور می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد رودهن
موضوع :
وضعیت و وظیفه زنان مسلمان ورزشکار در مجامع ورزشی
استاد :
جناب آقای جواد نعمتی
محقق:
نامیرا رحام
معارف اسلامی 2
زمستان 86
فهرست مطالب
موضوع : 1
مقدمه 3
ورزشکاران زن ایران و نگاهی به دو دهه حضور آنان در ورزش 4
محدودیتهای تازه برای ورزشکاران زن در ایران 7
تناقضات موازین داخلی و موازین بینالمللی 8
محدودیتهای تازه 9
حجاب اسلامی و ورزشکاران زن ایرانی 10
حضور زنان ورزشکار ایران با لباس های اسلامی 13
مقدمه
"حجاب" و"حفظ شئونات اسلامی" ارزشهای والایی است که زن مسلمان و ایرانی ارج نهادن به آن را به عنوان سرلوحه فعالیتهای خود انتخاب کردهو اساس را بر رعایت این دو مهم گذاشته است. "ورزش"یکی ازعرصههاییاست که زنان کشورمان با پایبندی بهمعیارهای اسلامی پای در آن گذاشته وفعالیتهای کمی وکیفی گستردهای را دراین عرصه داشتهاند. کارشناسان ورزش بانوانمیگویند:بانوان ورزشکارایران پس از سالها فعالیت و تلاش برای ارتقاء جایگاه خود در میادین مختلف،در سالهای اخیر توانستهاند با حفظ ارزشهای اسلامی پا به میادین مختلف داخلی وخارجی گذاشته و در برخی از رشتهها هم به موفقیتهای خوبی دست یابند. کسب سهمیه حضور در المپیک ۲۰۰۸پکن در رشته تکواندو و دو مدال در همین رشته دربازیهای آسیایی دوحه، مدال آوری شطرنجبازان دربازیهای آسیایی دوحه وبازیهای آسیایی داخل سالن ماکائو،نایب قهرمانی تیم فوتبال زنان در رقابت های غرب آسیاوراهیابی آن به مرحله دوم جام ملتهای آسیاکه در یک سال گذشته صورت گرفتهودستیابی به چندین مدال رنگارنگ از مسابقات آسیایی و بینالمللی دررشتههای مختلف وهمچنین صعود زنان ایرانی به قلهاورست ازجمله این موفقیت هاست. به گفته آنان، این موفقیتها نه تنها در داخل بلکه در خارج از ایران و برای بدخواهان که قصد دارند وضعیت زنان مسلمان و ایرانی را بد جلوه دهند، جواب بسیار قاطعی است. مسوولانورزش بانوان کشورمعتقدند:نگاهی اجمالی به فعالیتهایزنان ورزشکار ایران دردو دهه اخیر نشان میدهد که همواره گسترش و توسعه ورزش زنان در دو بعد همگانی و قهرمانی با در نظر گرفتن ملاحظات و سیاستهای رایج در ورزش کشور هدف اصلی بوده است.
ورزشکاران زن ایران و نگاهی به دو دهه حضور آنان در ورزش
مسوولان رشتههای مختلف ورزشی بانوان میگویند: اگر امروز شاهد حضور زنان ورزشکار ایران دربرخی از رشتهها در رویدادهای مختلف ورزشی هستیم، حاکی از انجام کارهای کارشناسی و گرفتن نظرات افراد ذیصلاح بودهاست. آنان میافزایند:بعد از هموارشدن راه وجلب نظر مجامع بینالمللی و جهانی برای حضور زنان مسلمان در رویدادهای رسمی با حفظ ارزشها و حجاب اسلامی ، باعث شده است که ورزشکاران زن سایر کشورهای اسلامی نیز با الگو گرفتن از زنان ایرانی زمینه حضور خود را در ارکان ورزش جهان آغاز کنند. از سوی دیگر این افراد با اشاره به اینکه در ابعاد اجتماعی نیز "ورزش" عامل مهمی درجهت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
وظیفه کنترل
کنترل یکی از وظایف مهم مدیریت به شمار می رود. این وظیفه به قدری حایز اهمیت است که بعضی از نویسندگان مدیریت معتقدند که مدیریت خوب به داشتن نظام کنترل موثر بستگی دارد. « ارل استرانگ » و « رابرت اسمیت » نیاز به کنترل را چنین توجیه می کنند.
نقطه نظرهای متضادی درباره بهترین روش اداره سازمانها وجود دارد. اما نظریه پردازان و همچنین مدیران اهل عمل توافق دارند که مدیریت خوب مستلزم کنترل موثر است. ترکیبی از هدفهای خوب برنامه ریزی شده، ایجاد سازمان قوی، هدایت و رهبری موثر و اعمال انگیزش در صورتی به موفقیت کمک می کنند، که یک سیستم کنترل کافی وجود داشته باشد.
کنترل فرآیندی است که از طریق آن مدیران اطمینان حاصل می کنند که عملکرد سازمان با فعالیتهای برنامه ریزی شده تطبیق دارد. دربرنامه ریزی فعالیتهای یک سازمان، هدفهای اساسی و روشهای دست یافتن به آنها مشخص می شوند. فرآیند کنترل میزان پیشرفت به سوی هدفها را می سنجد و مدیران را قادر می سازد تا انحرافات برنامه ها را کشف کنند و اقدام اصلاحی به عمل آورند.
غالباً افراد مختلفی وظیفه برنامه ریزی و کنترل را انجام می دهند، لکن برای این که هر دو وظیفه به طور موثر انجام شوند، با هم ارتباط برقرار می کنند. از این روست که « کونتز »، « اُدانل » و « وایهریخ » برنامه ریزی و کنترل را به دو تیغه یک قیچی تشبیه می کنند، به این معنی که قیچی فقط با دو تیغه برنده می تواند کار کند.
فرآیند کنترل
کنترل فرآیندی است که به طور مستمر عملکرد جاری را به منظور حصول اطمینان از این که منجر به وصول هدفهای از پیش تعیین شده می شود، اندازه گیری می کند. نتایج مطلوب از طریق فرآیند برنامه ریزی مشخص می شود و کنترل، عملکرد را با توجه به استانداردهای معین می سنجد. به این ترتیب، کنترل تلاشی است منظم که با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده، استانداردهای عملکرد را مشخص می کند، عملکرد واقعی را با معیارهای معین مقایسه می کند، انحرافات و درجه اهمیت آنها را تعیین می کند و اقدامات اصلاحی را در صورت لزوم معمول می دارد.
کنترل، شامل چهار مرحله است که ذیلاً مورد بحث واقع می شوند:
استقرار استانداردها با توجه به هدفهای از پیش تعیین شده .
این مرحله ممکن است تعیین استانداردهایی برای هر عمل را ( از فروش و هدفهای تولید گرفته تا حضور کارکنان و مسایل ایمنی آنان ) شامل شود. به منظور این که این مرحله موثر واقع شود، استانداردها باید مشخص و دارای معنی و مفهوم باشند، و چنانکه اشاره شد مورد قبول مسئولان مربوط قرار گیرند.
استانداردهایی که در برنامه ها تعیین می شوند باید قابل اجرا باشند. بیان و تعبیر و تفسیر هدفهای کلی مانند « تعلیم و تربیت بهتر » یا « منافع بیشتر » موجب ابهام می شود.
هدفها باید تا آنجا که ممکن است بر حسب واحد قابل اندازه گیری بیان شوند. فی المثل، باید بر حسب تعداد واحدهایی که در هر ساعت تولید می شود یا مقدار سودی که از هر قلم کالا عاید سازمان می شود ذکر شده باشند. چنانچه بیان هدفها مانند «افزایش روحیه »، « بهبود روابط اجتماعی »، « استقرار انضباط » یا « خلاقیت » به صورت کمی امکان پذیر نباشند، باید سعی کرد که مفهوم این هدفهای کیفی به وضوح فهمیده شوند و مکانیسم کنترلی طرح ریزی شود که در شرایط مزبور به اندازه گیری عملکرد کمک می کند.
این نوع مکانیسم های کنترل ماهیتاً ذهنی هستند و لذا تصمیم گیری باید بر مبنای قضاوت شخصی صورت بگیرد.
استانداردهای کمی
بعضی از استانداردهای مکی که با استفاده از آنها می توان عملکرد را اندازه گیری کرد عبارتند از :
استانداردهای زمان - برای استفاده از این استانداردها، هدف بر مبنای زمان مشخص که برای انجام وظیفه خاصی ضروری است تعیین می شود. به عنوان مثال تعداد واحدهای تولید شده یا تعداد صفحات تایپ شده در هر ساعت و یا تعداد تلفن های انجام شده در روز از جمله استانداردهای زمان هستند.
استانداردهای هزینه - این استانداردها، هزینه هر واحد فعالیت را نشان می هند، هزینه مواد برای ساختن هر واحد کالا، هزینه افرادی که روی کالای به خصوصی کار می کنند، یا هزینه توزیع هر واحد کالا و نظایر آن در شمار استانداردهای هزینه محسوب می شوند.
استانداردهای درآمد- استانداردهای درآمد در واقع درآمد مالی است که در نتیجه یک فعالیت خاص عاید می شود. فی المثل، حجم فروش در ماه یا مقدار فروش انجام شده در سال توسط یک نفر فروشنده به عنوان استاندارد درآمد منظور می شود.