دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد اطلاعات مالی حسابرسی شده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

اطلاعات مالی حسابرسی شده مهمترین نیاز بازار سرمایه است

از جمله توقعات سازمان بورس و اوراق بهادار از این حرفه شفافیت اطلاعات است که این موضوع با کارایی بازار سرمایه ارتباط تنگاتنگی دارد و کارایی بدون اطلاعات محقق نمی شود. علاوه بر اطلاعات تاریخی ،‌ اطلاعات آتی شرکت هاکه مهمترین بخش است در قیمت سهام بسیار مؤثر است و باتوجه به امکان دستکاری این نوع اطلاعات باید استاندارد 330 مورد توجه ویژه ای قرار گیرد.

در بحث الزامات صورت‌های آتی باید توسعه و ارتقا شفافیت حرفه حسابداری و حسابرسی مدنظر قرار گیرد تا همزمان با توسعه بازار و راه اندازی محصولات جدید مانند صندوق های سرمایه گذاری این حرفه نیز همگام با بازار سرمایه حرکت کند.

نقش اطلاعات شفاف در ارزش جاری و حباب قیمت ها سهام شرکت‌های سرمایه گذاری محسوس است. این نوع از شرکت ها در دوران رونق با اقدام به تجدید ارزیابی ، سود بیشتری شناسایی و تقسیم می کنند که همین مسئله در دوران رکود مشکلات متعددی را برای این دسته از شرکت ها ایجاد می کند.

هدف سازمان بورس از ایجاد بازار شفاف بدون منصفانه و با کارآیی بالا استباید در دو حوزه معاملات و اطلاعات شفافیت به وجود آید که این مهم ازطریق دریافت اطلاعات مالی شرکتها به دست می آید.

مهمترین نیاز بازار سرمایه اطلاعات مالی حسابرسی شده و بررسی و اظهارنظر و اعتباردهی حسابرسان و حسابداران است.

از دیگر توقعات سازمان بورس از این حرفه دقت و رعایت آیین رفتار حرفه ای است تا مواردی چون دستکاری گزارش های مالی و تزلزل و کاهش کیفیت صورت های مالی به وجود نیاید.

در گزارش های مالی شرکت های بورسی بسیارمهم هستند. ‌به دلیل اینکه اطلاعات لازمه قیمت گذاری سهام شرکت‌های بورسی است و بازار فرابورس هم راه اندازی خواهد شد صراحت در گزارش های مالی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

نحوه گزارشگری مالی در صنایع خاصی چون بانکها ، بیمه ها ، لیزینگ ها شرکت های و سرمایه گذاری‌ متفاوت است به همین منظور کمیته استانداردسازی در حال اصلاح و تهیه گزارشگری‌های خاص است.

از جمله اقدامات مهم برای جهانی شدن بورس ایران رعایت و تطابق حرفه حسابداری حسابرسی با استانداردهای جهانی است و برای ارتباط بورس کشور با دیگر بورسها باید به سمت استانداردسازی و کسب اعتبار جهانی حرکت کنیم.

اساس قیمت گذاری سهام شرکت برپایه سودآوری شرکتها است که محصول فرایند گزارشگری مالی استوی به ورود ابزارهای جدید به بورس اشاره کرد و گفت: باتوجه به اتمام طراحی قراردادهای آتی (فیوچر) و آ‌ماده بودن این ابراز جدید برای حضور در بورس باید چگونگی ثبت و گزارشگری این محصول و دیگر ابزار مالی به نام صکوک که در 8 نوع در کمیته فقهی طراحی شده مشخص شود.

  راه اندازی شبکه اطلاع رسانی ناشران (کدال) :با راه‌اندازی این شبکه کاغذ حذف و نحوه اطلاع رسانی متحول خواهد شد و به همین منظور حرفه حسابداری و حسابرسی باید استانداردهای مورد نیاز این شبکه را تهیه کند.

ترازنامه

ترازنامه یا بیلان عبارتست از صورتی که وضع مالی یک موسسه را در یک تاریخ معین ( غالبا آخرین روز ماه یا سال ) نشان می دهد و به همین دلیل به آن صورت وضعیت مالی نیز گفته می شود . ترازنامه در واقع همان معادله حسابداری است که در آن ارقام مربوط به هریک از دو طرف معادله تفکیک و با طبقه بندی جزییات نمایش داده شده است . به عبارتی ترازنامه صورتی از مایملک و بدهیهای یک موسسه می باشد . عنوان ترازنامه شامل سه سطر است که سطر اول نام موسسه ای می باشد که ترازنامه جهت نشان دادن وضعیت مالی آن تهیه می گردد در سطر دوم نام صورت مالی تهیه شده که همان ترازنامه است ذکر می شود . در سطر سوم تاریخ تنظیم ترازنامه که معمولا یک روز معین است نوشته می شود و این بدان معنی است که ترازنامه نشاندهنده وضع مالی موسسه در یک روز معین است و نه در یک دوره مالی . ضمنا ترازنامه وضعیت مالی یک موسسه را نشان می دهد و نه وضعیت مالی شخصی صاحب یا صاحبان موسسه را چرا که ممکن است ایشان منابع ایجاد درآمد دیگری نیز داشته باشند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد اطلاعات مالی حسابرسی شده


مقاله درباره اصطلاحات مورد نیاز دانشجویان حسابداری در قسمت اعتبارات اسنادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

اصطلاحات مورد نیاز دانشجویان حسابداری در قسمت اعتبارات اسنادی

 

EXW (EX works) 

تحویل در محل کار (محل تعیین شده)

EXW به معنای آن است که فروشنده هنگامی که کالا را در محل کار فروشنده یا محل دیگری که معین شده است (یعنی کارگاه، کارخانه، انبار، غیره) بدون اینکه کالا را برای صادرات ترخیص و بدون اینکه روی وسیله نقلیه بارگیری کند، در اختیار خریدار قرار دهد، تحویل را انجام داده است.

FCA (…named palce) 

تحویل به حمل کننده (محل تعیین شده)

FCA   بدین معنی است که فروشنده کالا را پس از ترخیص برای صدور در محل معین به حمل کننده که توسط خریدار معرفی شده است تحویل می‌دهد.

FAS (….named port of shipment) 

«تحویل در کنار کشتی»(بندر تعیین شده)

تحویل در کنار کشتی بدین معنی است که فروشنده موقعی که کالا را در کنار کشتی در بندر حمل تعیین شده قرار می‌دهد تحویل را انجام می‌دهد. این بدان معنی است که خریدار باید کلیه هزینه‌ها و مسئولیتهای ناشی از فقدان یا خسارات وارد به کالا را از آن لحظه بعهده بگیرد.اصطلاح FAS فروشنده را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می‌نماید. 

FOB (….named port of shipment) 

تحویل روی عرشه (بندر تعیین شده)

«تحویل روی عرشه » بدین معنی است که فروشنده موقعی که کالا از نرده کشتی در بندر حمل تعیین شده عبور می‌کند تحویل را انجام می‌دهد. این بدان معنی است که خریدار باید کلیه هزینه‌ها و مسئولیتهای ناشی از فقدان یا خسارات وارد به کالا را از آن نقطه متقبل شود. اصطلاح FOB ایجاب می‌کند که فروشنده کالا را برای صدور ترخیص کند. این اصطلاح را می‌توان فقط در حمل دریایی یا آبراه داخلی بکار برد. اگر طرفین قصد نداشته باشند که کالا در نرده کشتی تحویل شود باید از اصطلاح FCA استفاده کنند.. 

CFR(….named port of destination) 

هزینه و کرایه حمل(بندر مقصد تعیین شده)

«هزینه و کرایه حمل » بدین معنی است که فروشنده کالا را پس از عبور از نرده کشتی در بندر حمل تحویل می‌دهد. فروشنده باید هزینه‌ها و کرایه حمل لازم برای بردن کالا به بندر مقصد تعیین شده را بپردازد ولی مسئولیت فقدان یا خسارات وارد به کالا همچنین هرگونه هزینه اضافی ناشی از حوادثی که بعد از زمان تحویل حادث شود از فروشنده به خریدار منتقل می‌گردد.اصطلاح CFR فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می‌نماید. این اصطلاح را فقط می‌توان در مورد حمل دریایی یا آبراه داخلی بکار برد. اگر طرفین قصد ندارند کالا پس از عبور از نرده کشتی تحویل شود باید از اصطلاح CPT  استفاده کنند.

CIF (….named port of destination) 

هزینه، بیمه و کرایه حمل (بندر مقصد تعیین شده)

«هزینه، بیمه، کرایه حمل » یعنی فروشنده هنگامی که در بندر حمل کالا از نرده کشتی عبور می‌کند تحویل را انجام می‌دهد. فروشنده باید هزینه‌ها و کرایه حمل لازم برای بردن کالابه بندر مقصد تعیین شده بپردازد. ولی مسئولیت فقدان یا خسارت به کالا همچنین هرگونه هزینه‌های اضافی ناشی از حوادثی که بعد از زمان تحویل حادث شود از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود البته در CIF فروشنده باید برای خریدار بیمه باربری دریایی در مقابل خطر فقدان یا خسارت فروشنده قرارداد بیمه را منعقد می‌کند و حق بیمه را می‌پردازد. خریدار باید توجه کند که طبق اصطلاح CIF فروشنده فقط ملزم به تحصیل حداقل پوشش می‌باشد اگر خریدار خواستار پوشش بیشتری باشد باید صراحتاً چنین توافقی را با فروشنده بعمل آورد یا اینکه به هزینه خود بیمه مازاد را فراهم کند.اصطلاح CIF فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می‌نماید.این اصطلاح را فقط می‌توان در مورد حمل دریایی یا آبراه داخلی بکار برد. اگر طرفین قصد ندارند کالا پس از عبور از نرده کشتی تحویل شود باید از اصطلاح CIP استفاده کنند. 

CPT(….named place of destination) 

کرایه حمل پرداخت شده تا (مقصد تعیین شده)

«کرایه حمل پرداخت شده تا…» یعنی فروشنده کالا را به حمل کننده منتخب خود تحویل دهد ولی فروشنده باید هزینه حمل لازم برای بردن کالا را به مقصد تعیین شده بپردازد. بدین ترتیب خریدار باید کلیه مسئولیت‌ها هر هزینه دیگری بعد از اینکه کالا تحویل حمل کننده شد متقبل شود.اصطلاح CPT فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می‌نماید. این اصطلاح بدون توجه به نوع حمل از جمله حمل مرکب قابل استفاده است. 

CIP(…named place  of destination) 

کرایه حمل وحق بیمه پرداخت شده تا(مقصد تعیین شده)

«کرایه حمل وحق بیمه پرداخت شده تا…» یعنی فروشنده کالا رابه حمل کننده منتخب خود تحویل می دهد ولی فروشنده باید علاوه بر آن هزینه حمل لازم برای بردن کالا به مقصد تعیین شده رابپردازد.بنابراین خریدار باید کلیه مسئو لیت ها وهزینه های اضافی بعد ازتحویل کالا رابه ترتیب مذکور،منتقل شود البته درCIP فروشنده باید برای خریدار در قبال خطرناشی از فقدان یا خسارت وارد به کالا حین حمل بیمه نامه تهیه نماید.درنتیجه فروشنده قرارداد بیمه رامنعقد می کند و حق بیمه آمن را می پردازد.خریدار باید توجه داشته باشد که طبق اصطلاح CIP فروشنده ملزم به تحصیل بیمه باحدقل پوشش می باشد.اگر خریدار خواستار پوشش بیشتری باشد باید صراحتاً چنین توافقی رابا فروشنده بعمل آورد یا اینکه به هزینه خود بیمه مازاد را فراهم کند.اصطلاح CIP فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می نماید.این اصطلاح بدون توجه به نوع حمل از جمله مرکب قابل استفاده است.

DAF(…named plase)  

تحویل درمرز (محل تعیین شده)

تحویل درمرز یعنی زمانی وظیفه فروشنده به اتمام می رسد که کالارا پس از ترخیص برای صدور روی وسیله نقلیه بدون اینکه تخلیه شود در اختیار خریدار قرار دهد ولی بدون انجام ترخیص برای ورود به نقطه و محل تعیین شده در مرز البته قبل از مرز کشور صادره کننده بکار برد.بنابراین تعیین دقیق مرز مورد نظر با ذکر نقطه و محل آن دراین اصطلاح اهمیت حیاتی دارد.این اصطلاح رامیتوان بدون توجه به نوع حمل موقعی که قرار است کالا در مرز زمینی تحویل شود بکاربرد. اگر تحویل دربندر مقصد روی عرشه کشتی یا در لنگرگاه انجام میشود باید از اصطلاحات DESیاDEQ استفاده کرد. 

DES(named port of destination)

تحویل از کشتی (بندر مقصد تعیین شده)

تحویل از کشتی یعنی اینکه فروشنده کالا راقبل از ترخیص برای ورود درروی کشتی دربندرمقصد تعیین شده دراختیار خریدار قرار دهد فروشنده باید کلیه هزینه هاو مسئولیت های مربوط به آوردن کالا به بندر مقصد قبل از تخلیه رامتقبل شود اگر طرفین قصد داشته باشند که فروشنده هزینه ها و مسئولیت تخلیه کالا اربعهده بگیرد باید از اصطلاح DEQاستفاده کنند.این اصطلاح فقط موقعی که کالا از طریق دریا یا آبراه داخلی یا حمل مرکب روی کشتی دربندر مقصد تحویل می شود باید بکار برده شود. 

DEQ(…named port of destination) 

تحویل در اسکله (بندر مقصد تعیین شده)

تحویل در اسکله یعنی اینکه فروشنده کالا را قبل از ترخیص برای ورود دراسکله (بارانداز)دربندر مقصدتعیین شده دراختیار خریدار قرار دهد فروشنده باید هزینه ها و مسئولیت مربوط به آوردن کالا به بندر مقصد تعیین شده و تخلیه راملزم میسازد کالا رابرای ورود و ترخیص آماده نموده و کلیه تشریفات گمرکی راانجام دهد و عوارض مالیات ها و سایر مخارج مربرط به ورود رابپردازد.این اصطلاح فقط درصورتی که کالا از طریق دریا یا آبراه داخلی یا حمل مرکب ارسال واز کشتی روی اسکله (بارانداز) در بندر مقصد تخلیه می شود کاربرد دارد. 

DDU(… named plave of destinatio)

تحویل بدون پرداخت عوارض و حقوق گمرکی (مقصد تعیین شده)

 «تحویل بدون پرداخت عوارض و حقوق گمرکی» یعنی فروشنده کالا را بدون ترخیص برای واردات و بدون تخلیه از وسیله نقلیه در مقصد تعیین شده تحویل دهد. فروشنده باید کلیه هزینه‌ها و مسئولیت بردن کالا به مقصد مذکور را بپذیرد. بجز، هرگونه «عوارضی» (این واژه شامل وظیفه و مسئولیت انجام تشریفات گمرکی و پرداخت هزینه تشریفات، عوارض گمرکی، مالیات و سایر مخارج) که مربوط به واردات کشور مقصد باشد (حسب مورد) چنین «عوارضی» و همچنین هرگونه هزینه و مسئولیتی که ناشی از قصور خریدار در ترخیص به موقع کالا برای واردات باشد، بعهده خریدار می باشد. 

DDP(… named place of destinatio) 

تحویل با پرداخت عوارض و حقوق گمرکی(مقصد تعیین شده)

«تحویل با پرداخت عوارض و حقوق گمرکی» یعنی فروشنده کالا را پس از ترخیص برای واردات و بدون تخلیه از وسیله حمل در مقصد تعیین شده تحویل دهد. فروشنده باید کلیه هزینه‌ها و مسئولیتهای مربوط به بردن کالا به آن مقصد را تقبل کند از جمله حسب مورد هر گونه «عوارض»(این واژه شامل وظیفه و مسئولیت انجام تشریفات گمرکی و پرداخت هزینه تشریفات، عوارض گمرکی، مالیات و سایر مخارج می شود) که مربوط به واردات به کشور مقصد می‌باشد.

این اصطلاح را در صورتی که فروشنده بطور مستقیم یا غیر مستقیم قادر به تحصیل پروانه واردات نیست، نباید بکار برد.



خرید و دانلود مقاله درباره اصطلاحات مورد نیاز دانشجویان حسابداری در قسمت اعتبارات اسنادی


مقاله درباره عبادت و پرستش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان‏»

«فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعواالیهم‏». (1) به طورى کلى براى هر انسانى لازم است که داراى فکر نقادى باشد. قوه‏نقادى و انتقادکردن به معناى عیب‏گرفتن نیست. معناى انتقاد، یک شى‏ء رادر محک قرار دادن و به وسیله محک‏زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص‏دادن است. مثلا انتقاد از یک کتاب معنایش این نیست که حتما باید معایب‏آن کتاب نمودار بشود بلکه باید هر چه از معایب و محاسن داشته باشدآشکار بشود. انسان باید در هر چیزى که از دیگران مى‏شنود نقاد باشد یعنى‏آن را بررسى و تجزیه و تحلیل بکند. صرف اینکه یک حرفى در میان مردم‏شهرت پیدا مى‏کند خصوصا که با یک بیان زبیا و قشنگ باشد دلیل بر این‏نیست که انسان حتما باید آن را بپذیرد و قبول بکند. به ویژه در امر دین وآنچه که مربوط به دین است، انسان باید نقاد باشد آنچه که در شبهاى گذشته راجع به احادیث بحث مى‏کردیم که پیغمبر فرمودآنچه را که از من مى‏شنوید به قرآن عرضه بدارید اگر موافق است بپذیرید واگر مخالف است نه، خود نوعى نقادى است. حدیثى است که من عین‏عبارات آن یادم نیست ولى مضمون آن یادم است که ائمه ما آن را از حضرت‏عیسى مسیح نقل کرده‏اند. تقریبا مضمونش اینست: شما که علم را فرا مى‏گیرید،اساس کار اینست که نقاد باشید یعنى قدرت انتقاد در شما باشد، کورکورانه‏تسلیم نشوید، خواه گوینده صالح باشد و خواه ناصالح در بین حدیث دارد: «کونوا نقادا». حدیث دیگر که فى‏الجمله از آن یادم هست راجع به اصحاب‏کهف است که داستان آنها در قرآن آمده است: «انهم فتیة ءامنوا بربهم و زدناهم‏هدى و ربطنا على قلوبهم‏» (2) ... معروف است که اینها صراف بوده‏اند،صیرفى بوده‏اند. این سخن را به این معنى گرفته‏اند که کار آنها صرافى بوده‏است. ائمه ما فرموده‏اند که در این نسبت که گفته‏اند اینها صراف طلا و نقره‏بوده‏اند، اشتباه شده است. نه، «کانوا صیارفة الکلام‏» صراف سخن بودند نه‏صراف طلا و نقره، یعنى مردمان حکیمى بوده‏اند، مردمان دانائى بوده‏اند وچون حکیم بوده‏اند وقتى حرفى به آنها عرضه مى‏شد، آن حرف رامى‏سنجیدند. تفقه در دین که در این آیه ذکر شده است:«فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین‏»مستلزم این است که انسان واقعا نقاد باشد و کار نقادى او به آنجا کشیده شودکه هر چیزى را که گفته مى‏شود و با امر دین تماس دارد بتواند تجزیه وتحلیل بکند. همین جمله‏اى که من دیشب نقل کردم و گفتم اخیرا معروف‏شده است و به حضرت امیرالمؤمنین نسبت داده‏اند: «لا تؤدبوا اولادکم...» ازباب تعبیر لفظى خیلى زیبا و قشنگ است، خیلى سازگار است روى همین‏جهت مى‏بینید یک مقبولیتى در میان افراد پیدا کرده است و هر کس در هرجائى این جمله را مى‏گوید. الآن حکایتى یادم آمد: من در سنین چهارده‏پانزده سالگى بودم که مقدمات کمى از عربى خوانده بودم بعد از واقعه‏معروف خراسان بود و حوزه علمیه مشهد به کلى از بین رفته بود و هر کس‏آن وضع را مى‏دید مى‏گفت دیگر اساسا از روحانیت‏خبرى نخواهد بود.جریانى پیش آمده بود که احتیاج به نویسندگى داشت از من دعوت کرده‏بودند. مقاله‏اى را من نوشتم. مردى بود که در آن محل ریاست مهمى داشت.وقتى آن مقاله را دید، یک نگاهى به سر و وضع من انداخت، حیفش آمد،دید که من هنوز پابند عالم آخوندى هستم شرحى گفت، نصیحت کرد که‏دیگر گذشت آن موقعى که مردم به نجف یا قم مى‏رفتند و به مقامات عالیه‏مى‏رسیدند. آن دوره از بین رفت، حضرت امیر فرموده است بچه‏تان رامطابق زمان تربیت کنید. و بعد گفت آیا دیگران که پشت این میزها نشسته‏اندشش تا انگشت دارند؟ و حرفهائى زد که من آن فکرها را از مغزم بیرون‏مى‏کنم. البته من به حرف او گوش نکردم. بعد رفتم به قم و مدت اقامتم در قم‏پانزده سال طول کشید. بعد که به تهران آمدم، اولین اثر علمى‏اى که منتشرکردم کتاب‏اصول فلسفه بود. آن شخص هم بعد به نمایندگى مجلس رسید و مردى باهوش و چیزفهم بود و در سنین جوانى احوال خوبى نداشت ولى بعد تغییرحالى در او پیدا شد. تقریبا در حدود هجده سال از آن قضیه گذشته بود که‏اصول فلسفه منتشر شد و یک نسخه از آن به دستش رسید و او یادش رفته‏بود که قبلا مرا نصیحت کرده بود که دنبال این حرفها نرو. بعد شنیدم که هرجا نشسته بود به یک طرز مبالغه‏آمیزى تعریف کرده بود. حتى یکبار درحضور خودم گفت که شما چنینید، چنانید. همانجا در دلم خطور کرد که توهمان کسى هستى که هجده سال پیش مرا نصیحت مى‏کردى که دنبال این‏حرفها نرو. من اگر آن موقع حرف ترا گوش مى‏کردم الآن یک میرزابنویسى‏پشت میز اداره‏اى بودم در حالى که تو الآن اینقدر تعریف مى‏کنى. غرض این‏جهت است که یک جمله‏هائى است که به ذائقه‏ها شیرین مى‏آید و مانندبرق رواج پیدا مى‏کند. اصلا همان طورى که بعضیها به وسائل مختلف‏برایشان پیش آمدهاى خوبى بروز مى‏کند و بعضیها هم بدشانس و بدبخت‏مى‏باشند، اگر ملاحظه کرده باشید جمله‏ها هم اینطور است. بعضى جمله‏هایک جملات خوش‏شانسى هستند. این جملات بدون اینکه ارزش داشته‏باشند مثل برق در میان مردم رواج پیدا مى‏کنند و حال آنکه جمله‏هائى‏هست صد درجه از اینها باارزشتر، و حسن شهرت پیدا نمى‏کنند. این جمله‏«لا تؤدبوا اولادکم باخلاقکم‏» جزء جملات خوش‏شانس دنیا است و شانس‏بیخودى پیدا کرده است. در مراد این جمله من دیشب اینطور عرض کردم:گو اینکه این جمله به این‏معنى و مفهومى که امروزیها استعمال مى‏کنند غلط است ولى یک معنا ومفهوم صحیحى مى‏تواند داشته باشد که غیر از چیزى است که امروزیها ازآن قصد مى‏کنند، و فرقى گذاشتم میان آداب و اخلاق که آداب غیر از اخلاق‏است. آن وقت آداب را دو گونه ذکر کردیم. ممکن است مقصود از آداب‏امورى باشد که در واقع امروز به آنها فنون مى‏گویند. علاوه بر اخلاق، علاوه‏بر صفات خاص روحى، علاوه بر نظمى که انسان باید به قواى روحى هرکس لازم و واجب است که یک سلسله فنون را یاد بگیرد، البته آنهم اندازه‏دارد یعنى فنى را باید بیاموزد که از آن فن یک اثر براى بشریت در جهت‏خیربرخیزد و ضمنا زندگى او را هم اداره بکند. در فنون است که انسان باید تابع‏زمان باشد. اگر «لا تؤدبوا اولادکم بآدابکم‏» بگوئیم درست است، یا «لا تؤدبوا اولادکم بفنونکم‏» حرف درستى است چون زندگى متغیر است،انسان نباید در اینجور چیزها جمود به خرج بدهد و همیشه بخواهد به اولادخودش آن فنى را بیاموزد که خودش داشته است در صورتى که ممکن است‏همان فن به شکل بهتر و کاملتر در زمان جدید پدید آمده باشد. مساله‏دیگرى که گفتم و بعد، از سؤالات آقایان معلوم شد که احتیاج به توضیح‏بیشترى دارد مساله آداب و رسوم است. آداب و رسوم هم بر دو قسم است.بعضى از آنها از نظر شرعى سنن نامیده مى‏شود یعنى شارع روى آنها نظردارد. شارع، آن آداب را به صورت یک مستحب توضیح داده است و نظر به اینکه اسلام‏هیچ دستورى را گزاف نمى‏دهد، امورى را که اسلام سنت کرده است ما بایدبه صورت یک اصل حفظ کنیم. مثلا دیشب در جواب سؤال یکى از آقایان‏عرض کردم اسلام براى غذاخوردن آدابى ذکر کرده است اسلام دین‏تشریفاتى نیست بلکه اگر آدابى را ذکر کرده، حساب نموده است. مثلا اگرمى‏گوید مستحب است «اطالة الجلوس عند المائدة‏» یعنى طول‏دادن نشستن‏بر سر سفره، مستحب است انسان غذا را زیاد بجود مستحب است بسم الله‏بگوید، مستحب است الحمدلله بگوید، مستحب است دست را قبل و بعداز غذا بشوید،



خرید و دانلود مقاله درباره عبادت و پرستش


مقاله درمورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

«فهرست مطالب»

مقدمه 3

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی 4

رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب 7

بنیادی نبودن دعوای علم و دین در اسلام 9

تصویری از سابقه عرفان در غرب و مقایسه آن با اسلام 10

جهاد، عقلانی‌ترین ریاضت 11

اسلام، معنویت متکی بر اصول و مبانی عقلانی 12

پرسش و پاسخ 13

ناکارآمدی عرفان در پاسخ به نیازهای معنوی روز 13

اسلام، بهترین گزینه برای پاسخ به مسائل معنوی جامعه 14

چند وجه تمایز اسلام با مسیحیت 16

نگاهی گذرا بر برتری اسلام بر عرفان 19

انگیزه‌های روآوردن به عرفان 21

1ـ سرگرمی رازجویانه 21

2ـ انگیزة سیاسی 22

3ـ عوام فریبی 23

4ـ مصلحت نظام 23

گرایش مطلوب در بین گرایشهای عرفانی 25

واقعی بودن تفکیک بین دین و عرفان 27

ملامتی‌گری، روح واحد در گرایشهای مختلف عرفانی 28

انتساب نابجای عارف نسبت به فقیه 31

عرفان زیرمجموعه دین است نه منبع و مفسر دین 32

عرفان، از ادعا تا عمل 34

ضعیف السند بودن روایات عرفانی 35

اصل بودن اسلام در اصطلاح «عرفان اسلامی» 37

مقدمه

آقای ایزدپناه: مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت، مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع میشود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت میشود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمیآید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه جناب آقای مهندسی است که در فردا شب خواهد بود. ـ این است که ما بدون عرفان، بدون فرهنگ و تمدن عرفانی به مفهوم متداول کلمه که در حوزه های علمیه و در دانشگاهها و حتی در جهان امروز در غرب مطرح است، نمی توانیم نیازهای معنوی نسل امروز و جامعه امروز را پاسخ دهیم. نظر دست اندرکاران این جلسات، یعنی اجلاس امشب و فردا شب، این بود که ابتدا نظریه پردازان محترم، یعنی جناب آقای دکتر یثربی و حجت الاسلام والمسلمین استاد مهندسی، دیدگاههای خودشان را مطرح کنند. تا بعد که سیر بحث مشخص می شود.

جناب استاد یثربی پایه گذار فلسفه عرفان به زبان فارسی در ایران می باشند و شاید همین بزرگوار بودند که در حدود بیست سال پیش، با کتاب فلسفه عرفان باب این بحث را در ایارن گشودند. و از جمله از آثار دیگر ایشان سلسله مباحثی در شرح موضوعی دیوان حافظ، آب طربناک و پس از آن شرحی است که بر رساله قیصری دارند که مجموع این مباحث نشان می دهد که استاد، بصورت عمیق در عرفان کار کرده اند و یکی از افراد مجرب و تئوری پرداز بسیار بزرگوار در ایران پیرامون عرفان می باشند. در خدمت استاد هستیم که مباحثشان را مطرح بفرمایند:

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی

آقای یثربی: در ابتدا عرض کنم غرض از برپایی این محافل این است که ما فکر نکنیم که همین که هستیم باید باشیم، بلکه انشاء الله باید به این سمت حرکت کنیم که چه بسا بتوانیم چیزی بشویم که هنوز هیچ کس به خیالش نمی رسد. چنانکه ما به عنوان بشر این تحول غیر قابل تصور را در علوم و فنون تجربه کردیم. مثلا در چهار قرن پیش شرایط امروز به ذهن هیچ کس نمی رسید، یا در یک قرن پیش به ذهن هیچ کس نمی رسید که حوزه علمیه قم اینهمه امکانات را در اختیار بگیرد، و به مخیله شان هم خطور نمی کرد. پس باید توجه داشت که ما در علوم انسانی هم نباید دچار غفلت شویم و نکنیم که هر چه باید داشته باشیم را داریم و هیچ آیندة بهتر از گذشته مان در انتظار ما



خرید و دانلود مقاله درمورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز


مقاله درمورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

«عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز»«فهرست مطالب»

مقدمه 3

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی 4

رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب 7

بنیادی نبودن دعوای علم و دین در اسلام 9

تصویری از سابقه عرفان در غرب و مقایسه آن با اسلام 10

جهاد، عقلانی‌ترین ریاضت 11

اسلام، معنویت متکی بر اصول و مبانی عقلانی 12

پرسش و پاسخ 13

ناکارآمدی عرفان در پاسخ به نیازهای معنوی روز 13

اسلام، بهترین گزینه برای پاسخ به مسائل معنوی جامعه 14

چند وجه تمایز اسلام با مسیحیت 16

نگاهی گذرا بر برتری اسلام بر عرفان 19

انگیزه‌های روآوردن به عرفان 21

1ـ سرگرمی رازجویانه 21

2ـ انگیزة سیاسی 22

3ـ عوام فریبی 23

4ـ مصلحت نظام 23

گرایش مطلوب در بین گرایشهای عرفانی 25

واقعی بودن تفکیک بین دین و عرفان 27

ملامتی‌گری، روح واحد در گرایشهای مختلف عرفانی 28

انتساب نابجای عارف نسبت به فقیه 31

عرفان زیرمجموعه دین است نه منبع و مفسر دین 32

عرفان، از ادعا تا عمل 34

ضعیف السند بودن روایات عرفانی 35

اصل بودن اسلام در اصطلاح «عرفان اسلامی» 37

مقدمه

آقای ایزدپناه: مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت، مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع میشود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت میشود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمیآید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه جناب آقای مهندسی است که در فردا شب خواهد بود. ـ این است که ما بدون عرفان، بدون فرهنگ و تمدن عرفانی به مفهوم متداول کلمه که در حوزه های علمیه و در دانشگاهها و حتی در جهان امروز در غرب مطرح است، نمی توانیم نیازهای معنوی



خرید و دانلود مقاله درمورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز