دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره اصطلاحات مورد نیاز دانشجویان حسابداری در قسمت اعتبارات اسنادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

اصطلاحات مورد نیاز دانشجویان حسابداری در قسمت اعتبارات اسنادی

 

EXW (EX works) 

تحویل در محل کار (محل تعیین شده)

EXW به معنای آن است که فروشنده هنگامی که کالا را در محل کار فروشنده یا محل دیگری که معین شده است (یعنی کارگاه، کارخانه، انبار، غیره) بدون اینکه کالا را برای صادرات ترخیص و بدون اینکه روی وسیله نقلیه بارگیری کند، در اختیار خریدار قرار دهد، تحویل را انجام داده است.

FCA (…named palce) 

تحویل به حمل کننده (محل تعیین شده)

FCA   بدین معنی است که فروشنده کالا را پس از ترخیص برای صدور در محل معین به حمل کننده که توسط خریدار معرفی شده است تحویل می‌دهد.

FAS (….named port of shipment) 

«تحویل در کنار کشتی»(بندر تعیین شده)

تحویل در کنار کشتی بدین معنی است که فروشنده موقعی که کالا را در کنار کشتی در بندر حمل تعیین شده قرار می‌دهد تحویل را انجام می‌دهد. این بدان معنی است که خریدار باید کلیه هزینه‌ها و مسئولیتهای ناشی از فقدان یا خسارات وارد به کالا را از آن لحظه بعهده بگیرد.اصطلاح FAS فروشنده را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می‌نماید. 

FOB (….named port of shipment) 

تحویل روی عرشه (بندر تعیین شده)

«تحویل روی عرشه » بدین معنی است که فروشنده موقعی که کالا از نرده کشتی در بندر حمل تعیین شده عبور می‌کند تحویل را انجام می‌دهد. این بدان معنی است که خریدار باید کلیه هزینه‌ها و مسئولیتهای ناشی از فقدان یا خسارات وارد به کالا را از آن نقطه متقبل شود. اصطلاح FOB ایجاب می‌کند که فروشنده کالا را برای صدور ترخیص کند. این اصطلاح را می‌توان فقط در حمل دریایی یا آبراه داخلی بکار برد. اگر طرفین قصد نداشته باشند که کالا در نرده کشتی تحویل شود باید از اصطلاح FCA استفاده کنند.. 

CFR(….named port of destination) 

هزینه و کرایه حمل(بندر مقصد تعیین شده)

«هزینه و کرایه حمل » بدین معنی است که فروشنده کالا را پس از عبور از نرده کشتی در بندر حمل تحویل می‌دهد. فروشنده باید هزینه‌ها و کرایه حمل لازم برای بردن کالا به بندر مقصد تعیین شده را بپردازد ولی مسئولیت فقدان یا خسارات وارد به کالا همچنین هرگونه هزینه اضافی ناشی از حوادثی که بعد از زمان تحویل حادث شود از فروشنده به خریدار منتقل می‌گردد.اصطلاح CFR فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می‌نماید. این اصطلاح را فقط می‌توان در مورد حمل دریایی یا آبراه داخلی بکار برد. اگر طرفین قصد ندارند کالا پس از عبور از نرده کشتی تحویل شود باید از اصطلاح CPT  استفاده کنند.

CIF (….named port of destination) 

هزینه، بیمه و کرایه حمل (بندر مقصد تعیین شده)

«هزینه، بیمه، کرایه حمل » یعنی فروشنده هنگامی که در بندر حمل کالا از نرده کشتی عبور می‌کند تحویل را انجام می‌دهد. فروشنده باید هزینه‌ها و کرایه حمل لازم برای بردن کالابه بندر مقصد تعیین شده بپردازد. ولی مسئولیت فقدان یا خسارت به کالا همچنین هرگونه هزینه‌های اضافی ناشی از حوادثی که بعد از زمان تحویل حادث شود از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود البته در CIF فروشنده باید برای خریدار بیمه باربری دریایی در مقابل خطر فقدان یا خسارت فروشنده قرارداد بیمه را منعقد می‌کند و حق بیمه را می‌پردازد. خریدار باید توجه کند که طبق اصطلاح CIF فروشنده فقط ملزم به تحصیل حداقل پوشش می‌باشد اگر خریدار خواستار پوشش بیشتری باشد باید صراحتاً چنین توافقی را با فروشنده بعمل آورد یا اینکه به هزینه خود بیمه مازاد را فراهم کند.اصطلاح CIF فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می‌نماید.این اصطلاح را فقط می‌توان در مورد حمل دریایی یا آبراه داخلی بکار برد. اگر طرفین قصد ندارند کالا پس از عبور از نرده کشتی تحویل شود باید از اصطلاح CIP استفاده کنند. 

CPT(….named place of destination) 

کرایه حمل پرداخت شده تا (مقصد تعیین شده)

«کرایه حمل پرداخت شده تا…» یعنی فروشنده کالا را به حمل کننده منتخب خود تحویل دهد ولی فروشنده باید هزینه حمل لازم برای بردن کالا را به مقصد تعیین شده بپردازد. بدین ترتیب خریدار باید کلیه مسئولیت‌ها هر هزینه دیگری بعد از اینکه کالا تحویل حمل کننده شد متقبل شود.اصطلاح CPT فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می‌نماید. این اصطلاح بدون توجه به نوع حمل از جمله حمل مرکب قابل استفاده است. 

CIP(…named place  of destination) 

کرایه حمل وحق بیمه پرداخت شده تا(مقصد تعیین شده)

«کرایه حمل وحق بیمه پرداخت شده تا…» یعنی فروشنده کالا رابه حمل کننده منتخب خود تحویل می دهد ولی فروشنده باید علاوه بر آن هزینه حمل لازم برای بردن کالا به مقصد تعیین شده رابپردازد.بنابراین خریدار باید کلیه مسئو لیت ها وهزینه های اضافی بعد ازتحویل کالا رابه ترتیب مذکور،منتقل شود البته درCIP فروشنده باید برای خریدار در قبال خطرناشی از فقدان یا خسارت وارد به کالا حین حمل بیمه نامه تهیه نماید.درنتیجه فروشنده قرارداد بیمه رامنعقد می کند و حق بیمه آمن را می پردازد.خریدار باید توجه داشته باشد که طبق اصطلاح CIP فروشنده ملزم به تحصیل بیمه باحدقل پوشش می باشد.اگر خریدار خواستار پوشش بیشتری باشد باید صراحتاً چنین توافقی رابا فروشنده بعمل آورد یا اینکه به هزینه خود بیمه مازاد را فراهم کند.اصطلاح CIP فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می نماید.این اصطلاح بدون توجه به نوع حمل از جمله مرکب قابل استفاده است.

DAF(…named plase)  

تحویل درمرز (محل تعیین شده)

تحویل درمرز یعنی زمانی وظیفه فروشنده به اتمام می رسد که کالارا پس از ترخیص برای صدور روی وسیله نقلیه بدون اینکه تخلیه شود در اختیار خریدار قرار دهد ولی بدون انجام ترخیص برای ورود به نقطه و محل تعیین شده در مرز البته قبل از مرز کشور صادره کننده بکار برد.بنابراین تعیین دقیق مرز مورد نظر با ذکر نقطه و محل آن دراین اصطلاح اهمیت حیاتی دارد.این اصطلاح رامیتوان بدون توجه به نوع حمل موقعی که قرار است کالا در مرز زمینی تحویل شود بکاربرد. اگر تحویل دربندر مقصد روی عرشه کشتی یا در لنگرگاه انجام میشود باید از اصطلاحات DESیاDEQ استفاده کرد. 

DES(named port of destination)

تحویل از کشتی (بندر مقصد تعیین شده)

تحویل از کشتی یعنی اینکه فروشنده کالا راقبل از ترخیص برای ورود درروی کشتی دربندرمقصد تعیین شده دراختیار خریدار قرار دهد فروشنده باید کلیه هزینه هاو مسئولیت های مربوط به آوردن کالا به بندر مقصد قبل از تخلیه رامتقبل شود اگر طرفین قصد داشته باشند که فروشنده هزینه ها و مسئولیت تخلیه کالا اربعهده بگیرد باید از اصطلاح DEQاستفاده کنند.این اصطلاح فقط موقعی که کالا از طریق دریا یا آبراه داخلی یا حمل مرکب روی کشتی دربندر مقصد تحویل می شود باید بکار برده شود. 

DEQ(…named port of destination) 

تحویل در اسکله (بندر مقصد تعیین شده)

تحویل در اسکله یعنی اینکه فروشنده کالا را قبل از ترخیص برای ورود دراسکله (بارانداز)دربندر مقصدتعیین شده دراختیار خریدار قرار دهد فروشنده باید هزینه ها و مسئولیت مربوط به آوردن کالا به بندر مقصد تعیین شده و تخلیه راملزم میسازد کالا رابرای ورود و ترخیص آماده نموده و کلیه تشریفات گمرکی راانجام دهد و عوارض مالیات ها و سایر مخارج مربرط به ورود رابپردازد.این اصطلاح فقط درصورتی که کالا از طریق دریا یا آبراه داخلی یا حمل مرکب ارسال واز کشتی روی اسکله (بارانداز) در بندر مقصد تخلیه می شود کاربرد دارد. 

DDU(… named plave of destinatio)

تحویل بدون پرداخت عوارض و حقوق گمرکی (مقصد تعیین شده)

 «تحویل بدون پرداخت عوارض و حقوق گمرکی» یعنی فروشنده کالا را بدون ترخیص برای واردات و بدون تخلیه از وسیله نقلیه در مقصد تعیین شده تحویل دهد. فروشنده باید کلیه هزینه‌ها و مسئولیت بردن کالا به مقصد مذکور را بپذیرد. بجز، هرگونه «عوارضی» (این واژه شامل وظیفه و مسئولیت انجام تشریفات گمرکی و پرداخت هزینه تشریفات، عوارض گمرکی، مالیات و سایر مخارج) که مربوط به واردات کشور مقصد باشد (حسب مورد) چنین «عوارضی» و همچنین هرگونه هزینه و مسئولیتی که ناشی از قصور خریدار در ترخیص به موقع کالا برای واردات باشد، بعهده خریدار می باشد. 

DDP(… named place of destinatio) 

تحویل با پرداخت عوارض و حقوق گمرکی(مقصد تعیین شده)

«تحویل با پرداخت عوارض و حقوق گمرکی» یعنی فروشنده کالا را پس از ترخیص برای واردات و بدون تخلیه از وسیله حمل در مقصد تعیین شده تحویل دهد. فروشنده باید کلیه هزینه‌ها و مسئولیتهای مربوط به بردن کالا به آن مقصد را تقبل کند از جمله حسب مورد هر گونه «عوارض»(این واژه شامل وظیفه و مسئولیت انجام تشریفات گمرکی و پرداخت هزینه تشریفات، عوارض گمرکی، مالیات و سایر مخارج می شود) که مربوط به واردات به کشور مقصد می‌باشد.

این اصطلاح را در صورتی که فروشنده بطور مستقیم یا غیر مستقیم قادر به تحصیل پروانه واردات نیست، نباید بکار برد.



خرید و دانلود مقاله درباره اصطلاحات مورد نیاز دانشجویان حسابداری در قسمت اعتبارات اسنادی


تحقیق در مورد لغات و اصطلاحات مربوط به اجزای موتور با فرمت ورد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

لغات و اصطلاحات مربوط به اجزای موتور (قسمت اول)

Piston

پیستون

Piston Pin

گژن پین

Piston Ring

رینگ پیستون

Piston Rod

شاتون- دسته پیستون

Piston Skirt

بدنه یا دامنه پیستون

Tappet

بالابر سوپاپ- تایپیت

Tappet adjusting screw

پیچ تنظیم بالابر سوپاپ

Tappet clearance

لقی یا خلاصی بالابر سوپاپ

Tappet guide

راهنمای بالابر سوپاپ- گاید تایپیت

Tappet roller

غلطک بالابر سوپاپ

Tappet stem

میله بالابر سوپاپ

Sleeve

بوش- محفظه- بوش سیلندر

Piston stroke

ضربه پیستون- کورس پیستون

Piston surface

سطح فوقانی پیستون

Piston travel

طول ضربه پیستون- کورس پیستون

Connecting rod

شاتون

Pitman

شاتون

Pitman arm

بازوی شاتون

Gudgeon pin

گژن پین- انگشتی پیستون- خار پیستون

Piston pin bosses

یاتاقان‌های انگشتی پیستون

Piston pin lock

قفل تثبیت انگشتی پیستون

Piston pressure

فشار پیستون

Piston scraper ring

رینگ روغن

Piston displacement

تغییر مکان پیستون

Cam

بادامک- برجستگی‌های روی میل بادامک که برای حرکت دادن میل تایپیت و باز و بستن سوپاپ‌ها تعبیه می شوند

Cam shaft

میل سوپاپ- میل بادامک

Cam lobe

برجستگی بادامک که باعث بالا رفتن میل تایپیت یا استکانی می‌گردد

Cam shaft bearing

یاتاقان میل سوپاپ

Cam shaft gear

دنده سر میل سوپاپ

Cam follower

پیرو بادامک- بالابر بادامک

Cam lifter

پیرو بادامک- بالابر بادامک

Cam angle

زاویه بادامک

Cam shaft timing

تایمینگ میل بادامک (همزمانی میل بادامک با دور موتور)

Cam shaft sprocket

چرخ زنجیر میل سوپاپ- چرخ زنجیر میل بادامک



خرید و دانلود تحقیق در مورد لغات و اصطلاحات مربوط به اجزای موتور با فرمت ورد


اصطلاحات شبکه‌های کامپیوتری 55 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 55

 

اصطلاحات شبکه‌های کامپیوتری

• (DTE (Data Terminal Equipment : منبع و گیرنده داده ها را در شبکه‌های رایانه‌ای DTE می‌گویند.

• (DCE (Data Communication Equipment : تجهیزاتی که مشخصات الکتریکی داده ها را با مشخصات کانال داده ها تطبیق می‌دهد مانند مودم .

• (B.W (Band width : پهنای باند یا محدوده‌ای که در آن امواج آنالوگ بدون هیچ افتی حرکت می‌کنند

• Noise : نویز یا پارازیت به امواج الکتریکی مزاحم می‌گویند که موجب اختلال در انتقال داده ها می‌شود .

• Bps : سرعت انتقال داده ها یا بیت در ثانیه.

• Network : شبکه .

• Share : به اشتراک گذاری داده ها و منابع سخت افزاری برای استفاده همه کامپیوتر های موجود در شبکه .

• Time Sharing : نوعی شبکه در قدیم که از یک Main Frame به عنوان سرور استفاده می‌کردند .

• (PAN (Personal area network : شبکه شخصی .

• (LAN (Local area network : شبکه محلی و کوچک .

• (MAN (Metropolition area network : شبکه شهری .

• (WAN (Wide area network : شبکه گسترده همانند اینترنت .

• Node : به هر کامپیوتر وصل به شبکه Node یا گره می‌گویند .

• Server : سرویس دهنده .

• Peer - to - Peer : شبکه‌های نظیر به نظیر که در آن هر کامپیوتری هم سرویس دهنده هست و هم سرویس گیرنده ) .

• Server – Based : شبکه‌های بر اساس سرویس دهنده که در آن یک یا چند کامپیوتر فقط سرویس دهنده و بقیه کامپیوتر ها سرویس گیرنده هستند .

• Topology : توپولوژی به طرح فیزیکی شبکه و نحوه آرایش رایانه ها در کنار یکدیگر می‌گویند .

• BUS : توپولوژی خطی که در آن رایانه ها در یک خط به هم وصل می‌شوند. در این توپولوژی رایانه اول و آخر به هم وصل نیستند .

• Ring : توپولوژی حلقوی که بصورت یک دایره رایانه ها به هم وصلند و در این توپولوژی رایانه اول و آخر به هم وصلند .

• STAR : توپولوژی ستاره‌ای که در آن از یک هاب به عنوان قطعه مرکزی استفاده می‌شود. و رایانه ها به آن وصل می‌شوند .

• Collision : برخورد یا لرزش سیگنال ها .

• NIC : کارت شبکه .

• ‍Coaxial : نوعی کابل که به کابل های هم محور معروف است و دو نوع دارد، و در برپایی شبکه ها به کار می‌رود. و دارای سرعت 10 مگابیت در ثانیه است .

• (TP ( Twisted Pair : کابل های زوج به هم تابیده هستند، و در برپایی شبکه ها به کار می‌رود. و حداکثر دارای سرعت 100 مگابیت در ثانیه است .

• Fiber Optic : کابل فیبر نوری که در برپایی شبکه ها به کار می‌رود و سرعت بسیار بالایی ( بیش از 1 گیگا بیت در ثانیه ) دارد.



خرید و دانلود  اصطلاحات شبکه‌های کامپیوتری 55 ص


تحقیق درمورد اصطلاحات مربوط به اجزای موتور خودرو

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

اصطلاحات مربوط به اجزای موتور خودرو

Cam Shaft housing

محفظه میل بادامک

Cam Shaft gear wheel

چرخ دنده میل بادامک

Cam Shaft gear locknut

مهره قفلی میل بادامک

Cam Shaft Chain

زنجیر میل بادامک

Cam Shaft Casing

محفظه میل بادامک

Bushing

بوش

Bushing inter mediate gear

بوش دنده تایمینگ

Big end bearing

یاتاقان میل‌لنگ

Belt tightener

تسمه سفت‌کن

Belt

تسمه

Belt driven pulley

پولی محرک تسمه- قرقره تسمه‌ران

Bell housing

پوسته فلایویل

Bearing seat

جای یاتاقان- نشیمنگاه یاتاقان

Bearing Journal

محور یاتاقان

Bearing Housing

محفظه یاتاقان

Air relief valve

شیر هواگیر

Push rod

میله فشاردهنده- میله بالابر اسبک

Combustion Chamber

محفظه احتراق- محفظه‌ای که پس از بالا آمدن پیستون در بالای پیستون وجود داشته و احتراق در آن صورت می‌گیرد

Combustion

احتراق- در موتورهای بنزینی عموماً احتراق در اثر جرقه شمع و در موتورهای دیزلی احتراق در اثر حرارت ناشی از تراکم بالا و خودبه‌خود به وجود می‌آید

Connecting rod bearing

یاتاقان شاتون

Cone belt

تسمه با مقطع مخروطی

Compression ring

رینگ کمپرس

Counter balance

وزنه تعادل بر روی میل‌لنگ

Crankcase

کارتر – مخزن روغن موتور

Crankcase breather

هواکش محفظه میل‌لنگ – مجرای تهویه کارتر

Crankcase bottom

ته مخزن روغن – ته کارتر

Crank shaft

میل‌لنگ

Crank shaft bearing

یاتاقان ثابت میل‌لنگ

Crank shaft bushing

بوش یاتاقان ثابت

Crank shaft timing gear

دنده تایمینگ میل‌لنگ

Cover cylinder head

قالپاق در سوپاپ

Cylinder barrel

بدنه داخلی سیلندر

Cylinder base

پایه سیلندر

Cylinder block

بلوک سیلندر – بدنه سیلندر یا بدنه موتور

Piston gudgeon

گژن پین- خار پیستون- انگشتی پیستون

Piston pin lock

قفل تثبیت انگشتی پیستون

Piston ring spreader

سوراخ یا افشانک رینگ پیستون

Rocker arm

اسبک- چکش سوپاپ

Tappet adjusting screw

پیچ تنظیم بالابر سوپاپ

Tappet guide

راهنمای بالابر سوپاپ

Tappet stem

میله بالابر سوپاپ

Timing gear

چرخ‌دنده تنظیم میل سوپاپ و میل‌لنگ، دنده تنظیم

Timing shaft

میل بادامک- میل سوپاپ

Valve

سوپاپ- شیر- دریچه

Valve Guide

راهنمای سوپاپ

Valve lifter

بالابر سوپاپ- زیر سوپاپی

Valve push rod= Tappet stem

میله بالابر سوپاپ

Valve Retainer

نگهدارنده سوپاپ

Valve seat

نشمین‌گاه سوپاپ

Valve spring

فنر سوپاپ

Valve Spring cap

پولک فنر سوپاپ

Water jacket



خرید و دانلود تحقیق درمورد اصطلاحات مربوط به اجزای موتور خودرو


تحقیق درمورد اصطلاحات مربوط به اجزای موتور خودرو 6ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

اصطلاحات مربوط به اجزای موتور خودرو

Cam Shaft housing

محفظه میل بادامک

Cam Shaft gear wheel

چرخ دنده میل بادامک

Cam Shaft gear locknut

مهره قفلی میل بادامک

Cam Shaft Chain

زنجیر میل بادامک

Cam Shaft Casing

محفظه میل بادامک

Bushing

بوش

Bushing inter mediate gear

بوش دنده تایمینگ

Big end bearing

یاتاقان میل‌لنگ

Belt tightener

تسمه سفت‌کن

Belt

تسمه

Belt driven pulley

پولی محرک تسمه- قرقره تسمه‌ران

Bell housing

پوسته فلایویل

Bearing seat

جای یاتاقان- نشیمنگاه یاتاقان

Bearing Journal

محور یاتاقان

Bearing Housing

محفظه یاتاقان

Air relief valve

شیر هواگیر

Push rod

میله فشاردهنده- میله بالابر اسبک

Combustion Chamber

محفظه احتراق- محفظه‌ای که پس از بالا آمدن پیستون در بالای پیستون وجود داشته و احتراق در آن صورت می‌گیرد

Combustion

احتراق- در موتورهای بنزینی عموماً احتراق در اثر جرقه شمع و در موتورهای دیزلی احتراق در اثر حرارت ناشی از تراکم بالا و خودبه‌خود به وجود می‌آید

Connecting rod bearing

یاتاقان شاتون

Cone belt

تسمه با مقطع مخروطی

Compression ring

رینگ کمپرس

Counter balance

وزنه تعادل بر روی میل‌لنگ

Crankcase

کارتر – مخزن روغن موتور

Crankcase breather

هواکش محفظه میل‌لنگ – مجرای تهویه کارتر

Crankcase bottom

ته مخزن روغن – ته کارتر

Crank shaft

میل‌لنگ

Crank shaft bearing

یاتاقان ثابت میل‌لنگ

Crank shaft bushing

بوش یاتاقان ثابت

Crank shaft timing gear

دنده تایمینگ میل‌لنگ

Cover cylinder head

قالپاق در سوپاپ

Cylinder barrel

بدنه داخلی سیلندر

Cylinder base

پایه سیلندر

Cylinder block

بلوک سیلندر – بدنه سیلندر یا بدنه موتور

Piston gudgeon

گژن پین- خار پیستون- انگشتی پیستون

Piston pin lock

قفل تثبیت انگشتی پیستون

Piston ring spreader

سوراخ یا افشانک رینگ پیستون

Rocker arm

اسبک- چکش سوپاپ

Tappet adjusting screw

پیچ تنظیم بالابر سوپاپ

Tappet guide

راهنمای بالابر سوپاپ

Tappet stem

میله بالابر سوپاپ

Timing gear

چرخ‌دنده تنظیم میل سوپاپ و میل‌لنگ، دنده تنظیم

Timing shaft

میل بادامک- میل سوپاپ

Valve

سوپاپ- شیر- دریچه

Valve Guide

راهنمای سوپاپ

Valve lifter

بالابر سوپاپ- زیر سوپاپی

Valve push rod= Tappet stem

میله بالابر سوپاپ

Valve Retainer

نگهدارنده سوپاپ

Valve seat

نشمین‌گاه سوپاپ

Valve spring

فنر سوپاپ

Valve Spring cap

پولک فنر سوپاپ

Water jacket



خرید و دانلود تحقیق درمورد اصطلاحات مربوط به اجزای موتور خودرو 6ص