لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
فصل اول
مقدمه
سلامتی جسمانی و داشتن وضعیت بدنی مطلوب در زندگی بشر از اهمیت خاصی برخوردار است و می تواند به سایر ابعاد زندگی انسان اثر گذارد.
دانشجویان ما نسل فردای جامعه هستند بنابراین باید زمینه ای برای بهبود گسترش خلاقیت آنها فراهم کرد.
ازطرفی با توجه به نهش مهم زنان در صحنه های خانوادگی و اجتماعی داشتن سلامت کامل آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
مسابقات ورزشی زمینه ای برای بروز استعدادهای بالقوه، پرکردن اوقات فراغت و به وجود آوردن ساعاتی خوش برای دانشجویان است.
بنابراین اگر مسئولین برگزاری مسابقات شرایطی را فراهم کنند که این مسابقات هرچه باشکوهتر برگزار گردد افراد به طور گسترده تری در صحنه مسابقات ظاهر می شوند.
در این پژوهش میزان رضایتمندی دختران دانشجو از برگزاری مسابقات هفته خوابگاهها در دانشگاه فردوسی را ارزیابی کردیم تا نقاط ضعف و قوت برگزاری مسابقات را مورد بررسی قرار دهیم و در آینده برنامه ریزی بهتری ارائه نمائیم.
2-1 بیان مساله
در سالهای گذشته تلاشهای زیادی در جهت توسعه ورزش بانوان صورت گرفته است یکی از راههای علاقمند کردن دختران دانشجو به فعالیتهای جسمانی برگزاری مسابقات ورزشی در سطح خوابگاهها می باشد.
در این مطالعه محقق جهت تشخیص میزان رضایتمندی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی از برگزاری مسابقات هفته خوابگاهها به توزیع فرم ارزشیابی بین شرکت کنندگان و تماشاچیان پرداخت.
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به زندگی امروز که بی تحرکی بصورت شیوه زندگی در آمده و انجام فعالیتها محدود گردیده مسئولین برای پیشگیری از عدم فعالیت جوانان بخصوص دختران بایستی برنامه هایی پویا در نظر بگیرند.
زیرا مطالعات نشان می دهد آمادگی جسمانی دختران از نرم استاندارد کمتر است درنتیجه باید زمینه ای برای فعالیت و تحرک این قشر آسیب پذیر فراهم کرد. هرساله مسابقات خوابگاهها به منظور ایجاد انگیزه برای روی آوردن دختران دانشجو به فعالیت های ورزشی در سطح دانشگاه فردوسی برگزار می گردد. این تحقیق نشان می دهد که مسئولین ما تا چه اندازه توانسته اند با تبلیغات و ... دانشجویان دختر را به رقابتی سالم در عرصه ورزش سوق دهند.
4-1 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف کلی
میزان رضایتمندی دانشجویان دختر از برگزاری مسابقات هفته خوابگاهها در دانشگاه فردوسی مشهد.
2-4-1 اهداف ویژه
1. برای نظم و هماهنگی در اجرای مسابقات
2. بررسی زمان مسابقات
3. بررسی مکان مسابقات
4. بررسی تبلیغات مسابقات
5. بررسی میزان همکاری برگزارکنندگان مسابقات
6. بررسی میزان جذابیت مسابقات
7. بررسی میزان رضایتمندی از داوری مسابقات
8. بررسی نحوه برخورد برگزارکنندگان
9. بررسی تنوع رشته های ورزشی مسابقات
10. بررسی استقبال از مسابقات
11. بررسی کیفیت اجرای مسابقات نسبت به سالهای قبل
12. بررسی سطح مسابقات
5-1 فرضیات تحقیق
1. دانشجویان دختر خوابگاهی دانشگاه فردوسی مشهد از نظم و هماهنگی در اجرای مسابقات راضی نیستند.
2. دانشجویان دختر خوابگاهی دانشگاه فردوسی مشهد از زمان مسابقات راضی نیستند.
3. دانشجویان دختر خوابگاهی دانشگاه فردوسی مشهد از مکان مسابقات راضی نیستند.
4. دانشجویان دختر خوابگاهی دانشگاه فردوسی مشهد از تبلیغات مسابقات راضی نیستند.
5. دانشجویان دختر خوابگاهی دانشگاه فردوسی مشهد از میزان همکاری برگزارکنندگان مسابقات راضی نیستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 178
فصل اول
کلیات پژوهش
1/1 مقدمه:
دانشگاه به عنوان یک نهاد اجتماعی- فرهنگی یکی از ارزشمندترین منابعی است که جامعه برای پیشرفت و توسعه در اختیار دارد، این نهاد به جهت نقش تعیین کنندهای که در تولید دانش (پژوهش)و انتقال دانش (آموزش) دارد به عنوان یکی از شاخص های تعیین میزان توسعه کشورها مد نظر قرار گرفته است.
همانطور که میدانیم جوانان در مقطع پیش دانشگاهی تلاش زیادی برای ورود به دانشگاه میکنند و شاید بتوان گفت که یکی از آمال و آرزوهای جوانان امروزی ورود به دانشگاه میباشد با ورود جوانانی که با امید و آرزو به دانشگاه راه یافتهاند اگر تلاش کنیم که رضایتمندی این دانشجویان تازه وارد را بطور نسبی فراهم کنیم میتوان انتظار داشت که این دانشجویان بعد از فراغت از تحصیل تعهد داشته بیشتری نسبت به شغل ، زندگی، دیگران درآینده داشته باشند زیرا زمانیکه افراد تعهد داشته باشند دیگر رشوه خواری، ریاکاری، دروغگویی برای رسیدن به اهداف خوب یا بد، فقر فرهنگی ، بی سوادی جوانان تحصیل کرده، ... وجود نخواهد داشت . بر اساس نظریه تسری Spill-over Theory رضایت از یک بخش از زندگی بروی رضایت از بخشهای دیگر زندگی مؤثر است.
(از کمپ، 278:1369)
مثلا در این تحقیق زمانیکه دانشجویان از تحصیل راضی باشند از حوزههای دیگر زندگی اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی، سیاسی نیز راضی خواهند بود.
2/1 طرح مساله:
دانشگاه مکانی فرهنگی و اجتماعی میباشد و هر ساله جمع کثیری از جوانان برای گذراندن تحصیلات عالیه وارد آن میشوند و هر یک از این جوانان با در نظر داشتن اهداف خاص خود (ارتقاء سطح علمی، کسب شغل بهتر، رندگی بهتر ، گرفتن مدرک،...)به این مکان مقدس قدم میگذارند.
اکنون با ورود این جوانان با نشاط و امیدوار به آینده و همچنین علاقمند به تحصیل مسئولیت سنگینی به عهده مسئولین دانشگاه میباشد ، از این جهت که این مسئولین محترم باید از پرسنل و اساتید متعهد و کارآمد بهره گیرند، زیرا این دو قشر تماس بیشتری را با دانشجویان که آینده سازان جامعه هستند دارند، که توجه بیشتر این تحقیق به نقش اساتید متمرکز است آنچه از یک استاد وظیفه شناس و شایسته انتظار میرود این است که بکوشد از ناکامیهای درسی دانشجویانش جلوگیری کند و آنها را علاقمند به تحصیل،مطالعه، پژوهش سازد.
همانطور که میدانیم دانشجویان اغلب در سن جوانی به تحصیل میپردازند و دوران جوانی بسیار حساس میباشد زیرا پایههای شخصیتی افراد در این دوران شکل میگیرد فردی که مشغله ذهنی جز تحصیل نداشته باشد و تحصیل دانشجو با رضایت باشد البته که این فرد در تحصیل موفقتر خواهد بود و آیندۀ تضمین شدهتری نسبت به دیگران دارد زیرا در آرامش به سر میبرد و این دانشجویان مسلماً در آینده فرد مفید و شایستهای برای خود، خانواده وجامعه خواهند بود.
در مصاحبه اکتشافی که با چند تن از اساتید و دانشجویان انجام دادیم به نظر میرسید که مقداری نارضایتی در بین دانشجویان وجود دارد به دلایلی همچون عدم وجود امکانات مختلف ، عدم وجود کارکنان دلسوز و متعهد ، هزینههای سنگین دانشگاه آزاد، عدم وجود اساتید با تجربه و با انگیزه ، تبعیض اساتید بین دانشجویان ، وجود مقررات آموزشی نامناسب ، ... بخاطر عدم نظارت و دقت کافی مسئولین که موجبات نارضایتی دانشجویان را فراهم میکند.
بنابراین رضایت عبارت است از: حالت خوشایندی است که بخاطر فاصله کم انتظارات با واقعیت ، ارضای نیاز حاصل میشود و دست یابی به هدف در موقعیتهای مختلف برای فرد حاصل میشود. کسب سعادت در زندگی به عنوان هدف والای وجود انسانی تلقی شده است که باعث رشد و شکوفایی و پیشرفت انسان میشود، و بالعکس عدم کسب سعادت اغلب به عنوان مانعی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تأثیر فقر اقتصادی و عوامل آموزشی بر افت تحصیلی دانشجویان
چکیده
نظام آموزش عالی کشور به عنوان یک نهاد و دانشگاه به عنوان یک سازمان اجتماعی در جامعه انسانی، وظیفه تأمین نیازهای جامعه از نظر سرمایه انسانی، حفاظت و حراست از دستاوردهای فکری و علمی و انتقال آنها به نسل های آینده را دارد. افت تحصیلی نظام آموزشی کشور را از اهداف پیش بینی شده دور نموده و بخشی از سرمایه ها و فرصت ها را از دست می دهد. پیامدهای این پدیده به صور مختلف از جمله اخراج، انصراف، ترک تحصیل و یا مشروط شدن دانشجو جلوه گر می شود. در این مقاله تأثیر فقر اقتصادی و عوامل آموزشی بر افت تحصیلی فرد مفروض بوده که به روش پیمایشی (survey) مورد بررسی قرار گرفته اند. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان دانشگاه یزد می باشند که 320 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی انتخاب شده اند.
در این تحقیق دو نوع پرسشنامه یکی خاص دانشجویان مشروطی و دیگری خاص دانشجویان انصرافی و اخراجی استفاده شده است و اطلاعات جمع آوری شده در قالب جداول فراوانی و نمودارها و آزمونهای آماری توصیف و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که فقر خانواده مهمترین عامل افت تحصیلی دانشجویان انصرافی و اخراجی بوده است.
واژگان کلیدی
دانشجو، افت تحصیلی ، اخراجی، انصراف ، مشروط
مقدمه
شهرستان یزد 2444 کیلومتر مربع وسعت و براساس سرشماری سال 1375، دارای 388171 نفر جمعیت بوده است که از این تعداد 363368 نفر در نقاط شهری و 24803 نفر در نقاط روستایی زندگی می کنند. بدین ترتیب نسبت شهرنشینی 94 درصد است. تراکم نسبی جمعیت در شهرستان یزد 159 نفر در کیلومتر مربع و در شهر یزد 3284 نفر در کیلومتر مربع می باشد.
بعد یا متوسط تعداد افراد در خانوارهای شهرستان یزد 5/4 نفر است و ضریب تکفل یا نسبت جمعیت به شاغلان شهرستان 95/3 نفر بوده است. از تعداد 342331 نفر جمعیت 6 ساله و بیشتر شهرستان 297131 نفر یعنی 87 درصد باسوادند. نرخ فعالیت یا میزان علاقمندی افراد به شرکت در فعالیت های اقتصادی در سطح شهرستان 34 درصد است و شاغلان شهرستان یزد در سال 1375، 98275 نفر و بیکاران جویای کار 5040 نفر بوده است. بدین ترتیب نرخ بیکاری شهرستان 9/4 درصد می باشد که در مقایسه با سایر نقاط کشور دارای پائین ترین نرخ بیکاری می باشد.
آموزش عالی در این شهرستان به دو بخش دولتی و غیردولتی تقسیم می شود. دانشگاه یزد مهمترین مرکز آموزش عالی دولتی در این شهر می باشد که از بهمن ماه سال 1367 شروع به کار نموده و در سال تحصیلی 77-76 قریب 5500 دانشجو در آن مشغول به تحصیل بوده اند. بررسی شاخص ها و موفقیت های این مؤسسه آموزشی بیانگر رشد کمی و کیفی آن در این مدت کوتاه بوده است، لذا شناخت آسیب ها و آفت هایی که ممکن است جریان تحصیل با آن روبرو باشد و علل و اسباب موجده آن می تواند این مرکز علمی را یاری رساند تا بر این مشکلات فائق آمده و گامهای بعدی را آسانتر و سریعتر و بهتر بردارد.
این تحقیق با هدف بررسی خصوصیات اقتصادی و اجتماعی افراد دارای افت تحصیلی و همچنین زمینه های تحصیلی و اقتصادی آنها به منظور شناخت این مسئله و بررسی علل و عوامل مؤثر بر افت تحصیلی به جهت جلوگیری یا کاهش افت تحصیلی انجام شده است. در این مقاله پس از سیر مباحث تجربی و نظری مربوطه و بیان روش اجرای تحقیق به بررسی یافته های آن در دو بخش توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها خواهیم پرداخت و خلاصه نتایج و پیشنهادات مربوطه را ارائه خواهیم کرد.
سوابق تجربی و نظری تحقیق
تحقیقات زیادی بر این نکته تأکید دارند که افت تحصیلی ارتباط بسیار قوی و نزدیکی با ویژگیهای خانوادگی دانش آموز دارد. به عبارت کلی تر وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده رابطه معکوسی با افت تحصیلی دارد. (آستین اکلند و ولفورد Astin, Eckland & WolFord ، 1964، واگنر، شان Wagner, Shan ، 1967).
جنسیت دانش آموز نیز یک متغیر مرتبط با افت تحصیلی ست. به نظر می رسد که مردان نسبت به زنان به نسبت بالاتری تحصیلات دبیرستان را به اتمام می رسانند (آستین،Astin, ، 1972، فنس تماچر و اسپادی Fenstemacher & Spady، 1970). نکته ای را که باید مد نظر داشت این است که از آنهایی که افت دارند، نسبت بیشتری در زنان تمایل به انصراف داوطلبانه دارند تا اخراج از تحصیل (رابینسون Rabinson ، 1697، اسپادی، 1971)
از آنجا که نوع مؤسسه تقریباً با کیفیت آن همبستگی دارد، عجیب نیست که کیفیت مؤسسه نیز بر حضور و باقی ماندن دانش آموزان در آموزشگاه تأثیر داشته باشد (آستین، 1971، واگنر، 1968) واگنر و سول (1970) در تحقیقی برای ایالت «ویسکانیسن» دریافتند که مؤسسات با کیفیت بالاتر، نسبت به مؤسسات با کیفیت پائین تر فارغ التحصیل بیشتری دارند.
فقر و محرومیت اقتصادی بطور بارز یکی از عواملی است که تأثیر زیادی بر ترک تحصیل و مردودی می گذارد ولی در این زمینه باید بین فقر مطلق و فقر نسبی تفاوت قائل شد بدین معنی که فقر مطلق با خود سختی معیشت، کم غذایی و بدغذایی، مسکن نامناسب و کارکردن در ضمن تحصیل را به همراه دارد که همه این شرایط موجب فقدان و کمبود امکانات تحصیلی و نیامدن افراد به مدرسه یا ترک تحصیل و مردودی می شود.
«فقر نسبی ـ که وضع نامناسب اقتصادی فرد را نسبت به افراد دیگر ارائه می کند، ممکن است خود نتیجه عوامل و متغیرهای زیادی باشد، ولی بدون شک عاملی برای افت تحصیلی به حساب می آید زیرا که این نوع فقر اختلافات طبقاتی ایجاد می کند که در نتیجه آن تفاوتهایی در رشد و تکامل و تفکر، زبان ، رفتار و نگرش افراد نسبت به کار و استراحت بروز می نماید و علایق و انگیزه های پیشرفت آنان را تحت تأثیر قرار می دهد، و همه این عوامل برای پیشرفت تحصیلی افراد و یا عدم آن اهمیت حیاتی دارند.
فقر مطلق عموماً در جوامعی وجود دارد که کار افراد جهت تأمین امکانات اولیه برای بقاء و زیست آنان بوده و به صورت زندگی کشاورزی قدیم و یا کار غیرماهرانه افراد در شهرها و زندگی آنان در حداقل معیشت جلوه می کند. این نوع فقر به همراه خود مسائل و مشکلات انسانی گوناگونی از قبیل: سختی معیشت، گرسنگی و کم غذایی، بدغذایی، بیماری، خستگی و افسردگی و عدم وجود تفریح و استراحت در بردارد که هریک باعث مشکلات و موانع برای جلوگیری از ورود افراد به نظام آموزش و پرورش و یا ترک آن و عدم موفقیت در آن به حساب می آید.» (امین فر، 1367، ص 27) .
«افرادی که در شرایط فقر و محرومیت اقتصادی به سر می برند عموماً در مکانهایی زندگی می کنند که فاقد امکانات بهداشتی بوده، از آب سالم و نور کافی محروم بوده و منزل آنها عموماً یک فضای اتاق مانندی است که تمام فعالیتهای زندگی خانواده، و حتی آشپزی در آن انجام می گیرد. بدین لحاظ محلی است دودزده، پررفت و آمد و بسیار شلوغ و پرسروصدا و مکانی برای انجام کارهای شخصی و تکالیف درسی دانش آموزان در آن موجود نیست. کمبود نور کافی و نبودن برق برای روشنایی نیز وضع را بدتر نموده، امکان ادامه امور تحصیلی در منزل را غیرممکن می سازد که این امر بر عدم پیشرفت تحصیلی آنان تأثیر مستقیم دارد.» (همان منبع، ص 28)
«نیاز به کار کودکان و نوجوانان و جوانان نیز که در شرایط فقر و محرومیت اقتصادی وجود دارد یکی دیگر از عوامل افت تحصیلی به حساب می آید، زیرا که در این قبیل شرایط امور زیادی در خانه، مزرعه و کسب و کار وجود دارند که می توان آنها را به عهده کودکان شش، هفت ساله و بالاتر قرار داد و منافع حاصل از آنها را جهت کمک به اقتصاد ناچیز خانواده اختصاص داد. برای این خانواده ها مخصوصاً فصل جمع آوری محصول کشاورزی، فصل حیاتی است و نیاز به کار کودکان را تشدید می کند. بدین لحاظ کار کودکان مانع رفتن آنان به مدرسه خواهد بود و یا باعث حضور نامرتب آنان در مدرسه و کلاس می گردد و این امر نیز عاملی برای ترک تحصیل، مردودی و افت تحصیلی می باشد.» (همان منبع، ص 28)
روش تحقیق
روش این تحقیق پیمایشی است که در آن پس از تهیه طرح تحقیق، پرسشنامه ای براساس اهداف و فرضیات تحقیق تهیه شده و به دانشجویان اخراجی و انصرافی و مشروطی جهت پاسخ دادن ارائه گردیده است.
دانشجویان مشروطی از طریق لیستی که از ادارة کل آموزش دانشگاه گرفته شد شناسایی شدند و افرادی که به عنوان نمونه برگزیده شده بودند، حضوراً به پرسشنامه پاسخ داده اند.
دانشجویان اخراجی و انصرافی به علت اینکه در زمان تحقیق در دانشگاه حضور ندارند با استخراج آدرس پستی آنها از پروندة تحصیلیشان پرسشنامه از طریق پست ارسال شده است و برای تسهیل در دادن پاسخ، پاکتهایی مهمور که هزینه پستی آنها نیز پرداخته شده و آدرس دانشگاه نوشته شده بود به همراه پرسشنامه ها ارسال شد، تا پاسخگویان به راحتی بتوانند و یا تشویق شوند به پرسشنامه ها پاسخ دهند.
پس از جمع آوری پرسشنامه ها، نتایج استخراج و به کامپیوتر داده شده است و با استفاده از نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) به تهیه جداول، نمودارها و آزمونهای آماری به توصیف و تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است.
جامعه آماری و حجم نمونه
دانشگاه یزد از بهمن ماه 1367 فعالیت آموزشی خود را آغاز نموده و در سال 1377 حدود 5500 نفر دانشجو داشته است. جامعه آماری مورد مطالعه ما در این تحقیق دانشجویان اخراجی، انصرافی و ترک تحصیلی و مشروطی این دانشگاه می باشد، که مطابق آمار ادارة کل آموزش دانشگاه تا پایان سال تحصیلی 77-1376 تعداد 127 نفر اخراجی و 485 نفر انصرافی و ترک تحصیلی بوده اند که مجموع دانشجویان اخراجی و انصرافی 612 نفر بوده است که برای همه به جزء چند نفری که آدرس آنها مشخص نبود پرسشنامه ارسال شد. که از این میان 142 نفر به پرسشنامه پاسخ و آنها را ارسال داشته بودند.
همچنین تا پایان سال تحصیلی 77-1376 تعداد دانشجویان مشروطی در حال تحصیل در دانشگاه 1965 نفر بوده است که لیست اسامی آنها از آموزش دانشگاه اخذ و با استفاده از فرمول حجم نمونه 197 نفر تعیین گردید که بیش از 10 درصد از دانشجویان مشروطی در حال تحصیل می باشد.
N=1965 t =96/1 p = 35/0 q = 65/0 d =0/0004
سپس بااستفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده که معتبرترین روش نمونه گیری در تحقیق می باشد کل جامعه آماری کدگذاری و افراد نمونه از طریق جدول تصادفی برگزیده و پرسشنامه جهت تکمیل به آنان ارائه و پس از پاسخ جمع آوری گردید. در مجموع با احتساب دانشجویان انصرافی، اخراجی و مشروطی، حجم نمونه این تحقیق 320 نفر می باشد.
یافته های تحقیق
در ادامه مقاله به نتایج بدست آمده در این تحقیق می پردازیم. این نتایج بطور جداگانه در دو قسمت توصیف و تجزیه و تحلیل اطلاعات آورده می شود:
الف) توصیف ویژگیهای جامعه آماری
ـ 1/77 درصد از پاسخگویان مرد و 9/22 درصد زن هستند. نسبت دانشجویان دختر در بین انصرافی ها در مقایسه با دانشجویان (مشروطی و اخراجی) بیشتر است. به عبارت دیگر چنین به نظر می رسد که دانشجویان دختر بیشتر ترجیح می دهند که خود انصراف دهند تا اخراج شوند. علاوه بر این بسیاری از دختران به علت مخالفت خانواده توسط دیگران مثل پدر و مادر، شوهر و یا برادر بزرگتر مجبور به ترک تحصیل می شوند.
ـ نسبت دانشجویان بالای 25 سال در بین دانشجویان مشروطی حدود 25 درصد ولی در بین دانشجویان انصرافی و اخراجی به ترتیب 45 و 65 درصد است. این نسبت ها نشان می دهد که دانشجویان انصرافی و اخراجی در مقایسه با مشروطی ها مسن ترند.
ـ 25 درصد افراد دارای افت تحصیلی روستایی و 75 درصد افراد ساکن مناطق شهری بوده اند. در بین دانشجویان روستایی نسبت انصرافی و اخراجی بیشتر از مشروطی است.
ـ 28 درصد پاسخگویان ساکن شهر یزد، 9/32 درصد ساکن سایر نقاط استان یزد، 22 درصد ساکن شهرهای بزرگ تهران، اصفهان و شیراز و 1/17 درصد ساکن سایر شهرهای ایران هستند.
ـ 1/76 درصد پاسخگویان مجرد و 9/23 درصد متأهل هستند. نسبت دانشجویان متأهل در بین دانشجویان اخراجی از سایر دانشجویان بالاتر است، زیرا در حدود 7/40 درصد دانشجویان اخراجی متأهل هستند در حالی که نسبت متأهلین در بین دانشجویان مشروطی و انصرافی به ترتیب 3/21 و 7/18 درصد می باشد.
ـ نسبت شاغلین در بین دانشجویان مشروطی و انصرافی یکسان است اما این نسبت در بین دانشجویان اخراجی در مقایسه با مشروطی ها و انصرافی ها افزایش یافته و در حدود 50 درصد دانشجویان اخراجی شاغل بوده اند.
ـ 6/23 درصد از افراد دارای افت تحصیلی، پدرشان بیسواد بوده در حالی که کمتر از 10 درصد این افراد پدرشان دارای تحصیلات دانشگاهی است و حدود 37 درصد پاسخگویان دارای مادر بی سواد بوده و 1 درصد مادران دارای تحصیلات دانشگاهی هستند.
ـ نسبت خانواده های دارای درآمد ماهیانه بالاتر از 70000 تومان در بین دانشجویان مشروطی 8/22 درصد است در حالی که این نسبت در بین انصرافی ها و اخراجی ها به ترتیب 9/14 و 5/11 درصد می باشد. همچنین نسبت خانواده های درآمد کمتر از 30000 تومان در بین دانشجویان مشروطی 25 درصد است که این نسبت در بین دانشجویان انصرافی و اخراجی به ترتیب 6/48 و 8/53 درصد می باشد.
ـ متوسط بعد خانوار در بین دانشجویان دارای افت تحصیلی 4/8 نفر می باشد که با توجه به متوسط بعد خانوار حدود 5 نفر در سطح ملی، بسیار زیاد می باشد.
ـ حدود 15 درصد دانشجویان دارای افت تحصیلی یکی از والدین آنها یا هر دو آنها فوت یا متارکه کرده اند. این نسبت در بین دانشجویان انصرافی و اخراجی از مشروطی بیشتر می باشد. این نسبت برای دانشجویان مشروطی، انصرافی و اخراجی به ترتیب 1/13، 3/17 و 7/16 درصد بوده است.
ـ 1/43 درصد افراد دارای دیپلم ریاضی فیزیک، 6/8 درصد دیپلم هنرستان، 5/16 درصد دیپلم علوم تجربی، 30 درصد دیپلم علوم انسانی و 8/1 درصد دارای سایر انواع دیپلم ها بوده اند. در بین رشته های ریاضی فیزیک و علوم تجربی با رشته های هنرستان و علوم انسانی در نوع افت تحصیلی تفاوتی مشاهده می شود بدین معنی که در بین دیپلمه های ریاضی فیزیک و علوم تجربی افراد مشروطی در مقایسه با انصرافی و اخراجی بیشتر است در حالی که در بین دیپلمه های هنرستان و علوم انسانی درصد افراد انصرافی و اخراجی از درصد افراد مشروطی بیشتر می باشد.
ـ 4/35 درصد پاسخگویان در رشته علوم انسانی، 6/32 درصد در رشته های علوم پایه، 28 درصد در رشته های فنی و مهندسی، 1/3 درصد در رشته های منابع طبیعی و حدود 1 درصد در رشته های هنر و معماری در دانشگاه یزد مشغول به تحصیل بوده اند.
ـ در بین دانشجویان روزانه کمترین درصد افت تحصیلی مربوط به انصراف از تحصیل است در حالی که در بین دانشجویان شبانه بیشترین درصد افت تحصیلی مربوط به انصراف از تحصیل است.
ـ 7/73 درصد دانشجویان دارای افت تحصیلی اظهار داشتند که خودشان انتخاب رشته نموده اند. 4/2 درصد والدین، 4/10 درصد اقوام، 4/6 درصد خواهر یا برادر بزرگتر و 7 درصد سایر افراد برای آنها انتخاب رشته نموده اند.
ـ 7/11 درصد افراد دارای معدل دیپلم 17 و بالاتر، 8/25 درصد دارای معدل دیپلم 17-15، 5/50 درصد دارای معدل دیپلم 15-12 و 12 درصد دارای معدل دیپلم 12-10 بوده اند.
ـ 4/68 درصد از پاسخگویان از رشته تحصیلی خود احساس رضایت و 6/31 درصد احساس عدم رضایت داشتند. 7/31 درصد این افراد علت عدم رضایت از رشته تحصیلی خود را عدم علاقه به رشته تحصیلی، 3/28 درصد نداشتن بازار کار، 6/18 درصد مواد و محتوای درسی نامطلوب و 4/21 درصد سایر علل دانسته اند.
ـ محیط نامناسب، فقر خانواده و ضعف پایه تحصیلی به ترتیب سه عامل مهم در افت تحصیلی افراد بوده است که بیش از 60 درصد افراد آنها را از علل افت تحصیلی شان ذکر نموده اند.
ـ 3/61 درصد خودشان را، 3/12 درصد اساتید را، 9/10 درصد سایر افراد، 3/5 درصد دوستان، 6/4 درصد والدین، 3 درصد کارمندان دانشگاه ، 7/1 درصد اقوام و 1 درصد دانشجویان دیگر را مسبب اصلی افت تحصیلی خود می دانند.
ـ 2/24 درصد دانشجویان ترک تحصیل کرده و اخراجی بیکار، 6/8 درصد به خدمت وظیفه عمومی، 9/10 درصد دارای شغل آزاد، 3/31 درصد کارمند و 25 درصد دانشجوی دانشگاههای دیگر هستند.
ـ نسبت بازگشت به تحصیل در بین دانشجویان انصرافی 1/31 درصد بوده، در حالی که این نسبت در بین دانشجویان اخراجی 7/16 درصد بوده است.
ـ 3/32 درصد افراد پس از ترک تحصیل از وضع خود احساس رضایت و 7/67 درصد احساس عدم رضایت نموده اند. همچنین 74 درصد افراد ابراز تمایل به بازگشت به دانشگاه و 26 درصد افراد عدم تمایل به بازگشت به دانشگاه را اعلام نموده اند.
ب) تجزیه و تحلیل اطلاعات
همانگونه که قبلاً گفته شد اطلاعاتی که بوسیله پرسشنامه جمع آوری شده است با استفاده از جداول دو بعدی و آزمون کیدو ، ضریب همبستگی و ... روابط بین متغیرها مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین سطح کمی و کیفی متغیرها در نظر گرفته شده و برای هر کدام آزمونی متناسب اعمال شده است. در مواردی برای اطمینان از واقعی بودن رابطه، بعضی از متغیرها نیز کنترل شده اند. با توجه به موضوع این مقاله، عوامل فوق الذکر در دو مدل جداگانه ارائه و بررسی می شود.
مدل اول: فقر اقتصادی
در این مدل متغیرهای مستقل عبارتند از: وضعیت اقتصادی خانواده، درآمد ماهیانه، [1] شغل پدر و مادر، شبانه یا روزانه بودن و نوع مسکن در زمان تحصیل و متغیر وابسته معدل دانشجو یا وضعیت تحصیلی (مشروطی، انصرافی، اخراجی) [2] بوده است.
در پرسشنامه از دانشجویان سوآل شده که وضعیت اقتصادی خانواده خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ اطلاعات بدست آمده در جدول شماره 1 آورده شده است. مطابق این جدول اکثر پاسخگویان وضعیت اقتصادی خانواده خود را متوسط و پائین ارزیابی نموده اند و همچنین در افراد دارای وضعیت اقتصادی متوسط و بالا درصد افراد مشروطی از درصد افراد انصرافی و اخراجی بیشتر است. در حالیکه در طبقات پائین درصد افراد انصرافی و اخراجی از مشروطی بیشتر است و بالعکس.
جدول شماره (1) توزیع پاسخگویان برحسب ارزیابی وضعیت اقتصادی خانواده و وضع تحصیلی
وضعیت
وضعیت
اقتصادی خانواده
*مشروطی1
**مشروطی 2
انصراف
اخراج
جمع
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
بالا
30
5/18
7
5/19
8
7/10
3
6/5
75
7/14
متوسط
105
8/64
21
3/58
45
60
33
1/61
204
4/62
پائین
27
7/16
8
2/22
22
3/29
18
3/33
48
9/22
جمع
162
100
36
100
75
100
54
100
327
100
*مشروطی 1: منظور کسانی است که بین 1 تا 3 ترم سابقه مشروطی دارند.
**مشروطی 2: منظور کسانی است که بیش از 3 ترم سابقه مشروطی دارند.
به نظر می رسد که هرچه وضعیت اقتصادی افراد رو به وخامت می گذارد نوع افت تحصیلی نیزحادتر می شود. یعنی از شکل خفیف آن یعنی مشروطی به سمت انصراف با اخراج میل می کند. (نگاه کنید به نمودار شماره 1)
نمودار شماره (1) توزیع درصد پاسخگویان برحسب وضعیت اقتصادی خانواده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
اصطلاحات مورد نیاز دانشجویان حسابداری در قسمت اعتبارات اسنادی
EXW (EX works)
تحویل در محل کار (محل تعیین شده)
EXW به معنای آن است که فروشنده هنگامی که کالا را در محل کار فروشنده یا محل دیگری که معین شده است (یعنی کارگاه، کارخانه، انبار، غیره) بدون اینکه کالا را برای صادرات ترخیص و بدون اینکه روی وسیله نقلیه بارگیری کند، در اختیار خریدار قرار دهد، تحویل را انجام داده است.
FCA (…named palce)
تحویل به حمل کننده (محل تعیین شده)
FCA بدین معنی است که فروشنده کالا را پس از ترخیص برای صدور در محل معین به حمل کننده که توسط خریدار معرفی شده است تحویل میدهد.
FAS (….named port of shipment)
«تحویل در کنار کشتی»(بندر تعیین شده)
تحویل در کنار کشتی بدین معنی است که فروشنده موقعی که کالا را در کنار کشتی در بندر حمل تعیین شده قرار میدهد تحویل را انجام میدهد. این بدان معنی است که خریدار باید کلیه هزینهها و مسئولیتهای ناشی از فقدان یا خسارات وارد به کالا را از آن لحظه بعهده بگیرد.اصطلاح FAS فروشنده را ملزم به ترخیص کالا برای صدور مینماید.
FOB (….named port of shipment)
تحویل روی عرشه (بندر تعیین شده)
«تحویل روی عرشه » بدین معنی است که فروشنده موقعی که کالا از نرده کشتی در بندر حمل تعیین شده عبور میکند تحویل را انجام میدهد. این بدان معنی است که خریدار باید کلیه هزینهها و مسئولیتهای ناشی از فقدان یا خسارات وارد به کالا را از آن نقطه متقبل شود. اصطلاح FOB ایجاب میکند که فروشنده کالا را برای صدور ترخیص کند. این اصطلاح را میتوان فقط در حمل دریایی یا آبراه داخلی بکار برد. اگر طرفین قصد نداشته باشند که کالا در نرده کشتی تحویل شود باید از اصطلاح FCA استفاده کنند..
CFR(….named port of destination)
هزینه و کرایه حمل(بندر مقصد تعیین شده)
«هزینه و کرایه حمل » بدین معنی است که فروشنده کالا را پس از عبور از نرده کشتی در بندر حمل تحویل میدهد. فروشنده باید هزینهها و کرایه حمل لازم برای بردن کالا به بندر مقصد تعیین شده را بپردازد ولی مسئولیت فقدان یا خسارات وارد به کالا همچنین هرگونه هزینه اضافی ناشی از حوادثی که بعد از زمان تحویل حادث شود از فروشنده به خریدار منتقل میگردد.اصطلاح CFR فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور مینماید. این اصطلاح را فقط میتوان در مورد حمل دریایی یا آبراه داخلی بکار برد. اگر طرفین قصد ندارند کالا پس از عبور از نرده کشتی تحویل شود باید از اصطلاح CPT استفاده کنند.
CIF (….named port of destination)
هزینه، بیمه و کرایه حمل (بندر مقصد تعیین شده)
«هزینه، بیمه، کرایه حمل » یعنی فروشنده هنگامی که در بندر حمل کالا از نرده کشتی عبور میکند تحویل را انجام میدهد. فروشنده باید هزینهها و کرایه حمل لازم برای بردن کالابه بندر مقصد تعیین شده بپردازد. ولی مسئولیت فقدان یا خسارت به کالا همچنین هرگونه هزینههای اضافی ناشی از حوادثی که بعد از زمان تحویل حادث شود از فروشنده به خریدار منتقل میشود البته در CIF فروشنده باید برای خریدار بیمه باربری دریایی در مقابل خطر فقدان یا خسارت فروشنده قرارداد بیمه را منعقد میکند و حق بیمه را میپردازد. خریدار باید توجه کند که طبق اصطلاح CIF فروشنده فقط ملزم به تحصیل حداقل پوشش میباشد اگر خریدار خواستار پوشش بیشتری باشد باید صراحتاً چنین توافقی را با فروشنده بعمل آورد یا اینکه به هزینه خود بیمه مازاد را فراهم کند.اصطلاح CIF فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور مینماید.این اصطلاح را فقط میتوان در مورد حمل دریایی یا آبراه داخلی بکار برد. اگر طرفین قصد ندارند کالا پس از عبور از نرده کشتی تحویل شود باید از اصطلاح CIP استفاده کنند.
CPT(….named place of destination)
کرایه حمل پرداخت شده تا (مقصد تعیین شده)
«کرایه حمل پرداخت شده تا…» یعنی فروشنده کالا را به حمل کننده منتخب خود تحویل دهد ولی فروشنده باید هزینه حمل لازم برای بردن کالا را به مقصد تعیین شده بپردازد. بدین ترتیب خریدار باید کلیه مسئولیتها هر هزینه دیگری بعد از اینکه کالا تحویل حمل کننده شد متقبل شود.اصطلاح CPT فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور مینماید. این اصطلاح بدون توجه به نوع حمل از جمله حمل مرکب قابل استفاده است.
CIP(…named place of destination)
کرایه حمل وحق بیمه پرداخت شده تا(مقصد تعیین شده)
«کرایه حمل وحق بیمه پرداخت شده تا…» یعنی فروشنده کالا رابه حمل کننده منتخب خود تحویل می دهد ولی فروشنده باید علاوه بر آن هزینه حمل لازم برای بردن کالا به مقصد تعیین شده رابپردازد.بنابراین خریدار باید کلیه مسئو لیت ها وهزینه های اضافی بعد ازتحویل کالا رابه ترتیب مذکور،منتقل شود البته درCIP فروشنده باید برای خریدار در قبال خطرناشی از فقدان یا خسارت وارد به کالا حین حمل بیمه نامه تهیه نماید.درنتیجه فروشنده قرارداد بیمه رامنعقد می کند و حق بیمه آمن را می پردازد.خریدار باید توجه داشته باشد که طبق اصطلاح CIP فروشنده ملزم به تحصیل بیمه باحدقل پوشش می باشد.اگر خریدار خواستار پوشش بیشتری باشد باید صراحتاً چنین توافقی رابا فروشنده بعمل آورد یا اینکه به هزینه خود بیمه مازاد را فراهم کند.اصطلاح CIP فروشنده کالا را ملزم به ترخیص کالا برای صدور می نماید.این اصطلاح بدون توجه به نوع حمل از جمله مرکب قابل استفاده است.
DAF(…named plase)
تحویل درمرز (محل تعیین شده)
تحویل درمرز یعنی زمانی وظیفه فروشنده به اتمام می رسد که کالارا پس از ترخیص برای صدور روی وسیله نقلیه بدون اینکه تخلیه شود در اختیار خریدار قرار دهد ولی بدون انجام ترخیص برای ورود به نقطه و محل تعیین شده در مرز البته قبل از مرز کشور صادره کننده بکار برد.بنابراین تعیین دقیق مرز مورد نظر با ذکر نقطه و محل آن دراین اصطلاح اهمیت حیاتی دارد.این اصطلاح رامیتوان بدون توجه به نوع حمل موقعی که قرار است کالا در مرز زمینی تحویل شود بکاربرد. اگر تحویل دربندر مقصد روی عرشه کشتی یا در لنگرگاه انجام میشود باید از اصطلاحات DESیاDEQ استفاده کرد.
DES(named port of destination)
تحویل از کشتی (بندر مقصد تعیین شده)
تحویل از کشتی یعنی اینکه فروشنده کالا راقبل از ترخیص برای ورود درروی کشتی دربندرمقصد تعیین شده دراختیار خریدار قرار دهد فروشنده باید کلیه هزینه هاو مسئولیت های مربوط به آوردن کالا به بندر مقصد قبل از تخلیه رامتقبل شود اگر طرفین قصد داشته باشند که فروشنده هزینه ها و مسئولیت تخلیه کالا اربعهده بگیرد باید از اصطلاح DEQاستفاده کنند.این اصطلاح فقط موقعی که کالا از طریق دریا یا آبراه داخلی یا حمل مرکب روی کشتی دربندر مقصد تحویل می شود باید بکار برده شود.
DEQ(…named port of destination)
تحویل در اسکله (بندر مقصد تعیین شده)
تحویل در اسکله یعنی اینکه فروشنده کالا را قبل از ترخیص برای ورود دراسکله (بارانداز)دربندر مقصدتعیین شده دراختیار خریدار قرار دهد فروشنده باید هزینه ها و مسئولیت مربوط به آوردن کالا به بندر مقصد تعیین شده و تخلیه راملزم میسازد کالا رابرای ورود و ترخیص آماده نموده و کلیه تشریفات گمرکی راانجام دهد و عوارض مالیات ها و سایر مخارج مربرط به ورود رابپردازد.این اصطلاح فقط درصورتی که کالا از طریق دریا یا آبراه داخلی یا حمل مرکب ارسال واز کشتی روی اسکله (بارانداز) در بندر مقصد تخلیه می شود کاربرد دارد.
DDU(… named plave of destinatio)
تحویل بدون پرداخت عوارض و حقوق گمرکی (مقصد تعیین شده)
«تحویل بدون پرداخت عوارض و حقوق گمرکی» یعنی فروشنده کالا را بدون ترخیص برای واردات و بدون تخلیه از وسیله نقلیه در مقصد تعیین شده تحویل دهد. فروشنده باید کلیه هزینهها و مسئولیت بردن کالا به مقصد مذکور را بپذیرد. بجز، هرگونه «عوارضی» (این واژه شامل وظیفه و مسئولیت انجام تشریفات گمرکی و پرداخت هزینه تشریفات، عوارض گمرکی، مالیات و سایر مخارج) که مربوط به واردات کشور مقصد باشد (حسب مورد) چنین «عوارضی» و همچنین هرگونه هزینه و مسئولیتی که ناشی از قصور خریدار در ترخیص به موقع کالا برای واردات باشد، بعهده خریدار می باشد.
DDP(… named place of destinatio)
تحویل با پرداخت عوارض و حقوق گمرکی(مقصد تعیین شده)
«تحویل با پرداخت عوارض و حقوق گمرکی» یعنی فروشنده کالا را پس از ترخیص برای واردات و بدون تخلیه از وسیله حمل در مقصد تعیین شده تحویل دهد. فروشنده باید کلیه هزینهها و مسئولیتهای مربوط به بردن کالا به آن مقصد را تقبل کند از جمله حسب مورد هر گونه «عوارض»(این واژه شامل وظیفه و مسئولیت انجام تشریفات گمرکی و پرداخت هزینه تشریفات، عوارض گمرکی، مالیات و سایر مخارج می شود) که مربوط به واردات به کشور مقصد میباشد.
این اصطلاح را در صورتی که فروشنده بطور مستقیم یا غیر مستقیم قادر به تحصیل پروانه واردات نیست، نباید بکار برد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عوامل بی انگیزگی دانشجویان ونامو فق بودن آن ها در کار یابی واشتغال:
جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانائیها و ویژگیهایی است که بخشی از آنهــا می بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد گردد. به نظر می رسد عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و توانائیهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل بی انگیزگی دانشجویان و موفق نبـــودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است. علاوه بر این مورد، برخی از عوامل بیــــرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی است نیز بر بی انگیزگی دانشجویانو اشتغــــال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند. در این مقاله چالشها و فرصتهای نظام آموزش عالی در تامین نیازهای مهارتی نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار از دو بعد عوامــــل بیرونی و درونی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. عوامل درونی، فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کــــار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمترین این عوامل عبارتند از: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار.
۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی.
۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان.
۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن.
۵ - عدم آشنایی اعضای هیات علمی با فرایند و نحوه انجام امور در واحدهای تولیدی و خدماتی مرتبط با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان.
۶ - فقدان زمینه مناسب برای آموزشهای علمی و کاربردی.
۷ - ناکارآمدی اعضای هیات علمی در تربیت نیروی کار متخصص مورد نیاز جامعه.
۸ - مطرح نبودن مسائل علمی و پژوهشی به عنوان اولویت اول در دانشگاهها.
عوامل بیرونی شامل کلیه مواردی می شوند که بر اشتغال فارغ التحصیلان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آنها در بازار کار می گردند. این عوامل عبارتند از:
۱ - رواج نیافتن و مشخص نبودن فرهنگ کاریابی
۲ - عدم توسعه بنگاههای کاریابی خصوصی
۳ - عدم توسعه کانونهای فارغ التحصیلان و ناکارآمدی آنها در کاریابی و هدایت شغلی
۴ - تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای کسب مشاغل موجود
۵ - رواج نیافتن فرهنگ کارآفرینی و کم بودن تعداد کارآفرینان
۶ - وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامه های کلان اشتغال. عوامل درونی عوامل درونی فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمتریـن عوامل درونی در زیر ذکر شده اند: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار: براساس مطالعات انجام گرفته جمعیت جوان و فعال کشور تا سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۶۱ میلیون نفر می شود و به عبارتی ۲/۵درصد رشد خواهد داشت. پس سطح اشتغال نیز باید رشدی معادل ۲/۵درصد در سال داشته باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود. یعنی تا سال ۱۴۰۰ در ایران باید ۲۹ میلیون فرصت شغلی ایجاد شود. براساس و باتوجه به اهمیت موضوع، دولت تدابیری را اتخاذ کرده است. به عنوان مثال، در برنامه سوم توسعه ایجاد حدود چهارمیلیون فرصت شغلی پیش بینی شده است. اما نکته ای که در اینجا مورد نظر است عدم تناسب بین تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجاد شده در جامعه و تعداد فــــارغ التحصیلان است. در ایران فقدان ارتباط نزدیک بین دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه موجب شده است که بین ظرفیت پذیرش دانشجو و تقاضای بازار به نیروی متخصص تناسب وجود نداشته باشد که علت آن عدم هماهنگی و انسجام در تصمیم گیری بین نظام آموزش عالی با سایر بخشهای جامعه به دلایلی چون: عدم وجود آمار واقعی، فقدان نگرش استراتژیک در بخشهای دولتی و خصوصی، ناتوانی مدیران در طرح ریزی و برآورد احتیاجات نیروی انسانی براساس استراتژی های کلان توسعه، عدم اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت جذب، اجرای سلیقـــه ای سیـاستهــــا و خط مشی ها و تغییر در برنامه های تدوین شده پس از هر تغییر در مدیریتهاست. ضمن اینکه دفتر گسترش آموزش عالی نیز در صورت تامین امکانات و استاد توسط مقامات محلی و بدون در نظر گرفتن وضعیت اشتغال در آینده برای ایجاد رشته تحصیلی مجوز صادر می کند. البته باتوجه به هدف و فلسفه وجودی دانشگاهها که ارتقا سطح علمی و تغییر در نگرش و بینش عمومی مردم و تامین نیازهـــای جامعه به نیروی متخصص است، توسعه آموزش عالی دارای توجیه است. اما فارغ التحصیلان انتظار دارند که با گرفتن مدرک تحصیلی موجبات اشتغال یا تسهیل شرایط اشتغال آنان فراهم آید؛ لذا پیشنهاد می شود تدبیری اتخاذ گردد که اولا ظرفیت پذیرش دانشجو براساس نیاز آینده بازار کار به نیروی متخصص تعیین شود و ثانیاً مجوزهای ایجاد رشته تحصیلی در دانشگاه دائمی نباشد و با تغییر در کیفیت نیازهای جامعه و تخصصهای جدید، مشخصات مجوزهای صادره تغییر یابند. ۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی: یکی از مهمترین اهداف نظامهای آموزشی جوامع فراهم آوردن امکان ارائه آموزش متناسب با مهارتهای شغلی مورد نیاز جامعه است. بنابراین، در طراحی هر نظام آموزشی اثربخش، عوامل مهمی چون شرایط و ویژگیهای داوطلبان، محتوای دروس، تسهیلات و تجهیزات مورد نیاز، روشهای تدریس و غیره مدنظر قرار می گیرند. از طرف دیگر به هنگام طراحی مشاغل، شرح شغل و شرایط احراز (که تعیین کننده ویژگیهای رفتاری، توانائیها و مهارتهایی هر شغل است) تنظیم می گردد. این مهارتها شامل مهارت فنی، مهارت انسانی، مهارت ادارکی و آشنایی با رایانه هستند. ضمن اینکه داشتن توانائیهای ذهنی، فیزیکی و سطح تحصیلات و همچنین ویژگیهای رفتاری چون شخصیت، نوع نگرش، انگیزش و ارزشهای فردی نیز در اینجا مطرح هستند. مهارتها، استعدادهای بالفعل و توانائیهـا، استعدادهای بالقـوه تلقی می گردند. در حال حاضر، در آموزش عالی بیشتر سطح تحصیلات به عنوان یک توان یا استعدادهای بالفعل ایجاد می شود و این در حالی است که فارغ التحصیلان برای صعود به قله اشتغال به مهارت نیز نیاز دارند. باتوجه به آنچه بیان شد بازبینی در سرفصلهای دروس دوره های آموزشی و تنظیم آنها براساس اطلاعات علمی (نظری) و عملی مورد نیاز رشته ها و زمینه های شغلی مرتبط با رشته تحصیلی مورد نظر و ایجاد هماهنگی و همسویی بین سرفصل دروس با شرایط احراز مشاغل مورد نظر ضروری به نظر می رسد. ۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان: باتوجه به اینکه پایه و اساس دانشگاه را دو عامل مهم و اصلی یعنی دانشجو و استاد تشکیل می دهند علل عدم توانایی دانشگاهها در ایجاد روحیه علمی و انگیزه در دانشجویان را می- توان در ویژگیهای این دو عامل جستجو کرد. دانشجویان اکثراً روحیه علمی و انگیزه کافی ندارند و معمولاً به جای توجه به ارتقای سطح علمی خود فقط به ارتقای سطح تحصیلی (اخذ مدارج بالاتر) می اندیشند. لذا دانشگاهها باید به فراخور تغییرات در شرایط سنی، سطح اجتماعی و انتظارات جامعه از دانشجویان و همچنین تاثیراتی که حضور در مراکز علمی در روند زندگی دانشجویان می گذارد، شیوه آموزشی و تربیتی را ارائه کنند که در دانشجویان انگیزه و روحیه علمی ایجاد کند و این امر زمانی محقق می شود که اعضای هیات علمی به عنوان یکی از دو عامل اصلی دانشگاه، دارای روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی باشند. بنابراین، پیشنهاد می شود ضمن انجام اقدامات بنیادی در خصوص تغییر در شیوه آموزش سنتی موجود، در جذب استادان، افرادی که دارای روحیه علمی و دانش پژوهی هستند در اولویت قرار گیرند و از سوی دیگر، تدابیری نیز برای رفع مشکلات و تنگناهای اقتصادی اعضای هیات علمی اتخاذ گردد. ۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن: در نظام آموزش عالی گرفتن حداقل نمره قبولی پیش شرطی برای اخذ مدرک فارغ التحصیلی است. شرایط نامساعد اشتغال از یک طرف و تمیز قائل نشدن بین فارغ التحصیلان از نظر توانمندی علمی و عملی در زمان جذب از طرف دیگـــر، سبب بی انگیزه شدن و از بین رفتن علاقه مندی جمع کثیری از دانشجویان به ویژه در مقطع کارشناسی به فراگیری دروس نظری و فعالیتهای عملی شده است. این شرایط سبب پرورش و تولید فارغ التحصیلانی می شود که دارای روحیه علمی نیستند و در عین ناتوانی در کسب مدارج علمی بالاتر، روحیه کارآفرینی و یافتن کسب و کار مناسب را ندارند. تجربه برگزاری امتحان جامع و ارزیابی دانشجویان در برخی رشته ها (رشته های پزشکی) و مشروط شدن ادامه تحصیل آنان به اخذ نمره قبولی، سبب ورود متخصصان و پزشکانی به جامعه شده که هم در بحث خدمات درمانی و هم در ادامه تحصیل موفق تر بوده اند. بنابراین، ضروری است همان طور که برای هر درس سرفصل آموزشی به صورت استاندارد تعریف شده، معیارهایی نیز برای ارزیابی فارغ- التحصیلان به منظور مشخص کردن حداقل دانش نظری و توان عملی آنان به صورت استاندارد برای هر رشته تحصیلی تعریف شود و براساس آن فارغ التحصیلان ارزیابی شوند.