لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
چکیده :
طبیعی است نمیتوان گفت این دسته از دانشجویان همگی در این مقطع از تحصیل این کار را شروع کردهاند، بلکه بخش عمدهای از آنان از دوران تحصیل در مدرسه این عادت را همراه خود به نهادهای آموزش آلی میآورند. نگارنده که خود در هم یک دانشجو بوده و هم یک معلم بوده و با پدیده تقلب و متقلب آشنایی کل در دو سطح ابتدایی و دانشگاه را دارد ، همواره با این مشکل جدی آموزشی برخورد کرده و شاهد آثار زیانبار آن بوده است. (وو،2000).
گسترش این پدیده خطرناک که میتواند بنیانهای نظام آموزش را مورد تهدید قرار دهد، ناشی از عواملی چند است. مدارای کادر آموزشی شامل مدرسان و کارکنان مربوط در دانشگاهها با کسانی که مرتکب تقلب میشوند، تلقی مثبت دانشآموزان و دانشجویان از تقلب که نوعی زرنگی به شمار میآید، گرایش بخش قابل توجهی از دانشآموزان و دانشجویان به طی دوره آموزشی بدون زحمت و به قولی با دو دَرِه کردن مدرسان و کلاس و در مواردی گرفتاریهای شخصی دانشجویان و دانشآموزان از جمله این دلایل و عوامل است. ( دیل،2002)
مقدمه
اگر دانش آموزی یک بار از طریق تقلب موفق شود نمره ی خوبی بگیرد دیگر نمی تواند با فکر خودش امتحان دهد ودر مقابل وسوسه ی نوشتن ازروی دست دیگران پایداری نکند.
بیشتر دانش آموزان در طول سالهای مدرسه حداقل یکی دوبار تقلب می کنند ودر بیشتر این موارد بدون ان که مطلب درسی را فهمیده باشند با نمره ی غیر واقعی به کلاس بالا راه می یابند و این موضوع مشکلات بسیاری را بوجود می اورد بیشتر والدین می خواهند فرزندان انها درک کنند که تقلب کردن کار درستی نیست حتی اگر بدون تقلب نمره ی بالا تری را نگیرند . (عبدالوهاب،1999) در یک تعبیر خشن شاید بتوانیم بگوئیم فردی که تقلب می کند مانند کسی است که دزدی میکند اما با شیوه ی دیگر. همانطور که در دزدی پنهان کاری، ترس و تجاوز به حقوق دیگران وجود دارد در تقلب هم وجود دارد.اما گفته میشود که تقلب میتواند چیزی شبیه دروغگوئی باشد. به نظر میرسد که فرد سالم نباید تقلب کند گر چه نتواند به همه سئوالات امتحانی پاسخ دهد. چون او میداند تقلب از سنخ چه نوع اعمال و رفتاری است. (آزاد،1381)
روانشناسان تقلب را یک بیماری روحی شخصیتی میدانند ومی گویند وقتی یک پیام روشن ودقیقی در مورد نادرستی تقلب به دانش اموزان نمی دهیم وبه اندازه ی کافی ان را اشکار نمی کنیم چگونه می توان انتظار داشته باشیم آنها در مدرسه تقلب نکنند. ( الوندی ،1382)در همین راستا برخی مطالعات دلیل اصلی بروز تقلب را ناشی از دو عامل میدانند :
1-فشار ها وانتظاراتی که بر دانش اموزان برای کسب موفقیت وارد میشود .
2- برآورد دانش اموزان از احتمال گیرافتادن او در جریان تقلب .بنابر این معلم برای به حداقل رساندن تقلب می تواند اقدامات متعددی را انجام دهد. در این مقاله سعی بر ان است. علل گرایش دانش آموزان به تقلب و راهکارهای پیشنهادی برای آن را بررسی کنیم.
بیان مساله :
دلیل گسترش بسیاری از رفتارهای ناهنجار در جامعه از جمله تقلب در محیطهای آموزشی، این است که افراد با انجام رفتار خلاف قانون، به خواسته خود میرسند یا به بیان علمی رفتار بد پاداش میبیند؛ یعنی رفتار بد نتیجه میدهد. بعضی از این افراد نیز شاید نه از روی نیت بد بلکه از روی اضطرار دست به تقلب میزنند. (اوجی،1382).
به هر حال علت هر چه باشد، تقلب موریانهای است که بنیان آموزش را میخورد. در بسیاری موارد با دانشجویانی روبهرو شدهام که با تعجب میپرسند مگر میشود که کسی تقلب نکند یا حتی باور نمیکنند که کسی در طول تحصیل تقلب نکرده باشد! در مقایسه با ۲دهه پیش که خودم روی صندلی و نیمکت کلاس مینشستم، تصور میکنم در حال حاضر از قبح تقلب تا اندازهای کاسته شده است. شاید توجهی که مسئولان نظام آموزشی به دیگر مسائل میکنند، سبب شده است تا از توجه به این ناهنجاری که بهصورت نگرانکنندهای متداول شده است، بازبمانند. اگر قرار است کیفیت آموزش در تمام سطوح ارتقا یابد، یکی از راههای آن اِعمال مقررات موجود در زمینه برخورد با تقلب است. (بروستاد ،1998)
معنای تقلب چیست؟
تا به حال از خودتان پرسیدهاید! در معنای لغوی تقلب میخوانیم: وارد شدن در کاری به نفع خود و به ضرر دیگری، حقه زدن و دغلکاری کردن. از کنار تقلب؛ حتی از کنار کلمهاش ساده نگذرید وقتی معنایی به این وحشتناکی دارد: حقه زدن، دغلکاری کردن! شاید به نظرتان تقلب کردن دانشآموزان یک عمل ساده و حتی عادی بیاید که رزوی شما هم انجام دادهاید اما همین خطاهای کوچکی که اتفاق میافتادند کمکم بزرگ میشوند؛ بزرگتر میشوند و عدم توجه به آنها تبدیل میشود به تهدیدی برای جامعه و ترویج فرهنگ تقلب و دروغ و از دیگران سوءاستفاده کردن، تقلب در مردسه؛ تقلب در رعایت نوبت صف اتوبوس، تقلب در انتقال حقیقت و ساده بگوییم تقلب یعنی دروغی که نباید ساده از کنار آن گذشت. نمره دروغین، مثل حرف دروغ است مثل عملکرد دروغ است که اگر حل نشود، درون ما و فرزندان و دانشآموزانمان نهادینه میشود. (لوزوف، 1999)
همانطور که شاید خیلی از ما تا به حال به معنای تقلب و تاثیر آن روی زندگیمان دقت نکردهایم بچهها و دانشآموزان هم معنای تقلب را نمیدانند و این اولین و مهمترین و کاربردیترین راه برای جلوگیری از تقلب است.
روانشناسان توصیه میکنند اگر متوجه شدید دانشآموز یا فرزندتان مدام در حال تقلب کردن است به جای اینکه اول از همه شروع به مواخذه کردن او کنید، اول معنای تقلب را برای او توضیح دهید. (ویلیامز ،2006)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
چکیده :
طبیعی است نمیتوان گفت این دسته از دانشجویان همگی در این مقطع از تحصیل این کار را شروع کردهاند، بلکه بخش عمدهای از آنان از دوران تحصیل در مدرسه این عادت را همراه خود به نهادهای آموزش آلی میآورند. نگارنده که خود در هم یک دانشجو بوده و هم یک معلم بوده و با پدیده تقلب و متقلب آشنایی کل در دو سطح ابتدایی و دانشگاه را دارد ، همواره با این مشکل جدی آموزشی برخورد کرده و شاهد آثار زیانبار آن بوده است. (وو،2000).
گسترش این پدیده خطرناک که میتواند بنیانهای نظام آموزش را مورد تهدید قرار دهد، ناشی از عواملی چند است. مدارای کادر آموزشی شامل مدرسان و کارکنان مربوط در دانشگاهها با کسانی که مرتکب تقلب میشوند، تلقی مثبت دانشآموزان و دانشجویان از تقلب که نوعی زرنگی به شمار میآید، گرایش بخش قابل توجهی از دانشآموزان و دانشجویان به طی دوره آموزشی بدون زحمت و به قولی با دو دَرِه کردن مدرسان و کلاس و در مواردی گرفتاریهای شخصی دانشجویان و دانشآموزان از جمله این دلایل و عوامل است. ( دیل،2002)
مقدمه
اگر دانش آموزی یک بار از طریق تقلب موفق شود نمره ی خوبی بگیرد دیگر نمی تواند با فکر خودش امتحان دهد ودر مقابل وسوسه ی نوشتن ازروی دست دیگران پایداری نکند.
بیشتر دانش آموزان در طول سالهای مدرسه حداقل یکی دوبار تقلب می کنند ودر بیشتر این موارد بدون ان که مطلب درسی را فهمیده باشند با نمره ی غیر واقعی به کلاس بالا راه می یابند و این موضوع مشکلات بسیاری را بوجود می اورد بیشتر والدین می خواهند فرزندان انها درک کنند که تقلب کردن کار درستی نیست حتی اگر بدون تقلب نمره ی بالا تری را نگیرند . (عبدالوهاب،1999) در یک تعبیر خشن شاید بتوانیم بگوئیم فردی که تقلب می کند مانند کسی است که دزدی میکند اما با شیوه ی دیگر. همانطور که در دزدی پنهان کاری، ترس و تجاوز به حقوق دیگران وجود دارد در تقلب هم وجود دارد.اما گفته میشود که تقلب میتواند چیزی شبیه دروغگوئی باشد. به نظر میرسد که فرد سالم نباید تقلب کند گر چه نتواند به همه سئوالات امتحانی پاسخ دهد. چون او میداند تقلب از سنخ چه نوع اعمال و رفتاری است. (آزاد،1381)
روانشناسان تقلب را یک بیماری روحی شخصیتی میدانند ومی گویند وقتی یک پیام روشن ودقیقی در مورد نادرستی تقلب به دانش اموزان نمی دهیم وبه اندازه ی کافی ان را اشکار نمی کنیم چگونه می توان انتظار داشته باشیم آنها در مدرسه تقلب نکنند. ( الوندی ،1382)در همین راستا برخی مطالعات دلیل اصلی بروز تقلب را ناشی از دو عامل میدانند :
1-فشار ها وانتظاراتی که بر دانش اموزان برای کسب موفقیت وارد میشود .
2
بیان مساله :
دلیل گسترش بسیاری از رفتارهای ناهنجار در جامعه از جمله تقلب در محیطهای آموزشی، این است که افراد با انجام رفتار خلاف قانون، به خواسته خود میرسند یا به بیان علمی رفتار بد پاداش میبیند؛ یعنی رفتار بد نتیجه میدهد. بعضی از این افراد نیز شاید نه از روی نیت بد بلکه از روی اضطرار دست به تقلب میزنند. (اوجی،1382).
به هر حال علت هر چه باشد، تقلب موریانهای است که بنیان آموزش را میخورد. در بسیاری موارد با دانشجویانی روبهرو شدهام که با تعجب میپرسند مگر میشود که کسی تقلب نکند یا حتی باور نمیکنند که کسی در طول تحصیل تقلب نکرده باشد! در مقایسه با ۲دهه پیش که خودم روی صندلی و نیمکت کلاس مینشستم، تصور میکنم در حال حاضر از قبح تقلب تا اندازهای کاسته شده است. شاید توجهی که مسئولان نظام آموزشی به دیگر مسائل میکنند، سبب شده است تا از توجه به این ناهنجاری که بهصورت نگرانکنندهای متداول شده است، بازبمانند. اگر قرار است کیفیت آموزش در تمام سطوح ارتقا یابد، یکی از راههای آن اِعمال مقررات موجود در زمینه برخورد با تقلب است. (بروستاد ،1998)
ضرورت و اهمیت موضوع :
مهمترین هدف این تحقیق بررسى نگرش مذهبى به تقلب دانشآموزان مقطع متوسطه شهر ایذه و رابطه آن با طبقه اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى و نیز الگوهاى مورد ارائه به دانشآموزان مىباشد. به طور خلاصه مىتوان گفت که قصد بر این است تا رابطه بین نگرش مذهبى به تقلب و عوامل مؤثر در این زمینه مورد بررسى قرار گیرد. در همین زمینه اهداف زیر مدّنظر مىباشد:
1- بررسى رابطه بین نگرش مذهبى و تقلب ؛
2- بررسى رابطه بین نگرش مذهبىتقلب و اضطراب پس از آن ؛
3- بررسى رابطه بین نگرش مذهبى و پایههاى تحصیلى دانشآموزان؛
اهداف تحقیق :
الف-هدف کلی:
هدف کلی از این انجام این تحقیق بررسی رابطه نگرش به تقلب با نگرش مذهبی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در سال های 88-89 بوده است .
ب-اهداف اختصاصی:
- بررسی رابطه نگرش به تقلب با نگرش مذهبی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در سال های 88-89
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
عنوان کامل مقاله:
تعیین ارتباط بین سلامت روان و شیوههای مدارا در دانشجویان جدیدالورود
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
«چکیده»
سابقه و هدف:
سلامت روان از موضوعات بحثانگیز در روانپزشکی است. از جمله عوامل مرتبط با آن توانایی مدارای افراد با تغییرات و استرسها میباشد. این پژوهش با هدف بررسی سلامت روان و شیوههای مدارا در دانشجویان جدید الورود (مهرماه 83) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام پذیرفت.
مواد و روشها:
این پژوهش بر روی 249 نفر از دانشجویان پنج دانشکدة دندانپزشکی، پزشکی، پرستاری و مامایی، تغذیه و توانبخشی به شیوة مقطعی و با استفاده از پرسشنامههای سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-2-8)، پرسشنامه مدارای بلینگز و موس و یک پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک انجام و با شیوههای آماری کایدو و T-Student Test تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها:
در کل 1/36% از دانشجویان مورد مطالعه امتیاز بزرگتر یا مساوی نمرة برش در GHQ (نمره 23) را بدست آوردند که بین دو جنس تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>).
افرادی که با استفاده از GHQ به عنوان مشکوک به اختلالات روانپزشکی تلقی میشوند (نمره بالاتر یا مساوی با نمرة برش)، بیش از بقیه از راهبرد مدارای جسمانی کردن و مهار هیجانی استفاده مینمودند (05/0P<) و افراد با امتیاز کمتر از نمرة برش در GHQ (افراد با سلامت روان بیشتر) از توانایی حل مسأله و ارزیابی شناختی بیشتری برخوردار بودند (05/0P<).
از نظر جلب حمایت اجتماعی بین دو گروه با امتیاز GHQ کمتر از نمرة برش (نمره 23) و امتیاز بالاتر یا مساوی نمره برش تفاوت معناداری بدست نیامد.
وضعیت سلامت روان افراد با متغیرهای جنس، تأهل، رشته تحصیلی، تعداد دفعات شرکت در کنکور، وضعیت رضایتمندی از رشته تحصیلی و عوامل مؤثر در انتخاب رشته تحصیلی ارتباط معنادار آماری نداشت.
نتیجهگیری:
افراد با سلامت روانی بیشتر از شیوههای مدارای فعال و مؤثرتری استفاده کرده، بیشتر اقدام به ارزیابی شناختی مشکلات و یافتن راهحل مینمایند. باتوجه به جدایی ناپذیری استرسها از روند زندگی و تحصیل، آموزش شیوههای مؤثر مدارا به دانشجویان خصوصاً در ابتدای دوران تحصیل میتواند مصونیت آنها را در برابر پریشانی روانی افزایش دهد.
واژگان کلیدی: سلامت روان، مدارا، GHQ
«مقدمه»
موضوع سلامت روان از موضوعات بحثبرانگیز در روانپزشکی است. از جمله عوامل مرتبط با سلامت روان، توانایی مدارای افراد با تغییرات و استرسها میباشد که به نظر میرسد این دو رابطهای دوجانبه با یکدیگر داشته باشند. یعنی برخورداری از توانایی انطباق و مدارای بهتر، در حفظ سلامت روان افراد دخیل است و از طرفی برخورداری از سلامت روان، اتخاذ شیوههای انطباقی را در پی خواهد داشت.(1)
از جمله مهارتهای مدارا (Coping) میتوان به شیوههای مدارای مشکلمدار (Problem-focused) و مدارای هیجانمدار (Emotion-focused) اشاره کرد که در شیوههای مشکلمدار شخص میتواند به مسأله یا وضعیت خاصی که پیش آمده بپردازد و به دنبال راهی باشد برای تغییر دادن وضعیت و اجتناب از آن در آینده. در شیوة هیجانمدار، شخص میتواند حواس خود را بر تسکین و تخفیف هیجانات همراه با موقعیت پرفشار متمرکز میکند، حتی اگر نتواند آن موقعیت پرفشار را تغییر دهد. اکثر مردم در مواجهه با استرس از هر دو نوع مدارا استفاده میکنند.(1)
چهار نوع اساسی فرایند مدارا وجود دارد که عبارتند از (2):
الف) مدارای رویآوری- شناختی (Cognitive-approach coping): تجزیه و تحلیل شناختی و ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش مسئولیت و خویشتنداری.
ب) مدارای رویآوری- رفتاری (Behavioral-approach coping): شامل جستجوی راهنمایی و حمایت و به کارگیری عمل معینی متناسب از قبیل مدارای مبتنی بر حل مسأله در رویارویی مستقیم با یک رویداد و پیامد آن است.
ج) مدارای اجتنابی- شناختی (Cognitive-avoidance coping): شامل پاسخهایی که هدف آن انکار یا به حداقل رساندن جدیت یک بحران یا پیامدهای آنست.
د) مدارای اجتنابی- رفتاری (Behavioral-avoidance coping): شامل مشوقهای جایگزین است که در آن شخص سعی میکند درگیر فعالیتهای جدید شود و آنها را به عنوان جایگزین فقدانهای ناشی از بحرانها تعیین کند. افرادی که در موقعیتهای پرفشار از مدارای مشکلمدار استفاده میکنند کمتر دچار افسردگی میشوند.(1)
در پژوهشی در سال (3 و1992) مشخص شد که دانشجویانی که از مکانیسمهای مدارای درگیر شدن یا روی آوردن (Engagement) استفاده میکنند از میزان افسردگی کمتری نسبت به گروهی که از مکانیسمهای اجتنابی استفاده میکنند برخوردارند(3) در مطالعهای دیده شد که شیوههای فعالمدارا (Active coping styles) دارای ارتباط منفی با پریشانی روانی بود.(4) در بررسی دیگری مشخص شد که نمرات کسب شده در آزمونهای مشکلمدار تحت تأثیر افسردگی و مدارای هیجانمدار تحت تأثیر میزان اضطراب واقع میشوند ولی شیوههای مدارای اجتنابی بطور قابل توجهی از میزان اضطراب و افسردگی افراد متأثر نمیشوند.(5)
در بررسی دیگری در انگلستان دیده شد، افراد مشکوک به ابتلا به اختلالات روانپزشکی (براساس آزمون GHQ) از مکانیسمهای مدارای رفتاری- اجتنابی و انکار بیش از سایر افراد استفاده میکنند.(6)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عوامل بی انگیزگی دانشجویان ونامو فق بودن آن ها در کار یابی واشتغال:
جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانائیها و ویژگیهایی است که بخشی از آنهــا می بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد گردد. به نظر می رسد عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و توانائیهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل بی انگیزگی دانشجویان و موفق نبـــودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است. علاوه بر این مورد، برخی از عوامل بیــــرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی است نیز بر بی انگیزگی دانشجویانو اشتغــــال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند. در این مقاله چالشها و فرصتهای نظام آموزش عالی در تامین نیازهای مهارتی نیروی انسانی مورد نیاز بازار کار از دو بعد عوامــــل بیرونی و درونی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. عوامل درونی، فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کــــار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمترین این عوامل عبارتند از: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار.
۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی.
۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان.
۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن.
۵ - عدم آشنایی اعضای هیات علمی با فرایند و نحوه انجام امور در واحدهای تولیدی و خدماتی مرتبط با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان.
۶ - فقدان زمینه مناسب برای آموزشهای علمی و کاربردی.
۷ - ناکارآمدی اعضای هیات علمی در تربیت نیروی کار متخصص مورد نیاز جامعه.
۸ - مطرح نبودن مسائل علمی و پژوهشی به عنوان اولویت اول در دانشگاهها.
عوامل بیرونی شامل کلیه مواردی می شوند که بر اشتغال فارغ التحصیلان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آنها در بازار کار می گردند. این عوامل عبارتند از:
۱ - رواج نیافتن و مشخص نبودن فرهنگ کاریابی
۲ - عدم توسعه بنگاههای کاریابی خصوصی
۳ - عدم توسعه کانونهای فارغ التحصیلان و ناکارآمدی آنها در کاریابی و هدایت شغلی
۴ - تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای کسب مشاغل موجود
۵ - رواج نیافتن فرهنگ کارآفرینی و کم بودن تعداد کارآفرینان
۶ - وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامه های کلان اشتغال. عوامل درونی عوامل درونی فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمتریـن عوامل درونی در زیر ذکر شده اند: ۱ - عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار: براساس مطالعات انجام گرفته جمعیت جوان و فعال کشور تا سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۶۱ میلیون نفر می شود و به عبارتی ۲/۵درصد رشد خواهد داشت. پس سطح اشتغال نیز باید رشدی معادل ۲/۵درصد در سال داشته باشد تا وضعیت فعلی حفظ شود. یعنی تا سال ۱۴۰۰ در ایران باید ۲۹ میلیون فرصت شغلی ایجاد شود. براساس و باتوجه به اهمیت موضوع، دولت تدابیری را اتخاذ کرده است. به عنوان مثال، در برنامه سوم توسعه ایجاد حدود چهارمیلیون فرصت شغلی پیش بینی شده است. اما نکته ای که در اینجا مورد نظر است عدم تناسب بین تعداد فرصتهای شغلی تخصصی ایجاد شده در جامعه و تعداد فــــارغ التحصیلان است. در ایران فقدان ارتباط نزدیک بین دانشگاهها و بخشهای مختلف جامعه موجب شده است که بین ظرفیت پذیرش دانشجو و تقاضای بازار به نیروی متخصص تناسب وجود نداشته باشد که علت آن عدم هماهنگی و انسجام در تصمیم گیری بین نظام آموزش عالی با سایر بخشهای جامعه به دلایلی چون: عدم وجود آمار واقعی، فقدان نگرش استراتژیک در بخشهای دولتی و خصوصی، ناتوانی مدیران در طرح ریزی و برآورد احتیاجات نیروی انسانی براساس استراتژی های کلان توسعه، عدم اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت جذب، اجرای سلیقـــه ای سیـاستهــــا و خط مشی ها و تغییر در برنامه های تدوین شده پس از هر تغییر در مدیریتهاست. ضمن اینکه دفتر گسترش آموزش عالی نیز در صورت تامین امکانات و استاد توسط مقامات محلی و بدون در نظر گرفتن وضعیت اشتغال در آینده برای ایجاد رشته تحصیلی مجوز صادر می کند. البته باتوجه به هدف و فلسفه وجودی دانشگاهها که ارتقا سطح علمی و تغییر در نگرش و بینش عمومی مردم و تامین نیازهـــای جامعه به نیروی متخصص است، توسعه آموزش عالی دارای توجیه است. اما فارغ التحصیلان انتظار دارند که با گرفتن مدرک تحصیلی موجبات اشتغال یا تسهیل شرایط اشتغال آنان فراهم آید؛ لذا پیشنهاد می شود تدبیری اتخاذ گردد که اولا ظرفیت پذیرش دانشجو براساس نیاز آینده بازار کار به نیروی متخصص تعیین شود و ثانیاً مجوزهای ایجاد رشته تحصیلی در دانشگاه دائمی نباشد و با تغییر در کیفیت نیازهای جامعه و تخصصهای جدید، مشخصات مجوزهای صادره تغییر یابند. ۲ - عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی: یکی از مهمترین اهداف نظامهای آموزشی جوامع فراهم آوردن امکان ارائه آموزش متناسب با مهارتهای شغلی مورد نیاز جامعه است. بنابراین، در طراحی هر نظام آموزشی اثربخش، عوامل مهمی چون شرایط و ویژگیهای داوطلبان، محتوای دروس، تسهیلات و تجهیزات مورد نیاز، روشهای تدریس و غیره مدنظر قرار می گیرند. از طرف دیگر به هنگام طراحی مشاغل، شرح شغل و شرایط احراز (که تعیین کننده ویژگیهای رفتاری، توانائیها و مهارتهایی هر شغل است) تنظیم می گردد. این مهارتها شامل مهارت فنی، مهارت انسانی، مهارت ادارکی و آشنایی با رایانه هستند. ضمن اینکه داشتن توانائیهای ذهنی، فیزیکی و سطح تحصیلات و همچنین ویژگیهای رفتاری چون شخصیت، نوع نگرش، انگیزش و ارزشهای فردی نیز در اینجا مطرح هستند. مهارتها، استعدادهای بالفعل و توانائیهـا، استعدادهای بالقـوه تلقی می گردند. در حال حاضر، در آموزش عالی بیشتر سطح تحصیلات به عنوان یک توان یا استعدادهای بالفعل ایجاد می شود و این در حالی است که فارغ التحصیلان برای صعود به قله اشتغال به مهارت نیز نیاز دارند. باتوجه به آنچه بیان شد بازبینی در سرفصلهای دروس دوره های آموزشی و تنظیم آنها براساس اطلاعات علمی (نظری) و عملی مورد نیاز رشته ها و زمینه های شغلی مرتبط با رشته تحصیلی مورد نظر و ایجاد هماهنگی و همسویی بین سرفصل دروس با شرایط احراز مشاغل مورد نظر ضروری به نظر می رسد. ۳ - عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان: باتوجه به اینکه پایه و اساس دانشگاه را دو عامل مهم و اصلی یعنی دانشجو و استاد تشکیل می دهند علل عدم توانایی دانشگاهها در ایجاد روحیه علمی و انگیزه در دانشجویان را می- توان در ویژگیهای این دو عامل جستجو کرد. دانشجویان اکثراً روحیه علمی و انگیزه کافی ندارند و معمولاً به جای توجه به ارتقای سطح علمی خود فقط به ارتقای سطح تحصیلی (اخذ مدارج بالاتر) می اندیشند. لذا دانشگاهها باید به فراخور تغییرات در شرایط سنی، سطح اجتماعی و انتظارات جامعه از دانشجویان و همچنین تاثیراتی که حضور در مراکز علمی در روند زندگی دانشجویان می گذارد، شیوه آموزشی و تربیتی را ارائه کنند که در دانشجویان انگیزه و روحیه علمی ایجاد کند و این امر زمانی محقق می شود که اعضای هیات علمی به عنوان یکی از دو عامل اصلی دانشگاه، دارای روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی باشند. بنابراین، پیشنهاد می شود ضمن انجام اقدامات بنیادی در خصوص تغییر در شیوه آموزش سنتی موجود، در جذب استادان، افرادی که دارای روحیه علمی و دانش پژوهی هستند در اولویت قرار گیرند و از سوی دیگر، تدابیری نیز برای رفع مشکلات و تنگناهای اقتصادی اعضای هیات علمی اتخاذ گردد. ۴ - مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن: در نظام آموزش عالی گرفتن حداقل نمره قبولی پیش شرطی برای اخذ مدرک فارغ التحصیلی است. شرایط نامساعد اشتغال از یک طرف و تمیز قائل نشدن بین فارغ التحصیلان از نظر توانمندی علمی و عملی در زمان جذب از طرف دیگـــر، سبب بی انگیزه شدن و از بین رفتن علاقه مندی جمع کثیری از دانشجویان به ویژه در مقطع کارشناسی به فراگیری دروس نظری و فعالیتهای عملی شده است. این شرایط سبب پرورش و تولید فارغ التحصیلانی می شود که دارای روحیه علمی نیستند و در عین ناتوانی در کسب مدارج علمی بالاتر، روحیه کارآفرینی و یافتن کسب و کار مناسب را ندارند. تجربه برگزاری امتحان جامع و ارزیابی دانشجویان در برخی رشته ها (رشته های پزشکی) و مشروط شدن ادامه تحصیل آنان به اخذ نمره قبولی، سبب ورود متخصصان و پزشکانی به جامعه شده که هم در بحث خدمات درمانی و هم در ادامه تحصیل موفق تر بوده اند. بنابراین، ضروری است همان طور که برای هر درس سرفصل آموزشی به صورت استاندارد تعریف شده، معیارهایی نیز برای ارزیابی فارغ- التحصیلان به منظور مشخص کردن حداقل دانش نظری و توان عملی آنان به صورت استاندارد برای هر رشته تحصیلی تعریف شود و براساس آن فارغ التحصیلان ارزیابی شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
به منظور راهنمایی دانشجویان و هماهنگی در تدوین طرح پیشنهادی پایان نامه (پروپوزال) در جلسات متعدد شورای تحصیلات تکمیلی دانشکده بحث و تبادل نظر شد و پس از نظرخواهی از همکاران محترم هیات علمی در گروههای آموزشی سرانجام طرح پیشنهادی و دستورالعمل تدوین آن در جلسه شورای تحصیلات تکمیلی دانشکده مورخ 16/4/86 به تصویب رسید.
1_ خط طرح
_ خط متن پایاننامه و نام استادان راهنما و مشاور و دانشجو و .... (نازنین نازک 13)
_ عنوان رساله (نازنین سیاه 13)
_ کلید واژهها (نازنین سیاه 13)
عنوانهای طرح پیشنهادی مثل کلید واژه ها، تبیین مساله پژوهشی و اهمیت آن، اهداف و ... (نازنین سیاه 13)
تذکر مهم: ترتیب عنوانهای طرح حتما باید رعایت شود اما تعداد صفحات بستگی به میزان توضیحات دارد یعنی رعایت تعداد صفحات وسطرها ضرورتی ندارد و ذکر هر عنوان بلافاصله باید بعد از توضیحات عنوان قبلی نوشته شود مثلاً به محض این که تعاریف کلید واژهها تمام شد بلافاصله باید تبیین مساله پژوهشی شروع شود، به دنبال آن و بدون فاصله اهداف و ... بنابراین حجم هر یک از عنوانها متناسب با نیاز هر پایان نامه و با صلاحدید استاد راهنما تعیین می شود.
2_ تعاریف
_ در بند الف _ باید مشخصات خواسته شده به طور دقیق و کامل نوشته شود.
_ در بند ب _ نوشتن عنوان پایان نامه به دو زبان فارسی و انگلیسی الزامی است. اما نوشتن عنوان عربی با صلاحدید استاد راهنما و شورای تحصیلات تکمیلی گروه خواهد بود.
_ در بند ج _ نوع تحقیق بر اساس تعاریف زیر مشخص می شود.
1_ تحقیق بنیادی: تحقیقی است که در جستجوی کشف حقایق و واقعیتها و شناخت پدیده ها و اشیاء است و روابط علمی را کشف می نماید و به تبیین ویژگیها و صفات یک واقعیت میپردازد. با اندیشه و تفکر منطقی سر و کار دارد. به سخن دیگر تحقیق بنیادی شرح و تبیین یک تفکر یا پایه گذار اندیشه های جدید است.
2_ تحقیق توسعهای: پژوهشی است که با هدف گسترش مرزهای دانش عمومی بشر صورت می گیرد بنابراین هر یک از موضوعاتی که در حوزه علوم انسانی و تجربی بتواند به گسترش این علوم کمک نماید و به شرح و تبیین آن بپردازد و وجوه ناشناخته آن را روشن کند در حوزه تحقیقات توسعه ای جای می گیرد.
3_ تحقیق کاربردی: تحقیقی است که به منظور حل مشکل یا معضل خاص علمی یا اجتماعی انجام می گیرد. تحقیق کاربردی باید به صورت روشن و مشخص در کارگاه یا کارخانه یا جامعه مورد استفاده قرار گیرد.
در بند د _ مشخصات استادان راهنما و مشاور، سمت، گروه آموزشی، رتبه و تخصص باید دقیقاً ذکر شود. در بخش ملاحظات نام دانشگاه یا محل خدمت استادان راهنما یا مشاوری که عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان نیستند مشخص گردد.
هـ) کلید واژهها
کلید واژه نمایش مفاهیم اساسی و محوری موضوع پژوهشی است که در قالب واژه ها، ترکیبات یا اصطلاحات معین نوشته می شود. این واژگان کلیدی اغلب تعاریف مشخص و روشنی دارد که باید از منابع معتبر اخذ شود و این مآخذ در پایان تعاریف ذکر گردد (مولف: سال، ص ). در صورتی که تعریفی برای این واژگان در منابع و مآخذ معتبر یافت نشود دانشجو با هماهنگی استاد راهنما تعاریف روشن و دقیقی از آن به دست می دهد. هدف از ذکر کلیده واژه سهولت در جستجوی رایانه ای برای راهنمایی استفاده کنندگان از موضوع پایان نامه است. بنابراین ذکر مهمترین منبع این واژگان کلیدی که بین 4 تا 7 خواهد بود ضروری است. لاتین کلید واژهها در پرانتز در مقابل آن باید نوشته شود.
تذکر 1: اسمهای خاص مانند نام انسانها یا مکانها در صورتی که در عنوان رساله آمده باشد ضرورتاً جزو کلید واژه ها قرار می گیرد.
تذکر 2: برخی از واژگان کلیدی که برای خوانندگان کاملاً آشنا و مشخص است مانند واژه مقدس قرآن و ایران نیازی به تعریف ندارد.
و) تبیین مساله پژوهشی و اهمیت آن
در این قسمت ابتدا موضوع پیشنهادی به طور موجز و جامع شرح و تبیین می شود. این شرح باید به گونهای باشد که خواننده با مطالعه آن بتواند با کلیات موضوع پایان نامه آشنایی پیدا کند. بنابراین در این شرح باید همه جوانب مهم در نظر گرفته شود. به سخن دیگر در تبیین مسأله پژوهشی به موضوع رساله به عنوان مسأله اصلی و مهم باید توجه خاصی شود تا خواننده به برخی بر پیچیدگی کلی موضوع پی ببرد. پس از شرح موضوع باید اهمیت و ارزش آن به گونه ای بیان شود که بتواند پاسخگوی پرسشهای احتمالی درباره دلیل یا دلایل انتخاب موضوع پایان نامه باشد.
ز) اهداف
اهداف اصلی و مهم پایان نامه در یک یا دو بند منطبق با عنوان پایان نامه بیان می شود.
اهداف اصلی باید با جهت کلی پایان نامه هماهنگی کامل داشته باشد به طوری که از مجموع عنوان و اهداف بتوان به محتوای کلی پایان نامه پی برد.
هر رساله اهداف جزئی نیز دارد که این اهداف بر اساس فصل های مختلف در سه یا چهار بند تبیین میشود.
ح) فرضیات یا پرسشهای تحقیق
فرضیات یا پرسشها باید در راستای اهداف تبیین شود.
فرضیه عبارت است از حدس یا گمان اندیشمندانه درباره ماهیت، چگونگی و روابط بین پدیده ها، اشیاء و متغیرها که محقق را در تشخیص نزدیکترین و محتمل ترین آنها برای کشف مجهول کمک می نماید. بنابراین فرضیه گمانی است موقتی که درست بودن یا نبودنش باید مورد آزمایش قرار گیرد.
فرضیه بر اساس معلومات کلی و شناختهای قبلی یا تجارب محقق پدید می آید (ر. ک. مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تالیف دکتر محمدرضا حافظ نیا، ص 110) فرضیه ها باید کوتاه و از انسجام کافی نیز برخوردار باشد و به صورت جمله خبری بیان شود. فرضیه را می توان با عبارتهایی مانند: «به نظر می رسد و ...» آغاز کرد.
پرسشهای تحقیق نیز به اجزاء فرضیه ها می پردازد و پیوسته مسیر تحقیق را با عبارتهای پرسشی جستجو می کند. پرسش پیوسته انگیزه محقق را برای یافتن مطلوبی مجهول روشن می کند و به سخن دیگر محقق را برای یافتن مطلوبی مجهول بر می انگیزد. پرسش ارتباط بین متغیرها را مورد تامل قرار می دهد.
ط) پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق شرح مختصری از آغاز تحقیقات وادامه آن را در زمینه موضوع مورد پژوهش نشان می دهد. در پیشینه تحقیق باید روشن شود که این پژوهشها چگونه و از کجا شروع شده و تبیین به کجا انجامیده است. پیشینه باید بند بند (1-2-3) و باجمال با روشن شدن کلیات پژوهشهای دیگران تبیین گردد و سرانجام روشن شود ادامه این تحقیق در این رساله توسط محقق چگونه خواهد بود و تفاوت ها و امتیازات آن نسبت به پژوهشهای انجام شده نیز روشن شود.
پیشینه باید بر اساس تقدم و تاخر زمانی تنظیم شود.
ی) روش تحقیق و مراحل آن
روش تحقیق هر پایان نامه باید متنانسب با موضوع و ماهیت موضوع و بر اساس رشته تحصیلی به صورت دقیق و علمی مشخص شود. این روش باید بر اساس دیدگاههای صاحب نظران در کتابهای روش تحقیق هر رشته منطبق باشد.
ک) منابع و مآخذ
در این بخش باید منابع اصلی و مآخذ معتبر بدین ترتیب و به صورت الفبایی ذکر شود.
شهرت، نام، سال چاپ، نام کتاب، مترجم یا مصحح، محل نشر، نام انتشارات، نوبت چاپ
تذکر1: ذکر شماره ترتیب برای منابع و مآخذ ضرورتی ندارد.
تذکر2: در صفحه آخر باید نام استادان راهنما و مشاور و نام دانشجو و نام کلیه امضا کنندگان تایپ شود.
ل) هزینههای تحقیق
در صورت نیاز به مواد مصرفی و وسایل خاص، دانشجو میتواند هزینههای آن را در یک برگ ضمیمه نماید. این هزینهها شامل تایپ و کاغذ و امثال آن و ... نمیشود. بنابراین از نوشتن این موارد خودداری شود.
تذکر مهم: در این بخش نیازی به نام و امضاء اعضای شورای تحصیلات تکمیلی گروه نیست اما صورتجلسه شورای گروه باید ضمیمه شود.
دکتر رسول ربانی
معاون پژوهشی و تحصیلات تکمیلی
دانشکده ادبیات و علوم انسانی