لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
تأثیر ویژگیهای فردی منابع انسانی بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی
چکیده
نیروی انسانی نقش سازنده و کلیدی در پیشبرد ماموریتها، هدفها، سیاستها، خط مشی ها و استراتژیهای سازمان داراست و از ارکان رشد و بقای سازمان محسوب میگردد .در هر سازمانی به منظور اثربخش نمودن امور و نیل به هدفهای سازمانی از معیارهایی استفاده میکنند. اهم این معیارها عبارتند از جذب، آموزش و حفظ نیروی انسانی کارآمد و متخصص. از آنجا که ویژگیهای فردی منابع انسانی با اثربخشی سازمانی رابطه دارد، در این راستا محققین برای دستیابی به نتایج مطلوب هدفهای علمی و کاربردی را مدنظر قرار دادهاند. بدین منظور قصد بررسی و پاسخگویی به این سوالات را دارند: (1) آیا بین سابقه کاری منابع انسانی واثر بخشی مدارس غیر انتفاعی رابطه معنی داری وجوددارد؟ (2) آیا بین تحصیلات منابع انسانی و اثر بخشی مدارس غیر انتفاعی رابطه معنی داری وجود دارد؟ (3) آیا بین شخصیت منابع انسانی و اثربخشی مدارس غیر انتفاعی رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این تحقیق، سابقه کار، تحصیلات و شخصیت متغیر مستقل و اثربخشی متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. با توجه به سوالات تحقیق سه فرضیه برای آن تدوین گردید که برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها پرسشنامه 47 سوالی طراحی، توزیع و جمع آوری شد. پس از بررسی و تحلیل سوالات و آزمون فرضیه ها به روش «کای دو» مشخص گردید که بین سابقه کاری منابع انسانی و اثربخشی (فرضیه اول ) رابطه معنی داری وجود ندارد ولی بین تحصیلات و شخصیت منابع انسانی و اثربخشی سازمانی (فرضیه دوم و سوم ) رابطه معنی داری وجود دارد.
توضیح : این مقاله در ماهنامه مدیریت مدرسه منتشر خواهد شد.
کلیدواژه : اثربخشی؛ Effectiveness؛ شخصیت؛ Personality؛ تجربه کاری؛ Experience؛ تحصیلات؛ Education؛ منابع انسانی؛ Human Resources
1- مقدمه
از زمانی که علم مدیریت و سازمان در اوائل سال 1900 به سرعت بسط یافت، تکاملی درباره ماهیت و وظیفه سازمانها و معیار اثربخشی سازمانی پدیدار گشت. این مفاهیم در تعامل پویا و همگام با موسسات و کمپانی های بزرگ جوامع جهانی رو به رشد، رشد نموده و تکامل یافت. در طول تاریخ یک صد ساله نیز مفاهیم ناب و اصلی در باره افراد، سازمانها، کارگران، مدیران، سیستمها و شبکه ها رشد پیدا نموده و باعث شکل دهی به اندیشه و رفتار مدیران، کارکنان و سیاستگذاران گردید (بیکر و برنچ 2002). دنیای امروز دنیای سازمانهاست و نیروی انسانی به عنوان با ارزش ترین منابع سازمانی، متولیان آن محسوب میشوند.
امروزه بیش از هر زمان مشخص شده است که رشد و توسعه سازمانها و در پی آن جوامع در گرو استفاده صحیح از نیروی انسانی است (رحمانپور ص3). در حال حاضر سازمان بشری مانند گذشته نیست به ویژه نیروی کار به طور قابل توجهی در حال تغییر است. از این رو لازم است مدیران خود را با الگوها و گرایشات مختلف افراد هماهنگ نموده و آماده باشند تا آنها را برهم منطبق نمایند (سیدجوادین 1383، 19). بی شک در جهان پر شتاب و سرشار از تحول و رقابت امروز آنچه موجبات تحقق مزیت رقابتی سازمانها را تضمین میکند، نیروی انسانی با کیفیت، خلاق و پویاست. ازاین روست که در عصر حاضر منابع انسانی بنای اصلی فرآیند افزایش کارائی و اثربخشی و با ارزشترین سرمایه و کلید طلایی رقابت قلمداد شده است (تیموری نژاد). بدین سبب مدیریت منابع انسانی که عهده دار بخشی از وظائف اصلی مدیریت بود و بعنوان رویکردی جامع به مدیریت استراتژیک قلمداد میشد، ظهور پیدا نمود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 126
دانشگاه جامع علمی کاربردی
واحد قالبسازان
موضوع:
بررسی تأثیر افزودن مس بر ریز ساختار و خواص مکانیکی چدن داکتیل
استاد راهنما:
جناب آقای مهندس کریمی
تهیه کننده:
محمد حسن اسمعیلی
تابستان 88
تقدیم به :
پدر و مادر عزیزم که همچون شمعی در تمام مراحل زندگی روشنایی بخش راه من بودهاند.
با تشکر از:
جناب آقای مهندس کریمی استاد پروژه اینجانب که جهت انجام این پروژه از راهنمایی ها و تجربیاتشان بهره مند شدم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
تأثیر گزارش حسابرسی بر بازده سهام
هنگامی که حسابرس مستقل نیست به اطلاعات مندرج در صورتهای مالی اظهار نظر مقبول بیان کند اظهار نظر وی به صورتهای مالی اعتبار می دهد و اطلاعات مندرج در صورتهای مالی ، بدون تغییر باقی می ماند یا به عبارت دقیقتر اطلاعات مندرج مورد تأیید قرارا می گیرد .
در صورت اظهار نظر مشروط ، مردود یا عدم اظهار نظر حسابرس مستقل بدون یک متخصص مالی بی طرف تمام یا بخشی از اطلاعات مندرج در صورتهای مالی مورد تردید قرار می دهد . در این پژوهش اثرات انواع گزارش حسابرسی در بازده سهام شرکتها ی پذیرفته شده در بورس مورد بررسی قرار می گیرد . در واقع بررسی تأثیر فعالیت حرفه حسابرسی در ایران و نقش آن در بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و روند سرمایه گذاریها متکی به اطلاعاتی است که توسط مدیران شرکتها تهیه و توسط حسابرس به عنوان مرجع ارزیابی کننده مورد قضاوت قرارا می گیرد . از این صریق نتیجه این ارزیابی به سهامداران بالقوه و بالفعل منعکس می شود .
رفتارهای اقتصادی جامعه سرمایه گذار با استقبال یا روی گرداندن از برخی اوراق بهادار پر قیمت و بازده آن اوراق تأثیر میگذارد و این تحقیق با انگیزه بررسی رابطه معنی دار بین اظهار نظر حسابرسی و بازده اوراق بهادار مسأله را مورد پژوهش قرار می دهد .
نقش حرفه حسابرسی در جامعه
تمامی حرفه های شناخته شده چندین ویژگی مشترک دارند ، مهمترین این ویژگی ها عبارتند از :
مسئولیت خدمت به جامعه
مجموعه پیچیده از دانش
استانداردهای ورود به حرفه
نیاز به اعتماد جامعه
حرفه حسابرسی نیز در جامعه مانند حرفه های دیگر بتدریج تکامل یافته است و بدلیل تغییرات مستمر در روشهای حسابداری پیوسته در حا ل تغییر است . علاوه بر این تغییرات اخیر در گزارشگری حسابرسی در جوامع پیشرفته صنعتی تا حد زیادی مربوط به عوامل تعیین کننده وظیفه و نقش حسابرسی است . بدون بررسی و ملاحظه این عوامل علت تغییرات در گزارشگری حسابرسی ، در پرده ابهام خواهد ماند .
در کشور ما نیز بعلت اینکه در تعیین شکل و محتوای گگزارش ، اغلب از الگوهای کشورهای پیشرفته صنعتی استفاده می شود در جهت رفع نارسائیها ، اولین گام تعیین استانداردهای ملی در کشور می باشد که این مهم ( تدوین رهنمودهای حسابداری و استانداردهای حسابرسی ) توسط سازمان حسابرسی عملی گردید و از اول سال 1378 لازم الاجرا گردیده است .
اغلب تحلیلگران مدلهای نقش حسابرسی را در موارد زیر تقسیم بندی می کنند :
مدل شبه قضائی
مدل مسئولیت اجماعی
مباشرت و نظارت
1-مدل شبه قضایی
بر طبق این مدل ، نقش حسابرسان را قانون تعین می کند و قانون از طریق اعطای اختیارات به حسابرس ، نقشی شبیه قاضی برای وی قائل است . مثلاً قانون شرکتها مصوبه سال 1985 انگلستان ، وظیفه و نقش حسابرس را بررسی دقیق و انعکاس عادلانه شرکت از طریق صورتهای مالی تعیین می کند . بر طبق ماده 148 اصلاحیه قانون تجارت ایران مصوب 1347« بازرسان مکلفند درباره صحت و درستی صورت دارایی و صورتحسب دوره عملکرد و حساب سوذ و زیان و ترازنامه ای که مدیران برای تسلیم به مجمع عمومی تهیه می کنند و همچنین درباره صحت مطالب و اطلاعاتی که مدیران در اختیار مجامع عمومی گذاشته اند اظهار نظر کنند » .
2- مدل مسئولیت اجتماعی
برخی استدلال میکنند که نقش حسابرس را نمی توان در چارچوب مسئویت های صرفاً قانونی محدود کرد . انتظارات جامعه ، مسئولیت های دیگری را در مقابل حسابرس قرار می دهد که بعضاً به طورداوطلبانه مورد پذیرش حرفه حسابرسی قرار می گیرد .
بر طبق پژوهشهای بعمل آمده انتظارات جامعه از حسابرس بر اساس این مدل به ویژه در کشورهای پیشرفته صنعتی به شرح زیر است :
کشف تقلب و کارهای غیر قانونی مدیران
گزارش در مورد کارایی و شایستگی مدیران
گزارش در مورد کنترلهای داخلی شرکتها
حفظ منافع سایر استفده کنندگان از صورتهای مالی ( به جز سهامداران ) از قبیل سرمایه گذاران بالقوه ،کارکنان شرکت ، دولت و غیره در گزارشگری حسابرسی .
3- نظریه مباشرت و نظارت
علاوه بر دو نظریه فوق ، نظریه سومی وجود دارد که بر اساس آن مدیران ، مباشران سهامداران تلقی می شوند و در جهت اطمینان بخشی برای سرمایه گذاران و نأید عملکرد برای مدیران از حسابرس یک نقش نظارتی مورد انتظار است .
از مجموع تئوری های فوق چنین می توان نتیجه گرفت که:
الف)در چار چوب مسئولیت های قانونی ، نقش حسابرس مشابه نقش قاضی است . به عبارت دیگر قانون گذار به عنوان نماینده جامعه از خسابرس انتظار دارد که در ارتباط با صورتهای مالی ،نقش مشابه نقش قاضی در ارتباط با دعاوی قانونی بعهده بگیرد و لذا جهت تسهیل اجرای این نقش اختیاراتی که در قوانین کشورهای مختلف میزان آن فرق می کند به وی اعطاء می نماید.
ب)در یک چهار چوب وسیعتر از مسئولیتهای صرفاً قانونی ، جامعه از حسابرس انتظاراتی دارد که این انتظارات با وظیفه ای که حسابرس به موجب قانون یا سایر معیارها برای خود قائل است فاصله دارد که آن فاصله را » فاصله انتظارات » می نامند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
تأثیر مالیات بر ارزش افزوده و نقش آن بر در آمدهای کشور
چکیده:
مالیات بر ارزش افزوده ،مالیاتی است که کلیه عرضه کنندگان کالا ها و خدمات به عنوان مودیان نظام مالیاتی باید علاوه بر بهای کالا یا خدمت عرضه شده،به صورت درصدی از بهای فروش کالا یا خدمات،در زمان فروش از خریداران اخذ و به صورت دوره ای(فصلی)به سازمان امور مالیاتی کشور واریز نمایند.هر گونه مالیات بر ارزش افزوده پرداخت شده در زمان خرید توسط مودیا ن اعم از وارد کنندگان –تولید کندگانتوزیع کندگان-صادر کندگان،که در این نظام مالیاتی به عنوان عامل وصول نه پرداخت کننده مالیات محسوب می گردنند،طلب ایشان ا ز دولت محسوب به صورت فصلی با سازمان امور مالیاتی کشور تسویه می گردد.تسویهمطالباتمودیانبابت مالیات های پرداختیایشان در زمان خرید،یا تز طریق کسر از مطالبات دریافتنی ذاز خریداران و یا از طریف استرداد تئسط سازمان امور مالیاتی کشور به ایشان،صورت می پذیرد.
پیشگفتار:
قانون مالیات برارزش افزوده که درجلسه مورخ هفدهم اردیبهشت ماه یکهزاروسیصدوهشتادوفهت کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتادوپنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصویب گردیده ومجلس بااجرای آزمایشی آن به مدت5سال درجلسه علنی روزسه شنبه مورخ نهم بهمن1386موافقت ودرتاریخ2/3/87به تاییدشورای نگهبان رسیده وطی نامه شماره16273/95مورخ19/3/87مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است.
مقدمه:
این تحقیق بر دو مجموعه ابزار سیاست دولت که در میان تمام بخش های یک اقتصاد عمل می کند. تمرکز خواهد داشت: سیاست مالی دولت و سیاست مالی. (خزانه داری) هر دو مجموعه می توانند نقش حیاتی، چه خوب و چه بد، در بسیج پس انداز داخلی ایفا کنند. به علاوه، هر دو سیاست آثار دامنه داری بر توزیع درآمد، اشتغال، کارآیی و ثبات اقتصادی دارند. در این جا ما بر آن سیاست مالی که تمام اقدامات مربوط به سطح و ساختار درآمدها و مخارج دولت را در بر می گیرد، تمرکز می کنیم.
بر اساس اصطلاحاتی که در اینجا مورد استفاده قرار می گیرند درآمدهای دولت شامل تمامی درآمدهای مالیاتی و غیر مالیاتی جاری به خزانه داری دولت از جمله مازادهای موسسه های عمومی در تملک دولت و استقراض داخلی از خزانه می شود. مخارج دولت چنین تعریف می شود: تمامی هزینه ها از بودجه دولت شامل مخارج جاری از قبیل حقوق کارمندان دولت؛ نگهداری اموال؛ هزینه های نظامی؛ پرداخت بهره و سوبسید برای پوشش زیان های موسسات دولتی؛ همچنین مخارج سرمایه نظیر هزینه های احداث کانالهای آبیاری، جاده ها و مدارس؛ و خرید تجهیزات غیر نظامی مورد تملک دولت.
سیاست مالی از طریق هر دو بخش مالیات و هزینه بودجه دولت عمل می کند. مرکز تصمیم گیری در مورد سیاست مالی در کشورهای رو به توسعه معمولا بین دو نهاد تقسیم می شود: وزارت دارایی (اداره خزانه داری) و وزارت (یا سازمان) برنامه ریزی. در بیشتر کشورها وزارت دارایی اساسا مسئول طراحی و اجرای سیاست مالیاتی و برای تصمیم های مربوط به مخارج مصرفی جاری دولت تعیین می شود. وزارت یا سازمان برنامه ریزی گاهی در مورد تصمیم های مربوط به مخارج سرمایه دولت نوسان دارد. برخی از اقتصاددانان و سیاست گذاران، اصطلاح "سیاست مالی" را برای آنچه وزارت دارایی انجام می دهد و اصطلاح "سیاست توسعه" برای کارهایی که تحت نظارت شدید وزارت یا سازمان برنامه ریزی است به کار می برند. بخش حاضر، اساسا بر جنبه هایی از سیاست مالی که مخارج مصرفی دولت و تعیین مالیات را مورد رسیدگی قرار می دهند، تمرکز می کند.
تهیه این تحقیق از یاری دوستان و عزیزانی چون جناب آقای محمد براتی کارشناس ارشد اداره ی مالیاتی و جناب آقای جعفر نائینی کارشناس ارشد اداره ی اقتصاد و دارایی بهره گرفته ام و از راهنمایی های استاد گرانقدر جناب آقای یار احمدی خراسانی نیز سود جسته ام. از تمامی این عزیزان و در نهایت همسر مهربانم جناب آقای ناصر بزرگی که پا به پای اینجانبدر تمامی مراحل جمع آوری اطلاعات نقش ارزنده ای ایفا نمودند . صمیمانه سپاسگذارم.
بیان مسئله:
به دلیل اهمیت مالیات وهمچنین نقش ارزش افزوده برآن بایدمطالعات بنیادین دراین زمینه انجام پذیرد ونتیجه آن به اطلاع مردم برسدتانقش مهمتری دراین زمینه ایفا نمایند.
باتوجه به نقش مهم ارزش افزوده بایدبیشتربه آن پرداخت:
1-آیاارزش افزوده برمالیات نقش مهمی دارد؟
2- آیا می توان باکاهش نرخ مالیات برارزش آن افزود؟
3-آیافعالان اقتصادی(اعم ازکارخانجات،شرکتهاوصاحبان مشاغل)این مالیات راخواهندپرداخت؟
4-آیااجرای این نظام مالیاتی باعث افزایش بهای کالاهاوخدمات برای مصرف کننده نهایی نخواهدگردید؟
اهمیت موضوع:
باتوجه به رشدروزافزون درآمدهاودریافت مالیات بیشتربایک برنامه ریزی درست می توان قدرت اقتصادی دولت رادرجهت کاهش
اهداف تحقیق:
الف: هدف کلی:
بررسی تاثیر مالیات برارزش افزوده ونقش آن بردرآمدهای کشور
ب: اهداف جزئی:
1-بررسی راه های تازه دریافت مالیات
2-بررسی مشکلات موجوددرجهت ارائه راهکارهای جدید
3-بررسی راهکارهای بالابردن ارزش افزوده برمالیات
4-بررسی میزان تاثیرپذیری نظام مالیاتی ازارزش افزوده برمالیات
فرضیه های تحقیق:
1-علم روانشناسی می توانددرجهت دریافت بهترمالیات به ماکمک کند.
2-بین مدیریت دریافت بهترمالیات ورضایت مندی مودیان رابطه ای مستقیم وجوددارد.
3-می توان باغلبه برمشکلات موجود ارزش افزوده برمالیات راافزایش داد.
روش تحقیق:
این پروژه به روش کتابخانه ای تهیه گردیده که ازاطلاعات کتب موجود واینترنت استفاده شده است.
متغیر مستقل:
بررسی تاثیرارزش افزوده برمالیات
متغیروابسته:
دریافت مالیات
جامعه آماری:
جامعه آماری همان مواردی است که درکتابها واینترنت نام برده شده است البته می توان جامعه ایران رانیزنام برد.
جامعه ی آماری همان مواردی است که در کتاب ها و سایت اداره ی اقتصاد و دارایی و اداره ی مالیاتی شهرستان مشهد موجود می باشد. ارزش افزوده را نمی توان محدو به یک شهر یا یک استان نمود بنابراین جامعه ی آماری ما کشور ایران می باشد.
ابزاراندازه گیری:
مقایسه ای است یعنی ازمقایسه بین داده هامی توان به نتایجی دست یافت.
تجزیه وتحلیل داده ها:
ازتجزیه وتحلیل داده هامی توان نتیجه گرفت:
1-برای موفقیت باید برنامه ریزی نمود.
2-برای جذب ودریافت مالیات بایدازمدیریت اثربخش استفاده نمود.
3-برای دوام موفقیت باید ارزش افزوده برمالیات به سمت ثبات سوق داد .
ادبیات تحقیق
تاریخچهی مالیات بر ارزش افزوده
مالیات بر ارزش افزوده ، مالیاتی است که برای نخستینبار توسط فونزیمنس در 1951 به منظور فائقآمدن بر مسائل مالی آلمان طرحریزی شد که بهرغم علاقه و تمایل شدید کشورهایی نظیر آرژانتین و فرانسه برای آگاهی از چهگونگی ساختار آن این مالیات، به طور رسمی، تا سال 1954 در هیچ کشوری بهکار گرفته نشد.
از 954به بعد برزیل ، فرانسه ، دانمارک و آلمان در زمره کشورهایی بودند که این نوع از مالیات را در نظام مالیاتی کشور خود بهکار انداختند و کرهیجنوبی نیز نخستین کشور آسیایی بود که از 1997با کمک صندوقبینالمللیپول توانست این مالیات را در نظام خود پیاده کند و به دنبال آن کشورهای ترکیه ،پاکستان ، بنگلادش و لبنان هم نسبت به اجرای این مالیات اقدام کردند .
درخصوص شیوهی اجرایی مالیات بر ارزش افزوده میتوان گفت که در سیستم مالیات برارزش افزوده، هر فروشنده در هنگام فروش کالا و خدمات ، مالیات مورد نظر را به صورتحساب میافزاید و آن را همراه با قیمت کالا و خدمات از مشتری دریافت میکند . نخستین فروشنده مالیات دریافتی را وصول و به دولت پرداخت میکند و در مراحل بعدی هر فروشنده مابهالتفاوت مالیات را از مشتری میگیرد و به حساب سازمان امور مالیاتی واریز میکند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تأثیر فقر اقتصادی و عوامل آموزشی بر افت تحصیلی دانشجویان
چکیده
نظام آموزش عالی کشور به عنوان یک نهاد و دانشگاه به عنوان یک سازمان اجتماعی در جامعه انسانی، وظیفه تأمین نیازهای جامعه از نظر سرمایه انسانی، حفاظت و حراست از دستاوردهای فکری و علمی و انتقال آنها به نسل های آینده را دارد. افت تحصیلی نظام آموزشی کشور را از اهداف پیش بینی شده دور نموده و بخشی از سرمایه ها و فرصت ها را از دست می دهد. پیامدهای این پدیده به صور مختلف از جمله اخراج، انصراف، ترک تحصیل و یا مشروط شدن دانشجو جلوه گر می شود. در این مقاله تأثیر فقر اقتصادی و عوامل آموزشی بر افت تحصیلی فرد مفروض بوده که به روش پیمایشی (survey) مورد بررسی قرار گرفته اند. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان دانشگاه یزد می باشند که 320 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی انتخاب شده اند.
در این تحقیق دو نوع پرسشنامه یکی خاص دانشجویان مشروطی و دیگری خاص دانشجویان انصرافی و اخراجی استفاده شده است و اطلاعات جمع آوری شده در قالب جداول فراوانی و نمودارها و آزمونهای آماری توصیف و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که فقر خانواده مهمترین عامل افت تحصیلی دانشجویان انصرافی و اخراجی بوده است.
واژگان کلیدی
دانشجو، افت تحصیلی ، اخراجی، انصراف ، مشروط
مقدمه
شهرستان یزد 2444 کیلومتر مربع وسعت و براساس سرشماری سال 1375، دارای 388171 نفر جمعیت بوده است که از این تعداد 363368 نفر در نقاط شهری و 24803 نفر در نقاط روستایی زندگی می کنند. بدین ترتیب نسبت شهرنشینی 94 درصد است. تراکم نسبی جمعیت در شهرستان یزد 159 نفر در کیلومتر مربع و در شهر یزد 3284 نفر در کیلومتر مربع می باشد.
بعد یا متوسط تعداد افراد در خانوارهای شهرستان یزد 5/4 نفر است و ضریب تکفل یا نسبت جمعیت به شاغلان شهرستان 95/3 نفر بوده است. از تعداد 342331 نفر جمعیت 6 ساله و بیشتر شهرستان 297131 نفر یعنی 87 درصد باسوادند. نرخ فعالیت یا میزان علاقمندی افراد به شرکت در فعالیت های اقتصادی در سطح شهرستان 34 درصد است و شاغلان شهرستان یزد در سال 1375، 98275 نفر و بیکاران جویای کار 5040 نفر بوده است. بدین ترتیب نرخ بیکاری شهرستان 9/4 درصد می باشد که در مقایسه با سایر نقاط کشور دارای پائین ترین نرخ بیکاری می باشد.
آموزش عالی در این شهرستان به دو بخش دولتی و غیردولتی تقسیم می شود. دانشگاه یزد مهمترین مرکز آموزش عالی دولتی در این شهر می باشد که از بهمن ماه سال 1367 شروع به کار نموده و در سال تحصیلی 77-76 قریب 5500 دانشجو در آن مشغول به تحصیل بوده اند. بررسی شاخص ها و موفقیت های این مؤسسه آموزشی بیانگر رشد کمی و کیفی آن در این مدت کوتاه بوده است، لذا شناخت آسیب ها و آفت هایی که ممکن است جریان تحصیل با آن روبرو باشد و علل و اسباب موجده آن می تواند این مرکز علمی را یاری رساند تا بر این مشکلات فائق آمده و گامهای بعدی را آسانتر و سریعتر و بهتر بردارد.
این تحقیق با هدف بررسی خصوصیات اقتصادی و اجتماعی افراد دارای افت تحصیلی و همچنین زمینه های تحصیلی و اقتصادی آنها به منظور شناخت این مسئله و بررسی علل و عوامل مؤثر بر افت تحصیلی به جهت جلوگیری یا کاهش افت تحصیلی انجام شده است. در این مقاله پس از سیر مباحث تجربی و نظری مربوطه و بیان روش اجرای تحقیق به بررسی یافته های آن در دو بخش توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها خواهیم پرداخت و خلاصه نتایج و پیشنهادات مربوطه را ارائه خواهیم کرد.
سوابق تجربی و نظری تحقیق
تحقیقات زیادی بر این نکته تأکید دارند که افت تحصیلی ارتباط بسیار قوی و نزدیکی با ویژگیهای خانوادگی دانش آموز دارد. به عبارت کلی تر وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده رابطه معکوسی با افت تحصیلی دارد. (آستین اکلند و ولفورد Astin, Eckland & WolFord ، 1964، واگنر، شان Wagner, Shan ، 1967).
جنسیت دانش آموز نیز یک متغیر مرتبط با افت تحصیلی ست. به نظر می رسد که مردان نسبت به زنان به نسبت بالاتری تحصیلات دبیرستان را به اتمام می رسانند (آستین،Astin, ، 1972، فنس تماچر و اسپادی Fenstemacher & Spady، 1970). نکته ای را که باید مد نظر داشت این است که از آنهایی که افت دارند، نسبت بیشتری در زنان تمایل به انصراف داوطلبانه دارند تا اخراج از تحصیل (رابینسون Rabinson ، 1697، اسپادی، 1971)
از آنجا که نوع مؤسسه تقریباً با کیفیت آن همبستگی دارد، عجیب نیست که کیفیت مؤسسه نیز بر حضور و باقی ماندن دانش آموزان در آموزشگاه تأثیر داشته باشد (آستین، 1971، واگنر، 1968) واگنر و سول (1970) در تحقیقی برای ایالت «ویسکانیسن» دریافتند که مؤسسات با کیفیت بالاتر، نسبت به مؤسسات با کیفیت پائین تر فارغ التحصیل بیشتری دارند.
فقر و محرومیت اقتصادی بطور بارز یکی از عواملی است که تأثیر زیادی بر ترک تحصیل و مردودی می گذارد ولی در این زمینه باید بین فقر مطلق و فقر نسبی تفاوت قائل شد بدین معنی که فقر مطلق با خود سختی معیشت، کم غذایی و بدغذایی، مسکن نامناسب و کارکردن در ضمن تحصیل را به همراه دارد که همه این شرایط موجب فقدان و کمبود امکانات تحصیلی و نیامدن افراد به مدرسه یا ترک تحصیل و مردودی می شود.
«فقر نسبی ـ که وضع نامناسب اقتصادی فرد را نسبت به افراد دیگر ارائه می کند، ممکن است خود نتیجه عوامل و متغیرهای زیادی باشد، ولی بدون شک عاملی برای افت تحصیلی به حساب می آید زیرا که این نوع فقر اختلافات طبقاتی ایجاد می کند که در نتیجه آن تفاوتهایی در رشد و تکامل و تفکر، زبان ، رفتار و نگرش افراد نسبت به کار و استراحت بروز می نماید و علایق و انگیزه های پیشرفت آنان را تحت تأثیر قرار می دهد، و همه این عوامل برای پیشرفت تحصیلی افراد و یا عدم آن اهمیت حیاتی دارند.
فقر مطلق عموماً در جوامعی وجود دارد که کار افراد جهت تأمین امکانات اولیه برای بقاء و زیست آنان بوده و به صورت زندگی کشاورزی قدیم و یا کار غیرماهرانه افراد در شهرها و زندگی آنان در حداقل معیشت جلوه می کند. این نوع فقر به همراه خود مسائل و مشکلات انسانی گوناگونی از قبیل: سختی معیشت، گرسنگی و کم غذایی، بدغذایی، بیماری، خستگی و افسردگی و عدم وجود تفریح و استراحت در بردارد که هریک باعث مشکلات و موانع برای جلوگیری از ورود افراد به نظام آموزش و پرورش و یا ترک آن و عدم موفقیت در آن به حساب می آید.» (امین فر، 1367، ص 27) .
«افرادی که در شرایط فقر و محرومیت اقتصادی به سر می برند عموماً در مکانهایی زندگی می کنند که فاقد امکانات بهداشتی بوده، از آب سالم و نور کافی محروم بوده و منزل آنها عموماً یک فضای اتاق مانندی است که تمام فعالیتهای زندگی خانواده، و حتی آشپزی در آن انجام می گیرد. بدین لحاظ محلی است دودزده، پررفت و آمد و بسیار شلوغ و پرسروصدا و مکانی برای انجام کارهای شخصی و تکالیف درسی دانش آموزان در آن موجود نیست. کمبود نور کافی و نبودن برق برای روشنایی نیز وضع را بدتر نموده، امکان ادامه امور تحصیلی در منزل را غیرممکن می سازد که این امر بر عدم پیشرفت تحصیلی آنان تأثیر مستقیم دارد.» (همان منبع، ص 28)
«نیاز به کار کودکان و نوجوانان و جوانان نیز که در شرایط فقر و محرومیت اقتصادی وجود دارد یکی دیگر از عوامل افت تحصیلی به حساب می آید، زیرا که در این قبیل شرایط امور زیادی در خانه، مزرعه و کسب و کار وجود دارند که می توان آنها را به عهده کودکان شش، هفت ساله و بالاتر قرار داد و منافع حاصل از آنها را جهت کمک به اقتصاد ناچیز خانواده اختصاص داد. برای این خانواده ها مخصوصاً فصل جمع آوری محصول کشاورزی، فصل حیاتی است و نیاز به کار کودکان را تشدید می کند. بدین لحاظ کار کودکان مانع رفتن آنان به مدرسه خواهد بود و یا باعث حضور نامرتب آنان در مدرسه و کلاس می گردد و این امر نیز عاملی برای ترک تحصیل، مردودی و افت تحصیلی می باشد.» (همان منبع، ص 28)
روش تحقیق
روش این تحقیق پیمایشی است که در آن پس از تهیه طرح تحقیق، پرسشنامه ای براساس اهداف و فرضیات تحقیق تهیه شده و به دانشجویان اخراجی و انصرافی و مشروطی جهت پاسخ دادن ارائه گردیده است.
دانشجویان مشروطی از طریق لیستی که از ادارة کل آموزش دانشگاه گرفته شد شناسایی شدند و افرادی که به عنوان نمونه برگزیده شده بودند، حضوراً به پرسشنامه پاسخ داده اند.
دانشجویان اخراجی و انصرافی به علت اینکه در زمان تحقیق در دانشگاه حضور ندارند با استخراج آدرس پستی آنها از پروندة تحصیلیشان پرسشنامه از طریق پست ارسال شده است و برای تسهیل در دادن پاسخ، پاکتهایی مهمور که هزینه پستی آنها نیز پرداخته شده و آدرس دانشگاه نوشته شده بود به همراه پرسشنامه ها ارسال شد، تا پاسخگویان به راحتی بتوانند و یا تشویق شوند به پرسشنامه ها پاسخ دهند.
پس از جمع آوری پرسشنامه ها، نتایج استخراج و به کامپیوتر داده شده است و با استفاده از نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) به تهیه جداول، نمودارها و آزمونهای آماری به توصیف و تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است.
جامعه آماری و حجم نمونه
دانشگاه یزد از بهمن ماه 1367 فعالیت آموزشی خود را آغاز نموده و در سال 1377 حدود 5500 نفر دانشجو داشته است. جامعه آماری مورد مطالعه ما در این تحقیق دانشجویان اخراجی، انصرافی و ترک تحصیلی و مشروطی این دانشگاه می باشد، که مطابق آمار ادارة کل آموزش دانشگاه تا پایان سال تحصیلی 77-1376 تعداد 127 نفر اخراجی و 485 نفر انصرافی و ترک تحصیلی بوده اند که مجموع دانشجویان اخراجی و انصرافی 612 نفر بوده است که برای همه به جزء چند نفری که آدرس آنها مشخص نبود پرسشنامه ارسال شد. که از این میان 142 نفر به پرسشنامه پاسخ و آنها را ارسال داشته بودند.
همچنین تا پایان سال تحصیلی 77-1376 تعداد دانشجویان مشروطی در حال تحصیل در دانشگاه 1965 نفر بوده است که لیست اسامی آنها از آموزش دانشگاه اخذ و با استفاده از فرمول حجم نمونه 197 نفر تعیین گردید که بیش از 10 درصد از دانشجویان مشروطی در حال تحصیل می باشد.
N=1965 t =96/1 p = 35/0 q = 65/0 d =0/0004
سپس بااستفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده که معتبرترین روش نمونه گیری در تحقیق می باشد کل جامعه آماری کدگذاری و افراد نمونه از طریق جدول تصادفی برگزیده و پرسشنامه جهت تکمیل به آنان ارائه و پس از پاسخ جمع آوری گردید. در مجموع با احتساب دانشجویان انصرافی، اخراجی و مشروطی، حجم نمونه این تحقیق 320 نفر می باشد.
یافته های تحقیق
در ادامه مقاله به نتایج بدست آمده در این تحقیق می پردازیم. این نتایج بطور جداگانه در دو قسمت توصیف و تجزیه و تحلیل اطلاعات آورده می شود:
الف) توصیف ویژگیهای جامعه آماری
ـ 1/77 درصد از پاسخگویان مرد و 9/22 درصد زن هستند. نسبت دانشجویان دختر در بین انصرافی ها در مقایسه با دانشجویان (مشروطی و اخراجی) بیشتر است. به عبارت دیگر چنین به نظر می رسد که دانشجویان دختر بیشتر ترجیح می دهند که خود انصراف دهند تا اخراج شوند. علاوه بر این بسیاری از دختران به علت مخالفت خانواده توسط دیگران مثل پدر و مادر، شوهر و یا برادر بزرگتر مجبور به ترک تحصیل می شوند.
ـ نسبت دانشجویان بالای 25 سال در بین دانشجویان مشروطی حدود 25 درصد ولی در بین دانشجویان انصرافی و اخراجی به ترتیب 45 و 65 درصد است. این نسبت ها نشان می دهد که دانشجویان انصرافی و اخراجی در مقایسه با مشروطی ها مسن ترند.
ـ 25 درصد افراد دارای افت تحصیلی روستایی و 75 درصد افراد ساکن مناطق شهری بوده اند. در بین دانشجویان روستایی نسبت انصرافی و اخراجی بیشتر از مشروطی است.
ـ 28 درصد پاسخگویان ساکن شهر یزد، 9/32 درصد ساکن سایر نقاط استان یزد، 22 درصد ساکن شهرهای بزرگ تهران، اصفهان و شیراز و 1/17 درصد ساکن سایر شهرهای ایران هستند.
ـ 1/76 درصد پاسخگویان مجرد و 9/23 درصد متأهل هستند. نسبت دانشجویان متأهل در بین دانشجویان اخراجی از سایر دانشجویان بالاتر است، زیرا در حدود 7/40 درصد دانشجویان اخراجی متأهل هستند در حالی که نسبت متأهلین در بین دانشجویان مشروطی و انصرافی به ترتیب 3/21 و 7/18 درصد می باشد.
ـ نسبت شاغلین در بین دانشجویان مشروطی و انصرافی یکسان است اما این نسبت در بین دانشجویان اخراجی در مقایسه با مشروطی ها و انصرافی ها افزایش یافته و در حدود 50 درصد دانشجویان اخراجی شاغل بوده اند.
ـ 6/23 درصد از افراد دارای افت تحصیلی، پدرشان بیسواد بوده در حالی که کمتر از 10 درصد این افراد پدرشان دارای تحصیلات دانشگاهی است و حدود 37 درصد پاسخگویان دارای مادر بی سواد بوده و 1 درصد مادران دارای تحصیلات دانشگاهی هستند.
ـ نسبت خانواده های دارای درآمد ماهیانه بالاتر از 70000 تومان در بین دانشجویان مشروطی 8/22 درصد است در حالی که این نسبت در بین انصرافی ها و اخراجی ها به ترتیب 9/14 و 5/11 درصد می باشد. همچنین نسبت خانواده های درآمد کمتر از 30000 تومان در بین دانشجویان مشروطی 25 درصد است که این نسبت در بین دانشجویان انصرافی و اخراجی به ترتیب 6/48 و 8/53 درصد می باشد.
ـ متوسط بعد خانوار در بین دانشجویان دارای افت تحصیلی 4/8 نفر می باشد که با توجه به متوسط بعد خانوار حدود 5 نفر در سطح ملی، بسیار زیاد می باشد.
ـ حدود 15 درصد دانشجویان دارای افت تحصیلی یکی از والدین آنها یا هر دو آنها فوت یا متارکه کرده اند. این نسبت در بین دانشجویان انصرافی و اخراجی از مشروطی بیشتر می باشد. این نسبت برای دانشجویان مشروطی، انصرافی و اخراجی به ترتیب 1/13، 3/17 و 7/16 درصد بوده است.
ـ 1/43 درصد افراد دارای دیپلم ریاضی فیزیک، 6/8 درصد دیپلم هنرستان، 5/16 درصد دیپلم علوم تجربی، 30 درصد دیپلم علوم انسانی و 8/1 درصد دارای سایر انواع دیپلم ها بوده اند. در بین رشته های ریاضی فیزیک و علوم تجربی با رشته های هنرستان و علوم انسانی در نوع افت تحصیلی تفاوتی مشاهده می شود بدین معنی که در بین دیپلمه های ریاضی فیزیک و علوم تجربی افراد مشروطی در مقایسه با انصرافی و اخراجی بیشتر است در حالی که در بین دیپلمه های هنرستان و علوم انسانی درصد افراد انصرافی و اخراجی از درصد افراد مشروطی بیشتر می باشد.
ـ 4/35 درصد پاسخگویان در رشته علوم انسانی، 6/32 درصد در رشته های علوم پایه، 28 درصد در رشته های فنی و مهندسی، 1/3 درصد در رشته های منابع طبیعی و حدود 1 درصد در رشته های هنر و معماری در دانشگاه یزد مشغول به تحصیل بوده اند.
ـ در بین دانشجویان روزانه کمترین درصد افت تحصیلی مربوط به انصراف از تحصیل است در حالی که در بین دانشجویان شبانه بیشترین درصد افت تحصیلی مربوط به انصراف از تحصیل است.
ـ 7/73 درصد دانشجویان دارای افت تحصیلی اظهار داشتند که خودشان انتخاب رشته نموده اند. 4/2 درصد والدین، 4/10 درصد اقوام، 4/6 درصد خواهر یا برادر بزرگتر و 7 درصد سایر افراد برای آنها انتخاب رشته نموده اند.
ـ 7/11 درصد افراد دارای معدل دیپلم 17 و بالاتر، 8/25 درصد دارای معدل دیپلم 17-15، 5/50 درصد دارای معدل دیپلم 15-12 و 12 درصد دارای معدل دیپلم 12-10 بوده اند.
ـ 4/68 درصد از پاسخگویان از رشته تحصیلی خود احساس رضایت و 6/31 درصد احساس عدم رضایت داشتند. 7/31 درصد این افراد علت عدم رضایت از رشته تحصیلی خود را عدم علاقه به رشته تحصیلی، 3/28 درصد نداشتن بازار کار، 6/18 درصد مواد و محتوای درسی نامطلوب و 4/21 درصد سایر علل دانسته اند.
ـ محیط نامناسب، فقر خانواده و ضعف پایه تحصیلی به ترتیب سه عامل مهم در افت تحصیلی افراد بوده است که بیش از 60 درصد افراد آنها را از علل افت تحصیلی شان ذکر نموده اند.
ـ 3/61 درصد خودشان را، 3/12 درصد اساتید را، 9/10 درصد سایر افراد، 3/5 درصد دوستان، 6/4 درصد والدین، 3 درصد کارمندان دانشگاه ، 7/1 درصد اقوام و 1 درصد دانشجویان دیگر را مسبب اصلی افت تحصیلی خود می دانند.
ـ 2/24 درصد دانشجویان ترک تحصیل کرده و اخراجی بیکار، 6/8 درصد به خدمت وظیفه عمومی، 9/10 درصد دارای شغل آزاد، 3/31 درصد کارمند و 25 درصد دانشجوی دانشگاههای دیگر هستند.
ـ نسبت بازگشت به تحصیل در بین دانشجویان انصرافی 1/31 درصد بوده، در حالی که این نسبت در بین دانشجویان اخراجی 7/16 درصد بوده است.
ـ 3/32 درصد افراد پس از ترک تحصیل از وضع خود احساس رضایت و 7/67 درصد احساس عدم رضایت نموده اند. همچنین 74 درصد افراد ابراز تمایل به بازگشت به دانشگاه و 26 درصد افراد عدم تمایل به بازگشت به دانشگاه را اعلام نموده اند.
ب) تجزیه و تحلیل اطلاعات
همانگونه که قبلاً گفته شد اطلاعاتی که بوسیله پرسشنامه جمع آوری شده است با استفاده از جداول دو بعدی و آزمون کیدو ، ضریب همبستگی و ... روابط بین متغیرها مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین سطح کمی و کیفی متغیرها در نظر گرفته شده و برای هر کدام آزمونی متناسب اعمال شده است. در مواردی برای اطمینان از واقعی بودن رابطه، بعضی از متغیرها نیز کنترل شده اند. با توجه به موضوع این مقاله، عوامل فوق الذکر در دو مدل جداگانه ارائه و بررسی می شود.
مدل اول: فقر اقتصادی
در این مدل متغیرهای مستقل عبارتند از: وضعیت اقتصادی خانواده، درآمد ماهیانه، [1] شغل پدر و مادر، شبانه یا روزانه بودن و نوع مسکن در زمان تحصیل و متغیر وابسته معدل دانشجو یا وضعیت تحصیلی (مشروطی، انصرافی، اخراجی) [2] بوده است.
در پرسشنامه از دانشجویان سوآل شده که وضعیت اقتصادی خانواده خود را چگونه ارزیابی می کنید؟ اطلاعات بدست آمده در جدول شماره 1 آورده شده است. مطابق این جدول اکثر پاسخگویان وضعیت اقتصادی خانواده خود را متوسط و پائین ارزیابی نموده اند و همچنین در افراد دارای وضعیت اقتصادی متوسط و بالا درصد افراد مشروطی از درصد افراد انصرافی و اخراجی بیشتر است. در حالیکه در طبقات پائین درصد افراد انصرافی و اخراجی از مشروطی بیشتر است و بالعکس.
جدول شماره (1) توزیع پاسخگویان برحسب ارزیابی وضعیت اقتصادی خانواده و وضع تحصیلی
وضعیت
وضعیت
اقتصادی خانواده
*مشروطی1
**مشروطی 2
انصراف
اخراج
جمع
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
بالا
30
5/18
7
5/19
8
7/10
3
6/5
75
7/14
متوسط
105
8/64
21
3/58
45
60
33
1/61
204
4/62
پائین
27
7/16
8
2/22
22
3/29
18
3/33
48
9/22
جمع
162
100
36
100
75
100
54
100
327
100
*مشروطی 1: منظور کسانی است که بین 1 تا 3 ترم سابقه مشروطی دارند.
**مشروطی 2: منظور کسانی است که بیش از 3 ترم سابقه مشروطی دارند.
به نظر می رسد که هرچه وضعیت اقتصادی افراد رو به وخامت می گذارد نوع افت تحصیلی نیزحادتر می شود. یعنی از شکل خفیف آن یعنی مشروطی به سمت انصراف با اخراج میل می کند. (نگاه کنید به نمودار شماره 1)
نمودار شماره (1) توزیع درصد پاسخگویان برحسب وضعیت اقتصادی خانواده