دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد آزادی اقتصادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

آزادی اقتصادی، زیربنای جامعه صنعتی

نویسنده : موسی غنی نژاد 25 آبان 1385

صنعتی شدن مفهوم جدیدی است که ایرانیان آن را در فرهنگ گذشته خود نداشتند. در گذشته معمولا صنعت(Industry) و هنر(Art) مترادف هم به کار می‌رفت. البته در اروپا هم میان دو واژه صنعت و هنر نزدیکی وجود داشت. صنعت به معنای چیزی است که ساخته انسان و محصول اندیشه انسان است و ناشی از طبیعت نیست. صنعت در واقع مفهومی از ثروت اقتصادی است که ناشی از کار انسان است. صنعت به مفهوم کلی و عام به معنای اعمال خلاقیت انسان بر منابع طبیعی و آماده کردن آنها برای استفاده انسان‌ها است اما به معنای خاص در مقابل کشاورزی و خدمات، بخشی از اقتصاد کل جامعه تلقی می‌شود. در عین حال باید توجه کرد هنگامی که از صنعتی شدن صحبت می‌شود در درجه اول منظور صنعت به معنای تصرف انسان در طبیعت برای ایجاد ثروت است و نه به معنای صنعت در مقابل کشاورزی و خدمات. در گذشته معمولا ثروت را امری داده شده در طبیعت می‌دانستند و انسان را دارای این استعداد که ثروت را خلق کند نمی‌دانستند اما در دوران مدرن درست برخلاف آنچه در گذشته عنوان می‌شد، بخش عمده ثروت جامعه محصول کار و صنعت انسان است به طوری که طبیعت بخش ناچیزی از ثروت کل جوامع را فراهم می‌کند. بنابراین اهمیت صنعت به دوران جدید و اندیشه مدرن باز می‌گردد. پس صنعت به معنای استفاده از خلاقیت انسان برای ایجاد کالاها و تغییر شکل دادن منابع طبیعی برای رفع نیازهای انسان‌ها است. بنابراین منظور از فرهنگ صنعتی، فرهنگی است که زمینه را برای تولید و خلاقیت انسان و افزایش ثروت فراهم می‌کند. منظور از صنعتی شدن غالب شدن فرهنگی است که در آن به ‌کارگیری خلاقیت در تمامی زمینه‌‌های کشاورزی، خدمات و تولید لازم است. به این ترتیب سوء تفاهم صنعت به معنای خاص و صنعت به معنای عام باید برطرف شود. انقلاب صنعتی نیز نتیجه یک فرآیند فکری و فرهنگی است که سال‌ها قبل از اختراع ماشین بخار آغاز شده است. در واقع 300 سال قبل از انقلاب صنعتی، فرایند صنعتی شدن در اروپا آغاز شد به سخن دیگر نقطه آغاز آن، پایان قرون وسطی است. انقلاب صنعتی نتیجه دوران بعد از قرون وسطی و آغاز رنسانس و شکل گیری اندیشه مدرن است. انقلاب صنعتی اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 شکل گرفت. اما این انقلاب نیازمند مقدماتی بود که در اروپا 300 سال طول کشید و آن عبارت بود از غلبه فرهنگ صنعتی شدن به معنای دقیق کلمه. جان لاک 200 سال قبل از انقلاب صنعتی می‌گوید که ثروتی که در جامعه وجود دارد عمدتا محصول ابتکار و تلاش و صنعت انسان است. این اندیشه زمینه را برای عقلانیت علمی و صنعتی آماده کرده است. اما اشتباه ما این است که تصور کردیم صنعتی شدن به معنای استفاده از فناوری است. ما به جای اینکه اندیشه‌ای که منجر به صنعتی شدن می‌شود را حمایت کنیم، سعی کردیم ماشین بخار را وارد کشور کنیم. در واقع ما به نتیجه انقلاب صنعتی بسنده کردیم و به همین دلیل است که هنوز صنعتی نشده‌ایم. مشکلات ما بیشتر نرم افزاری است نه سخت افزاری. ما سخت افزارها را وارد کرده‌ایم اما فرهنگ و اندیشه صنعتی شدن را نداریم. تفاوت صنعتی شدن ژاپنی با صنعتی شدن ما هم در همین است. ژاپنی‌های زمان میجی می‌گفتند ما نباید اشتباه کنیم و تاکید می‌کردند که فناوری غرب نتایج پیشرفت‌های فکری است که داشته‌اند. یکی از نظریه پردازان دوران میجی ژاپن می‌گوید ما می‌توانیم تکنیک ساختن پل‌های فلزی را به ژاپن وارد کنیم اما این کار کمکی به ما نمی‌کند بلکه ما باید چیزی را به ژاپن بیاوریم که باعث دست یافتن به تکنیک ساختن پل‌های فلزی شده است (نقل به مضمون از فوکوتساو ایوکیشی، نظریه تمدن، ترجمه چنگیز پهلوان، نشر آبی، 1363). در واقع صنعتی شدن نیازمند تغییر بینش و جهان بینی ما است. باید اندیشه‌ای را تروج کنیم که در آن ابتکار جایگزین بی‌تفاوتی می‌شود. تلاش جایگزین تنبلی می‌شود و رقابت تبدیل به ارزش غالب می‌شود. بخش‌هایی از فرهنگ مدرن البته در جامعه ما وارد شده اما متاسفانه با ارزش‌های سنتی ما پیوند نخورده است. در نتیجه ما همواره با دنیای متناقضی رو به رو هستیم. فرهنگ صنعتی شدن، چند مولفه اصلی و فرعی دارد. ارزش‌ها، اصلی ترین مولفه‌های هر فرهنگی است که نهادهای جامعه بر پایه آنها ساخته می‌شود و این نهادها عملکرد انسان‌ها و روابط انسان‌ها را در جامعه تنظیم می‌کنند و نتیجه عملکرد جامعه از این مسیر عبور و بروز می‌کند. شناسایی ارزش‌های اصلی صنعتی شدن بسیار مهم است. مهمترین ارزش صنعتی شدن تلاش و کار است. اما تلاش و کار چه موقع می‌تواند به ارزش تبدیل شود؟ اولا زمانی که آزادی و مختار بودن انسان در درجه اول اهمیت قرار گیرد. یعنی زمانی که انسان مالک و صاحب سرنوشت خودش باشد تا انگیزه تلاش بیشتر را داشته باشد. انسانی که برده یا مستخدم دیگری است انگیزه‌ای برای کار ندارد. اما زمانی که انسان آزاد است می‌داند که حاصل تلاشش نصیب خود می‌شود؛ لذا وی رغبت بیشتری برای تلاش و تکاپو و تولید پیدا می‌کند. حق مالکیت ارتباط بسیار نزدیک با آزادی دارد یعنی اینکه هر کس بداند که نتیجه تلاشش به کجا می‌رود. ممکن است انسان‌ها آزاد باشند که تلاش بکنند و ثروتمند هم بشوند اما اگر ناگهان این ثروت را از آنها بگیرند که اینجا دیگر انگیزه‌ای برای تولید ثروت باقی نمی‌ماند. بنابراین آزادی انسانها باید توام با رعایت حق مالکیت باشد. ارزش آزادی فردی سنگ بنای صنعت فرهنگی را در اروپا تشکیل می‌دهد. در آغاز هم این ارزش‌ها بیشتر در فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و بحث عدالت مطرح شده است و ضرورتاً به حق مالکیت گره خورده است. بنابراین می‌توان گفت که از همان ابتدا آزادی و مالکیت دو روی یک سکه هستند. به همین دلیل است که در فرهنگ مدرن آزادی به سرعت شکل اقتصادی به خود گرفته است. یعنی زیربنای اندیشه سیاسی و فلسفی مدرن غربی آزادی مالکیت و آزادی اقتصادی است. از این ارزش‌های اولیه صنعتی شدن برخی ارزش‌های ثانویه هم مشتق شده است. به عنوان مثال رقابت به عنوان یک ارزش در جامعه مدرن تلقی می‌شود چون رقابت به معنای آزادی انسان‌ها برای اول شدن و برتر شدن است. در حالی که در فرهنگ‌های ماقبل مدرن رقابت کردن امری پسندیده نیست بلکه همکاری کردن مورد پسند است. مفهوم مهم دیگری که در اندیشه اقتصادی وجود دارد، همسویی میان منافع فردی و منافع جمعی است. به این معنا که انسان‌ها یاد می‌گیرند که اگر آزادانه در جهت اهداف خود حرکت کنند به منافع کل جامعه هم خدمت کرده‌اند یا به عبارت دیگر خدمت به منافع دیگران ابزاری است برای دستیابی به اهداف خود. به عنوان مثال کسی که می‌خواهد ثروتمند بشود دیگران را راضی می‌کند که کالای او را بخرند. یعنی سعی



خرید و دانلود تحقیق در مورد آزادی اقتصادی


تحقیق/ پولشویی و اثرات اقتصادی آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

پولشویی و اثرات اقتصادی آن

پولشویی به عنوان یک جرم مالی تأثیر منفی چشمگیری بر رشد و توسعه اقتصادی کشورها به جای می‌گذارد.

گرچه اندازه گیری این آثار منفی به آسانی میسر نمی‌شود، اما شواهد موجود از آن حکایت دارد که این قبیل فعالیت‌های مجرمانه نه تنها موجب استمرار فعالیت های مجرمانه دیگری می شود ، بلکه سبب : - تخریب بازارهای مالی - ورشکستگی بخش خصوصی (که به صورت قانونی مشغول فعالیت است)،-کاهش بهره‌وری در بخش واقعی اقتصاد -افزایش ریسک خصوصی سازس، - تخریب بخش خارجی اقتصاد ، - بی‌ثباتی در روند نرخ‌های ارز و بهره، - توزیع نابرابر درآمد و آثار منفی دیگر می‌شود که همه آنها به نحوی رشد و توسعه اقتصادی را تحت تأثیر منفی قرار می‌دهند. گرچه در کشورهای مختلف تلاش زیادی به منظور مبارزه با جرم پولشویی انجام شده ، به دلیل گستردگی جرم مذکور  نبود اطلاعات لازم درباره آن ، به خصوص در کشورهای در حال توسعه، نتیجه فعالیت چندان رضایت بخش نبوده است. در این مقاله، به منظور تبیین و شناسایی پدیده پولشویی، به بررسی مفهوم و تأثیرات منفی آن بر اقتصاد کشورهای در حال توسعه خواهیم پرداخت. در آغاز مفاهیم اساسی پولشویی و این که پولشویی در کجا، به چه منظور و چگونه انجام می‌گیرد بررسی می‌شود. سپس به تجزیه و تحلیل آثارمستقیم و غیرمستقیم پولشویی بر بخش مالی و بخش واقعی اقتصاد می‌پردازیم.   1-مقدمه: پولشویی از جمله فعالیت‌های ناسالم اقتصادی است که خود زاییده و در عین حال تکمیل کننده فعالیت‌های مجرمانه دیگری به حساب می‌آید. چنین فعالیتی نه تنها اقتصاد کشورها، روابط اجتماعی و سیاسی آنها را نیز تحت تأثیر منفی و زیانبار خود قرار می‌دهد. به همین علت، بررسی اثرت منفی و نحوه مبارزه با آن در دستور کار سیاست‌گذاران اقتصادی و مورد توجه دستگاه قضایی کشورها قرار گرفته است. گرچه تلاش زیادی در جهت مبارزه با این جرم مالی انجام گرفته، به علت پیچیدگی عملیات پولشویی و گستردگی آثار و تبعات منفی اقتصادی و اجتماعی آن از یک سو، و فقدان تحقیق و پژوهش‌های لازم برای شناسایی این پدیده، به خصوص در کشورهای در حال توسعه از سوی دیگر، توفیق چندانی به دست نیامده است. اقتصاد ایران به علت قرار گرفتن در کریدور فعالیت‌های قاچاق، فعال بودن بخش های زیر زمینی، نبود قوانین و مقررات لازم برای مبارزه با پولشویی، به حساب می‌آید. از این رو ، لازم است با تلاشی دو چندان ، ضمن برخورد با پدیده پولوشیی ، به تدوین و اجرای سیاست هایی به منظور جلوگیری از پیدایش زمینه و شرایط تحقق آن اقدام شود . این مقاله با هدف تبیین و شناسایی پدیده پولشویی و آثار منفی اقتصادی آن نوشته شده ، از دو قسمت تشکیل می شود. در مرحله نخست ، به مفهوم پولشویی و این که پولشویی در کجا ، به چه منظوری و چگونه انجام می گیرد اشاره خواهد شد . سپس ، به بررسی آثار و تبعات اقتصادی آن خواهیم پرداخت . با توجه به محدودیت زمانی و برای دستیابی به نتایج ، سخن خود را در قالب پاسخ به چند پرسش ارایه می کنم .  2-     پولشویی چیست و به چه منظور انجام می گیرد ؟ در مقالات و سخنرانی های ایراد شده ، عمدتاً ، پولشویی را به معنای قانونی کردن درآمدهای غیر قانونی ، مشروع کردن پول های نامشروع  یا تطهیر پول های حرام تعریف نموده اند . اما ، واقعیت این است که در عملیات پولشویی نه در آمدهای غیر قانونی ، قانونی می شود نه پول حرامی تطهیر می شود و نه پول نامشروعی به پول مشروع تبدیل       می شود . قانونی شدن یا مشروع بودن هردرآمدی ( فارغ از بار ارزشی که این مفاهیم به دنبال دارند ) از نظر اقتصادی ، نه تنها باید ضرری به اقتصاد یک کشور نداشته باشد ، باید به عنوان یک عنصر موثر در رشد و توسعه اقتصادی ایفای نقش کند . در عملیات پولشویی ، به عنوان یک فعالیت مجرمانه مالی ، درآمدهایی که زاییده فعالیت های غیر قانونی است به گونه ای با درآمدهای حاصل از فعالیت های قانونی در می آمیزد که امکان شناسایی و تفیک آن ها از یکدیگر ممکن نیست و می توان از این درآمدهای غیر قانونی با حداقل ریسک برای فعالیت های دیگری در آینده استفاده کرد . عملیات پول شویی به منظور تأمین منابع برای فعالیت های مجرمانه بعدی در مقایسه با دیگر آثار منفی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است . این که پولشویی می تواند به عنوان یک جرم مستقل در نظر گرفته شود و حساسیت به وجود آمده برای مبارزه با پولشویی و مجازات در نظر گرفته شده و برای آن به میزان بیش از مجازات لحاظ شده برای جرائم منشاء می تواند به همین دلیل باشد . 3 – پولشویی در کجا انجام می گیرد ؟ انجام هر فعالیت مجرمانه نیازمند شرایط و محیط مناسب برای تحقق آن جرم است . شناسایی این شرایط برای جلوگیری از وقوع جرم اهمیت زیادی دارد . بررسی ماهیت جرم پولشویی و شواهد موجود نشان می دهد که پولشویی در محیطی که شرایط زیر را داشته باشد قابل انجام خواهد بود . - کریدور فعالیت ها مجرمانه و غیر قانونی باشد . - بخش های غیر رسمی اقتصادی فعال باشند . - بخش های رسمی ، به خصوص بازار مالی از کارایی لازم برخوردار نباشد . - قوانین ضد پولشویی چندان فعال نباشد . - ریسک عملیات پولشویی چندان قابل توجه نباشد .



خرید و دانلود تحقیق/ پولشویی و اثرات اقتصادی آن


تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل ارزش افزوده ، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار جهت ارزیابی عملکرد شرکتها 11 (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

 

دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور

عنوان :

تجزیه و تحلیل ارزش افزوده ، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار جهت ارزیابی عملکرد شرکتها

استاد راهنما:

جناب آقای دهقان

تهیه و تنظیم:

علی عرفانی

بهار 87

مفهوم ارزش

مدیریت مبتنی بر ارزش به ذهن هر کسی که در سازمان است این موضوع را القاء می نماید که بیاموزد تصمیمات خود را مبتنی بر درک خویش از چگونگی کمک این تصمیمات به ارزش شرکت ، الویت بندی نماید.

این بدین معنی است که همه فرآیندها و نظامهای اساسی به سمت ایجاد ارزش بایستی جهت گیری شوند.

ارزش آفرینی Value Creation

در چهارچوب فرآیند و زنجیره ارزش در ادبیات مالی و اقتصادی و بازرگانی مورد توجه قرار گرفته است که پایه واساس آن ، مفهوم ارزش است.

ارزش

عبارت است از بار معنایی خاص که انسان به برخی اعمال ، حالتها و پدیده ها نسبت می دهد.

ارزش افزوده Value Added

به مفهوم ما به ازای ارزشی است که بر اثر برخی اعمال و پدیده ها ایجاد می شود که درچهارچوب ارزشهای اقتصاد تببین و طبقه بندی می گردد .

نشاندهندۀ تفاوت ارزش معاملاتی (ارزش فروش) و ارزش کالا و خدمات خریداری شده (واسطه ای) است.

روشهای محاسبۀ ارزش افزوده

1-محاسبه ارزش افزوده بر اساس ارزش معاملات و یا به عبارتی ارزش کالا و خدمات (روش تفریق)

کارکردهای ارزش افزوده

اهداف و کاربرد ارزش افزوده

روشهای ارزیابی و سنجش عملکرد

معیارهای مالی و غیر مالی سنجش عملکرد

معیارهای مالی

معیار مالی داخلی (سود عملیاتی)

معیار مالی خارجی (قیمت سهام)

معیارهای غیر مالی

معیار غیرمالی داخلی (زمان تحویل کالا)

معیار غیر مالی خارجی (رضایت مندی مشتریان)

Balanced Scorecardمعیار سنجش جامع عملکرد

شرکتها معیارهای مالی و غیر مالی را تحت گزارشی به نام معیار سنجش جامع عملکرد( Balanced Scorecard) بیان

می کنند.این گزارشات شامل موارد زیر است:

معیارهای سودآوری: سود عملیاتی و رشد درآمدی

معیارهای رضایتمندی مشتریان : سهم بازار ، پاسخگویی به مشتریان ، عملیات به موقع

معیارهای کارایی ، کیفیت و زمان : انحراف کارایی مواد مستقیم ، انحراف سربار جذب شده

معیارهای نوآوری : تعداد اختراعات ، تعداد کالاهای جدید

روشهای ارزیابی و سنجش عملکرد

الف-روشهای سنتی:

بازده سرمایه گذاری(ROI)

سود باقیمانده(RI)

بازده فروش(ROS)

عایدی هر سهم(EPS)

نسبت قیمت بازار سهم به سود هر سهم(P/E)

الف-روشهای سنتی:

الف-روشهای سنتی:

2-سود باقیمانده(RI)= سود منهای بازده مورد انتظار سرمایه گذاری

(سرمایه گذاری X نرخ بازده مورد انتظار) – سود عملیاتی = سود باقیمانده

الف-روشهای سنتی:

3-بازده فروش(ROS)=

الف-روشهای سنتی:

4-عایدی هر سهم(EPS)=

الف-روشهای سنتی:

5-نسبت قیمت بازار سهم به سود هر سهم =(P/E)



خرید و دانلود تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل ارزش افزوده ، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار جهت ارزیابی عملکرد شرکتها 11  (با فرمت word)


مقاله درمورد مروری بر اهمیت آموزش در ادبیات اقتصادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

مروری بر اهمیت آموزش در ادبیات اقتصادی

ضرورت توجه به آموزش و پرورش و سزمایه انسانی در تحلیل های اقتصاد با مطالعه ادبیات حاضر تا حدودی روشن و اشکار گردید . اکنون این نکته واضح است که میزان آموزش و بهداشت مردم در واقع نوعی سرمایه است و از آنجا که نتایج آن در انسان ها تجسم یافته و تکامل می یابد ."سرمایه انسانی "خوانده می شود . جهان امروز دریافته که آموزش و پرورش جوانان نوعی سرمایه گزاری ملی است و هر کشوری در این راه تلاش بیشتری را متحمل شود، بی شک از رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی بیشتری در آینده برخوردار خواهد شد . ارائه آموزش های تخصصی و ایجاد مهارت در افراد ، نه تنها موجب ارتقاء سطح توانایی ها و قدرت تولید آنها می گردد بلکه همزمان میزان درآمد آنها و به تبع آن سطح تولید ناخالص ملی را افزون می سازد . اکثر کشورهای جهان اکنون بدین نتیجه دست یافته اند که پرورش و گسترش سرمایه انسانی جامعه در مقام مقایسه با سرمایه های فیزیکی ، از بازده بیشتری برخوردار بوده و نقش اساسی در رشد اقتصادی خواهد داشت .

سرمایه انسانی موجب می گردد تا بتوان از سرمایه های فیزیکی به صورت مناسبتری بهره برداری نمود . سرمایه انسانی در واقع مکمل سرمایه فیزیکی است و فقدان هر یک از بازده اقتصادی دیگری خواهد کاست . در توضیح رشد اقتصادی گذشته جوامع پیشرفته صنعتی ، سرمایه انسانی از نقش مهمی برخوردار بوده است . گفته می شود که سهم مهمی از رشد اقتصادی این دکشور ها ناشی از توسعه انسانی آنها می باشد . از طرفی ، امروزه یکی از نظریه های مهم توزیع درآمد ، نظریه ، سرمایه انسانی است . در این نظریه ، ادعا می شود که پراکندگی درآمد ها تا حدود زیادی وابسته به میزان آموزشی که در افراد سزمایه گذاری شده می باشد . اکنون نظریه پردازان سرمایه انسانی که بسیاری از رفتارها ی مردم را در این چارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و معتقدند که میزان سرمایه انسانی تجسم یافته در افراد ، بسیاری از تصمیمات آنها را در باب مهاجرت ، استفاده از اوقات فراغت ، عادات تپس انداز و داشتن فرزند به شدت تحت تاثیر قرار می دهند .

بهر حال نتایج حاصل از مرور بر ادبیات اقتصادی ، را می توان به صورت زیر خلاصه نمود :

فرض همگن بودن نیروی کار ، توسط اقتصاد دانان کلاسیک و نئوکلاسیک امروزه مردود شناخته می شود . چرا که کیفیت نیروی کار رب اثر آموزش ، ارتقاء می یابد و توانایی ها و قابلیت های اکتساب شده ، همگنی و یکنواختی نیروی کار را از بین می برد.

توانایی های کسب شده توسط آموزش ، دو ویژگی کالا های سرمایه ای را داراست ، بدین معنی که از عمر طولانی برخوردار است ، و در فرایند تولید بر قدرت و بهره وری تولید می افزاید . بنابراین سرمایه گذاری در آموزش جوانان موجب تشکیل سرمایه در آنان می شود ، وچون این سرمایه در انسان تچسم می یابد به سرمایه انسانی موسوم شده است . سرمایه انسانی مشابه یک کالای سرمایه ای با دوام است و سرمایه گذاری در آن و کاربرد گسترده آن بر قدرت تولید ملی می افزاید.

از نظر اقتصادی ، آموزش جوانان را می توان به صورت نوعی سرمایه گذلری برای کسب سود تلقی نمود . بازده چنین سرمایه گذاری هایی غالبا معادل و یا بیش از سرمایه گذاری در تجهیزات و تاسیسات فیزیکی می باشد .

از آنجا که تغذیه و مراقبتهای بهداشتی موجب تندرستی و سلامتی افراد می گردد . هر نوع سرمایه گذاری در این مورد ، به توسعه سرمایه انسانی می انجامد و در ارتقاء سطح بهره وری و افزایش سطح دستمزد آنها مؤثر است .

سرمایه گذاری در سرمایه انسانی بایستی به صورت جزئی از سرمایه گذاری های ملی قلمداد شود ، و در حساب های ملی مورد توجه قرار گیرد .

آموزش یک محصول توام است و دارای جنبه های سرمایه ای و مصرفی می باشد .

سرمایه گذاری در آموزش ضمن خدمت ، نیروی کار را به هنگام و قدرت تولید و بهره وری آنها را با تکنولوژی های نوین تطبیق می دهد .

اکنون سرمایه انسانی به صورت عامل مهمی در توضیح رشد اقتصادی گذشته و چگونگی توزیع درآمد به حساب می آید .

آموزش علاوه بر ایجاد تخصص و مهارت ، حزم و دوراندیشی و آینده نگری افراد را تقویت و از آنان افرادی بصیر و آگاه بوجود می آورد .

سرمایه انسانی قابل انتقال به دیگران است و بهره وری محیط کار و زندگی را توسعه می بخشد . سرمایه انسانی تجسم یافته در شوهر به همسر و تحصیلات والدین در فرزندان و محیط خانوادگی تاثیر به سزائی دارد .

در پایان به این نکته اشاره می شود که سرمایه انسانی یکی از عوامل مهم رشد و توسعه اقتصادی به شمار می آید . هاربیسون در این زمینه اظهار می دارد :

« منابع انسانی ....پایه اصلی ثروت ملت ها را تشکیل می دهد . سرمایه و منابع طبیعی

عوامل تبعی تولیدند در حالی که انسان ها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم

می سازند ، از منابع طبیعی بهره برداری می کنند ، سازمان های اقتصادی ، اجتماعی

و سیاسی را می سازند و توسعه ملی با به جلو می برند . بوضوح ، کشوری که نتواند

مهارت ها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به نحو مؤثری

بهره برداری کند ، قادر نیست هیچ چیز دیگری را توسعه بخشد. »

نظریه سرمایه انسانی

تئوری سرمایه انسانی ، آن چنان که در سه دهه گذشته توسعه یافته ، از دو قسمت مجزا تشکیل می یابد . قسمت اول به تئوری اقتصادی سرمایه انسانی در مورد تخصیص منابع سرمایه گذاری در این بخش می پردازد . بدین ترتیب که منابع بر اساس اولویت های تدوین شده و بر پایه نرخ نسبی بازده فرصت های سرمایه گذاری گوناگون اختصاص می یابند .

قسمت دوم در ارتباط با تحلیل برخی از مسائل غامض اقتصادی است که بدون عنایت به مفهوم و تئوری سرمایه انسانی در تحلیل اقتصادی ، حل و پاسخ بدین مسائل لاینحل می باشد . برای مثال ، امروزه توضیح منابع رشد اقتصادی ، الگوی دستمزد ها و توزیع درآمدها ، بدون ت.جه به مفهوم سرمایه انسانی غیر ممکن به نظر می رسد .

از آنجا که استهلاک این نوع سرمایه کمتر از سرمایه مادی و ماشین آلات می باشد و از آنجا که سرمایه انسانی قابلیت تطبیق بیشتری برای فرصت های قابل تغیی دارد ، هر گونه سرمایه گذاری در سرمایه انسانی بازده طولانی تر و افق روشن تری را نوید می دهد ، از طرفی نا گفته پیداست که سرمایه مادی و سرمایه انسانی دو عامل مکمل در تولید می باشند و هر نوع عدم هماهنگی در انباشت و تشکیل این سرمایه ها



خرید و دانلود مقاله درمورد مروری بر اهمیت آموزش در ادبیات اقتصادی


مقاله درمورد علمای اقتصاد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

مکتب کدامیک (علمای اقتصادی بدبین)

مالتوس ،ریکاردو ، استوارت میل سه عالم اقتصادی بدبین بوده اند.

نظریه اسمیت ( اقتصاد دانان خوشبین)

جمعیت و رشد اقتصادی با هم ارتباط دارند و از هم جدا نیستند.

نظریه مالتوس :

زمانی که منابع طبیعی ثابت هستند ، رشد جمعیت مانع توسعه اقتصادی است .

نظریه دیوید ریکارد دو

اریکاردو ( قرن 18) با الهام گرفتن از نظریه به مالتوس و نظریه توزیع ثروت بدبینی خود را نسبت به آینده نظام سرمایه داری توصیه کرد . ریکارد و با نظریه های خود مکتبکدامیک ها را با بالاترین حد خود رساند و با جای نگه به تولید به فکه توزیع بود . اسمیت و مالتوس معتقد بودند رفاه اقتصادی مردم یک جامعه به تعداد افرادی که در تولید شرکت می کنند بستگی دارد . ولی ریکارد دراین نظریه و بهره را ارائه داد . بعد از آدم اسمیت ریکارد دو بزرگترین عالم اقتصاد بود . ریکارد در سال 1772 در شهر لندن متولد شد پدرش دلال بورس کالا بود . شغل دی ابتدا دلالی بورس سهام بود . ریکارد از طریق مسائل بانکی به علوم اقتصادی وابسته شده . در آن زمان تزیل پوش انگلستان به خاطر جنگ فرانسه و انگلیس بود و در آن زمان ریکارد نظر پارتی درباره تورم و کاهش ارزش پول ارائه داد .

نظریه استوارت میل :

جان استوارت میل عقایدی بین ریکاردو و مالتوس داشت در راه حل هایی برای جلوگیری از مشکلات ناشی از فشار جمعیت بر نظام سرمایه داری ارائه کرد .

رابرت توماس مالتوس :

زمان مالتوس ( کشیش کلیسایی در انگلستان ) زمانی بود که به دلیل پیشرفت تکنولوژی خدمات تازه ای در تولید ومحل نقل بوجود آمده بود و در امر تجارت تهسیلاتی در نظام بانکی و اعتباری بوجود آمده بود و با رشد جمعیت و توسعه شهر ها امکانات اشتغال کاهش یافته بود در آن زمان در انگلستان لیبرالیسم از بین رفته بود و مالیاتها و فقر در کنار سرمایه داری رو به افزایش بودند .

فلسفه سیاسی مالتوس :

از نوشته های او بر می آید که تا حد زیادی تحت تاثیر فلسفه بنتهام ( فلسفه لذت و درد ) می باشد هدف اساسی او فراهم کردن حداکثر رفاه برای حداکثر افراد جامعه است . کندو رسه نویسنده فرانسوی کتاب پیشرفت ذهن انسان و گادوین نویسنده مشهور کتاب فلسفه آنار شیسم بود که عدالت سیاسی را تبلیغ میکرد و در آن زمان افکار مردم انگلستان متوجه آن بود . از نظر گادوین تمام مسائل بشر از وجود دولت های فاسد و ضعیف است و گادوین تعلیم و تربیت صحیح را ضرورت تکامل می داند . عقاید مالتوس در مقابل عقاید گادوین و کند رو سه قرار داشت و برای این منظور ( نظریه جمعیت )) را طرح کرد و معتقد است که بدبختی های بشر زاییده وضعیت خود افراد است نه نهادهای جامعه آنرادر نظریه گیرند سعادت برای جامعه بوجود خواهد آمد .

نظریه جمعیت مالتوس :

مالتوس با نظریه آنار شیسم گاودین منفی برروجود جامعه ای بدون دخالت دولت و بجای آن وجود عامل درک و تفاهم مخالف می کند مالتوس به منظور این هدف با دو پیش فرض که اولاً غذا برای زندگی لازم است. و دوماً ازدواج زن و مرد برای تداوم بشر لازم است . به این نتیجه رسید که جمعیت جهان با تصاعد هندسی و تولید مواد غذایی با تصاعد عددی بالا می رود و به این ترتیب گرسنگی و فقر زندگی بشر را تهدید می کند . تولید مواد غذایی با وجود عرضه ثابت زمین حاصلخیز محدود بوده و دانش فنی نمی تواند سریعاً پیشرفت کند بنابراین رشد جمعیت از رشد تولید مواد غذایی سریعتر است که منجر به شکاف جمعیت می شود و این همان قانون بازده نزولی است . قانون بازده نزولی هر گاه شیوه فنی و عوامل تولید ثابت باشد و تنها یک عامل تغییر کند تدریجاً بازده تولید حالت نزولی خواهد گرفت این شکاف ازنظر مالتوس باعث بیکاری ، فقر ، گرسنگی و جنگ خواهد شد .

از نظر مالتوس اگر مقدار عرضه زمین حاصلخیز نا محدود باشد در اسنصورت تولید مواد غذایی با تخصاعد هندسی بالا می رود ولی چون رشد جمعیت سریعتر از پیشرفت تکنولوژی است در نتیجه مواد غذایی برای هر دو نفر تقلیل می یابد و سرانجام به حدی خواهد رسید که اگر جمعیت باز افزایش یابد هر فرد کمتر از غذای مورد نیاز تولید خواهد کرد در این وضعیت گرسنگی ، رشد جمعیت را متوقف می کند .

راه حلهای مالتوس :

او سه راه برای جلوگیری از رشد جمعیت پیشنهاد کرد :

منبع یا فشار اخلاقی ( عقب انداختن ازدواجها ) او بدین بود و معتقد بود که تا کردم به اصل (( اقتصاد سیاسی)) آگاهی کافی نداشته باشند این روش موثر نیست .

راههای جلوگیری : چون او یک کشسش بود نمی توانست این روش را شروع بداند اگر چه در دوران خاصی از این روش استفاده می شد .

راه حل مثبت : او این روش را که فقر و گرسنگی است مهمترین عامل متوقف کننده افزایش جمعیت می داند .

ضمناً او هر گونه اعانه پولی برای حل مسئله جمعیت رد می کند زیرا اعتقاد داشت هر گونه پول پرداختی باعث افزایش در آمدنهایی خواهد شد و این خود باعث افزایش جمعیت خواهد شد زیرا دراینصورت پولی که درجامعه باید در دست مولدان تولید باشد فقرا منتقل می شود و بجای مشاغل و سرمایه گذاری بیهوده برای فقرا مصرف



خرید و دانلود مقاله درمورد علمای اقتصاد