لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
علایم و درمان
قسمت اعظم کودکان لکنتی درسالهای بین2 و 5سالگی یک نقص گفتاری از خود نشان می دهند.
تعداد زیادی از کودکان برنقایص که مخصوص دوران کودکی است غلبه می کنند. این کودکان معمولا نقص گفتاری خود رامنظماَ و بدون هیچ کوششی به کارمی برند،این طوربه نظرمی رسد
که گویی به مکث های خود توجهی ندارد، و دارای والدین ومعلمانی هستند، که در برابر الگوی
گفتاری آنها نگرانی از خود نشان نمی دهد ( شیمز ودیگران ، 1986).
پیشرفتهایی که در زمینه تشخیص افراد لکنتی خردسال صورت گرفته این را ممکن ساخته است تا بتوانیم بین کودکانی که بر نقص خود بدون استفاده ازبرنامه آموزشهای ویژه غلبه خواهند
کرد وآنان که نیاز به درمان خواهند داشت تمایزی قایل شویم ( آدامزودیگران 1977).از نظر کمی افراد لکنتی در تکلم دارای مکثهایی هستند که تعداد آن بیش از مقداری است که در کودکان نرمال مشاهده می شود.آدامز( 1982 ) وکالپ ( 1984 )و دیگران گزارش داده اند که بیش از 10درصد به مکالمات می پردازند ( مثل کا...کا...کاغذ )،کلمه ها را طولانی تلفظ می کنند (مثل سـ...سد )،کلمات را شکسته ادامه می نمایند (مثل،پیـشـ...ی)ویا مکثهای تنش زا دارند(مثلاحالت
ویژه ای به لبها می دهند سریع پلک می زنند و رفتارشان پرازتنش است).کودکان طبیعی ونرمال تمام کلمه وعبارت راتکرارمی کنند( مثل«من...من...من آب نبات می خواهم »)عبارات راناقص
ادا می نمایند (مثل «من بادکنک...مامان برام پسی می خری؟»).
اصوات را زیاد به کار می برند (مثل،اوه،آه...هوم ) و مکث هایشان طولانی است (مثل من بیسـ-
-کویت (مکث)می خوام»).
سه خصوصیت دیگر افراد لکنتی را از افراد غیر لکنتی متمایز می سازند.اول این که افراد لکنتی هنگام تکلم دچار زحمت وتنش های نمایان تری می شوند ( آدامز ودیگران 1980) د وم
این که افراد لکنتی هنگامی که می خواهندروان ورسا صحبت کنندازسرعت کمتری برخوردارند.
( کراس و دیگران 1979).وسوم آن که ظاهراَ چنین به نظر می رسد که در مورد لکنت زبان-
شان وراثت نقشی داشته باشد (بروتن 1984).
تحقیقات نشان داده اند که رفتار والدین افراد لکنتی با والدین افراد غیر لکنتی خیلی متفاوت است (می یرز1985).مثلاَََُ گروه اول عادت دارند خیلی سریع صحبت می کنند (می یرز1985)
،صحبتهای نارساس کودک را اغلب قطع می کنند،وهنگام مکالمه با فرزند لکنتی خودازاظهارات
منفی وسوالات پیچیده ای استفاده می کنند (مورد کای ،1979).تشخیص والدین کودکان لکنتی و
والدین غیر لکنتی در یک زمینه مهّم امکان پذیر است،وآن این است که والدین کودکان لکنتی درباره نقص تکلمی کودک بیش ازحّد از خود حساسیت نشان می دهند بعبارت دیگر از اظطرابی
که آنها دوباره نارسایی تکلم طفل از خود نشان می دهد بسیارزیاداست زیستن باکودکی که دوچار اختلالهای تکلمی است می توانید نومید کننده ویأس آورباشد دریکی ازبرنامه هایی که دردانشگاه
ویرجینیا اجرا می شود به والدین آموزش می دهند تا سخن کودک راکمت قطع کنند، فکر خود را
8
بر رسایی گفتار کودک متمرکز کنند،ودرباره گفتاررسای طفلشان نظرات مثبت تری ابراز نمایند کار کردن با والدین ممکن است به همان اهمیت نقشی باشدکه دربرنامه های آموزشی برای بهبود وضع تکلم کودک مورد توجه است کودکی که لکنتی تلقی می شود باید توسط یک آسیب شناس گفتاری وزبانی موردمعاینه قرارگیرد.برای این که لکنت زبان به صورتی مزمن در نیاید
،تشخیص هر چه زودتر صورت گیرد از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.متاسفانه ، تعداد
زیادی ازمعلمان و پزشکان به تصوراین که نارسایی های تکلمی درجریان رشد کودک امری طبیعی و نرمال است از ارجاع او برای معاینات دقیق تر خوداری می کنند باید دانست که عدم ارجاع به موقع کودکانی که در خطر ابتلای لکنت زبان هستند می تواند بسیار زیان آور باشد اگر لکنت زبان به سرعت معالجه نشود احتمال اینکه در تمام عمر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
علائم مؤمن در کلام على (ع)
همام یکى صحابهى حضرت امیر (ع)، شخصیتى پارسا، متهجد و مجتهد بوده که از حضرت درخواست مىکند صفات متقین را، باز گوید و حضرت نیز با مقدماتى اجابت مىفرمایند.بیانات آن بزرگوار معروف است به «خطبه همام» و در نهج البلاغه (نسخه صبحى صالح، ص 303، خطبه 193) نقل شده است.روایت دیگرى در اصول کافى (1) از حضرت نقل شده که شبیه همان خطبه است امام به نظر ما به رغم نظر برخى که پنداشتهاند : همان خطبه منقول در نهج البلاغه است، یا اگر دو واقعه و دو خطبه است مضامین آنها ادغام شده است و به دلیل تفاوتهاى فراوان متن و مضمون آنها، دو خطبه، یکى نیستند.
ما در اینجا براى اتمام مباحث و تعمیم فائده، خطبه منقول در اصول کافىرا شرح و بسط مىدهیم.
امام صادق (ع) مىفرمایند: هنگامى که على (ع) خطبه مىخواندند، همام بلند شد و عرض کرد :
[/صف لنا صفة المؤمن کأننا ننظر الیه/]
براى ما توصیف بفرمایید مؤمن را، مانند آنکه او را مىبینیم.
[/فقال: یا همام! المؤمن هو الکیس الفطن/]
فرمودند اى همام! مؤمن زیرک و با هوش است.
برخى «کیس» و «فطن» را به یک معنا گرفتهاند و فطن را تأکید کیس دانستهاند.اما با مراجعه به کتب لغت، روشن مىشود میان این دو واژه تفاوت است.کیس در مقابل احمق است و به زیرکى خدادادى اطلاق مىشود.معنى روایت این مىشود که مؤمن عاقل و چیز فهم است.از این رو مىتوان گفت کیاست به ادراک کلیات (عقل خدادادى)، و فطانت به هوشى که حاصل تجربه است (ادراک جزییات) اطلاق مىشود.یکى از دلایل اختلاف فطانت و کیاست روایتى از رسول الله (ص) است که نشان مىدهد فطن تأکید کیس نیست.
[/قال رسول الله (ص) المؤمن کیس الفطن الحذر/] (2)
مؤمن عاقل و چیز فهم و محتاط است.
در روایتى دیگر، روایت همام به صورت تمثیلى پرداخته شده است: [/المؤمن لا یلسع من حجر مرتین/] (3)
مؤمن از روى یک سنگ دوبار نمىلغزد و به زمین نمىخورد.
متأسفانه در سابق، گاهى سادهلوحیها را علامت خوبى مىدانستند.کسى که صابون را از پنیر تشخیص نمىداد ستایش مىشد.در صورتى که بىشعورى هیچ گاه علامت خوبى نیست.به قول یکى از بزرگان (رضوان الله تعالى علیه)، این نوع مدحها ترویج نادانى است.در اینجا ذکر نکتهاى ضرورى است که میان حیله زدن و حیله را درک کردن تفاوت است.یکى از بزرگان مىفرمود حقه نزن اما حقه را بفهم.چرا؟ چون مؤمن کیس و فطن و حذر است.یعنى، مؤمن هوشیار است و اوضاع را مىپاید.البته این کلمه (حذر) معانى متفاوت دنیوى و اخروى دارد.یکى از معانى آن هوشیارى مؤمن در نفروختن آخرت به دنیا است.از این روایت در مىیابیم که اسلام دین شعور است، حتى، در وصول به مقامات معنوى به کار انداختن شعور را شرط مىداند.در دنباله روایت على (ع) فرمودند:
[/بشره فى وجهه و حزنه فى قلبه/]
صورت مؤمن بشاش و باز است و حزنش در قلبش است.
ما اصطلاحا مىگوییم طراوت وجه، روى باز و گشاده.
شایان ذکر است که اندوههاى ما دو سنخ است.
1.حزن در امور دنیوى، مانند مصیبتها و گرفتاریهایى که براى انسان گاهى در دنیا پیدا میشود.مؤمنى که گرفتارى دنیوى برایش پیش آمده نبایددر روابط اجتماعى آن را بروز دهد .
2.حزن در امور اخروى، مانند خوف از خدا.در این موارد هم، باید حزن در دل باشد و در قیافه و چهره منعکس نشود.
مىگویند حضرت موسى (ع) براى مناجات به کوه طور مىرفت.در راه شخصى را دید که بلند صحبت مىکند، اظهار محبت مىکند، پیراهنش را چاک مىزند.وقتى به محل مناجات رسید حکایت حال او را با خدا باز گفت.خطاب رسید که اى موسى به او بگو نمىخواهد براى من سینه چاک کند، دلش را چاک بدهد تا ما در آن قرار بگیریم.
البته غم و اندوه مؤمن با حزن اولیائش نسبتى مستقیم دارد.همان طور که نشاط او با فرح و شادى اولیائش نسبت دارد، چون دلهاى مؤمنان با یکدیگر مربوط است.
در روایتى یکى از ائمه معصومین (ع) درباره شیعیان، فرمودهاند:
[/شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا/] (4)
شیعیان ما از باقیمانده طینت ما آفریده شدهاند.شادى آنها با شادى ما و حزنشان با حزن ما در ارتباط است.
آن گاه که اولیاى ایشان اندوهناکند، شیعیان نیز اندوهگیناند و وقتى شادند، پیروانشان نیز مسرورند.
[/اوسع شىء صدرا/]
مؤمن از روحى وسیع برخوردار است.برخى این جمله را به حلم تفسیر کردهاند.یعنى مؤمن اهل حلم است.برخى هم آن را به علم شرح کردهاند.البته تفسیر وسعت صدر به علم، بعید است.صدر همان روح است.روح مؤمن با ظرفیت است و در برابر مشکلاتى که براى خیلىها تحمل ناپذیر است، مقاومت مىکند.در روایتى آمده است: [/ «قر کریم» /] یعنى روح مؤمن به قدرى با کرامت است که بسیارى از مشکلات و امور را نادیده مىگیرد.هاضمهاش در تحمل مشقات بسیار قوى است.مؤمن مانند آب جارى است که بر اثر تماس با نجاست، نجس نمىشود.بعضى مردم مانند آب قلیل هستند که بر اثر برخورد با اندکى نجاست، نجس مىشوند، برخى نیز مانند آب کر هستند که باید به قدرى نجاست در آن وارد شود که بو و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
برونشیت مزمن ( bronchitis chronic ) چیست ( علائم شایع ، علل ، عواقب ، پیشگیری ، درمان ، داروها ، رژیم غذایی )برونشیت مزمن چیست؟برونشیت به معنای التهاب لوله های برونشی( نایژکها ) می باشد. زمانیکه نایژکها ملتهب یا عفونی می شوند، هوای کمتری قادر به عبور و ورود و خروج به ریه ها خواهد بود و معمولاً فرد مقادیر زیادی خلط در طی سرفه دفع می کند. بسیاری از افراد در طول زندگی ممکن است به برونشیت حاد دچار شوند که همراه با سرفه و دفع خلط در طی سرماخوردگی می باشد. برونشیت حاد معمولاً همراه با تب نیست.برونشیت مزمن بصورت وجود سرفه خلط دار در اکثر روزهای یک ماه و در سه ماه از سال و برای دو سال پی در پی در عدم حضور سایر بیماریهای زمینه ای که منجر به بروز سرفه می شوند تعریف می شود .
این التهاب حتی می تواند منجر به از بین رفتن پوشش نایژکها شود. زمانیکه نایژکها به مدت زمان طولانی دچار تحریک می شوند، مقادیر زیادی خلط بصورت دائمی ساخته می شود و ضخامت پوشش نایژکها افزایش یافته و سرفه های تحریکی افزایش می یابد و جریان هوا در داخل نایژکها با مشکل مواجه شده و ریه ها نیز دچار آسیب می شوند. سپس نایژکها مکان مناسبی برای ایجاد عفونت خواهند شد.برونشیت مزمن می تواند قبل یا همراه آمفیزم ایجاد شود. این دو حالت را با یکدیگر بیماری مزمن انسدادی ریوی ( COPD ) نامگذاری می کنند.
علایم شایعسرفه مکرر، یا حمله سرفههای پشت سر همتنگی نفسضخیم بودن خلط و مشکل در تخلیه آن با سرفه. میزان و تولید خلط بسته به وجود یا عدم وجود عفونت، متغیر است.
عللتحریک یا عفونت مکرر لولههای نایژهای، که موجب میشود لولههای نایژهای ضخیم شده، فضای درون آنها که محل عبور هوا است باریکتر شده، و خاصیت ارتجاعی آنها کاهش یابد. مواد تحریککننده عبارتند از مواردچه کسانی مستعد ابتلا به برونشیت مزمن می باشند ؟میزان ابتلای خانمها بیشتر از آقایان است . افراد بالای ۴۵ سال استعداد ابتلا بیشتری نسبت به سنین دیگر دارند . سابقه خانوادگی بیماری سل ، چاقی ، وجود بیماریهای تنفسی دیگر و کسانیکه مشغول به کار در محیطهای پرگرد و غبار هستند آمادگی بیشتری برای ابتلا به برونشیت مزمن را دارند .حملات برونشیت مزمن چگونه است؟ این بیماری معمولاً یکباره ایجاد نمی شود. عمولاً بعد از آن که سرماخوردگی فرد به نظر بهبود یافته است. امکان دارد همچنان سرفه و تولیدی مقادیر زیاد خلط برای چند هفته ادامه یابد.از آنجایی که اکثر افرادی که مبتلا به این بیماری هستند، سیگاری می باشند، سرفه ناشی از این بیماری با سرفه ناشی از سیگار اشتباه می کنند. همچنان که زمان سپری می شود، سرما خوردگی هامخرب تر می شوند و طول دوره های سرفه ها و تولید خلط بعد از هر سرماخوردگی بیشتر می شود. بدون اطلاع از آن،فرد این دو روند سرفه را وابسته به دوره خود بیماری سرماخوردگیمی داند و خیلی زود بیمار در تمامی اوقات حتی قبل از سرماخوردگی، در طی آن و بعد از آن، در اکثر روزهای سال دچار سرفه و خلط می شود. معمولاً سرفه در صبح، در هوای سرد و خشک شدیدتر است. فرد ممکن است در طی روز یکبار یا بیشتر همراه با سرفه خود خلط زرد رنگی داشته باشد.برونشیت مزمن تا چه اندازه جدی و خطرناک است؟سالانه بیش از ۱/۹ میلیون نفر در امریکا با برونشیت مزمن تشخیص داده می شوند. این بیماری افراد را در تمامی سنین مبتلا می سازد اما احتمال ابتلا در سن بالای ۴۵ سال بیشتر است. بنظر می رسد زنان ۲ برابر بیشتر از مردان به آن مبتلا می شوند. در سال ۲۰۰۲، ۹/۲ میلیون نفر مرد و ۲/۶ میلیون نفر زن با برونشیت مزمن مورد تشخیص قرار گرفتند.همراه با آمفیزم و سایر بیماریهای مزمن ریوی بجز آسم، بیماری مزمن انسدادی ریه، چهارمین علت مرگ در آمریکا به حساب می آید.بسیار از افراد تا زمانی که این بیماری به حالت پیشرفته در نیاید به آن توجهی نمی کنند. زیرا اکثراً اعتقاد دارند این بیماری چندان تهدید کننده حیات نیست. اما با این حال ریه اکثر افراد مبتلا در زمان مراجعه به پزشک به شدت دچار صدمه شده است و بعد از آن ممکن است فرد دچار اختلالات تنفسی بسیار شدید یا نارسایی قلبی شود.عوامل افزایشدهنده خطرسیگار کشیدن (بزرگترین عامل خطر)هرگونه بیماری ریوی که باعث کاهش مقاومت شده باشد.سابقه خانوادگی بیماری سل یا سایر بیماریهای دستگاه تنفسیقرار گرفتن در معرض آلودگی هواتغذیه نامناسبچاقیزندگی در خانوار یا محله شلوغپیشگیریسیگار نکشید. سیگار کشیدن مهمترین عامل خطری است که میتوان از آن اجتناب کرد.از قرار گرفتن در معرض دودها یا بخارات تحریککننده در محیط خودداری کنید.در صورت بروز عفونت تنفسی، سریعاً به پزشک خود مراجعه کنید.عواقب مورد انتظاربرونشیت مزمن معمولاً با درمان خوب میشود، اگر سیگاری نباشید و بیماری مزمن زمینهساز مثل نارسایی احتقانی قلب، برونشکتازی، یا بیماری سل نداشته باشید.اگر سیگاری هستید و آن را ترک نکنید، یا مبتلا به یک بیماری مزمن زمینهساز باشید، برونشیت مزمن معمولاً امید به زندگی را کاهش میدهد.عوارض احتمالیذاتالریه مکرر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آتشفشان، آثار و علائم
مقدمه
آتشفشان در زمین مراحل آتشفشانی از تظاهرات جالب فعالیت درونی سیاره ما است که اثرات زیادی بر روی بسیاری از فرآیند ژئوفیزیکی دارد. میتوان به کمک این واقعیت که حدود 540 آتشفشان فعال در دنیا وجود دارد. یعنی آتشفشانهایی که حداقل یک بار در طی تاریخ ثبت شده دستخوش انفجار شدهاند. درباره میزان آتشفشان زمین تصوری پیدا نمود. از این تعداد 360 آتشفشان در «حلقه آتش» رشته کوههای آتشفشانی که اقیانوس آرام را احاطه کردهاند، واقع شدهاند و 68 آتشفشان در کامچاتکاپنینولا و جزایر کوریل قرار گرفتهاند. در سالهای اخیر مشخص شده که تعداد بسیار زیادتری از آتشفشان در کف اقیانوس وجود دارند. و فقط در ناحیه مرکزی اقیانوس آرام ، حداقل 200000 آتشفشان یافت میشود. انرژی انفجار آتشفشان مقدار انرژی که در ضمن یک انفجار عادی آزاد میشود. با انرژی 400000 تن از سوخت معادل آن قابل قیاس است. انرژی که در یک انفجار عظیم ایجاد می گردد تقریبا معادل انرژی است که از سوختن 5000000 تن ذغال سنگ حاصل میشود. پیدایش آتشفشان در سطح ماه ذرات جامد زیادی که در ضمن انفجار به فضا رانده میشوند و پراکنده شدن پرتوهای خورشیدی ، اثر قابل توجهی بر مقدار گرمایی که به زمین میرسد دارند. برخی از اطلاعات موجود نشان میدهند که در تاریخ سیاره ما پیش از دوره یخبندان طولانی فعالیت شدید آتشفشانی صورت گرفته است. اطلاعات کنونی علمی نشان میدهند که فعالیت آتشفشانی همچنین در اجسام سیارهای دیگری که از نظر ماهیت و ساختمان به زمین شباهت دارند رخ میدهد. آتشفشان ها و حفرههای سطح ماه ماه که نزدیکترین همسایه زمین است. از نظر تکاملی شباهت زیادی با سیاره زمین دارد. بنابراین ، مقایسهها و مطالعات ماهوارهای باید آشکار کننده بسیاری از مسائل باشد. بر اساس اطلاعات به دست آمده از دستگاههای اکتشاف ماه ، بیشتر دهانههای حلقهای شکل سطح ماه در اثر تصادم پدید آمدهاند. از سوی دیگر ، اثرات واضحی از فعالیت آتشفشانی در سطح آن کشف شده است. به عنوان مثال سنگهای سیاه آتشفشانی مانند گدازههای منجمد از مشخصات برجسته سطح ماه هستند. به علاوه دلایلی برای قبول این مسئله وجود دارد که ما سکونها یا تجمع ماده که به وسیله ماهوارههای مصنوعی ماه در زیر ماریا (دریای ماه )کشف شدهاند. چیزی جز حفرههای گدازههای منجمد نیستند. احتمالا مشخصات دیگر سطح ماه وجود ارتباط نزدیکی را با فعالیت آتشفشانی نشان میدهند. اثرات آتشفشان در ماه در سطح ماه نواحی برآمده یا مناطق دایره شکل که ارتفاع وجود دارد. و بر روی برخی از آنها علائمی مانند دهانههای آتشفشانها (مناطق صخرهای تخریب شده اطراف دهانهها) به وضوح دیده میشود. ساختمانهای مشابهی که لاکولیت نامیده میشوند نیز در زمین وجود دارند. آنها برآمدگیهای پوسته زمین هستند که در نتیجه آتشفشان پدید آمدهاند. برخی از تپههای قفقاز شمالی یعنی ماشوک ، بشتاف ، و زیمیکا به این گروه تعلق دارند. دانشمندان عقیده دارند که فعالیتهای آتشفشانی شدید بیشتر در طی نخستین ، یک و نیم میلیون سال تاریخ پیدایش ماه بوجود آمدهاند. این نظریه به وسیله سنجش عمر صخرههای ماه که دارای مواد آتشفشان میباشد تایید گردید عمر صخرهها حداقل سه بیلیون سال است. آتشفشان در سیاره تیر اثرات واضحی از فعالیت آتشفشانی در عکسهای تهیه شده از تیر نزدیکترین سیاره به خورشید دیده میشود. سطح این سیاره به وسیله تعداد زیادی حفره ، سوراخ شده است. با آنکه حفرهها در اثر تصادم پدید آمدهاند. اثرات جاری شدن گدازهها در ته برخی از آنها قابل تشخیص است. آتشفشان در سیاره زهره برخی از اطلاعات حاکی از آن است که فعالیتهای آتشفشانی هم اکنون نیز در سیاره زهره ادامه دارند. همانطور که میدانید درجه حرارت سطح زهره حدود 500 درجه سلسیوس است که در نتیجه اثر گلخانهای معین تجمع گرمای خورشید در ناحیه پایین جو زهره به علت وجود لایه ابری در اطراف سیاره میباشد. کاملا امکان دارد که آتشفشانها و به ویژه جریان گدازههای داغ عامل کمک کننده دیگری باشد. ممکن است ذرات جامد فراوانی که بر اساس برخی از اطلاعات در جو زهره یافت میشوند. دارای منشا آتشفشان باشند. به علاوه باید گفت که 17 درصد جو از دی اکسید کربن ، گازی که در ضمن فوران آتشفشان آزاد میگردد تشکیل یافته است.
بمب آتشفشانی
قطعاتی دوکی شکل یا کروی با قطر چند سانتیمتر تا چندین متر که در انفجارهای شدید آتشفشانهای اسیدی و حد واسط دیده میشوند. شکل خاص این قطعات جامد در اثر چرخش گدازه در هنگام صعود در هوا ایجاد میگردد. در صورت غلیظ بودن ماگما اثر چرخش در آن مشاهده نمیشود ولی پس از سرد شدن در روی سطح بمب شکافهایی دیده میشود که به نام بمبهای قرصنانی معروفند.
نوعی بمب آتشفشانی
اسکوری Scorie
در آتشفشانهای بازالتی که گدازه گرانروی کمتری دارند گاهی قطعات از گدازه به هوا پرتاب میگردد و در اثر سرمای محیط به سرعت منجمد شده و در نتیجه به صورت اجسامی سرخ رنگ و نامنظم با تخلخل نسبتاً کم به نام اسکوری در میآیند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
علائم مؤمن در کلام على (ع)
همام یکى صحابهى حضرت امیر (ع)، شخصیتى پارسا، متهجد و مجتهد بوده که از حضرت درخواست مىکند صفات متقین را، باز گوید و حضرت نیز با مقدماتى اجابت مىفرمایند.بیانات آن بزرگوار معروف است به «خطبه همام» و در نهج البلاغه (نسخه صبحى صالح، ص 303، خطبه 193) نقل شده است.روایت دیگرى در اصول کافى (1) از حضرت نقل شده که شبیه همان خطبه است امام به نظر ما به رغم نظر برخى که پنداشتهاند : همان خطبه منقول در نهج البلاغه است، یا اگر دو واقعه و دو خطبه است مضامین آنها ادغام شده است و به دلیل تفاوتهاى فراوان متن و مضمون آنها، دو خطبه، یکى نیستند.
ما در اینجا براى اتمام مباحث و تعمیم فائده، خطبه منقول در اصول کافىرا شرح و بسط مىدهیم.
امام صادق (ع) مىفرمایند: هنگامى که على (ع) خطبه مىخواندند، همام بلند شد و عرض کرد :
[/صف لنا صفة المؤمن کأننا ننظر الیه/]
براى ما توصیف بفرمایید مؤمن را، مانند آنکه او را مىبینیم.
[/فقال: یا همام! المؤمن هو الکیس الفطن/]
فرمودند اى همام! مؤمن زیرک و با هوش است.
برخى «کیس» و «فطن» را به یک معنا گرفتهاند و فطن را تأکید کیس دانستهاند.اما با مراجعه به کتب لغت، روشن مىشود میان این دو واژه تفاوت است.کیس در مقابل احمق است و به زیرکى خدادادى اطلاق مىشود.معنى روایت این مىشود که مؤمن عاقل و چیز فهم است.از این رو مىتوان گفت کیاست به ادراک کلیات (عقل خدادادى)، و فطانت به هوشى که حاصل تجربه است (ادراک جزییات) اطلاق مىشود.یکى از دلایل اختلاف فطانت و کیاست روایتى از رسول الله (ص) است که نشان مىدهد فطن تأکید کیس نیست.
[/قال رسول الله (ص) المؤمن کیس الفطن الحذر/] (2)
مؤمن عاقل و چیز فهم و محتاط است.
در روایتى دیگر، روایت همام به صورت تمثیلى پرداخته شده است: [/المؤمن لا یلسع من حجر مرتین/] (3)
مؤمن از روى یک سنگ دوبار نمىلغزد و به زمین نمىخورد.
متأسفانه در سابق، گاهى سادهلوحیها را علامت خوبى مىدانستند.کسى که صابون را از پنیر تشخیص نمىداد ستایش مىشد.در صورتى که بىشعورى هیچ گاه علامت خوبى نیست.به قول یکى از بزرگان (رضوان الله تعالى علیه)، این نوع مدحها ترویج نادانى است.در اینجا ذکر نکتهاى ضرورى است که میان حیله زدن و حیله را درک کردن تفاوت است.یکى از بزرگان مىفرمود حقه نزن اما حقه را بفهم.چرا؟ چون مؤمن کیس و فطن و حذر است.یعنى، مؤمن هوشیار است و اوضاع را مىپاید.البته این کلمه (حذر) معانى متفاوت دنیوى و اخروى دارد.یکى از معانى آن هوشیارى مؤمن در نفروختن آخرت به دنیا است.از این روایت در مىیابیم که اسلام دین شعور است، حتى، در وصول به مقامات معنوى به کار انداختن شعور را شرط مىداند.در دنباله روایت على (ع) فرمودند:
[/بشره فى وجهه و حزنه فى قلبه/]
صورت مؤمن بشاش و باز است و حزنش در قلبش است.
ما اصطلاحا مىگوییم طراوت وجه، روى باز و گشاده.
شایان ذکر است که اندوههاى ما دو سنخ است.
1.حزن در امور دنیوى، مانند مصیبتها و گرفتاریهایى که براى انسان گاهى در دنیا پیدا میشود.مؤمنى که گرفتارى دنیوى برایش پیش آمده نبایددر روابط اجتماعى آن را بروز دهد .
2.حزن در امور اخروى، مانند خوف از خدا.در این موارد هم، باید حزن در دل باشد و در قیافه و چهره منعکس نشود.
مىگویند حضرت موسى (ع) براى مناجات به کوه طور مىرفت.در راه شخصى را دید که بلند صحبت مىکند، اظهار محبت مىکند، پیراهنش را چاک مىزند.وقتى به محل مناجات رسید حکایت حال او را با خدا باز گفت.خطاب رسید که اى موسى به او بگو نمىخواهد براى من سینه چاک کند، دلش را چاک بدهد تا ما در آن قرار بگیریم.
البته غم و اندوه مؤمن با حزن اولیائش نسبتى مستقیم دارد.همان طور که نشاط او با فرح و شادى اولیائش نسبت دارد، چون دلهاى مؤمنان با یکدیگر مربوط است.
در روایتى یکى از ائمه معصومین (ع) درباره شیعیان، فرمودهاند:
[/شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا/] (4)
شیعیان ما از باقیمانده طینت ما آفریده شدهاند.شادى آنها با شادى ما و حزنشان با حزن ما در ارتباط است.
آن گاه که اولیاى ایشان اندوهناکند، شیعیان نیز اندوهگیناند و وقتى شادند، پیروانشان نیز مسرورند.
[/اوسع شىء صدرا/]
مؤمن از روحى وسیع برخوردار است.برخى این جمله را به حلم تفسیر کردهاند.یعنى مؤمن اهل حلم است.برخى هم آن را به علم شرح کردهاند.البته تفسیر وسعت صدر به علم، بعید است.صدر همان روح است.روح مؤمن با ظرفیت است و در برابر مشکلاتى که براى خیلىها تحمل ناپذیر است، مقاومت مىکند.در روایتى آمده است: [/ «قر کریم» /] یعنى روح مؤمن به قدرى با کرامت است که بسیارى از مشکلات و امور را نادیده مىگیرد.هاضمهاش در تحمل مشقات بسیار قوى است.مؤمن مانند آب جارى است که بر اثر تماس با نجاست، نجس نمىشود.بعضى مردم مانند آب قلیل هستند که بر اثر برخورد با اندکى نجاست، نجس مىشوند، برخى نیز مانند آب کر هستند که باید به قدرى نجاست در آن وارد شود که بو و