لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
نارسایی کلیه و روش های درمان آن :
نارسایی کلیه چیست ؟ کلیه ها یکی از اعضای حیاتی و مهم بدن می باشند که به صورت یک جفت عضو لوبیایی شکل ، در دو طرف ستون مهره ها و در قسمت زیرین قفسه سینه در پشت قرار دارند . کلیه ها وظایف متعدد ، بر عهده دارند مانند :
تمیز کردن خون از مواد زاید حاصل از سوخت و ساز بدن
دفع سموم و داروها از بدن
کمک به تنظیم فشار خون
تنظیم مایعات و الکترولیت و اسید و باز بدن
ترشح هورمون ها ، موثر در تولید گلبول قرمز و موثر در تنظیم کلسیم بدن .
علل نارسایی کلیه :
علل زیاد می تواند سبب نارسایی کلیه شود . امروزه شایع ترین علل این بیماری ، دیابت قندی و فشار خون بالا می باشد به هر علتی که خون رسانی کافی به کلیه ها صورت نگیرد ، یا مسیرها ، دفع ادرار مسدود شوند ، نارسایی کلیه رخ می دهد .
شش علامت هشدار دهنده احتمال وقوع نارسایی کلیه
سوزش ادرار و یا اشکال در هنگام ادرار کردن
تکرار ادرار ، به ویژه در شب
ادرار خونی یا سیاه رنگ
تورم دور چشم ، دست ها ، پاها و گاهی تمام بدن
درد پهلو و یا کمر ، درست زیر لبه دنده ها
افزایش فشار خون
برخی مشکلات همراه با نارسایی کلیه :
1- کم خونی 2- استئودستیروفی کلیوی 3- اختلالات خواب 4 – خارش
5- آمیلوئیدوز
چهار توصیه مهم برای پیشگیری از نارسایی کلیه :
درمان گلو دردها ، چرکی را دقیق و صحیح انجام دهید .
در صورت مبتلا به دیابت قندی ، قند خون را به دقت کنترل کنید .
در صورت ابتلا به فشار خون بالا ، به توصیه ها ، پزشکان برای کنترل دقیق فشار خون توجه کنید .
در صورت ابتلا به سنگ ها ، ادراری ، روزانه حداقل 8 لیوان مایعات بنوشید .
درمان با همودیالیز :
همودیالیز ، شایع ترین روش درمانی برای بیماران دچار نارسایی دائمی کلیه ها می باشد .
هدف : همودیالیز خون شما را تمیز نموده و تصفیه می کند . همودیالیز معمولاٌ سه بار در هفته مورد نیاز است هر بار درمان 3 تا 5 ساعت یا بیشتر به طول می انجامد . در طول درمان ، شما می توانید مطالعه کنید ، چیزی بنویسید ، بخوابید ، صحبت کنید یا تلویزیون تماشا کنید .
مشکلات احتمالی :
مشکلات دسترسی عروقی ، عمومی ترین دلیل بستری شدن بیماران تحت درمان با همودیالیز در بیمارستان است . مشکلات عمومی عبارتند از عفونت ، مسدود شدن عروق یا ایجاد لخته و جریان خون ضعیف ، گرفتگی عضلات و کاهش فشار خون پائین یا افت ناگهانی فشار خون دو اثر جانبی رایج می باشند . فشار خون پائین می تواند در شما احساس ضعف ، گیجی یا احساس ناراحتی در معده ایجاد کند .
رژیم غذایی
1- دریافت مایعات خود را محدود کنید
برخی از این غذاها عبارتند از : سوپ ، ژله و بستنی ، بسیاری از میوه ها و سبزی ها ، حاوی مقادیر زیادی آب هستند مانند خربزه ، هندوانه ، انگور ، سیب ،پرتقال ، سیب زمینی ، کاهو و کرفس ، تمامی این غذاها دریافت مایعات را افزایش می دهند . مایعات ایجاد شده در فواصل دیالیز ، باعث ایجاد تورم و افزایش وزن می شوند . تجمع بیش از حد مایعات در بدن می تواند مشکلات جدی قلبی ایجاد نماید .
2- میزان دریافت پتاسیم را کنترل کنید
این غذاها عبارتند از : زردآلو ، آواکادو ، موز ، چغندر ، کلم بروکسل ، گرمک ، صدف خوراکی ، خرما ،انجیر ، میوه کیوی ، لوبیای لیما ، خربزه ، شیر ، نکتار میوه ها ، آب پرتقال ، پرتقال ، گلابی ( تازه ) بادام زمینی ، سیب زمینی ، آلوی خشک ، کشمش ، ماهی ساردین ، آب آلو ، اسفناج ، گوجه فرنگی ، کدو حلوائی و ماست .
3- مواد غذایی حاوی فسفر زیاد را محدود کنید
غذاهایی مانند شیر و پنیر ، لوبیا های خشک ، نخودها ، کولاها ، مغزها و کرمهای بادام زمینی حاوی مقادیر زیادی فسفر هستند . معمولاٌ به بیماران تحت درمان با دیالیز توصیه می شود که روزانه بیش از نصف لیوان شیر مصرف نکنید .
4- مقادیر متعادل پروتئین با کیفیت بالا را دریافت کنید
پروتئین هایی با کیفیت بالا از گوشت ، ماهی ، مرغ و تخم مرغ ( به ویژه سفیده تخم مرغ ) به دست می آیند اگر پروتئین مورد نیاز خود را از این منابع به دست آورید ، اوره موجود در خون شما کاهش خواهد یافت .
5- میزان دریافت سدیم را محدود کنید
سدیم ، در نمک و سایر غذاها وجود دارد . اکثر غذاهای کنسروی و دسته بندی شده در قوطی و غذاها ، منجمد ، حاوی مقادیر زیادی سدیم هستند مصرف زیاد سدیم شما را تشنه می کند سپس در صورتی که که مایعات بیشتر بنویسید ، قلب شما مجبور خواهد شد سخت تر کار کند تا بتواند مایعات را به کل بدن ، پمپ کند . با گذشت زمان این محل می تواند باعث فشار خون بالا و نارسایی اختناقی قلب گردد .
6- تغذیه مناسب را با ورزش همراه کنید .
پیاده روی ، قدم رو تبدیل به دو و درجا قدم زدن و استفاده از دوچرخه ثابت که 3 تا 5 جلسه در هفته تکرار می شود ، از ورزش ها ، مفید برای بیماران همودیالیزی می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
علایم و درمان
قسمت اعظم کودکان لکنتی درسالهای بین2 و 5سالگی یک نقص گفتاری از خود نشان می دهند.
تعداد زیادی از کودکان برنقایص که مخصوص دوران کودکی است غلبه می کنند. این کودکان معمولا نقص گفتاری خود رامنظماَ و بدون هیچ کوششی به کارمی برند،این طوربه نظرمی رسد
که گویی به مکث های خود توجهی ندارد، و دارای والدین ومعلمانی هستند، که در برابر الگوی
گفتاری آنها نگرانی از خود نشان نمی دهد ( شیمز ودیگران ، 1986).
پیشرفتهایی که در زمینه تشخیص افراد لکنتی خردسال صورت گرفته این را ممکن ساخته است تا بتوانیم بین کودکانی که بر نقص خود بدون استفاده ازبرنامه آموزشهای ویژه غلبه خواهند
کرد وآنان که نیاز به درمان خواهند داشت تمایزی قایل شویم ( آدامزودیگران 1977).از نظر کمی افراد لکنتی در تکلم دارای مکثهایی هستند که تعداد آن بیش از مقداری است که در کودکان نرمال مشاهده می شود.آدامز( 1982 ) وکالپ ( 1984 )و دیگران گزارش داده اند که بیش از 10درصد به مکالمات می پردازند ( مثل کا...کا...کاغذ )،کلمه ها را طولانی تلفظ می کنند (مثل سـ...سد )،کلمات را شکسته ادامه می نمایند (مثل،پیـشـ...ی)ویا مکثهای تنش زا دارند(مثلاحالت
ویژه ای به لبها می دهند سریع پلک می زنند و رفتارشان پرازتنش است).کودکان طبیعی ونرمال تمام کلمه وعبارت راتکرارمی کنند( مثل«من...من...من آب نبات می خواهم »)عبارات راناقص
ادا می نمایند (مثل «من بادکنک...مامان برام پسی می خری؟»).
اصوات را زیاد به کار می برند (مثل،اوه،آه...هوم ) و مکث هایشان طولانی است (مثل من بیسـ-
-کویت (مکث)می خوام»).
سه خصوصیت دیگر افراد لکنتی را از افراد غیر لکنتی متمایز می سازند.اول این که افراد لکنتی هنگام تکلم دچار زحمت وتنش های نمایان تری می شوند ( آدامز ودیگران 1980) د وم
این که افراد لکنتی هنگامی که می خواهندروان ورسا صحبت کنندازسرعت کمتری برخوردارند.
( کراس و دیگران 1979).وسوم آن که ظاهراَ چنین به نظر می رسد که در مورد لکنت زبان-
شان وراثت نقشی داشته باشد (بروتن 1984).
تحقیقات نشان داده اند که رفتار والدین افراد لکنتی با والدین افراد غیر لکنتی خیلی متفاوت است (می یرز1985).مثلاَََُ گروه اول عادت دارند خیلی سریع صحبت می کنند (می یرز1985)
،صحبتهای نارساس کودک را اغلب قطع می کنند،وهنگام مکالمه با فرزند لکنتی خودازاظهارات
منفی وسوالات پیچیده ای استفاده می کنند (مورد کای ،1979).تشخیص والدین کودکان لکنتی و
والدین غیر لکنتی در یک زمینه مهّم امکان پذیر است،وآن این است که والدین کودکان لکنتی درباره نقص تکلمی کودک بیش ازحّد از خود حساسیت نشان می دهند بعبارت دیگر از اظطرابی
که آنها دوباره نارسایی تکلم طفل از خود نشان می دهد بسیارزیاداست زیستن باکودکی که دوچار اختلالهای تکلمی است می توانید نومید کننده ویأس آورباشد دریکی ازبرنامه هایی که دردانشگاه
ویرجینیا اجرا می شود به والدین آموزش می دهند تا سخن کودک راکمت قطع کنند، فکر خود را
8
بر رسایی گفتار کودک متمرکز کنند،ودرباره گفتاررسای طفلشان نظرات مثبت تری ابراز نمایند کار کردن با والدین ممکن است به همان اهمیت نقشی باشدکه دربرنامه های آموزشی برای بهبود وضع تکلم کودک مورد توجه است کودکی که لکنتی تلقی می شود باید توسط یک آسیب شناس گفتاری وزبانی موردمعاینه قرارگیرد.برای این که لکنت زبان به صورتی مزمن در نیاید
،تشخیص هر چه زودتر صورت گیرد از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.متاسفانه ، تعداد
زیادی ازمعلمان و پزشکان به تصوراین که نارسایی های تکلمی درجریان رشد کودک امری طبیعی و نرمال است از ارجاع او برای معاینات دقیق تر خوداری می کنند باید دانست که عدم ارجاع به موقع کودکانی که در خطر ابتلای لکنت زبان هستند می تواند بسیار زیان آور باشد اگر لکنت زبان به سرعت معالجه نشود احتمال اینکه در تمام عمر
تعداد صفحات:12 صفحه
فرمت:Word
فهرست
مقدمه
سوابق تحقیق
متن اصلی
نتیجه گیری
منابع
سفارش تحقیق های ساتب با کمترین هزینه فقط با یک پیامک 09354400573
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
فرار از مدرسه و راه درمان آن
فرار از مدرسه بیشتر در نوجوانان مبتلا به اختلالات روانی، سایکوپات ها، حالات اضطراب و نظایر آن دیده می شود. در این حالت نوجوان ازمدرسه فرار می کند و به منزل نمی رود. پدر و مادر از غیبت فرزند از مدرسه اطلاعی ندارند، یعنی در حقیقت نوجوان از مدرسه و منزل هر دو فرار می کند.
ترس از مدرسه را باید با فرار از مدرسه فرق گذاشت. فرار از مدرسه بیشتر در نوجوانان مبتلا به اختلالات روانی، سایکوپات ها، حالات اضطراب و نظایر آن دیده می شود. در این حالت نوجوان ازمدرسه فرار می کند و به منزل نمی رود. پدر و مادر از غیبت فرزند از مدرسه اطلاعی ندارند، یعنی در حقیقت نوجوان از مدرسه و منزل هر دو فرار می کند.
این کودکان با این عمل مقررات مدرسه را زیرپا می گذارند و از قوانین متداول اجتماعی تحصیلی و خانوادگی پیروی نمی کنند. اکثر این کودکان پس از فرار از مدرسه با افرادی نظیر خودشان به عیاشی، دزدی و رفتارهای سایکوپاتیک می پردازند و یا این که بدون هدف معین در خیابان ها پرسه می زنند. این نوجوانان اغلب کم استعداد و اکثراً در تطابق و سازش خود با محیط های تحصیلی و خانوادگی اشکال دارند.
معمولاً شرایط منزل نیز ناگوار است و در واقع نوجوان نه دل خوش ازخانه دارد ونه علاقه ای به مدرسه، و به راحتی هر دو را ترک و کوچه را انتخاب می کند. نوجوانان گریزان از مدرسه اگر هم استعداد خوبی داشته باشند، از نظر عاطفی سالم نیستند و رفتارشان در منزل و مدرسه طبیعی نیست، اما نوجوانانی که از رفتن به مدرسه امتناع می کنند، اکثراً از خانواده های طبقات بالای اجتماعی هستند و رفتارشان در مدرسه بهتر و آرامتر از سایر شاگردان است.
به نظر تایمرمن (۱۹۶۶) نوجوانی که ترس از مدرسه دارد نزد مادرش می ماند، ولی نوجوان فراری از مدرسه در خیابان های شهر گردش می کند. نیمی از این نوجوانان فراری از مدرسه میان همسالان خویش محبوبیتی ندارند و نیم دیگر آنها مرتکب خلاف و لغزش می شوند.
به نظر تایمرمن عوامل موثر در خانه عبارتند از: طرد شدگی، سخت گیری های افراطی، انضباط متناقض و بی ثبات، کتک زدن، بی نظمی والدین بی علاقه، محیط زیست و همسایگی بد، ناشادی در خانه یا مدرسه، پرجمعیت بودن خانواده، جدایی کودک از مادر در اوایل کودکی یا جدایی از پدر پس از سن ۵ سالگی.
در این موارد معمولاً نوجوان در انجام تکالیف و کار مدرسه ای ضعیف است، لیکن مشکل در بی علاقگی به مدرسه یا معلم نیست. تنبیه صرفاً این گریز را تشدید کرده و به صورت پیچیده تری درمی آورد. در بیشتر اوقات فرار از مدرسه با دروغگویی همراه خواهد بود. این افراد با مهارت به دروغ گفتن می پردازند و طوری وانمود می کنند که از مدرسه غیبت نداشته اند.
به طور خلاصه باید گفت که فرار از مدرسه حالتی است که نوجوان سالم بدون عذر موجه از حضور در مدرسه خودداری کند و غیبت او غیرقانونی یا غیر موجه شناخته شود. در بعضی کشورها که بین سنین ۶ تا ۱۴ سالگی تعلیمات اجباری است، حتی اگر والدین باعث این عمل شده باشند به دادگاه احضار می شوند و مجازات های خاصی درباره آنها به مورد اجرا گذاشته می شود.
لازم به ذکر است که در مورد ترس از مدرسه و فرار از مدرسه تفاوت هایی وجود دارد. نوجوان مبتلا به ترس از مدرسه با مراقبت شدید مادرانه، اختلال در غذا خوردن، دردهای شکمی، حالت تهوع و مشکلات خواب و علایم بالینی (اضطراب) مشخص می گردد، در حالی که نوجوان گریزان ازمدرسه با بی ثباتی در تعلیم خانواده، دروغگویی دائمی، فرار از خانه و دزدی ازخانه معرفی می گردد.
متخصصان و روانکاوان تعلیم و تربیت معتقدند که نوجوانان مبتلا به ترس از مدرسه با ترس های بیمارگونه در ارتباط با حضور در مدرسه، شکایت مداوم جسمانی، ارتباط و همزیستی بیش از حد با مادر و تعارض بین پدرها و مادرها و مدیریت مدرسه توصیف می شوند.
به طور خلاصه نوجوانی که ترس یا هراس از مدرسه دارد ظاهراً با عوامل مربوط به ترس و اضطراب به بهترین وجهی مشخص می شود، در حالی که نوجوان گریزان از مدرسه با رفتار بزهکارانه تعریف می گردد. نکته آخر این که نوجوانان مبتلا به ترس از مدرسه ممکن است از نظر پیشرفت تحصیلی ضعیف نباشد و حال آن که نوجوانان گریزان ازمدرسه معمولاً شاگردانی ضعیف هستند.
● علل فرار ازمدرسه
ترس و دلهره از عدم توانایی انجام تکالیف، مواجه شدن با چهره آموزگار جدید، آشنا شدن با دوستان و همکلاسی های جدید و ... مواردی هستند که همواره ذهن بعضی از نوجوانان را به خود مشغول می کند.
این گونه معضل به مرور زمان و پس از سپری شدن هفته های اول سال تحصیلی، برطرف می شوند و به این ترتیب جای نگرانی از این بابت وجود نخواهد داشت، اما عده ای دیگر از نوجوانان آن قدر از درس و مدرسه متنفر و بیزارند که این گونه نوجوانان هم برای خود و هم برای والدین و مربیانشان مشکل آفرین بوده و شناخت علل و انگیزه های این رفتار بسیار لازم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع :فعالیتهای قرانی
مورخ:09/09/1388
پاییز 88
مقدمه
قرآن کریم، کلام اعجاز آمیز خداوند بزرگ است که برای هدایت بشر به رسول گرامی اسلام وحی شد. همزمان با نزول این وحی الهی بر رسول گرامی اسلام، به وسیله یاران آن وجود مقدس، نوشته می شد و در مصحف ها نگهداری می گردید. این گونه نیست که فقط رسول گرامی اسلام آن را برای نسلهای بعدی نقل کرده باشد. بلکه بسیاری از یاران بزرگوار آن وجود مقدس، برای نسل های بعد نقل کردند که این کتاب از ناحیه خدا بر رسولش نازل گردید.
همان گونه که خود وحی منزل و کلام منیر برای عرب آن روزگار تازگی داشت، نامگذاری آن نیز مقرون به تازگی بود. دلیل این امر روشن بود؛ زیرا رسول گرامی اسلام از همان آغاز تولد تا بعثت و بعد از آن هجرت، دارای سلوک و مشیی متفاوت با اعراب آن روزگار بود.
بنابراین اگر حتی نامگذاری این مصحف شریف نیز یک نامگذاری منحصر به فرد و جدید باشد جای تعجّب نیست. زیرا بنای رسول گرامی اسلام بر این بود که « طریقه ای جدید » در آن برهوت فرهنگی ایجاد نماید.
این گونه است که خدای بزرگ به وسیله « معجزه ختمیه » اصطلاحاتی خلق می کند که برای اعراب جاهلی تازگی داشت. دلیل این کار نیز روشن بود.
چرا که کلمات شایع و مورد استفاده اعراب جاهلی توانایی حمل معانی اسلامی که به وسیله این الفاظ برای بشر نازل می گردید، نداشت. زیرا آن کلمات شایع و متعارف، محصول فکر و اندیشه، فرهنگ جاهلی بود و اسلام، مخالف فرهنگ جاهلی بود.
از طرفی، ایجاد اصطلاحات خاص اسلامی از دیده ای دیگر نیز حکایت داشت و آن دیده، دین بود که خدای بزرگ بدین وسیله می خواست، طبع اعراب را دچار تغییر و تحول نماید. نیز این کار باعث فرق گذاری بین فرهنگ اسلام و دیگر فرهنگ ها می گردید.
لذاست که خداوند چه برای مجموعه وحی خود و چه برای بخش های مختلف آن مانند « سوره و آیه » نامهای جدیدی برمی گزیند که با نامهایی که اعراب برای کلام خود به کار می برند، فرق دارد. انتخاب به این نامها بی ضابطه نبوده و میان این نامها و ریشه هایی که این نامها به آن برمی گردد، رموز و قواعد خاصی مراعات گردیده است.
برای این « مصحف شریف » نامهای زیادی ذکر شده است. همه این نامها نیز از سوی خداوند بزرگ به رسولش وحی شده است. اما از مجموع این نامها دو نام شهرت یافته است: یکی « قرآن » و دیگری « کتاب ».
هر دو نام قرآن و کتاب ریشه در زبان آرامی دارد.
در زبان « آرامی » کتابن به معنای نگاشتن حروف و قرائت به معنای خواندن است.
کلمه « القرآن » پنجاه بار به کار رفته که در همه موارد منظور همین کتاب شریف است.
کلمه « الکتاب » نیز در چهل و هفت مورد در قرآن اطلاق شده است. مع ذلک نامیدن این مجموعه وحی، به این دو نام متفاوت، کاملاً طبیعی است. زیرا وحی محمدی در همه مراحل تاریخش، مفاد این دو تعبیر را در بر داشته و نصوص و تعالیم آن هم در خط و سطور نقش بسته و هم با خواندن و حفظ کردن در سینه ها ضبط گردیده است.
برای نامگذاری این مصحف شریف به « کتاب و قرآن » وجوهی توسط دانشمندان اسلامی ذکر شده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1. انتخاب این نام (قرآن) برای این کتاب بدین لحاظ است که مردم پیوسته متوجه خواندن آن باشند و نباید آن را متروک بگذارند.
2. این کتاب، مرتبه ای از کلام، بلکه علم الهی است و مقام حقیقی آن بسی بالاتر از آن است که به صورت الفاظ درآید. ولی خداوند متعال بر مردم منّت نهاد و آن را چندان تنزل داد تا به صورت الفاظ خواندنی درآمد و این نام برای آگاهی دادن به این مطلب است.
3. این وصف _ قرآن _ بدان جهت است که این کتاب را خدای متعال برای پیغمبر خوانده است. چنان که در سوره قیامت آیه 18، می فرماید:
« فاذا قرأناه فاتّبع قرآنه »
« پس آن گاه که آن را خواندیم ، خواندنش را پی گیر.»