لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
سابقه تاریخی کاروانسراها
از جمله یادگارهای پر ارزش معماری ایران کاروانسراهاست که از روزگار کهن به دلایل گوناگون و ارتباطی چون جریان اقتصادی ، نظامی جغرافیایی و مذهبی بنیاد گردیده و در ادوار مختلف بتدریج توسعه و گسترش یافته است
عملکرد های گوناگون که کاروانسراها در گذشته بعمده داشته اند باعث شده است نامهائی ما نند کاربات – رباط – ساباط – خان –در فرهنگ لغات داده شود که در اصل دارای وظایف مشابهی مانند کاروانسرا ها بوده ولی از نظر خصوصیات و معماری هر یک دارای ویژگی های متفاوت بوده اند . با توجه به کار برد – توسعه گسترش کاروانسراها در ایران میتوان علل پیرایش کاروانسرا ها را نیاز اساسی و حمایت کاروانیان دانست بنابراین بناهای مشابهی که با نامهای مختلف احداث گردیده به احتمال زیاد بهمین منظور و هدف بوده است . کلمه کاروانسرا مشتق از کاروان – کاربان بعضی گروه مسافران (قافله ) که دسته جمعی مسافرت می کنند و سرای به معنی خانه و مکان است.
. چنانه در فرهنگ لغات و سایر منابع ادبی نامهای کاروان خانه – کاروان گاه کاروان گه بعضی کاروانسرا مورد استفاده قرار گرفته است . (3)
بنابراین میتوان احداث کاروانسراها بناهای مشابه را به هر دلیلی که در مسیر جادها ساخته شده اند محلی برای استراحت و حمایت کاروانیان دانست برطبق تاریخی بنیاد کاروانسراها در ایران از زمان هخامنشی آغاز می شود : هر دوت مورخ یونانی در کتاب پنجم خود از ساختمانهایی گفتگو می کند که توسط هخامنشیان بین شوش و سارد ساخته شده بود ، هر دوت از یکصد و یازده بنای شبیه کاروانسرا (چاپارخانه) نام می برد که در فاصله حدود 2500 کبلومتر بین پایتخت هخامنشی و سارد بنا گردیده بود و کاروانیان این فاصله را در طی سه ماه طی می کردند .ازدیاد توقفگاه ها یا کاروانسراها در گذشته برای راههای ارتباطی ، جریان اقتصادی کشور که مورد توجه و علاقه حکومت بوده می باشد . مطالعه راههای ارتباطی و جاده های بازرگانی و نظامی و نتایج تحقیقات و کاوشهای باستان شناسی معلوم می دارد که از گذشته دور نیاز وافری به ایستگاه های بین راه و امنیت و رفاه کاروانیان احساس می شده است.
گرچه ساختمان یا بنای ساخته شده ای از این گونه کاروانیان از عهد هخامنشی بجای نمانده، ولی کاوشهای علمی در آینده اینگونه مراکز و ایستگاه های ارتباطی شناخته و نحوه معماری آن را روشن خواهد ساخت .
در دوره طولانی سلسله اشکانیان در ایران و حوزه نفوذ و اقتدارشان یعنی از دادگاه آنان در شرق تا منطقه تحت نفوذ آنان در غرب یعنی بین النهرین ایستگاه های ارتباطی و کاروانسرا هائی وجود داشته است . همانطور یکه میدانیم هنر و معماری عهد اشکانیان کاملا شناسائی و تحقیق نگردیده و بخصوص ویژگی های معماری و تزئینات معماری آن ناشناخته مانده و بنابراین نمی توان در حال حاضر از نحوه معماری یا توسعه کاروانسرای عهد پارتی نظریه ای را ارئه داد . ولی با مقایسه قلاع و شهرهای اشکانی که اخیرا در دشت گرگان شناخته شده میتوان گفت احتمالا کاروانسراهای آن زمان از خشت و آجر بوده و بصورت مربع و مستطیل بنا گردیده و بر طبق شیوه معماری آن زمان دارای ایوانی بوده که محور اصلی بنا است و از پشت ایوان قضای باز حیاطی شکل وجود داشته و اطاقها واطراق گاه در اطراف حیاط ساخته می شده است .
در دوره ساسانی اهمیت زیادی به ایجاد راهها و همچنین امنیت جاده ها داده شده ، از جمله این کاروانسراها می توان کاروانسرای دروازه گچ ، کنار سیاه در استان فارس ، دیر گچین و رباط انوشیروانی را در امتداد جاده ابریشم نام برد.
در دوره اسلامی تحولات چشمگیری در احداث کاروانسراها بوجود آمد و همانطور یکه قبلا گفته شد در ارتباط با مسائل اقتصادی . مذهبی و نظامی احداث اینگونه بناها وارد مرحله جدیدی شد و شکل تازه ای بخود گرفت
متاسفانه اطلاعات ما درباره کاروانسرا های اوایل اسلام چندان زیاد نیست چون کاروانسرا هائی از این زمان بجای نمانده تا بتوان خصوصیات معماری آن را توصیف کرد .
منابع تاریخ و سفر نامه ها آگاهی مختصری در مورد کاروانسراهای اویل اسلام بدست می دهد . از جمله در سفر نامه ناصر خسرومی خوانیم : به هنگام اقامت او در اصفهان در یک کوی شهر 200 صرافی و 50 کاروانسرا بوده است ابن حوقل درباره نیشابور می نویسد : در این شهر کاروانسرا های زیادی وجود دارد که در آن همه گونه مال التجاره یاقت می شود. اهمیت کاروانسرا ها در آن زمان بسیار زیاد بوده تا جائیکه ناصر خسرو بهنگام مسافرت از نائین به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
رهیافتهای تاریخی در اندیشه امام خمینی (ره)
فهرست
مقدمه 2
تاریخ و اندیشمندان 3
امام خمینی و رویکرد تاریخی 4
فایده و عبرت آموزی تاریخ 4
امام و تاریخ اسلام 4
امام و تاریخ ایران 6
امام و تاریخ معاصر 6
نتیجه گیری 10
فهرست منابع 11
مقدمه
علم تاریخ
میتوان گفت که علم تاریخ را تاریخی طولانی است. زیرا این پرسش که "گذشته و بخصوص گذشته بشری چگونه بوده است؟" همواره بعنوان یک سؤال بزرگ فراروی انسان هر عصری قرار داشته است.
حاکمی که میکوشید با پدید آوردن یک سنگ نوشته بر دامنه کوهی یا تهیه لوحی زرین و یا نگارش ختم نامهای، خاطره خویش را جاودانه سازد، شبیه آنچه کسانی چون آرشام یا داریوش و اردشیر و شاهپور در تاریخ ایران باستان کردهاند. همچنین مورخ و نویسندهای که هر چند خود در پیدایش حوادث عصرش نقش چندانی نداشت، اما با ثبت اخبار آن حوادث، در جهت جاودانگی آن میکوشید.
1- یروفهیف ظهور علم تاریخ را در حدود سدههای هفتم و هشتم پیش از میلاد در یونان میداند
2- هرودوت که بعنوان پدر علم تاریخ شناخته شده است به همان عصر طلایی یونان باستان تعلق دارد، که کتاب او نیز خوشبختانه باقی است
3- گزنفون مورخ برجسته یونان باستان و صاحب آثاری چون "آناباسیس" و "کوروپدی" از شاگردان سقراط بود و در کنار کسانی چون افلاطون در محضر آن استاد بزرگ فلسفه یونان تلمذ میکرد و به همین جهت در کنار آثار فلسفی و تاریخی خویش کتاب "خاطرات سقراطی" را نیز به پاس حرمت استاد خویش نگاشت
4- علاوه بر تمدن یونان، در تمدنهای روم ایران باستان، مصر، چین، هند و غیره نیز علم تاریخ همواره شکوفا بوده و بزرگانی را بر سر سفره خود داشته است
تاریخ و اندیشمندان
دو تن از اندیشمندان تاریخ
1- آیت ا... مدرس:
در ابتدا به سخنان آیت ا... مدرس در مورد تاریخ نگاهی می اندازیم.
"تاریخنویسان ما باید همه امکانات را داشته باشند که کولهپشتی خود را بردارند و در تمام دنیا بگردند و ملل موفق و ناموفق را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهند. نقاط قوت و ضعف آنان را دریابند و بیاورند و با وضعیت ملت و مملکت خودشان مقایسه کنند و بگویند و بنویسند"
"تاریخ اسلام مخصوصاً تاریخ اسلام در ایران باید با همت علمای مملکت ما بازنویسی شود. هزینه یک کرور یا صد کرور هم مصرف گردد مفید فایده و مؤثر است"
آیتا... مدرس حاضر شد روزانه هشت ساعت برای بازرگانی در نجف کار کند تا او در ازای آن، در ساعت کتاب "سفرنامه شاردن" را که هنوز به فارسی و عربی ترجمه نشده بود برایش بخواند.
آن مجاهد خستگیناپذیر که به اهمیت دانش تاریخ در بالا بردن سطح آگاهی متفکران و عالمان پی برده بود، میکوشید تا درس تاریخ را در ردیف دروس اصلی حوزههای علمیه بگنجاند هر چند موفق نگردید.
2- دکتر شریعتی:
مرحوم دکتر شریعتی نیز که بخش بزرگ و اساسی اندیشه خود را مدیون دانش تاریخ بود و در تمامی آثار و نوشتهها از این سرچشمه غنی سیراب میگشت. با توجه به شناخت تاریخی گستردهای که نسبت به تاریخ تمدن غرب داشت و از طرفی نیز آشنای با تمدن اسلامی بود، در مقام مقایسه آن دو و بخصوص علل انحطاط مسلمین و بر آمدن غرب، نوشتههای سودمندی دارد.
امام خمینی(ره) و رویکرد تاریخی
تاریخ در اندیشه والای امام خمینی بعنوان یک مجتهد علوم دینی و فیلسوف و عارف و از طرفی شخصیتی برجسته و انقلابی و مصلح چه جایگاهی را دارا بوده است؟ آیا امام رویکردی به تاریخ داشتهاند؟! در چه سطح و به کدامین عصر و دوره تاریخی؟ آیا تنها به تاریخ اسلام نظر داشته است یا تاریخ ایران، جهان و کشورهای اسلامی هم مورد توجه او قرار میگرفته است؟
علم تاریخ در اندیشه امام خمینی از جایگاه بلند مرتبهای برخوردار بود و ایشان علیرغم اشتغالات به فقه، اصول، فلسفه، عرفان و غیره به دانش تاریخ نیز توجه فراوانی داشتهاند. درست همانگونه که چهره ادبی امام بر عموم مردم تا رحلت ایشان پنهان بود و کسان محدودی از اشعار گرانبهای ایشان با خبر بودند، میتوان گفت که تاریخ اندیشی امام نیز تا حدود بسیاری بر همگان پوشیده مانده است.
قبلاً بایستی به این سؤال پرداخت که امام خمینی(ره) چگونه با تاریخ پیوند خورده است؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
باغهای تاریخی اصفهان
با توجه به موقعیت جغرافیایی اصفهان در مرکز فلات ایران و داشتن رودخانهای مانند زاینده رود ومادیهای منشعب از آن که سراسر خاک حاصلخیز این شهر را مشروب میکند بیجهت نبوده است که اصفهان در فلات خشک و کم آب ایران از دورترین ازمنه تاریخی تا این زمان به طراوت و سرسبزی و داشتن باغهای گسترده مشهور بوده است. ایجاد این باغها مخصوصاً در دورههایی که اصفهان پایتخت بوده است بیشتر مورد توجه قرار گرفته و نویسندگان تاریخ اصفهان از قرن سوم هجری به بعد همواره به این باغها اشاراتی داشتهاند و از آن جمله است : باغ عیسی بن ایوب بین محله خُشینان (حوالی امامزاده اسماعیل امروز) و یهودیه (جوباره امروز) از قرن چهارم هجری و باغ عبدالعزیز از دوره فرمانروایی علاءالدوله دیلمی کاکویه که در داخل حصار اصفهان قرار داشته است.
در دوره سلاجقه که اصفهان به پایتختی ملکشاه سلجوقی انتخاب شده است احداث چند باغ وسیع، اصفهان را به صورت باغی بزرگ و پهناور جلوه میداده است. نام این باغها عبارت بوده است از : باغ بکر، باغ فلاسان، باغ احمدسیاه، باغ کاران، باغ دشت گور و بیتالماء اما مهمترین این باغها، باغ کاران بوده که منطقه وسیعی را در شمال بستر زایندهرود در بر میگرفته و خیابان کمال اسماعیل وفردوسی و منوچهری و مجمر و چهارباغ صدر و مشتاق و محله بزرگ خواجو (طرازآباد دوره دیالمه و سلاجقه) در محوطه این باغ قرار داشته است و هم اکنون یکی از محلات خواجو « باغ کاران» نام دارد. این باغ تا قرن هشتم هجری نیز برقرار بوده و حافظ شاعر مشهور ایران در یکی از غزلهای خود به این باغ اشارتی دارد که میگوید:
گرچه صد رود است در چشمم مدام زنده رود و باغ کاران یاد باد
از قرن هشتم تا آغاز عصر صفویه عد م مراقبت و ویرانی در این باغها راه می یابد تا آنجا که جز نام آنها چیزی باقی نمی ماند. شاه اسماعیل اول صفوی در محل فعلی میدان بزرگ اصفهان باغ وسیعی به نام « نقش جهان» احداث میکند و برای سکونت خود که معمولاً برای شکار به اطراف این شهر می آمده است د ستور بنای ساختمانی را به نام « عمارت مهدی» میدهد. در زمان شاه عباس اول که پایتخت ایران از قزوین به اصفهان انتقال می یابد قسمتهایی از آن باغ به میدان تبد یل میشود و همراه با توسعه شهر و کاخها و پلها و مساجد و میاد ین و خیابانها، احداث باغهای بزرگ هم، شهر اصفهان را به صورت یک باغ سراسری در میآورد. فهرست این باغها که از آغاز انتخاب اصفهان به پایتختی صفویه در سال 1000 هجری تا افول ستاره اقبال این سلسله در سال 1135 هجری به وجود آمده و هر یک از آنها دهها جریب وسعت داشته به شرح زیر است : باغ بادامستان، باغ جزایرخانه، باغ فراشخانه ، باغ خرگاه یا خیمه گاه، باغ نارنجستان و عمارتی که داشته است، باغ خیاط خانه، باغ خلیل خانه و توحید خانه، باغ کجاوه خانه جنب بازار رنگرزان، باغ تخت در ضلع غربی چهارباغ، باغ ماما سلطان، باغ کاج، باغ باباامیر، باغ مستمند، باغ توپخانه و باغ عسکر، باغ نسترن در ساحل رودخانه، باغ طاووس خانه، باغ پهلوان حسین که مادی نیاصرم از وسط آن می گذشته است، باغ سیفالدوله مشهور به باغ آلبالو، باغ عموطاهر، باغ زین خانه و فتحآباد، باغ گلدسته، باغ شیرخانه در ضلع شرقی چهارباغ، باغ صالح آباد و باغ نظر وباغ قراخان در ساحل شمالی زاینده رود، باغ بزرگ عباس آباد در ضلع غربی چهارباغ، باغ سلطانعلــی خان ، باغ فیل خانه ، باغ چیـنی خانه در حوالی چهارباغ، باغ زرشک، باغ قورچی باشی علیا و سفلی، باغ ایشیک آقاسی باشی، باغ قرچقای خان، باغ توشمال باشی، باغ داروغه، باغ رضاقلی خان ، باغ تفنگچی آقاسی، باغ چرخاب، باغ داروغه دفتر، باغ وقایع نویس، باغ دیوان بیگی، باغ قوشچیان وغلامان مطبخ، باغ اعتمادالدوله، باغ میرآخور، باغ مهردار، باغ جلودار، باغ هزارجریب که از همه باغهای دیگر وسیع تر و زیباتر بوه و در دامنه شمالی کوه صفه و در محل فعلی دانشگاه اصفهان و شرق و شمال آن گسترده بوده است و سیاحان خارجی عصر صفویه و از آن جمله توماس هربرت و ژان شاردن به تفصیل از آن سخن گفتهاند و توماس هربرت این باغ را در سفرنامه خود « بهشت شاهعباس» و نیز باغ عباسآباد که به شخص شاه عباس اول انتساب دارد نام داده است. باغ کلاه شاه، باغ جون کمر، باغ سپهسالار، باغ محمود، باغ برج و باغ حاج صالح درضلع شرقی چهارباغ نو ( مقصود چهارباغ خواجو است)، باغ جنت در شمال بستر زاینده رود، باغ نگارستان در حوالی چهارباغ، باغ چهلستون، باغ هشت بهشت یا باغ بلبل که کاخ سکونت شاه سلیمان صفوی در این باغ قرار داشته است، باغ قوشخانه در محله قد یمی طوقچی که مرکز تربیت قوشهای شکاری و محل استقبال شاهان صفوی از مهمانهای خود بوده است، باغ کومه و باغ وحش در لنجان اصفهان که شکارگاه و محل نگهداری حیوانات وحشی بوده است و بالاخره باغ جشاران یا جوشاران ( گشاران)، باغ فرنگ، باغ ارم، باغ صفیآباد، باغ قورچی ها و باغ انارستان و سقاخانه که در حال حاضر به استثنای باغ چهلستون و باغ هشت بهشت و چهار باغ اثر دیگری از باغهای مشهور آن زمان باقی نمانده است.
اصفهان در سال 1006 هجرى رسماً به پایختى شاه عباس اول انتخاب شده است و از این سال به بعد فعالیت قابل ملاحظهاى براى ساختن قصرها و پلها و مساجد تاریخى به منظور تزیین پایتخت به عمل آمده است. فکر ایجاد گردشگاهى مانند چهارباغ هم در همین سال براى پادشاه صفوى پیدا شده و دستور داده شده از محل دروازه دولت (مقابل کاخ فعلى شهردارى) تا دامنه کوه صفه (دروازه شیراز) خیابان طویل و عریضى مشجر احداث شود. در حقیقت چهارباغ بیشتر براى این که باغ باشد ساخته شده نه خیابان خاصه که این اسلوب خیابانسازى براى عبور و مرور آن زمان مورد احتیاج نبوده است و از حیث هئیت و ترکیب طورى است که بیشتر براى محل گردش و تفرج بوده تا براى رفت و آمد شهر به علاوه این خیابان در حاشیه شهر طرحریزى شده و بیشتر مخصوص گردش خانواده سلطنتى و درباریان بوده است. از جمله تفریحات زنان حرمخانه شاهى و دیگر زنان شهر یکى این بود که روزهاى چهارشنبه در چهار باغ اصفهان و پل سى و سه چشمه با روى گشاده و بى نقاب مىگشتند و تا مدتى از شب درپرتو مشعلها و شمعها در آنجا به سر مىبردند و به شادى و خنده و خوردن و نوشیدن مىگذراندند. در این روز تمام چهارباغ (قرق) مىشد در اطراف آن خواجه سرایان و ماموران خاصى از عبور مردان شهر به سختى جلوگیرى مى کردند و در این روز فروشندگان چهارباغ همه زن بودند گردش اختصاصى زنان اصفهان در چهارباغ از روز چهارشنبه بیست و سوم ماه صفر سال 1018 هجرى آغاز شده است.
پى یترودولاوالهسیاح معروف ایتالیایى که هر وقت صحبت از اصفهان زمان شاه عباس مى شود نام او هم به میان مى آید مى نویسد: چهارباغ بعضى روزها مخصوص گردش بانوان بوده و مسلماً براى یک جاده و معبر عمومى نمىتوان چنین اختصاصى را قابل شد. طول این خیابان سه میل و پهناى آن دو برابر خیابان رم است ابتداى این خیابان در جانب شهر اصفهان عمارت کوچکى است که به شکل کلاه فرنگى ساختهاند و اطرافش تمام ایوان و پنجره است. این عمارت با نقاشى و تزیینات بسیار دیگرى آراسته شده و براى آن بنا شده است که بتوان خیابان را از آن مکان بلند تماشا نمود و طول آنرا تشخیص داد. دو دیوار به ارتفاع مساوى در دو سمت خیابان است و پشت این دیوارها تا حدود نصف خیابان باغهایى است که به شاه تعلق دارد. مردم اجازه دادند داخل این باغها شده گردش کنند و حتى از میوههاى بیشمار آنجا در مقابل اندک انسانیت و تعارفى نسبت به باغبان استفاده نمایند. در طرفین خیابان در فاصلههاى مساوى درهاى این باغها دیده مىشود که رو به روى یکدیگر قرار گرفته و هر کدام آنها عمارت کوچک زیبایى است که فقط براى تفریح کسانى ساخته شده است که بخواهند در آنجا غذایى بخورند و یا ساعتى را تفریح نمایند. شماره این عمارتها بى اندازه و زیاد و نماى آنها خیلى آراسته و دلربا است و طورى با هم قرینه و جور و متناسب است که نمىتوان تصور کرد چیزى دلپذیرتر از آن وجود داشته باشد. درختهاى فراوان در هر سو چه در خیابان و چه داخل باغ در دو سمت دیوارها دیده مىشود که ردیف هم بیک اندازه در فواصل مساوى کاشته شده و چنان سبز و خرم است که هر اندازه تصور کنید این نقطه با طراوات و دلگشا است. علاوه بر اینها گوشه به گوشه در فاصله هاى معین مقابل بناهاى بسیار زیبا در وسط خیابان حوضهاى بزرگ آب با تناسب صحیح و اشکال مختلف بدون لبه دیده مىشود. آب در کف سنگفرش خیابان موج مىزند و راه نسبتاً عریضى در دو طرف براى عبور پیاده و سواره ساختهاند. نهر آب بزرگى که در وسط خیابان جاریست در جویبارى که از سنگ ساخته شده جریان دارد و به آبنماها مىریزد در چندین حوض فوارههاى بسیار زیبایى دیه مىشود و در بعضى از آنها نیز به وسیله احداث پارهاى سراشیبها آبشارهایى که در دنیا نظیر آن به این دلپسندى وجود ندارد درست کردهاند. قسمت وسط خیابان و پاى دیوارها با سنگهاى کوچکى فرس شد که براى مردم و اسبها راحت نیست لکن این طرف و آن طرف خیابان دو نقطهاى که خاک خوبى دارد جا گذاشته و گلهاى رنگارنگى نشاندهاند. یقیناً این گلها در موسم خود از عطر و منظره زیباى خویش دل و مشام جان را محظوظ و سرشار مى نمایند. در سال 1025 هجرى گردشگاه چهارباغ به طوریکه شاه عباس کبیر انتظار داشته آراسته شده بوده است. اسکندر بیک ترکمان مولف تاریخ عالم آراى عباسى در این باره چنین نوشته است:
القصه هر کسى از امرا و اعیان و سرکاران عمارات و به وقوف معماران و مهندسان شروع در کار کرده و در انجام ان ساعى گشتند و از ان تاریخ تا حال که سنه هجرى به خمس و عشرین و الف (1025 هجرى) رسیده و این شگرفنامه تحریر مىیابد عمارات باصفا و باغات دلگشا به نوعى که طرج کارخانه ابداع در عرصه ضمیرمبارک اشرف طرح افکنده بود به حیز ظهور امده در کمال لطافت و نهایت خوبى اتمام یافت. درختان سر به فلک افراشته و اشجار میوه دارش گویى به طوبى جنان پیوند دارد. الحاصل هر باغى از آن رشگ جنان و عمارات رفیعش که به نقوش بدیع مذهب و مزین و به صور مصوران نادره کار آراستگى دارد گویى سدیر و خور نق از آن نشانى است بلکه در عرصه گیتنى نظیر وى و عدیل آن محض خیال و گمانى.
عرصه گیتى نظیر وى وعدیل آن محض خیال و گمانى عجب چارباغى است بهجت فزا
گرش تاریخ آن دل طلب کرد گفتم نهالش به کام دل شه برآید
شادرن سیاح فرانسوى که در دوره پادشاهى شاه عباس دوم و شاه سلیمان مدتى در اصفهان به سر برده است راجع به خیابان چهارباغ در سفرنامه خود نوشته است: »این خیابان زیباترین معبرى است که تاکون دیده و یا شنیدهام، ولى امروز منظره خیابان چهارباغ به کلى تغییر یافته است. نهر سنگى وسط پیاده رو را پر کرده و خیابان را تسطیح نمودهاند. باغچههاى گلگارى طرفین پیاده رو براى سواره رو اختصاص داده شده. مغازههاى درجه اول شهر در طرفین پیاده روهاى دو جانب خیابان متمرکز شدهاند. سینماها و تئاترها و پاساژها و مهمانخانههاى جدید جاى سردر باغات سابق را گرفته و از آنهمه گلهاى فراوان که در وصف آنها گفته شده:
دست نگارین چو به گل مى رسید حرف نچین تا سر پل مى رسید
و از چنارهاى تنومند و شاداب آن دیگرى اثر نیست
در زمان صفویه شهر اصفهان گشترس پیدا کرد و محله هایى تازه بنا نهاده شد. در این محلههاى جدید بسیارى از هنرمندان و بازرگانان که اغلب از جلفا و تبریز واقع در آذربایجان کوچ داده شده بودند، ساکن شدند. در همین زمان در اطراف میدان نقش جهان که تنها عمارت آن بنایى باقى مانده از زمان امیر تیمور بود و در محل کنونى عمارت عالى قاپو قرار داشت، بناهایى ساخته شده که هر یک از نظر معمارى از بهترین آثار هنرى و ارزنده این سرزمین به حساب مىآید. در حد فاصل عمارتها و محلههاى جدید و شهر قدیم اصفهان خیابان بزرگى به صورت تفرجگاهى ساخته شد که آن را چهارباغ نامیدند. سال احداث خیابان چهار باغ به استناد تاریخ عالم آراى عباسى سال 1006 هجرى قمرى است. هر یک از باغهاى اطراف چهارباغ نامى مخصوص داشته است که مشهورترینشان بنا به نوشته شاردن جهانگرد فرانسوى، عبارت بودهاند از: باغ تخت، باغ چهلستون، باغ کاج، باغ باامیر،باغ توپخانه، باغ نسترن، باغ فتح آباد، باغ پهلوان حسین، باغ بلبل،باغ مرغداران، باغ خانه شیران، باغ هزار جریب، باغ داوریش حیدرى و باغ دراویش نعمت اللهى.
با گذشت زمان در محل باغهاى اطراف چهارباغ، بناهاى مسکونى و تجارى ساختند و به تدریج به دلیل ماشینى شدن زندگى و نیاز به عبور و مرور اتومبیلها، حوضها و جوى وسط خیابان از بین رفت و به همین منظور آسفالت شدند. نهالهاى تازهاى نیز جایگزین درختان کهنسال خیابان شدند. در بخش شمالى چهارباغ نیز خیابان همانند آن ساخته شد که مجموعاً طول این دو به 6 کیلومتر مىرسد. هنگامى که جهانگرد مشهور ایتالیایى، پیترودولاواله در سال 1025 هجرى قمرى از اصفهان دیدن مىکرده است، هنوز محلههاى جدید و قدیم با هم مرتبط نبودهاند ؛از این رو این جهانگرد چنین نوشته است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
موضوع تحقیق:
اثار تاریخی هفت تپه
مقدمه:
تمدن و هنر ایران باستان
ایران مهد هنر و فرهنگ در جهان بوده و هست، هنر پیش از اسلام بخش عمده ای از هنر ایران را در بر دارد.
منظور از هنر ایران باستان به طور کلی آن دوره از هنر ایران است که از ادوار پیش از تاریخ ،آغاز شده و تا قرن هفتم میلادی ادامه یافته است. ما سعی داریم در بخش هنر، به ترتیب به بررسی این دوره از تاریخ ایران بپردازیم و در بررسی آن به دلایل مختلف با مشکلاتی از قبیل کمبود اسناد، در دسترس نبودن آثاری که بدست آمده و نیز عدم توجه به کاوش و تحقیق روبرو هستیم. و تمام این کوتاهی ها از گذشته به ما رسیده است.
هنر به مفهوم خاص آن، یعنی رشته هایی که در هنر های تجسمی مطرح هستند نظیرمجسمه سازی ، سفالگری ، کاشیکاری ، نقاشی ، فلزکاری و غیره بررسی شده اند.
هنر ایران باستان مورد توجه بسیاری از محققین جهان بوده و هست. این توجه بنا بر دلایل فراوانی بوجود آمده است. از دلایل بارز این توجه پیدایش یکی از تمدنهای کهن جهان در این منطقه بوده است. یعنی ایران امروزی بخشی از منطقه ای وسیع بوده که مهد یکی از تمدنهای کهن جهان است. این مهد در غرب تا کنارهای دریای مدیترانه و در شرق تا هند امروز، در شمال تا کناره های جنوبی دریای خزر و در جنوب تا سواحل شمالی خلیج فارس وسعت داشته است و در همین منطقه اولین دولتهای جهان در حدود پنج هزار سال قبل دربین النهرین (بین دو رود دجله و فرات) بوجود می آیند که به ترتیب دولتهای سومر، اکد ، بابل و آشور هستند و دلیل دیگر وجود اقوامی در خود فلات ایران بوده که حدودﺃ از 17 هزار سال پیش در ایران زندگی می کرده اند.
قدمت اولین حکومتی که در فلات ایران بوجود آمده است به 3000 سال پیش باز می گردد که به نام دولت ایلامیان است. اما تقریبأ همزمان با ایجاد همین دولت اقوام بیابانگرد آریایی که از دو سوی دریای خزر بسوی فلات ایران مهاجرت کرده بودند در ایران ساکن می شوند. مهاجرت این اقوام تقریبأ 4 تا 5 هزار سال پیش آغاز می گردد که رفته رفته با آموختن رسم شهرنشینی از اولین ساکنان فلات ایران ، در ایران ماندگارمی شوند وهمین اقوام در حدود 2500 سال پیش با ایجاد دولت ماد و سپس هخامنشی ، تمدنهای ایلام وبین النهرین را از میان می برند . دولت هخامنشی با حمله یونانیان به سرداری اسکندر از بین می رود و پس از آن دولت سلوکی و سپس اشکانی بوجود می آید و بالاخره دولت ساسانی روی کار می آید که با فتح ایران بوسیله اعراب مسلمان از بین میرود.
از دلایل دیگر توجه محققین به هنر ایران باستان ، قدرتمند شدن دولتهای ایرانی است که با استفاده از اقتدار خود،هنرمندان کشور های مختلف را به خدمت می گیرند و امکانات بیشتری در اختیار آنها قرار می دهند . بنابراین رشته های هنری در ایران رشد قابل توجهی می کند. چنانکه هنر و تمدن دولتهای مختلف جهان را تحت تأثیر قرارمی دهد. ودرجهان بعنوان یک مکتب هنری مورد تقلید قرارمی گیرد، و درهنرعصراسلامی ایران هم مؤثر می افتد.
توجه پژوهشگران به هنرایران هرچندبسیاری ازمسا ئل گذشته را برای ما روشن کرده ،اما درمواردی هم به ما لطمه زده است. چه با کاوشگرانی که از حاصل حفاری های خود سوء استفاده کردند و آثار بدست آمده را به موزه های خارجی و مجموعه داران خصوصی فروخته اند. ولی جای خوشحالی است که هنوز مناطق باستانی ایران کاملأ حفاری نشده ، و با آثاری که در آینده کشف خواهد شد گذشته بر ما روشن تر خواهد گردید.
پیکره سازی و نقش برجسته:
پیکره سازی هنری سه بعدی است . یعنی دارای حجم می باشد و مثل نقاشی در صفحه نیست که تنها در محیط دو بعدی مطرح باشد .مثل نقشهای برجسته ، مهرها ، کنده کاریهای روی دیوارا(کتیبه ها) و حتی سکه ها ، پس می توانیم آثاری را که دارای سه بعد هستند و بطور مستقل بیانگر خاصیت بصری خود هستند را در این رشته بگنجانیم.
اولین ساکنان فلات ایران:
قدیمی ترین آثار پیکره سازی در سیُلک نزدیک کاشان بدست آمده است .و آن دسته چاقویی است که از استخوان تراشیده شده.
تعدادی مهر از همین منطقه بدست آمده که شباهت تصویری زیادی با تصاویری که از شوش در دست داریم ، دارد و این نشانگر نوعی رابطه میان سیُلک و شوش می باشد .نقشهایی که از شوش بدست آمده عبارت از خط ایلامی مقدم است .اگر دقت کنیم ،شباهت تصویری میان اثر مهرها و شکلهایی که در این نوع از خط مطرح است را بخوبی خواهیم دید.
هر چند این مقیاس از نظر تاریخی کاملأ دقیق نیست . اما بررسی تحول شکلها و شباهت آنها ، بخصوص در یک منطقه حد و مرز تاریخی نمی شناسد .
آثار بعدی متعلق به مردم دولت ایلام است که در شوش بد ست آمده است .دولت ایلام که از تمدن بین النهرین متأثر بوده ، تمدن ، فرهنگ و هنر خود را تا حد زیادی مدیون تمدن بین النهرین بوده است ، ازاینرو شباهتهای فراوانی در آثار ایلامیان و آثار تمدن بین النهرین وجود دارد و در آثار بدست آمده از حفاری های شوش و هفت تپه تعدادی پیکره و لوحه بدست آمده که نشان گرهنر پیکره سازی در میان ایلامیان است و حال اگر قیاسی میان آثار تمدنهای بین النهرین و ایلام کنیم این شباهتها روشنتر خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
موضوع تحقیق:
فهرست مطالب
عنوان:
آثار تاریخی زندیه شیراز ، جلوه فرهنگ در پایتخت فرهنگی ایران زمین
آثارابنیه کریم خان
مسجد وکیل
حمام وکیل
بازار وکیل
منابع
آثار تاریخی زندیه شیراز ، جلوه فرهنگ در پایتخت فرهنگی ایران زمین
شیراز را از آن رو بسیاری به شهرشاعران و عارفان و پایتخت فرهنگی ایران زمین میشناسند که جلوههای تاریخ، تمدن و فرهنگ ایرانی و اسلامی در این کلان شهرگسترده است و رد پای زندگی مدنی در آن از دیر باز وجود داشته است.یکی از جلوههای تاریخ و فرهنگ کهن ایران زمین که در شیراز همچنان پا برجاست و ویژگی منحصر به فردی برای این شهر فرهنگی به شمار میآید وجود مفاخر و یادمانهای کهن از جمله مفاخر و یادمانهای فرهنگی دوره زندیه است.آثار و یادمانهای دوره زندیه که اغلب با پسوند وکیل شناخته میشود به صورت ارگ کریمخانی،بازار وکیل ، مسجد وکیل ، حمام وکیل، دیوانخانهو عمارت کلاه فرنگی باغ نظر است. وکیل از آن رو در ادامه نام این عمارتها آمده است که کریم خان زند را وکیل الرعایا مینامیده اند.آنچهاهمیت وجوداین آثار رادو چندان میکند علاوه پیشینه فرهنگی و تاریخی ساخت بناهای آن توجه بهحقوق شهروندی و احترام به مدنیت و تمدن زندگی شهری در دوره حکومت کریم خان زند در ایران زمین بوده است که همچنان رگههایی از این نوع نگاه به زندگی مردم در این آثار متجلی است.
آثارا بنیه کریم خانمسجد وکیلمسجد وکیل یا جامع وکیل از آثار دوره زندیه در شیراز است. این مسجد با 11 هزار متر مربع مساحت، 8660 متر زیربنا، 120 متر طول و 80 متر عرض در سال 1187 ه.ق. توسط کریم خان زند در محله درب شاهزاده، خیابان طالقانی فعلی و در حد فاصل حمام وکیل و بازار وکیل ساخته شده است.
در دو لنگه ورودی مسجد با 8 متر ارتفاع و 3 متر پهنا در هر لنگه، در ضلع شمالی مسجد قرار گرفته است. و در کنار آن نیز ورودی در بازار شمشیرگرها وجود دارد.
بر فراز سر در مسجد کتیبه ای کاشی کاری شده قرار دارد که با خط نسخ آیات قرآنی بر روی آن نگاشته شده است. در پایان نیز تاریخ 1306 ه. قید گردیده است. بر فراز آن نیز در میان فضایی کاشی کاری شده، کتیبه ای قرار دارد که نام فتحعلی شاه و حسین علی میرزا با خط ثلث و آب طلاکاری شده بر روی آن نگاشته شده است.در پیشانی طاق سردر، کاشی هفت رنگ وجود