دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد تاریخچه قدیم شیراز 32 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 32 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه و معرفی

تاریخچه قدیم شیراز :

شهری دل انگیز وزیبا ، در کنار  بزرگترین و با شکوه ترین پایتخت شرق باستان ، پس از دودمانهای هخامنشی و ساسانی  پیوسته وارث  و نگاهدارنده فرهنگ و تمدن ایران  باستان و زادگاه و جایگاها بسیاری از دلاوران و برزگان دین و دانش و هنر و حکمت و عرفان بوده است و به نوبه خود سهم بزرگی  در نگاهداری فرهنگ و هنر و فضل  و آداب باستانی ایران دارد و پیشینه اش  خیلی بیشتر از آنست که تاریخ نویسان پس از اسلام نوشته اند.

تا بیش از کاوشهای گروه کاوشگران موزه مترو پلتین در ویرانهای قصر ابونصر  (مشرق شیراز ) در سال  1312 خورشیدی  و پیدایش خشت  نوشته های گلی بسال  1314 در خزانه و دبیر خانه تخت جمشید  که ده سال بعد توسط  ژرژ  کامرون دانشمن و خاور شناس آمریکایی  ترجمه گردید و نام شیراز در چند خشت نوشته آن دیده شده بسیاری از تاریخ نویسان بعد از اسلام چون یعقوبی درکتاب البلدان وابن فرداد در کتاب المسالک و الممالک و ابن حوقل درالمسالک و الممالک و ابوالسحاق محمد اصطخری و مسعودی در کتاب التنبیه والشراف و مقدیسی در احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم وابن بلخی در فارس نامه وصاحب  مجمل  التواریخ و القصص و شیخ سعید ابوالخیر و حافظ و مورخ قرن نهم هجری  معاصر سلطان شاهرخ تیموری  و دیگر مورخان احداث  شیراز را به محمد بن  یوسف  ثقفی  فرماندارپارس از سوی حجابن یوسف ثقفی  که عامل خلیفه اموی در عراق بود نسبت داده اند.

نخستین  و مقدم ترین مورخی که این موضوع را یاد آورد شده  ابن قتیبه دینوری در گذشته سال  276 هجری در کتاب عیون الاخبار است مفاداین نوشته ها چنین است: محمد بن یوسف  ثقفی فرماندار فارس بود و جایگاهش درشهر باستانی و بزرگ استخر هشت کیلو متری تخت جمشید کنار چپ راه بین شیراز و اصفهان بوده شهری که از زمان هخامنشی ها تا پایان دولت ساسانی  در شمار شهرهای بزرگ و باستانی ایران شمرده میشد بویژه آنکه زادگاه شهریاران ساسانی  ونیاکان نامدار آنها بوده است . وی شبی در خواب میبیند که گروهی  از فرشتگان بر زمین فرود آمدند وبه تسبیح وتهلیل پرداختند و برخاک آن سرزمین چون تربت پاکی بوسه دادند و به دیده و سرنهادند و محمد را فرمان دادند که در آن سرزمین شهری بسازد محمد تا دیده از خواب گشود  از رویای خود در شگفت  شد و بی درنگ بسوی سرزمینی که در خواب دیده بود شتافت . و آنجا را بهمان جور که در عالم رویا دیده بود یافت . سپس بیاد  فرشتگان افتاد و عزم  کرد شهری در آن سرزمین  که جای کنونی شیراز باشد بنا کند.

این بود مفاد نوشته مورخین اسلامی درباره پدید آمدن شیراز لیکن پیدایش خشت نوشته های میخی تخت جمشید و خواندن واژه  شیراز (شی رازی ایش) در چند خشت نوشته نمایانیده که عمر شیراز صدها سال پیش از پیدایش اسلام و به زمان هخامنش وبلکه دورتر تا دروان پیش از تاریخ ایران میرسد واین شهر  طرب انگیز که دارای بدایع هنری چشمگیری  است  و بزرگان دانش وادب بسیاری به جهان دانش عرضه کرده است در دوران درخشان هخامنشی  فروشکوهی داشته و درک دروان بزرگی های آنها را نیز  نموده  و روزگارانی به مقدمه جهان گشایان عصر ساساسانی مفتخر  و مباهی بوده است واگر شاید به زبان می آمد و روزی رازهای نهفته  را آشکار میساخت، معلوم میداشت که چه  سرگذشتهای  شیرین و تلخی از رویدادهای پر فراز و نشیب هزاره ها  و سده های گذشته در سینه خود نهان دارد که تاریخ توانای ضبط هزار یک آن نگردیده است : منتها  این شهر در زمان اسلام گسترش  یافت و مرکزیت استخر بدآنجا  منتقل گردید و فرماندار درنشین پارس شد.

یکی دیگر از مدارک و شواهدی که سابقه شیراز را  بزمان هخامنشی وبلکه بیشتر می رساند  وجود چاه ژرف  دهنه دار در کوه سعدی است بنام چاه قلع پهندژ (چاه قلعه بندر ) همانند چاههایی که هخامنشیان یکی درتخت جمشید  و سه دیگر در دامنه کوه رحمت کنار راه شیراز – تهران ( برابر  چشمه علی آباد ) در کنار کوه کنده اند. گودی این چاه  102  متر واندازه دهنه آن  4*4 متر معلوم است که این پنج  دهنه چاه و جاه های همانند آنها که در سایر کوه های فارس موجود میباشد و تاکنون  از دیده گان پنهان مانده همه برای یک منظور  ساخته شده واگر تاریخ کنده شدن آنها به پیش از هخامنشیان نرسد بطور تحقیق به زمان هخامنشیان مربوط میشود. بنابراین شهر شیراز در زمان هخامنشیان وجود داشته منتها نه به گسترش واهمیتی که بعد از اسلام و پس از ویرانی شهر اتسخر پیدا کرد و چه بسا بزمانی مربوط میشود که تاریخ آن هنوز بر ما نادانسته و پیش از آن چه ما از روی آثار پیدا شده و نوشته های میخی  تصور کرده ایم  ، پیشینه دارد.

در قرن چهارم شهر شیراز قریب  به یک  فرسنگ وسعت داشت و دارای بازراهای تنگ ولی پر جمعیت بود وهشت  دروازه  داشت به این شرح :

دروازه اصطخر

دروازه شوشتر

دروازه بند آتسانه

دروازه غسان



خرید و دانلود تحقیق در مورد تاریخچه قدیم شیراز  32 ص


لیست اماکن دیدنی شیراز 8ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

لیست اماکن دیدنی شیراز

شاهچراغ

نقش رجب

ارگ کریم خانی

آرامگاه حافظ

مسجد وکیل

نارنجستان قوام

بازار وکیل

شاه چراغ

 

میدان احمدی

نقش رجب

 

ارگ کریم خانی

 

میدان شهدا (شهرداری سابق)



خرید و دانلود  لیست اماکن دیدنی شیراز 8ص


تحقیق در مورد حافظ شیراز 10ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

حافظ شیرازی

خواجه شمس الدین محمد حافظ به سال 792 هجری قمری در شیراز که خاک عنبر آمیزش عشق می رویاند وباغهای سرو سر به فلک کشیده اش صاحبدلان را درس ایستادگی و آزادگی می داد، دیده به جهان گشود. پدرش کمال الدین از مردم تویسرکان یا بهاءالدین از اهالی کوپایه اصفهان و مادرش زنی با فضیلت از مردم کازرون بود. در دوران جوانی پدرش ملاءعلی جایگاه قدس قدسیان عروج فرمود و سه فرزند و همسر خویش را تنها گذاشت . برادران بر اثر فشار تنگدستی هر یک به دیاری رفتند و محمد با مادر تنهای تنها با بیم و هراس به آینده ای که داشتند می اندیشیدند تا اینکه مادر محمد فرزند کوچک خود را که آن روز از اداره اش ناتوان بود ، امور تربیت و تحصیلش را به آشنایی از اهل راز سپرد، از این زمان فراگیری را در کنار کار و کسب آغاز کرد محمد پس از گذشت زمانی کوتاه خود کوشید کاری مستقل اختیار کند راه زندگی را به تنهایی بپیماید و با سختیها آشنا شود به همین جهت شاگردی دکان نانوایی را اختیار کرد و به شغل خمیر گیری مشغول شد، چون خمیرگیران را رسم بود که از نیمه شب برخیزند و خمیر نان صبحگاهی را فراهم آورند، این سنت برای محمد بسیار فرصت مناسبی بود که ساعات خاص سحرگاهی را درک کند وارفیوضت آن بهره مند گردد، که فرموده اند بیداری سحرگاهی مقدمه بیداری باطنی و بینش روحانی و حرکت ملکوتی و روشنایی معنوی او گردید ، که خود پس از طی مراتب معنوی فرموده است:

«هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود»

رفتن به مکتب

در همان ایام که به خمیرگیری در دکان نانوایی اشتغال داشت رفت و آمد مکتب خانه ای که در جنب محل کسب او بود نظرش را به خود جلب نمود مصمم شد که در کنار دیگران به فراگیری مقدمات علوم رسمی بپردازد . به امید لطف و عنایت الهی به مکتب رفت و شروع به تحصیل علم نمود، از آنروز درآمد روزانه اش را که از خمیرگیری کسب می کرد به چهار قسمت تقسیم نمود ، قسمتی برای معاش مادر، قسمتی برای معلم ، قسمتی برای خود و قسمتی برای فقراء اختصاص داد. در همین ایام نیز قرآن را به خوبی فرا گرفت.

اعتکاف در بقعه بابا کوهی

محمد در رفت و آمد به مکتب متوجه شده بود که در جنب مکتب خانه جوانی دارای ذوق ادبی و قریحه شاعری به بزازی مشغول است ، او می دید که گاهی جوانان شاعر پیشه و ادب دوست در همان مغازه بزازی مجلس شعر و ادب بر پا می دارند ، محمد نیز گاهی به جمع آنان می رفت و شعر سرودن را می آموخت.

این گونه محافل را که هنوز هم در گوشه و کنار شهرها دیده می شود راه و رسم چنین است که سروده های شرکت کنندگان را مورد تشویق و تایید قرار داده ، در بعضی مواقع هم ایرادهای آن را می شمارند و به اصطلاح نکاتی را که شاعر به آن توجه نداشته می پردازند. یک روز محمد سروده خویش را در محفل شاعرانه ای که شرکت می نمود خواند ، حضار پی در پی به خورده گیری پرداختند به حدی با ناراحتی محمد مواجه شدند، عاقبت محمد با گرفتگی محل را ترک گفته با خاطره ای افسرده ، دلی گرفته راه بقعه بابا کوهی را در پیش گرفت . ساعتی در روضه مبارکه آن عارف کامل به راز و نیاز پرداخت ، در همان تضرع و زاری بود که ملهم شدار بعینی در جوار تربت مطهر و مشهد معطر هادی راهی که کاملی واصل بوده استنگاه دارد. از آن پس شبها را در چاهی که به چاه مرتاض علیشاه معروف است یکه و تنها به راز و نیاز به در گاه حضرت بی نیاز مشغول شد. عاقبت نیز دعای آن سوخته دل به هدف اجابت رسید و شاهد مقصود روی نمود. در یکی از شبهای خلوت و عزلت که به حال تضرع و ابتهال به درگاه حضرت ذوالجلال به خواب رفته بود در رویا شاهسواری را دید که از فعل مرکب او تا پایه عرش نور، ارتفاع می گیرد و به شمس الدین محمد می فرماید : « برخیز که مراد تو را دادیم» در این حال لقمه نورانی از دهان مبارک در آورده به دهان شمس الدین محمد گذارده ، می فرماید: « ابواب علوم بر تو گشاده گشت و در فصاحت و بلاغت نادره زمان شدی». شمس الدین محمد خود می گوید : هرگز لقمه ای به این گوارایی و لذت نخورده بودم در آن وقت آن رادمرد مه چون خورشید تابان بود خواست غائب شود، من پیش دویدم تا احوال از او معلوم نمایم که پیر روشن ضمیری به نظرم آمد و از او استفسار نمودم که این بزرگوار که بود و نام مبارکش چیست؟ فرمود،نمی دانی؟ حضرتش ساقی شراب طهور است . همان بزرگواری که پیامبر خدا در شانش فرمود: «انا مدینه العلم و علی بابها». شمس الدین محمد می فرماید: در این اثنا خواستم سر در قدمش نهم و جان نثار مقدمش نمایم که صدای مؤذن هنگام سحر به گوشم رسید و از خواب بیدار شدم ، باطن خود را از برکت آن بزرگوار متجلی یافتم در آن سفیده صبح دلم در موج آمد و این غزل را سرودم:

« دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند»

فردای آن روز به شهر بازگشت ، یاران بر حسب معمول از او شعر خواستند و شمس الدین محمد این غزل را برای آنها خواند ، چون تمام شد گفتند: تاکنون هیچ کس از شعرا به این خوبی شعر نساخته ، چطور از تو قبول کنیم؟ پاسخ داد غزلی مطرح سازید تا من هم بسازم، طرح کردند و شمس الدین محمد ساخت و بسیار خوب شد ، باز هم مطرح نمودند، باز هم گفت که بهتر از آن نبود ، خواجه می فرماید در این موقع پیوسته آیه مبارکه «إنَ اللهَ علی کُل شی ءٍ قدیر» به یادم می آمد.

تکمیل علوم رسمی

پس از این اربعین تصمیم گرفت به تکمیل علوم رسمی بپردازد. به حوضه درس خواجه قوام الدین عبدالله که از بزرگان اهل عرفان و از جهت دانش در زمان خویش سرآمد اقران بود تلمذ نموده ، علوم متنوعه را آموخت . در مراتب عرفان و قرائت قرآن ، نادره زمان بود و تمامی آن کتاب آسمانی را با 14 روایت در حفظ داشته است و آنچه از عرفان و حقیقت نصیبش شده بود همانا از برکت قرآنی می دانست که فرموده است:

« عشقت رسد به فریاد ، گر خود بسان حافظ قرآنی زبر بخوانی با چهارده روایت»

خواجه خود را ملزم نمود که شبهای جمعه در گرد مقصوره ای که میان مسجد شیراز واقع است تا صباح بگردد و با صدای خوش ختم قرآن نماید.

دشتی در کتاب تحقیقی ، تحلیلی «نقاشی از حافظ» درباره معلومات دانش وی نگاشته است: محققاً حافظ بر تمام معلومات عصر خود احاطه داشته است اینکه می گویند قرآن را از حفظ می دانسته و خود او نیز بدان اشاره می کند تنها عبارت قرآن نبوده است ، حقیقت قرآن با تمام تفاسیری که تا آن تاریخ دماغهای فعال و متحجر علمای دین نوشته و بر حقایق آن روشنایی پاشیده بودند میدانسته ، از فقه و حکمت اشراق بهره وافر داشته است ، بر علوم ادبی زبان عرب مسلط و به زبان فارسی و گنجینه های بی مانند آن مستولی بوده ، در تصوف قدم زده و به کنه معارف آنها رسیده و شاید مدتی هم سالک طریقه ای بوده و فکر آزاد او که از هر قالبی می گریخته از حوضه رسمی آنها کنار گرفته است . کناره گیری حافظ به علل گوناگون از حوضه های رسمی با وضوح و روشنی و گاه «رندانه» و «طنز آلود» در غزلیاتش باز تابی روشن و گسترده و وسیع دارد :



خرید و دانلود تحقیق در مورد حافظ شیراز 10ص (با فرمت word)


تحقیق در مورد حافظ شیراز 10ص (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

حافظ شیرازی

خواجه شمس الدین محمد حافظ به سال 792 هجری قمری در شیراز که خاک عنبر آمیزش عشق می رویاند وباغهای سرو سر به فلک کشیده اش صاحبدلان را درس ایستادگی و آزادگی می داد، دیده به جهان گشود. پدرش کمال الدین از مردم تویسرکان یا بهاءالدین از اهالی کوپایه اصفهان و مادرش زنی با فضیلت از مردم کازرون بود. در دوران جوانی پدرش ملاءعلی جایگاه قدس قدسیان عروج فرمود و سه فرزند و همسر خویش را تنها گذاشت . برادران بر اثر فشار تنگدستی هر یک به دیاری رفتند و محمد با مادر تنهای تنها با بیم و هراس به آینده ای که داشتند می اندیشیدند تا اینکه مادر محمد فرزند کوچک خود را که آن روز از اداره اش ناتوان بود ، امور تربیت و تحصیلش را به آشنایی از اهل راز سپرد، از این زمان فراگیری را در کنار کار و کسب آغاز کرد محمد پس از گذشت زمانی کوتاه خود کوشید کاری مستقل اختیار کند راه زندگی را به تنهایی بپیماید و با سختیها آشنا شود به همین جهت شاگردی دکان نانوایی را اختیار کرد و به شغل خمیر گیری مشغول شد، چون خمیرگیران را رسم بود که از نیمه شب برخیزند و خمیر نان صبحگاهی را فراهم آورند، این سنت برای محمد بسیار فرصت مناسبی بود که ساعات خاص سحرگاهی را درک کند وارفیوضت آن بهره مند گردد، که فرموده اند بیداری سحرگاهی مقدمه بیداری باطنی و بینش روحانی و حرکت ملکوتی و روشنایی معنوی او گردید ، که خود پس از طی مراتب معنوی فرموده است:

«هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود»

رفتن به مکتب

در همان ایام که به خمیرگیری در دکان نانوایی اشتغال داشت رفت و آمد مکتب خانه ای که در جنب محل کسب او بود نظرش را به خود جلب نمود مصمم شد که در کنار دیگران به فراگیری مقدمات علوم رسمی بپردازد . به امید لطف و عنایت الهی به مکتب رفت و شروع به تحصیل علم نمود، از آنروز درآمد روزانه اش را که از خمیرگیری کسب می کرد به چهار قسمت تقسیم نمود ، قسمتی برای معاش مادر، قسمتی برای معلم ، قسمتی برای خود و قسمتی برای فقراء اختصاص داد. در همین ایام نیز قرآن را به خوبی فرا گرفت.

اعتکاف در بقعه بابا کوهی

محمد در رفت و آمد به مکتب متوجه شده بود که در جنب مکتب خانه جوانی دارای ذوق ادبی و قریحه شاعری به بزازی مشغول است ، او می دید که گاهی جوانان شاعر پیشه و ادب دوست در همان مغازه بزازی مجلس شعر و ادب بر پا می دارند ، محمد نیز گاهی به جمع آنان می رفت و شعر سرودن را می آموخت.

این گونه محافل را که هنوز هم در گوشه و کنار شهرها دیده می شود راه و رسم چنین است که سروده های شرکت کنندگان را مورد تشویق و تایید قرار داده ، در بعضی مواقع هم ایرادهای آن را می شمارند و به اصطلاح نکاتی را که شاعر به آن توجه نداشته می پردازند. یک روز محمد سروده خویش را در محفل شاعرانه ای که شرکت می نمود خواند ، حضار پی در پی به خورده گیری پرداختند به حدی با ناراحتی محمد مواجه شدند، عاقبت محمد با گرفتگی محل را ترک گفته با خاطره ای افسرده ، دلی گرفته راه بقعه بابا کوهی را در پیش گرفت . ساعتی در روضه مبارکه آن عارف کامل به راز و نیاز پرداخت ، در همان تضرع و زاری بود که ملهم شدار بعینی در جوار تربت مطهر و مشهد معطر هادی راهی که کاملی واصل بوده استنگاه دارد. از آن پس شبها را در چاهی که به چاه مرتاض علیشاه معروف است یکه و تنها به راز و نیاز به در گاه حضرت بی نیاز مشغول شد. عاقبت نیز دعای آن سوخته دل به هدف اجابت رسید و شاهد مقصود روی نمود. در یکی از شبهای خلوت و عزلت که به حال تضرع و ابتهال به درگاه حضرت ذوالجلال به خواب رفته بود در رویا شاهسواری را دید که از فعل مرکب او تا پایه عرش نور، ارتفاع می گیرد و به شمس الدین محمد می فرماید : « برخیز که مراد تو را دادیم» در این حال لقمه نورانی از دهان مبارک در آورده به دهان شمس الدین محمد گذارده ، می فرماید: « ابواب علوم بر تو گشاده گشت و در فصاحت و بلاغت نادره زمان شدی». شمس الدین محمد خود می گوید : هرگز لقمه ای به این گوارایی و لذت نخورده بودم در آن وقت آن رادمرد مه چون خورشید تابان بود خواست غائب شود، من پیش دویدم تا احوال از او معلوم نمایم که پیر روشن ضمیری به نظرم آمد و از او استفسار نمودم که این بزرگوار که بود و نام مبارکش چیست؟ فرمود،نمی دانی؟ حضرتش ساقی شراب طهور است . همان بزرگواری که پیامبر خدا در شانش فرمود: «انا مدینه العلم و علی بابها». شمس الدین محمد می فرماید: در این اثنا خواستم سر در قدمش نهم و جان نثار مقدمش نمایم که صدای مؤذن هنگام سحر به گوشم رسید و از خواب بیدار شدم ، باطن خود را از برکت آن بزرگوار متجلی یافتم در آن سفیده صبح دلم در موج آمد و این غزل را سرودم:

« دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند»

فردای آن روز به شهر بازگشت ، یاران بر حسب معمول از او شعر خواستند و شمس الدین محمد این غزل را برای آنها خواند ، چون تمام شد گفتند: تاکنون هیچ کس از شعرا به این خوبی شعر نساخته ، چطور از تو قبول کنیم؟ پاسخ داد غزلی مطرح سازید تا من هم بسازم، طرح کردند و شمس الدین محمد ساخت و بسیار خوب شد ، باز هم مطرح نمودند، باز هم گفت که بهتر از آن نبود ، خواجه می فرماید در این موقع پیوسته آیه مبارکه «إنَ اللهَ علی کُل شی ءٍ قدیر» به یادم می آمد.

تکمیل علوم رسمی

پس از این اربعین تصمیم گرفت به تکمیل علوم رسمی بپردازد. به حوضه درس خواجه قوام الدین عبدالله که از بزرگان اهل عرفان و از جهت دانش در زمان خویش سرآمد اقران بود تلمذ نموده ، علوم متنوعه را آموخت . در مراتب عرفان و قرائت قرآن ، نادره زمان بود و تمامی آن کتاب آسمانی را با 14 روایت در حفظ داشته است و آنچه از عرفان و حقیقت نصیبش شده بود همانا از برکت قرآنی می دانست که فرموده است:

« عشقت رسد به فریاد ، گر خود بسان حافظ قرآنی زبر بخوانی با چهارده روایت»

خواجه خود را ملزم نمود که شبهای جمعه در گرد مقصوره ای که میان مسجد شیراز واقع است تا صباح بگردد و با صدای خوش ختم قرآن نماید.

دشتی در کتاب تحقیقی ، تحلیلی «نقاشی از حافظ» درباره معلومات دانش وی نگاشته است: محققاً حافظ بر تمام معلومات عصر خود احاطه داشته است اینکه می گویند قرآن را از حفظ می دانسته و خود او نیز بدان اشاره می کند تنها عبارت قرآن نبوده است ، حقیقت قرآن با تمام تفاسیری که تا آن تاریخ دماغهای فعال و متحجر علمای دین نوشته و بر حقایق آن روشنایی پاشیده بودند میدانسته ، از فقه و حکمت اشراق بهره وافر داشته است ، بر علوم ادبی زبان عرب مسلط و به زبان فارسی و گنجینه های بی مانند آن مستولی بوده ، در تصوف قدم زده و به کنه معارف آنها رسیده و شاید مدتی هم سالک طریقه ای بوده و فکر آزاد او که از هر قالبی می گریخته از حوضه رسمی آنها کنار گرفته است . کناره گیری حافظ به علل گوناگون از حوضه های رسمی با وضوح و روشنی و گاه «رندانه» و «طنز آلود» در غزلیاتش باز تابی روشن و گسترده و وسیع دارد :



خرید و دانلود تحقیق در مورد حافظ شیراز 10ص (2) (با فرمت word)


تحقیق در مورد استاد نمازی 18ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

درباره دکتر محمد نمازی استاد تمام حسابداری دانشگاه شیراز

خلاصه وضعیت علمی و پژوهشی و اجرائی

دکتر محمد نمازی

استاد حسابداری (Professor of Accounting)

دانشگاه شیراز

دکتر محمد نمازی در شیراز متولد گردیده و پس از اخذ دیپلم ریاضی در شیراز و لیسانس (B.A) بانکداری از تهران موفق به کسب مدرک فوق‌لیسانس (M.B.A) در رشته مدیریت بازرگانی (با گرایش حسابداری و اقتصاد) از کالیفرنیای جنوبی و دکترا (PH.D) در رشته حسابداری از دانشگاه لینکن نبراسکا در آمریکا گردیده است.

وی در دانشگاه لینکلن نبراسکا به عنوان دستیار تحقیق، دستیار تدریس و مربی حسابداری عهده‌دار تدریس درس اصول حسابداری بازرگانی، اصول حسابداری مدیریت و اصول حسابداری میانی بوده است. همچنین به مدت سه سال به عنوان استادیار حسابداری در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در شهر استیت کالج عهده‌دار تدریس حسابداری صنعتی و حسابداری مدیریت پیشرفته بوده است. وی دارای تألیفات متعددی است از جمله کتاب: Responsibility Accounting از انتشارات انجمن حسابداران صنعتی آمریکا (NAA)، کتاب: A Comprehensive Review of the Multi-Objective Techniques از انتشارات کمپانی ونس، کتاب: "تحقیقات تجربی در حسابداری: یک دیدگاه روش شناختی" از انتشارات دانشگاه شیراز، و کتاب "بررسی عملکرد اقتصادی بازار بورس اوراق بهادار در ایران" از انتشارات وزارت امور اقتصادی و دارایی "حسابداری صنعتی (2) بودجه‌بندی و کنترل سیستم‌های استاندارد"، و "کاربرد رایانه در حسابداری" از انتشارات سازمان سمت را می‌توان نام برد.

وی تاکنون بیش از 60 مقاله در مجلات مختلف معتبر داخلی و خارجی انتشار داده است از جمله آنها:

1- Neberska Academy of Science

2- Management Accounting

3- TIMS/ORSA

4- Akron Economici & Business Review

5- Journal of Accounting Literature

6- Journal of Information & Optimization Science

مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دانش مدیریت، مجله اقتصاد و مدیریت، مجله حسابدار، بررسی‌های حسابداری و حسابرسی، مجله تحقیقات مالی، مجله مدرس، مجله برنامه و بودجه، مجله علوم انسانی دانشگاه سیستان و بلوچستان، فصلنامه پژوهش‌ها و سیاست‌های اقتصادی و پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران، مدیریت و توسعه، فصلنامه دانش و پژوهش حسابداری، مطالعات حسابداری می‌باشد.

ایشان سرپرستی پروژه‌ها و پایان‌نامه‌های زیادی در سطح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاه شیراز، تربیت مدرس و دانشگاه تهران را نیز به عهده داشته و داوری کتب و مقالات داخلی و خارجی زیادی را نیز انجام داده است. همچنین وی مقالات متعددی را در گردهمایی و سمینارهای داخلی و خارجی از جمله سمینارهای مربوط به انجمن حسابداران آمریکا (AAA) و (NAA) در شهرهای بالتیمر، بستن، نیویورک و لوس‌آنجلس، سانفرانسیسکو و یونیورسیتی پارک ارائه داده است و در سمینارهای حسابداران ایران نیز سخنرانی ایراد نموده و مقالاتش نیز انتشار یافته است. وی همچنین، سخنرانی‌های متعددی برای سازمان‌ها و جوامع مختلف از جمله انجمن حسابداران خبره ایران، سازمان مطالعه کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سازمان سمت)، وزارت صنایع، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی آذربایجان، سازمان مدیریت صنعتی، صنایع الکترونیک ایران، شرکت‌های صنعتی، دانشگاه شیراز و دانشگاه تربیت مدرس، سمینار بهره‌وری استان فارس، کارخانه مخابرات راه دور، شرکت‌های صنعتی فارس، شهرداری شیراز، وزارت نیرو، دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج و دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه امام رضا (ع) مشهد و گردهمایی بورس و بازار سرمایه و اوراق بهادار شیراز نموده است. تحقیقات ایشان در زمینه "بررسی وضعیت حسابداری صنعتی و حسابداران مدیریت صنایع استان فارس" "تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی با استفاده از نظر شانون" "دیدگاه‌های مدیران واحدهای صنعتی فارس نسبت به حسابداری صنعتی" در دانشگاه شیراز انجام گردیده و تحقیقی پیرامون "بررسی کارایی بورس اوراق بهادار ایران" نیز برای وزارت اقتصاد و دارائی نیز انجام داده‌اند.

وی دو دفعه به سمت معاونت اداری و مالی دانشگاه شیراز منصوب گردیده و به عنوان رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دو دفعه و رئیس دایره حقوقی دانشگاه شیراز نیز انجام وظیفه نموده است. در حال حاضر استاد و رئیس بخش حسابداری دانشگاه شیراز می‌باشد و به تدریس دوره دکترای حسابداری در دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه تهران اشتغال دارد. وی همچنین سرپرستی دوره دکترای حسابداری دانشگاه تربیت مدرس و ریاست کمیته حسابداری سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت) را نیز به عهده داشته است. ایشان سردبیر تحریریه مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز بوده و عضو هیأت تحریریه مجله بررسی‌های حسابداری و حسابرسی دانشگاه تهران، مجله تحقیقات مالی دانشگاه تهران، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه مازندران، و عضو هسته مطالعات پژوهشی بازرگانی استان فارس نیز می‌باشد. وی در کمیته‌های مختلفی از جمله هیأت ممیزه دانشگاه شیراز، شورای دانشگاه شیراز، هیأت تخصصی ممیزه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، به عنوان عضو، کمیته رفاه دانشگاه، مسکن دانشگاه، طبقه‌بندی مشاغل دانشگاه و قرض‌الحسنه در دانشگاه شیراز به عنوان رئیس انجام وظیفه نموده است.

دکتر نمازی تجارب عمیقی نیز در زمینة طراحی سیستم‌های مالی و صنعتی دارا می‌باشد و به عنوان مشاور مالی و اداری در کارخانجات و صنایع متعددی انجام وظیفه نموده است و طرح‌های زیادی را در زمینه‌های حسابداری مالی و صنعتی ارائه نموده است.

وی دارای مدرک عضویت در انجمن حسابداران صنعتی و مدیریت آمریکا (NAA) بوده و به عنوان یکی از هفت نفر عضو انجمن تحقیقاتی حسابداران صنعتی در آمریکا و رئیس تحقیقات حسابداری صنعتی در قسمت پنسیلوانیا- شهر استیت کالج نیز فعالیت نموده است. ایشان عضو انجمن حسابداران آمریکا (AAA) نیز بوده است. همچنین وی به عضویت "انجمن حسابداران خبره ایران" و "انجمن حسابداران رسمی" و "جامعه حسابداران ایران" نیز در آمده‌اند.

فعالیت‌های علمی و پژوهشی و اجرائی

دکتر محمد نمازی

استاد حسابداری (Professor of Accounting)

دانشگاه شیراز

سوابق اجرائی:

1- نماینده دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در کتابخانه دانشگاه.

2- عضو کمیته تدوین دروس مختلف دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترای حسابداری در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا

3- رئیس تحقیقات و مطالعات حسابداری صنعتی جامعه حسابداران صنعتی آمریکا- بخش مرکزی پنسیلوانیا

4- معاونت اداری و مالی دانشگاه شیراز (دو نوبت)

5- رئیس دایره حقوقی دانشگاه شیراز



خرید و دانلود تحقیق در مورد استاد نمازی 18ص (با فرمت word)