دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درمورد فضایل سوره های قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

فضیلت قرائت سوره انسان ( دهر ) : امام باقر (ع) فرمودند کسی که هر پنجشنبه پل اقی را بخواند خداوند د حوری و و چهار هزار شیب به او تدریج کند و همراه پیامبر خدا باشد .

فضیلت قرائت سوره مرسلات : امام صادق ( ع )فرمودند هر کس سوره مرسلامت را بخواند خداوند بین او وبین پیامبر اکرم (ص) آشنایی ایجاد کند .

فضیلت قرائت سوره نبأ : پیامبر اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره نبا را بخواند خداوند او را با نوشیدنی های خنک روز قیامت سیراب نماید .

فضیلت قرائت نازعات: امام صادق (ع) فرمودند کسی که سوره تازعات را بخواند سیراب می میرد و خداوند او را سیراب مبعوث می کند و سیراب داخل بهشت می شود .

فضیلت قرائت سوره عبس : پیامبر اکرم (ص) فرمودند هر کس که سوره عبس را قرائت کند روز قیامت در حالی خواهد آمد خندان و شادمان است .

فضیلت قرائت سوره تکویر : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس که روز قیامت دوست دارد به من نگاه کند سوره تکویر را بخواند .

فضیلت قرائت انفطار: رسول خدا (ص) فرمودند کسی که سوره انفطار را بخواند خداوند متعال به تعداد تمامی خطرات صد حسنه پاداش می دهد .

فضیلت قرائت سوره مطففین : رسول اکرم ( ص ) فرمودند هر کس سوره مطففین را بخواند خداوند او را با شراب های صاف گورا دست نخورده سیراب گرداند .

فضیلت قرائت سوره انشقاق : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کسی سوره انشقاق را بخواند متعال او را از اینکه نامه عملش از پشت سرش داده شود حفظ می کند .

فضیلت قرائت سوره بروج : رسول اکرم(ص) فرمودند هر کس سوره بروج را بخواند خداوند به تعداد تمام روزهای جمعه عرفه ای که در دنیا بوده به او ده حسنه پاداش عطا می کند .

فضیلت قرائت سوره تغابن : رسول اکرم (ص) مرگ ناگهانی از قرائت کنند و سوره تغابن دفع می شود .

فضیلت قرائت سوره طاق : رسول اکرم (ص) فرمودند قاری سوره طاق بر سنت و روش پیامبر می میرد .

فضیلت قرائت سوره تحریم : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره تحریم را بخواند موفق و قصوح واقعی می شود .

فضیلت قرائت سوره ملک : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس این سوره را بخواند مثل این است که شب قدر را احیا کرده است .

فضیلت قرائت سوره قلم : رسول اکرم (ص) فرمودند ثواب خوش خلق ها به قرائت کننده سوره قلم داده خواهد شد .

فضیلت قرائت سوره حاقه : رسول اکرم (ص) فرمودند خداوند حساب قرائت کننده سوره حاقه را آسان می کند .

فضیلت قرائت سوره معارج : امام باقر (ع) فرمودند کسی که مداومت بر قرائت سوره معارج کند خداوند روز قیامت از گناه عمل او سوال نمی کند و او را با محمد (ص) هم مسکن می کند .

فضیلت قرائت سوره نوح : پیامبر خدا (ص) فرمودند قاری سوره نوح (ع) روزمره مومنین به نوح خواهد بود .

فضیلت قرائت سوره جن : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره جن را بخواند به تعداد تمامی ابنه و شیاطین که محمد را تصدیق و تکذیب کرده اند ثواب آزاد کردن بنده عطا می شود .

فضیلت قرائت سوره مزمل رسول اکرم (ص) فرمودند کسی که سوره مزمل را بخواند در دنیا و آخرت سختی از او برداشته می شود

فضیلت قرائت سوره مدثر : رسول اکرم (ص) فرمودند کسی که سوره مدثر را بخوانند به تعداد تصدیق و تکذیب کنندگان حضرت محمد (ص) در مکه ده حسنه پاداش عطا می شود .

فضیلت قرائت سوره قیامت : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره قیامت شهادت خواهیم داد که او به روز قیامت ایمان داشت در روز قیامت در حالی خواهد آمد که چهره اش بر روی همه حقایق روشن می باشد .

فضیلت سوره لقمان : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره لقمان را بخواند روز قیامت لقمان رفیق او خواهد بود و به عهد و تمامی کسانی که به معروف ها ( کارهای خدا پسند او و منکرها عمل کرده اند پاداش عطا می شود.

فضیلت قرائت سوره سجده : رسول اکرم (ص) فرمودند هر کس سوره سجده و ملک را بخواند مثل این است که شب قدر را احیا کرده است.

فضیلت قرائت سوره احزاب : امام محمد باقر (ع) فرموده اند هر کس سوره احزاب را از یاد بخواند روز قیامت در جوار محمد و اهل بیت و زنانش خواهد بود .

فضیلت قرائت سوره سبا : رسول اکرم (ص) فرمودند : هر کس سبا را بخواند تمامی پیامبران و رسولان در روز قیامت رفیق او خواهد بود با او مصافعه خواهند کرد .



خرید و دانلود مقاله درمورد فضایل سوره های قرآن


احادیث امامان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

احادیث امام کاظم علیه السلام

1. مصیبت‌ براى‌ شکیبا یکى‌ است‌ و براى‌ بى‌تابى‌ کننده‌ دوتاست‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 437)

2. کم‌گویى‌ ، حکمت‌ بزرگى‌ است‌ ، بر شما باد به‌ خموشى‌ که‌ آسایش‌ نیکو و سبکبارى‌ و سبب‌ تخفیف‌ گناه‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 414)

3. از شوخى‌ خوددارى‌ کن‌ زیرا شوخى‌ جلوه‌ معنوى‌ ترا مى‌زداید .

(بحاالانوار ، ج‌ 78 ، ص‌ 321)

4. مشورت‌ با خردمند خیرخواه‌ ، یمن‌ و برکت‌ و رشد و توفیق‌ از جانب‌ خداست‌ ، چون‌ خردمند خیرخواه‌ به‌ تو نظرى‌ داد ، مبادا مخالفت‌ کنى‌ که‌ مخالفتش‌ هلاکت‌ بار است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 420)

5. چیزى‌ نیست‌ که‌ چشمانت‌ آن‌ را بنگرد ، مگر آن‌ که‌ در آن‌ پند و اندرزى‌ است‌ .

(بحاالانوار ، ج‌ 78 ، ص‌ 319)

6. همانا براى‌ خداوند بر مردم‌ دو حجت‌ است‌ ، حجت‌ آشکار و حجت‌ پنهان‌ ، اما حجت‌ آشکار عبارت‌ است‌ از : رسولان‌ و پیامبران‌ و امامان‌ ، و حجت‌ پنهانى‌ عبارت‌ است‌ از عقول‌ مردمان‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 407)

7. صبر بر تنهایى‌ ، نشانه‌ قوت‌ عقل‌ است‌ ، هر که‌ از طرف‌ خداوند تبارک‌ و تعالى‌ تعقل‌ کند از اهل‌ دنیا و راغبین‌ در آن‌ کناره‌ گرفته‌ و بدانچه‌ نزد پروردگارش‌ است‌ رغبت‌ نموده‌ ، و خداوند در وحشت‌ انیس‌ اوست‌ و در تنهایى‌ یار او ، و در ندارى‌ توانگرى‌ او و در بى‌تیره‌ و تبارى‌ عزت‌ او .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 407)

8. براى‌ هر چیزى‌ دلیلى‌ باید ، و دلیل‌ خردمند تفکر است‌ ، و دلیل‌ تفکر خاموشى‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 406)

9. به‌ راستى‌ که‌ با ارزش‌ترین‌ مردم‌ کسى‌ است‌ که‌ دنیا را براى‌ خود مقامى‌ نداند ، بدانید بهاى‌ تن‌ شما مردم‌ ، جز بهشت‌ نیست‌ ، آن‌ را جز بدان‌ مفروشید .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 410)

10. بهترین‌ چیزى‌ که‌ به‌ وسیله‌ آن‌ بنده‌ به‌ خداوند تقرب‌ مى‌جوید ، بعد از شناختن‌ او ، نماز و نیکى‌ به‌ پدر و مادر و ترک‌ حسد و خودبینى‌ و به‌ خود بالیدن‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 412)

11. خداوند بهشت‌ را بر هر هرزه‌گوى‌ کم‌حیا که‌ باکى‌ ندارد چه‌ مى‌گوید و یا به‌ او چه‌ گویند حرام‌ گردانیده‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 416)

12. از کبر و خودخواهى‌ بپرهیز ، که‌ هر کسى‌ در دلش‌ به‌ اندازه‌ دانه‌اى‌ کبر باشد ، داخل‌ بهشت‌ نمى‌شود .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 417)

13. همنشینى‌ با اهل‌ دین‌ ، شرف‌ دنیا و آخرت‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 420)

14. بپرهیز از معاشرت‌ با مردم‌ و انس‌ با آنان‌ ، مگر این‌ که‌ خردمند و امانت‌ دارى‌ در میان‌ آنها بیایى‌ که‌ ( در این‌ صورت‌ ) با او انس‌گیر و از دیگران‌ بگریز ، به‌ مانند گریز تو از درنده‌هاى‌ شکارى‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 420)

15. مؤمن‌ همانند دو کفه‌ ترازوست‌ ، هرگاه‌ به‌ ایمانش‌ افزوده‌ گردد ، به‌ بلایش‌ افزوده‌ گردد .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 432)

16. نماز نافله‌ راه‌ نزدیک‌ شده‌ هر مؤمنى‌ به‌ خداوند است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 425)

17. ندا کننده‌اى‌ در روز قیامت‌ ندا مى‌کند :

آگاه‌ باشید ، هر که‌ را بر خدا فردى‌ است‌ برخیزد ، و برنمى‌خیزد ، مگر کسى‌ که‌ گذشت‌ کرده‌ و اصلاح‌ بین‌ مردم‌ نموده‌ باشد ، پس‌ پاداشش‌ با خدا خواهد بود .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 435)

18. کمک‌ کردنت‌ به‌ ناتوان‌ از بهترین‌ صدقه‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 437)

19. سختى‌ ناحق‌ را آن‌ کس‌ شناسد که‌ بدان‌ محکوم‌ گردد .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 437)

20. هرگاه‌ مردم‌ گناهان‌ تازه‌ کنند که‌ نمى‌کردند ، خداوند بلاهایى‌ تازه‌ به‌ آنها دهد که‌ به‌ حساب‌ نمى‌آوردند .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 434)

21. در دین‌ خدا دنبال‌ فهم‌ عمیق‌ باشید ، زیرا که‌ فهم‌ عمیق‌ دین‌ ، کلید بصیرت‌ و بینایى‌ و کمال‌ عبادت‌ و سبب‌ تحصیل‌ درجات‌ بلند و مراتب‌ بزرگ‌ در امور دین‌ و دنیاست‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 434)



خرید و دانلود  احادیث امامان


آزادی از نگاه امام خمینی (ره) 8 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

« آزادی از دیدگاه امام خمینی (ره)»

آزادی، از حقوق فطری و طبیعی انسان است که خداوند متعال در وجود آدمی سرشته و آن را یکی از رسالت‌های انبیا (علیهم السلام) قرار داده تا بشر را از اسارت برهانند و قانون بردگی را از بین ببرند. امیر مومنان علی (ع) این سرشتگی آزادی با انسان را به خلقت بشر مرتبط دانسته است: «لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا؛ بنده دیگران مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است.» انسان در طول تاریخ تلاش‌های فراوانی برای به دست آوردن آزادی، یعنی استیفای این حق طبیعی خویش به عمل آورده است. این تلاش آدمی محنت‌های زیادی برای او به همراه داشته است. رنج‌ها و اسارت‌های زیاد، از دست دادن جوان‌ها و ریخته شدن خون‌های فراوان، بهای سنگینی بوده که بشر برای آزادی پرداخت کرده است. یکی از اهداف انقلاب اسلامی ما و رهبر کبیر آن نیز به دست آوردن آزادی بود. اما آزادی‌ای که هدف امام و انقلاب بود از چه نوع است؟

باید پرسید آزادی چیست که آدمی برای آن، این همه فداکاری کرده است؟ دانشمندان، تعریف‌های مختلفی از این واژه کرده‌اند که همه این تعریف‌ها مبتنی بر جهان بینی و نوع نگرش آنان به هستی و انسان بوده است؛ یعنی عقیده آنان همگی در این تعریف‌ها بازتاب روشن و آشکاری داشته است. نقل کلیه تعاریف موجب تطویل کلام است، اما همه آنها در دو تعریف خلاصه می‌شود: یکی تعریف الحادی یا سکولاریستی از آزادی و دیگری تعریف الهی.

بر اساس تعریف الحادی، آزادی حق انسان است و آدمی در نوع پوشاک، خوراک، مسکن، عقیده، رفتار و همه جنبه‌های زندگی آزاد است و به دیگر بیان، آزادی خواهش‌های انسان است و انسان بر اساس مجموعه‌ای از این خواست‌ها و تمایلات نفسانی قانونمند شده و بدون توجه به امر و نهی الهی زندگی می‌کند؛ اما بر اساس تعریف الهی و صحیح، آزادی حقی است که خداوند برای انسان مقرر کرده و حد آن، مرزهایی است که در قوانین الهی مشخص شده است؛ به عبارت دیگر آزادی‌ای که اسلام آن را نعمت بزرگ خداوند بیان می‌کند، میدان وسیعی است که تفکر و اندیشه و اساسا تمامی استعدادهای آدمی را به رشد و فلاح می‌رساند. هیچ یک از فیلسوف‌های شرقی و غربی (سقراط، جان استوارت میل، تاماس کارلایل، فیخته، هگل، جان لاک و هرلوسکی) آزادی را مطلق ذکر نکردند؛ بلکه هر کدام با کلمه‌ای از قبیل اخلاق، قانون‌مند شده طبیعت مادامی که به دیگران ضرر نرساند چارچوب دستورات و قوانین مملکتی آن را بیان کرده‌اند. بنابراین هیچ کس تاکنون آزادی را به معنای این که انسان آزاد هست هر کار بخواهد بکند و هر شکلی بخواهد زندگی کند و هر چه بخواهد بگوید و هر کجا بخواهد مسکن بسازد و... تعریف نکرده، چون این نوع آزادی با عقل و خرد انسانی ناسازگار است.

اهمیت آزادی

از آنجا که آزادی با ابعاد مختلفش در رشد و تکامل انسان و جامعه نقش موثری دارد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و از موهبت‌های الهی به شمار می‌رود. قرآن به آزادی عقیده و اندیشه اشاره می‌کند و همچنین یکی از رسالت‌های پیامبران از آدم تا خاتم الانبیاء (ص) آزادی انسان از خمود و جمود و بردگی است. ائمه (علیهم السلام) هم آزادی انسان را مورد توجه قرار داده‌اند. بنابراین قرآن و سنت، آزادی را جزو فطرت انسان می‌داند و یکی از علل انحطاط مسلمین در بعضی از اعصار را خمود و جمود فکری آنان و ناشی از نبودن آزادی ذکر می‌کند.

انواع آزادی

آزادی انواعی دارد: آزادی بیان، قلم، اندیشه، انتخاب همسر، شغل، مسکن و... تنوع آزادی‌ها به تنوع نیازهای انسان بستگی دارد، چرا که انسان یک بعدی نیست؛ بلکه از ابعاد گوناگون روحی و جسمی برخوردار است. تکامل انسان به آن است که در هر یک از این عرصه‌ها از آزادی به نحو صحیح و الهی استفاده کند و هویت انسانی خویش را رشد دهد. در کلام امام خمینی (ره) انواع آزادی‌ها شرح و توضیح روشنی یافته‌اند که اینک به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

آزادی عقیده و بیان

در اسلام به آزادی عقیده تاکید شده است، زیرا از یک سو انتخاب عقیده در فضای آزاد و به دور از اجبار و اکراه، امکان‌پذیر است آیه شریفه «لا اکراه فی الدین» گویای همین معناست و از سوی دیگر، نمایاندن اندیشه منطقی و عرضه برهان قوی، در فضای آزاد و هنگام وجود آزادی بیان میسر است. اما اساسا هر عقیده‌ای ناشی از اندیشه صحیح نیست؛ ممکن است منشا بسیاری از عقاید، عادت‌ها، تعصب‌ها و تقلید از گذشتگان باشد. این نوع عقیده‌ها نوعی جمود و خمود است که در این صورت قوه تفکر و اندیشه در درون انسان اسیر می‌شود، چنین آزادی‌ای عقیده‌ای زیانبار و سهم مهلکی است برای جامعه.

امام راحل (ره) در خصوص آزادی عقیده چنین فرمود: «اسلام بیش از هر دینی و بیش از هر مسلکی به اقلیت مذهبی، آزادی داده است. آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسان‌ها قرار داده است بهره‌مند شوند.»

آزادی قلم

اندیشه انسان از طریق قلم و نوشتن به دیگران منتقل می‌شود. اگر تفکر و اندیشه آزاد است، قلم نیز باید در چارچوب شرع و منافع ملی، آزاد باشد. اسلام نه تنها محدود کننده چنین آزادی‌ای نیست، بلکه تشویق کننده آن است. قرآن کریم، قلم را مقدس می‌شمارد و بدان سوگند می‌خورد. احادیث ما قلم دانشمندان را برتر از



خرید و دانلود  آزادی از نگاه امام خمینی (ره) 8  ص


اندیشه سیاسی امام خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 73

 

اندیشه‌ سیاسی‌ امام‌ خمینی‌ (ره‌)

احمد ضیایی

مقدمه

بنا به‌ اعتراف‌ تاریخ‌، همواره‌ یک‌ اندیشه‌ سیاسی‌ در اعصار گوناگون‌برسرنوشت‌ بسیاری‌ از ملتها تأثیر داشته‌ و چه‌ بسا تغییرات‌ اساسی‌ درسرنوشت‌ آنها ایجاد کرده‌ است‌. امروزه‌ نیز تأثیر عمیق‌ اندیشه‌ سیاسی‌امام‌ خمینی‌ بر سرنوشت‌ بسیاری‌ از ملتهای‌ جهان‌ ـ از بوسنی‌ تا جنوب‌شرق آسیا و از آفریقای‌ جنوبی‌ تاافغانستان ـ آشکار و هویدا است‌.بنابراین‌ در این‌ نوشتار کوشش‌ شده‌ است‌ که‌ مطالبی‌ از متون‌ اصلی‌بزرگترین‌ صاحب‌ نظر سیاسی‌ قرن‌ بیستم‌ در برابر دید و نظر علاقمندان‌قرار داده‌ شود.

مطالب‌ ذکر شده‌ در این‌ نوشتار در آمدی‌ براندیشه‌ سیاسی‌ امام‌ است‌،زیرا نتوانسته‌ام‌ در این‌ مختصر به‌ همه‌ ابعاد اندیشه‌ سیاسی‌ امام‌ بپردازم‌.به‌ عبارت‌ دیگر هدف‌ از این‌ کوشش‌ این‌ بوده‌ است‌ که‌ دسترسی‌علاقمندان‌ به‌ اندیشه‌ سیاسی‌ امام‌ را امکانپذیر نمایم‌. البته‌ این‌ مطالب‌طوری‌ انتخاب‌ و تنظیم‌ شده‌ است‌ که‌ در ضمن‌ مطالعه‌ آنها آن‌پیوستگی‌ متقابل‌ که‌ میان‌ قسمتهای‌ مختلف‌ افکار امام‌ وجود دارد به‌خوبی‌ درک‌ می‌شود.

به‌ هر کدام‌ از عبارات‌ نقل‌ شده‌ از امام‌، تفسیر روشن‌ کننده‌ای‌ به‌ عنوان‌مقدمه‌ و توضیح‌ ملحق‌ گردیده‌ است‌؛ با این‌ هدف‌ که‌ خواننده‌ را دردرک‌ مفهوم‌ و اهمیت‌ نظریه‌های‌ مورد بحث‌ یاری‌ کند. البته‌ نبایدتصور کرد که‌ تفسیرهای‌ ارائه‌ شده‌ از جامعیت‌ و شمول‌ کافی‌ در موردمسائل‌ مورد نظر برخورد دارند و تفسیرهای‌ دیگری‌ نمی‌توان‌ ارائه‌کرد.

در این‌ نوشتار سعی‌ شده‌ است‌ که‌ مطالب‌ مورد نظر امام‌ دسته‌بندی‌ شده‌و یک‌ طرح‌ و الگوی‌ جدید از نظام‌ سیاسی‌ مورد نظر امام‌ ارائه‌ شود که‌نویسندگان‌ دیگر ممکن‌ است‌ چندان‌ توجهی‌ به‌ آن‌ نکرده‌اند، به‌ ویژه‌در قسمت‌ «نحوه‌ تحقق‌ نظام‌ سیاسی‌ اسلام‌» و «حدود اختیارات‌ ولی‌فقیه‌» که‌ چشم‌انداز جدیدی‌ برای‌ این‌ دو مبحث‌ ایجاد می‌کند.

با این‌ مسائل‌ شاید لازم‌ نباشد که‌ اطاله‌ کلام‌ داده‌ شود. به‌ هر حال‌ هرخواننده‌ای‌ استفاده‌ خاصی‌ ازاین مطالب‌ ‌خواهد داشت‌ و مسلماً ازمطالعه‌ این‌ نوشتار نیز انتظار نمی‌رود که‌ روشها و شیوه‌های‌ مدیریت‌حضرت‌ امام‌ نصیب‌ خواننده‌ محترم‌ شود زیرا این‌ مسئله‌ نوشتاردیگری‌ را می‌طلبد.

شـرح‌ حال

آنچه‌ معروف‌ است‌ اینکه‌ فیلسوفان‌ اغلب‌ دارای‌ زندگی‌ پرماجرائی‌نیستند و رویدادهای‌ زندگیشان‌ جز برای‌ شارحان‌ احوالشان‌ چندان‌جالب‌ نیست‌ و چیزی‌ که‌ یادمان‌ آنان‌ است‌ ماجراهای‌ زندگیشان‌ نیست‌بلکه‌ آثار ایشان‌ است‌. امّا «خمینی‌ کبیر» که‌ بعدها مردم‌ ایران‌ او را بالقب‌ مختصر و جالب‌ «امام‌» شناختند، استثنائی‌ بر این‌ قاعده‌ بود.زندگی‌ و شخصیت‌ او مظهر یکی‌ از مهمترین‌ نقاط‌ عطف‌ تاریخ‌ اسلام‌و تشیع‌ است‌. این‌ نقطه‌ عطف‌ آن‌ تحوّل‌ و انتقالی‌ است‌ که‌ در نخستین‌سالهای‌ قرن‌ پانزدهم‌ هجری‌ از محیط‌ سرد و تاریک‌ استبداد به‌ فضای‌باز و روشن‌ حکومت‌ اسلامی‌ صورت‌ گرفت‌.

«روح‌ الله» در بیستم‌ جمادی‌ الثانی‌ سال‌ 1320 هـ.ق مصادف‌ باسالروز جده‌اش‌ «ام‌ابیها» در «خمین‌» زاده‌ شد. در آن‌ زمان‌ ایران‌دوران‌ پر آشوب‌ «انقلاب‌ عدالتخواهی‌» را می‌گذراند. هفت‌ساله‌ بودکه‌ تن‌ شریف‌ شیخ‌ فضل‌الله نوری‌ پرچم‌ برافراشته‌ شده‌ استقلال‌ وآزادی‌ ایران‌ گردید.

پاره‌ای‌ از شارحان‌ احوال‌ «امام‌» در مورد حوادث‌ دوران‌ کودکی‌او که‌ در تکوین‌ خلق‌ و خوی‌ و مسیر زندگی‌اش‌ مؤثر بوده‌ است‌مطالبی‌ نوشته‌اند، ولی‌ آنچه‌ بسی‌ بیشتر از این‌ عوامل‌ در این‌ زمینه‌تأثیر داشته‌ همانا رویدادهای‌ زندگی‌ و کیفیت‌ و مراحل‌ جوانی‌ اواست‌. «امام‌» بعد از آنکه‌ تحصیلات‌ ابتدائی‌ خود را نزد اساتیدمختلفی‌ در اراک‌ گذراند در سن‌ 15 سالگی‌ به‌ تحصیل‌ علوم‌ اسلامی‌در محضر برادر بزرگوارش‌ پرداخت‌ و بعد از آن‌ به‌ یکی‌ از حوزه‌های‌رسمی‌ آن‌ زمان‌ یعنی‌ حوزه‌ اصفهان‌ فرستاده‌ شد. وی‌ هنگامی‌ که‌ به‌ آن‌حوزه‌ قدم‌ می‌گذاشت‌ کمتر از 18 سال‌ داشت‌. دو سال‌ بعد زمانیکه‌آیت‌الله مؤسّس‌ «حائری‌» به‌ سوی‌ شهر قم‌ شتافت‌ ایشان‌ نیز به‌ قم‌ رفت‌و در مدرسّه‌ دارالشفا مأمن‌ گزید.

در زمان‌ فوت‌ آیت‌الله حائری‌ «امام‌» در بسیاری‌ از علوم‌ مهارت‌ وتخصص‌ ویژه‌ای‌ یافته‌ بود. ارتباط‌ مادام‌العمر او با «کسب‌ فضائل‌اخلاقی‌» یکی‌ از بزرگترین‌ عواملی‌ بود که‌ بر آینده‌ او اثر عمیق‌گذاشت‌. در حقیقت‌ باید گفت‌ که‌ بدون‌ انگیزه‌ها و امکانهائی‌ که‌ این‌«ارتباط‌» برای‌ او به‌ وجود آورد بیشک‌ امام‌ همچون‌ یک‌ «روحانی‌گمنام‌» چشم‌ از جهان‌ فرو می‌بست‌. امّا این‌ منزلت‌ و مقام‌ عرفانی‌ بود که‌او را به‌ عظمت‌ و بزرگی‌ رساند.

«امام‌» در سرتا سر زندگانیش‌ به‌ کار تحریر و تألیف‌ نیز اشتغال‌داشت‌ بطوریکه‌مجموعه‌ آثار کتبی‌اش‌ را بسیار قطور و مفصّل‌ نمود.این‌ آثار شامل‌ وعظ‌ها، نامه‌ها، نوشته‌های‌ عرفانی‌، تفسیرات‌ کتاب‌مقدس‌ قرآن‌، دفاع‌ از اسلام‌، فقه‌، اصول‌، شعر و این‌ قبیل‌ مطالب‌هستند. از کتاب‌ چهل‌ حدیث‌ که‌ بگذریم‌ ـ که‌ فصول‌ و بابهای‌ مختلف‌آن‌ در حالتی‌ مخصوص‌ به‌ خود قرار دارند، مبحث‌ ولایت‌ فقیه‌بی‌گمان‌ مؤثرترین‌ اثر خمینی‌ کبیر است‌. تدوین‌ این‌ اثر را امام‌ در سال‌1339 یعنی‌ 7 سال‌ پس‌ از کودتای‌ آمریکائی‌ شاه‌ بر علیه‌ ملت‌ ایران‌ و2 سال‌ قبل‌ از قیام‌ اسلامی‌ 15 خرداد در قسمتی‌ از «کتاب‌ البیع‌» آغازکرد و مسلّماً غرضش‌ از تألیف‌ آن‌ تنها ادامه‌ سیره‌سلف‌ صالح‌ نبودبلکه‌ همانطور که‌ از درسهای‌ اظهار شده‌ در نجف‌ پیدا است‌ در فکراین‌ بود که‌ پایه‌های‌ یک‌ حکومت‌ مستقل‌ در زمان‌ غیبت‌ را سر و سامان‌بخشد و همچنین‌ در دفاع‌ از عقیده‌ای‌ بود در مقابل‌ کسانی‌ که‌ مذهب‌تشیّع‌ را مدافع‌ جدائی‌ دین‌ از سیاست‌ می‌پنداشتند و ادعا می‌کردند که‌«هر پرچمی‌ قبل‌ از قیام‌ قائم‌ برای‌ برپائی‌ حکومت‌ بلند شود محکوم‌ به‌شکست‌ است‌» و باید مسئولیّت‌ تمام‌ عواقب‌ شوم‌ و دردناک‌ آن‌ که‌نصیب‌ جامعه‌ اسلامی‌ می‌گردد را بپذیرد زیرا آمیختن‌ دین‌ با حکومت‌مردم‌ را از دین‌ و مذهب‌ بری‌ نموده‌ و باعث‌ زوال‌ دین‌ خواهد شد وباعث‌ نزول‌ بلایا و بدبختیهای‌ بعدی‌ جامعه‌ تشیّع‌ خواهد گردید.

آثار علمی‌ «امام‌» از تألیفات‌ دوران‌ جوانی‌ و با تألیف‌ مسائل‌ عقلیه‌آغاز گردید و در زمینه‌ اخلاقیات‌ و فقه‌ و اصول‌ ادامه‌ یافت‌. بیش‌ از27 سال‌ نداشت‌ که‌ «مصباح‌الهدایه‌» را در عرفان‌ به‌ رشته‌ تحریردرآورد. در سن‌ 29 سالگی‌ شرحی‌ بر دعای‌ سحرماه‌ رمضان‌ نگاشت‌که‌ نشان‌دهنده‌ ارتقاء فکری‌ او در مسائل‌ عقلیّه‌ است‌. وی‌ سپس‌ کتاب‌«اربعین‌ حدیث‌» را تألیف‌ کرد که‌ شامل‌ 7 حدیث‌ در مسائل‌ عقلیه‌ و33 حدیث‌ مربوط‌ به‌ اخلاقیات‌ می‌باشد. امام‌ تا آخر عمر مبارک‌ خودموفق‌ به‌ باقی‌ گذاشتن‌ حداقل‌ 25 اثر علمی‌ گردید. در میان‌ آثار متعددامام‌ مهمترین‌، برجسته‌ترین‌ و معروفترین‌ اثر او رساله‌ وی‌ در نظریه‌سیاسی‌ است‌ که‌ مجموعه‌ای‌ از دروس‌ ایشان‌ در نجف‌ بوده‌ است‌ که‌توسط‌ شاگردان‌ او به‌ رشته‌ تحریر درآمده‌ و بنام‌ «ولایت‌فقیه‌» یا«حکومت‌ اسلامی‌» و گاه‌ با نام‌ مستعار «نامه‌ای‌ از امام‌ کاشف‌العظاء»،در سالهای‌ خفقان‌ و مبارزه‌ به‌ چاپ‌ رسید.

حال‌ بهتر است‌ به‌ برخی‌ از رویدادهای‌ مهمی‌ بپردازیم‌ که‌ بی‌شک‌بر همه‌ ایرانیان‌ هوشیار واندیشمند تأثیر داشته‌ ولی‌ بر مشرب‌ فکری‌امام‌ بویژه‌ بر تفکرات‌ وی‌ در باب‌ مسائل‌ سیاسی‌ اثری‌ عمیق‌ گذارده‌است‌.

نخستین‌ این‌ رویدادها بروز تهاجم‌ جدید نظری‌ و فکری‌ به‌ مبانی‌ وتاریخ‌ تشیّع‌ و اسلام‌ در جامعه‌ ایران‌ بود که‌ شاخص‌ترین‌ نوشتار در این‌زمینه‌ و در آن‌ عصر کتاب‌ «اسرار هزارساله‌» متعلق‌ به‌ علی‌اکبرحکمی‌زاده‌ بود که‌ باعث‌ شد ایشان‌ با نوشتن‌ کتاب‌ «کشف‌الاسرار»ضمن‌ رد مطالب‌ تهاجمی‌ آن‌ کتاب‌ مطالبی‌ را نیز در زمینه‌ ایجاد یک‌فضای‌ سیاسی‌ مناسب‌ جهت‌ ایجاد حکومت‌ اسلامی‌ ترسیم‌ نمایند. درنظر امام‌ رژیم‌ سلطنتی‌ بالاستقلال‌ یک‌ رژیم‌ فاسد و غیرقانونی‌ بود.بنابراین‌ حکومت‌ اگر می‌خواست‌ پادشاهی‌ هم‌ باشد به‌ نحوی‌می‌بایست‌ تحت‌ نظارت‌ فقهاء درآید. در این‌ کتاب‌ امام‌ طرح‌ اولیه‌ولایت‌ مطلقه‌ فقیه‌ و حکومت‌ اسلامی‌ را پایه‌گذاری‌ نمود و در ضمن‌ به‌مسئله‌ استقلال‌ و آزادی‌ نیز بهای‌ زیادی‌ داد. از جمله‌ موارد دیگرکتاب‌ مسائل‌ ذیل‌ را می‌توان‌ نام‌ برد:

1ـ لزوم‌ بازگشت‌ به‌ هویت‌ اسلامی

2ـ غیرقابل‌ قبول‌ بودن‌ حکومتهای‌ غیراسلامی‌ حتی‌ دمکراسی

3ـ تشریح‌ حکومت‌ آرمانی‌ اسلامی‌ و مصداق آن‌ در عصر حاضر

4ـ تشریح‌ اعمال‌ استبدادی‌ رضاخان‌ و شرح‌ جنایات‌ او



خرید و دانلود  اندیشه سیاسی امام خمینی


تحقیق در مورد زندگی امام حسین 7ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

زندگی امام حسین (ع) :

- امام حسین (ع) از همان شبى که از مدینه بیرون آمد و در تمام مدتى کــه در مکه اقامت گزید و در طول راه مکه به کربلا , تـا هنـــگام شـــهادت , گـــاهى به اشاره , گـاهى به صراحت , اعلان می داشت که : مقصود من از حرکت , رسوا ساختن حـــکومت ضد اسلامى یزید و برپاداشتن امر به معروف و نهى از منکر و ایستادگى در بــرابر ظــلم و ستمگرى است وجز حمایت قرآن و زنده داشتن دین محمدى هدفى ندارم.

- هر چند عزادارى و گریه بر مصایب حسین بن على (ع) و مشرف شدن به زیارت قبرش و باز نمایاندن تاریخ پرشکوه و حماسه ساز کربلایش ارزش و معیارى والا دارد , لکن باید دانست که نباید تنها به این زیارت ها و گریه ها و غم گساریدن اکتفا کرد بلکه همه این تظاهرات , فلسفه دیندارى , فداکارى و حمایت از قوانین آسمانى را به ما گوشزد می نماید و هدف هم جز این نیست و نیاز بزرگ ما از درگاه حسینى آموختن انسانیت و خالى بودن دل از هر چه غیر از خداست می باشد و گرنه اگر فقط به صورت ظاهر قضیه بپردازیم , هدف مقدس حسینى به فراموشى میگراید.

- روزى از محلى عبور می فرمود , عده اى از فقرا بر عباهاى پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره هاى خشکى می خوردند , امام حسین (ع) می گذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت , نشست و تناول فرمود و آن گاه بیان داشت : ان الله لا یحب المتکبرین , خداوند متکبران را دوست نمی دارد.

- شعیب بن عبدالرحمن خزاعى میگوید : چون حسین بن على (ع) به شهادت رسید , بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند , علتش را از امام سجاد (ع) پرسیدند , فرمود :

این پینه ها اثر کیسه هاى غذایى است که پدرم شبها به دوش می کشید و به خانه زنهاى شوهرمرده و کودکان یتیم و فقرا میرسانید.

یاران امام حسین (ع)

على بن الحسین ع مى ‏گوید : پدرم این شعر را دو ســـه بـار خواند تا فهمیدم و مقصود او را بدانستم و اشک چشمانم را گرفت. اما اشـــکم را نگـــه‏ داشــتـم و خاموش ماندم و بدانستم که بلا نازل شده است.

عمه ‏ام نیز اشعار برادر را شنید ، او زن بود و زنان رقت دارند ، و استعداد زارى. نتوانست آرام بگیرد. برخــاسته و جامه خود را مى ‏کشید ، نزد وى رفت و گفت :

اى واى از داغ عزیز. اى بـــاقى مـــانده ســـلف و پناهگاه خلف. کاش آن روز کـه فاطمه مادرم یا على پدرم یا حسن برادرم ، از دنیا برفتند، زندگیم به سر رسیده بود.

امام (ع) نگاهى به او کرده گفت : خواهرم، شیطان بردبارى تو را نبرد.

زینب گفت : پدر و مادرم فدایت ؛ غم و اندوه را از من ربودى و آرامش بخشیدى.

امـام در حالى که اشـــک از دیدگـــانش سرازیر شده بود گفت : چنانچه مرغ قطا (1) ، را در آشیانه ‏اش به حال خود مى ‏گذارند آرام مى‏ خوابید.

زینب گفت : واى بر مـن ، تـو را از من خواهند گرفت ! این قلب مرا بیشتر داغدار مى ‏کند و بر جانم سخت‏تر است.

آنگاه به چهره خـــویش زد و گــریبان خـــویش را گرفت و آن را بدرید و بیهوش به زمین افتاد.

حــسین (ع) از جـاى برخاست و بدو پرداخت و آب به چهره ‏اش ریخت و او را به هوش آورد و به وى گفت : اى خــواهر از خدا بترس و از خدا تسلى خواه و بدان که زمینیان مى ‏میـرند و از اهـــل آســـمانها نیز کسى باقى نمى‏ ماند.سرانجام همه چیزها نابود شدنى است به جز ذات خــدایى که همه آفریدگان را به قدرت خویش آفریده و خلق را برمى ‏انگیزد که باز مى ‏آیند و او خود یگانه است. جدم ، پدرم ، مــادرم و بــرادرم همــگى از مـن بــهتر بودند. پیشوا و مقتداى من و همه مسلمانان پیمبر خداست.

حسین ع با این سخنان و امثال آن وى را دلدارى داد و گفت : خواهرم! من تو را سوگند مى ‏دهم، و سوگند مرا رعایت کن و چون من کشته شدم بر من گریبان ندرى و چهره نخراشى و واى نگویى و فغان برنیاورى. < ادامه >

پرتوى از سیره و سخنان امام حسین (ع)

1ـ «من از روى خود خـواهى و خــوشـگذرانى و یــا براى فـساد و ستمگرى قیام نکردم ، من فقط براى اصلاح در امّت جدّم از وطن خارج شدم. مى خواهم امر به مـعروف و نهى از منــکر کنــم و به سیره و روش جدّم و پدرم على بن ابی طالب عمل کنم.»

2ـ آن حضرت در مقام دیگرى فرموده است :

«بار خدایا ! تو مى دانى کــه آنــچه از مـــا اظــهار شــده بـراى رقابت در قدرت و دستیابى به کالاى دنیا نبوده، بلکه هدف ما این است که نشانه هاى دینت را به جــاى خــود بــرگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم، تا ستمدیدگان از بندگانت امنیّت یابند و به واجبات و سنّت ها و دستورهاى دینت عمل شود.»

3ـ در برخورد با سپاه حرّ بن یزید ریاحى فرمود :

«اى مردم اگر شما از خدا بترسید و حقّ را براى اهلش بشناسید ، این کار بـهتر موجب خشنودى خداوند خواهد بود. و مــا اهــل بیت پیامبر (ص) ، بــه ولـایــت و رهبرى ، از این مدّعیانِ نالایق و عاملان جور و تجاوز ، شایسته تریم»

4ـ و نیز در مقام دیگر فرمود :

«ما اهــل بیت بــه حـــکومـــت و زمـــامـدارى ـ نسبت به کسانى که آن را تصرّف کرده اند ـ سزاوارتریم.»

از این دو بخش از سخن امام (ع) نیز به وضوح استفاده مى شود کـه آن حضرت خود را شایسته رهبرى و زمامدارى بر مردم مى داند ، نه یزید فــاسد و دستگاه جائر او را.

بنابراین، هدف امام حسین(ع) در این قیام ، تحقّقِ کاملِ حقّ بوده است.

5- امام حسین (ع) در هنگام سفر به کربلا فرمود :

راستى ایـن دنـیا دیگرگونه و ناشناس شــده و مـعروفش پشت کـرده و از آن جز نمى که بر کاسه نشیند و زنــدگى اى پست ، همچون چراگاه تباه ، چیزى باقى نمانده است.

آیــا نمى بینید کــه به حقّ عمل نمى شود و از باطل نهى نمى گردد ؟ در چنین وضعى مؤمــــن به لقاى خدا سزاوار است. و من مرگ را جز سعادت و زندگى با ظالمان را جـــز هلاکت نمى بینم. به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنــهاسـت و مـادام که براى معیشت آنها باشد پیرامون آن اند ، و وقتى به بلا آزموده شوند دینداران اندکاند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد زندگی امام حسین 7ص