دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

شهید و شهادت در قرآن و احادیث

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

شهید و شهادت در قرآن و احادیث

در نظام اسلامی هر فرد مسلمان مسئولیت و رسالت حفظ و اشاعه احکام و ارزشهای اسلامی را بر عهده داشته و با رفتار، گفتار، طرز پوشش، آداب و معاشرت و راهی که انتخاب می نماید باید مروّج و مبلغ مظاهر و معارف اسلامی باشد. لیکن این راه ممکن است از شیوه های مختلفی پیروی نماید و نتایج آن از راههای ممکن عملی گردد.بدون شک از روزی که کاروان انقلاب اسلامی به قافله سالاری (رهبری) امام راحل((ره)) شکل گرفت، شب پرستان تیره دل که نور انقلاب را تاب نمی آوردند برای خاموشی آن به انواع حیله ها دست یازیدند ولی هر بار بش از پیش به امداد الهی، دست پرتوان یاوران انقلاب، آنان را به عقب نشینی واداشت. در این بین یکی از ویژگیهای بارز و منحصر بفرد انقلاب اسلامی در بعد معنوی و فرهنگی که موجب بالندگی انقلاب و نهضت جهانی اسلام در سراسر دنیا گردید همانا شیوع فرهنگ ایثار و شهادت بود. شهادت موجب اشاعه فرهنگ ناب محمدی (ص) و دفع هشیارانه خطرات از جامعه اسلامی بود. افتخار به شهادت و شکل گیری طبقه ای خاص به نام شهیدان چنان پایه مستحکمی در جامعه پیدا نمود که امروزه به عنوان یکی از ارکان حفظ نظام محسوب می گردد. امید است با عنایات پروردگار هر روز شاهد بالندگی و ثمرات روزافزون آن باشیم.

نگاهی به حقیقت شهادت

شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن ((فی سبیل الله)) انتخاب می کند. یعنی شهید در راهی کشته می شود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر((ص)) شریفترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی(ع) آن را گرامی ترین نوع مردن می داند. (اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)شهادت همانا پایان دادن به فروغ درخشان حیات در کمال هشیاری و آزادی است برای رسیدن به هدفی که والاتر از حیات طبیعی است. شهادت پایان دادن به حیات طبیعی برای دفاع از ارزشهای انسانی در جامعه است. شهادت شکافتن کالبد جسمانی برای رسیدن به مقام شهود و حضور الهی است. شهادت رسیدن به مرتفع ترین قله های کمال و انسانیت است. با توجه به تعاریف فوق، کسی که مرگ شهادت را انتخاب می کند ((شهید)) نامیده می شود. شهید در لغت به معنی ((گواه)) است و در اصطلاح به کسی گویند که در مجرای شهادت قرار گرفته و در راه خدا کشته می شود.تعریف مشترک و جامع برای شهادت این است که : شهادت عبارت است از زندگی در حال هشیاری، و آزادی در راه وصول به هدف عالی تر از زندگی طبیعی بواسطه شهادت. این خصیصه و پدیده ای است که همه شهدا دارای آن می باشند. در مقابل این مرتبه والای شهادت حداقل توصیفی که می توان برای شهادت در نظر گرفت عبارت است از اینکه : شهادت عبارت است از انقلاب درونی ناگهانی همراه با هشیاری و آزادی در پایان دادن به زندگی دنیوی و مادی و رسیدن به حیات طیبه.شهادت نوعی از مرگ نیست بلکه صفتی از ((حیات معقول)) است. زیرا حیات معمولی که متاسفانه اکثریت انسانها را اداره می کند، همواره خود و ادامه بی پایان خود را می خواهد، لیکن در حیات معقول فرد آن زندگی پاک از آلودگی ها که خود را در یک مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در مسیر تکاملی می بیند که پایانش منطقه جاذبه الهی است. شهید با داشتن این حیات خود را موجی از مشیت خداوندی می داند که اگر سر بکشد و در اقیانوس هستی نمودار گردد، رو به هدف اعلا می رود و اگر فرود بیاید و کالبد بشکافد صدای این شکاف عامل تحرک امواج دیگر خواهد بود که آنهم جلوه ای دیگر از مشیت الهی می باشد. لذا شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی است برای حیات طیبه و به مصداق آیه شریفه قرآن که می گوید :و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون (169 آل عمران)و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد.و یا در آیه ای دیگر می فرماید : ((و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون)) که در این آیه نیز به زنده بودن شهید اشاره نموده است.در قرآن مجید، حدود ده آیه به صورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته شده باشند وجود دارد. از جمله مسائلی که در این آیات به آن اشاره شده است عبارت است از زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید. در این نوشتار کوتاه اشاره ای به آنها خواهیم داشت.

حیات شهید

یکی از ویژگیهایی که قرآن شریف برای شهیدان ذکر کرده است، مساله حیات و زنده بودن آنهاست. حال باید بدانیم که منظور قرآن از این حیات چه نوع حیاتی است؟ و مقصود قرآن چیست؟ آیا حیات آنها حیات مادی است؟ یا این حیات مخصوص به روح و روان شهدا است؟ آیا این حیات به جسم شهید هم مربوط می شود یا خیر؟ و دهها سوال دیگر که باید مورد بررسی قرار گیرد و به آنها پاسخ داده شود.حیات در لغت به معنای ((زنده بودن)) آمده است. و در اصطلاح از دیدگاههای مختلف تعاریفی از آن ارائه گردیده است.فلاسفه، عرفا ، فقها، مفسرین، زیست شناسان و هر گروهی از دیدگاه خود تعریفی از حیات ارائه داده اند که ممکن است برای برخی از آنها در قرآن نیز منشا و اصلی نیز پیدا نمائیم لیکن در این



خرید و دانلود  شهید و شهادت در قرآن و احادیث


احادیث امامان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

احادیث امام کاظم علیه السلام

1. مصیبت‌ براى‌ شکیبا یکى‌ است‌ و براى‌ بى‌تابى‌ کننده‌ دوتاست‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 437)

2. کم‌گویى‌ ، حکمت‌ بزرگى‌ است‌ ، بر شما باد به‌ خموشى‌ که‌ آسایش‌ نیکو و سبکبارى‌ و سبب‌ تخفیف‌ گناه‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 414)

3. از شوخى‌ خوددارى‌ کن‌ زیرا شوخى‌ جلوه‌ معنوى‌ ترا مى‌زداید .

(بحاالانوار ، ج‌ 78 ، ص‌ 321)

4. مشورت‌ با خردمند خیرخواه‌ ، یمن‌ و برکت‌ و رشد و توفیق‌ از جانب‌ خداست‌ ، چون‌ خردمند خیرخواه‌ به‌ تو نظرى‌ داد ، مبادا مخالفت‌ کنى‌ که‌ مخالفتش‌ هلاکت‌ بار است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 420)

5. چیزى‌ نیست‌ که‌ چشمانت‌ آن‌ را بنگرد ، مگر آن‌ که‌ در آن‌ پند و اندرزى‌ است‌ .

(بحاالانوار ، ج‌ 78 ، ص‌ 319)

6. همانا براى‌ خداوند بر مردم‌ دو حجت‌ است‌ ، حجت‌ آشکار و حجت‌ پنهان‌ ، اما حجت‌ آشکار عبارت‌ است‌ از : رسولان‌ و پیامبران‌ و امامان‌ ، و حجت‌ پنهانى‌ عبارت‌ است‌ از عقول‌ مردمان‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 407)

7. صبر بر تنهایى‌ ، نشانه‌ قوت‌ عقل‌ است‌ ، هر که‌ از طرف‌ خداوند تبارک‌ و تعالى‌ تعقل‌ کند از اهل‌ دنیا و راغبین‌ در آن‌ کناره‌ گرفته‌ و بدانچه‌ نزد پروردگارش‌ است‌ رغبت‌ نموده‌ ، و خداوند در وحشت‌ انیس‌ اوست‌ و در تنهایى‌ یار او ، و در ندارى‌ توانگرى‌ او و در بى‌تیره‌ و تبارى‌ عزت‌ او .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 407)

8. براى‌ هر چیزى‌ دلیلى‌ باید ، و دلیل‌ خردمند تفکر است‌ ، و دلیل‌ تفکر خاموشى‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 406)

9. به‌ راستى‌ که‌ با ارزش‌ترین‌ مردم‌ کسى‌ است‌ که‌ دنیا را براى‌ خود مقامى‌ نداند ، بدانید بهاى‌ تن‌ شما مردم‌ ، جز بهشت‌ نیست‌ ، آن‌ را جز بدان‌ مفروشید .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 410)

10. بهترین‌ چیزى‌ که‌ به‌ وسیله‌ آن‌ بنده‌ به‌ خداوند تقرب‌ مى‌جوید ، بعد از شناختن‌ او ، نماز و نیکى‌ به‌ پدر و مادر و ترک‌ حسد و خودبینى‌ و به‌ خود بالیدن‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 412)

11. خداوند بهشت‌ را بر هر هرزه‌گوى‌ کم‌حیا که‌ باکى‌ ندارد چه‌ مى‌گوید و یا به‌ او چه‌ گویند حرام‌ گردانیده‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 416)

12. از کبر و خودخواهى‌ بپرهیز ، که‌ هر کسى‌ در دلش‌ به‌ اندازه‌ دانه‌اى‌ کبر باشد ، داخل‌ بهشت‌ نمى‌شود .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 417)

13. همنشینى‌ با اهل‌ دین‌ ، شرف‌ دنیا و آخرت‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 420)

14. بپرهیز از معاشرت‌ با مردم‌ و انس‌ با آنان‌ ، مگر این‌ که‌ خردمند و امانت‌ دارى‌ در میان‌ آنها بیایى‌ که‌ ( در این‌ صورت‌ ) با او انس‌گیر و از دیگران‌ بگریز ، به‌ مانند گریز تو از درنده‌هاى‌ شکارى‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 420)

15. مؤمن‌ همانند دو کفه‌ ترازوست‌ ، هرگاه‌ به‌ ایمانش‌ افزوده‌ گردد ، به‌ بلایش‌ افزوده‌ گردد .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 432)

16. نماز نافله‌ راه‌ نزدیک‌ شده‌ هر مؤمنى‌ به‌ خداوند است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 425)

17. ندا کننده‌اى‌ در روز قیامت‌ ندا مى‌کند :

آگاه‌ باشید ، هر که‌ را بر خدا فردى‌ است‌ برخیزد ، و برنمى‌خیزد ، مگر کسى‌ که‌ گذشت‌ کرده‌ و اصلاح‌ بین‌ مردم‌ نموده‌ باشد ، پس‌ پاداشش‌ با خدا خواهد بود .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 435)

18. کمک‌ کردنت‌ به‌ ناتوان‌ از بهترین‌ صدقه‌ است‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 437)

19. سختى‌ ناحق‌ را آن‌ کس‌ شناسد که‌ بدان‌ محکوم‌ گردد .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 437)

20. هرگاه‌ مردم‌ گناهان‌ تازه‌ کنند که‌ نمى‌کردند ، خداوند بلاهایى‌ تازه‌ به‌ آنها دهد که‌ به‌ حساب‌ نمى‌آوردند .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 434)

21. در دین‌ خدا دنبال‌ فهم‌ عمیق‌ باشید ، زیرا که‌ فهم‌ عمیق‌ دین‌ ، کلید بصیرت‌ و بینایى‌ و کمال‌ عبادت‌ و سبب‌ تحصیل‌ درجات‌ بلند و مراتب‌ بزرگ‌ در امور دین‌ و دنیاست‌ .

(تحف‌العقول‌ ، ص‌ 434)



خرید و دانلود  احادیث امامان


مقاله درمورد بررسی آیات و احادیث در گلستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

موضوع تحقیق :

بررسی آیات و احادیث در گلستان

منبع :

گلستان سعدی

به تصحیح و توضیح دکتر غلامحسین یوسفی

مقدمه

سعدی، شاعر بزرگ و نویسندة گران قدر ایران اثر مشهور خود گلستان را در بهار سال 656 هـ . ق تصنیف کرد بزودی آوازة این کتاب در همه جا پیچید خاص و عام آن را به مطالعه گرفتند و پسندیدند و قرنهاست در سراسر قلمرو زبان فارسی و بسیاری از کشورهای اسلامی و غیره آن را بدرس می خوانند. با آنکه اسلوب بیان گلستان یکی از مظاهر زیبایی آن است که در ترجمه محفوظ نمی ماند این کتاب به زبانهای مختلف جهان بارها ترجمه شده است. چندان که شاید بتوان گفت تعداد آن ترجمه ها و پژوهشها در دیگر زبانها بیش از چاپها و تحقیقاتی است که از گلستان و دربارة گلستان به زبان فارسی صورت گرفته و انتشار یافته است. نثر گلستان ساده و طبیعی و حتی گاهی نزدیک به زبان محاوره است و بسیاری از جمله های موزون و مسجع لطیف است یکی از امتیازات بارز گلستان سعدی این است که اوضاع اجتماعی عصر سعدی در گلستان متجلی شده است آنچه در گلستان بیش از هر چیز جلب نظر می کند تجربه های فراوان سعدی در زندگانی است حشر و نشر سعدی با انواع اشخاص و تأمل در رفتار و خلقیات آنان موجب آمده که در گلستان از طبقات مختلف مردم سخن رود. در این تحقیق به بررسی آیات و احادیث و همچنین جمله ها و اشعار عربی در گلستان پرداخته شده است و برای هر یک از آیات و احادیث شاهدی نظیر یک بیت شعر یا جمله آورده شده است به امید آنکه تحقیق ارائه شده مورد توجه استاد گرامی واقع شود.

اشعار و جمله های

عربی

بَلَغَ العُلی بِکَمالِهِ کَشَفَ الدّجی بِجَمالِهِ

حَسُنَتْ جَمیعُ خِصالِهِ صَلُّوَ عَلَیهِ وَ آلِه

بواسطه کمال خود به بلند پایگی رسید به نور جمال خویش تاریکی را برطرف کرد همه خوبیها و صفات او نیکوست بر او و خاندانش درود باد

شاهد: در خبرست از سرور کاینات و مفخر موجودات و رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمه دور زمان محمد مصطفی صلی الله علیه و آله

قَدِّمِ الخُروُجَ قَبلَ الْوُلُوج

بیرون آمدن را بر داخل شدن مقدم بدار در هر کاری

شاهد : مردیت بیازمای وانگه زن کن

از نابینایان که تا جای نبینند پای ننهد

اذا ایَئِسَ الانسانُ طالَ لِسانُهُ کَسِنَّورِ مَغْلُوبٍ یَصُولُ عَلَی الکَلْبِ

هر گاه آدمی ناامید شود زبان دارازی می کند چنانچه گربه شکست خورده نیز به سگ حمله آرد.

شاهد : هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید

اَقَلُّ جِبالِ الاَرْضِ طُورٌ و اِنَّهُ لَاَ عْظَمُ عِنْدَ اللَّهَ قَدْراً وَ مَنْزِلاً



خرید و دانلود مقاله درمورد بررسی آیات و احادیث در گلستان


مقاله درباره شهید و شهادت در قرآن و احادیث

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

شهید و شهادت در قرآن و احادیث

در نظام اسلامی هر فرد مسلمان مسئولیت و رسالت حفظ و اشاعه احکام و ارزشهای اسلامی را بر عهده داشته و با رفتار، گفتار، طرز پوشش، آداب و معاشرت و راهی که انتخاب می نماید باید مروّج و مبلغ مظاهر و معارف اسلامی باشد. لیکن این راه ممکن است از شیوه های مختلفی پیروی نماید و نتایج آن از راههای ممکن عملی گردد.بدون شک از روزی که کاروان انقلاب اسلامی به قافله سالاری (رهبری) امام راحل((ره)) شکل گرفت، شب پرستان تیره دل که نور انقلاب را تاب نمی آوردند برای خاموشی آن به انواع حیله ها دست یازیدند ولی هر بار بش از پیش به امداد الهی، دست پرتوان یاوران انقلاب، آنان را به عقب نشینی واداشت. در این بین یکی از ویژگیهای بارز و منحصر بفرد انقلاب اسلامی در بعد معنوی و فرهنگی که موجب بالندگی انقلاب و نهضت جهانی اسلام در سراسر دنیا گردید همانا شیوع فرهنگ ایثار و شهادت بود. شهادت موجب اشاعه فرهنگ ناب محمدی (ص) و دفع هشیارانه خطرات از جامعه اسلامی بود. افتخار به شهادت و شکل گیری طبقه ای خاص به نام شهیدان چنان پایه مستحکمی در جامعه پیدا نمود که امروزه به عنوان یکی از ارکان حفظ نظام محسوب می گردد. امید است با عنایات پروردگار هر روز شاهد بالندگی و ثمرات روزافزون آن باشیم.

نگاهی به حقیقت شهادت

شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن ((فی سبیل الله)) انتخاب می کند. یعنی شهید در راهی کشته می شود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر((ص)) شریفترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی(ع) آن را گرامی ترین نوع مردن می داند. (اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)شهادت همانا پایان دادن به فروغ درخشان حیات در کمال هشیاری و آزادی است برای رسیدن به هدفی که والاتر از حیات طبیعی است. شهادت پایان دادن به حیات طبیعی برای دفاع از ارزشهای انسانی در جامعه است. شهادت شکافتن کالبد جسمانی برای رسیدن به مقام شهود و حضور الهی است. شهادت رسیدن به مرتفع ترین قله های کمال و انسانیت است. با توجه به تعاریف فوق، کسی که مرگ شهادت را انتخاب می کند ((شهید)) نامیده می شود. شهید در لغت به معنی ((گواه)) است و در اصطلاح به کسی گویند که در مجرای شهادت قرار گرفته و در راه خدا کشته می شود.تعریف مشترک و جامع برای شهادت این است که : شهادت عبارت است از زندگی در حال هشیاری، و آزادی در راه وصول به هدف عالی تر از زندگی طبیعی بواسطه شهادت. این خصیصه و پدیده ای است که همه شهدا دارای آن می باشند. در مقابل این مرتبه والای شهادت حداقل توصیفی که می توان برای شهادت در نظر گرفت عبارت است از اینکه : شهادت عبارت است از انقلاب درونی ناگهانی همراه با هشیاری و آزادی در پایان دادن به زندگی دنیوی و مادی و رسیدن به حیات طیبه.شهادت نوعی از مرگ نیست بلکه صفتی از ((حیات معقول)) است. زیرا حیات معمولی که متاسفانه اکثریت انسانها را اداره می کند، همواره خود و ادامه بی پایان خود را می خواهد، لیکن در حیات معقول فرد آن زندگی پاک از آلودگی ها که خود را در یک مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در مسیر تکاملی می بیند که پایانش منطقه جاذبه الهی است. شهید با داشتن این حیات خود را موجی از مشیت خداوندی می داند که اگر سر بکشد و در اقیانوس هستی نمودار گردد، رو به هدف اعلا می رود و اگر فرود بیاید و کالبد بشکافد صدای این شکاف عامل تحرک امواج دیگر خواهد بود که آنهم جلوه ای دیگر از مشیت الهی می باشد. لذا شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی است برای حیات طیبه و به مصداق آیه شریفه قرآن که می گوید :و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون (169 آل عمران)و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد.و یا در آیه ای دیگر می فرماید : ((و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون)) که در این آیه نیز به زنده بودن شهید اشاره نموده است.در قرآن مجید، حدود ده آیه به صورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته شده باشند وجود دارد. از جمله مسائلی که در این آیات به آن اشاره شده است عبارت است از زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید. در این نوشتار کوتاه اشاره ای به آنها خواهیم داشت.

حیات شهید

یکی از ویژگیهایی که قرآن شریف برای شهیدان ذکر کرده است، مساله حیات و زنده بودن آنهاست. حال باید بدانیم که منظور قرآن از این حیات چه نوع حیاتی است؟ و مقصود قرآن چیست؟ آیا حیات آنها حیات مادی است؟ یا این حیات مخصوص به روح و روان شهدا است؟ آیا این حیات به جسم شهید هم مربوط می شود یا خیر؟ و دهها سوال دیگر که باید مورد بررسی قرار گیرد و به آنها پاسخ داده شود.حیات در لغت به معنای ((زنده بودن)) آمده است. و در اصطلاح از دیدگاههای مختلف تعاریفی از آن ارائه گردیده است.فلاسفه، عرفا ، فقها، مفسرین، زیست شناسان و هر گروهی از دیدگاه خود تعریفی از حیات ارائه داده اند که ممکن است برای برخی از آنها در قرآن نیز منشا و اصلی نیز پیدا نمائیم لیکن در این



خرید و دانلود مقاله درباره شهید و شهادت در قرآن و احادیث


جامعیت قرآن از نگاه احادیث 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

جامعیت قرآن از نگاه احادیث

مقدمه بحث در مورد جامعیّت قرآن، از دیرباز تاکنون مورد توجه مفسّران و قرآن پژوهان بوده است و با توجه به تصریح قرآن در خصوص اصل جامعیّت، همگان آن را پذیرفته اند؛ گرچه درباره محدوده آن اختلاف کرده اند. عدّه اى قائل به جامعیت مطلق قرآن شده اند و نتیجه گرفته اند که در قرآن، تمام آنچه که مى توان نوعى ادراک و فهم به آن پیدا نمود، وجود دارد؛ هرچند عقل و درک ما از شناختن آن قاصر است. سیوطى پس از برشمردن جمعى از علوم که از قرآن استنباط مى گردد، مى نویسد: … علوم دیگرى را نیز در بر دارد، از جمله: طب، مناظره، هندسه، جبر و مقابله، نجوم و غیر اینها.1 غزالى در«احیاءالعلوم» و «جواهر القرآن»2، زرکشى در«البرهان»3 و شمارى دیگر این نظریه را پذیرفته اند؛ البته زرکشى، مراد از تمام علوم را اصول کلّى آنها مى داند. در مقابل دیدگاه اول، گروهى معتقدند اگر هم بحثى از علوم(غیر از علم دین) در قرآن آمده، فقط جنبه هدایتى و تربیتى آن مورد نظر بوده است. براى نمونه مى توان از شاطبى و دکتر ذهبى4 و علامه طباطبایى نام برد. علامه طباطبایى مى فرماید: چون قرآن کریم کتاب هدایت است و جز این، کارى ندارد، لذا ظاهرا مراد از«کلّ شىء» همه آن چیزهایى است که برگشتش به هدایت است، از معارف حقیقیه مربوط به مبدأ و معاد و اخلاق فاضله و شرایع الهیه و قصص و مواعظى که مردم در هدایت و راه یافتنشان به آن محتاجند؛ و قرآن، تبیان همه اینهاست.5 در بررسى دیدگاههاى دو طرف، استناد به مجموعه روایات، کمتر به چشم مى خورد و مهمترین دلیل آنها آیه معروف«تبیانا لکل شىء»6 است که هر کس در تفسیر آن، یار ظنّ خویش گردیده است. در این نوشتار، تا آنجا که امکان داشته است، روایات مربوط به این بحث، جمع آورى و به پنج دسته تقسیم شده و معناى جامعیّت و شرط آن، روشن گردیده است و در نهایت، دسته ششم روایات آورده شده که در سبک و سیاق پنج دسته اول نیست؛ بلکه نشان مى دهد که سنّت هم باید در کنار قرآن باشد، تا بیان کننده و روشنگر جامعیّت قرآن باشد؛ گرچه همان طور که بعدا نشان خواهیم داد، از گروه پنجم روایات هم مى توان این مطلب را فهمید؛ ولى در گروه ششم، به لزوم همراهى کتاب و سنّت براى انتقال مفاهیم، تصریح گردیده است. قبل از ورود به بحث، تذکّر چند نکته ضرورى است: اولا، یکى از معدود ابواب حدیثى که در بین روایات موجود در آنها تعارضى وجود ندارد، همین بحث جامعیت قرآن است و اگر در ظاهر هم اختلافى باشد، به راحتى جمع عرفى بین آنها صورت مى گیرد. ثانیا، از کنار هم قرار دادن روایات، به تدریج معناى«جامعیت» روشن خواهد شد. ثالثا، همه روایات مرتبط با موضوع جامعیت قرآن، در این نوشتار نیامده اند؛ ولى سعى شده است که سند روایات نیز ملاحظه شوند و روایات قوى تر مورد استشهاد قرار گیرند. دسته اول: در این دسته، روایاتى است که دلالت دارند«تمام علوم و احتیاجات انسان، در قرآن وجود دارد»: 1ـ به عنوان نمونه، امام صادق(ع) قسم خوردند که هیچ گاه انسان در حسرت نخواهد بود که چرا فلان مطلب در قرآن وجود ندارد: إنّ اللّه عزّوجلّ أنزل فى القرآن«تبیانا لکلّ شىء» حتى واللّه ما ترک شیئا یحتاج الیه العبد، حتى واللّه ما یستطیع عبد أن یقول«لوکان فى القرآن هذا» الاّ و قد أنزله الله فیه؛7 خداوند آیه«تبیانا لکل شىء» را نازل کرد و به خدا قسم از آنچه انسان به آن نیاز دارد فروگذار نکرد و به خدا قسم هیچ کس قادر نیست بگوید«اى کاش فلان مطلب در قرآن وجود داشت»؛ زیرا هر آنچه انسان نیاز داشته باشد، خداوند در مورد آن، آیه اى نازل کرده است. 2ـ امام باقر(ع) همین مضمون را با اندکى تفاوت بیان فرموده اند: إن اللّه تبارک و تعالى لم یدع شیئا تحتاج الیه الامّة الى یوم القیامة الاّ أنزله فى کتابه؛8 خداوند آنچه را که امّت تا روز قیامت بدان احتیاج دارند، در قرآن آورده و براى رسولش بیان فرموده است. 3ـ سماعةبن مهران از امام کاظم(ع) سؤال مى کند:«آیا پیامبر(ص)، در زمان خود، آنچه را که مردم احتیاج داشتند بیان فرمود؟» حضرت، علاوه بر آنکه جواب مثبت دادند، اضافه کردند:«بله؛ آنچه را تا روز قیامت، مردم نیاز دارند بیان کرده است»: أصلحک اللّه، أتى رسول اللّه الناس بما یکتفون به فى عهده؟ قال: نعم و ما یحتاجون الیه الى یوم القیامة.9 4ـ امام على(ع) در بیانى که در مورد اختلاف علما در فتواست، فرمود: …أم أنزل اللّه دینا ناقصا فاستعان بهم على اتمامه، أم کانوا شرکاء فلهم أن یقولوا و علیه أن یرضى، أم أنزل اللّه دینا تامّا فقصر الرسول(ص) على تبلیغه و أدائه، واللّه سبحانه یقول«ما فرّطنا فى الکتاب من شىء» و «فیه تبیان کلّ شىء»؛10 …یا خداوند، دین ناقص فرستاده و از این عالمان در تکمیل آن یارى خواسته؟ یا اینان شرکاى اویند و حق دارند بگویند و باید خشنود باشد از راهى که آنان مى پویند؟ یا دینى که خدا فرستاده، تمام بوده و پیامبر(ص) در رساندن آن کوتاهى نموده؟ در حالى که خداوند سبحان گوید: «فرو نگذاشتیم در کتاب، چیزى را» و گوید که «در آن، بیان هر چیزى هست». اضافه بر این چهار مورد که نقل شد، روایاتى دیگر نیز به همین مضمون وارد شده است.11 نتیجه این دسته روایات که ائمه به طور مطلق فرموده اند«همه چیز در قرآن وجود دارد»، اثبات جامعیت مطلق براى قرآن است؛ امّا چهار دسته روایت دیگر وجود دارد که اطلاق فوق را محدود نموده، به تدریج روشن مى کند که مراد از این علوم چیست.

دسته دوم: دسته دیگر، دو خبر است به این مضمون که«علم اوّلین و آخرین در قرآن است و باید با تفکر در معانى قرآن، به آن علوم دست یافت». پیامبر(ص) فرمود: من أراد العلم فلیثور القرآن فانّ فیه علم الأوّلین و الآخرین.12 در نقل دیگرى از عبداللّه بن مسعود، صحابى معروف پیامبر(ص)، به همین معنا اشاره شده است: إذا أردتم العلم فأثیروا القرآن فإنّ فیه خبر الأوّلین و الآخرین؛ 13 اگر به دنبال علم هستید، با تفکّر در معانى قرآن آن را بیابید؛ چون خبر اولین و آخرین در قرآن یافت مى شود. گرچه نقل دوم، در اصطلاح، روایت نیست و در اصطلاح علم«درایةالحدیث» به آن خبر مى گویند، ولى در همان علم، گفته شده است که بعضى خبرها به گونه اى است که محتواى آن، گواه عدم صدور آن از اشخاص عادى و غیر معصوم است. لذا حداقل براى تأیید روایت اوّل، مى توان از این خبر استفاده نمود.

دسته سوم: دسته سوم، دو روایت است که از مجموع آنها استفاده مى شود که«جمیع احکام مورد نیاز مردم، در قرآن آمده است». البته در دسته ششم روایات، بیان خواهیم کرد که فهم این احکام و حدود آنها با توجه به سنّت است.



خرید و دانلود  جامعیت قرآن از نگاه احادیث  14 ص