لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 65
مرکز آموزش عالی فنی شهید صدوقی یزد
پایاننامه تحصیلی
«پروژه کارآفرینی»
دوره کاردانی
رشته مکانیک خودرو
عنوان:
بررسی و تهیه طرح تولید صندلی پلاستیکی
استاد راهنما:
آقای مهندس حبیب دهقان
تهیهکنندگان:
حمید اژدری یزدی
ابوالفضل خدایی
بهار 87
مرکز آموزش عالی فنی شهید صدوقی یزد
پایاننامه تحصیلی
«پروژه کارآفرینی»
دوره کاردانی
رشته مکانیک خودرو
عنوان:
بررسی و تهیه طرح تولید صندلی پلاستیکی
استاد راهنما:
آقای مهندس حبیب دهقان
تهیهکنندگان:
حمید اژدری یزدی
ابوالفضل خدایی
بهار87
تقدیم نامه:
این پروژه که با تلاش فراوان به سرانجام رسیده را تقدیم میکنم به تمامی اساتید محترم و بزرگوار به ویژه جناب آقای مهندس حبیب دهقان که برای موفقیت ما تلاشهای بسیاری کردهاند و میکنند.
دانشجویان: اژدری و خدایی
تقدیر نامه:
این پروژه که با تلاش فراوان به سرانجام رسیده را تقدیم میکنم به تمامی اساتید محترم و بزرگوار به ویژه جناب آقای مهندس حبیب دهقان که برای
موفقیت ما تلاشهای بسیاری کردهاند و میکنند.
دانشجویان: اژدری و خدایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
معیارها و موانع وحدت اسلامی اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری
یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب .
کتاب « اتحاد اسلامی در آثار شهید آیت الله مطهری » به کوشش سیدحمید جاوید موسوی تدوین شده و انتشارات صدرا آن را در ۱۶۰ صفحه منتشر کرده است . این کتاب هشت فصل دارد وعناوین موجود در فهرست مطالب آن به شرح زیر می باشد :
شبنم یک صبح خندان وحدت کلمه درکلام قدسی علی (ع ) و اتحاد اسلامی علی (ع ) فدایی وحدت اسلامی پیشگامان وحدت اسلامی اسلام فرامرزی و وحدت اسلامی حج همایش اتحاد حج و وحدت اجتماعی حج و اتحاد دل ها تقویت پیوند مسلمانان جلوه های اتحاد غوغای تفرقه و عناوین متعدد دیگر. به دلیل اهمیت مطالبی که شهید مطهری پیرامون وحدت اسلامی نوشته و یا بیان کرده اند گزیده هایی از کتاب مذکور را برای استفاده خوانندگان درج می کنیم .
● علی علیه السلام فدایی وحدت
الان کار تبلیغات استعماری به آنجا رسیده که اگر کسی سخن از وحدت اسلامی بگوید عده ای از نظر مذهبی او را تکفیر می کنند که تو می گویی وحدت اسلامی ! وحدت اسلامی بر خلاف مذهب تشیع است !
علی فدای وحدت اسلامی شد. چه کسی به اندازه علی برای وحدت اسلامی احترام قائل بود این دیگران بودند که می بریدند و این علی بود که وصل می کرد. یک آقایی روی منبر می گفت : الحمدلله یادم هست که از اول عمرم با وحدت اسلامی مخالف بودم !(خدا مثل تو را زیاد نکند در این جامعه !) قرآن می فرماید : واعتصموابحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروانعمه الله علیکم اذکنتم اعدا فالف بین قلوبکم آیه دیگر : و لاتکونوا کالذین تفرقو واختلفوا من بعد ما جا هم البینات . آیه دیگر : ولاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم . مسلمین ! با یکدیگر تنازع و اختلاف نداشته باشید که فشل و سست می شوید نیروی شما گرفته می شود بعد بو و خاصیت از شما گرفته می شود یک جمعیتی که وحدت نداشته باشد و اختلاف داشته باشدسست است دیگر آن بو و رایحه خوشی که از یک جامعه واقعی اسلامی بلند می شود از آن جامعه بلند نمی شود. علی علیه السلام در آن لحظات آخر عمرشان وصیتی کرده اند که مجموعا بیست ماده است یکی از آنها در باره وحدت و اتفاق است . حال این که در این زمینه هم دشمنان چه کرده اند از ده دوازده قرن پیش تا قرن خودمان چه شده است . خود مسلمین چقدر مسئول این کارند(که واقعا هم مسئول اند) و عوامل خارجی بالاخص یهودی ها چقدر نقش موثر داشته اند این هم داستان مفصلی است .
● تمدن اسلامی و نیرنگ غرب
یکی از نیرنگهای غرب این بود که در پوست ملل مسلمان رفت (و میان آنها در باب تمدن اسلامی تفرقه ایجاد کرد.) چون نمی شد این تمدن گذشته را انکار کرد در پوست عربها رفت و گفت تمدن عرب . حتی گوستاولویون وقتی کتاب می نویسد می گوید تمدن عرب گو این که مترجم فارسی اش گفته تمدن اسلام و عرب ولی او می گوید تمدن عرب برای این که عرب بگوید این تمدن مال من بود. ولی وقتی که به ایران می آمدند نقیض و ضد آن را به ایران تلقین می کردند که این تمدنی که در گذشته بوده تمدن ایرانی بوده بوعلی سینا وابسته به تمدن ایرانی است و از بقایای تمدن ۲۵۰۰ ساله پیش تر است ! در جشن ۲۵۰۰ ساله چقدر کوشش می کردند روی مسئله استمرار فرهنگی تکیه کنند که ما در ۲۵۰۰ سال پیش یک فرهنگ را آغاز کردیم و آن فرهنگ با روح خاصی که داشته است ادامه داشته تا به زمان ما رسیده است . بوعلی سینا ابوریحان بیرونی حافظ مولوی و خواجه نصیرالدین طوسی زاده آن فرهنگ اند همان روح است که تا زمان ما استمرار پیدا کرده در صورتی که این یک دروغ محض است . تمدنی که در دوره اسلام شروع شد با یک روح مخصوص شروع شد. این تمدن مثل هر تمدن دیگری از تمدنهای دیگر جهان استفاده کرد اما به صورت تغذیه نه به صورت التقاط مثل هر جاندار جوانی که پیدا می شود و از محیط خودش تغذیه می کند ولی معنی تغذیه این است که او را هضم می برد و به شکل خودش در می آورد و روح خودش را به او می دهد. اما کاری کردند که ملت ما از تاریخ خودش بی خبر و به آن بی اعتقاد وبی اعتماد باشد.
جزوه کوچکی اخیرا نوشتم به نام کتابسوزی ایران و مصر. من در موضوع کتابسوزی ایران و مصر سالهاست که مطالعه کرده ام .
در سالهایی که در حسینیه ارشاد سخنرانی می کردم در میان همه سخنرانی هایی که چه من غیر من در حسینیه ارشاد کردیم هیچ وقت اتفاق نیفتاد که ما اعلان به روزنامه ها بدهیم و روزنامه ها حاضر به چاپ کردن آن نشوند و بااین که سخنرانی بود جلو اعلان را بگیرند جز دو هفته ای که من در باره کتابسوزی مصر و ایران می خواستم سخنرانی کنم و بگویم داستان کتابسوزی مصر و داستان کتابسوزی ایران مجعول است . دیدم نه اطلاعات چاپ کرده نه کیهان هفته بعدش هم نه اطلاعات چاپ کرد نه کیهان رفتیم سراغشان گفتند از بالا دستور دادند این اعلان را نباید چاپ کنید. درآن زمان من صلاح ندیدم مطالب کتابسوزی را درکتاب خدمات متقابل اسلام و ایران قرار دهم چون می دانستم اگراین مطالب باشد اجازه نشرنمی دهند. یادداشتهایش را کنار گذاشتم یکی دوماه پیش هم در چاپ هشتم آن کتاب گنجاندم و هم به طور مستقل آن را چاپ کردم .
سالهاست که در میان ما تبلیغ می کنند. یک تبلیغ دروغ که اسلام نه تنها تمدنی را پایه گذاری نکرد تمدنهای گذشته راهم نابود کرد تمدن مصر و تمدن ایران رااز بین برد.اینها کارهای حساب شده است می خواهند ملت مسلمان به تاریخ اسلامی خودش بدبین شود.
● تفرقه بینداز و حکومت کن
در جنگهای صلیبی دویست سال مسلمین با مسیحی ها جنگیدند و آخرش مسیحی ها شکست خوردندو بعد شروع کردند به نیرنگ زدن از داخل تفرقه ایجاد کردن که محققین امروز به این مطلب پی برده اند که بسیاری از حوادثی که در دنیای اسلام بعداز جنگهای صلیبی رخ داده به تحریک همان صلیبی ها بوده که وقتی از مواجهه رو در رو مایوس شدند بااختلاف ایجاد کردن ها و با شعارهای (محرک نژادی در پی اهداف خود بودند.)
از همه روشنتر جریانی است که در حدود پنجاه سال پیش رخ داد قصه دولت عثمانی و جنگی که عثمانی ها با اروپایی ها داشتند. دولت عثمانی خودش یک نیرویی بود. درست است که این دولت از درون خودش فاسد بود ولی بالاخره یک مرکزی بود. دشمن چه کرد بر اساس فرق تسد(تفرقه بینداز و حکومت کن ) بعضی از عربها را تحریک کردند که شما ملت عرب هستید سیادت مال شماست چرا باید ترکها بر شما سیادت کنند چرا باید منطقه های عربی زیر حکم و نفوذ ترکها باشد بیایید امپراطوری عربی بسازید. به طمع امپراطوری عربی اینها را تحریک کردند. در حالی که عثمانی ها به هر حال داشتند با دشمن اسلام و مسلمین می جنگیدند و احتیاج به تقویت داشتند در چنین شرایطی از پشت خنجر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
شهید و شهادت در قرآن و احادیث
در نظام اسلامی هر فرد مسلمان مسئولیت و رسالت حفظ و اشاعه احکام و ارزشهای اسلامی را بر عهده داشته و با رفتار، گفتار، طرز پوشش، آداب و معاشرت و راهی که انتخاب می نماید باید مروّج و مبلغ مظاهر و معارف اسلامی باشد. لیکن این راه ممکن است از شیوه های مختلفی پیروی نماید و نتایج آن از راههای ممکن عملی گردد.بدون شک از روزی که کاروان انقلاب اسلامی به قافله سالاری (رهبری) امام راحل((ره)) شکل گرفت، شب پرستان تیره دل که نور انقلاب را تاب نمی آوردند برای خاموشی آن به انواع حیله ها دست یازیدند ولی هر بار بش از پیش به امداد الهی، دست پرتوان یاوران انقلاب، آنان را به عقب نشینی واداشت. در این بین یکی از ویژگیهای بارز و منحصر بفرد انقلاب اسلامی در بعد معنوی و فرهنگی که موجب بالندگی انقلاب و نهضت جهانی اسلام در سراسر دنیا گردید همانا شیوع فرهنگ ایثار و شهادت بود. شهادت موجب اشاعه فرهنگ ناب محمدی (ص) و دفع هشیارانه خطرات از جامعه اسلامی بود. افتخار به شهادت و شکل گیری طبقه ای خاص به نام شهیدان چنان پایه مستحکمی در جامعه پیدا نمود که امروزه به عنوان یکی از ارکان حفظ نظام محسوب می گردد. امید است با عنایات پروردگار هر روز شاهد بالندگی و ثمرات روزافزون آن باشیم.
نگاهی به حقیقت شهادت
شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن ((فی سبیل الله)) انتخاب می کند. یعنی شهید در راهی کشته می شود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر((ص)) شریفترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی(ع) آن را گرامی ترین نوع مردن می داند. (اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)شهادت همانا پایان دادن به فروغ درخشان حیات در کمال هشیاری و آزادی است برای رسیدن به هدفی که والاتر از حیات طبیعی است. شهادت پایان دادن به حیات طبیعی برای دفاع از ارزشهای انسانی در جامعه است. شهادت شکافتن کالبد جسمانی برای رسیدن به مقام شهود و حضور الهی است. شهادت رسیدن به مرتفع ترین قله های کمال و انسانیت است. با توجه به تعاریف فوق، کسی که مرگ شهادت را انتخاب می کند ((شهید)) نامیده می شود. شهید در لغت به معنی ((گواه)) است و در اصطلاح به کسی گویند که در مجرای شهادت قرار گرفته و در راه خدا کشته می شود.تعریف مشترک و جامع برای شهادت این است که : شهادت عبارت است از زندگی در حال هشیاری، و آزادی در راه وصول به هدف عالی تر از زندگی طبیعی بواسطه شهادت. این خصیصه و پدیده ای است که همه شهدا دارای آن می باشند. در مقابل این مرتبه والای شهادت حداقل توصیفی که می توان برای شهادت در نظر گرفت عبارت است از اینکه : شهادت عبارت است از انقلاب درونی ناگهانی همراه با هشیاری و آزادی در پایان دادن به زندگی دنیوی و مادی و رسیدن به حیات طیبه.شهادت نوعی از مرگ نیست بلکه صفتی از ((حیات معقول)) است. زیرا حیات معمولی که متاسفانه اکثریت انسانها را اداره می کند، همواره خود و ادامه بی پایان خود را می خواهد، لیکن در حیات معقول فرد آن زندگی پاک از آلودگی ها که خود را در یک مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در مسیر تکاملی می بیند که پایانش منطقه جاذبه الهی است. شهید با داشتن این حیات خود را موجی از مشیت خداوندی می داند که اگر سر بکشد و در اقیانوس هستی نمودار گردد، رو به هدف اعلا می رود و اگر فرود بیاید و کالبد بشکافد صدای این شکاف عامل تحرک امواج دیگر خواهد بود که آنهم جلوه ای دیگر از مشیت الهی می باشد. لذا شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی است برای حیات طیبه و به مصداق آیه شریفه قرآن که می گوید :و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون (169 آل عمران)و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد.و یا در آیه ای دیگر می فرماید : ((و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون)) که در این آیه نیز به زنده بودن شهید اشاره نموده است.در قرآن مجید، حدود ده آیه به صورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته شده باشند وجود دارد. از جمله مسائلی که در این آیات به آن اشاره شده است عبارت است از زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید. در این نوشتار کوتاه اشاره ای به آنها خواهیم داشت.
حیات شهید
یکی از ویژگیهایی که قرآن شریف برای شهیدان ذکر کرده است، مساله حیات و زنده بودن آنهاست. حال باید بدانیم که منظور قرآن از این حیات چه نوع حیاتی است؟ و مقصود قرآن چیست؟ آیا حیات آنها حیات مادی است؟ یا این حیات مخصوص به روح و روان شهدا است؟ آیا این حیات به جسم شهید هم مربوط می شود یا خیر؟ و دهها سوال دیگر که باید مورد بررسی قرار گیرد و به آنها پاسخ داده شود.حیات در لغت به معنای ((زنده بودن)) آمده است. و در اصطلاح از دیدگاههای مختلف تعاریفی از آن ارائه گردیده است.فلاسفه، عرفا ، فقها، مفسرین، زیست شناسان و هر گروهی از دیدگاه خود تعریفی از حیات ارائه داده اند که ممکن است برای برخی از آنها در قرآن نیز منشا و اصلی نیز پیدا نمائیم لیکن در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
مقدمه
مـانـدگـاری, پـویـایـی و پیوستگی ادیان در جاری زمان, بسته به دلـبـسـتـگـی و پـای بـنـدی پیروان و گروندگان به آنهاست. زیرا دیـنـداری, سـعادت و رستگاری و کامیابی خویش را در باورمندی به آمـوزه هـای دیـنی خود می داند و با چنین انگاره ای, خود را از درون پـای بند به پشتیبانی و دفاع از آن می بیند.
بر همین اساس شـخـص دیـنـدار حـاضـر اسـت برای دست یابی به سعادت و رستگاری, هـرگـونـه پـشتیبانی مادی و معنوی را در جهت تواناسازی و نشر و گسترش دین مورد نظر خود انجام دهد. بی گمان, اگر ادیان از چنین پای بندی و پشتیبانیهایی که گاه تا مـرز فـداکاری و از جان گذشتگی نیز پیش می رود, بی بهره بودند, دوران حـیـات و ماندگاری آنان دیری نمی پایید و هر دینی به طور طـبـیـعـی اندکی پس از ظهور, از میان می رفت, همان گونه که اگر ادیـان بـاطل می بودند و دور نمایه ای تهی از آموزه های کارآمد داشـتـند نیز, دوام نمی آوردند
بر این اساس, پایندگی ادیان, با چـشـم پـوشـی از دورنـمایه و رسالت آنها, بیش از هر عامل دیگری بـسـتـه بـه پـیـروی جدی و پشتیبانیهای بی دریغ گروندگان به آن ادیـان است. طبیعی است که پیروان هر دین و آیینی, تنها باورهای خـود را بـر حـق و صحیح بدانند و ادیان و مذاهب دیگر را باطل و نارسا بینگارند. این گونه اختلافها و فرقها و ناسانیها و مرزبندیها, تنها در بین ادیـان نـیـسـت, بـلکه در داخل هر دینی نیز ممکن است گرایشها و مـذهـبـهـای گـوناگونی وجود داشته باشد و پیروان هر یک از آنها تـنـهـا مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب دیگر را باطل.
البته روشـن اسـت که در نظر گروندگان, هیچ گاه ادیان و مذاهب دیگر با هـم یـکسان نیستند, ممکن است پاره ای را نزدیک تر و پاره ای را دورتـر از حـق بـدانند و یا پاره ای را باطل و پاره ای نارسا و نـاتمام بدانند. اکنون این پرسش مورد گفت وگوست که آیا رستگاری و سـعـادت مـندی انسان, ویژه پیروی و عمل به یک دین است و تنها پـیـروان هـمان دین اهل نجات و رهاییند؟ یا این که دین حق تنها یـک آیـیـن نـیـست دینهای حق بسیارند و انسانها از هر یک پیروی کـنـنـد, درست است؟ در صورتی که پذیرفتیم که دین حق همواره یکی بـیـش نـیـست و ممکن نیست همه ادیان بر حق باشند, اگر کسی بدون داشـتـن دیـن حق و باور درست, کارهای نیک و شایسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت؟
پـرسـشهایی از این دست, مدتهاست که محققان و اندیشه وران را به اندیشه وا داشته و بحثهایی هم ارأه شده است.
شـهـیـد مرتضی مطهری از طرح کنندگان نخستین این بحث به شمار می رود که می نویسد:
(... آیـا دیـنی غیر دین اسلام مقبول است و یا دین مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت دیگر, آیا آنچه لازم است فقط این است که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این است که آن دین منتسب بـه یـکـی از پیغمبران آسمانی باشد و دیگر فرق نمی کند که کدام یـک از ادیان آسمانی باشد, مثلا مسلمان یا مسیحی یا یهودی و حتی مجوسی باشد؟ یا این که در هر زمان دین حق یکی بیش نیست؟)
اسـتـاد شهید در کنار این بحث, مساله کارهای نیک نامسلمانان را بـه شـرح بـحث کرده است: اگر کسی بدون باور به دین حق, کار نیک پـذیـرفـتـه شده و مورد امضای دین حق را انجام دهد, آیا کار او پـاداش خـواهـد داشـت, یـا نـه؟ و آیـا شرط پاداش داشتن کارهای شایسته, ایمان به دین حق است یا نه؟ در دو, سـه دهـه اخیر, بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی, شماری, بـا تـرجـمـه آثار متکلمان و فیلسوفان غربی در این باب و بازگو کـردن انـدیـشه های آنان, به این گونه بحثها در محفلهای علمی و دانـشـگـاهـی دامـن زده اند. به نظر می رسد, دست کم, شماری از ایـنـان بـه انـگیزه های سیاسی و با هدف شبهه افکنی و سست کردن پـایـه هـای ایمان اسلامی در جوانان وارد این میدان شده و مسأل کـهـنـه و چند دهه پیش اروپا را با تفسیرها و تحلیل و بررسیهای نـادرسـت و در قـالـبـهـای جـدید قرار داده اند و می خواهند با دسـتاویزهای سست به متون دینی و بهره گیری از سروده های شاعران و قـطـعـه های ادبی و عرفانی آن را با معیارها و ترازهای اسلامی نـیـز سازوار جلوه دهند, حتی شماری از مدعیان روشنفکری به دروغ بـه عـالمانی پیرایه بسته اند که آنان حق را ویژه یک شریعت نمی دانند.
در ایـن نوشتار, برآنیم گذری و نظری بر اندیشه های اندیشه ور و فـیـلـسـوف بـزرگ دنیای اسلام, شهید مرتضی مطهری و بهره گیری از دیـدگاههای وی در این زمینه, داشته باشیم و درستی و یا نادرستی پـلـورالـیـزم دیـنـی و تـکـثـرگرایی را به بوته بحث بگذاریم و پـیـامـدهای تکثرگرایی دینی را از نظر بگذرانیم ولی پیش از آن, بـایـسـتـه اسـت بـه مـعنای پلورالیزم در فرهنگ غرب و کاربرد و قـرأـتـهـای گـونـاگون آن اشاره کنیم و گونه های پلورالیزم را یادآور شویم.
معنای پلورالیزم
پـلورالیزم از ریشه Plural به معنای جمع, فزونی و پرشمار است و در فـرهـنـگ هـای انـگـلیسی به معنای جمع گرایی, چند گانگی و تـکثرگرایی به کار رفته است. همچنین به حکومتهای أتلافی که از چـند حزب, گاه مخالف هم به وجود می آیند و کسانی که چندین همسر دارنـد و مـشـرکان و چند خدا باوران, از باب این که چندگانگی و فزونی در آنها وجود دارد اطلاق می گردد. بـر همین اساس, در فرهنگ غرب, ابتدا به کسانی که چند مقام دینی را در کـلـیسای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ارزش شهادت و شهید در اجتماع
قبلا گفتیم که هر شهادت نورانیتی در اجتماع به وجود می آورد و تشبیه کردیم آن را به نورانیتی که برخی اعمال خیر و از خودگذشتگی ها در قلب فرد ایجاد می کند. قلب که صفا و جلا پیدا کرد وهدایت یافت تاریکیها زایل می شود، راه نمودارتر می گردد. این مطلب سوژه ای عالی است برای بحث درباره ارزش شهادت وشهدا، و مخصوصا از نظر آثار قیام حسینی در جهان اسلام و از نظر اینکه امام اگر به قصد شهادت هم حرکت کرده باشد منطقی صحیح دارد.
جمله : ان الله شاء ان یراک قتیلا اگر سند صحیح داشته باشد، از لحاظ مطلب و معنی سخن درستی است.
هدف مقدس و حس تعالی و تقدس
کلمه شهید و شهادت از کلمات رائج معمولی است که فقط در مورد بعضی افراد استعمال می کنیم. هر کشته یا مرده ای شهید نیست . روزی صدها نفر کشته می شوند و هزارها نفر می میرند و به آنها شهید نمی گوئیم.
اطراف کلمه شهید را هاله ای از قدس و تعالی احاطه کرده است. به کسی شهید گفته می شود که در یک راه مقدس و برای هدفی مقدس جان خود را از دست بدهد.
شهید سه خصوصیت دارد: یکی اینکه در راه هدف مقدس کشته می شود، دیگر اینکه جاودانگی می یابد ، سوم آن چیزی که قبلا گفتیم که آنها محیط پاک می دهند. گفتم مقدس و نگفتم بزرگ. ممکن است مقصد، بزرگ و با اهمیت باشد ولی مقدس نباشد. اسکندر که آرزوی جهانگیری را تعقیب می کرد هدف به اصطلاح بزرگ داشت ولی مقدس نبود و بلکه عالی هم نبود. کسی که در این راه کشته بشود در چشم بشر احترام و تقدس ندارد.
او دائره خودپرستی خود را توسعه داه بود . همچو شخصی اگر همه کرات آسمانی را هم تسخیر کند عملش جنبه تقدس و احترام پیدا نمیکند. عمل آنوقت مقدس است که هدفی بیرون از خودپرستی داشته باشد، فقط به خاطر تکلیف و وظیفه انجام شود، خصوصا تکالیفی که بشر در برابر نوع و اجتماع دارد.(( المقتول دون عیاله و ماله )) شهید است چون به خاطر وظیفه و شرافت و تکلیف وجدان و دیانت انجام می گیرد نه به خاطر جلب منفعت مادی. حالا اگر انسان ، المقتول دون العدل و الحریه ، دون التوحید و الایمان باشد قداست و قدیسیش به درجاتی بالاتر است.
حس تعالی و تقدس حسی است اصیل در بشر و از صمیم روح بشر سرچشمه می گیرد مثل حس حقیقت خواهی (علم) ، نیکی خواهی (اخلاق) ، زیبائی خواهی (جمال) و این خود یکی از معماهای وجود بشر است که در برابر اموری ماوراء منافع محسوس و ملموس خود یک نوع تعظیم و تکریمی دارد و سر تعظیم فرود می آورد.
البته هر میل و طلبی از وجود یک احتیاج عینی حکایت می کند منتهای ام رمبدا این احتیاج عینی جهازات بدن نیست، همان مرتبیه مستقل روح انسان است.
سرسلسله مقدسات بشر ذات احدیت است. خداوند قدوس است ، منزه از جمیع نقصانات است علی الاطلاق . هو الله الذی لا اله الا هوالملک القدوس . . و لهذا مقدس ترین اعمال بشر مبارزه با شرک و بت پرستی است.
قیامهای مقدس
قیامهای مقدس و نهضتهای مقدس از انبیاء عظام شروع شده. در قرآن کریم در سوره الشعراء جهاد مقدس انبیاء را خلاصه کرده است؛ داستان موسی و ابراهیم و نوح و هود و لوط و صالح و شعیب و خاتم الانبیاء را ذکر می کند که در راه مبارزه با بت پرستی و ظلم و بیدادگری و جهل و تعصب و تقلید و اسراف و تبذیر و افساد در ارض و فحشاء و امتیازات موهوم اجتماعی مبارزه کرده اند. مقدسات بشر هم از اینها تجاوز نمی کند.
امام حسین همان راهی را رفت که آن انبیاء رفتند و البته برای امام حسین وضعی پیش آمد که برای دیگران پیش نیامد . اعتراض به اینکه امام حسین چرا فداکاری کرد و تسلیم نشد و حفظ جان نکرد، اعتراض به همه انبیاء و اولیاء ا ست. اساساً دین برای گذشت و فداکاری است، منطق دین ایثار است: و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم.
علاقه به جان و به پدر و فرزند و همسر و خویش و تبار و سرمایه و شغل و حرفه و مسکن، طبیعی هر انسان است و بسیاری از اینها طبیعی هر حیوانی است. دین آمده است برای اینکه انسان را علاقمند و شیفته اموری عالیتر کند و درسی عالیتر بیاموزد: