لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی؟!!
چکیده
همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسی صحت و یا سقم نسبت انکار معاد جسمانی به ابن سینا با استناد به اقوال وی در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار دیگر او تدوین شده است. حاصل کلام وی در مجموعه آثارش این است که معاد در دو صورت «جسمانی» و «روحانی» قابل تصور است، که نوع جسمانی آن قابل اثبات به برهان نیست. اما نوع روحانی آن را می توان به برهان اثبات کرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی، تصدیق معاد جسمانی را به طریق شرعی و به حکم تصدیق جز نبوت بر مسلمان فرض می داند. ولی با این حال معتقد است که سعادت نفسانی را اصلاً قابلیت قیاس با سعادت بدنی نیست. بنابراین رغبت حکمای الهی به برخورداری از آن بسیار بیشتر از سعادت جسمانی است. به گونه ای که اگر حتی سعادت بدنی را به ایشان اعطا کنند، به آن التفات و توجهی نخواهند داشت. وی بعد از تأکید بر این مسأله در صدد است تا توضیح دهد که چرا با وجود کمال بیشتری که در سعادت نفسانی است، مع ذلک انسانها از آن غافلند.
بعد از ذکر علل بی توجهی انسانها به کمالات برتر، سرانجام و در بخش پایانی با استناد به قول کسانی که وی آنها را «اهل علم» می نامد، می پذیرد که بعضی از نفوس انسانی که از آنها به عنوان «بدینون» یا نفوس ساده یاد می شود، می توانند معاد جسمانی داشته باشند، اما آن جسم، از جنس اجرام سماوی خواهد بود، که به عنوان آلت نفس در خدمت ایشان قرار می گیرد.
نگارنده در سخن پایانی به فقراتی از دیدگاه شیخ اشاره کرده است که احتمال می رود به آن دلیل این بزرگوار در مظان اتهام قرار گرفته باشد و اما داوری را به خواننده واگذار نموده تا با مطالعه دقیق خود حق مطلب را به جا آورد.
واژگان کلیدی: معاد جسمانی ، معاد روحانی، نفس، سعادت، شقاوت
فصل هشتم از مقاله نهم الهیات «الشفاء» به بحث معاد اختصاص دارد. شیخ در این فصل و همچنین در آثار دیگر خود، دیدگاهش را در خصوص معاد و اقسام آن ذکر کرده است و سپس به مسأله سعادت و شقاوت و ارتباط نفوس مختلف با آن پرداخته است. از آنجا که بیان نظر شیخ در خصوص مسأله معاد جسمانی مشکلاتی را برای او فراهم نموده و او را در مظان اتهام انکار ضروری دین قرار داده، به نظر لازم می آید متعاطیان فلسفه برای پرهیز از پیش داوریهای غیر منصفانه و رعایت جانب انصاف، در جریان کل بحث وی در قسمت پایانی کتاب «الشفاء» و آثار دیگری که وی در آنها به آن موضوع پرداخته است، قرار گیرند.
نظر به اینکه اتهام و نسبت کفر در خصوص این مسأله از ناحیه شخصیت شهیر عالم اسلام، امام محمد غزالی، متوجه فیلسوف مسلمان، ابوعلی ابن سینا گشته است، اهمیت پرداختن به آن را دو چندان می نماید. زیرا نه امام محمد آن کسی است که بتوان او را نادیده گرفت و از کنار آراء و نظراتش به آسانی گذشت و نه اندیشه حکیمی همچون ابوعلی اجازه قبول چنین داوری را، به راحتی، در مورد او به ما می دهد.
امام محمد غزالی در کتاب معروف خویش، «تهافت الفلاسفه»، ص 46) که آن را به قصد رسوا ساختن اندیشه های - به زعم خویش - سخیف فلاسفه به رشته تحریر در آورده است، ضمن نسبت دادن «رؤسای ضلال» به پیشروان حکمت و فلسفه اسلامی، یعنی فارابی و ابن سینا، مدعی است که ایشان در خصوص حداقل بیست مسأله از مسائل فلسفی راه را به گمراهی رفته اند و در مورد حداقل سه مسأله از مسائل بیست گانه، سر از وادی کفر در آورده اند، که یکی از آنها نظر ایشان در مورد معاد جسمانی است.
شیخ متهم است که «برانگیختن تن ها و بازگردانیدن جانها به تن ها و وجود آتش جسمانی را انکار کرده و وجود بهشت و حور عین و دیگر چیزهایی که به مردم وعده داده اند را مثالهایی دانسته که برای فهمانیدن ثواب و عقاب روحانی که برتر از ثواب و عقاب جسمانی است، زده اند» (تهافت الفلاسفه، ص 284)
اما آیا به راستی چنین نسبتی شیخ را رواست؟ آیا شاهد مثالی در گفتار او وجود دارد که تأیید این مطلب باشد؟ صرف نظر از نسبتی که به او داده اند، قطعاً بررسی عین کلام او بهترین میزان برای داوری است و به همین دلیل نگارنده تصور می کند، نگاه اجمالی به بیان مستوفای شیخ در الهیات «الشفا» - به عنوان متن - و آثار دیگر او ضمن تصحیح پیش داوری ما، حداقل دینی است که ما به عنوان یک نوآموز فلسفه، به پیشگاه حکیمی بزرگ و فیلسوفی شهر، ادا می کنیم.
معاد از نظر شیخ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق:
معاد و جهان پس از مرگ
محقق : سید مصطفی هاشمی
استاد راهنما : جناب آقای افشاری
کد کلاس : 121........... کد درس : 3903
ترم دوم- سال تحصیلی 84-85
الله لا اله الا هو لیجمعنکم الی یوم القیا مت
لا ریب فیه و من اصدق من الله حدیثا
)) سوره ی مبارکه ی نساء آیه ی87 ((
افسوس که آنچه برده ام باختنی است
بشناخته ها تمام نشناختنی است
برداشته ام هر آنچه باید بگذاشت
بگذاشته ام هرآنچه برداشتنی است
90 اسم از اسامی قیامت از دیدگاه قرآن
((یوم الحشر)) براساس آیه 45 سوره یونس
((یوم القیامت الساعه)) براساس آیات 186 و187 اعراف
((یوم النسیان )) بر اساس آیات 51 اعراف و 126 طه
((یوم البشارت و التبریک)) براساس آیات 13 حدید و 35 نحل
((یوم الشماتت والالتماس)) براساس آیات 50 مومن و98 انبیا
((یوم الشفاعت)) براساس آیات 46 بقره و 53 اعراف
((یوم الشهادت)) براساس آیات 138 بقره 19 و20 و21 فصلت
((یوم الندامت)) بر اساس آیه 55 یونس
((یوم العداوت)) براساس آیات 162 و163 بقره و31 فرقان
((یوم عظیم وکبیر)) بر اساس آیه 16 یونس
((یوم الجزا)) بر اساس آیات3 حمد و 12 حج
((یوم الخسران)) بر اساس آیات 46 یونس و 25 هود
((یوم الوفود و الورود)) بر اساس آیات84 مریم و 101 هود
((یوم الفصل)) بر اساس آیات 59 یس و17 عم
((یوم الجمع)) بر اساس آیات 87 نسا و 109 مائده
((یوم الخشوع و التسلیم)) بر اساس آیات 28 و29 نحل و108 طه
((یوم الامر)) بر اساس آیات 43 و44 ن والقلم
((یوم الحسرت والتاسف)) بر اساس آیات 28 انفال و 32 انعام
((یوم الذلت)) براساس آیات 28 یونس و 20 صافات
((یوم القضاوت والحکومت))بر اساس آیات 63 انعام و 73 مریم و 95 نحل
((یوم الظلمت)) بر اساس .آیات10 و 11 دخان و 14 حدید
((یوم لاریب فیه)) بر اساس آیات 9 و25 آل عمران و 87 نسا
((یوم لا ینفع فیه نسب)) بر اساس آیات 11 تا 15 معراج و 101 مومنون
((یوم لا ینفع شیء)) بر اساس آیات 9 آل عمران و254 بقره
((یوم الاخرت)) براساس آیات 83قصص و 134 نسا
((یوم الوفا )) بر اساس آیات 28 بقره و 25 آل عمران
((یوم الشدت و الیاس )) بر اساس آیات 29 فرقان و 70 نمل
((یوما عبوسا )) بر اساس آیات 11 و 12 دهر
((یوم التناد )) بر اساس آیات 42 تا 48 مدثر و 35 مومن
((یوم الحساب)) بر اساس آیات 15 و16 اسراء
((یوم المعاد )) بر اساس آیات 4 یونس و134 انعام
((یوم التلاق )) بر اساس آی144 یونس و 16 مومنون
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 44 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اهمیت معادشناسی در قرآن:
بیش از ثلث آیات قرآن, ارتباط با زندگی ابدی دارد: در یک دسته از آیات, بر لزوم ایمان به آخرت, تاکید شده و در دسته دیگر, پیآمدهای انکار آن, گوشزد شده و در دسته سوم, نعمتهای ابدی, و در دسته چهارمی عذابهای جاودانی, بیان شده است. همچنین در آیات فراوانی رابطه بین اعمال نیک و بد با نتایج اخروی آنها ذکر گردیده; و نیز با شیوه های گوناگونی امکان و ضرورت رستاخیز مورد تاکید و تبیین قرار گرفته و به شبهات منکران, پاسخ داده شده; چنانکه منشا تبهکاریها و کج رویها فراموش کردن یا انکار قیامت و روز حساب, معرفی شده است . از دقت در آیات قرآنی بدست میآید که بخش عمده ای از سخنان پیامبران و بحثها و جدالهای ایشان با مردم, اختصاص به موضوع معاد داشته است و حتی می توان گفت که تلاش آنها برای اثبات این اصل, بیش از تلاشی بوده که برای اثبات توحید کرده اند: زیرا اکثر مردم, سرسختی بیشتری برای پذیرفتن این اصل, نشان می داده اند. علت این سرسختی را می توان در دو عامل, خلاصه کرد: یکی عامل مشترک در انکار هر امر غیبی و نامحسوس, و دیگری عامل مختص به موضوع معاد یعنی میل به بی بند و باری و عدم مسئولیت. زیرا همان گونه که اشاره شد اعتقاد به قیامت و حساب, پشتوانه نیرومندی برای احساس مسئولیت و پذیرفتن محدودیتهای رفتاری و خودداری از ظلم و تجاوز و فساد و گناه است و با انکار آن, راه برای هوسرانیها و شهوت پرستیها و خودکامگیها باز می شودقرآن کریم با اشاره به این عامل می فرماید:
ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه, بلی قادرین علی ان نسوی بنانه, بل یرید الانسان لیفجر امامه.
آیا انسان چنین می پندارد که استخوانهایش را (پس از متلاشی شدن) جمع نخواهیم کرد؟ چرا (این کار را خواهیم کرد در حالی که) تواناییم که سرانگشتانش را (مانند اول) هموار سازیم. بلکه انسان می خواهد جلوی خویش را باز کند (و بی بند و بار باشد)همین روحیه ابا و امتناع از پذیرفتن معاد به معنای حقیقی را می توان در کسانی یافت که در گفتارها و نوشتارهایشان می کوشند که ((رستاخیز)) و ((روز واپسین)) و دیگر تعبیرات قرآنی درباره معاد را بر پدیده های این جهانی و رستاخیز ملتها و تشکیل دادن جامعه بی طبقه و ساختن بهشت زمینی, تطبیق کنند یا عالم آخرت و مفاهیم مربوط به آن را مفاهیمی ارزشی و اعتباری و اسطوره ای قلمداد نمایند قرآن کریم چنین کسانی را ((شیاطین انس)) و((دشمنان انبیا)) دانسته است که با سخنان آراسته و فریبنده شان به راهزنی دلها می پردازند و مردم را از ایمان و اعتقاد صحیح و پای بندی به احکام الهی, باز می دارند: و کذلک جعلنا لک نبی عدواً شیاطین الانس و الجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غروراً و لوشا ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون و لتصغی الیه افئد الذین لا یومنون بالاخر و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون. و بدین سان برای هر پیامبری, دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم که برای فریفتن مردم پیرایه های سخن را به یکدیگر الهام می کنند و اگر خدا می خواست (جبراً جلوی آنها را می گرفت و) چنین کارهایی انجام نمی دادند (ولی خواست خدا این است که مردم در گزینش راه خوب و بد, آزاد باشند) پس آنان را با دورغهایشان واگذار. و تا دلهای کسانی که ایمان به آخرت ندارند به سخنان آراسته آنان فرا داده شود و آنها را بپسندند و آنچه را بخواهند مرتکب شوند.
(محمد تقی, مصباح یزدی, آموزش عقاید, ج 3, ص 13 ـ 11)
نقش ایمان به معاد در زندگی: در بـعـضـی از جـوامـع بـشـری ، دیـن و اعـتـقادات دینی را مقوله ای جدا از زندگی انسان در دنیا گـرفـته اند و امور دینی را مسائلی شخصی و رابطه فردی انسان با معبود تلقی کرده اند و حـال آنکه بنابر اندیشه و اعتقاد اسلامی ، ایمان به خدا و روز قیامت در زندگی معمولی انسان نـقـشـی غـیـر قـابـل انـکـار دارد. اصـولا بـر اسـاس ایـن عـقـایـد، زنـدگـی مـعـنـا، مفهوم ، هدف ، شـکـل و چـارچـوب ویـژه ای پـیـدا مـی کـنـد کـه تـفـاوتـهای اصولی و بنیادی با نوع زندگی انسانهایی دارد که دارای چنین عقیده ای نیستند. از جمله: تفاوت در بینشها: بـا وجـود ایـمـان بـه مـعـاد، زنـدگـی هـدفـدار مـی شـود و هـمـه اعـمـال و رفتار انسان مؤ من به معاد به سوی تاءمین معاد، جهت می یابد. در حالی که انسان غیر مؤ من به معاد، هدفی را برای مجموعه زندگی خود نمی یابد و زندگی برای او هدف دار، جهت دار و معنی دار نیست . او برای رفتار خود چارچوبی نمی شناسد، هرگونه خواست و اراده کرد و دوست داشت عمل می کند یا حتی رفتار خود را مطابق دلخواه بدون احساس محدودیت ، تغییر می دهد. قرآن در این باره می فرماید: (بَلْ یُریدُ الاِْنْسانُ لِیَفْجُرَ اءَمامَهُ یَسْئَلُ اَیّانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ) بـلکـه انـسان می خواهد در پیش روی خود، راه را باز کند (مانعی برای آنچه می خواهد انجام دهد نبیند) از این رو نسبت به قیامت اظهار تردید کرده می پرسد قیامت کی خواهد بود؟همچنین ایمان به معاد نگاه به زندگی دنیا را نگاه به مرحله ای مقدماتی ، گذرا و ناپایدار می سـازد و مـؤ مـن بـه مـعـاد خـود را در حـال فـراهم کردن توشه و لوازم زندگی ابدی و جاودانی برای پس از مرگ می شمارد و حال آنکه منکر معاد زندگی را منحصر به دنیا و دنیا را همه دوره حـیـات خـود مـی پندارد. زندگی برای او همین مدت محدود، همراه با همه رنجها، سختیها و مشکلات گـونـاگـون اسـت . از ایـن رو، افـسـردگی ، ناامیدی ، اضطراب روانی ، بلاتکلیفی ، احساس پوچی و بی هدفی بر اینگونه زندگی سایه می افکند و اگر رو به لذتهای ناپایدار آن مـی آورد، بـه دلیـل این است که درمیان این همه ناکامیهای زندگی دنیا، دمی لذت غنیمت است و در واقع روی آوردن به قمار، شراب و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 79 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مقدمه
از کجا آمده ایم: سرآغاز هستی
برای چه آمده ایم: هدف زندگی
به کجا خواهیم رفت: سرانجام حیات
و به عبارت دیگر حس کنجکاوی او را وادار می کند که راز هستی و معمای خلقت را درک کند او پیوسته می خواهد سرآغاز و سرانجام هستی را بداند و هدف از خلقت را بدست آورد و اگر در این باره فکر نکند و نیندیشد دچار افکار مالیخولیائی می شود و در فشار روحی عجیبی قرار می گیرد.
جایگاه معاد
معاد در تحمل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد زیرا کیست که نپرسد و یا نخواهد بداند که آینده انسان و جهان چه می شود؟ پایان عمر و تلاش ما به کجا می رسد؟ نتیجه و هدف از زندگی چیست؟ آری این سئوالها برای همه مطرح است گرچه افرادی به زبان معاد را نمی پذیرند ولی ناخوداگاه در عمق جان خود احساس ابدیت برای انسان دارند و گاه و بی گاه از خود علامتهایی نشان می دهند که دلیل آن است که با وجود مرگ و پوسیده شدن جسم حاضر نیستند انسانیت و شخصیت واقعی او را نابود و نیست شده بدانند که ما نمونه هایی از این علامتها را در اینجا بیان می کنیم .
1- تمام منکران معاد به قبر نیاکان خود احترام می گذارند.
2- نام شخصیتهای مرده را بر روی خیابانها ، موسسات ، مدارس و دانشگاهها می گذارند.
3- گاه ی مردگان خود را مومیایی کرده تا فاسد نشوند یکی از احساسات درونی انسان احساس غربت است دنیا برای او تنگ است با همسر و باغ و مسافرت هم موقتا خود را سرگرم می سازد ولی پس از چندی ابز از درون احساس کمبود می کرد همۀ وسائل رفاه هم او را سیر نمی کند گاهی به فکر خود کشی می افتد گاهی می پرسد هدف آفرینش چیست؟ چرا من هستم تمام این قلقلک های درونی نشان می دهد که انسان احساس غربت می کندو این جهان با تمام گستردگیش برای او تنگ است و جسم برای او قفس و دنیا برای او زندان است که این احساس فیزیکی از زمینه های ایمان به روزی است که در آنجا انسان سیر می شود به تمام آرزوها و اهدافش می رسد زیرا پاسخ هر نیاز و احساس و قلقلک درونی در بیورن موجود است مثلا احساس تشنگی با آب و احساس شهوت با همسر و احساس غربت هم با معاد پاسخ داده می شود در طول تاریخ هیچ کس دلیل علمی برای نبودن معاد نیاورده و چیزی که مخالفان معاد زمزمه می کنند آن است که مگر می شود انسان مرده ای که ذراتش پوسیده و پخش شده است بار دیگر زنده شود؟ پاسخ عقل و قرآن آن است که می شود و این کار نشدنی نیست هم در فکر قابل تصور است و هم دائما در شبانه روز نمونه هائی از زنده شدن مردگان را با چشم خود می بینیم امام جواد (ع) می فرماید: خوابیدن و بیدار شدن بهترین نمونه ای است که مردن و زنده شدن را برای ما قابل درک می کند آری مرگ یک خواب طولانی و شدیدی بیش نیست بهار و پاییز درختان نمونه دیگری از زنده شدن و مردن گیاهان است در سورۀ فاطر می خوانیم : خداست که با دها فرستد تا ابر را انگیزد و آن را به شهرها و مناطق مرده روانه می کند و پس از باریدن آن شهر مرده را زنده می کند سپس می فرماید «کذلک النشور» یعنی زنده شدن مردگان هم مانند زنده شدن درختان و گیاهان است در جای دیگر می فرماید: «احیینا به بلده میتا کذلک الخروج» ما به واسطه باران شهر مرده را زنده کردیم همچنین است خروج شما در قیامت .
بنابراین نمونه هائی از زنده شدن در آفرینش هر روز و شب و هر سال و فصل پیش چشم ما می درخشد و مساله زنده شدن مرده را برای ما ساده و ممکن جلوه می دهد.
داستانی دیگر
روزی حضرت ابراهیم از کنار دریایی می گذشت که لاشه حیوانی را دید که حیوانات و پرندگان و جانوران دریایی بر روی آن ریخته اند و هر کدام قسمتی از بدن او را خورده اند وقتی حضرت ابراهیم این منظره را دید از خدا پرسید که روز قیامت چگونه حیوانات را زنده می کنی خداوند از حضرت ابراهیم پرسید آیا ایمان به معاد و قدرت من نداری؟ گفت : چرا اما تا با چشمان خودم نبینم آرامش پیدا نمی کنم خداوند به ابراهیم گفت که چهار پرنده را بگیر و بکش و گوشتشان را درهم مخلوط کن و بر سر چند کوه بگذار وپس یک به یک آنها را صدا بزن ببین چگونه ذرات مخلوط از هم جدا و در کنار هم و پرنده اولی ساخته
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
آثار ایمان به معاد و انکار آن در مقاله ای به قلم شهید پیغان:
یکی از مسائلی که همواره در ادیان مختلف مورد تأکید قرار گرفته است و در واقع به ادیان معنا میدهد، به نحوی که بدون آن، دین جایگاه مشابهی نخواهد داشت، مسأله معاد است. دین اسلام نیز بر این مسأله بسیار تأکید دارد و مباحث زیادی از قرآن و سنّت به این موضوع اختصاص یافته است. اهمیت معاد تا بدانجا است که یکی از اصول دین شمرده شده و انکار آن موجب خروج از اسلام است. لذا متناسب است به این موضوع توجه زیادی شود و ابعاد مختلف آن مورد بحث و مداقه قرار گیرد.
این نوشتار که در صدد بحث از «آثار ایمان به معاد» است، جایگاه معاد در قرآن و در دعوت انبیاء، دلایل وقوع معاد، آثار ایمان به معاد و انکار آن را به اجمال بحث مینماید
جایگاه معاد در قرآن کریم و در دعوت انبیاء
اصل معاد از نقطه نظر دین مبین اسلام بدان معناست که همه انسانهایی که در این عالم دنیا آمده و بعد از مدتی زندگی در این عالم میمیرند، همگی در جهان دیگری زنده شده و در قیامت در دادگاه عدل الهی حضور یافته و پس از رسیدگی به اعمال و رفتار آنها در دنیا، در بهشت و سعادت جاودانه یا در دوزخ خشم و غضب الهی همیشه خواهند بود.
یک نظر اجمالی به آیات قرآن کریم نشان میدهد که در میان مسائل عقیدتی هیچ مسألهای در اسلام بعد از توحید به اهمیت مسأله معاد و اعتقاد به حیات بعد از مرگ و حسابرسی اعمال بندگان و پاداش و کیفر و اجرای عدالت نیست. وجود حدود هزار و دویست آیه درباره معاد در قرآن و اینکه بسیاری از سورههای اواخر قرآن به طور کامل یا به طور عمده درباره معاد و مقدمات و علایم و نتایج آن سخن میگوید، شاهد گویای این مدعا است.
در جای جای قرآن مجید بعد از موضوع ایمان به خدا، ایمان به جهان دیگر آمده و تقریباً در 30 آیه این دو موضوع را قرین هم قرار داده «و یؤمنون بالله و الیوم الآخر» یا تعبیری شبیه آن فرموده است و در بیش از صد آیه اشاره به «الیوم الآخر» یا «الآخرۀ» فرموده است.
در راه ارائه همین مسأله و بیان همین اندیشهها و اعتقادات بود که پیامبر اسلام(ص) گرفتار مشقتها و آزار و اذیتهای سخت و طاقت فرسای مشرکین شدند و همچون سایر انبیای الهی مورد تهمتهای فراوان قرار گرفتند، تا آنجا که او را مجنون خواندند. قرآن کریم در آیات هفتم و هشتم سوره سبأ به این مسأله اشاره نموده و میفرماید: «وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَى رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِی خَلْقٍ جَدِید ٍ* أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَم بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِی الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِیدِ؛ و کسانی که کفر ورزیدند گفتند آیا شما مردم را آگاه سازیم از مردی که مدعی است هنگامی که بدنهای شما به کلی متلاشی گردید و استخوانهای شما پوسید و خاک شد بار دیگر آفرینش جدید و حیات تازهای پیدا میکند؟ او یا به خداوند، دروغ و کذب نسبت میدهد و یا دچار جنون و دیوانگی گشته است. اما در واقع چنین نیست بلکه کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند در عذابی سخت و در ضلالت و گمراهی عمیقی گرفتارند.»
مسأله معاد و جهان آخرت همواره در سرلوحه دعوت انبیاء قرار داشته است و پیامبران الهی علیرغم مخالفتهای سرسختانه مردم در پیشروی چنین مسألهای، همواره بر آن تأکید داشته و مردم را به اعتقاد به چنین اصلی دعوت نمودهاند و این مقاومت و پایداری انبیاء در طرح مسأله معاد و آشنا ساختن مردم با مسأله جهان پس از مرگ، نشانگر اهمیت فوق العاده این اصل اعتقادی در زندگی بشر و سعادت و کمال نهایی انسان است. علم و آگاهی به اصل مسأله معاد تأثیر مستقیم در رفتار و کردار فرد و جامعه داشته و زندگی انسان را متحول میسازد. شناخت رابطه میان دنیا و آخرت و مقدمه بودن این جهان برای جهان دیگر نیز نقش بسزایی در رفتار آدمی دارد. اگر فرد بداند که آنچه در این دنیا انجام میدهد در سرای دیگر نیز همان را باز خواهد یافت مسلماً در رفتار و عملکرد خویش دقت و ملاحظه بیشتری خواهد نمود.
دلایل وقوع معاد :
برای اثبات معاد دلایل عقلی و منطقی متعددی وجود دارد که در قرآن، گاه صریحاً و گاه به اشاره بیان شده است. دلایلی که صریحاً یا اشارتاً در زمینه حتمیت تحقق معاد از قرآن مجید استفاده میشود عمدتاً هفت دلیل است:
1. برهان فطرت
منظور از «برهان فطرت» در اینجا این است که انسان در اعماق جان خود، اعتقاد و ایمان به جهان دیگر و رستاخیز عظیم انسانها و بارگاه عدل الهی را احساس میکند. قرآن کریم در این زمینه در سوره روم، آیه 30 میفرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ؛ روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده و دگرگونی در آفرینش خداوند نیست، این است دین محکم و استوار.»
موضوع سخن در این آیه عام است و تمام دین را فطری میشمارد، یعنی مجموع اصول عقاید و حتی کلیات فروع دین و احکام در اعماق فطرت حضور دارد. «دین» دوبار در آیه فوق تکرار شده که اشاره به مجموع حقایق دینی است.
بر مسأله فطری بودن اعتقاد به معاد قراینی وجود دارد.
الف . اگر برای فنا آفریده شدهایم عشق به بقا چه مفهومی دارد؟
هیچکس نمیتواند این حقیقت را انکار کند که از مرگ به معنای «نیستی» گریزان است و خواهان طول عمر، بلکه حیات جاویدان است. تلاش برای طولانی شدن عمر دلیل بر این است