لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
نامه ای به امام زمان (علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
«نیایش»
مولایم :
یکی از اثرات محبت شما در زندگی من , نه بهتر است بگویم در زندگی ما , غمی است که برپیکره روح و روانمان کشیده شده و در اعماق وجودمان نفوذ کرده است .
هر عیدی که فرامی رسد بنا است که ما بخندیم ؛ خوشحال باشیم و شادی کنیم و ما نیز می خواهیم در اعیاد چنین باشیم ؛ اما چه کنیم که غیبت تو خنده را به ما حرام کرده است .
سرورم : ما درخوشحالی شما خوشحالیم اما در اعماق درونمان چنان غمی نهفته است که حتی الفاظ قادر نیستند بر پیکره اش لباس شوند .
یا مولای :
هر روز فرخنده ای که از ایام الله فرا می رسد ما شیعیان جشن می گیریم , اما درمیان فریادهای شهدایمان و نالهای کشته هایمان و آتش ظلمهائی که از زمان شهادت مادرت فاطمه زهراء برما روا داشته اند .
خوشحالیهایمان را با اشک و خون ترسیم می کنیم و با بغض فرو کشیده لب فرومی بندیم و خواهیم گفت که سرچشمه زلال امامت آنگاه د ردل زمین فرو رفت که بانگ های فریاد : هل من ناصر ینصرنی , اباعبدالله علیه السلام بی جواب ماند.
آقای من :
این غم همواره درون سینه های ماست تا زمانی که ظهور بفرمائی .
البته چنین است که حزن جز فرآورده محبت شما نیست.
- چطور خوشحال باشد عاشقی که این چنین معشوقی دارد و به فراق او مبتلاست؟
- چطور بخندد تشنه ای که دریایی از آبی شیرین و زلال و خنک د رپیش دارد امابرای سیراب شدن از آن راهی نمی یابد ؟
- مولای من:
- مامی خندیم اما این خنده فقط بر لبان ما نقش می بندد زیرا که در دلهای ما آتشفشانی از سنگهای گداخته حسرت نهفته است .
- حسرت یک نگاه ...
- حسرت سیراب شدن د ردریای چشمهایت و حسرت شنیدن سخنان حکیمانه ات .
- امیدوارم هرگز نخواسته باشم به شمارش آورم اثرات محبتتان را در زندگیم , زیرا که محبت شما د رزندگی من نه تنها اثرنکرده است بلکه با روزگار من عجین شده است و گوشت و خون و پوستمان ازآن روییده است . اینکه بخواهیم از اثر چیزی در زندگیمان صحبت کنیم که بزرگترین رکن زندگی است شاید بی معنا باشد.
حبیبا:
چطور از اثر محبتت در زندگیم سخن بگویم و در حالی که دانه های عشقت هنگامی در قلبم کاشته شد که به من درس خداشناسی می دادی وقتی که ذرّه کوچکی بودم، در قبل از این عالم .
و واضحتر بگویم .
سیدی!
کوچکترین تشعشع از اثرات محبتت در زندگیم متلاشی شدن همه وجودم و توجه همه قلبم و خیر دنیا و آخرت برایم .
به امید آن روزی بیایی و به سرمای غربت و تاریکی جهل و زشتی ظلم خاتمه دهی . زیرا که زیبایی و خوبی جز با وجودتو معنا نمی شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
بسم الله الرحمن الرحیم
مقاله اى دربارهى حجاب
مقدمه
لزوم پوشیدگی زن در برابرمرد بیگانه یکی ازمسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمیتوان تردید کرد . پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حـریم میان مردان و زنان اجنبی است ، همچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس ازظهور اسلام از مسلمین به غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است ؟ . 2 - علت پوشش چیست ؟ . چنانکه میدانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و جنس ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت میکنند . قـاعده اولی طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند . چـه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مرد حریم و حائلی به صورت پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید ؟ . اختصاص به پوشش ندارد ، در مطلق اخلاق جنسی جای چنین سؤالی هست . درباره حیا وعفاف نیزهمین پرسش هست . حیوانات در مسائل جنسی احساس شرم نمیکنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حیا و شرم وجود دارد . 3 - فلسفه پوشش از نظر اسلام . 4 - ایرادها و اشکالها . 5 - حدود پوشش اسلامی چیست ؟ . آیااسلام طرفدار پرده نشینی زن است همچنانکه لغت " حجاب " بر این معنی دلالت میکند ، یا اسلام طرفدار این است که زن در حضور مرد بیگانه بدن خود را بپوشاند بدون آنکه مجبور باشد از اجتماع کنارهگیری کند ؟ و در صورت دوم حدود پوشش چقدر است ؟ آیا چهره و دو دست تا مچ نیز باید پـوشیده شود یا ماورای چهره و دو دست باید پوشیده شود اما چهره و دو دست تا مچ پوشیدنش لازم نیست ؟ و در هر حال ، آیا در اسلام مسألهای به نام "حریم عفاف " وجود دارد یا نه ؟ یعنی آیا دراسلام مسأله سومی که نه "پرده نشینی " و " محبوسیت " و نه " اختلاط " باشد وجـود دارد یا خیر ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام طـرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است یا نه ؟ .(1)
اینها پرسشهائی است که درکتابهاى علما و محققین بدان ها پاسخ داده شده است.
حجاب و پـوشش صحیح زنان یکی از عوامل بسیار مـؤثر در حفظ خانواده است. زنی که خودسرانه جـلوه گری کند، آتش هوس مردان را میافروزد و چشم و دل سبکسران را بیاختیار به دنبال خود روان میکند.هزاران پرونده جنایی وناموسی، فحشا و روابط نامشروع بیشمار ازعواقب تلخ بلای بیحجابی و بدحجابی است که گریبان دنیای امروز را گرفته است.
واژه حجاب
معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست ؟ کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده وحاجب . بیشتراستعمالش به معنی پرده است . این کلمه ازآن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده وسیله پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست ، آن پـوشش حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقـع شدن صورت گیرد . در قرآن کریم در داستان سلیمان ،غروب خورشید را اینطورتوصیف میکند: " « حتی توارت بالحجاب »" ( 2 ) یعنی تاآن وقتیکه خورشید درپشت پرده مخفی شد پرده حاجزمیان قلب وشکم را "حجاب "مینامند.حجاب، حصار وحریم عفت زن و سنگرمحکمی است که راه ورود فساد و هرزگیها را سد میکند و به زن شخصیت و احترام میبخشد تا ملعبه شهوات وبازیچه بوالهوسیها قرارنگیرد. درجامعهای که زنانش باحجاب صحیح و پوشش کامل رفت وآمد کنند، جوانان هم با خاطری آرام به کار خود مشغول میشوند ودور از هر گونه تحریک بیجا وخیال خام، در زمان مناسب، با رضایت و خرسندی به تشکیل خانواده علاقمند میگردند و ازدواج میکنند.
سیمای حقیقی مسأله حجاب
حقیقت امر اینست که درمسأله پوشش - وبه اصطلاح عصراخیرحجاب - سخن دراین نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن اینست که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هرزنی در هرمحفلی حداکثر تمتعات را به استثناء زنا ببرد یا نه ؟ اسلام که به روح مسائل مینگرد جواب میدهد: خیر، مردان فقط درمحیط خانوادگی ودرکادرقانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین میتوانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند، اما درمحیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است .وزنان نیز از اینکه مردان را درخارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به ه صورت و به هر شکل ممنوع میباشند .درست است که صورت ظاهرمسأله اینست که زن چه بکند ؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان ؟ یعنی آنکس که مسأله به نام او عنوان میشود زن است ، و احیانا مسأله با لحن دلسوزانهای طرح میشود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است وآن اینکه آیا مرد باید در بهره کشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادی مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آن که در این مسأله ذی نفع است مرد است نه زن ، ولااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفعتر است . به قول ویل دورانت" دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است " . پس روح مسأله ، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی وهمسران مشروع ،یا آزاد بودن کامیابیها وکشیده شدن آنها به محیط اجتماع است . اسلام طرفدار فرضیه اول است . ازنظراسلام محدودیت کامیابیهای جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک میکند ، و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین میگردد ، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفاء نیروی کار و فعالیت اجتماع میگردد ، و از نظر وضع زن در برابر مرد ، سبب میگردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود . فلسفه پوشش اسلامی به نظرما چند چیزاست بعضی ازآنهاجنبه روانیدارد وبعضی جنبه خانه وخانوادگی ،و بعضی دیگر جنبه اجتماعی ، و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او . حجاب دراسلام ازیک مسأله کلیترواساسیتری ریشه میگیرد وآن اینستکه اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کـادر ازدواج قانونی اختصاص یـابد ، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد .
برخلاف سیستم غربی عصرحاضرکه کاروفعالیت رابا لذتجوئیهای جنسی به هم میآمیزدل،اسلام میخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند .
دردین مقدس اسلام به حجاب اهمیت خاصی داده شده است که به مواردی از آن اشاره میشود:
حجاب در قرآن
درقرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد. یکی از این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:« یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما )ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است(. جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد. در سوره نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است. مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گـاهی ممکن است بُعد اول باشد ، ولی بُعد دوم نباشد ، در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. اگر به معنای عام، هرنوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم ، حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد.یک نوع آنحجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاًاعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید ونبوت، ازمصادیق حجاب ذهنی،فکری وروحی صحیح استکه میتواند از لغزشها وگناههای روحی وفکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید. علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی میکند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شدهاند.
هدف و فلسفه حجاب
هدف اصلی تشریع احکام دراسلام، قرب به خداوند استکه به وسیلهی تزکیهی نفس و تقوا به دست میآید:
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ(3) بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.هُوَالَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛ اوست خـدایی که میان عرب امّی (قـومی که خـواندن و نـوشتن هم نمیدانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد وکتاب سماوی وحکمت الهی بیاموزد؛ با آنکه پیش از این، همه در ورطهی جهالت وگمراهی بودند.(4)ازقرآن کریم استفاده میشود که هدف ازتشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دستیابی به تزکیهی نفس طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی همچون: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگوتاچشمها ازنگاه ناروا بپوشند وفروج واندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است.(5)
حجاب چشم
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (6) ای رسول مابه مردان مؤمن بگوتاچشمها را ازنگاه ناروا بپوشند.
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(7) ای رسول به زنان مؤمن بگوتا چشمها را ازنگاه ناروا بپوشند.حجاب در گفتار
نوع دیگر حجاب وپوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ. »(8)
پس زنهار نازک ونرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.
حجاب رفتاری
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.« وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»(9)
وآن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشودکه مرادازحجاب اسلامی، پوشش وحریم قایل شدن درمعاشرت زنان بامردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین،حجاب وپوشش زن نیز به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف درحریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشهی لغوی عفت نیز وجود دارد؛
حجاب و عفت
دو واژهی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترکاند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه آزاد اسلامی – واحد نیشابور
عنوان:
فیزیک هسته ای
استاد مربوطه :
جناب آقای موسی زاده
گرد آورنده :
شیرین میامئی
زمستان 86
چکیده :
برای بررسی تاریخچه فیزیک هستهای لازم است ابتدا تاریخچه اتم را مطالعه کنیم. تمام مواد پیرامون ما از مولکول تشکیل شده است، مولکول هم به نوبه خود از اتم تشکیل شده است. دانشمندان و فلاسفه یونانی حدس و گمان میکردند که اتم تجزیه ناپذیر است. یکی از این دانشمندان از جمله دموکرتیوس (Democritus) کلمه اتم را از کلمه یو نانی «اتوموس» که به معنای «غیر قابل تجزیه» میباشد اقتباس کردند. این حدس و گمان دانشمندان یونانی حدود هزار سال دوام آورد، چند دهه طول کشید که نظریه غیر قابل تجزیه بودن اتم رد شد. اولین و اساسیترین نتیجه تحقیقات ثابت کرد که اتم شامل دو جزء اصلی میباشد:هسته سنگین که تقریبا تمام جرم اتم را در خود دارد.
پوستهای سبک که از ذرات الکتریسیته (الکترون) ساخته شده است. این الکترونها با سرعت فوق العاده زیادی به دور هسته در حرکت بوده و هرگز به روی آن سقوط نمیکنند.
ساختار هسته
تا آنجا که به ساختار هستهای مربوط است میتوان هسته اتم را به عنوان یک جرم نقطهای و یک بار نقطهای در نظر گرفت.
هسته ، شامل تمامی بار مثبت و تقریبا تمامی جرم اتم است، در نتیجه مرکزی را تشکیل میدهد که الکترونها حول آن میچرخند.
فیزیک هسته ای چیست؟
درون هر اتم میتوان سه ذره ریز پیدا کرد: پروتون، نوترون و الکترون.پروتونها در کنار هم قرار میگیرند و هسته اتم را تشکیل میدهند، در حالی که الکترونها به دور هسته میچرخند. پروتون بار الکتریکی مثبت و الکترون بار الکتریکی منفی دارد و از آنجا که بارهای مخالف ، یکدیگر را جذب میکنند، پروتون و الکترون هم یکدیگر را جذب میکنند و همین نیرو، سبب پایدار ماندن الکترونها در حرکت به دور هسته میگردد. در اغلب حالتها تعداد پروتونها و الکترونهای درون اتم یکسان است، بنابراین اتم درحالت عادی و طبیعی خنثی است.نوترون، بار خنثی دارد و وظیفه اش در هسته، کنار هم نگاه داشتن پروتونهای هم بار است.می دانیم که ذرات با بار یکسان یکدیگر را دفع میکنند .در نتیجه وظیفه نوترونها این است که با فراهم آوردن شرایط بهتر، پروتونها را کنار هم نگاه دارند. ( این کار توسط نیروی هسته ای قوی صورت میگیرد )
تعداد پروتونهای هسته نوع اتم را مشخص میکند. برای مثال اگر 13 پروتون و 14 نوترون، یک هسته را تشکیل دهند و 13 الکترون هم به دور آن بچرخند، یک اتم آلومینیوم خواهید داشت و اگر یک میلیون میلیارد میلیارد اتم آلومینیوم را در کنار هم قرار دهید، آنگاه نزدیک به پنجاه گرم آلومینیوم خواهید داشت! همه آلومینیوم هایی که در طبیعت یافت میشوند، AL27 یا آلومینیوم 27 نامیده میشوند. عدد 27 نشان دهنده جرم اتمی است که مجموع تعداد پروتونها و نوترونهای هسته را نشان میدهد.اگر یک اتم آلومینیوم را درون یک بطری قرار دهید و میلیونها سال بعد برگردید، باز هم همان اتم آلومینیوم را خواهید یافت. بنابراین آلومینیوم 27 یک اتم پایدار نامیده میشود.بسیاری از اتمها در شکل های مختلفی وجود دارند. مثلاً مس دو شکل دارد: مس 63 که 70 درصد کل مس موجود در طبیعت است و مس 65 که 30 درصد بقیه را تشکیل میدهد. شکل های مختلف اتم، ایزوتوپ نامیده میشوند. هر دو اتم مس 63 و مس 65 دارای 29 پروتون هستند، ولی مس 63 دارای 34 نوترون و مس 65 دارای 36 نوترون است. هر دو ایزوتوپ خصوصیات یکسانی دارند و هر دو هم پایدارند.اتمهای ناپایدارتا اوایل قرن بیستم، تصور میشد تمامی اتمها پایدار هستند، اما با کشف خاصیت پرتوزایی اورانیوم توسط بکرل مشخص شد برخی عناصر خاص دارای ایزوتوپ های رادیواکتیو هستند و برخی دیگر، تمام ایزوتوپ هایشان رادیواکتیو است. رادیواکتیو بدان معنی است که هسته اتم از خود تشعشع ساطع میکند.
هیدورژن مثال خوبی از عنصری است که ایزوتوپ های متعددی دارد و فقط یکی از آنها رادیو اکتیو است. هیدروژن طبیعی ( همان هیدروژنی که ما میشناسیم) در هسته خود دارای یک پروتون است و هیچ نوترونی ندارد. ( البته چون فقط یک پروتون درهسته وجود دارد نیازی به نوترون نیست ) ایزوتوپ دیگر هیدروژن، هیدروژن 2 یا دو تریوم است که یک پروتون و یک نوترون در هسته خود جای داده است. دوتریوم، فقط 015/0 درصد کل هیدروژن را تشکیل میدهد و در طبیعت بسیار کمیاب است، با این حال مانند هیدورژن طبیعی رفتار میکند. البته از یک جهت با آن تفاوت دارد و آن، سمی بودن دوتریوم در غلظت های بالاست. دوتریوم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه
برای بررسی تاریخچه فیزیک هستهای لازم است ابتدا تاریخچه اتم را مطالعه کنیم. تمام مواد پیرامون ما از مولکول تشکیل شده است، مولکول هم به نوبه خود از اتم تشکیل شده است. دانشمندان و فلاسفه یونانی حدس و گمان میکردند که اتم تجزیه ناپذیر است. یکی از این دانشمندان از جمله دموکرتیوس (Democritus) کلمه اتم را از کلمه یو نانی «اتوموس» که به معنای «غیر قابل تجزیه» میباشد اقتباس کردند. این حدس و گمان دانشمندان یونانی حدود هزار سال دوام آورد، چند دهه طول کشید که نظریه غیر قابل تجزیه بودن اتم رد شد. اولین و اساسیترین نتیجه تحقیقات ثابت کرد که اتم شامل دو جزء اصلی میباشد:
هسته سنگین که تقریبا تمام جرم اتم را در خود دارد.
پوستهای سبک که از ذرات الکتریسیته (الکترون) ساخته شده است. این الکترونها با سرعت فوق العاده زیادی به دور هسته در حرکت بوده و هرگز به روی آن سقوط نمیکنند.
ساختار هسته
تا آنجا که به ساختار هستهای مربوط است میتوان هسته اتم را به عنوان یک جرم نقطهای و یک بار نقطهای در نظر گرفت.
هسته ، شامل تمامی بار مثبت و تقریبا تمامی جرم اتم است، در نتیجه مرکزی را تشکیل میدهد که الکترونها حول آن میچرخند.
فیزیک هسته ای چیست؟
درون هر اتم میتوان سه ذره ریز پیدا کرد: پروتون، نوترون و الکترون.پروتونها در کنار هم قرار میگیرند و هسته اتم را تشکیل میدهند، در حالی که الکترونها به دور هسته میچرخند. پروتون بار الکتریکی مثبت و الکترون بار الکتریکی منفی دارد و از آنجا که بارهای مخالف ، یکدیگر را جذب میکنند، پروتون و الکترون هم یکدیگر را جذب میکنند و همین نیرو، سبب پایدار ماندن الکترونها در حرکت به دور هسته میگردد. در اغلب حالتها تعداد پروتونها و الکترونهای درون اتم یکسان است، بنابراین اتم درحالت عادی و طبیعی خنثی است.نوترون، بار خنثی دارد و وظیفه اش در هسته، کنار هم نگاه داشتن پروتونهای هم بار است.می دانیم که ذرات با بار یکسان یکدیگر را دفع میکنند .در نتیجه وظیفه نوترونها این است که با فراهم آوردن شرایط بهتر، پروتونها را کنار هم نگاه دارند. ( این کار توسط نیروی هسته ای قوی صورت میگیرد )
تعداد پروتونهای هسته نوع اتم را مشخص میکند. برای مثال اگر 13 پروتون و 14 نوترون، یک هسته را تشکیل دهند و 13 الکترون هم به دور آن بچرخند، یک اتم آلومینیوم خواهید داشت و اگر یک میلیون میلیارد میلیارد اتم آلومینیوم را در کنار هم قرار دهید، آنگاه نزدیک به پنجاه گرم آلومینیوم خواهید داشت! همه آلومینیوم هایی که در طبیعت یافت میشوند، AL27 یا آلومینیوم 27 نامیده میشوند. عدد 27 نشان دهنده جرم اتمی است که مجموع تعداد پروتونها و نوترونهای هسته را نشان میدهد.اگر یک اتم آلومینیوم را درون یک بطری قرار دهید و میلیونها سال بعد برگردید، باز هم همان اتم آلومینیوم را خواهید یافت. بنابراین آلومینیوم 27 یک اتم پایدار نامیده میشود.بسیاری از اتمها در شکل های مختلفی وجود دارند. مثلاً مس دو شکل دارد: مس 63 که 70 درصد کل مس موجود در طبیعت است و مس 65 که 30 درصد بقیه را تشکیل میدهد. شکل های مختلف اتم، ایزوتوپ نامیده میشوند. هر دو اتم مس 63 و مس 65 دارای 29 پروتون هستند، ولی مس 63 دارای 34 نوترون و مس 65 دارای 36 نوترون است. هر دو ایزوتوپ خصوصیات یکسانی دارند و هر دو هم پایدارند.اتمهای ناپایدارتا اوایل قرن بیستم، تصور میشد تمامی اتمها پایدار هستند، اما با کشف خاصیت پرتوزایی اورانیوم توسط بکرل مشخص شد برخی عناصر خاص دارای ایزوتوپ های رادیواکتیو هستند و برخی دیگر، تمام ایزوتوپ هایشان رادیواکتیو است. رادیواکتیو بدان معنی است که هسته اتم از خود تشعشع ساطع میکند.
هیدورژن مثال خوبی از عنصری است که ایزوتوپ های متعددی دارد و فقط یکی از آنها رادیو اکتیو است. هیدروژن طبیعی ( همان هیدروژنی که ما میشناسیم) در هسته خود دارای یک پروتون است و هیچ نوترونی ندارد. ( البته چون فقط یک پروتون درهسته وجود دارد نیازی به نوترون نیست ) ایزوتوپ دیگر هیدروژن، هیدروژن 2 یا دو تریوم است که یک پروتون و یک نوترون در هسته خود جای داده است. دوتریوم، فقط 015/0 درصد کل هیدروژن را تشکیل میدهد و در طبیعت بسیار کمیاب است، با این حال مانند هیدورژن طبیعی رفتار میکند. البته از یک جهت با آن تفاوت دارد و آن، سمی بودن دوتریوم در غلظت های بالاست. دوتریوم هم ایزوتوپ پایداری است، ولی ایزوتوپ بعدی که تریتیوم خوانده میشود، ناپایدار است. تریتیوم که هیدروژن 3 نیز خوانده میشود، در هسته خود یک پروتون و دو نوترون دارد و طی یک واپاشی رادیواکتیو به هلیوم 3 تبدیل میشود. این بدان معنی است که اگر ظرفی پر از تریتیوم داشته باشید و آن را بگذارید و یک میلیون سال بعد برگردید، ظرف شما پر از هلیوم 3 است. هلیوم 3 از 2 پروتون و یک نوترون ساخته شده وعنصری پایدار است ).
در برخی عناصر مشخص، به طور طبیعی همه ایزوتوپها رادیواکتیو هستند. اورانیوم بهترین مثال برای چنین عناصری است که علاوه بر رادیواکتیویته زیاد سنگین ترین عنصر رادیواکتیو هم هست که به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
Network Marketingچیست؟
از حوالی سال 1930 مفهومی به نام بازاریابی شبکه ای از کشور آمریکا آغاز شد. در این روش تولیدکننده به جای اینکه کالاهای خود را از طریق عوامل پخش با درصد کمیسیون بالا به فروش برساند از طریق خود مردم و مشتریان این کار را انجام می دهد. بدین طریق شبکه ای از مشتریانی که تمایل دارند در کار فروش به تولیدکننده کمک کرده و منفعتی نیز برای خود کسب نماید امر بازاریابی و فروش کالا را بر عهده می گیرند. در برخی از موارد در ادبیات، از بازاریابی شبکه ای به عنوان بازاریابی چند لایه ای (Multi Level Marketing) نیز نام برده می شود که هر دو عنوان ناظر به یک مفهوم هستند و به طور کلی در این روش فروشنده کالای خودش را به افرادی در شبکه بازاریابی و فروش واگذار می کند و آن افراد نیز کالا را به چند نفر زیردست خود واگذار می کند و بازاریابی می کنند و به همین ترتیب کار ادامه پیدا می کند و در نتیجه به صورت تصاعدی تعداد مشتریان و فروشندگان کالا در شبکه اضافه می شود. سازوکار بازاریابی شبکه ای به این شکل است که فردی به یکی از این شرکتهای مزبور تقاضای عضویت می دهد تا تبدیل به یک مالک مستقل کسب و کار شود و این فرد با استفاده از مستندات و آموزش های شرکت مورد نظر به عنوان موجود مستقل اقتصادی کارش را آغاز می کند و از طریق گرفتن کمیسیون به کسب درآمد می پردازد.
تاریخچه و حقیقت تجارت شبکه ای اساسی ترین حقیقت زندگی در دنیای امروز تغییر است. به عنوان یک قاعده، افراد نسبت به تغییر رغبتی ندارند. ما در برارش مقاومت میکنیم، دوست داریم در حیطه راحت خودمان که مورد قبول دیگران و اکثریت هست باقی بمانیم . این "طبیعت بشر" است. ولی این یک حقیقت است که هر چه را که رد کنید، و مقاومت در برابرش نشان دهید، بقا و دوام بیشتری میابد، بخصوص وقتی که متدی بهتر را که زمانش آمده را رد میکنید.تقریبا در هر زمینه تلاشی، هنر، علوم پزشکی و تجارت، بیشتر ایده های تازه همیشه و ابتدا با مقاومت و رد شدن روبرو شده اند. هر چه ایده ای انقلابی تر و یکتاتر باشد، مخالفت با آن شدیدتر و پرسروصداتر است. مردم همیشه راجع به ایده ها و متدهایی که منجر به تغییر میشود، ترسیده اند و حتی نسبت به آنها بی توجهی نشان داده اند.ترس از تغییر موجب مورد تمسخر واقع شدن کریستف کلمب، لویس پاستور، توماس ادیسون، و آلبرت انیشتین شد. مثالهای دیگری ازاینکه چگونه ترس از تغییر بر پیشرفت تاثیر سوگذاشته وجود دارد. در 1800،مردم آنچه را که نیاز داشتند از مغازه های خانوادگی کوچک میخریدند. سپس مردی به نام و.ت.گرانت ایده ای داشت که منجر به ایجاد تغییر شد.اگر هم این مغازه های کوچک جدا را ترکیب کنیم و قسمت های منفرد زیر یک سقف بسازیم در یک فروشگاه بزرگ چه؟ یک راه جدید و بهتر برای انجام کارها. مشتریها عاشق آن بودند. بازرگانان منفرد که صاحب فروشگاه های خرده فروشی به سبک قدیمی بودند، با نزول تجارتشان روبرو شدند. مغازه داران در برابر، جنگی سیاسی را آغاز کردند. هزاران مغازه دار با هزاران رای آنجا بودند و آنها برای حقشان در مورد اجرای روش قدیمی شروع به لابی گری کردند. آنها بالاخره موفق شدند حکومت محلی و ایالتی را مجبور به غیر قانونی اعلام کردن فروشگاه های بخش بخشی گرانت کند. سرانجام فروشگاه بخش بخشی گرانت پیروز شد. اگر راه بهتری وجود داشته باشد، بقا می یابد. در اوایل 1960 ، امتیازدهی ، یک تکنولوژی انقلابی جدید در تجارت بود و با مقاومت زیادی روبرو شده بود. روزنامه ها و مجلات نوشتند که امتیازدهی یک کلاه برداری و شیادی است. داستانهای راجع به افرادی که پس اندازشان را در برخی امتیازها از دست داده بودند هم جا بود. حرکتی شدید برای غیر قانونی ساختن امتیازدهی شروع شده بود. در واقع امتیازدهی فقط با 11 رای توسط کنگره غیر قانونی شناخته شد. امروزه وجود بیش از 34 درصد از همه خرده فروشیها در آمریکای شمالی به خاطراین به اصطلاح کلاهبرداری است. امتیازده ها حدود 800 میلیون دلار ارزش کالاها و سرویسهای امروزه فروش دارند. هر صنعتی لا شکوفایی نظیر این مواجه میشود.در 1970 کایروپراکتیکها(متخصصان) شیاد شناخته شدند، بازار اجناس مشکوک و غیرقابل اعتماد شناخته شد و شکلی از قمار به حساب می آمدو روزنامه اول در آمریکای شممالی تحت عنوان "رویداد عمومی" توسط حکمران ماساچوست ملغی اعلام شد. در حال حاضر ما تقریبا بدون این صنایع نمیتوانیم به سر بریم. پیشگامان مثل همه مفاهیم کاملا قوی، تجارت شبکه ایnetworkmarketing) )هم به خاطر فقدان درک ، با مقاومت روبرو شده است. هیچ رمز و نکته مبهمی در تجارت شبکه ای نیست. فقط شکل دیگر از فروش و توزیع است. تجارت شبکه ای 50 ساله است. در اوایل 1940، یک کمپانی به نام ویتامین های کالیفرنیا(california vitamins) تشخیص داد که همه نماینده های فروش جدیدشان که وارد میشدند، خانواده ها و دوستان نیروی فروش موجود آنها بودند که دلیل ابتدایی اش آن بود که آنها محصول را به قیمت عمده فروشی میخواستند. همچنین دریافتند که آسانتر است که نیروی فروشی از افراد بسیاری درست کنند که هر کدام مقدار کوچکی از محصول را میفروختند تا اینکه تعداد معدود و اندکی سوپراستار بیابند که میزان کلانی محصول بفروشند. پس آنها این دو ایده را ترکیب کرده و ساختار جبرانی برای فروش طراحی کردند که فروشندگانشان را تشویق میکرد تا نماینده های جدید از مشتریان راضی دعوت کنند که بیشتر فامیل و دوستان بودند که خود نیز حق داشتند محصول و کار نمایندگی را به دیگران پیشنهاد کنند، که خود اجازه میداد نیروی فروش به صورت توانی رشد کند. کمپانی هر آنها به خاطر فروشهایی که توسط کل گروهشان یا شبکه نماینده های