دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

ابو علی سینا

ابو علی سینا

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحات: 2

 

 

 

 

زندگینامه:

 ابو علی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است، در ماه صفر از سال 370 هجری قمری در شهر بخارا به دنیا آمد.

این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد و القابی مانند شیخ الرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فرا گرفتن علوم مختلف داشت.

و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او می کوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابن سینا تا ده سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و آن‌گاه به فرا گرفتن منطق و ریاضیات پرداخت. استاد وی در علم ریاضیات "ابو عبدالله ناتلی" بود.

 پس از آن نزد "ابو سهیل مسیحی" به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد.



خرید و دانلود ابو علی سینا


ابن سینا

ابن سینا

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحات: 1

 

 

 

 

 

زندگی نامه

 

ابن سینا در روستای افشانه نزدیک بخارا (در ازبکستان کنونی و ایران بزرگ در قرن پنجم هجری قمری) متولد شد. زبان مادری اش فارسی بود. پدرش که از صاحب منصبان در حکومت سامانی بود وی را به مدرسه بخارا فرستاد تا در آنجا به خوبی تحصیل کند. پدر و برادر ابن سینا مجذوب تبلیغات اسماعیلیه شده بودند، اما ابن سینا از آن دو تبعیت نکرد. وی حافظه و هوشی خارق‌العاده داشت. به طوری که در ۱۴ سالگی از معلمان خود پیشی گرفت.

 



خرید و دانلود ابن سینا


تحقیق درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی؟!!

چکیده

همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسی صحت و یا سقم نسبت انکار معاد جسمانی به ابن سینا با استناد به اقوال وی در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار دیگر او تدوین شده است. حاصل کلام وی در مجموعه آثارش این است که معاد در دو صورت «جسمانی» و «روحانی» قابل تصور است، که نوع جسمانی آن قابل اثبات به برهان نیست. اما نوع روحانی آن را می توان به برهان اثبات کرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی، تصدیق معاد جسمانی را به طریق شرعی و به حکم تصدیق جز نبوت بر مسلمان فرض می داند. ولی با این حال معتقد است که سعادت نفسانی را اصلاً قابلیت قیاس با سعادت بدنی نیست. بنابراین رغبت حکمای الهی به برخورداری از آن بسیار بیشتر از سعادت جسمانی است. به گونه ای که اگر حتی سعادت بدنی را به ایشان اعطا کنند، به آن التفات و توجهی نخواهند داشت. وی بعد از تأکید بر این مسأله در صدد است تا توضیح دهد که چرا با وجود کمال بیشتری که در سعادت نفسانی است، مع ذلک انسانها از آن غافلند.

بعد از ذکر علل بی توجهی انسانها به کمالات برتر، سرانجام و در بخش پایانی با استناد به قول کسانی که وی آنها را «اهل علم» می نامد، می پذیرد که بعضی از نفوس انسانی که از آنها به عنوان «بدینون» یا نفوس ساده یاد می شود، می توانند معاد جسمانی داشته باشند، اما آن جسم، از جنس اجرام سماوی خواهد بود، که به عنوان آلت نفس در خدمت ایشان قرار می گیرد.

نگارنده در سخن پایانی به فقراتی از دیدگاه شیخ اشاره کرده است که احتمال می رود به آن دلیل این بزرگوار در مظان اتهام قرار گرفته باشد و اما داوری را به خواننده واگذار نموده تا با مطالعه دقیق خود حق مطلب را به جا آورد.

واژگان کلیدی: معاد جسمانی ، معاد روحانی، نفس، سعادت، شقاوت

فصل هشتم از مقاله نهم الهیات «الشفاء» به بحث معاد اختصاص دارد. شیخ در این فصل و همچنین در آثار دیگر خود، دیدگاهش را در خصوص معاد و اقسام آن ذکر کرده است و سپس به مسأله سعادت و شقاوت و ارتباط نفوس مختلف با آن پرداخته است. از آنجا که بیان نظر شیخ در خصوص مسأله معاد جسمانی مشکلاتی را برای او فراهم نموده و او را در مظان اتهام انکار ضروری دین قرار داده، به نظر لازم می آید متعاطیان فلسفه برای پرهیز از پیش داوریهای غیر منصفانه و رعایت جانب انصاف، در جریان کل بحث وی در قسمت پایانی کتاب «الشفاء» و آثار دیگری که وی در آنها به آن موضوع پرداخته است، قرار گیرند.

نظر به اینکه اتهام و نسبت کفر در خصوص این مسأله از ناحیه شخصیت شهیر عالم اسلام، امام محمد غزالی، متوجه فیلسوف مسلمان، ابوعلی ابن سینا گشته است، اهمیت پرداختن به آن را دو چندان می نماید. زیرا نه امام محمد آن کسی است که بتوان او را نادیده گرفت و از کنار آراء و نظراتش به آسانی گذشت و نه اندیشه حکیمی همچون ابوعلی اجازه قبول چنین داوری را، به راحتی، در مورد او به ما می دهد.

امام محمد غزالی در کتاب معروف خویش، «تهافت الفلاسفه»، ص 46) که آن را به قصد رسوا ساختن اندیشه های - به زعم خویش - سخیف فلاسفه به رشته تحریر در آورده است، ضمن نسبت دادن «رؤسای ضلال» به پیشروان حکمت و فلسفه اسلامی، یعنی فارابی و ابن سینا، مدعی است که ایشان در خصوص حداقل بیست مسأله از مسائل فلسفی راه را به گمراهی رفته اند و در مورد حداقل سه مسأله از مسائل بیست گانه، سر از وادی کفر در آورده اند، که یکی از آنها نظر ایشان در مورد معاد جسمانی است.

شیخ متهم است که «برانگیختن تن ها و بازگردانیدن جانها به تن ها و وجود آتش جسمانی را انکار کرده و وجود بهشت و حور عین و دیگر چیزهایی که به مردم وعده داده اند را مثالهایی دانسته که برای فهمانیدن ثواب و عقاب روحانی که برتر از ثواب و عقاب جسمانی است، زده اند» (تهافت الفلاسفه، ص 284)

اما آیا به راستی چنین نسبتی شیخ را رواست؟ آیا شاهد مثالی در گفتار او وجود دارد که تأیید این مطلب باشد؟ صرف نظر از نسبتی که به او داده اند، قطعاً بررسی عین کلام او بهترین میزان برای داوری است و به همین دلیل نگارنده تصور می کند، نگاه اجمالی به بیان مستوفای شیخ در الهیات «الشفا» - به عنوان متن - و آثار دیگر او ضمن تصحیح پیش داوری ما، حداقل دینی است که ما به عنوان یک نوآموز فلسفه، به پیشگاه حکیمی بزرگ و فیلسوفی شهر، ادا می کنیم.

معاد از نظر شیخ



خرید و دانلود تحقیق درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی


تحقیق در مورد ابوعلی سینا 12ص (بافرمت ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

ابن سینا

ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا که درمغرب زمین به ابن سینا ،معروف است .ازفیلسوفان بزرگی بشمارمی آیدکه جامع تمام علوم عصرخویش بود.شهرت ابن سینا به قدری است که بیشترممالک شرقی قصددارندبرای افتخاربه گذشته علمی کشورخویش اورابه خودمنتسب نمایند.

افغانستان .ترکیه .تاجیکستان وعربها همگی ادعا دارندکه ابن سینا متعلق به آنها است .وهریک ازاین مدعیان نیزدلیلی برانتساب خوددارندومدارکی دال برایرانی نبودن اوحال به شرح زندگی بوعلی سینا می پردازیم تا ببینیم واقعاً وی اهل کدام کشوراست .ابوعلی فرزند عبدالله درده افشنه درنزدیکی شهربخارا(درازبکستان امروزی )ازمادری اهل افشنه وپدری ازمهاجران بلخ (افغانستان امروزی )ساکن شهربخاراواقع درافغانستان امروزی به سال 370ق /980م پابه هستی نهاد.ابن سینا ازپنج سالگی تحصیل راآغازکردوقرآن نحووادبیات راآموخت ودر12سالگی شروع به یادگیری فقه کردوازهمان آغازتحصیل هوش سرشارواستعدادبی نظیراونمایان بوداز12سالگی درتحصیل طلب وفلسفه کوشیدودر16سالگی طبیبی حاذق گشت وآنچنان شدکه وی رابرای معالجه شاهزاده نوح بن منصورسامانی دعوت کردند.ازهمان 15سالگی یاکمی اندکتربه علوم طبیعی ومابعدالطبیعه (هستن وخداشناسی علاقه داشت وساعتها درمضوعات مختلفی چون خدا.زمان .هستی فکرمی کردوسوالاتی برایش مطرح می شد.

ذهن اندیشمند وی ازابتدادرحل مسایل ریاضی ومنطق توانایی قابلی داشت که این توانمندی مخصوص نوابغ بودوی به گونه ای که درتفهیم مطالب ریاضی حاذق بودکه پس ازاندک مدتی براستادچیره گشت وخودبه تنهایی درحل مسایل کوشیددراین باره خودمی گویدهمین که قواعدکمی منطق رافراگرفتم .ملتفت شدم که ناتلی استادبوعلی

ازدقایق آن علم مطلع نیست .بنابراین خودبه خواندن کتب معتبروشروحی که برآنها نوشته اندمشغول شدم تا آن رابه خوبی آموختم وسپس به هندسه پرداختم وکتاب اُقلیدس راشروع کردم وبعدازآنکه پنج شش قضیه آن راپیش ناتلی خواندم باقی کتاب راخودبخودحل کردم بعدازآن داخل علم هیات شدم وکتاب المُجسملی تالیف بطمیوس راتامقدمات آن پیش ناتلی خواندم .همین که به قسمت ریاضی واشکال هندسی مربوط به علم فلک رسیدم ناتلی گفت آن راپیش خودبخوان ومطالب راحل کن وبه من نشان بده تاراه صحیح رابرایت بیان کنم .اصل مطلب این بودکه ازآن کتاب سردرنمی آوردم وهمین که من مسایل راحل می کردم وبرایش بیان می نمودم تازه می فهمیدکارکجاست .

بوعلی در16سالگی شروع به تالیف کتاب مشهورخوددرطب به نام (قانون )نموده ودرهمان سن درتحصیل فلسفه وبخصوص مابعدالطبیعه نیزکوشیدوآنگونه که خودنقل می کندکتاب (مابعدالطبیعه )ارسطوراچهل بارخوانده ومتوجه نمی شودتا اینکه دربازارکتابفروشان ازکتاب فروش دوره گردی کتابی ازابونصرفارابی می خردوقادربه فهم کتاب ارسطومی گردد.بوعلی بعدازآنکه توانست با معالجه شاهزاده سامانی دردرباردولتی راه یابد.ازپادشاه خواست که به اواجازه استفاده ازکتاب خانه سلطنتی رابدهد.تا زمانی که دودمان ادب پرورواصیل ایران دوست سامانی برتخت حکومت تکیه زده بودندبوعلی درخراسان به سربرداما بوعلی همواره ازسلطان محمودغزنوی ترک می ترسیدوازدست ماموران وی فراری بودوتا پایان عمربه حالت مخفی وپنهانی ازدست ماموران سلطان محمودزندگی می کرد.وی درسال 405قصدداشت که به نزدقابوس بن وشمگیردرطبرستان برسد.اما همین که به طبرستان رسیدمطلع شدکه این پادشاه ادب پرورزندانی گشته است وبه ناچاربه قزوین وازآنجا به همدان رفت مردم همدان اورابه عنوان طبیبی حاذق

وماهرشناختند.بوعلی پس ازمعالجه شمس الدوله زمامداروحاکم همدان درسال 412ق به سمت عزارت منصوب شدوعلت نارضایتی لشکریان ازدولت علیه بوعلی کودتایی صورت گرفت وخانه وی به غارت رفت وبوعلی فراری شد.

پس ازمرگ شمس الدوله بوعلی مدتی درقلعه فردجان زندانی شدوپس ازآن آزادگشت .بوعلی رهسپاراصفهان شد ومدت 14سال با آرامشی نسبی دردربارعلاء الدوله دیلمی دراصفهان زیست ودرلشکرکشی علاءالدوله به همدان درسال 428ق مصادف با 1037میلادی درآن شهروفات یافت .ازشاگردان معروف بوعلی ابوعبیدجوزجانی است که بیشترتالیفات بوعلی راجمع آوری کردوزندگی نامه اورانوشت ودرضمن خودش نیزازاستادان بنام عصرخودبود.دوم ابوالحسن بهمنیارابن مرزبان است که اززردشتیان آذربایجان بودوازفلاسفه بزرگ به شما رمی رودبوعلی کتابهای المباحثات .التحصیل درمنطق طبیعیات والهیات .ومراتب الوجودودرپاسخ سوالهای ازاونوشت .سوم ابن زیله است که برکتاب می بن یقظان (زنده بیداریاپسرطبیعت )نوشته بوعلی سینا شرح نوشته است .چهارم معصومی ازشاگردان محبوب بوعلی است وابن سینا رساله العشق رابه درخواست اونوشت ازکتابهای مهم دیگربوعلی سینا که درحکم یک دایرة المعارف فلسفی است .کتاب شفامی باشدازآثاردیگربوعلی نجات .اشارات .وتنبیهات .قراضه طبیعیات .مبداء ومعادحدودرامی توان برشمرد.ابن سینا حکیمی بودکه برساختارفکری وفلسفی جهان اسلام بعدازمرگ خودتا سالها درازی تاثیرعمیق گذاشت وتاقرن هفدهم حتی دردانشگاههای اروپایی کتابهایش تدریس می گشت وپیش ازهرملت دیگری تمدن نوین غرب به ابن سینا مدیون است .

خیام

درسراسرادبیات کهن پارسی کمترکسی رامی توان یافت که به اندازه ی خیام دارای شهرت باشدوتابه این اندازه اندیشه ها وتفکرات اودرهاله ای ازغبارومه افسانه وابهام دربرگرفته شده باشد.از1200رباعی که به وی نسبت داده اندشایدبیش از70رباعی اصلیت نداشته باشدوپیرامون هریک ازرباعیان وی نیزافسانه های فراوان وجوددارد.خیام هم ستاره شناس وریاضیدان بوده وهم شاعرولی بیش از90درصدشهرت خیام به سبب رباعیات پرنفوذاوست البته نمی توانیم منکراین نکته شویم که مطالعات نجومی واندیشه علمی خیام درساختارفکرکه برریاضیات ونجوم وتمام علوم اصل خویش تبحرداشته ودرعین حال دارای فلسفه ویژه ای نیزبوده که شایدبه ظاهربسیارسطحی وکم عمق باشدولی درعین حال بسیارعمیق واساسی است .ابوالفتح عمربن ابراهیم ،خیام ستاره شناس وریاضی دان وشاعربزرگ قرن چهارم درسال 439ه ،ق درنیشابورچشم برجهان گشودکه ازچگو نگی تحصیلات اولیه اوواستادانش اطلاعات دقیقی دردست نداریم روایات وافسانه های تاریخی می گویندکه بردرس امام موفق فقیه اصل خویش می نشسته آثاربن سینا مطالعه می نموده وخودراشاگردوی می دانسته است .خیام درریاضیات استاشد(امام محمدغزالی درس ریاضی رانزدوی آموخت )اوبا فلسفه به خوبی آشنایی داشت وبه خصوص برفلسفه ی شکاکی احاطه داشت آوازه ی علمی اوبه دربارسلاطین سلجوقی رسیدبدین طریق موردتوجه دربارسلجوقیان قرارگرفت درسال 467ه ،ق خیام به همراهی



خرید و دانلود تحقیق در مورد ابوعلی سینا 12ص (بافرمت ورد)


تحقیق در مورد ابوعلی سینا (2) (بافرمت ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

ابوعلی سینا

جرج سارتن می گوید : تمدن اسلامی نتیجه پیوند جوانه نیرومند عرب بر روی درخت تناور تمدن ایرانی بود و راز نیرومندی عجیب و تحول ملکات و فضایل آن در همین مطلب نهفته است . بی شک ابوعلی سینا ثمره ای ارزنده از این درخت تناور و جلوه ای بارز از نقش ایرانیان در اعتلای تمدن اسلامی است . وی نه تنها اعتباری برای تمدن ایرانی و اسلامی ، بلکه چهره ای تابناک در تاریخ تمدن جهان به شمار می رود . به دلیل احاطه ابن سینا بر دانشهای مختلف و تاثیر وی در متفکران و دانشمندان پس از خود - که حیطه آن به جز قلمرو اسلام ،‌ اروپا را نیز در بر گرفته بود - ‌از او در غرب به عنوان نامدارترین دانشمند اسلامی یاد می شود . اینک در میان دانشمندان اسلامی ، کسانی که ممکن است در اروپا با ابن سینا رقابت کنند ، می توان از الکندی و ‌محمدبن زکریای رازی نام برد . اما الکندی تنها حکیم و زکریای رازی پزشک بوده است و هیچ یک مانند ابن سینا در زمینه های مختلف صاحب نام نبوده اند . شیخ الرئیس ، ابوعلی سینا ، حسین بن عبدالله حسن بن علی بن سینا ، ‌معروف به ابن سینا در سال 370 هجری قمری در دهی به نام خورمیثن در نزدیکی بخارا چشم به جهان گشود . شرکت در جلسات بحث اسماعیلیان از دوران کودکی ، به واسطه پدر – که از پیروان آنها بود – بوعلی را خیلی زود با مباحث و دانش های مختلف زمان خود آشنا ساخت . استعداد وی در فراگیری علوم ، پدر را بر آن داشت تا به توصیه یکی از استادان وی ، ‌بوعلی را به جز تعلیم و دانش اندوزی به کار دیگری مشغول نکند . و چنین شد که وی به دلیل نبوغ خود در ابتدای جوانی در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت یافت . تا آنجا که پادشاه بخارا ، نوح بن منصور ( حکومت از 366 تا 387 هجری قمری ) به علت بیماری ، وی را به نزد خود خواند و ابن سینا از این راه به کتابخانه عظیم دربار سامانی دست یافت . وی در شرح حالی که خود نگاشته است درباره منابع آن کتابخانه خود می گوید : هر چه از آنها را که بدان نیاز داشتم خواستم و کتاب هایی یافتم که نام آنها به بسیاری از مردم نرسیده بود و من هم پیش از آن ندیده بودم و پس از آن هم ندیدم . پس این کتاب ها را خواندم و از آنها سود برداشتم و اندازه هر مردی را در دانش دریافتم و چون به سن هجده سالگی رسیدم ، از همه این دانش ها فارغ آمدم . به این ترتیب وی در علوم مختلف از جمله حکمت ،‌ منطق و‌ ریاضیات – که خود شامل عدد ،‌ هندسه ،‌ نجوم و موسیقی است – تسلط یافت . وی با وجود پرداختن به کار سیاست در دربار منصور ، پادشاه سامانی و دستیابی مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله دیلمی و نیز درگیر شدن با مشکلات ناشی از کشمکش امرا – که سفرهای متعدد و حبس چند ماهه وی توسط تاج الملک ، حاکم همدان ، را به دنبال داشت – بیش از صدها جلد کتاب و تعداد بسیاری رساله نگاشته که هر یک با توجه به زمان و احوال او به رشته تحریر در آمده است . وقتی در دربار امیر بود و آسایش کافی داشت و دسترسی اش به کتب میسر بود ،‌ به نوشتن کتاب قانون در پزشکی ، یا دائره المعارف بزرگ فلسفی خود کتاب شفا مشغول می شد . اما در هنگام سفر فقط یادداشت ها و رساله های کوچک می نگاشت . در زندان به نظم اشعار می پرداخت و یا تاملات دینی را با اسلوبی که خالی از جمال نباشد مقید می نمود . از میان تالیفات ابن سینا ،‌ شفا در فلسفه و قانون در پزشکی شهرتی جهانی یافته است . کتاب شفا در هجده جلد در بخش های علوم و فلسفه ، یعنی منطق ، ریاضی ، طبیعیات و الاهیات نوشته شده است . منطق شفا امروز نیز همچنان به عنوان یکی از معتبرترین کتب منطق اسلامی مطرح است و طبیعیات و الاهیات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است . کتاب قانون نیز – که تا قرن ها از مهمترین کتب پزشکی به شمار می رفت – شامل مطالبی درباره قوانین کلی طب ، داروهای ترکیبی و غیر ترکیبی و امراض مختلف می باشد . این کتاب در قرن دوازدهم میلادی همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهای لاتین ترجمه شد و تا امروز به زبان های انگلیسی ، فرنسه و آلمانی نیز برگردانده شده است . قانون – که مجموعه مدونی از کل دانش طبی باستانی و اسلامی است – به عنوان متن درسی پزشکی در دانشگاه های اروپایی مورد استفاده قرار می گرفت و تا سال 1650 میلادی در کنار آثار جالینوس و موندینو در دانشگاه های لوون و مون پلیه تدریس می شد . ابن سینا در زمینه های مختلف علمی نیز اقداماتی ارزنده به عمل آورده است . او اقلیدس را ترجمه کرد . رصدهای نجومی را به عمل درآورد و اسبابی نظیر ورنیه کنونی ابداع نمود . در زمینه حرکت ، نیرو ، فضای بی هوا ( خلا ) ، نور ، حرارت و چگالی تحقیقات ابتکاری داشت . رساله وی درباره کانی ها یا مواد معدنی تا قرن سیزدهم در اروپا مهمترین مرجع علم زمین شناسی بود . درباره این رساله فیگینه در کتاب دانشمندان قرون وسطی چنین آورده است : ابن سینا رساله ای دارد که اسم لاتین آن چنین است : De Conglutineation Lagibum . در این رساله فصلی است به نام اصل کوه ها که بسیار جالب توجه است . در آنجا ابن سینا می گوید : ممکن است کوه ها به دو علت به وجود آمده باشند . یکی برآمدن قشر زمین . چنان که در زمین لرزه های سخت واقع می شود و دیگر جریان آب که برای یافتن مجرا ، سبب حفر دره ها و در عین حال سبب برجستگی زمین می شود . زیرا بعضی از زمین ها نرم هستند و بعضی سخت . آب و باد قسمتی را می برند و قسمتی را باقی می گذارند . این است علت برخی از برجستگی های زمین . ابن سینا به واسطه عقل منطقی و نظام یافته اش – که حتی در طب نیز تلاش داشت مداوا را تا سرحد امکان تابع قواعد ریاضی سازد – تسلط بر فلسفه را کمال برای یک دانشمند می دانست . وی برای آگاهی از اندیشه های ارسطو و درک دقیق آن ،‌ آن گونه که خود در شرح احوالش نوشته است ، 40 بار کتاب مابعدالطبیعه را خواند و در نهایت با استفاده از شرحی که ابونصر فارابی درباره آن کتاب نوشته بود ، به معانی آن راه یافت . بوعلی در دوران عمر خود از لحاظ عقاید فلسفی دو دوره مهم را طی کرد . اول دوره ای که پیرو



خرید و دانلود تحقیق در مورد ابوعلی سینا (2) (بافرمت ورد)