لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
شهر سوخته زابل :
شهر سوخته نام بقایای شهری باستانی است که در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل-زاهدان واقع شده است. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند.
شهری که گفته میشود پیشرفتهترین شهر جهان قدیم بوده است و حتا بسیار پیشرفتهتر از شهر کرت که سینوهه در کتاب خود از آن یاد کرده است.به اعتقاد برخی باستانشناسان اگر بخواهیم به معنای کامل و دقیق شهر توجه کنیم،این شهر را باید قدیمیترین شهر دنیا دانست چرا که معدود شهرهای پیش از آن، از نظر امکانات و اصول شهرنشینی با آن قابل مقایسه نیستند.
پیشینهی کاوشها
کلنل بیت، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است. پس از او سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات سودمندی در خصوص این محوطه بیان کرده است. بعد از او شهر سوخته توسط باستانشناسان ایتالیایی به سرپرستی مارتیسو توزی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت. این شهر یکی از آثارتاریخی استان سیستان و بلوچستان به شمار میآید.
جغرافیا و محیط زیست شهر سوخته
بر مبنای یافتههای باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان میدهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخشهای مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپههای متوالی و چسبیده به هم واقع شدهاند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده است.
پژوهشها نشان داده است این محوطه بر خلاف اکنون که محیط زیست کاملاً بیابانی دارد و فقط درختان گز در آنجا دیده میشود، در پنج هزار سال قبل از میلاد منطقهای سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار در آنجا فراوان وجود داشته است.
در آن دوران نیز این منطقه بسیار گرم بوده، اما آب رودخانه هیرمند و شاخههایش به خوبی زمینهای کشاورزی شهر سوخته را سیراب میکرده است.
دریاچه هامون در ۳۲۰۰ قبل از میلاد دریاچهای بزرگ و پرآب بوده و رودها و شاخههای قوی از آن منشعب میشده و در اطراف آن نیزارهای وسیعی وجود داشته است. در بررسیهای منطقهای در اطراف شهر سوخته بستر رودخانههای گوناگون و آبراههایی پیدا شده که به مزارع کشاورزی شهر سوخته آب میرساندهاند. در نخستین فصل کاوش در شهر سوخته کوچهها و خانههای منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لولههای سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود برنامهریزی شهری در این شهر است.
منطقه گورستان
از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۴ گمانه به مساحت تقریبی ۲۳۰۰ متر مربع در گورستان شهر حفاری شده و در نتیجه ۳۱۰ گور کشف شده است. طی کاوش های بهعمل آمده توسط باستان شناسان، برخی از مردم شهر سوخته را با لباس و پارچه کفنی دفن می کردهاند. در تعدادی از قبرها، آثار پارچه در روی بدن اجساد مردگان دیده میشود. پارچه ها به سه شکل گوناگون در گورها دیده میشود:
* به صورت کفن ،که مردهها را در آن میپیچیدهاند؛
* به شکل لباس زیر انداز و رو انداز؛
* کف گور فرش شده و مرده را با لباس در آن میگذاشتند.
اشیاء سفالی اصلیترین موادی هستند که تقریباً در همه گورها وجود دارند در کنار این دسته از اشیاء، هدایای دیگری ساخته شده از سنگ، چوب، پارچه در قبور دیده میشود.
صنعت و پیشهها در شهر سوخته
شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونههای جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاریهای فصلهای گذشته در شهر سوخته مشخص شد که با توجه به صنعتی بودن شهر سوخته و وجود کارگاههای صنعتی ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته از درختان موجود در طبیعت محوطه برای سوخت استفاده میکردهاند. شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونههای جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد.
باستان شناسان با یافتن مهرهها و گردنبندهایی از لاجورد و طلا در یک گور در باره روشهای ساخت ورقهها و مفتولهای طلایی به پژوهش پرداختند و دریافتند صنعتگران شهر سوخته با ابزار بسیار ابتدایی ابتدا صفحههای طلایی بسیاز نازک به قطر کمتر از یک میلیمتر تهیه کرده و بعد آنها را به شکل لولههای استوانهای درمی آوردند و پس از اتصال دو سوی ورقهها به یکدیگر مهرههای سنگ لاجورد را در میان آن قرار میدادند.
در شهرسوخته انواع سفالینهها و ظروف سنگی، معرق کاری، انواع پارچه و حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجا است. تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ و قلاب ماهیگیری در شهر سوخته به دست آمده و مشخص شده مردم این شهر با استفاده از نیزارهای باتلاقهای اطراف هامون سبد و حصیر میبافتند و از این نیها برای درست کردن سقف هم استفاده میکردند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 50 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه ای بر اوضاع جغرافیایی شهر سلطانیه
شهر سلطانیه در 47 کیلومتری سمت شرق زنجان قرار گرفته است. این منطقه از شمال به بخش طارم علیا، از غرب به بخش حومه از شهرستان زنجان، از جنوب به شهرستان خدابنده و از شرق به شهرستان ابهر محدود بوده و 940 کیلومتر مربع وسعت دارد. این بخش دارای 33 روستا و 25770 نفر جمعیت است. مهمترین وجه مشخصه سلطانیه پس از مسائل مربوط به ارزشهای تاریخی وجود چمن معروف سلطانیه است. این چمن قسمتی از فلات زنجان- ابهر را در برگرفته و از فاصله گرفتن دو رشته ارتفاعات موازی که در جهت شرقی- غربی ممتداند، تشکیل گردیده و دارای 35 کیلومتر مربع وسعت است.
پیشینه تاریخی سلطانیه:
با مطالعات باستان شناسی روشن شده که در داخل چمن سلطانیه شش محوطه باستانی بدین ترتیب وجود دارد. تپه تاریخی یوسف آباد، تپه تاریخی قلعه، محوطه شهر سلطانیه، تپه تاریخی نور، تپه تاریخی چمن. بررسی در عناصر و یافته های اتلال مزبور گویای این واقعیت است که منطقه مزبور از اواخر هزاره دوم قبل از میلاد تا حمله مغول مورد استفاده اقوام مختلف بوده است. بنابراین قول حمدالله مستوفی که سلطانیه را قبل از حمله مغول غیر مسکون دانسته با تردید مواجه می گردد. به استناد متون تاریخی این منطقه قبل از استقرار مغول شهر ویاژ یا شهر ویاز نامیده شده است. ولی آنچه که مسلم و روشن است، پس از حمله مغول و استقرار طایفه ای از آنها در این محل آن را قنقور النگ نام گذاری کرده اند.
این منطقه (قنقور النگ) به علل گوناگون در دوره های مختلف ایلخانی مورد توجه و محل یا ییلاق بوده است. سلطانیه ابتداء در دوران ارغون خان (683-690) به پایتختی انتخاب گردید. سیاستمداران ارغون در انتخاب این محل به پایتختی از نظر سیاسی و سوق الجیشی راه صوابی پیموده اند، زیرا قنقور النگ نسبت به م تصرفات غربی امپراعتوری ایلخانی مرکزیت داشت. و از طرف دیگر، با عنایت به اینکه پس از استقرار جانشینان هلاکو، به ویژه اواخر دوران ارغون خان و دوره های غازان خان و اولجایتو که به زور شمشیربندان مغول حکومت نسبتاٌ واحدی در منطقه بسیار وسیع از رود سند تا فلسطین با ترکیبی از اقوام مختلف و متمدن آن روزی تشکیل یافته بود، خود موجب پیشرفت سریع ارتباطات بازرگانی را فراهم نمود، تقویت و اصلاح جاده های بازرگانی، ایجاد تاسیسات مربوط به راهدارخانه ها، ایجاد انتظام در مناطق و مسیرهای تجاری، تدوین یاساهای چنگیزی به دزدان و قطاع الطریق از عوامل و انگیزه های این جریان اقتصادی است و سیاستی که توانسته حمل و نقل کالاهای مشرق زمین را به اروپا، که از طریق روسیه و دریاچه اورال انجام می پذیرفت از راه امپراطوری ایلخانی عبور دهند در این صورت بود که ایجاد مرکز اقتصادی بسیار قوی و واجد شرایط در منطقه ای از نظر سیاسی پاسخگوی این نیاز باشد، امری لازم و ضروری به نظر می رسد. این منطقه با توجه به ویژگی هایی که بیان گردید محلی بجز قنقور النگ که همانا سلطانیه است نمی تواند باشد. علی ای حال شهر سلطانیه در دوره بنیان گذاران آن پس از تبریز دومین شهر مهم در امپراطوری ایلخانان بوده و از نظر تجارت خارجی نخستین آن به حساب می آمده است. و کلیه مال التجاره به جهت ایجاد تمرکز و اخذ مالیت های مورد لزوم و کنترل آمد و شد، در این شهر تخلیه و بارگیری می شده است. رونق اقتصادی به حدی بوده که گلاویخو سفیر پادشاه اسپانیا در دربار میرانشاه (806-809 هجری قمری) در بازدید از سلطانیه بحث مفصلی را در مورد رونق تجاری مطرح نموده است. این شهر از دوبخش کهندژ و شارستان تشکیل یافته و آن در بخش پر 200 هکتار بوده است.
عناصر تشکیل دهنده این شهر عظیم اسلامی به علل گوناگون جغرافیایی سیاسی از میان رفته تنها با مدارک باستانشناسی می توان به بازشناسی آن توفیق یافت. به استناد متون تاریخی این شهر به کاروانسراهای زیبا و اقامتگاه های عمومی مجهز بوده تا سرویس مناسب را از نظر پذیرایی و اقامت عرضه نماید.
سبب ایجاد گنبد سلطانیه
اولجایتو پس از طرح سلطانیه تصمیم گرفت که به تقلید از آرامگاه برادرش غازان خان ، آرامگاه رفیع و باشکوهی برای خود بسازد به همین جهت برای بر پائی این آرامگاه ، هنرمندان از هر سو به سلطانیه آمدند تا یکی از شاهکارهای عظیم دوره مغول را به عرصه ظهور برسانند .
بنای گنبد سلطانیه در سال 702 هجری قمری ( روایتی ) بر اساس طرح آرامگاه غازان خان که آن نیز از بنای آرامگاه سلطان سنجر در ( مرو ) الهام گرفته ، ساخته شده بود با این تفاوت که پلان آرامگاه سلطان سنجر مربع و پلان گنبد سلطانیه هشت ضلعی است اگر چه تا حد زیادی معماری آرامگاه سلطان سنجر در بنای سلطانیه تاثیر گذاشته بود لیکن چیزهای ابتکاری در بنای اخیر بحدی است که آنرا بصورت یکی از شاهکارهای هنر و معماری ایران درآورده است که بعدها نمونه و الگوئی بای احداث تعداد زیادی از ابنیه این دوره شد همچنین معماری گنبد سلطانیه را شخصی به نام سید علی شاه انجام داده است .
نا به قولی، بر اثر تشویق و ترغیب علما و روحانیون بزرگ شیعه که در آن زمان در دستگاه حکومتی صاحب منزلتی بودند، اولجایتو مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی پذیرفت و بعد از مدتی تصمیم که آرامگاه خود را به ائمه اطهار اختصاص دهد. بدین منظور قصد انتقال اجساد مطهر آنان (حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) ) را به سلطانیه داشت تا بر رونق تجاری و اهمیت مذهبی پایتخت جدید التایس خود بیفزاید لذا دستور داد تا تزئینات داخلی بنا که تا آن روز انجام نگرفته بود طوری بپردازند که در آن شعائر مذهب تشیع یخوبی مورد استفاده قرار گیرد بهمین جهت بود که کلمه «علی» به طور مکرر با کاشی در متن اجر نوشته شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
1- مطالعات
1- 1- مطالعات طبیعی
1- 1- 1- آب و هوا
میگون در منطقه کوهستانی البرز واقع شده است. بررسی عناصر اقلیمی حاکم حاکی بر آن است که دمای متوسط در سردترین ماه سال از (3-) درجه سانتیگراد به پایینتر و در گرمترین ماه سال از (10+) درجه سانتیگراد بالاتر است.
2- 1- 1- رطوبت نسبی
حداکثر رطوبت در این منطقه 66 تا 76 ز است که در زمستان ایجاد شود. و حداقل رطوبت 20% است که در فصل تابستان ایجاد خواهد شد. این منطقه دارای رژیم سیار متغیری از رطوبت نسبی در مقیاسها ارتفاعات شمالی البرز میباشد.
3- 1-1- میزان بارش
میزان بارش به طور متوسط 450 میلیمتر است که در ارتفاعات تا 7 میلیمتر و در بخش جنوبی و نزدیک سد لتیان به 3 میلیمتر میرسد. بیشترین میزان بارندگی در پاییز و زمستان است که عمدتاً به صورت برف است.
4- 1- 1- توپوگرافی و خاک شناسی
میگون در هستهای کوهستانی با شیب تند و بسیار تند قرار دارد که بخشی از دره رودخانه جاجرود در حوزه مرکزی البرز است. این دره دارای شیبهای تند در بخشهای مختلف است. جهت عمومی دره از شمال به جنوب است که در امتداد مسیر خود این جهت کمی تغییرات دارد. گوههای جوان و خمرههای و درههای عمیق از خصوصیات توپوگرافی این دره است. درصد شیب از 5 درصد تا 50 درصد نیز وجود دارد.
15- 1- ارتفاع از سطح دریا
ارتفاعی روستای میگون از سطح دریا 1796 متر است. که در واقع در منطقه کوهستانی مرتفعی واقع است. بنابراین میگون از مناطق کوهستانی مرتفع است. و در ییلاق شلوغتر است.
6- 1- 1- زاویه تابش خورشید
جهت تابش در میگون 62 میباشد. در هنگام طلوع شمال غربی در هنگام غروب در تیر ماه تا 119 درجه جنوب شرقی در هنگام طلوع و جنوب غربی در هنگام غروب در دی ماه ؟؟ است. در دو ماه مهر و فروردین خورشید دقیقاً خورشید از شرق طلوع و در غرب غروب میکند. (90 درجه) زاویه تابش نیز از 90 درجه در ساعت 12 تیر ماه تا 33 درجه در دی ماه نوسان دارد.
7- 1- 1- بادها
کلاً در این منطقه دو نوع باد وجود دارد:
* نوع زمستانی آن دز آبان تا دی جریان دارد و به تدریج در بهمن و اسفند نامرتب میشود.
* نوع تابستانی بعد از آن آغاز میشود و در تیر ماه به حداکثر خود میرسد و در طول زمستان منطقه مورد مطالعه تحت فشار زیادی است. و نوع باد منطقه کمتر یکنواخت است.
2- 1- مطالعات کالبدی
مصالح معرفی در بناهای قدیمی میگون کاهگل و تیر چوبی بوده که خانهها را با کاهگل میساختند و برای سقف از تیرهای چوبی. به طور کلی در تمامی مناطق روستا شمعی زنی و شیبدار و سطح میباشد که با کمک تیرهای چوبی بوده و اخیراً با استفاده از تیرهای آهنی. اقلیم و موقعیت خاص جغرافیایی بافت سبب شده که سیمای کالبدی آن به خاطر بافتهای شیبدار شکل معماری خاص مناطق کوهستانی را به خود گیرد. اکثر طبقات منازل دو طبقه هستند. دیوارها هان رنگ کوهستان بوده و فقط فرم متفاوت است. ؟؟ خانهها کاملا منطبق با سیلان خانههای تهران طراحی شده.
دیوارهای خانههای قدیمی بیشتر از سنگ و خشت و خانههایی که مربوط به 10 سال اخیر میباشد. معمولاً از آجر و ملات ماسه سیمان و سقفها بیشتر از تیرهای چوبی که بعضی از آنها پوشش شیروانی نیز دارند. بعضی دیگر طاق چوبی در ساخت نماهای ساختمان بیشتر از آجر دیوار استفاده شده که در بعضی خانهها یک پوشش ملات ماسه سیمان سفید به زیبایی ما کمک کرده است.
3- 1- مطالعات اجتماعی و فرهنگی
در آمارگیری سال جمعیت روستای میگون 2217 نفر بوده که 8/59% مرد و 2/49% زن میباشد. و بر اساس اطلاعات مراکز بهداشتی درمانی در سال 1382 تعداد 89 خانوار به داخل شهر مهاجرت کردهاند.
در میگون با مساحت 316 هکتار بیتراکم ناخالص 8/7 نفر در هکتار و با احتساب 91 هکتار زمین مسکونی و باغ ویلایی تراکم خالص مسکونی 3/47 در هر هکتار است.
بخش اعظمی از ساکنین این نقاط در سالهای بسیار قدیم و از منطقه شده و بخشی را کردها و بخشی را تهرانیها تشکیل میدهند و زبان آنها فارسی است.
مذهب همه اهالی میگون شیعه است. اعیاد به صورت خاص برگزار نمیشود. مانند تمام نقاط ایران به دیدن یکدیگر میروند. در سال 83 در میگون 1981 نفر مشغول به تحصیل در مقاطع ابتدایی و متوسطه بودهاند.
4- 1- مطالعات اقتصادی
بررسی آمار سال 1375 از جمعیت 10 ساله و بیشتر در بخش کشاورزی شاغلین کم و در بخش خدمات میزان شاغلین متوسطه و تعبیه در بخش صنعت و معدن اشتغال دارند.
اقتصاد کشاورزی منطقه عمدتاً وابسته به باغداری و دامداری است. اما موقعیت خاص منطقه در رابطه با شهر تهران و ویژگیهای ییلاقی موجب تحول در ساختار اقتصادی منطقه به سوی یک اقتصاد وابسته به بخش خدمات و گردشگری شده.
به طور کلی درآمدهای منطقه از راههای کشاورزی دامداری باغداری و عرضه محصولات دامی و فعالیتهای خدماتی- تجاری و کارگاههای کوچکت تولیدی معادن سنگ و گچ مجاور است.
1- 1- 1- مطالعات فنی
2- تجزیه و تحلیل
1- 2- تجزیه و تحلیل مطالعات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
شهر اصفهان
اصفهان که ایرانیان آنرا نصف جهان لقب داده اند یکی از کهن ترین شهرهای ایران است که همچنان بزندگی خود ادامه میدهد . این شهر در میانه راه دریای خزر و خیج فارس قرار گرفته و پس از تهران دومین شهر بزرگ ایران و مرکز صنایع و بازرگانی است . برخلاف سایر شهرهای بزرگ ایان که در وسط با حاشیه استانهای حاصلخیزو پر آب وقاع شده مانند تبریز و مشهد و یا شهرهای ناحیه کوهستانی که از بران فراوان برخوردارند چون کرمانشاه همدان ع اصفهان در ارتفاع 1500 متری از سطح دریا شهری است که پیرامون انرا کویرها و نیمه کویر ها احاطه کرده و عامل مهمی که باعث رونق و رشد آن گشته زاینده رود است که پر آب ترین رودخانه داخلی ایران بوده و حداقل حجم آب آن درثانیه در حدود 30 متد مکعب است . عامل دیگر توسعه اصفهان موقعیت آن است که میان راه انبارهای بزرگ بازرگانی قدیم یعنی دمشق و جلب در باختر و سمرقند و بخارا در شرق قرار داشته و موقعیت مرکزی آن در ایران است که باعث شد تا پایتخت دو سلسله نیرومند سلجوقی و صفوی گردد .
بازار که یکی از ویژگیهای شهرهای اسلامی سده های میانه است و کارهای بازرگانی و حرفه ها و صنایع و امور بانکی در کردن یکدیگر صورت می پذیرد در توسعه و بافت شهرها مدخلیت نام دارد و این امر در اصفهان بخصوص بیشتر به چشم میخورد . با در نظر داشتن مطالب بالا اکنون باید توسعه شهر اصفهان را به ترتیب تاریخی بمورد بررسی گذاشت . انچه در این باره بیش از هر چیز دیگر مورد توجه میباشد راه های عبور و گذرگاههای حیاتی است که بخشهای مختلف داخل شهر را بیکدیگر پیوند میدهند . بنابر این می توان گفت مانند سایر عوامل موثر بازارها در تعیین موقع قسمتهای مختلف شهر نقش تعیین کننده دارد . لذا باید اثر این عوامل را در توسعه اصفهان در قرن هفدهم بررسی کرد توسعه اصفهان از آغاز تا سده هیجدهم میلادی چون هیچ گونه کار با شتانشانی در اصفهان انجام نگرفته درباره جای گبای (اسپدانه ) سلف هخامنشی اصفهان دورههای بعد تنها به حدس میتوان متوسل شد . نام این محل در منابع کتبی در سده های بعد از هخامنشی اسپدانه ذکر شده است . نام اسفهان با اسفهان در منابع مذهبی نسطوری بعنوان مرکز اسقف نشین (از قرن سوم تا هفتم میلادی ) یاد شده و حرف اختصاری ا.س . است . مورخین و جرافیدانان مسلمان عرب در باره توسعه شهر اصفهان تا قرن دهم میلادی اطلاعاتی بما می دهند . مطابق این منابع اعراب مسلمان نواحی پیرامون اصفهان را در اوسط قرن هفتم میلادی بتصرف آورند و دو شهر بنام یهودیه و جی بچنگ آنها افتاد . یهودیه سلف شهر کنونی اصفهان است در صورتیکه بجز چند ویرانه و تلی و پلی از سده های میانه بر زاینده رود در 8 کیلومتری جنوب شرقی مرکز اصفهان ، از جی کهن شاهدی باقی نمانده است .
یکی از مولفان عرب که از تاریخ پیش از اسلام بحث کرده و از منابع و اسناد ناپدید شده ایران دوره ساسنی استفاده کرده یهودیه را از جی قدیمتر دانسته می نویسد اصل جمعیت یهودی این شهر که هنوز بقایای آنها در اصفهان زندگی می کنند به اسرای یهودی بابل میرسد .
ابو نعیم متوفی در سال 1038 میلادی در مقدمه کتاب خود موسوم به اخبار اصفهان شرحی راجع به جغرافیای اصفهان پیش از اسلام و اوائل اسلام آورده که مطابق آن شهر جی در زمان پیروز (486-459/م ) خسرواول (579-531/م ) شاهان ساسانی پی ریزی شده و شهری گرد بوده است . حتی چهار دروازه یهودیه . دیوارشهر امتدادی نا منظم داشته که طول آن به 7100 ذراع میرسیده (هر ذراعی بین 6/0 تا 8/0 متر بوده است ) و صد برج در دیوار جی ساخته شده بود . در داخل دیوار جی خسرو اول بناهائی ساخته بود . این سته (خدود 987/م ) نسخه های کهنه ای بزیان پهلوی در جی پیدا شد ازین نوشته های یهلوی بر می آید که جی درروزگار ساسانیان نه فقط پناهگاهی حثص محسوب میشده بلکه برای توابع آن مرکزی اداره نیز بوده است .
شاهدی دیگر بر این مدعا وجود بازارگاه میدان السوق است که هم ابو نعیم و هم ما فروخی از آن یاد کرده اند که در برابر دروازه خور در شمال شهر جی قرار داشته است . موقعیت این بازارگاه دارای آهمیت شایانی است چه این ثابت میکند که از همان اوائل این حتی در دروه پی از اسالم این میدان در دروازه شهر فراهم شده بود که دهقانان و کشاورزان نواجی اطراف کالای خود را در آب برای انجام معاملات کرد می آورده اند تار قرن درهم میلادی مردم اصفهان برا برگزاری مراسم سال نو به میدان السوق می رفته اند و بمناسبت جشن نوروزی بازار مکاره ای نبرد آنجا تشکیل میشد . عصد الدوله دیلمی (982- 949 ) باندازه ای شفیه چنین میدانی میشود که فرمان میدهدد نطیر چنین میدان و بازار مکاره ای در شیراز نیز بر پا کنند .
پس از تسخیر ایران اعراب مسجد جمعه ای در ناجیه جی اصفهان بنا گردند . علت انتخاب این محل برای مسجد امنیت و وضع دفاع آن بود بر خلاف یهودیه که شهری بی دفاع بود. پس از ثبات سیاسی و آمیختن اعراب با ایرانیان از اهمیت جی بعنوان بادگانی برای فاتحین کاسته شد . کمی پس از سال 767مرکز حکومتی از جی به خوزینان دهکده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
«شهر رندان»
در روزهایی که شیراز مثل یک خاتم فیروزه بواسحاقی درخشان و بیغبار، در انگشت شاه شیخ ابواسحاق بود حافظ دوران جوانی خود را میگذراند و با شاه جوان نیز هم سنّ و سال بود. خوشگذرانی و شادمانی شاه شیخ به همراه بیباکی و جوانی او باعث شد که مورد توجه مردم قرار بگیرد و همین عاملی برای از بین رفتن دلنگرانی شاه نسبت به امیر محمّد مظفر شد. شاه جوان که در میدان سعادتآباد بیرون دروازة استخر تصمیم به بنای قصری تاریخی نمود شور و شوقی عجیب در مردم به پا شد همان قصری و میدانی که چند سال بعد شاهد حکم قتل ابواسحاث از سوی (محتسب) بود. شاعران زیادی برای این کاخ باعظمت و شکوه شعر سرودند و آن را با بناهای تاریخی خسروانی یکسان دانستند و آن را بهشت سعادت نامیدند. این قصر را که برابر ایوان فروریختة کسری میدانستند چه کسی فکر میکرد که روزی بر سر سازندهاش خراب گردد. قسمتی زیاد از درآمد شهر صرف ساخت کاخ شد و افراد متملق و چاپلوس نیز دست از کار برنمیداشتند امّا شاه از این افراد دلنگران بود و از اینرو جانداران خود را از اصفهان انتخاب نمود و به شیرازیها اطمینان کامل نداشت. شیراز در واقع در دست ماجراجویانی بود مانند پهلوانان، کدخداهای محلات، رندان شهر که نبض ماجراجویی و هرج و مرج شهر شیراز در دست آنان بود.
شاه ابواسحاق در آغاز حکومت توسط (کلوها) توانست مدعیان خطرناک را کنار بزند زمانیکه کلوها برادر شاه شیخ (مسعود) را کشتند و یاغی باستی یکی از کلوها خواست حکومت را به دست بگیرد، شاه شیخ توسط عدّهای از همین کلوها توانست پس از بیست روز جنگ یاغی *** را شکست دهد و علّت اعتماد نکردن به آنان همین بود که در مواقع آرامش میتوانستند تمام شهر را به هرج و مرج کشیده و مردم را به شورش و قیام تشویق بکنند.
آنها اهل لوطیبازی و شرارت و غارتگری، شبگردی و حتّی آدمکشی بودند و به نام ننگ اعتنا نمیکردند در نزد آنها تعدّی شرابخواری، لاابالیگری، زنابارگی رواج داشت و ملاحظه نام و مقام نمیکردند از اینرو کسی برای حکومت خطرناک به نظر میرسیدند حتّی زمانیکه محتسب شورش کرد آنها با او همدست شدند و از او پیشنهاد کردند.
در این ایّام روح فتنهجویی، رندان شهر رابه هر قدرتی میرساند و بزرگان شهر هم با کلوها بودند هم با رندان شهر.
بهار دلانگیز شیراز، باغها و میوههای طربانگیز و آب و هوایی مطبوع همگی شاعران را بر سر ذوق میآورد، در شهر مساجد و خانقاههای وقفی چهرة مذهبی شهر را تشکیل میدادند و شهر به زاهدان و گوشهنشینان خود میبالید و به قرآنهای خطی به خط خلفا و ائمه اطهار در مساجد فخر میفروخت، سادات و زاهدان در حکومت به قدرت میرسیدند بدون اینکه هیچگونه اسم و رسمی داشته باشند. شهری که دارای 17 محله و 12 دروازه بود در حالت کلی بسیار زیبا ولی دارای پنجرههای کوتاه در کوچههای تنگ که بوی گند پلیدی را به دماغ میرساند که شهر در حالت ظاهری زیبا و باطنی زشت را داشت مردم شهر لاغراندام گندمگون مذهبشان شافعی، حنفی، شیعی بود.
زنان شهر که لعبتهای عشق آفرین بودند کفش به پا کرده نقاب به چهره داشتند تا زیبایی آنان مخفی بماند و روزهای دوشنبه و پنجشنبه و جمعه در مسجد جامع جمع میشدند و آنان نظر مردان پر شور از عشق را به خود جلب میکردند. با وجود تفرجگاههای زیادی که در شهر بود عشقهای مخرف*** که بیماری عصر بشمار میامد پُر شده بود.
در چنین شهر و اوضاعی بود که شاه شیخ ابواسحاق بر تخت حکومت نشسته بود و مانند یک نگین فیروزهای در شهر رندان میدرخشید تا اینکه مخالفان حکومت وی بر سرکار آمدند که بسیار مدعیان خطرناکی بودند از جملة آنان امیرمحمّد مظفر که امیر مبارزالدّین(محتسب) خوانده میشد.
«فیروزه ابواسحاقی»
در این روزهایی که از در و دیوار شهر شیراز موج طرب و عشرت رندان برمیآمد، شهر شیراز از وجود شاعرانی جوان به نام شمسالدّین جزئی از آنان بود اینکه او دارای فضل و دانش بود یا نه و آیا اینکه او از ثروت و مکنت بویی بُرده بود یا نه روایتهای گوناگونی وجود دارد، افرادی وی را درسنخوانده و امّی خواندند برخی او را از جمله افرادی میدانستند که یک شبه علم بدانها الهام میشد امّا آن چیزی که مشخص است او اهل دانش و فضل و علم حکمت بود چرا که با افراد باسواد زیادی در ارتباط بود و از اینرو به او هم لقب خواجه داده بودند که به بزرگان شهر میگفتند امّا اینکه او از چه خانوادهای بود کاملاً مبهم است امّا حافظ یگانه بود یا بیگانه او فرزند نبوغ بود یا روزگار یا هر دو؟ تأثیر نبوغ و روزگار حافظ از همان دوران جوانی در فکر و اندیشة او انداخته شده بود.
او که زیبائیها و زشتیهای شهر رندان را میدید و ذوق شاعری هم در او شعلهور بوده است و هرچه از عمرش میگذشت دنیا برای او بینقابتر بود و تقوی و فضیلت بیمعناتر، چرا که هرچه که در مکتب و مدرسه میآموخت در دنیای خارج از مکتب مأیوسکننده و دردناک بود چرا که برخلاف آنچه که میآموخت بود.
واعظان بر منبر آن همه از تقوا و پارسایی صحبت میکردند ولی در خلوت کارهای شیطانی انجام میدادند، معلمان مکتب و برخی از واعظین و خطیبان بویی از مسلمان بودن نبرده بودند و دچار آلودگی شده بودند.