دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره بررسی حجاب در دنشگاه زاد ایذه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

چکیده :

مقدمه انسان دارای سه بعد معرفتی، اخلاقی و رفتاری است که در هم تنیده و از هم متأثرند. از میان این سه، حوزه اخلاق، نه تنها بستری مناسب را برای رشد فضیلت‌ها ایجاد می‌کند که زمینه روانی را برای پذیرش معارف وحیانی و عقلانی و تمایل به رفتارهای پسندیده را نیز هموار می‌سازد. در این میان توجه به اخلاق جنسی، به ویژه عنصر عفاف، جایگاهی خاص دارد تا آن‌ جا که عفت جنسی بافضیلت‌ترین عبادت‌ها، برترین جهاد و از صفاتی دانسته می‌شود که زمینه‌ساز بهشت است. 1ـ مدیریت فرهنگ عفاف؛ ضرورت و اهمیت تحولات اجتماعی در دهه‌های اخیر، آثار خود را بیش از هر چیز در حوزه اخلاق و تربیت جنسی نشان داده است. در طرح گسترش عفاف و حجاب که توسط نهادهای حکومتی، از جمله نیروی انتظامی پیگیری می‌شود آن‌چه ممکن است سبب نگرانی گردد، اقدام به اصلاح وضعیت پیش از دستیابی به تحلیلی جامع و برداشتی صحیح از واقعیت‌های اجتماعی است. سخنان اخیر وزیر کشور دربارة ضرورت ساماندهی و تسهیل در ازدواج موقت نیز صرف‌نظر از اینکه مبتنی بر مطالعات کارشناسانه و تحلیل ابعاد مسئله بیان شده باشد یا نه، حاکی از دغدغه‌هایی است که نه می‌توان نادیده‌اش گرفت و نه به آن بسنده کرد. اقداماتی که به حساسیت‌های عمومی یا اخلاق فردی و اجتماعی و موقعیت خانواده گره می‌خورد، اگر توأم با عقلانیت در روش و جامعیت در تحلیل نباشد، کم نتیجه و پرمخاطره است. موارد زیر را می‌توان دلیلی بر اهمیت و ضرورت عطف توجه به موضوع اخلاق جنسی و عفاف، به ویژه در مقطع کنونی دانست. 1ـ1ـ تأثیر فرهنگ‌های غیر اسلامی بر نگاه جامعه ایرانی سیاست کلی اسلام در موضوع اخلاق و تربیت جنسی، تسهیل در ارضای مشروع نیازها، پیشگیری از زمینه‌های گناه، تقویت خویشتن‌داری (عفاف)، تقویت احساس مسئولیت در دفاع از حریم جنسی، مقابلة جدی با مفاسد جنسی و اشاعة منکرات در محیط اجتماعی است تا ریسک مشارکت اجتماعی به حداقل برسد. از نگاهی دیگر نادیده‌گرفتن نیازهای طبیعی انسان، مشکلات جسمی و روانی در پی خواهد داشت و حتی تضعیف جهات معنوی، افزایش زمینه‌های بزه و ایجاد مخاطره برای سلامت فرد، خانواده و اجتماع را فراهم می‌آورد. و پیامدهایی چون از میان رفتن حیا، توسعة فقر، تغییر ذائقه جنسی و ضعف پیوندهای زناشویی را به دنبال دارد. با وجود نگاه مثبت و واقع‌‌بینانة شریعت اسلام به این نیازها، جامعة ایران نگاه بدبینانه‌ای به نیازهای جنسی دارد و گاه تربیت جنسی را صرفاً تاحد خود نگهداری فرو می‌کاهد. به دلیل همین نگاه منفی و غیر واقع‌بینانه در فرهنگ مسلط، کمتر کسی جرئت طرح مباحث اساسی را در این حوزه داشته است. 2ـ1ـ پیوند میان اخلاق جنسی و سیاست ارتباط میان این دو مقوله از چهار زاویه قابل بررسی است: اول. تغییرات فرهنگی و اخلاقی دو دهه اخیر در جامعه، نشان می‌دهد که نظام سلطه برای مقابله با موج اسلامی‌خواهی یا «بنیادگرایی اسلامی»، راهبردی مبتنی بر اصلاح ساختار سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی و برداشتن حریم‌های اخلاقی میان زن و مرد تدوین کرده است.[2] مراجعه به برخی نشریات عمومی و دانشجویی و سایت‌ها، وجود این سیاست را تأیید می‌کند. هم‌اکنون در میان سایت‌های فارسی زبان، شکستن حریم‌های اخلاقی، ترغیب به همجنس‌گرایی، شبهه‌پراکنی در حوزة اخلاق جنسی به منظور ایجاد تردید در ارزش‌های اخلاقی مقبول، استفاده از نارضایتی‌های جنسی نسل جوان، جهت تبدیل آن به جنبش‌های سیاسی به وفور صورت می‌گیرد. در مقابل، هرگاه نهادهای مسئول در نظام اسلامی، تدابیری برای سامانمند سازی روابط زن و مرد و پالایش فضای اجتماعی، آغاز می‌کنند به ناگاه بسیاری از گروه‌های سیاسی، از سلطنت طلب تا مارکسیست، همراه با برخی گروه‌های فمینیستی که جنبش زنان را پوشش فعالیت‌های سیاسی قرار داده‌اند، هم‌صدا و هم‌نوا به میدان مبارزه وارد می‌شوند.[3] دوم. حساسیت جامعة مذهبی نسبت به مفاسد جنسی و پیوند خوردن اخلاق جنسی با مشروعیت نظام سیاسی، مسئولیت دولت را در قبال آن دو چندان می‌کند. سوم. مدیران نظام، در بسیاری مواقع بحث عفاف و اخلاق جنسی را از زاویه‌ استحکام نظام کاویده‌اند. سیاسی شدن موضوع، به معنای نادیده‌انگاری بخشی از ابعاد واقعیت، سبب شده که به موازات پررنگ شدن نگاه سیاسی مسئولان و معرفی شدن مقوله‌هایی چون حجاب به عنوان نماد سیاسی، مخالفان سیاسی نظام نیز آن را به مثابه موضوعی برای مقابله سیاسی با نظام قلمداد کنند. چهارم. توسعة مفاسد اخلاقی نه تنها نظام‌های اجتماعی چون خانواده، اقتصاد و فرهنگ را تهدید می‌کند، بلکه سبب اختلال در رفتارهای عقلانی نسل جوان می‌شود و می‌توان انتظار داشت که حرکت‌های آنان ناهمسو با اهداف نظام اسلامی و زمینه‌ساز تعارض سیاسی باشد. 3ـ1ـ پیوند میان اخلاق جنسی و اقتصاد سرمایه‌داری تغییر در رفتار و اخلاق جنسی با تغییر مناسبات اقتصادی، ارتباطی تنگاتنگ دارد. افزایش محرکات جنسی از یک سو به تغییر الگوی مصرف در استفاده از لوازم آرایشی و پوشاک و به تبع آن منافع گروهی از سرمایه‌داران، گره خورده است؛ از سوی دیگر، با افزایش شمار مطبوعات گیشه‌ای و منافع ناشرانی که تحریک‌زایی را وسیله امرار معاش می‌دانند، پیوند یافته و از سویی، منافع صاحبان شبکه‌های فساد و توریسم جنسی را تضمین کرده است. این مهم علاوه بر تبیین ضرورت تغییر در وضع موجود، می‌تواند پاسخی به این پرسش باشد که چرا مقابله با مفاسد جنسی و اصلاح اخلاق جنسی پرهزینه، مخاطره‌آمیز و غالباً ناموفق است. 4ـ1ـ ناتوانی علوم اجتماعی از شناسایی دقیق معضلات جنسی در تحلیل‌های آسیب‌شناسانه مشکلات خانوادگی و اجتماعی، کم‌تر شنیده‌ایم که معضلات جنسی مورد توجه قرار گیرد. این اشکال می‌تواند از دو نقطه ضعف علوم اجتماعی نشئت گرفته باشد: اول. غلبة گفتمان لیبرالیستی و چپ بر ساختارهای علوم انسانی که گاه با تمرکز بر مفاهیمی چون «طبقه» از شناسایی دیگر عوامل باز می‌ماند و گاه با پذیرش آزادی از جمله آزادی جنسی، در زمرة ارزش‌های پذیرفته شده، چشم بر پیامدهای تساهل جنسی فرو می‌بندد. دوم.

بیان مساله

در این تحقیق اهمیت حجاب از دیدگاه اسلام و نیز سازوکارهایی که اسلام برای عینیت بخشیدن به آن منظور کرده است مورد تحلیل واقع شده و عوامل موثر بر بدحجابی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد ایذه مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای دو قسمتی شامل 64 سوال بود که این پرسشنامه به تعداد 400 دانشجو داده شد که 200 تای آنها دانشجویان دختر بدحجاب و 200 تای دیگر دانشجویان دختر با حجاب بودند و با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند.

در تحقیق حاضر از روش تحقیق علی - مقایسه ای استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آمار توصیفی شامل نمودار ستونی،‌ میانه، میانگین،‌ نما، ... و آمار استنباطی شامل آزمون T، کای دو، من ویتنی استفاده گردیده است.

نتایج تحقیق نشان می دهد که:

وضعیت دینی دانشجویان در بدحجابی آنان موثر است.

وضعیت روانی دانشجویان در بدحجابی آنان موثر نیست.

خصوصیات شخصی شامل رشته تحصیلی، تعداد واحد گذرانده، سن،‌ معدل دیپلم و ... تاثیری در بدحجابی دانشجویان ندارند، به جز متغیرهای علاقه مندی به رشته، اهمیت دادن به مدگرایی و میزان در تضاد دیدن پوشش زن با تلاش های اجتماعی، که این سه متغیر در بدحجابی تاثیر دارند.

نگرش های سیاسی در بدحجابی تاثیرگذارند.

وضعیت جسمانی در بدحجابی موثر نیست.



خرید و دانلود مقاله درباره بررسی حجاب در دنشگاه زاد ایذه


تحقیق درباره سیستم مدیریت خودروهای فرسوده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

2- سیاست پایدار مواد زائد

1-2- مدیریت پایدار مواد زائد:

سابقاً کشورهای مختلف پیشرفت خودرو را در توسعه اقتصادی می دیدند. این توسعه اقتصادی با توجه به ملاحضات زیست محیطی به شدت کاهش پیدا می‌کند. توسعه پایدار به صورت مقابل تعریف می‎شود: توسعه‌ای پایدار می‎باشد که تمام نیازمندی های حال را بدست آورد و طوری عمل کند تا آیندگان نیز بتوانند به راحتی به نیازهایشان دست پیدا کنند و راه را برای آیندگان هموار سازد. توسعه پایدار شامل جنبه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی می‎باشد.

در چند سال اخیر سیاست توسعه پایدار به سایر سیاستها غلبه کرده است. بخصوص که این نوع سیاست بر سیاست زیست محیطی تأثیر بسزایی دارد. قبل از معرفی توسعه پایدار مواد زائد، بر روی ابزار مدیریت تمرکز می کنیم. به هر حال، هدف سیاست مواد زائد در زمینه توسعه پایدار، مدیریت اثرات زیست محیطی می‎باشد. مدیریت پایدار مواد زائد می‎تواند به عنوان مدیریت مواد زائد که به طبیعت و یا انسان صدمه می زند مطرح گردد. پایداری مدیریت زیست محیطی همچنین نیازمند تولیدات با قابلیت بازیافت بیشتر چه از نظر مواد و چه از نظر انرژی، مصرف انرژی کمتر و پراکندگی آلودگی کمتر در هوا، آب و خاک می‎باشد. در مفهوم توسعه پایدار، مدیریت مواد زائد بر روی بهبود و توسعه امکانات دفع به منظور کاهش اثرات زیست محیطی نیز تمرکز دارد. در مدیریت مواد زائد، نه تنها آسیب های زیست محیطی آخرین قسمت باید در نظر گرفته شود بلکه طراحی نیز مورد توجه قرار می‎گیرد. بدین معنی که می‎توان المانی را که در انتها ممکن است مثلاً‌ باعث سختی بازیافت شود حذف و یا طوری طراحی آن را تغییر داد که قابلیت بازیافت بیشتری داشته باشد.

طبقه بندی مدیریت مواد زائد که می‎تواند پایدار باشد در عمل از سیاست مواد زائد پیروی می‌کند. این سیاست کلید اصلی اجرای مدیریت پایدار مواد زائد می‎باشد.

جلوگیری و کاهش مواد زائد در مبدا از بیشترین اهمیت برخوردار است و در ابتدا هرم قرار دارد. هر قسمتی که نتواند کاهش و یا حذف شود باید یا استفاده مجدد شود و یا به صورت بهینه بازیافت شود. از مواد باقی مانده باید انرژی گرفته شود و به همین ترتیب کلاً این طبقه بندی را می توان به صورت زیر تعریف کرد.

جلوگیری از تولید مواد زائد: این قسمت در مبدأ کاربرد دارد. یک طراحی صحیح حذف المان های مواد زائد را ساده می سازد. به علاوه، جلوگیری از تولید مواد زائد می‎تواند شامل مراحل تغییر جهت انطباق با تکنولوژی جدید و یا روشهای جایگزین مواد نیز باشد.

کاهش مواد زائد: بعد از جلوگیری از تولید مواد زائد، کاهش مواد زائد بیشترین اهمیت را دارد. این مرحله شامل طراحی دوباره محصولات یا تولیدات با هدف کاهش موادی که نسبت به مواد دیگر قابلیت بازیافت بیشتری دارند می‎باشد.

استفاده مجدد: استفاده مجدد از تولیدات در شکل اصلی خود، از مصرف اضافی منابع و تولید ضایعات جلوگیری می‌کند. استفاده مجدد همچنین می‎تواند شامل استفاده مواد در سایر زمینه ها باشد.

بازیافت: وقتیکه قادر به استفاده مجدد نباشیم. مواد باید برای استفاده دوباره در همان سیکل به عنوان مواد اولیه برای تولیدات جدید و یا تولید مواد مشابه مورد استفاده قرار گیرند. عموماً تولید محصولات جدید با استفاده از مواد بازیافت شده انرژی کمتری مصرف می‌کند و باعث می‎شود تا محیط زیست آسیب کمتری ببیند و نیز مصرف مواد اولیه کمتر گردد.

بدست آوردن انرژی: گام بعدی پس از مراحل پیشین بدست آوردن انرژی می‎باشد. این قسمت می‎تواند شامل سوزاندن مواد زائد و آزاد کردن انرژی پنهان آنها باشد. انرژی گرمایی می‎تواند در سایر مصارف مفید از جمله تولید الکتریسیته استفاده گردد.

دفع: وقتیکه هیچ راه حلی برای استفاده باقی نماند و هیچ کدام از مراحل بالا جوابگو نبودند، آخرین چاره دفع مواد می‎باشد که البته باید روش دفع این مواد کاملاً صحیح باشد و قبل از دفع تصفیه گردند تا برای محیط زیست خطرناک نباشند.

هدف نهایی مدیریت پایدار مواد زائد، به حداقل رساندن آثار منفی ناشی از مواد زائد بر روی محیط زیست و سلامتی بشر بوسیله بکارگیری همه روشهای مدیریتی مواد زائد و تکنولوژیها، بخصوص آن دسته تکنولوژیها که هدف آنها کاهش، استفاده مجدد و بازیافت و بدست آوردن انرژی و در مرحله آخر دفن در زمین می‎باشد. به هر حال واضح است که تکنولوژی نمی تواند به تنهایی اثرات مواد زائد را در جهت رسیدن به هدف مدیریت پایدار مواد زائد حل کند. فاکتورهای زیاد دیگری بر روی مدیریت پایدار مواد زائد تأثیر می گذارند که یکی از مهمترین آنان مشارکت عمومی می‎باشد. اینکه چطور عموم را به مشارکت در مدیریت پایدار مواد زائد تشویق تحریک کنیم یکی از بخش های طراحی سیاست مواد زائد می‎باشد.

2-2- ابزارهای سیاست مواد زائد پایدار:

ابزارهای سیاست برای دستیابی به اهداف سیاست ما را کمک می‌کنند. برای دولت مهم می‎باشد که روشی برای انتخاب ابزار صحیح داشته باشد. از آنجائیکه انتخاب درست ابزار سیاست ما را در موفقیت سیاست یاری می‌کند. در نتیجه انتخاب آن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. رنج گسترده ای از ابزارهای سیاست در زمینه محیط زیست مورد استفاده قرار می‎گیرد. مطالعه بر روی ابزارهای موجود و پتانسیل تاثیرشان اطلاعات باارزشی را جهت انتخاب ابزار سیاست برای داشتن سیاست پایدار مواد زائد فراهم می سازد. یک دسته بندی کلاسیک بر روی این ابزار آنها را به سه قسمت اجباری، اقتصادی، و آموزشی تقسیم می‌کند. استفاده از این ابزار می‎تواند اجباری و یا اختیاری باشد.



خرید و دانلود تحقیق درباره سیستم مدیریت خودروهای فرسوده


دانلودتحقیق درباره ی بررسی روایدادهای تنش زاد در جوانان سیگاری و غیر سیگار ایذه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بررسی رویدادهای تنش‌‌زا در جوانان سیگاری و غیر سیگاری شهر ایذه

جهانشیر توکلی زاده- دکتر محمد قهرمانی- مریم مقیمان

چکیده :‌

زمینه و هدف:‌ بررسی عوامل جمعیت شناختی و روانشناختی از جمله تنش (Stress) در اعتیاد به سیگار به عنوان رایجترین و ارزانترین ماده اعتیادآور در جوانان که نیروهای سازنده و فعال جامعه محسوب می‌شوند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به همین دلیل این مطالعه به منظور بررسی رویدادهای تنش‌زا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری بر اساس پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل انجام گرفت.

روش بررسی: این مطالعه از نوع بررسیهای زمینه‌یابی است که به شکل مقطعی و توصیفی- تحلیلی انجام شد. 356 نفر از جوانان جمعیت شهری ایذه با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی از بین 5744 خانوار شهری 20 خوشه و در هرخوشه 10 خانوار انتخاب شدند. اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه‌ای حاوی مشخصات فردی و رویدادهای زندگی جمع‌آوری و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS و آزمون Kendlls t/aub مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: 9/5% از جوانان سیگار مصرف می‌کردند. مردان (9/12%) به طور کاملاً معنی‌داری بیشتر از زنان (7/1%) سیگار می‌کشیدند (0=P). بیشترین میزان جوانان سیگاری در دامنه سنی 25-30 سال (6/47%) و کمترین میزان آن در سنین 20-25 سال بود؛ همچنین برادران و خواهران جوانان سیگاری از جوانان غیرسیگاری به طور معنی‌داری سیگار بیشتری مصرف می‌کردند (0=P) (6/28% در برابر 3/3%). هیچ‌گونه اختلاف معنی‌داری بین فراوانی و میانگین رویدادهای تنش‌زا در جوانان سیگاری و غیرسیگاری وجود نداشت. شایعترین رویدادهای استرس‌زا در جوانان سیگاری مشکلات مالی سنگین، عدم کفایت حقوق و درآمد، مشکلات مالی متوسط و بیکاری موقت و در جوانان غیر سیگاری بروز بیماری خفیف جسمی، دوری از یک فرد مورد علاقه، بستری شدن یکی از اعضای خانواده و شرکت در یک امتحان مهم بود.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این مطالعه به نظر می‌رسد که تنش‌های خاصی (مالی و اقتصادی) در نمونه مورد بررسی ممکن است با رفتار سیگار کشیدن در ارتباط باشد که این موضوع را می‌توان با توجه به فردی بودن ارزیابی تنش و اهمیت کار، حقوق و درآمد در سنین جوانی تبیین نمود.

کلید واژه‌ها: رویدادهای تنش‌زا؛ سیگاری؛ جوانان؛ ایذه

افق دانش؛ مجله دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی، درمانی ایذه (دوره 10؛ شماره 1؛ سال 1383)

مقدمه

مصرف سیگار به عنوان رایجترین و ارزانترین ماده اعتیادآور دارای عوارض زیانبار جسمی و روانی و اقتصادی است. سیگار علت عمده سرطان ریه، افزایش ضربان قلب، فشار خون، زخم معده و روده است و در بسیاری از مشکلات جسمی دیگر از جمله در بیماریهای قلب و عروق، سکته مغزی، اختلالات چشمی و شنوایی، چهارده نوع سرطان مختلف و غیره نقش دارد.

مصرف هر سیگار بیش از 5 دقیقه از عمر انسان را می‌کاهد و در کشور سالانه 50 هزار نفر بر اثر استعمال این ماده فوت می‌کنند. از نظر اقتصادی مصرف دخانیات صدمات مالی و جبران‌ناپذیری به خانواده و اجتماع وارد می‌سازد.

بر اساس بررسیهای به عمل آمده، یک سوم درآمد خانوار در خانواده‌های فقیر صرف مصرف سیگار می‌شود. در مورد شیوع استعمال سیگار نتایج بررسیهای انجام‌شده نشان می‌دهد که در سال 1371، 6/28% مردان و 6/3% زنان بالای 15 سال کشور سیگاری بوده‌اند؛ همچنین در بررسی دیگری نتایج نشان داد که 12% جمعیت 15 تا 65 سال کشور سیگار می‌کشیدند (1).

بر اساس پژوهشهای انجام شده سیگار حاوی چهارهزار ماده شیمیایی است که بسیاری از آنها برای بدن و مغز انسان مضر می‌باشند. مدارکی دالّ بر این مطلب وجود دارد که نیکوتین مسؤول بسیاری از عوارض روانی و رفتاری مصرف سیگار از جمله تأثیر آن بر روی تنش است (3،2)‌. بنابراین با توجه به وسعت، شدت و پیامدهای منفی این مشکل بویژه در جوانان که نیروهای کارآمد و فعال کشور محسوب می‌شوند، بررسی این امر به عنوان تهدیدی جدّی در بهداشت آنان، می‌تواند مفید واقع شود. در صورت وجود ارتباط بین تنش و سیگارکشیدن می‌توان با راهکاری مناسب و پیشگیرانه یعنی آموزش بهداشت روانی بویژه در زمینه کنترل و اداره تنش و یادگیری راههای مقابله‌ای مؤثر با آن مصونیت جوانان را در برابر تنش بالا برد و از وسعت و گستردگی مشکل جلوگیری کرد. ارتباط تنش و سیگار کشیدن در پژوهشهای مختلفی به اثبات رسیده است

(4-12).

برخی از افراد از سیگار به عنوان ابزاری برای تعدیل خلق و احساسات منفی خود همچون خشم، اضطراب و افسردگی و برای مواجهه با تنش استفاده می‌کنند (4). بسیاری از سیگاریها به هنگام مواجهه با تنش، خشم، اضطراب یا غمگینی سیگار بیشتری دود می‌کنند (4) و انتظار دارند که مصرف سیگار این هیجانات منفی را کاهش دهد .در این زمینه بسیاری از افراد سیگاری اظهار می‌نمایند که مصرف سیگار تنش را در آنها کاهش می‌دهد و نوعی احساس آرامش و تسکین در آنان ایجاد می‌کند؛ به طوری که بدون مصرف آن دچار تنش و اضطراب می‌شوند. آنها بر این عقیده‌اند که سیگارکشیدن به هنگام ناراحتی، عصبانیت آنان را آرام می‌کند و فعالیتی لذت‌بخش محسوب می‌شود؛ البته نتایج پژوهشها در این رابطه ضمن عدم تأیید چنین موضوعی این احتمال را مطرح می‌سازند که سیگاریها ممکن است ذاتاً نوروتیک باشند و تنش آنها به نوبه خود به وسیله وابستگی نیکوتین ایجاد شده باشد (13). پژوهشها همچنین بیانگر این مطلب است که با مصرف سیگار نمی‌توان تنش و عصبانیت را کاهش داد؛ احتمالاً چنین احساسی در سیگاریها به کاهش تنش و تنش ناشی از وابستگی به نیکوتین مربوط است تا تنش و تنش‌های واقعی زندگی. بنابراین می‌توان گفت بر خلاف این عقیده که سیگارکشیدن به کنترل خلق کمک می‌کند، مصرف آن واقعاً تنش، بیقراری و افسردگی را در طول وابستگی بدن به نیکوتین افزایش می‌دهد. این تغییر خلق در ضمن مصرف سیگار یا دوره‌هایی که نیکوتین به بدن نمی‌رسد، رخ می‌دهد و معتادان به سیگار برای داشتن احساس طبیعی به نیکوتین نیاز دارند (14)؛. بنابراین باید به افراد سیگاری آموخت که در مواقع تنش و عصبانیت به اشتباه به سیگار پناه نبرند بلکه برای اجتناب از چنین وضعیتی از راههای مقابله‌ای مؤثر استفاده کنند.

در مطالعات متعددی رابطه سیگارکشیدن و تنش‌های مختلف از جمله سوء استفاده کودکان، تجارب بد دوران کودکی، طلاق والدین، ‌رویدادهای زندگی و تنش‌های حاد و مزمن به اثبات رسیده است که تمامی آنها با افزایش خطر سیگارکشیدن همراه بوده است (15)؛ در این زمینه مدارک مشخصی وجود دارد مبنی بر این که افرادی که در معرض تجربه تنش‌های مختلفی می‌باشند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سیگار و نیز تشدید مصرف آن می‌باشند؛ در ضمن نتایج مطالعات بیانگر این امر است که تنش اغلب مقدم بر مصرف سیگار می‌باشد نه پیامد سیگار کشیدن (17،16). در در بررسی Loyd و Lucas بر روی دانش آموزان مدارس انگلستان، کمترین میزان تنش در افراد غیرسیگاری، بیشتر از آن در افرادی که گهگاهی سیگار می‌کشند و بیشترین میزان آن در افرادی بود که مرتب سیگار می‌کشیدند (11).

اگر سیگارکشیدن منجر به افزایش تنش می‌شود، ترک آن بایستی تنش را کاهش دهد. این موضوع در پژوهشهای مختلف به اثبات رسیده است (19،18،8)؛ Cary و همکاران در بررسی خود با کاهش معنی‌داری در تنش افراد نمونه که به طور موفقیت‌آمیزی سیگار را ترک کرده بودند، مواجه شدند (20).

برخی از محققان نقش متغیرهای جمعیت‌شناختی را در رفتار سیگارکشیدن مورد بررسی قرار داده‌اند؛ Kroutil و همکاران در این زمینه در بررسی خود بر روی کارکنان نطامی دریافتند که مصرف سیگار با تحصیلات پایین، مردان و کسانی که دارای تنش کاری بالایی بودند، بیشتر همراه است (21)؛ در مطالعه‌ای دیگر بر روی دانشجویان دانشگاه، گزارش شد که جنسیت مرد، همنشینی با دوستان، سطح سواد پایین والدین و سیگاری بودن اعضای خانواده با مصرف سیگار در فرد ارتباط دارد (1). Johnson و Gilbert همبسته‌های فامیلی و روانشناختی سیگارکشیدن را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که برادران و خواهران سیگاری و تجربه احساسات شدید خشم و بیقراری در شروع و ادامه سیگارکشیدن مؤثر است؛ همچنین افراد سیگاری و غیرسیگاری در واکنش هیجانی خود به تنش متفاوت می‌باشند (22). در یک بررسی بر روی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، میزان شیوع مصرف سیگار در دانشجویان 8/9% (مردان 4/14% و زنان 1/4%) گزارش گردید؛ همچنین میزان مصرف سیگار در دانشجویان گروه سنی 23-26 سال و دانشجویانی که والدین آنها سیگار می‌کشیدند، بیشتر بود (1).

روش بررسی

در این مطالعه مقطعی و زمینه‌یابی، تمامی جوانان در منطقه شهری ایذه (جوانان تحت پوشش مراکز بهداشتی، درمانی شهری 1 و 2 با دامنه سنی 20-40 سال) مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی اتنخاب شدند؛ در نهایت از بین 5744 خانوار شهری 20 خوشه و در هر خوشه 10 خانوار به تعداد 356 نفر انتخاب شدند؛ در این تحقیق از پرسشنامه‌ای حاوی مشخصات فردی و نیز پرسشنامه رویدادهای زندگی، بر اساس پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل و همکاران که یکی از معروفترین فهرستهای تنش‌زای روانی است،استفاده شد. ابتدا تعدادی از کارکنان مراکز بهداشتی، درمانی شهری در مورد پرسشنامه‌ها و نحوه تکمیل آن آموزش دیدند؛ بعد از نمونه‌گیری و تعیین خوشه‌های هر خانوار، فهرستی از افراد نمونه با مشخصات دقیق آنها تهیه شد و به آدرس آنها مراجعه گردید؛ پرسشنامه توسط جوان یا جوانان هر خانوار تکمیل شد؛ اطلاعات جمع‌آوری‌شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون آماری Kendalls t\aub مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها

در مجموع 9/5% از افراد مورد بررسی سیگاری بودند (جدول 1). این میزان در مردان 9/12% و در زنان 7/1% بود؛ یعنی مردان حدود 8 برابر بیشتر از زنان سیگاری بودند؛ این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (23/0=P). بیشترین میزان سیگاریها در دامنه سنی 25-30 سال (6/47%) و کمترین میزان آن در دامنه سنی 20-25 سال (5/9%) بود؛ این اختلافها نیز از نظر آماری معنی‌دار بود (02/0= P، 2=df و 78/7=X2) (جدول 2)؛ همچنین 6/28% از برادران و خواهران جوانانی که سیگار می‌کشیدند، سیگاری بودند؛ ولی میزان برادران و خواهران سیگاری در جوانان غیر سیگاری 3/3% بود؛ این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (0=P ، 2= df و 27= X2) ‌اما از نظر سایر عوامل جمعیت‌شناختی از قبیل وضعیت تأهل، تحصیلات و وضعیت مصرف سیگار والدین هیچ‌گونه اختلاف معنی‌داری بین میزان جوانان سیگاری و غیرسیگاری وجود نداشت.

جدول 1- توزیع فراوانی جوانان سیگاری و غیر سیگاری در نمونه مورد بررسی

وضعیت مصرف سیگار

در جوانان

فراوانی

درصد

جوانان سیگاری

21

9/5

جوانان غیر سیگاری

302

8/84

نا مشخص

33

3/9

جمع

356

100

جدول 2- توزیع فراوانی جوانان سیگاری و غیر سیگاری بر حسب عوامل جمعیت شناختی مختلف

وضعیت سلامت روانی

جوانان

کل

P-value

سیگاری

غیر سیگاری

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

جنس

مرد

18

9/12

12

1/87

139

100

S*

زن

3

7/1

178

3/98

181

100

سن

25-20

2

5/9

110

4/36

112

7/34

S

30-25

10

6/47

77

5/25

87

9/26

30 به بالا

9

4

115

1/38

124

4/38

وضعیت تأهل

مجرد

2

5/9

60

9/19

62

3/19

NS**

متأهل

18

7/85

239

4/79

25

8/79

جدا شده یا مطلقه

1

8/4

2

7/0

3

9/0

وضعیت تحصیلات

بی سواد

1

8/4

3

1

4

2/1

NS

ابتدایی

6

6/28

48

16

54

8/16

راهنمایی

4

19

51

17

55

1/17

دبیرستان

2

5/9

30

10

32

10

دیپلم

3

3/14

101

7/33

104

4/32

فوق دیپلم

3

3/14

28

3/9

31

7/9

لیسانس

2

5/9

38

7/12

40

5/12

بالاتر

0

0

1

3/0

1

3/0

وضعیت مصرف سیگار والدین

والدین سیگاری

4

19

28

5/9

32

9/9

NS

والدین غیر سیگاری

17

81

267

5/90

284

9/87

وضعیت مصرف سیگار برادران و خوهران

برادران و خواهران سیگاری

6

6/28

10

3/3

16

5

برادران و خواهران غیرسیگاری

15

4/71

281

93

296

6/91

*: اختلاف معنی‌دار است. **: اختلاف معنی‌دار نمی‌باشد.

جدول 3 توزیع فراوانی رویدادهای تنش‌زا در جوانان سیگاری و غیر سیگاری را بر حسب تعداد رویدادهای تجربه‌شده نشان می‌دهد؛ اغلب جوانان سیگاری (4/71%) و غیرسیگاری (2/76%) تنها با 1 تا 3 رویداد تنش‌زا در طول یک سال گذشته خود مواجه بوده‌اند؛ 8/4% از جوانان سیگاری در طول این مدت 3 تا 6 رویداد تنش‌زا را تجربه کرده بودند؛ این میزان در جوانان غیر سیگاری 2/15% بود.

تجربه 6 تا 9 و 9 تا 12 رویداد تنش‌زا در جوانان سیگاری (به ترتیب 3/14% و 5/9%) بالاتر از جوانان غیرسیگاری (به ترتیب 3/6% و 3/2%) بود؛ البته این اختلافها از نظر آماری معنی‌دار نبود



خرید و دانلود دانلودتحقیق درباره ی بررسی روایدادهای تنش زاد در جوانان سیگاری و غیر سیگار ایذه


دانلودتحقیق درباره ی بررسی حجاب در دنشگاه زاد ایذه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

چکیده :

مقدمه انسان دارای سه بعد معرفتی، اخلاقی و رفتاری است که در هم تنیده و از هم متأثرند. از میان این سه، حوزه اخلاق، نه تنها بستری مناسب را برای رشد فضیلت‌ها ایجاد می‌کند که زمینه روانی را برای پذیرش معارف وحیانی و عقلانی و تمایل به رفتارهای پسندیده را نیز هموار می‌سازد. در این میان توجه به اخلاق جنسی، به ویژه عنصر عفاف، جایگاهی خاص دارد تا آن‌ جا که عفت جنسی بافضیلت‌ترین عبادت‌ها، برترین جهاد و از صفاتی دانسته می‌شود که زمینه‌ساز بهشت است. 1ـ مدیریت فرهنگ عفاف؛ ضرورت و اهمیت تحولات اجتماعی در دهه‌های اخیر، آثار خود را بیش از هر چیز در حوزه اخلاق و تربیت جنسی نشان داده است. در طرح گسترش عفاف و حجاب که توسط نهادهای حکومتی، از جمله نیروی انتظامی پیگیری می‌شود آن‌چه ممکن است سبب نگرانی گردد، اقدام به اصلاح وضعیت پیش از دستیابی به تحلیلی جامع و برداشتی صحیح از واقعیت‌های اجتماعی است. سخنان اخیر وزیر کشور دربارة ضرورت ساماندهی و تسهیل در ازدواج موقت نیز صرف‌نظر از اینکه مبتنی بر مطالعات کارشناسانه و تحلیل ابعاد مسئله بیان شده باشد یا نه، حاکی از دغدغه‌هایی است که نه می‌توان نادیده‌اش گرفت و نه به آن بسنده کرد. اقداماتی که به حساسیت‌های عمومی یا اخلاق فردی و اجتماعی و موقعیت خانواده گره می‌خورد، اگر توأم با عقلانیت در روش و جامعیت در تحلیل نباشد، کم نتیجه و پرمخاطره است. موارد زیر را می‌توان دلیلی بر اهمیت و ضرورت عطف توجه به موضوع اخلاق جنسی و عفاف، به ویژه در مقطع کنونی دانست. 1ـ1ـ تأثیر فرهنگ‌های غیر اسلامی بر نگاه جامعه ایرانی سیاست کلی اسلام در موضوع اخلاق و تربیت جنسی، تسهیل در ارضای مشروع نیازها، پیشگیری از زمینه‌های گناه، تقویت خویشتن‌داری (عفاف)، تقویت احساس مسئولیت در دفاع از حریم جنسی، مقابلة جدی با مفاسد جنسی و اشاعة منکرات در محیط اجتماعی است تا ریسک مشارکت اجتماعی به حداقل برسد. از نگاهی دیگر نادیده‌گرفتن نیازهای طبیعی انسان، مشکلات جسمی و روانی در پی خواهد داشت و حتی تضعیف جهات معنوی، افزایش زمینه‌های بزه و ایجاد مخاطره برای سلامت فرد، خانواده و اجتماع را فراهم می‌آورد. و پیامدهایی چون از میان رفتن حیا، توسعة فقر، تغییر ذائقه جنسی و ضعف پیوندهای زناشویی را به دنبال دارد. با وجود نگاه مثبت و واقع‌‌بینانة شریعت اسلام به این نیازها، جامعة ایران نگاه بدبینانه‌ای به نیازهای جنسی دارد و گاه تربیت جنسی را صرفاً تاحد خود نگهداری فرو می‌کاهد. به دلیل همین نگاه منفی و غیر واقع‌بینانه در فرهنگ مسلط، کمتر کسی جرئت طرح مباحث اساسی را در این حوزه داشته است. 2ـ1ـ پیوند میان اخلاق جنسی و سیاست ارتباط میان این دو مقوله از چهار زاویه قابل بررسی است: اول. تغییرات فرهنگی و اخلاقی دو دهه اخیر در جامعه، نشان می‌دهد که نظام سلطه برای مقابله با موج اسلامی‌خواهی یا «بنیادگرایی اسلامی»، راهبردی مبتنی بر اصلاح ساختار سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی و برداشتن حریم‌های اخلاقی میان زن و مرد تدوین کرده است.[2] مراجعه به برخی نشریات عمومی و دانشجویی و سایت‌ها، وجود این سیاست را تأیید می‌کند. هم‌اکنون در میان سایت‌های فارسی زبان، شکستن حریم‌های اخلاقی، ترغیب به همجنس‌گرایی، شبهه‌پراکنی در حوزة اخلاق جنسی به منظور ایجاد تردید در ارزش‌های اخلاقی مقبول، استفاده از نارضایتی‌های جنسی نسل جوان، جهت تبدیل آن به جنبش‌های سیاسی به وفور صورت می‌گیرد. در مقابل، هرگاه نهادهای مسئول در نظام اسلامی، تدابیری برای سامانمند سازی روابط زن و مرد و پالایش فضای اجتماعی، آغاز می‌کنند به ناگاه بسیاری از گروه‌های سیاسی، از سلطنت طلب تا مارکسیست، همراه با برخی گروه‌های فمینیستی که جنبش زنان را پوشش فعالیت‌های سیاسی قرار داده‌اند، هم‌صدا و هم‌نوا به میدان مبارزه وارد می‌شوند.[3] دوم. حساسیت جامعة مذهبی نسبت به مفاسد جنسی و پیوند خوردن اخلاق جنسی با مشروعیت نظام سیاسی، مسئولیت دولت را در قبال آن دو چندان می‌کند. سوم. مدیران نظام، در بسیاری مواقع بحث عفاف و اخلاق جنسی را از زاویه‌ استحکام نظام کاویده‌اند. سیاسی شدن موضوع، به معنای نادیده‌انگاری بخشی از ابعاد واقعیت، سبب شده که به موازات پررنگ شدن نگاه سیاسی مسئولان و معرفی شدن مقوله‌هایی چون حجاب به عنوان نماد سیاسی، مخالفان سیاسی نظام نیز آن را به مثابه موضوعی برای مقابله سیاسی با نظام قلمداد کنند. چهارم. توسعة مفاسد اخلاقی نه تنها نظام‌های اجتماعی چون خانواده، اقتصاد و فرهنگ را تهدید می‌کند، بلکه سبب اختلال در رفتارهای عقلانی نسل جوان می‌شود و می‌توان انتظار داشت که حرکت‌های آنان ناهمسو با اهداف نظام اسلامی و زمینه‌ساز تعارض سیاسی باشد. 3ـ1ـ پیوند میان اخلاق جنسی و اقتصاد سرمایه‌داری تغییر در رفتار و اخلاق جنسی با تغییر مناسبات اقتصادی، ارتباطی تنگاتنگ دارد. افزایش محرکات جنسی از یک سو به تغییر الگوی مصرف در استفاده از لوازم آرایشی و پوشاک و به تبع آن منافع گروهی از سرمایه‌داران، گره خورده است؛ از سوی دیگر، با افزایش شمار مطبوعات گیشه‌ای و منافع ناشرانی که تحریک‌زایی را وسیله امرار معاش می‌دانند، پیوند یافته و از سویی، منافع صاحبان شبکه‌های فساد و توریسم جنسی را تضمین کرده است. این مهم علاوه بر تبیین ضرورت تغییر در وضع موجود، می‌تواند پاسخی به این پرسش باشد که چرا مقابله با مفاسد جنسی و اصلاح اخلاق جنسی پرهزینه، مخاطره‌آمیز و غالباً ناموفق است. 4ـ1ـ ناتوانی علوم اجتماعی از شناسایی دقیق معضلات جنسی در تحلیل‌های آسیب‌شناسانه مشکلات خانوادگی و اجتماعی، کم‌تر شنیده‌ایم که معضلات جنسی مورد توجه قرار گیرد. این اشکال می‌تواند از دو نقطه ضعف علوم اجتماعی نشئت گرفته باشد: اول. غلبة گفتمان لیبرالیستی و چپ بر ساختارهای علوم انسانی که گاه با تمرکز بر مفاهیمی چون «طبقه» از شناسایی دیگر عوامل باز می‌ماند و گاه با پذیرش آزادی از جمله آزادی جنسی، در زمرة ارزش‌های پذیرفته شده، چشم بر پیامدهای تساهل جنسی فرو می‌بندد. دوم.

بیان مساله

در این تحقیق اهمیت حجاب از دیدگاه اسلام و نیز سازوکارهایی که اسلام برای عینیت بخشیدن به آن منظور کرده است مورد تحلیل واقع شده و عوامل موثر بر بدحجابی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد ایذه مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای دو قسمتی شامل 64 سوال بود که این پرسشنامه به تعداد 400 دانشجو داده شد که 200 تای آنها دانشجویان دختر بدحجاب و 200 تای دیگر دانشجویان دختر با حجاب بودند و با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند.

در تحقیق حاضر از روش تحقیق علی - مقایسه ای استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از آمار توصیفی شامل نمودار ستونی،‌ میانه، میانگین،‌ نما، ... و آمار استنباطی شامل آزمون T، کای دو، من ویتنی استفاده گردیده است.

نتایج تحقیق نشان می دهد که:

وضعیت دینی دانشجویان در بدحجابی آنان موثر است.

وضعیت روانی دانشجویان در بدحجابی آنان موثر نیست.

خصوصیات شخصی شامل رشته تحصیلی، تعداد واحد گذرانده، سن،‌ معدل دیپلم و ... تاثیری در بدحجابی دانشجویان ندارند، به جز متغیرهای علاقه مندی به رشته، اهمیت دادن به مدگرایی و میزان در تضاد دیدن پوشش زن با تلاش های اجتماعی، که این سه متغیر در بدحجابی تاثیر دارند.

نگرش های سیاسی در بدحجابی تاثیرگذارند.

وضعیت جسمانی در بدحجابی موثر نیست.



خرید و دانلود دانلودتحقیق درباره ی بررسی حجاب در دنشگاه زاد ایذه