لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
آسیبشناسی تربیت دینی جوانان
در آیین مقدس اسلام، برنامه تربیت نسل جوان، براساس احیای تمام تمایلات فطری، و هدایت همه خواهش های طبیعی استوار است.به عقیده روان شناسان، دوران جوانی و بلوغ، دوره بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است.
شناختن تمایلات طبیعی و تمنیات فطری جوانان و ارضای صحیح و معتدل هر یک از آن تمایلات، اساسی ترین پایه تربیت نسل جوان است.
مربی لایق کسی است که ابتدا، ساختمان طبیعی جوانان را مورد مطالعه دقیق قرار دهد و با بررسی کامل و همه جانبه، تمام خواهش های درون آنان را بشناسد و سپس هرکدام را در جای خود و با اندازه گیری صحیح و عاقلانه ارضاء نماید. چنین تربیتی هم آهنگ با نظام حکیمانه خلقت و بر وفق قانون آفرینش است. چنین تربیتی بهترین و پایدارترین تربیت ها است و می تواند جوانان را به شایستگی بسازد و موجبات خوش بختی و سعادت آنان را فراهم سازد.(۱)
در آیین مقدس اسلام، برنامه تربیت نسل جوان، براساس احیای تمام تمایلات فطری، و هدایت همه خواهش های طبیعی استوار است.به عقیده روان شناسان، دوران جوانی و بلوغ، دوره بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است.
جوانان از هر ملت و نژادی، به طور فطری، خواهان معرفت الهی و سجایای اخلاقی اند. این خواهش عمیق طبیعی باعث شده است که دانشمندان روان شناس، دوران بلوغ و جوانی را سنین ماورای طبیعی بنامند و در مباحث «روان شناسی جوان» مستقلا درباره آن گفت وگو کنند. حتی کودکانی که در خانواده های دور از مذهب و ایمان پرورش یافته اند، در دوران بلوغ علاقه بیش تری از خود نسبت به مسائل مذهبی نشان می دهند؛ اما متأسفانه از آن جا که بشر به مصداق کلام گهربار امیرمؤمنان علی (علیه السلام): لا تری الجاهل الا مفرطاً أو مفرطاً، همیشه در برداشت ها و استنباط ها و در نتیجه در عمل کردها گرفتار افراط ها و تفریط ها یا تندوری ها و کندروی ها است، در این وادی نیز بسیاری به خطا رفته اند.
دسته ای جوانان را یکسره قشری جاهل، ناشی، نافهم، بی تجربه و اصولا غیرقابل اعتماد می دانند، این عده جوانان را برای هیچ امری از امور فردی و اجتماعی لایق و طرف مشاوره و... نمی دانند. به اعتقاد آن ها، جوان باید هم چون موجودی صم و بکم و چشم و گوش بسته به بزرگ ترها توجه کرده و مقلد بی چون و چرای آن ها باشد، و از طرف دیگر، گروهی نیز آن قدر دم از جوان و جوانی می زنند و آن قدر تعابیر عجیب و غریبی درباره آنان به کار می برند که گاه امر بر خود جوانان نیز مشوه و مشکوک می شود.
این جاست که جوان در وادی حیرانی و سرگردانی، دچار اوهام، تخیلات و در نهایت بی هویتی و سرخوردگی و دل زدگی نسبت به تمام امور حتی خود می شود و همیشه از خود می پرسد که آیا به واقع من کیستم؟ در کجای دایره هستی واقع شده ام؟ چه ارزشی دارم؟ چه آینده ای در انتظار من است؟ آیا کسی هست که مرا درک کند؟
اگر موفق نشوم چه؟ اگر شکست بخورم چه خواهد شد؟ فریاد جوان مسلمان در این هیاهوی قرن این است که: هان! ای رهبران! ای متولیان امر دین! ای دل سوختگان، ای بزرگان و اساتید حوزه و دانشگاه! ای کسانی که داغ دین بر سینه دارید! مرا دریابید! مرا، دینم را، اندیشه ام را، تفکراتم را، گذشته ام را، آینده ام را، فرهنگم راه، ارزش هایم را، میراث پربهای اسلامی و ملی ام را و بالاخره من و تمام تعلقات پرارزشم را دریابید.
مگر نمی بینید که چگونه عده ای تمام آن را به حراج ابتذال فرهنگی گذاشته و حاضرند آن را به ثمن بخس معامله کنند؟ مگر نمی بینید که چگونه دشمن برای همه این ارزش ها، دندان طمع تیز کرده است؟
مگر نه این است که ما جوانان مسلمان ایرانی، افتخارآفرینان روزهای پرشکوه انقلاب ۵۷ و هشت سال دفاع مقدس در دهه ۶۰ بوده ایم؟ کام تشنه جوان، منتظر سیراب شدن توسط یک جواب قانع کننده مطابق با فطریات و طبیعیات اوست. پاسخی از سر صدق و صفا.
جوان در این وادی، همیشه به سراغ کسی می گردد که خارج از هیاهوی شعاری و بدون آن که بخواهد از او کالایی بسازد و برای مواقعی خاص استفاده ببرد، بدون آن که در پس پرده شعار حمایت از جوان و جوانان بر موج این شعارها سوار و به اهداف شوم خود برسد، به واقع، او و تمایلات فطری او و دردهای نهفته در درون او و سؤالات پاسخ نگفته او و هزاران خواسته به حق و مشروع او را درک کند و او را بیابد تا مرهمی هرچند مختصر بر دردهای کهنه اش بگذارد. و چه خوش گفت آن پیر جوان دل و آن ره رو راه علی و آن امید دل تمام جوانان مسلمان ایران زمین که: بی توجهی به دغدغه های واقعی جوانان و استفاده از آنان به عنوان کالایی که تنها در مواقع خاص نظیر انتخابات مورد استفاده دارد، امری کاملا غلط و بی انصافی به جوانان است.(۲)
او جوانان ایرانی مسلمان را، رادمردانی می داند که توانستند در دهه ۵۰، سرنوشت یک ملت را تغییر داده و در آن هیاهوی فساد و فحشای حاکم بر جامعه آن روز ایران، معجزه انقلاب اسلامی را بیافرینند، و در دهه شصت، دشمن تا دندان مسلح و متکی به قدرت های بزرگ را با شجاعت و فداکاری به زانو درآورد و اکنون نیز نسل جوان ایران می تواند در دهه ۸۰ و ۹۰ کارهای بسیار بزرگی انجام دهد و خود را به عنوان الگوی جوانان جهان و افکار عمومی ملت ها معرفی نماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
خلاء بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی و قرآن در نظام آموزشی فعلی
قبل از اینکه بنده بخواهم در خصوص نقش هنر و ادبیات در آموزش دینی و قرآن سخن بگویم لازم است شناختی نسبی در خصوص وضعیت فعلی نظام آموزشی و میزان بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی و قرآن داشته باشیم .
الحمد الله به برکت انقلاب اسلامی ، ملتی داریم با سرمایه های معنوی با ارزش و توانمندیهای بسیار اما نکته قابل تأمل این است که ما چه اندازه توانسته ایم از این سرمایه ها و توانمندیها استفاده کنیم .
برای روشن شدن موضوع سخنی از آقای بهرامپور نقل می کنم ایشان می فرمایند « دوستی زیرک و با هوش که برای تحصیل به کانادا رفته بود می گفت : اگر بخواهیم سرمایه های معنوی خودمان را با غرب مقایسه کنیم ، باید به خودمان نمره 100 بدهیم و به آنها نمره ده ولی فرق ما با آنها در این است که متأ سفانه ما از 100 سرمایه معنوی ، تنها یکی را استفاده می کنیم ولی غرب از ده سرمایه خود به اندازه نه استفاده می کند » نظام آموزشی ما متشکل از نظام کاری و فعالیت معلم در آموزش و پرورش بگونه ای است که به معلم فرصت علاقه مند شدن به علم ، هنر و ادبیات را نمی دهد و طبیعتاً انتظار نابجایی است که از دانش آموزان بخواهیم که عاشق علم ، دین ، ادبیات و هنر شوند مگر میشود فردی که خودش عاشق نیست بتواند عشق آموزی کند .
ذات نایافته هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش
در ادامه بنده خلاء بهره گیری از ادبیات و هنر را در آموزش دینی و قرآن از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار می دهم و آنهم از نظر تکنولوژی آموزشی .
عصر امروزی را عصر انفجار دانش و اطلاعات بشری نام نهاده اند بگونه ای که ما هر روز شاهد پیشرفت های گوناگون علمی در زمینه های مختلف می باشیم و این سرعت بطور سرسام آور حرکت رو به جلو خود را ادامه می دهد بگونه ای که بنا بر پیش بینی دانشمندان سرعت پیشرفت علوم بحدی است که درسال 1400 هجری شمسی از اول فروردین تا پانزدهم خرداد سال 1400 یعنی در مدت زمان 75 روز پیشرفت ها و کشفیات و اختراعات بشر در این فاصله کوتاه با تمامی پیشرفت ها و کشفیات و اختراعات قبل از آن از ابتدا تا آن زمان برابری می نماید پس با این وجود ما ناگزیر به بهره گیری از پیشرفت ها و فن آوریها ی علمی روز در امور آموزش می باشیم که در این زمینه نظام آموزشی ما نتوانسته است آنگونه که بایسته و شایسته است از این فن آوریها بهره لازم را ببرد بگونه ای که در تقسیم بندی سازمان علمی آموزشی یونسکو از میزان بهره گیری کشورها از تکنولوژی آموزشی کشورها را به دو دسته شمال و جنوب تقسیم نموده است کشور های شمال کشور هایی هستند که نظام آموزشی آنها باز خورد مناسبی دارد و خروجی های نظام آموزشی آنها می توانند انتظارات نظام کشورشان را چه در جهت ارتقاء توانمندیهای فردی و تکامل شخصی و چه در جهت اجتماعی بر اورده نمایند و بخوبی در جامعه خود ایفای نقش کنند و دسته دوم کشورهای جنوب می باشند که خروجی های نظام آموزشی آنها باز خورد مناسب ندارند که متاسفانه کشور ما هم در زمره کشورهای جنوب می باشد چرا که ما فرصت های طلائی که می تواند در جهت کسب علم و دانش و پرورش مهارت های فکر کردن ، مهارت اجتماعی شدن ، مهارت های فنی جهت آماده شدن برای ورود به عرصه زندگی واقعی و اجتماعی شدن را هدر داده ایم حتی در آموزش دینی و قرآن چرا که امور دینی و قرآنی در زمره سایر دروس قرار داده و فکر می کنیم که امروز دانش آموزی دین مداراست و ارزشهای دینی را فرا گرفته است که بتواند از دین تعریفی زیبا و روان ارائه دهد همان گونه که در کتابهای دینی دوره ابتدایی و راهنمایی ما دین را اینگونه معرفی کرده بودند و تمامی ارزشهای دینی و والای آن را در قالب تعاریفی ذهنی برای دانش آموزان ارائه داده بودند اما الحمد الله با تغییر کتابهای دینی در مقطع ابتدایی گامهای مثبت و موثری برداشته شده اما باز هم یک خلاًء بزرگ در آموزش دینی و قران در نظام آموزشی ما مشهود است و آن هم اینکه ارائه و تالیف کتابهای دینی با این غنای دینی و و مبتنی بر نیازهای روحی و روانی کودک یا در نظر گرفتن تمامی اصول اصول روانشناختی و ... آنها متاسفانه در امر ارائه و آموزش آنها راهکارهای مناسب معرفی نگردیده پس باید با روشهای زیبا و بدیع و نو آورانه این مفاهیم ارائه شود که اصل سخن من هم روی همین صحبت آخر است که باز هم اشاره ای به تکنولوژی اموزشی و آموزش موفق داشته باشم امروزه از دیدگاه تکنولوژی آموزشی ، آموزشی موفق است که تنبیهی بر خط زنجیره ای طراحی – اجراء و ارزشیابی استوارباشد یعنی معلمین ما باید دارای تفکر تدریس باشند و با یک نگرش سیستمی به کلاس درس و آموزش انجام وظیفه نمایند که اگر این اتفاق بیافتد ما می توانیم از شیوه های نو و خلاقانه در آموزش دینی و قرآ ن بهره بگیریم که شاید یکی از بهترین راههای بهره گیری از شیوه های نو استفاده از ادبیات و هنر بعنوان دو مقوله مورد علاقه و روز و توجه بچه ها درآموزش درس دینی و قرآن باشد .
چرا ؟ ادبیات و هنر
امروزه کار معلم تنها انتقال یک سلسله مفاهیم به دانش آموزان از طریق نشانه های گفتاری و نوشتاری نیست بلکه مهمترین وظیفه او این است که بداند چه چیزی را به چه کسی و با چه روشی می باید ارائه نماید از این رو معلم خوب کسی نیست که تنها یک مطلب را خوب بداند بلکه معلم شایسته کسی است که بتواند مطلب را متناسب با سن و ویژگیهای اختصاصی دانش آموزان و آنهم با زبانی مناسب حال او ارائه نماید .
که در این راه با بهره گیری از ادبیات و هنر می توانیم گامهای بلند و موثر برداریم چرا که ادبیات یکی از قلمروهای بسیار مهم و گنجینه فرهنگی هر جامعه زبانی است و فرهنگ ارزشهای دینی و معنوی آن در درجه اول در رفتار و کردار و شیوه زندگی ، عادات و رسوم و روشهای افراد آ ن کشور در مبارزه با مسائل و مشکلات تجلی می یابد و انسان به یاری ادبیات و هنر است که نتوانستن های خود را در ساحت واقعیت جبران می کند و به آنچه که باید باشد و نیست رنگ عینت و تجلی مخصوص می بخشد قطعاً ادبیات و هنر انسان را از دایره تنگ تفرد و درون گرایی محض خارج کرده و در مسیر تعامل و تکامل اجتماعی و انسانی قرار می دهد و پر واضح است که انسانهایی که آثار ادبی را مطالعه می کنند و یا دستی در هنر دارند معمولاً دارای افق اندیشه وسیع تر و ژرف تری نسبت به مسائل جهان دارند و می توانند آزادانه از مرز دنیای واقع فراتر رفته و در اوج زیبایی خود ساخته یه پرواز در آیند و در این رهگذر رویاهای نا ممکن را ممکن سازند علاقه مندی به ادبیات و هنر و فراهم نمودن زمینه بهره گیری از آن برای دانش آموزان باعث گسترش و حس زیبا شناسی آنان ، تبلیغ ارزشهای معنوی ، آشنایی با الگوهای رفتار انسانی والاً گسترش باورها و نگرش های مثبت و به طور کلی آزادی انسان از فشارهای ناشی از زندگی مادی می گردد .
و از طرفی اگر ما بتوانیم با بهره گیری از ادبیات و هنر دانش آموزان را علاقمند به امور دینی و قران نمائیم در حقیقت دریچه هایی شفاف به دنیای اطراف دانش آموز باز می شود که با پیشرفت کار آموزشی این پنجره و شفافیت آن بیشتر می شود و با وجود چنین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
قسمت عمده ادبیات باستانی مصر ادبیات دینی است
داستانهای کوتاهی که در میان بقایای ادبیات مصری به دست ما رسیده، فراوان و بسیار متنوع است. در ضمن آنها قصه های شگفت انگیز اشباح و معجزات و قصه های ساختگی جذابی به نظر می رسد که، از لحاظ سبک نگاش و شباهت به حقیقت، از داستانهای پلیسی که در زمان حاضر مایه خرسندی خاطر سیاستمداران است، کمتر به نظر نمی رسد.
بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.
" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:
پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.
گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.
داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:
ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.
سپس وی را در وطنش می بینیم که خسته و مانده و غبارآلود، پس از مسافرت طولانی در بیابان، بازگشته و بیم آن دارد که به واسطه طول مدت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
تربیت دینی کودکان در دورهی پیش از دبستان
مقدمه
آموزش و پرورش در دورهی پیش از دبستان، از دیرباز در کشور ما به عنوان مرحلهای از آموزش مطرح بوده است. یعنی از همان زمانی که برنامهریزی در امر تعلیم و تربیت کودکان در دورهی دبستان به طور جدی مورد توجه قرار گرفت، مسئلهی تعلیم و تربیت کودکان در سالهای اولیهی پیش از دبستان نیز، که باید آن را سالهای سازندگی و تشکیل دهندهی بسیاری از صفات و ویژگیهای کودک نامید، از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ لیکن، کمبودها و تنگناهای اطلاعاتی و اقتصادی همواره موجب کوتاهی در پرداختن به آن گردیده است.
نگاهی گذرا به تغییرات و تحولات آموزش و پرورش پیش از دبستان، در طول بیش از نیم قرن گذشته، نشانگر این واقعیت است که مبحث تربیت دینی گاهی به عمد و گاهی به سهو نادیده گرفته شده یا براساس یافتههای پژوهشی بدان پرداخته نشده است؛ لیکن تزلزل و مشکلات موجود در اعتقادات دینی جوانان این عصر ایران زمین، لزوم بازنگری عمیق و مبتنی بر مطالعه را در برنامههای دورهی پیش از دبستان الزامی میکند.
در این مقاله در پی آنیم که با توجه به ویژگیهای فطری دینخواهی و خداجویی کودکان پیش دبستانی و نیز با درنظر گرفتن احادیث و رهنمودهای بزرگان دین، به راههای عملی در تربیت دینی کودکان، در دورهی پیش از دبستان، دست یابیم.روشهای تربیت دینی کودکان پیش دبستانی کودک امانتی الهی و ودیعهای آسمانی است که به پدر و مادر سپرده شده است. قلب پاک کودک، گوهری گرانمایه و نفیس و آیینهای روشن است که از هر گونه نقش و نگاری خالی است و در عین حال قابلیت پذیرش هر نقشی را دارد... پس اگر وی را طبق اصول صحیح تعلیم و تربیت، به عادات و صفات نیک پرورش دهند، به آن عادات خو گرفته، بر آن صفات نشو و نما میکند.(سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، 1365)
هدایت کودکان جز از طریق پرورش صحیح مذهبی آنان میسر نیست و کودکان برای پذیرش رفتارهی صحیح و مطلوب اجتماعی از طریق آموزش مسایل دینی، آمادگی بیشتری دارند تا از راههای دیگر. در مرحلهی پیش از دبستان، بهتر است آموزش مسایل به صورت «آموزش غیر مستقیم» باشد و هر کودک به تناسب میزان تمایل و توان خویش کشف کند و یاد بگیرد. علاوه بر آن بهتر است کودک در انجام فعالیتها از آزادی بیشتری برخوردار شود و آموزش برای او جنبهی سرگرمی و بازی داشته باشد. در روش آموزش غیر مستقیم، کودکان فرصت دارند برنامههای کار خود را تنظیم کنند و دربارهی دانستهها و کشفیات خود، پرسشهای گوناگون مطرح نمایند. ارزشیابی از آموختههای آنان نیز باید به صورت غیر مستقیم انجام شود، مانند ارزشیابی در حین بحث و گفت وگو و مشاهده. به بیان دیگر، نیازی نیست سخن از امتحان به میان آید.
ویژگیهای که در دورهی پیش از دبستان بسیار مهم است و باید به آنها توجه کرده، روشهای آموزشی را براساس آن ویژگیها طرحریزی نمود، عبارتاند از:1-علاقهی کودکان به بازی.
2-قدرت و نیاز کودکان به الگوگیری، نقشپذیری و تقلید در این سن.3- شادی کودکان و علاقهی آنها به مطالب آهنگین.گسترهی برنامهها و فعالیتهای دوران پیش دبستانی را نیز میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
الف) توسعهی مهارتهای حسی و حرکتی.
ب) توسعهی مهارتهای کلامی.
ج) توسعهی مهارتهای شناختی.
د) توسعهی مهارتهای اجتماعی.
هـ) توسعهی قوای خلاق و زیبایی شناختی.
و) تقویت مهارتهای خودیاری و رشد عاطفی. (افروز، 1378)
دکتر غلامحسین شکوهی (1363)، اهداف عمدهی آموزش و پرورش در دورهی قبل از دبستان را به صورت زیر بیان کرده است:
پرورش عادات مفید در کودک به منظور تأمین تندرستی و ایجاد مهارتهای که برای تطبیق شخص با محیط لازم است.
پرورش رفتارهای اجتماعی مطلوب در کودکان.
پرورش عواطف کودکان.
کمک به پرورش استعدادهای فطری کودکان.
ایجاد حس اعتماد به نفس و امنیت خاطر در کودکان.
متوجه ساختن کودک به دنیای پیرامونش.
تشویق حس استقلالطلبی.
پرورش حس زیباییشناسی در کودکان.
با یک بررسی ساده میتوان جایگاه تربیت دینی کودکان را در کنار هر یک از موارد بالا یا به شکل چتر فلسفی گسترده در بالای موارد فوق مشاهده کرد. برای مثال، در پرورش عواطف کودک مسلمان، علاوه بر پرورش حسّ نوعدوستی، به پرورش حس برادری اسلامی و کنترل عواطف نیز توجه میشود. علاوه بر آن برای ایجاد حس اعتماد به نفس در کودک مسلمان، گوشزد کردن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
به نام خدا
مو ضوع:
هویت دینی وملی ونقش آن در توسعه محبت ومهرورزی
با نگاهی به گذشته و ادیان مختلف ومذاهب گوناگون به گوشه کوچکی از محبت ومهرورزی به گونه های
مختلف می توان اشاره کرد:
ادیان ایران قدیم
پرستش قوای طبیعی
آنچه از متون تاریخی و نظرات محققان استفاده می شود این است که آریایی ها قوای طبیعی و اجرام سماوی را پرستش می نموده اند آنان دارای خدایان گوناگون بودندوهرتیره وقبیله ای به خدای خاصی گرایشی داشت.
ایرانشناس معروف کریستنسن می نویسد: "دین آریاها به پرستش قوای طبیعت وعناصرواجرام سماوی استوار بود .معذلک از زمان بسیار قدیم خدایان عمده طبیعت دارای خصوصیات اخلاقی و اجتماعی می شوند.
زرتشت وعقاید او :
زرتشت پیام آور و مصلح ایران از خانواده ســپتمان نام پدرش پورشسپ و نام مادرش دغـدو می باشد سپتمان به معنی برگزیده و بسیار پاک و داناست که بااسفـتمان یکی است. پیروان این مصلح پاک نژاد مزدیســنا نامــیده می شــوند که به معـتنی خداپرستی است . زیرا مـزذا ، دانـــای بی همتای بزرگ ، یســنان هم به معنی پرسـتان می باشند. وبه زبانی دیگر یک روحانی یا به طور دقیق تر سرود مذهبی است.
پایه های بنیادین زرتشت،هومت،هوخت وهورشت(اندیشه نیک ،گفتار نیک،کردار نیک)است که هر زرتشتـی ازآن برخوردار بوده واین سه پایه رادر سر سرشت خود می پروراند. مردمانی که اندیشه وگفتار وکردارشان درست
ونیکو (اشو)باشد اشوان بی کمان از بدی هادور خواهند بود. این اشوان نیکی را در دیگران نیز بر می انگیزند.
زرتشت پیامبری موحدوبشارت دهنده به قیام صاحب الزمان(عج)ومعتقدبه رستاخیزهمگانی (قیامت کبری)وقیام قیام علیه دیوپسنان برای برقراری روشنایی عدل ورهایی مظلومان از غارت مادی وفکری بود.
در تعریف دیگر می توان گفت:
زرتشت پیامبر یکتاپرست آریـــایی است که خط بطلان بر همه خدایان بی شمار ودایی بکـشید وآنــان را از مـقام الوهیت به درجه دیوی و ظلمت تنزیل داد:زرتشت به خدای یکتایی قایل شد که او را اهورامزدا یعنی دانای توانا
می خواند. در پیش او همـه خدایان آریایی وموجودات شریر و تاریکی وجانوران درنده وآزاردهنده وبیماری ها ورنج ها ومرگ در شمار دیوان محسوب می شدند.
اهورامزدا نام خــداوند یکتا در آیین زرتشــتی است نام اهورامزدا به معنی پــروردگار جان وخرد درکتیــبه های شاهان هخامنش زیاد بکار رفته است.
اهــورا مزدا در توصیف زرتشتیان این چنـین است. او آغاز وپـایـانی ندارد.نه زاییده شده ونه می مــیرد وهیچ مردی شبیه او نیــست. ماوراء اوجدا از او وبـدون او چیزی نیست او تنها خــالق همه چیز است او درخــشان ترین و نورانی ترین نورهاست . بالاتـرین ووالاترین هم بلندیهاست او قدیمی ترین قدمـا وبهـترین بهترینهاست بی مانند،پیوسته بدون تغییر ویکسان است . او بوده وهستوخواهد بود به طور خلاصـه اهورامزدا به وصف در نیایدوزبان و اندیشه از وصفش درماند.
کسی که از اندیشه بد پیروی بکند،گفتـار وکردارش به بدی آلــوده می شودگزینــش این نیرو در اندیشه وگفتار وکردار،ایستایی،ویرانی و بی نظمی میآوردکه ناراحتی وجدان پاداشی است که در پی این پدیدار می شـود واز
گریزی نیست دوگانگی واقعیت زندگی وهستی در جهان مادی است.روشنایی وتاریـکی ،سردی وگرمی ،ومثبت ومنفی،درک مااز هستی وتظاهر،نمودآن است.
راههای گسترش مهرورزی :
عیدهای مذهبی
یکی از راه های گسترش مهر ورزی درجامعه انجام مراسم های مذهبی است ازجملـه این اعـیاد قربــان،فــطر، غدیر خم...می باشنددر این روزها مسلمانان با سرزدن به یکدیگر با بخشیدن کینه ها و کدورت ها وکمک های مالی به افرادبی بضاعت و کم درآمد وحل گوشه ای ازمشکلات مادی هم وطنان وبرادران دیـنی خود زمینه بهتر زیستن وباهم زیستن را فراهم می کنندواین مهر ورزی درسطح وسیع دربین مسلمانان معتقد صورت می گیرد.
عید قربان
یکی از پیامبرهای الهی خداوند ابراهیم می باشد .به خاطــر مـهرش به خداوند هر خواسته وامر خداوند را اجرا می فرمودند و همه سختی ها ومشــکلات را پذیرا بودند مهــاجرت های زیــادی را به خاطر خــداوند انجام دادند وسختی های زیادی راتحمل کردند و آخرین امتحان خداوند قربانی تنها فرزندش