دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

روش‏شناسى فهم متون دینى

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

روش‏شناسى فهم متون دینى

میزگرد : آیة‏الله محمدتقى مصباح،

دکتر مهدى گلشنى و حجة‏الاسلام محمود رجبى،

اشاره : مساله فهم متون دینى و شیوه‏ها و معیارهاى آن از جمله مسائلى است که توجه بسیارى از متفکران را در عصر حاضر به خود مشغول داشته است. برخى بر این باورند که فهم این متون بیرون از توان بشر است، برخى نیز با رد این نظر، بر آنند که با توجه به فلسفه نزول این متون - یعنى، هدایت‏بشر - محال است که آن‏ها را از حوزه فهم انسان خارج بدانیم. فهم متون دینى چه شروطى دارد؟ روش‏ها و معیارهاى فهم آن کدام است؟ و... در این میزگرد، در حضور سروران ارجمند، جناب استاد آیة‏الله محمدتقى مصباح، دکتر مهدى گلشنى و حجة‏الاسلام محمود رجبى، به بحث نشسته‏ایم که حاصل این گفت‏وگو به محضر اهل معرفت تقدیم مى‏گردد:

معرفت: کتاب‏هاى آسمانى براى فهم و تغییر رفتار انسان نازل شده‏اند و قرآن کریم نیز از این قاعده مستثنا نیست، این مطلب روشن است که فهم قرآن، روش‏ها و شرایط خاص خود را دارد عمده‏ترین روش‏هاى شناخت قرآن کریم کدام‏اند؟

استاد مصباح: قرآن کریم در موارد بسیارى، تصریح دارد که «بیان للناس‏»(آل عمران: 138)، «تبیانا لکل شى‏ء»(نحل:89)، «بلسان عربى مبین‏»(شعراء: 195) و «یسرناه بلسانک‏»(مریم:97) است. این تصریحات، همه مؤید این است که قرآن براى مردم قابل درک و فهم است. هدف از نزول آن نیز همین بوده که به‏وسیله قرآن هدایت‏شوند و راه سعادت ابدى خود را بیابند.

براى فهم قرآن، چند راه وجود دارد که استفاده از آن‏ها به ما کمک مى‏کند تا با روش صحیح از این کتاب استفاده کنیم و آن را درست‏بفهمیم:

اول: وقتى قرار است از راه لفظ، مفاهمه حاصل شود، بین گوینده و شنونده نقاط مشترکى وجود دارد که لفظ بر اساس همان‏ها به کار برده مى‏شود. با توجه به این نقاط مشترک، شنونده همان معنایى را از لفظ مى‏فهمد که مورد نظر گوینده است و همین موضوع فهم مشترک را ایجاب مى‏کند. به عنوان مثال، فهماندن مطلبى به زبان انگلیسى به کسى که از این زبان اطلاعى ندارد، کارى لغو است. بنابراین، اگر گوینده مى‏خواهد مطلبى را به مخاطب خود بفهماند، به‏ناچار، باید بر اساس قراردادهایى که بین این دو مشترک است‏سخن بگوید تا گفت و گو نتیجه‏بخش باشد. براین‏اساس، وقتى قرآن مى‏خواهد با مخاطبان خود سخن بگوید، باید با زبانى صحبت کند که مخاطبانش منظور او را درک کنند و فهم مشترکى از الفاظ آن وجود داشته باشد.

دوم: از یک سو، همه مردم دنیا با یک زبان سخن نمى‏گویند و از سوى دیگر، قرآن براى هدایت همه انسان‏ها نازل شده است، نه فقط براى قومى خاص یا زمانى مخصوص. با توجه به این نکته این سؤال مطرح مى‏شود که مخاطبان قرآن، که داراى زبان‏هاى متفاوتى هستند، چگونه باید از آن استفاده کنند؟ چگونه قرآن مى‏تواند با تعبیر خاص خود، معناى مورد نظر را به مخاطبان متفاوت بفهماند؟ این ممکن نیست، مگر این که همه با زبان قرآن آشنا باشند که البته چنین چیزى در گذشته نبوده، براى آینده نیز چنین چیزى پیش‏بینى نمى‏شود که روزى بیاید همه مردم زبان عربى را به خوبى بدانند. حال سؤال این است که آیا قرآن باید با زبان خاصى با مردم سخن بگوید که هیچ کس آن را نمى‏فهمد؟ طبیعى است که خیر; زیرا این نقض غرض خداوند است. آیا یکى از این زبان‏ها را انتخاب کند؟ البته چاره‏اى جز این نیست; زیرا وقتى زبان‏ها متفاوت شد، ناچار باید با یکى از آن‏ها منظور خود را بفهماند. کدام‏یک از این زبان‏ها اولویت دارد؟ این روشن است که پیامبرصلى الله علیه وآله باید به زبان مخاطبان خود، با آن‏ها سخن بگوید، سپس معناى مورد نظر خداوند به زبان‏هاى دیگر ترجمه و تفسیر شود تا دیگران نیز آن را دریابند وگرنه معنا ندارد پیامبرى در میان قومى مبعوث شود و به زبان دیگرى سخن بگوید; این کار غیر عاقلانه است.

قرآن با اشاره به همین مطلب، مى‏فرماید: «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه‏»(ابراهیم: 4); ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قوم خودش نفرستادیم. دلیل این مطلب هم واضح است: تا غرض از هدایت و اتمام حجت‏حاصل شود. بنابراین، قرآن به ناچار، با یک زبان سخن گفته، ولى دیگران باید براساس فهم آن زبان، منظور قرآن را درک کنند.

سوم: حتى اهل یک زبان هم همیشه یک معناى خاص از الفاظ نمى‏فهمند. به عبارت دیگر، زبان همواره در حال تحول است; مانند سایر پدیده‏هاى اجتماعى که در این جهان وجود دارد و تحت‏شرایط خاصى، تغییراتى در آن‏ها پدید مى‏آید. به عنوان نمونه، زبان فارسى از اصل خود - که زبان پهلوى بوده - تا زبان امروزى چه‏قدر تحول پیدا کرده تا به صورت امروزى در آمده است! اصطلاحات و الفاظ آن چه‏قدر با گذشته تفاوت پیدا کرده است! زبان عربى امروزى نیز قطعا با زبان عربى زمان پیامبرصلى الله علیه وآله تفاوت کرده است. بنابراین، این مطلب، نامعقول نیست که الفاظ آن معانى مباینى با اصل خود پیدا کرده باشد.

با این وصف، ما براى فهم قرآن باید چه کنیم؟

اولا، باید بر اصول محاوره عرفى زبان عربى تکیه کنیم.

ثانیا، باید اصول زبان عربى را بیاموزیم; زیرا قرآن به زبان عربى نازل شده است.

ثالثا، باید با زبان عربى، طبق استعمال زمان نزولش آشنا شویم و الفاظ را بر معانى زمان نزول قرآن حمل کنیم. اگر غیر از این کنیم و الفاظ را بر معانى غیر متعارف زمان نزول آن حمل نماییم، چنین کارى عقلایى نیست.

اما براى این که بفهمیم معناى هر لغتى در عصر نزول قرآن چگونه بوده، باید ببینیم با قراینى که درکلام قرآن یا تاریخ وجود داشته، از لغت، حدیث و سایر اقوال، سازگار است‏یا نه.

نکات دیگرى نیز در این زمینه وجود دارد; مثلا، وقتى ما به شیوه‏ها و سبک‏هاى هر سخنى آشنا شویم - به عنوان مثال، با مجاز، کنایه و استعاره آشنایى داشته‏باشیم - از قراین مى‏توانیم به مفهوم مورد نظر گوینده پى‏ببریم. این قراین ممکن است لفظى باشد و در خود عبارت یا در سایر کلمات گوینده وجود داشته باشد و با



خرید و دانلود  روش‏شناسى فهم متون دینى


خلاء بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی 24ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

مقدمه

اگر تاریخ را ورق بزنیم و جوامع مختلف را مورد کنکاش قرار دهیم ، نهادهای متعددی را در آن جوامع خواهیم یافت که کارشان آموزش دین بوده است و ما نتیجه می گیریم که « دین » همزاد انسان و یک نیاز قطعی و واقعی برای او بشمار می آید و انتقال آن به نسل های آینده در زمره انتقال میرا ث فرهنگی جوامع است لذا در پی آن آموزش دین نیز یک مسأ له ویژه می شود ، زیرا این مسأله یک گرایش عمومی برای اولیاء است که دین خود را مثل هر میراث دیگر به فرزندان خویش انتقال دهند ، ماده 26 اعلامیه حقوق بشر این اولویت را در انتخاب نوع تربیت ، برای اولیاء به رسمیت می شناسد و علاوه بر آن معلمان بیشماری هستند که آموزش دین را بعنوان رسالتی اصلاح طلبانه دنبال می کنند بعلاوه بر آنکه کنجکاوی در باره دین و گرایش به آن یک رغبت قطعی و فطری در کودکان شناخته شده است که این علاقه و رغبت عموماً در سالهای پایانی دبستان بروز و شدت بیشتری پیدا می کند با این وجود آموزش درس دینی و قرآن در نظام آموزشی ما یک مسأله بسیار مهم و شایسته التفاف است که لاجرم باید به آن پرداخته شود و برای پرداختن به آن لازم است به سؤالاتی از قبیل ذیل پاسخ دهیم که درمعارف اسلامی کودک با چه ویژگیهایی توصیف شده ؟ کودکان مفاهیم دینی را چگونه می فهمند ‍؟ تربیت دینی مناسب فراگیران در سنین مختلف بایستی دارای چه خصوصیاتی باشد؟ کدام مفاهیم و احکام دینی برای آموزش به دانش آموزان دبستانی یا راهنمایی و یا .... مناسب است ؟ و آیا برنامه مه های فعلی تعلیم و تربیت دینی توانسته است آنطور که بایسته و شایسته است موفق باشد ؟ قطعاً برخورداری ازیک نظام تربیتی مطلوب در این مقطع نیازمند پاسخگویی به هر یک از سؤالات مذکور می باشد .

و از طرفی دیگر توجه به ویژگیهای روحی ، روانی و رفتاری فراگیران در مقاطع مختلف بمنظور پاسخ گویی به سؤالات فوق و پی ریزی یک آموزش موفق در تربیت دینی امری اجتناب ناپذیر است چراکه فراگیران با ورود به دوره ابتدایی مواجه با یک تحول اساسی می شوند ، از نظر ظرفیت و توانائیها ی ذهنی ، برای کسب بسیاری از مسایل آموزشی و تربیتی که قبل از ارتباط مستقیم با مدرسه پیدا نکرده بودن آمادگی پیدا می کنند و تحولات عظیمی در ذهن آنها نسبت به مسائل اجتماعی ایجاد می شود با ورود فراگیران به این دوره ( ابتدایی ) علائق شدید بچه ها به وارد شدن به زندگی اجتماعی و دور شدن از محیط زندگی محدود دوره کودکی و همین طور آمادگی بیشتر بر ای سازگاری با محیظ و قبول قواعد و مقررات اجتماعی ، آنان را وارد مرحله جدیدی از زندگی می کند که همه حاکی از فرآیند تحولی است که عمدتاً به دلیل ورود فراگیران به دوره ابتدایی و دوره های دیگر و پاگذاشتن به محیط مدرسه و آموزش و پرورش رسمی ایجاد می گردد و از طرفی دیگر دوره ابتئدایی و سایر دوره های تحصیلی هر کدام متناسب با ویژگیها ی سنی ، ذهنی ، و رفتاری و اخلاقی و اجتماعی و ‍‍‍‍‍‍.... فراگیران دوره شکوفایی بسیاری از استعدادهای دانش آموزان است شامل استعدادهای هنری ، علمی ، ادبی و ... و بسیاری از خلاقیتها که در این دوره ها شکل می گیرد خصوصاً دوره ابتدایی که از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هدف بنده هم از ارائه مقاله اهمیتی است که شکوفایی این استعدادها و بهره گیری صحیح و مطلوب از آن می تواند در امر آموزش دینی و قرآ ن درنظام آموزشی ما داشته باشد انشاء الله که بتوانم حق مطلب را ادا نمایم .

ان شاء ا...

سید محمد حسینی دقیق

آبانماه 85

خلاء بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی و قرآن در نظام آموزشی فعلی

قبل از اینکه بنده بخواهم در خصوص نقش هنر و ادبیات در آموزش دینی و قرآن سخن بگویم لازم است شناختی نسبی در خصوص وضعیت فعلی نظام آموزشی و میزان بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی و قرآن داشته باشیم .

الحمد الله به برکت انقلاب اسلامی ، ملتی داریم با سرمایه های معنوی با ارزش و توانمندیهای بسیار اما نکته قابل تأمل این است که ما چه اندازه توانسته ایم از این سرمایه ها و توانمندیها استفاده کنیم .

برای روشن شدن موضوع سخنی از آقای بهرامپور نقل می کنم ایشان می فرمایند « دوستی زیرک و با هوش که برای تحصیل به کانادا رفته بود می گفت : اگر بخواهیم سرمایه های معنوی خودمان را با غرب مقایسه کنیم ، باید به خودمان نمره 100 بدهیم و به آنها نمره ده ولی فرق ما با آنها در این است که متأ سفانه ما از 100 سرمایه معنوی ، تنها یکی را استفاده می کنیم ولی غرب از ده سرمایه خود به اندازه نه استفاده می کند » نظام آموزشی ما متشکل از نظام کاری و فعالیت معلم در آموزش و پرورش



خرید و دانلود  خلاء بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی 24ص


تربیت دینی کودکان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

تربیت دینی کودکان

 

اگر زمینه برای رشد احساس مذهبی که یکی از عمیق ترین احساس هاست، فراهم باشد به سرعت رشد می کند. بنابراین در تربیت دینی فرزندان باید کوشید تا این زمینه تقویت شود. شرکت دادن کودکان و نوجوانان در مراسم و محافل مذهبی- البته به شرطی که طولانی و خسته کننده نباشد- در این حرکت رو به رشد تاثیر مستقیم دارد. برپایی مجالس و برنامه هایی که در آنها ذکر خدا حرف اول را می زند در پرورش دینی آنان و آرامش روانی شان تاثیر بسزایی دارد، چرا که ایمان به خدا باعث آرامش دل بچه ها شده و ارتباط مبت و امیدوارانه ای با جهان پیرامون خود برقرار می کنند و احساس تنهایی و بی پناهی را از آنها دور می دارد.

عوامل مؤثر بر تربیت دینى و اخلاقى

در ساختار تربیتى افراد عوامل بى‌شمارى تأثیر دارند. بدیهى است همه‌ى عوامل در یک درجه و سطح قرار ندارند. برخى از آنها تأثیراتشان عمیق‌تر و بعضى دیگر سطحى است.

وراثت

منظور ارث بردن کودک از صفات و ویژگى‌هاى پدر و مادر و آبا و اجداد است که از راه نطفه انتقال داده مى‌شود. پدر متدین و بخشنده و خوش‌خُلق روحیه‌ى دین‌دارى و بخشندگى و خوش‌خُلقى را به فرزندان خود انتقال مى‌دهد.

محیط

عامل دیگرى که در تربیت دینى و اخلاقى فرزندن مؤثر است، تأثیرات محیطى است. و غرض از محیط مجموعه‌ى عوامل و شرایطى است که فرد در آن رشد و نمو پیدا کرده و زندگى مى‌کند.

عوامل محیطى به دو دسته تقسیم مى‌شوند، یک دسته عوامل انسانى و دسته‌ى دیگر عوامل غیرانسانی.

نقش دوستان کودک

کودک یک موجود اجتماعى است، احتیاج به انس و الف دارد و نیازمند بازى‌هاى دوستانه است. یکى از نیازهاى طبیعى کودک مؤانست و مجالست با هم سن و سال خود است و پدران و مادران نیز هرگز نمى‌توانند نقش هم‌بازى را براى فرزند ایفا کنند. کودکان زبان خاصى را دارا هستند و با همان زبان با همسالان خود سخن مى‌گویند. کودکان بر اساس عُلقه و علاقه‌اى که به یکدیگر دارند، رفتار و کردارشان در همدیگر مؤثر است.

نقش والدین

کودکان به طور فطرى خداشناس هستند و از نظر اخلاقى همه‌ى روحیات خوب را دارا هستند. هر کودکى براساس فطرت متولد مى‌گردد. این پدر و مادر او هستند که او را به آیین‌هاى گوناگون راهنمایى مى‌کنند.

مشکل تربیتى فرزندان را از همین‌جا آغاز مى‌گردد که بزرگ‌ترها به جاى بارور ساختن حس دینى به تحمیل کردن مى‌پردازند. اعتقاد ما بر این است، اگر پدران و مادران روحیات غیرصحیح و غیرمنطقى را به کودکان خود انتقال ندهند کودکان با همان خلقیات فطرى رشد و پرورده مى‌گردند.



خرید و دانلود  تربیت دینی کودکان


تربیت دینی نوجوانان و نیازهای آنها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

تربیت دینی نوجوانان و نیازهای آنها

تربیت دینی نوجوانان در دو بخش: الف)مراحل تربیت دینی، ب)نیازهای نوجوانان، مورد بررسی قرار می‌گیرد.الف) مراحل تربیت دینیما در تربیت دینی پنج مرحله را به طور طبیعی پشت‌سر می‌گذاریم. این مراحل پیوسته و منظم، یکی پس از دیگری خواهند آمد.

1-اُنس دینی:نخستین مرحله‌ی تربیت دینی، اُنس دینی است. کودکی که در سال‌های نخست زندگی با قرآن و نماز خواندن پدر و مادر آشنا می‌شود و در سه یا چهار سالگی در کنار آنان جانمازی پهن می‌کند و به تقلید از آنان، قیام، رکوع و سجده‌ برپا می‌کند، کم‌کم زمینه‌ای به نام اُنس و الفت دینی در او ایجاد می‌شود. وقتی فرزند شما در کنارتان سجده و رکوع کرد و سلام نماز را داد و شما دستش را به گرمی فشردید، پیشانی‌اش را بوسیدید و لب‌خند رضایت‌بخشی در صورت او شکوفا شد، به یادش می‌ماند که هر موقع این حرکات را انجام داده، از شما یک پاداش درونی و رضایت‌بخش دریافت کرده است. هر زمان با شما به مسجد آمد و شما مراعات کردید که به او سخت نگذرد و راحت و خوش‌حال باشد و ماندن خارج از حوصله‌ی او نباشد، این مراعات‌ها و ظرافت‌ها او را کم کم به نوعی وابستگی دینی گرایش خواهد داد که پایه‌ی آن اُنس والفت با دین است. ما در روان‌شناسی به این پدیده «conditioning» یا شرطی کردن می‌گوییم؛ به این صورت که اگر دو امر در مجاورت یک‌دیگر قرار بگیرد و با حضور یکی، دیگری هم حضور پیدا کند، کودک کم کم بین این‌ها پیوندی برقرار می‌کند که به آن «پیوند شرطی» گفته می‌شود. کودک در سال‌های بعد که زندگی مستقلی را دنبال می‌کند، هر وقت به یاد می‌آورد که وقتی نماز می‌خواند سیمای شما شاد می‌شد و او را تشویق می‌کردید، در او شوق و علاقه به دین ایجاد می‌شود.2-عادت دینی:وقتی کاری را بارها و بارها تکرار کردیم، این عمل در شخصیت ما نفوذ می‌کند و استوار و پایدار می‌شود، مثل عادت به نظم، سحرخیزی، مسؤولیت پذیری یا هر عادت دیگر. از خصوصیات مهم دوره‌ی کودکی و دبستان، عادت‌پذیری است. اگر شما در این سال‌ها همّت کنید و عادت ارزشمندی را در فرزند یا شاگردتان پدید بیاورید، در سال‌های بعد نیاری به صرف آن همه نیرو و هزینه نخواهد بود. در سنّ دبستانی عادت دینی بهتر جایگزین می‌شود. مثلاً با همت و مساعدت شما به کودکان اجازه‌ی نماز خواندن در مسجد می‌دهند؛ در حالی که هنوز نماز بر آنان واجب نیست، به آن‌جا می‌آیند و نماز می‌خوانند و به این ترتیب نوعی عادت و استمرار بر عمل در آنان پدید می‌آید.ما باید بچه‌ها را به خواندن نماز اول وقت عادت دهیم و به آنان بیاموزیم که صبح‌ها قدری زودتر بیدار و آماده‌ی نماز شوند. هم‌چنین باید تلاش کنیم قرآن را در حدّ ظرفیت خود و بر اساس جاذبه‌هایی که ما برایشان ایجاد می‌کنیم حفظ کنند. حفظ آیات قرآن و سوره‌های کوتاه آن در سال‌های بعد در زندگی او تأثیر مثبتی دارد.وقتی فرزندانمان به سن تکلیف رسیدند، باید مسائل شرعی و تکلیفی را برایشان بیان کنیم.3-معرفت دینی:مرحله‌ی سوم، معرفت و تفکر دینی است. کودکی که در سال‌های پیش‌دبستانی و دبستانی با آداب دینی اُنس پیدا می‌کند و عادت دینی در او پدید می‌آید. باید در سال‌های راهنمایی معرفت دینی پیدا کند. در این مرحله شما باید از طریق دلیل و استدلال و نیز تعقل و تحلیل مسائل دینی با ذهن آماده و مستعد او ارتباط برقرار سازید وبا او صحبت کنید. از نظر ساختارِ ذهنی، سن 13 سالگی دوره‌ی رشد مفاهیم ذهنی و غیر ملموس است. یعنی تفکر می‌تواند به درجه‌ای برسد که انسان در غیاب اشیا هم درباره‌ی آن‌ها فکر کند، در حالی‌که در سال‌های قبل از دوره‌ی راهنمایی، رشد و تفکر انتزاعی حاصل نشده است. پس ما می‌توانیم در دوره‌ی راهنمایی با آمادگی بیشتری از معرفت دینی و اندیشه‌ی دینی صحبت کنیم و به پرسش‌هایی که نوجوانان راجع به دین دارند، پاسخ بگوییم و استنباط، فهم، آگاهی و ادراک آنان را در این مرحله بالا ببریم.از مسؤولیت‌هایی که باید در سال‌های قبل از دوره‌ی راهنمایی به آن بیندیشیم، این است که وظایف سنّ بلوغ و تکلیف دختران نوجوان را به آنان بیاموزیم. در سال‌های راهنمایی به بعد، بچه‌ها کم کم از چرایی مسائل سؤال می‌کنند و می‌خواهند علّت و حکمت مسائل را بدانند. کودک تا به‌حال نماز خوانده است و اکنون هم می‌خواند، اما حالا می‌خواهد بداند که این نماز چه اثری بر شخصیت او دارد و در نزد خداوند چه پاداشی دارد و اصولاً چرا باید نماز بخواند؟ او می‌خواهد راجع به صفات خداوند درک درستی داشته باشد. شما شاید اندیشه‌ی او را در این جهت هدایت کنید و از نمونه‌ها و شواهدی مستدل و روشن در بحث‌تان بهره بگیرید. اگر مربیان به ادبیات غنی دینی و ملّی‌مان مانند: سخنان پیامبر «صلی الله علیه وسلم»، اصحاب بزرگوار و بزرگان دین ، اشعار ارزشمند شاعران نیز به داستان‌هایی که در فرهنگ ملّی و اسلامی وجود دارد مسلط باشند، می‌توانند در معرفت دینی جذابیت ایجاد کنند. وقتی شما مناسب و بجا از اشعار خوب و زنده و با روح، از حکایت‌ها، ضرب‌المثل‌ها، داستان‌ها ، خاطرات و موضوع‌های تاریخی یاد می‌کنید، بحث‌تان شیرین‌تر می‌شود و جذابیت و گیرایی آن بالا می‌رود.4-عمل به آموخته‌های دینی:مرحله‌ی‌ چهارم، عمل به آموزه‌های دینی است. اگر در گام سوم معرفت دینی ایجاد شد، گام چهارم، اجرایی است؛ یعنی تمام تار و پود وجود او، نگاه او، توجه او و سخن او، همه و همه جنبه‌ی شخصیت بارز دینی پیدا کند و دین در وجود او کاملاً متجلّی و متبلور شود. این که گفته‌اند دوستی برگزین که دیدن او تو را به یاد خدا بیندازد، به همین علت است. یعنی شما حتی وقتی به چهره‌اش نگاه می‌کنید، به یاد خدا می‌افتید.5-خودجوشی دینی:مرحله‌ی پنجم، خودجوشی دینی است. یعنی وقتی شخصیت او از نظر دینی کاملاً شکل گرفت، در این مرحله از یک نیروی خودجوش استفاده می‌کند و به دنبال عشق برتر حرکت می‌کند. او دیگر سری شوریده دارد و به دنبال گمشده‌ای به‌نام عشق برتر است. عشق برتر عشق خدایی و الهی است. اگر به عشق برتر رسید، دیگر به سادگی تحت تأثیر جاذبه‌های نفسانی و دنیایی قرار نمی‌گیرد.حال هر کدام از ما باید ببینیم که حاصل تربیت ما در کدام مرحله قرار می‌گیرد. آیا تنها در حدّ انتقال یک



خرید و دانلود  تربیت دینی نوجوانان و نیازهای آنها


اندیشه دینی و سکولاریسم و غرب شناسی 21ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

عنوان:

اندیشه دینی و سکولاریسم و غرب شناسی

Religious Thought and secularism

(در جهان اسلام و ایران)

تهیه کننده:

استاد راهنما:

درس مربوطه:

سیر اندیشه سیاسی و اجتماعی امام خمینی

بهار85

فهرست

فصل اول غرب شناسی

_ اهمیت مطالعات غرب شناسی در عصر حاضر

_ هدف از مطالعات غرب‌شناسی (خلاصه از اهداف)

فصل دوم سکولاریسم

_ واژه‌شناسی سکولاریسم

_ بحران دینی، سکولاریسم فراگیرترین شاخص فرهنگی مدرنیسم

_ نارسایی‌ها و محدودیت‌های تناقض آفرین سکولاریسم

_ رابطه سکولاریسم و دین حق

سکولاریسم نوعی از تهاجم فرهنگی

درمان ضعف و عقب ماندگی

پاسخ سکولاریسم‌ها و هدفشان

لاف زنی سکولاریت‌ها

فصل سوم: سکولاریسم و زمینه ورود آن به ایران

_ ضرورت غرب‌شناسی و زمینه‌های ورود آن به ایران

_ شرایط تاریخی ایران و توجه به غرب

_ نگرش به غرب از تقلید تا نقد

_ تأثیر مواجهة تفکر دینی با سکولاریسم در حوزه معرف سیاسی

_ تأثیر تفکرات تاریخی در حیات فکری _ سیاسی عصر حاضر

_ اشتراکها و اختلافهای عصر مشروطیت و بازتاب آن در سدة اخیر

1_ اشتراک

2_ اختلاف

فصل چهارم: آینده‌ از آن کیست؟

فصل اول

اهمیت غرب شناسی در عصر حاضر

اهمیت و ضرورت مطالعات غرب‌شناسی به اهمیت و ضرورت آگاهی از جهان سیاسی و فرهنگی روز باز می‌گردد.

گسترش روز افزون حجم اطلاعات و سرعت شگفت‌انگیز ارسال و انتقال پیام‌های فرهنگی، سیاسی و بازرگانی، همچنین تأثیر شگرف شگردهای اطلاعاتی _ تبلیغاتی رسانه‌های عمومی غرب در عصر ارتباطات و اطلاعات، بر کسانی که با اوضاع سیاسی _ فرهنگی جهان آشنایی دارند پوشیده نیست. اینکه در جهانی بس پهناورتر از جهان سده‌های گذشته زندگی می‌کنیم. با وجود این، به هر اندازه که دنیای ما گسترده‌تر می‌گردد، ارتباط میان آحاد و جوامع بشری وسیع‌تر می‌شود. به موازات ارتباطی که روز به روز با عمق بیشتری صورت می‌پذیرد لازم است سطح آگاهی ما از خط‌مشی‌ها، شیوه‌ها و جهات ارتباطی با دیگران ارتقا یابد.

هدف از مطالعات غرب‌شناسی

در مباحث غرب‌شناسی بر آن هستیم تا دریابیم چه چیزی محور اندیشة سیاسی و فرهنگی غرب را تشکیل می‌دهد؛ به عبارت دیگر در صددیم بدانیم هویت سیاسی و فرهنگی غرب براساس چه اصول و مبانی ویژه‌ای صورت پذیرفته است. مباحث مزبور ما را با این واقعیت آشنا می‌سازد که حاکمیت غرب اصولاً بر مبنای ماتریالیسم و سکولاریسم شکل گرفته است. در این راستا، غرب همواره با ابراز تعصب شدید نسبت به حفظ اصول ماتریالیستی، در اندیشة جلب منافع خود بوده، هیچ‌گاه در مورد اصول و مواضع خود ذره‌ای کوتاه نیامده است. بدیهی است اندیشة سکولاریستی، تفکر ماکیاولیستی و جهان‌بینی ماتریالیستی غرب هرگز از جلب منافع و مصالح غرب فراتر نرفته است. غرب با این حساب تنها در مواردی نسبت به اصول خود تساهل ورزیده است که امید داشته منافع بیشتری را جذب و جلب کند.

خلاصه‌ای از آنچه می‌تواند هدف ما از شناسایی غرب را تبیین کند، به صورت زیر نشان داده شده است:

1_ عبرت آموزی از حوادث و رویدادهایی که به انحطاط غرب و جدایی آن از اصول و موازین اخلاقی غرب گردیده است.

2_ شناخت راه‌ها و ابزارهای مناسب و کارآمدی که به گونه‌ای منجر به پیشرفت علمی و صنعتی غرب گردیده است.

3_ ایجاد مصونیت در برابر پیامدهای نامطلوب و ناخوشایند تولیدات فرهنگی غرب.

4_ شناسایی راهکردها و خط‌مشی‌های استراتژیک، اصولی و عملی که غرب در راستای گرفتار ساختن ما در دام‌های سیاسی، فرهنگی و احیاناً اقتصادی خود و در نتیجه بی‌هویت ساختن ما، طرح‌ریزی و دنبال می‌کند.

5_ تعالی اندیشه‌ها و بالا بردن میزان و سطح آگاهی‌ها نسبت به غرب به نحوی که بتوان براساس آن دشمن را از دوست باز شناخت.

6_ از جنبة انسانی، عواطف و انفعالات انسانی اقتضا می‌کند که ما از اوضاع و احوال مجموعه‌های انسانی که در بخش‌های دیگری از کرة زمین از جمله در غرب زندگی می‌کنند با خبر باشیم.



خرید و دانلود  اندیشه دینی و سکولاریسم و غرب شناسی 21ص