لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
قسمت عمده ادبیات باستانی مصر ادبیات دینی است
داستانهای کوتاهی که در میان بقایای ادبیات مصری به دست ما رسیده، فراوان و بسیار متنوع است. در ضمن آنها قصه های شگفت انگیز اشباح و معجزات و قصه های ساختگی جذابی به نظر می رسد که، از لحاظ سبک نگاش و شباهت به حقیقت، از داستانهای پلیسی که در زمان حاضر مایه خرسندی خاطر سیاستمداران است، کمتر به نظر نمی رسد.
بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.
" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:
پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.
گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.
داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:
ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.
سپس وی را در وطنش می بینیم که خسته و مانده و غبارآلود، پس از مسافرت طولانی در بیابان، بازگشته و بیم آن دارد که به واسطه طول مدت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
تپه های باستانی سیلک
پس از فرونشستن آب دریاچه مرکزی و خشک شدن تدریجی آن، ساکنان اطراف آن مجبور شدند نواحی حاصلخیزی مانند اطراف فین که همان منطقه «سیلک» باشد را جهت زندگی کردن و سکونت اختیار کنند، ولی این قدمت تا پیش از شصت سال پیش همچنان ناشناخته بود تا اینکه بر اساس بررسی های علمی پروفسور گریشمن در سال 1311 ش (1933 م) قدمت آثار به جا مانده در این تپه ها به هزاره پنجم تا اول قبل از میلاد منسوب گردید. آثاری از این تپه ها در موزه های لوور فرانسه، ملی ایران و باغ فین موجود می باشد.این تپه در مغرب مسیر کاشان- فین و در مجاورت جاده قرار دارد. سیلک در حال حاضر مشتمل بر یک تپه شمالی و یک تپه جنوبی است که به فاصله 500 متر از یکدیگر قرار دارند. و در جلو این تپه ها گورستانهائی از انسانهای ماقبل تاریخ وجود دارد.
باغ فین
بنای اولیه باغ فین به قبل از اسلام و با تمدن سیلک پیوند خورده است که تمدن سیلک نیز پیوندی ناگسستنی با چشمه جوشقانی دارد که در بالای باغ جاری است، و به چشمه سلیمانیه معروف است و از دیرباز همچنان در آبادی منطقه فین موثر بوده است.از زمانهائی بس دور در پائین این چشمه باغی وجود داشته است که کمی پائینتر از باغ فعلی بوده و بر اثر زلزله ای که در سال 982 ه.ق روی داد باغ به کلی ویران شد که به دستور شاه عباس صفوی بعد از سال 1000 ه.ق باغی در مکان فعلی که در حقیقت قسمتی از باغ قدیمی بود ساخته شد.از سال 1135 قمری بعد از حمله افاغنه آبادانی باغ به رکود گرائید ولی با دستور کریم خان زند به خصوص با ساختن عمارت که به نام «خلوت کریم خانی» در ضلع جنوبی باغ واقع است باغ فین روی به آبادانی گذاشت ولی با زلزله معروف سال 1192 قمری باغ فین نیز آسیب کلی دید،که پس از آن یعنی از سال 1200 قمری و با روی کار آمدن سلسله قاجار به خصوص با دستور فتحعلی شاه به مرمت و عمارت، باغ جانی دوباره گرفت که ساختمان شتر گلوی فتحعلی شاهی در ضلع جنوب غربی باغ و حمام سلطنتی بزرگ که در مجاورت حمام اولیه ساخته شد از آثار آن می باشد. ولی با تبعید صدر اعظم مقتدر ایران یعنی امیرکبیر و سپس شهادت آن رادمرد در این باغ، این آبادانی روی به ویرانی نهاد. با آغاز مشروطیت به جهت وضع دفاعی بنای باغ، این مکان پناهگاه اشرار و یاغیان گشت و در مدت 14 سال یاغیان مصالح و اشیاء گرانبهای آن را به یغما برده و به تخریب باغ پرداختند. پس از ختم غائله اشرار، به مرمت باغ پرداخته شد. از وقایع مهم تاریخ در این باغ می توان به جشن تاج گذاری رسمی شاه اسماعیل صفوی و نیز قتل میرزا تقی خان امیر کبیر در این باغ اشاره کرد.
سردرب، دیوار و برج ها
مجموعه باغ فین حدود 25000 متر مربع مساحت دارد که در بدو ورود به این مجموعه ، با ساختمان رفیع سردرب ورودی باغ برخورد می کنیم. این قسمت از باغ در دوره صفویه بنا گذاشته شده است این بنا دارای دو طبقه که طبقه تحتانی شامل هشتی و دالان ورودی به باغ با اتاقهای جانبی و طبقه فوقانی شامل سالن وسیع و زیبائی است که دارای چشم انداز خوبی بر اطراف و از جمله بر باغ دارد و دارای درهای مشبک و زیبائی است.در اطراف باغ از جمله در طرفین سردر، دیواری به ارتفاع پنج و شش متر و هفت برج دیده می شود.
شترگلوی عباسی
پس از ورود به باغ و گذشتن از خیابان مصفائی که در وسط آن نهر آب زیبائی که همیشه آب از فواره های فیروزه ای آن در فوران است و درختان سرو بسیار زیبائی در دو طرف آن سر بفلک کشیده است؛ اولین ساختمانی که جلب توجه می کند شتر گلوی عباسی است که به دستور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
بسیاری از ویرانه های باستانی نمایانگر این امر هستند که افراد سازنده آنها، نه تنها برای صور فلکی و ریاضیات احترام ویژه ای قائل بوده اند ، بلکه دقت عمل فوق العاده ای نیز داشته اند. شکی نیست که تمدنهای باستان، از مصر تا مکزیک، به شدت درگیر محاسبات پیچیده فضایی، ریاضیات و فعالیتهای معماری بوده اند.هرچند بسیاری از مورخین و باستان شناسان بر سر اینکه این تمدنها دقیقا در کجا، کاری را دانسته انجام داده و کجا کاری تصادفی انجام گرفته است، دگیر بحث و مناقشه هستند، اما در اینجا مثالهایی که در اینجا آورده شده نشانه ای حیرت انگیز از ارتباط آگاهانه ریاضیات و نجوم در آثار معماری است.در جیزه مثالهای متعددی از توجه به مختصات جغرافیایی دیده میشود. برای مثال، چهار وجه هرم بزرگ جیزه کاملا- با خطایی بسیار ناچیز- رو به چهار جهت اصلی ساخته شده اند. در حقیقت، آنها کمتر از ۰/۲ درجه از این جهات منحرف شده اند. هرم بزرگ بسیار دقیق ساخته شده است، زاویه های آن تنها دو ثانیه با زاویه ۹۰ درجه کامل اختلاف دارد. برای درک بهتر این مقدار کافی است بدانید که هر درجه به ۶۰ دقیقه و هر دقیقه به ۶۰ ثانیه تقسیم میشود. به علاوه – و با وجود تردید عده ای از کارشناسان- این نظر وجود دارد که اهرام جیزه با ستارگان سیف الجبار یا Orion’s belt نیز مطابقت دارند.
چیچن ایتزا (Chichén Itzá) منطقه باستانی قوم مایا نمونه ای از تمایل فرهنگی این قوم به نجوم است. هرم عظیم پله دار کوکولکان (Kukulcan) که در کانون این محل قرار گرفته است، در هر یک از وجوه خود ۹۱ پله دارد، که در مجموع ۳۶۴ پله است. با افزودن سکوی بالایی تعداد کل پله ها ۳۶۵ عدد- به تعداد روزهای یک سال- است. علاوه بر این، در اعتدالین بهاری و پاییزی (اولین روز بهار و پاییز که ساعات روز و شب برابر هستند)، نور خورشید سایه یک مار عظیم را بر روی راه پله شمالی ایجاد میکند.
بنایی به نام کاراکول (Caracol) که بنا به اعتقاد کارشناسان به عنوان رصدخانه مورد استفاده قرار می گرفته است نیز در محل استقرار چیچن ایتزا وجود دارد. پنجره های این بنا طوری تنظیم شده اند که با نقاط جذاب و مهمی همطراز باشند. هرچند قسمت بالای این بنا آسیب دیده است، اما با بررسی پنجره های پایینی متوجه میشویم که آنها به سمت شمالی ترین و جنوبی ترین محل استقرار ستاره زهره، محل غروب آفتاب در اعتدالین ساخته شده اند و گوشه های بنا نیز به سمت محل طلوع و غروب خورشید در انقلابین است.
مایاها یک تقویم پیچیده نیز داشته اند که تنها یک روز در هر ۶۰۰۰ سال کم می آورده است. پیش بینی آنها از کسوف و خسوف به طور اعجاب آوری دقیق بوده است. شاید شنیده باشید که این قوم روز پایان جهان را پیش بینی کرده اند. این روز در تقویم امروزی میلادی، ۲۳ دسامبر ۲۰۱۲ خواهد بود. اگر ترجمه آنچه در تقویم مایا آمده صحیح باشد، به گفته آنها دنیا در حدود ۵ سال دیگر ناگهان به پایان خواهد رسید.
مایاها این عدد را بر پایه و اساس خاصی محاسبه کرده اند. این تاریخ زمانی را در چره تقدیمی زمین مشخص میکند که ما از عصر حوت خارج شده و به عصر دلو وارد میشویم.
اما حرکت تقدیمی چیست؟ همه میدانیم که زمین در حالی که به دور خورشید میگردد، بر روی محور خود نیز میچرخد و همانطور که از درس علوم دبستان به خاطر دارید، این محور کاملا عمودی نیست بلکه دارای زاویه ای در حدود ۲۳/۵ درجه است. اما این محور همواره چنین نیست، بلکه به آهستگی از زاویه ۲۴/۵ درجه به ۲۲/۱ درجه میرسد و هر ۴۱۰۰۰ سال یک دور کامل میزند.
درحالی که زمین چنین حرکتی دارد، به خاطر تغییر در نیروهای گرانشی، محور زمین در یک دایره در جهت عقربه های ساعت میجنبد. فقط تصور کنید که محور از بالا به سمت پایین شروع به چرخش کند. به این ترتیب زاویه زمین در حد ۳ درجه اختلاف، ثابت میماند، اما جهتی که به آن اشاره میکند، تغییر میابد. برای مثال در حال حاضر ستاره شمالی ما ستاره پولاریس یا جدی است. اما حدود ۱۳ هزار سال قبل، قطب شمال به سمت ستاره وگا یا نسر واقع اشاره داشته است و دوباره در حدود ۱۳ هزار سال بعد به سمت آن باز خواهد گشت. این چرخش تقدیمی در حدود ۲۵,۷۷۶ سال دیگر کامل خواهد شد.
در حال حاضر ما در عصر حوت هستیم،به این معنا که خورشید هنگام طلوع در روز اعتدال بهاری، از محلی که صورت فلکی حوت در آنجا قرار دارد، برمیاید. اما بنا بر حرکت تقدیمی، هر ۲۱۶۰ سال یک بار در روز اعتدال بهاری، خورشید از یک صورت فلکی جدید بر می آید.همانطور که قبلا ذکر شد ما در اواخر سال ۲۰۱۲ از عصر حوت وارد عصر دلو خواهیم شد.
به این ترتیب، مایاها متوجه امری مهم در تغییر بروج و عصرها شده بودند و از اینرو، این تاریخ را زمان نابودی دانسته بودند. البته آنها تنها کسانی که برای اعدادی خاص اهمیت ویژه ای قائل بودند، نیستند. محیط هرم بزرگ جیزه در حدود ۳,۰۲۳ فوت (۹۲۱/۴۱ متر) و ارتفاع آن ۴۸۱ فوت (۱۴۶/۶۰۹ متر است. از نظر عده ای شاید این اندازه ها در مقیاس ۱ : ۴۳,۲۰۰ نماد نیمکره شمالی زمین باشد. نظر بحث انگیز دیگر این است که این اعداد درست ۲۰ برابر عدد حرکت تقدیمی ۲۱۶۰ هستند و نماد گذر زمین از ۲۰ برج فلکی و ایجاد “عصر”های گوناگون هستند.
این مثالها از اعداد تقدیمی، ریاضیات و جهت یابی نجومی که در سازه های باستانی یافت شده اند، حتی ذره ای از تشابهات یا لااقل تلاقیهای عامدانه موجود در مکانهای تاریخی و داستانها و اساطیر هم نیست. تئوریها و گمانه زنیهای موجود درباره این ساختمانهای دیدنی چه درست و چه نادرست، دقت وسواس گونه ای که در طراحی، محاسبه و ساخت آنها اعمال شده است، قابل چشم پوشی نبوده و حسی غریب و احترامی عمیق در انسان امروز ایجاد میکند. و ما تصور میکنیم پیشرفته هستیم…
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اصفهان
اصفهان (پارسی میانه: سپاهان؛ فارسی دری: اصفهان) [۲]شهری باستانی در مرکز ایران میباشد که به فاصله ۴۲۰ کیلومتری جنوب تهران، پایتخت ایران، قرار دارد. شهر اصفهان، مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است، و در فرهنگ ایرانی به «نصف جهان» مشهور شدهاست. به لحاظ جمعیت بعد از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران میباشد. [۲] این شهر طبق سرشماری نفوس و مسکن، در سال ۱۳۸۵، ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ نفر جمعیت داشتهاست.[۱] این شهر از دیر باز از مهمترین مراکز شهر نشینی در فلات ایران بودهاست. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها بعنوان میراث تاریخی در UNESCO به ثبت رسیدهاست.
اصفهان در منطقهای نیمه کویری در مرکز ایران و در کنار رودخانهی زاینده رود قرار گرفته، و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران است. آب و هوای آن معتدل و دارای فصول منظم است
پیرامون واژه
نوشتار اصلی: پیشینهٔ نام اصفهان
شهر اصفهان از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: صفاهان، صفویان، پارتاک، پارک، پاری، پاریتاکن، پرتیکان، جی، دارالیهودی، رشورجی، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، گی، نصف جهان و یهودیه سرشناس بودهاست.[۳]
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند:
کرمان، فارس، خوزستان، سیستان و... در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربی شده و به صورت «اصفهان» درآمدهاست.[۴]
این شهر دارای واژگان کهنتری است که با نام کنونی آن، هیچ گونه پیوندی ندارد، مانند:
گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا
تاریخ
در طول تاریخ به آسانی نمیتوان رد شهر اصفهان را بطور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آنکه در دوران پیش از اسلام نقطه ثقل امپراتوریهای هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی امپراتوریها و بخصوص بین النهرین بود، این شهر در کانون توجه این سلسلهها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی میتوان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود.[۵]هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بودهاست را حفظ کردهاست. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیویی ها[۶] بودهاست و از آن تحت عنوان گابای یا تابای [۷] نام برده شدهاست.[۵] در قرون اولیه اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام میبرند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جِی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جَی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. [۵] بعد از اسلام این شهر رو به پیشرفت نهاد. در دوره سلجوقی این شهر به عنوان پایتخت سلجوقیان برگزیده شد. اوج شکوفایی اصفهان به زمان صفویان بر میگردد؛ هنگامی که شاه عباس کبیر پایتخت صفویه را به این شهر منتقل نمود
سوغات شهر
معروفترین سوغات اصفهان گز است. گز یک نوع شیرینی است که با گز انگبین یا ترنجبین شکر بادکا و مغز پسته، بادام، فندق یا گردو و سفیده تخم مرغ و گلاب ساخته میشود. در گز از هیچ ماده شیمیایی استفاده نمیشود
معماری و آثار تاریخی اصفهان
اصفهان سرشار از آثار هنری و تاریخی است که میدان نقشجهان، مِنارْ جُنبان، هتل عباسی، برج کبوترخانه، گذر چهارباغ عباسی، سبزه میدان، کاخ چهلستون، آتشگاه اصفهان، کاخ عالیقاپو، کاخ هشتبهشت و مدرسه چهارباغ از بارزترین آنها هستند.[۸][۹][۴][۱۰]
پلهای تاریخی : پل جویی، پل شهرستان، پل مارنان، سی و سه پل یا پل الله وردیخان و پل خواجو[۱۱]
بازارهای تاریخی : بازار اصفهان، بازار قیصریه اصفهان یا بازار صفویه یا بازار سلطانی، بازار شاهی یا بازارچه بلند بازار دردشت، بازار بیدآباد، بازار و ریسمان، بازار غاز، بازارهای معروفی اطراف میدان نقشجهان: بازار مسگرها، بازار ترکشدوزها، بازار کلاهدوزها، بازار لوافها و بازار آهنگرها[۱۲]
مساجد تاریخی: مسجد علی، مسجد امام، مسجد حکیم، مسجد حاج محمدجعفر آبادهای، مسجد علیقلیآقا، مسجد قطبیه، مسجد ایلچی، مسجد آقا نور، مسجد رکن الملک، مسجد سید، مسجد رحیم خان، مسجد صفا، مسجد ذوالفقار، مسجد خان، مسجد شیخ لطف الله، مسجد مصری، مسجد جمعه، مسجد لنبان و مسجد مقصودبیک[۱۳][۱۴][۱۵]
مسجد امام-نقش جهان
از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نماندهاست که از میان آن سه تنها بنای برپا و برجا همین پل شهرستان است.
بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دورههای تاریخی پس از اسلام بجا ماندهاست اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژهای دارد، که هر کدام دارای ویژگیها و سبک معماری یگانه خود است.