لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
دادگاه محترم شعبه ششم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 10- شهید هاشمی
سلام علیکم: محترماً باستحضار مقام عالی میرساند در رابطه با پرونده کلاسه شماره 4954/30101 و 4935/30101/119 کلانتری 119 که نزد دادیاری محترم تحت رسیدگی میباشد. جهت روشن شدن ذهن قاضی محترم لازم میدانم موارد ذیل را مکتوباً تقدیم نمایم.
1. آقای محمد رضا روستایی موکل اینجانب از سال 1384 به مدت حدوداً شش ماه انباری از آقای محمد کاظم علیلو- اجاره کرد- چون شغل موکل شیشه بری و قاب عکس سازی میباشد و موقعیت جغرافیایی انبار- پشت به پشت تابلو سازی و تابلو نویسی آقای محمد کاظم علیلو و فرزندان ایشان میباشد. با داشتن شهود در صورت نیاز حاضرند شهادت بدهند- خانواده علیلو بطور مکرر از محموله شیشه انبار شده بصورت مخفیانه سرقت مینمودند. چون موکل احساس متضرر بودن مینماید مجبور میشود با هماهنگی محمد کاظم علیلو محموله باقیمانده شیشه را بالاجبار از داخل انبار خارج و به داخل حیاط منزل مسکونی مادرش انتقال دهد.
2. جهت اخذ ودیعه انبار به مبلغ یک میلیون تومان با شهادت شهود بطور مکرر حضوراً به آقای محمد کاظم علیلو مراجعه، پاسخی در جهت پس گرفتن ودیعه نگرفته و در نتیجه مجبور میشود از طریق مقامات قضایی اقدام نماید که النهایه نتیجه اقدامات قضایی منجر به صدور اجرائیه شماره 85/401/204416- 25/2/86 در پرونده کلاسه 86/401/1361 ج- اجرای احکام- مجتمع قضایی شهید مطهری میگردد (فتوکپی اجرائیه پیوست است).
3. در همین رابطه در زمان تخلیه نمودن انبار آقایان- محمد کاظم علیلو و رضا علیلو با موکل درگیر و مرتکب فحاشی میگردند که طی پیگیریهایی موکل از طریق مقامات قضایی پرونده منجر به محکومیت آقای رضا علیلو در پرونده کلاسه 85/290/1169 و محکومیت وی به میزان 30 هزار تومان معادل سیصد هزار ریال میشود که هنوز اجرا نگردیده (فتوکپی پیوست) .
4. در مورخه 19/4/86 موکل به طور اتفاقی با محمد کاظم علیلو در ساعت 30/11- هم صحبت میشود چون اجرائیه پس دادن و ودیعه به ایشان در مورخه 27/3/86 ابلاغ گردیده، بخاطر رد گم کردن و عدم پرداخت مبلغ اجرائیه و بهانه جوییهای واهی با موکل لفظاً درگیر میشود. موکل قسم یاد میکند که هیچگونه درگیری بدنی با محمد کاظم علیلو نداشتم.
آقای محمد کاظم علیلو با خود زنی در ناحیه پیشانی- گواهی پزشکی قانونی را در پرونده ضمیمه مینماید- که موکل بیان میدارد درباره گواهی پزشکی قانونی آقای محمد کاظم علیلو از ناحیه پیشانی- چنانچه شهودی معرف گردد و شهادت بدهد حاضر است به اشد مجازات تنبیه گردد- چون چنین گواهی پزشکی و وارد آوردن زخمی به ناحیه پیشانی- آقای محمد کاظم علیلو کذب محض است.
5. در مورخه 19/4/86 که ساعت 30/11 موکل با آقای محمد کاظم علیلو هم صحبت میشود. حدود ساعت 30/14 مورخه 19/4/86 پسران محمد کاظم علیلو بنامان 1- رحیم
2- رضا 3- توحید 4- آرش با یک دستگاه موتورسیکلت و یک دستگاه پراید مشکی رنگ به آدرس منزل- مادر موکل- بنام فاطمه حبیبی- مهرآباد جنوبی خیابان 20 متری توکلی خیابان انصاری پلاک 129 رفتهاند- به حالت دسته جمعی و هجومی درب آهنی منزل را شکسته (ورود به عنف) وارد حیاط منزل میشوند- با یک نردبان آهنی تمام شیشهها که بصورت جام- و در داخل حیاط انبار بوده تماماً شکسته (تخریب عمدی)- که با شهادت چهار نفر شهود که در جلسه دادرسی در محضر دادیار محترم- (مورخه 2/5/86)- کتباً و شفاهاً با ایراد قسم شهادت دادند- گزارش پلیس 110- تحقیقات محلی کلانتری 119 مهر آباد جنوبی و نظریه کارشناسی محترم ساختمان دال بر اثبات تخریب درب حیاط ساختمان و ورود به حیاط و شکستن شیشهها و تخریب عمدی- و نظریه کارشناس رسمی دادگستر در تصادفات دال بر اثبات تخریب خودرو شماره 44268- تهران- 41 (پیوست پرونده).
6. پس از تخریب شیشههای داخل حیاط منزل و فحاشی و تهدید و حرفهای رکیک برابر شهادت شهود در پرونده به موکل و خانوادهاش که تنها مادر و خواهر موکل در منزل بودهاند- مرتکبین- با همان وسیلهها و با همان افراد- جهت تخریب مغازه شیشه برای موکل به آدرس: تهران- مهر آباد جنوبی- خیابان کوسه لو پلاک 65 رفتهاند- با شهادت شهود شیشههای مغازه را تخریب مینمایند (نظریه کارشناس محترم- دادگستری- پیوست پرونده).
7. با توجه به اینکه توسط مادر و خواهر موکل در حین هجوم خانواده علیلو به منزل شخصی، مادر موکل جهت دادخواهی به پلیس 110 تماس میگیرد که پس از ورود پلیس 110 به داخل منزل- موکل که در میدان انقلاب بوده- در موقع ورود پلیس 110 به منزل واد میشود (گزارش پلیس 110 دال بر اثبات عملیات تخریب در پرونده مسبوق به سابقه میباشد.)
8. پس از بازدید پلیس 110- عملیات تحقیق و بررسی پیرامون موضوع تخریب شیشههای داخل منزل و تخریب داخل مغازه- و ورود غیر قانون آنان به داخل منزل و مغازه و تخریب خودرو شماره 44268- تهران- 41 توسط مامورین کلانتری 119 آغاز و از طرفی مادر موکل که از طرف مهاجمین مورد ضرب و شتم قرار میگیرد به پزشکی قانونی اعزام- که گواهی پزشکی قانونی – ضمیمه پرونده میباشد.
9. با توجه به بندهای 1 الی 8- بالا- پرونده کلاسه 4954/30101/119 بر علیه خانواده علیلو- دال بر تخریب عمدی- ورود به عنف تهدید و ضرب و شتم تشکیل گردیده بود، خانواده علیلو در مورخ 28/4/86 ساعت 30/14 بخاطر اینکه اتهام تخریب به موکل و برادرش ستواندوم- وظیفه محمد علی روستایی جمعی نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران- و بخاطر برابری اتهام وارد آوردند، با برنامهریزی قبلی، برادر موکل ستواندوم- وظیفه محمد علی روستایی که در مسیر خیابان تفرش که محل عبور همیشگی وی میباشد و قصد بازگشت از خدمت به منزل را داشته در جلو پارک کوکب مورد هجوم قرار میدهند چون مغازههای تابلو سازی علیلو- در همین محل میباشد مبنی بر اینکه شاید توسط موکل و برادرش به شیشههای مغازه آنان تخریبی وارد آورند؟ که با هوشیاری موکل و برادرش هیچگونه تخریبی بعمل آورده نمیشود که پرونده کلاسه 4935/30101/119 در کلانتری 119 تشکیل- چون موکل اینجانب وکیل پرونده را در جریان گذاشت بر حسب احساس مسئولیت به کلانتری 119 در همان روز یعنی 28/4/86 حرکت-
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
کار و کارگر در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی
من به کارگران سفارش می کنم در هر بخشی و هر جایی مشغول هستند، این روزها را روز کار بدانند، این دوران را دوران کار جدی تلقی کنند و کار را هم عبادت بدانند. این کاری که شما برای توسعه و پیشرفت کشور می کنید یک عبادت قطعی است. به مسئولان هم سفارش می کنم که پاس طبقات کارگر و محروم و مستضعف و این مردم مومن را بدارند. کارگران قدر خود را بشناسند و بفهمند که وجود آن ها چه قدر در سرنوشت یک ملت موثر است.
کار و اهمیت آن در جوامع بشری
در فرهنگ غنی اسلامی ما، سلوک الهی دارای دو بخش است بخش مادی و بخش معنوی، بخش مادی آن کار است و بخش معنوی آن نماز و از اینجا می توان به اهمیت کار در جامعه اسلامی پی برد چرا که از کار می توان دنیا و زندگی دنیوی را آباد کرد و با نماز به آخرت خود رسیدگی کرد کار هم کفو همه مسائل معنوی است که برای یک انسان مسلمان سفارش شده است.
کار بخشی بزرگ و شاید زیربنایی ترین قسمت زندگی انسانی باشد چرا که از کار می توان به جوهره درونی افراد پی برد و وقتی این جوهره های درونی آشکار شوند و استعدادهای بالقوه به منصه ظهور رسد می توان به حضور جامعه ای پویا امیدوار بود و همین جوهره های درونی اند که لازمه ایجاد یک زندگی معقول و ایده آل برای انسان و انسانیت هستند.
کلید گشایش هر استعدادی در درون انسان، کار است و وقتی با این کار گنجینه بسته، باز شود هر لحظه که کار تداوم داشته باشد، این استعداد شکوفاتر می شود،این بدان معناست که همه وجود انسان باید روی کار متمرکز شود حتی زمانی که به طور فیزیکی به کار نمی پردازد.به عبارتی همیشه انسان باید روی بهترین شکل انجام کار تفکر نماید تا هم از بهره وری برخوردار شود و هم موجب پیشرفت کار تا سطوح عالی باشد.
در ژاپن در طی یک تحقیق از کارگران که از سوی محققان امریکایی انجام شد از قول یکی از کارگران ژاپنی علت بهره وری در صنایع ژاپن چنین است: «وقتی کار روزانه ما تمام می شود و از کارخانه بیرون می آییم، تازه کارمان شروع می شود. به این صورت که به کتابفروشی ها می رویم و کتابی که مربوط به شغل ماست می خریم و در اوقات فراغت آنرا مطالعه می کنیم تا ببینیم چه راه جدیدی برای انجام بهتر کارمان کشف شده است و فردا که به سرکار حاضر شدیم راههای جدیدی را به کار می بندیم.» امریکایی ها یکی از علل بالا بودن بهره وری در ژاپن را همین علاقه به انجام کار و بهتر انجام دادن وظایف شغلی افراد ژاپنی می دانند.
از طرفی دیگر بنا بر یکی از مهمترین تئوری های علم اقتصاد: «ارزش هر چیزی به کاری بستگی دارد که در آن متبلور است» این تئوری (ارزش کار) می رساند که کیفیت و کمیت کار در زمینه اقتصاد ارزش آفرین است.
به عبارت ساده تر این کار است که ارزش انسان را مشخص می کند در حالی که ارزش کار را هم انسان تعیین می نماید. پس باید دید که کاری را که ما انجام می دهیم چگونه است، آیا کارمان فقط جنبه مادی دارد؟ آیا جنبه های مادی کار ما آنقدر بالاست که جنبه های دیگر فراموش شده است؟ و ........ آنچه مهم به نظر می آید این است که افزایش بهره وری ناشی از وجود عشق و علاقه به کار به نوبه خود سبب افزایش حجم کالا و خدمات تولیدی و کاهش هزینه های تولید می شود. همین امر موجب کاهش در نرخ تورم و از بین رفتن تدریجی آن می شود. نبودن تورم و وفور کالاها و خدمات مورد نیاز مردم شرایط را چنان با آرامش و رفاه ترین می سازد که نامی جز بهشت را بر اجتماع مذکور نمی توان گذاشت. در مقابل عدم وجود عشق به کار و روحیه تن پروری و فرار از کار و کاستن از کار و ...... سبب می شود بهره وری کاهش یابد و همین امر موجب افزایش نرخ تورم، بیکاری، کاهش تولید و ...... شده که اجتماع مذکور نامی جز جهنم ندارد.
اما نتیجه مهم مباحث بالا این است که:«کار که جنبه مادی سلوک الهی در فرهنگ غنی ما معرفی شده است چگونه می تواند مانند جنبه های معنوی آن جامعه را به پیشرفت منتهی کند یا سیر نزولی را طی کند ؟ پس دیده می شود که فرهنگ ما اهمیت فراوانی که به کار می دهد از کجا نشات می گیرد؟»
اسلام و حقوق کارگر و کارفرما
امامان و پیشوایان دین (ع)، در سخن و در عمل، به کار و اشتغال تأکید داشته و از بیکاری به شدت دوری کرده اند. در روایات آمده است کسی که به کار و تلاش مشغول است، از کسی که کار را رها کرده و به عبادت خدا مشغول است اجر و پاداشی فزونتر دارد و نیز در روایات است که دعای بیکار هرچند عابد باشد مستجاب نمیشود. همچنین در روایات است که پیامبر اکرم (ص) کارهای خانه را انجام میداد و نیز در خبر است که امام صادق (ع) فرمود:
«هر آنکس که جامه خود را بدوزد و نعلینش را وصله زند و کالای مورد نیاز خانه را خود حمل کند، از تکبر ایمن باشد.»
از حضرت علی (ع) نقل شده است که فرمود:
«روزی در مدینه سخت گرسنه بودم، از شهر بیرون شدم تا کاری پیدا کنم و مزدی به دست آورم. مقداری از شهر دور شدم به کنار خانه زنی رسیدم و دیدم مقداری گل خشک انباشته است دانستم که وی میخواهد آن گلها را جهت ساختمان، تر کند، به نزد او رفتم و با وی قرار بستم که در ازای هر دلو بزرگ آب که بر آن گلها بریزم یک دانه خرما بستانم. شانزده دلو کشیدم و از سنگینی دلوها دستم تاول زد. وی شانزده دانه خرما به من داد و من خرماها را به نزد پیامبر (ص) بردم و دو نفری آنها را خوردیم»
در روایات اسلامی از امیر المومنین (ع)، در باره احیای زمین، ایجاد باغها، حفر قنوات، کارگری برای دیگران و ... بسیار سخن به میان آمده است
امام صادق (ع) فرمود:
« امیر المومنین (ع) بیل میزد و زمین را احیا میکرد و از در آمد و دسترنج خویش هزار بنده را آزاد کرد» تمام اینها حاکی از ارزشمندی کار و کارگری و مذموم بودن تنبلی و کسالت و بیکاری است.
در احادیث و روایات اسلامی از کار کردن به عنوان عملی دنیوی و اخروی که دارای اجر و ثواب بسیار است یاد و نسبت به آن توصیه های بسیار شده است به طوری که عنوان جهاد کننده در راه خدا بر کارگری که برای اداره زندگی خانواده اش سعی و تلاش میکند اطلاق شده است .
حضرت علی (ع) فرموده است:
«خداوند به حضرت داود (ع) وحی فرستاد که تو بنده بسیار خوب من هستی و تنها نقطه ضعفی که در تو وجود دارد این است که کار نمیکنی و از دسترنج خود امرار معاش نمیکنی، بلکه از بیت المال حقوق میگیری. داود چهل روز گریست و سپس به شغل آهنگری روی آورد و از آن طریق مخارج خود را تأمین نمود»
امام صادق (ع) فرمود:
«برو کار کن، بار بر سر بگذار و آن را حمل نما و مزد بگیر تا از دست دراز کردن به سوی مردم بی نیاز باشی» شخصی گفت: دیدم امام صادق (ع) در زمینی کار میکند و از شدت گرما پیوسته عرق می ریزد. عرض کردم فدایت شوم بیل را به من بدهید تا این کار را انجام دهم. فرمود: دوست دارم در طلب رزق و روزی گرمای خورشید مرا آزار دهد و من اجر و پاداش ببرم. در روایت است که حضرت علی (ع) هیزم جمع میکرد، چشمه و قنات حفر می نمود، باغ و مزرعه آبیاری می کرد و حضرت زهرا گندم آرد می کرد و خمیر و نان درست می کرد.
حضرت صادق (ع) فرمود:
«خداوند انسانی را که خواب و بیکاری او زیاد باشد، مبغوض میدارد»
یکی از صوفیها به نام محمد بن منکدر گفت:
در یک روز گرم تابستان دیدم امام باقر (ع) مشغول زراعت است و عرق از سرا پای او جاری است، به او گفتم: اگر شما در این حال بمیرید در چه حالی از دنیا رفته اید؟ آیا برای حرص زدن برای مال دنیا نمرده اید؟ فرمود: «اگر در این حال بمیرم در حال عبادت و اطاعت خدا مرده ام، چون من عرق میریزم و کار می کنم تا محتاج تو و امثال تو نباشم»
کارگری نزد امام صادق (ع) آمد و گفت من کارگری هستم که دیگر توان کار کردن ندارم و دستم قدرت ندارد. حضرت فرمود:
«برو کار کن، اگر با دست نمی توانی کار کنی بار بر روی سرت بگذار و ببر و با این کار عزت خود را حفظ کن و زن و بچه ات را در آسایش و رفاه قرار بده.»
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
مقاله:
تحلیل نظری انقلاب اسلامی
فهرست:
مقدّمه
بررسی پنج فرضیه درباره انقلاب اسلامی
بررسی مولفه های متمایز در تحلیل انقلاب اسلامی ایران
اعتراف دانشمندان غربی به ناتوانی در تحلیل انقلاب ایران
منشأ ناکامی غربیها در تحلیل انقلاب اسلامی ایران
مقدّمه
انقلاب اسلامی ایران به عنوان مهم ترین و بزرگ ترین پدیده سیاسی و اجتماعی آخر قرن چهاردهم هجری قمری و رُبع آخر قرن بیستم میلادی، در طی قریب به سه دهه حیات و پایداری، همواره مورد توجه پژوهشگران و دانشمندان، متخصصان علوم سیاسی و کارشناسان علوم اجتماعی و جامعه شناسان و علاقه مندان به تحلیل انقلاب ها، قرار داشته است. این انقلاب عرصه جدیدی برای آزمون و ارزیابی فرضیهها و نظریههای مرسوم و رایج در علوم سیاسی، علوم اجتماعی و جامعه شناسی فراهم آورد. روشن است که فرضیههای کهنه و رایج که برای تحلیل انقلابهای مدرن غیرمذهبی و ضدمذهبی ارائه شده، توانایی تحلیل این پدیده منحصر به فرد و استثنایی و بی نظیر را ندارند؛ چرا که یک انقلاب مذهبی را نمی توان با معیارهای کاملا غیرمذهبی تحلیل کرد. متدلوژی متداول در غرب و شرق، که آلوده به سکولاریزم و لائیزم است، به هیچ وجه توانایی تحلیل انقلاب اسلامی ایران را نداشته و نخواهد داشت؛ تحولات دو جامعه متفاوت با زیربناهای مختلف، بلکه متضاد را نمی توان با کمک روشها و معیارهای ثابت و یکسان تفسیر و تحلیل کرد. متأسفانه علی رغم تفاوتهای بنیادی و ماهوی تاریخ و فرهنگ و تمدّن جهان اسلام و ایران اسلامی با تاریخ و فرهنگ و تمدّن غرب و کشورهایی نظیر فرانسه، روسیه، چین، کوبا و نیکاراگوئه، باز هم تحوّلات تاریخی، اجتماعی و سیاسی جهان اسلام بر اساس همان معیارها و ضوابط و روشهای خاص تحولات دنیای غرب مورد مطالعه قرار می گیرند. این کار، چه توسط مستشرقان و خاورشناسان و کارشناسان غربی صورت گیرد و چه دانشمندان و مفسّران مسلمانِ مرعوب و غربزده، گمراه کننده است و آنان را از شناخت واقعیتها و حقایق باز می دارد.
مسلمانان برای بررسی و تحلیل تاریخ و تحولات اجتماعی و سیاسی در کشورها و جوامع اسلامی ناگزیر از کسب و ارائه معیارها و روشهای نو و جدیدی هستند که متناسب با ویژگیهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی جهان اسلام باشد تا با کمک آنها بتوانند گذشته، حال و آینده خود را آنچنان که بوده، هست و خواهد بود درست درک کنند. انقلاب ایران در عصر اطلاعات، که از دهکده جهانی و پایان عمر دین و عصر ایدئولوژی داد سخن می رفت، روی داد و اندیشه حاکم بر قرن بیستم و انقلابهای جهان (سکولاریزم) که تحقق آن را احتمال نمی داد بی اعتبار ساخت. به همین دلیل، تحلیل گران غربی شگفت زده شدند و بر ناتوانی خویش در تحلیل انقلاب اسلامی ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
این که، چه عواملی در پیروزی انقلاب اسلامی و واژگونی رژیم 2500 ساله ی شاهنشاهی، نقش اصلی و اساسی داشته اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
از سال 1341 که نهضت مقدس امام خمینی قدس سره آغاز شد، تا سال 1357 که این نهضت به ثمر رسید با ظهور انقلابی بی نظیر که ثمره ی آن تحقق نظام جمهوری اسلامی بود، همواره تنی چند از عالمان مجاهد، با یاری مردم فقیر و زجر کشیده، خود را به آتش و خون زدند و با تحمل سختی های بسیار مبارزه را تا پیروزی نهایی ادامه دادند.
در طی این سال ها، ضمن نبردِ نابرابر ایمان و کفر، منادیان حق و حقیقت دینی، با الگو قرار دادن مبارزات صدر اسلام، و با جدّیت وصف ناپذیر، نهضت مقدس امام خمینی« قدس سره» را استمرار بخشیدند و روحیه ی سلطنت ستیزی را تقویت کردند و در هر مناسبتی با نام رهبر تبعیدی خود حرکت انقلابی جمعیت های تظاهر کننده را پرشتاب و با توان ساختند.
قیام 15 خرداد نقطه ی عطفی در تاریخ مبارزات ملت قهرمان ایران است، که رهبری داهیانه ی امام خمینی« قدس سره» و یاری روحانیان انقلابی در تداوم آن، طی یک دوره ی پانزده ساله، نقش اساسی داشته است. و در همه ی آن سال ها سال روز 15 خرداد هیچ گاه در سکوت و خاموشی سپری نشد؛ زیرا که 15 خرداد برای امت قهرمان و شهید پرور ایران، از اهمیت و اعتبار ویژه ای برخوردار بوده و خواهد بود.
15 خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفی بود که، به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند و علیه نظام ستمشاهی شوریدند. 15 خرداد روز آغاز نهضت مقدس اسلامی، روز عصیان علیه طاغوت و طاغوتیان و روزی بود که ملت ایران زیر بیرق اسلام گرد آمد و برای مقابله با دشمنان اسلام و قرآن وارد صحنه شد و پشت رژیم ستمشاهی را به لرزه انداخت.
در سحرگاه 15 خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستمشاهی به خانه ی امام در قم یورش بردند و امام خمینی« قدس سره» را که سه روز پیش از آن، به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه ی فیضیه، طی سخنان کوبنده ای پرده از جنایات شاه و اربابان امریکایی و اسراییلی او برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند.
هنوز چند ساعتی نگذشته بود که خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانه هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه در آمد. همین صحنه، در همان روز در تهران و چند شهر دیگر نیز به وجود آمد و مردم ایران با قیام گسترده ی خود نشان دادند که خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستمشاهی هستند. به همین جرم بود که گلوله های شلیک شده از خشم و کینه ی حکومت شاه، قلب صدها مسلمان انقلابی به پا خاسته را در 15 خرداد 1342 نشانه رفت و آنان را به خاک و خون کشید. بدین ترتیب، تاریخ ایران اسلامی و تاریخ مبارزات امت اسلامی، در روز 15 خرداد 1342 ورق خورد و فصل جدیدی در کارنامه ی رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد.
ماه محرم هر سال، یادآور قیام امام حسین بن علی «علیه السلام» است. امام حسین «علیه السلام» همواره مشعل فروزانی برای نهضت های اسلامی است و جامعه ی تشیع در طی قرن ها، به یاد امام حسین« علیه السلام» می گرید و خون او را حیات بخش نهال آزادی و حق و عدالت می داند. مسلمان شیعه در هر کجای دنیا باشد، دهم محرم را به عنوان عاشورای امام حسین« علیه السلام» می شناسد و پیوندی معنوی و نامرئی با امام حسین« علیه السلام» او را به تفکر در قیام خون و شهادت می برد و بر حسب استعداد، نکاتی از پیامِ امام حسین« علیه السلام» را از فراز نسل ها می گیرد. چه بسیار انسان های والا که با لحظاتی در یاد امام حسین «علیه السلام» همه عوامل ذلت و خواری را کنار گذاشته اند و در راه حق و پیوستن به مکتب او جان باخته اند. با حضور این نقطه ی درخشان، فرارسیدن محرم 1383قمری و پا بر جا بودن حوزه ی قم با وجود تلاشی که دولت در تعطیل آن نمود، معنی بسیار داشت. معنی حضور امام حسین علیه السلام در مبارزه ای بزرگ. به همین جهت رژیم حاکم می بایست تدابیر لازم را کرده باشد تا، به هر ترتیب از محرم بگذرد. اعلامیه ی شهربانی کل کشور، عباراتی داشت که نگرانی دولت را می رساند و از مردم مسلمان سوگواری مشروع می خواست، یعنی سوگواری که توأم با دعای به تاج و تخت شاه باشد و زیانی به منافع امپریالیسم امریکا و انگلیس نرساند. اما رهبر بیدار نهضت، تمام قوا را مجهز کرد، تا محرم صورت واقعی خود را باز یابد و به همین لحاظ در پیامی که امام خمینی« قدس سره» به وعاظ و گویندگان دینی و هیأت های مذهبی داد، فرمود:
«... دستگاه جبار ... درصدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین و سران هیأت عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسری واگذارند.
لازم است تذکر دهم که، این التزامات علاوه بر آن که ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان، مجرم و قابل تعقیب هستند...
... عجب است دستگاه، بی پروا ادعا دارد که قاطبه ی ملت با اوست و از پشتیبانی اکثریت قاطع برخوردار است، با این وصف در تمام شهرستانها، قرا و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهدید ملت، خفقان ایجاد می کند. اگر این ادعا صحیح است، ملت را این چند روز به حال خود واگذارند تا، از پشتیبانی مردم متمتع شده، موافقت 6 میلیونی به همه ملل جهان ظاهر، والاّ اشاعه اکاذیب برای تشویق افکار عامه بر خلاف مصالح اسلام و مملکت، جرم و قابل تعقیب است... حضرات مبلغین ... از توهّم چند روز حبس و زجر نترسند، (وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا و اَنْتُم الْاَعْلَونْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینْ). آقایان بدانند، که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست... خطر اسراییل و عمال آن را به مردم تذکر دهید... سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است... از سخط خدای تعالی بهراسید. اگر به واسطه ی سکوت شماها به اسلام لطمه ای وارد آید، نزد خدای تعالی و ملت مسلمان مسؤول هستید... از اخافه و ارعاب سازمان ها و دستگاه شهربانی هراسی به خود راه ندهید...»
ملاحظه می شود، امام تکلیف خود را به چه ترتیب انجام می داد. و با دقت اوضاع را بررسی می کرد و نتایج به دست آمده را در اختیار مبارزان می گذاشت. همان طور که در آن دهه ی محرم، وعاظ تنها لعن و نفرت و اظهار انزجار نسبت به یزیدِ دودمان اموی نداشتند، بلکه با نوحه سرایی و خواندن اشعار انقلابی برای کشتگان مدرسه فیضیه، به یاری امام حسین «علیه السلام» می شتابند، خطر اسراییل را برای امت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
قیام 15 خرداد ، زمینهساز انقلاب اسلامی
نویسنده:عباس خلجی
مقدمه
قیام، بروز امواج نارضایتی در میان یک قشر یا قشرهای مختلف جامعه، بر علیه نظام حاکم است که منجر به طغیان ناگهانی آنها میشود و موجب تغییراتی در برنامهها، سیاستها، رهبری و مدیریت و یا نهادهای سیاسی جامعه میگردد. ولی ساختار و ارزشهای مسلط سیاسی و اجتماعی را دگرگون نمیسازد. زیرا هدف آن تنها نفس تغییر است; بدون آنکه جایگزینی در نظر داشته باشد. به عبارت دیگر، یک قیام اجتماعی، اگر چه با بسیج مردمی همراه است; اما طرح و برنامهای مشخص، برای تغییر نهادهای اجتماعی و سیاسی ندارد. از این رو، تفاوت اساسی قیام و انقلاب، در ایدئولوژی و معنا و جایگاه تاریخی آنهاست.
بدین ترتیب که، هدف قیام اجتماعی برخلاف انقلاب، تخریب و بازسازی سیاسی و اجتماعی یک جامعه نیست; بلکه به صورت غیر مستقیم بر نهادهای سیاسی و اجتماعی تاثیر میگذارد و به طور اساسی، به معنی اعتراض خشونتآمیز به وضعیت موجود است. (1) با این حال قیام پانزده خرداد 1342، تغییرات بنیادینی در ساختار سیاسی - اجتماعی ایران ایجاد کرد و زمینههای پیروزی انقلاب اسلامی 1357 را آماده ساخت.
پس از تعریف قیام، بایستی به شرایط تاریخی دورهای که به قیام پانزده خرداد 1342 منجر شد، پرداخت و سپس خاستگاه، انگیزهها و اهداف، ماهیت ، فرایند و نتایج و پیامدهای این قیام خونین را تبیین کرد. زیرا قیام پانزده خرداد تاثیرات عمیقی بر ساختار سیاسی - اجتماعی و فکری - فرهنگی ایران گذاشت و به تعبیر امام خمینی (ره) "قیام 15 خرداد اسطوره قدرت ستمشاهی را در هم شکست و افسانهها و افسونها راباطل کرد. " (2)
پس از کودتای 28 مرداد 1332 و استقرار دوباره رژیم شاه، رفته رفته حکومت مطلقه و استبدادی شاه تحکیم و تثبیتشد. در این رابطه، حمایتهای بیدریغ آمریکا از سیاستهای ضد مردمی شاه و فشار و اختناق حاکم بر جامعه که به وسیله ساواک صورت میگرفت، نقش اساسی داشت. اما در سال 1339، همزمان با تحولاتی که در صحنه سیاستبینالملل رخ داد، رژیم شاه ناچار به تغییر صوری سیاستهای خود گردید و برخلاف میل باطنی خویش و فقط برای تظاهر به دمکراسی، نظام فرمایشی دو حزب دولتی موافق و مخالف، یعنی "ملیون" و "مردم" را راه انداخت. با پیروزی جان اف. کندی، نامزد حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سیاستهای داخلی و خارجی آن کشور، در آستانه دگرگونی خاصی قرار گرفت. زیرا کندی در پی آن بود که برای جلوگیری از قیامهای مردمی در کشورهای جهان سوم که احتمال سرنگونی رژیمهای وابسته به بلوک غرب، بویژه آمریکا را به دنبال داشت، رهبران این کشورها را به اجرای برنامههای اصلاحی خود، تشویق و ترغیب نماید. دکترین " انقلاب از بالا"ی روستو، معاون امنیت ملی کندی، شالوده این اصلاحات را تشکیل میداد.
همگام با کشورهای دیگر جهان سوم، این اصلاحات در قالب"فضای باز سیاسی کندی"! "اصلاحات ارضی"، "لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی" و "انقلاب سفید"! در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی - حقوقی و اجتماعی، در ایران اجرا شد. اوج این برنامههای بنیان برافکن در "انقلاب سفید" که "انقلاب شاه و مردم"! نیز نام گرفت، تجلی یافت. این برنامه به اصطلاح انقلابی، در صدد تخریب بنیانهای فرهنگی - اجتماعی ایران و مبارزه با فرهنگ مذهبی مردم ایران و به بیان دقیقتر، "اسلامزدایی" بود. اما این برنامهها که با شرایط داخلی ایران سازگاری نداشت، موج بیثباتی، نا آرامی و اعتراض مردم مسلمان ایران به رهبری نیروهای مذهبی که در راس آنها امام خمینی (ره) قرار داشت را برانگیخت. این نا آرامی و اعتراض، در نهایت منجر به قیام پانزده خرداد، در شهرهای بزرگ کشور، بویژه تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، و . . . شد. اگرچه این قیام از نقطه نظر نظامی بشدت سرکوب شد; لکن زمینههای فکری - فرهنگی انقلاب اسلامی 1357 را فراهم نمود. (3)
1- خاستگاه قیام پانزده خرداد 1342
خاستگاه قیام از نقش و جایگاه روحانیتشیعه در جامعه ایران و پیروی مردم از آنها ناشی میشود. زیرا در طول یکصد سال اخیر تاریخ معاصر، روحانیت مبارز انقلابی به دلیل سیاستها و و برنامههای ضد اسلامی سلسله قاجار و خاندان پهلوی، تودههای مردم مسلمان ایران را برعلیه آنها بسیج کردهاند. در طول این یکصدسال، درک شیعه از مسایل سیاسی بتدریج دچار تحول شد و با سیاسی شدن افکار عمومی مردم، روحیه مبارزهجویی با نظامهای طاغوتی در سرلوحه حرکتهای آنها قرار گرفت. ابتدا قیام تنباکو بر علیه تسلط اقتصادی بیگانگان (انگلستان) شکل گرفت. سپس افکار عدالت جویانه و قانون خواهی در انقلاب مشروطیت و قانون اساسی مشروطه تبلور یافت. جنبش ملی شدن نفت نیز یک مبارزه ضد بریتانیایی بود که حیطه وسیعتری نسبتبه قیام تنباکو داشت. بالاخره نهضت پانزده خرداد 1342، در کوران اقدامات تسلط جویانه آمریکا که در پوشش یک سری اصلاحات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی - حقوقی و اجتماعی انجام میشد، به وقوع پیوست و پایههای رژیم سلطنتی پهلوی را متزلزل کرد. در همه این جنبشهای سیاسی - اجتماعی روحانیت مبارز شیعه نقش اصلی را برعهده داشت و قیام اخیر، با تلاشهای مجدانه امام خمینی روی داد. (4)
امام خمینی (ره) به عنوان یک مرجع و رهبر روشن ضمیر، تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان اسلام را در موارد گوناگون بخوبی دریافته بود و سعی در زدودن آثار آن داشت: آسیبهایی که ناشی از تبلیغات فرهنگی رژیم شاه بود و جدایی دین از سیاست، کوبیدن اسلام، ارائه مکتبهای پوشالی، انحرافی و فریبنده و دعوت مردم به آنها، ایجاد خودباختگی فرهنگی و ناامیدی از فرهنگ اسلامی، محو معنویت جامعه، ایجاد سلطه فرهنگی و اشاعه برتری باورهای غربی، ایجاد و گسترش روشنفکری غرب زده، پاشیدن بذر نفاق بین مسلمین، ایجاد شکاف و تفرقه بین حوزه و دانشگاه، ترویج فساد اخلاقی و . . . را در بر میگرفت. سلطه عوامل استعمار و دولتهای وابسته، ضربات جبران ناپذیری بر فرهنگ کشور وارد میساخت که حضرت امام، آنها را در دو مقوله "تلاش برای حذف اسلام و اسلام شناسان از سر راه منافع استعمار" و "ایجاد نظام آموزش استعماری" دسته بندی نموده است. (5)
2 - انگیزهها و اهداف قیام پانزده خرداد
همان گونه که گفته شد، منشا و خاستگاه قیام پانزده خرداد اندیشههای روحانیت مبارز شیعه، به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود. در اندیشهها و تفکر آن حضرت، تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام جایگاه خاصی داشت. بر این اساس، پیاده شدن قوانین اسلام در حوزههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع از انگیزههای اصولی نیروهای مذهبی محسوب میشد. اما با توجه به تخطی رژیم شاه از حدود الهی و عدم اجرای احکام اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از سنتها و ارزشهای اسلامی، مقابله با برنامههای استعماری آمریکا و اسرائیل، مبارزه با حاکمیت و گسترش فرهنگ غربی که منافی با معیارهای فرهنگ اسلام ناب محمدی بود، از انگیزههای نسل جدید روحانیت، برای ورود به عرصه سیاسی کشور و وقوع قیام پانزده خرداد به شمار میرفت. (6)
امام خمینی در مرحله اول مبارزه خود، درصدد پیشگیری و کنترل حرکتهای ضد مذهبی رژیم شاه برآمد. اما هنگامی که این رژیم تهاجم همه جانبه خود را بر علیه حضرت امام و پیروانش آغاز کرد، شیوه دیگری برای مبارزه برگزیده شد که همانا رویارویی با اصل نظام شاهنشاهی بود.
انگیزه دیگر امام، مبارزه با صهیونیسم جهانی و عوامل داخلی آنها و صیانت از احکام اسلام و قرآن و حفاظت از استقلال کشور و جلوگیری از نفوذ بیشتر اعضای فرقه ضاله بهائیت که به عنوان ستون پنجم اسرائیل در ایران عمل میکردند ، بود. رژیم شاه در سال 1328، به طور غیر رسمی (دفاکتور) اسرائیل را به سمیتشناخته بود و زمینه نفوذ عوامل صهیونیسم را در ایران فراهم ساخته بود. (7) امام خمینی در پاسخ به تلگراف علمای همدان، در تاریخ 16 اردیبهشت 1342، در این باره فرمودند:
". . . خطر اسرائیل و عمال ننگین آن اسلام و ایران را تهدید به زوال میکند. من برای چند روز زندگی با عار و ننگ ارزشی قائل نیستم و از علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم که با تشریک مساعی قرآن و اسلام را از خطری که در پیش است نجات دهند. . . " (8)
بنابراین، نیروهای مذهبی که از امام خمینی پیروی میکردند، با انگیزه اولیه مخالفتبا دستگیری امام خمینی و انگیزههای اصلی دفاع از دین اسلام و ارزشها و احکام آن، در قیام پانزده خرداد شرکت کردند و اهداف رهبری نهضت را که در طول دو سال مبارزه (1342 - 1341) بیان شده بود، پیگیری کردند. اهداف اصلی امام خمینی (ره) حاکمیت قوانین اسلام و اجرای شریعت اسلامی و قطع زنجیرهای وابستگی کشور از کشورهای استعمارگر و استکباری آمریکا و اسرائیل و. . . بود. خلع ایادی داخلی آنها و براندازی اصل نظام شاهنشاهی و جایگزینی حکومت اسلامی برای جامه عمل پوشاندن به اهداف نهضت ضروری بود که امام خمینی تلاش برای تحقق آنها را پیشه خود ساخته بود.
3- ماهیت قیام پانزده خرداد 1342
با توجه به اینکه، ماهیت اصلی سیاستها و برنامههای رژیم شاه، مبارزه با فرهنگ مذهبی مردم ایران بود (9) و این مساله با روحیه مذهبی مردم سازگار نبود، به طور طبیعی، قیام پانزده خرداد دارای ماهیت اصیل دینی و مذهبی بود. زیرا این قیام برای دفاع از فرهنگ اسلامی و ارزشها و هنجارهای مذهبی مردم ایران به وقوع میپیوست. در بررسی پدیدههای اجتماعی، توجه به عناصر آن بسیار مهمند. عناصر اصلی این قیام شامل نیروهای قیام و به بیان دیگر، رهبری قیام و مردم است که توسط ایدئولوژی و اندیشه نهضتبه همدیگر پیوند خوردهاند. ایدئولوژی و تفکر قیام، همانا اندیشههای ناب مذهبی بود. در واقع، اندیشهها و افکار، انگیزهها و اهداف و آرمانها و آرزوهای مردم ایران، از زبان رهبر نهضت، یعنی امام خمینی بیان میشد. (10)
امام خمینی با نفی تز استعماری"جدایی دین از سیاست" و تاکید بر نظریه مرحوم سید حسن مدرس مبنی بر "دیانت ما عین سیاست ما، و سیاست ما عین دیانت ماست"، و با صدور فرمان تحریم تقیه نقطه عطفی در فرهنگ سیاسی کشور ایجاد کرد که پایان دوران از خودبیگانگی را بشارت میداد. (11) آن حضرت با ذکر عبارات "تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب (ولو بلغ ما بلغ) " (12) ، به مثابه پیشوای روحانی و سیاسی مردم ایران، "تقیه" را که موجب خمودگی و افسردگی سیاسی مردم شده بود، مطرود دانسته و نظرات سیاسی - مذهبی خود را بیان کرد و بدینسان، عنوان بزرگترین مصلح تاریخ ایران و اسلام را به خود اختصاص داد. زیرا این عمل به منزله اصلاح طرز تفکر و روحیه مردم ایران بود. بدین ترتیب، رژیم شاه را بر سر دو راهی خطرناکی قرار داد. چون از یک سو، رهبری مذهبی شیعه، سیاستهای استبدادی شاه را به طور علنی و رسمی مورد حمله قرار میداد و از سوی دیگر، دولت از رویارویی علنی با مذهب بیمناک بود.
بنابراین، قیام پانزده خرداد 1342، دارای ویژگیهایی بود که هیچ یک از جنبشهای سیاسی - اجتماعی پیشین ایران، واجد همه این خصوصیات نبودند. این مساله، قیام پانزده خرداد را یک حرکتسیاسی - اجتماعی و فکری - فرهنگی منحصر به فرد میسازد که نقطه عطفی در سیر تحولات سیاسی - اجتماعی ایران پدید آورد و سمت و سوی مذهبی بدان بخشید.
ویژگی اصلی قیام پانزده خرداد، جنبه مذهبی آن بود که با حضور رهبران مذهبی و روحانیت معظم شیعه، تودههای مختلف مردم ایران نیز در آن مشارکت جستند.