لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
خلاصه زندگینامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله العظمى خامنهای « دام ظله»
یک نفر را مثل آقاى خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم،.»
امام خمینى «قدس سره»
ازمیلاد تا مدرسه
رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنهای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنهای ، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنهای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند. رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند:
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.» امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شده ام ـ تا چهارـ پنج سالگى من ـ یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.»
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر دوران تحصیل ابتدایى را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» گذراندند.
● در حوزه علمیه
ایشان پس از آشنایی با جامعالمقدمات و صرف و نحو در دبیرستان وارد حوزه علمیه شدند و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواندند. درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».
ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواندند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کردند. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواندند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواندند و دوره مقدمات و سطح را به طور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساندند. پدرشان مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشتند. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
انقلاب صنعتی
تغییرات بزرگی که در قرن هجدهم در انگلستان رخ داد به نام انقلاب صنعتی شناخته می شود. اختراعات جدیدی مثل ماشین بخار کالاها را سریعتر و ارزانتر از قبل تولید می کرد. در قرن نوزدهم گسترش صنعت به اروپا و آمریکا رسید. راه آهن سرعت مسافرت را زیاد کرد. مردم زیادی در کارخانه ها کار و در شهرها زندگی می کردند.
شهر کارخانه ای شهرهایی که در اطراف
کارخانه ها رشد کردند، اغلب کثیف
و آلوده بودند .
1709م
کارخانه دار بریتانیایی آقای، آبراهام داربی (Abraham Darby) با استفاده از زغال سنگ به جای چوب، روشی را برای تصفیه (استخراج) آهن از سنگ آهن ابداع می کند.
1712
توماس نیوکامن انگلیسی (newcomen Thomas) اولین موتور بخار را برای بیرون کشیدن آب از معادن اختراع می کند.
1764
جیمز هارگریوز (james hargreaves) نجار و نیز بافنده انگلیسی ماشین نخ ریسی را برای ریسیدن پارچه های پنبه های اختراع می کند.
1769
جیمز وات james watt، مهندس اسکاتلندی، موتور بخار پیشرفته ای را اختراع می کند که قادر است بطور موثری برای راندن ماشین ها بکار رود.
1779
در شهر کل بروگدال coalbrookdale انگلستان اولین پل آهنی ساخته می شود.
1785
ادموند کارت رایت Edmund Cartwright کشیش و مخترع انگلیسی به منظور بافت پارچه پنبه ای، نوعی ماشین بافندگی را معرفی می کند که با استفاده از نیروی محرکه سوختی کار می کند.
1793
الی ویتنگ Eli whitney آمریکایی دستگاهی را برای جدا سازی فیبرهای کتانی از دانه ها و مواد زائد دیگر اختراع می کند.
1825
اولین خط آهن عمومی بین شهرهای استاکتون Stockton و دارلینگتون darlington در شمال انگلستان افتتاح می شودو اولین خط آهن در آمریکا دو سال بعد مورد بهره برداری قرار می گیرد.
کشتی کانادایی رویال ویلیام royal William اولین کشتی بخاری است که اقیانوس اطلس را با نیروی محرکه خود می پیماید.
1856
اختراع کوره آهن بوسیله «بسمر»، تولید انبوه فولاد را ممکن می سازد.
1859
اولین چاه نفت در «تیتو سویل» در ایالت پنسیلوانیا حفر می گردد.
نیروی بخار
ماشینهایی که با نیروی بخار به حرکت در می آمدند، در سالهای نخستین قرن نوزدهم میلادی، در کارخانه ها پدیدار شدند. یک مهندس اسکاتلندی به نام «جیمز نازمیت» چکش بخار را در سال 1839م اختراع کرد. این ماشین پر قدرت، می توانست با دقت فراوان به قطعات فولادی، ضربه وارد کند.
اختراعات مختلف ـ مانند دستگاه نخ ریسی ـ تنها دلیل وقوع انقلاب صنعتی نبودند. این انقلاب همچنین به منبع جدید سوخت برای راه اندازی ماشینهای مختلف احتیاج داشت که این منبع جدید را در زغال سنگ یافتند و برای حمل کالا های تولیدی خود نیز به شبکه حمل و نقل بهتری احتیاج داشتند. در ابتدا، این حمل و نقل توسط کانالهائی صورت می گرفت که کالاهای سنگین را بوسیله نوعی کرجی ( قایق ) حمل می کردند. در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم بود که کانالهایی وسیع ساخته شدند. و بعد از سال 1840 م از خط آهن نیز استفاده به عمل آمد.
راه آهن
انگلستان اولین شبکه راه آهن در سال 1825م افتتاح شد، اما اغلب شبکه راه آهن در دهه 1840 ساخته شد. لکوموتیو بخار باعث ایجاد تحولی در سفر شد. مثلا، در سال 1750 چندین روز طول می کشید تا بتوان از لندن در انگلستان به ادینبورگ در اسکاتلند با سریع ترین وسایل زمینی سفر کرد. در سال 1855 همان سفر با بخار 14 ساعت طول می کشید.
ماشین بخار
اولین ماشین بخار ازقرن هجدهم در انگلستان مورد استفاده قرار گرفت .آب توسط زغال سنگ گرم می شد تا ماشین بخار حرکت کند قبل از ماشین بخار، تمام انرژی برای کار ازنیروی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
انقلاب اسلامی
انقلابی در سال ۱۳۵۷ خورشیدی در ایران با شرکت اکثریت مردم، احزاب و روشنفکران ایران انجام پذیرفت. این انقلاب نظام پادشاهی ایران را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی به رهبری روحالله خمینی در ایران را فراهم کرد. تفکرات و شخصیتهای اسلامی در این انقلاب حضور برجسته ای داشتند. روحالله خمینی این انقلاب را انقلاب اسلامی خواند. [۱] این انقلاب با نام انقلاب ۱۳۵۷ نیز شناخته میشود.بازه اصلی انقلاب از ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ با اولین راهپیمایی عظیم مردم تبریز شروع میشود و تا قیام مردم تهران در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به طول مى کشد. پس از آن با تصویب قانون اساسی جدید سید روح الله خمینی به پرنفوذترین رهبر کشور تبدیل میشود.[نیازمند منبع] در این میان، پس از آنکه تظاهرات و اعتصابات مردم کشور را فلج کرده بود، محمدرضا پهلوی به اجبار کشور را ترک کرد (دی ۱۳۵۷) و پس از اعلام بیطرفی نظامیان نسبت به درگیریهای خیابانی، سید روحالله خمینی به ایران بازگشت. قیام مردم تهران در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ آخرین ضربهای بود که سلسلهٔ پهلوی را متلاشی کرد.در رفراندوم دوازده فروردین ۱۳۵۷ زمانی که ایرانیان با اکثریتی قاطع (٪۹۸٫۲) در قالب یک همهپرسی ملی نظام سلطنتى را نفى و با نوع حکومت جمهوری اسلامی (به عنوان نظام حکومتی آینده) موافقت کردند، پادشاهی ایران رسماً به جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد.سلطنت پهلوى معتقد به حفظ رژیم با کمک ارتش و سرویسهای امنیتی بود؛ انقلاب حکومت سلطنتی را برانداخت و حکومتی دینى برپایهٔ تفسیر خاصی از شیعه به نام ولی فقیه جایگزین نظام قبلى گردید.
پیشینه و علل
انقلاب ۱۳۵۷ ایران بعد از تجربه نهضت مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد و به دنبال حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به وقوع پیوست.
۲۸ مرداد ۱۳۳۲
کودتای ۲۸ مرداد و تانک سواری مخالفان محمد مصدق
نوشتار اصلی: کودتای ۲۸ مرداد
بریتانیا پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصاً ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد.
۱۶ آذر ۱۳۳۲
از مهمترین حرکتهای سیاسی و دانشجویی در تاریخ ایران، اعتراض دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به ورود معاون رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون، به خاک ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد بود. دانشجویان دانشکدههای فنی، حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی در دانشکدههای خود تظاهراتی علیه رژیم کودتا برپا کردند. روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. این درگیریها منجر به مرگ سه تن از دانشجویان به دست مأموران حکومت پهلوی شد.
۲
فروردین ۱۳۴۲
حمله به مدرسه فیضیه قم در روز ۲ فروردین ۱۳۴۲ شمسی مطابق با روز درگذشت جعفر صادق (از امامان شیعه) روی داد. پس از این که نظام سلطنتی پهلوی لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید (شاه و ملت) را مطرح کرد، برخی روحانیون و در رأس آنها آیتالله خمینی نسبت به برخی موارد آن همچون حقّ رای دادن زنان که شاه به زنان ایرانی اعطا کرده بود، اعتراض کردند. سید روحالله خمینی نوروز سال ۴۲ را عزای عمومی اعلام کرد.
۱۵ خرداد۱۳۴۲
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، ماموران امنیتی به خانه سید روحالله خمینی در قم حمله کردند و او را که روز پیش از آن در روز عاشورا در مدرسه فیضیه قم، سخنانی بر ضد حکومت گفتهبود، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل کردند. چند ساعت بعد از حادثه گروهی از طرفداران وی در قم به خیابان های تهران و قم ریختند و دست به تظاهرات زدند. در این روز تعدادی از تظاهرکنندگان کشته شدند.
۴ آبان ۱۳۴۳
سید روحالله خمینی در این روز بر ضد تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی در شهر قم به سخنرانی پرداخت، وی در این سخنرانی سعی کرد ضمن تبیین نظرات خود در مورد لایحه مذبور خطر آن برای مردم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را گوشزد کند.در طی این سخنرانی وی بارها به آمریکا و شخص شاه حمله لفظی کرد.
۱۳ آبان ۱۳۴۳
در پی سخنرانی آیتالله خمینی در روز ۴ آبان بر ضدّ تصویب لایحه کاپیتولاسیون، حکومت وقت تصمیم به تبعید وی به ترکیه گرفت، در روز ۱۳ آبان ۱۳۴۳ ماموران ساواک (سازمان امنیت و اطلاعات کشور) آیتالله خمینی را در قم دستگیر و با هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند.
۲۰ مهر ۱۳۵۰
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت جمشید و با حضور سران و سفرای بسیار از کشورها در ۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز شد.به عقیده بسیاری از ناظران هدف محمدرضا شاه پهلوی از برگزاری این جشنها، یادآوری قدرت و ابهّت باستانی ایران، بهرخکشیدن ثبات، امنیت و قدرت فعلی (خصوصاً برای همسایگان عرب) و همچنین تاریخ پربار ایران بود.
۱۱
اسفند ۱۳۵۳
در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ محمدرضا پهلوی دستور تشکیل حزب سراسری و واحد رستاخیز را اعلام کرد، این نخستین بار در تاریخ نوین سیاسی ایران بود که این کشور به روش تکحزبی اداره میشد.
۲۵ اسفند ۱۳۵۴
در آخرین روزهای سال ۱۳۵۴ دو مجلس سنا و ملّی طرح تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی را مطرح و تصویب کردند، این امر ظاهراً در راستای سکولاریزهکردن حکومت برداشته میشد؛ ولی عملاً آتش خشم مخالفین را برافروخت و مخالفتهایی را نیز برانگیخت.
وقایع سال ۱۳۵۷
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
انقلاب اسلامی و انتفاضه فلسطین
انقلاب اسلامی و تآثیر آن بر جنبش آزادیخواهی مردم فلسطین
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در برابر قدرتمندترین رژیم خاورمیانه و بزرگترین متحد
آمریکا و رژیم صهیونیستی ، بارقههای امید را در میان مردم فلسطین زنده کرد.
رهنمودهای حضرت امام را حل (ره) ساختار مبارزه علیه رژیم صهیونیستی را دگرگون ساخت و انقلابی عظیم را در صحنه مبارزات پدید آورد و پرچم اسلام و مبارزات اعتقادی را به اهتزاز در آورد و همانگونه که ملت ایران را با احیای اسلام زنده کرد ، ملتهای فلسطین و لبنان و00
را نیز متحول ساخت. امام با زدودن زنگارهای تحریف از چهره اسلام ناب خون تازهای در رگهای به خواب رفته جهان اسلام به جریان انداخت و طومار تمام محاسبات و معادلات استکبار جهانی و صهیونیزم بین المللی را در هم پیچید و استراتژیهای هژمونیک این غده سرطانی را با مشکل مواجه ساخت و فلسطینیهای آواره و اسیر را در سرزمینهای اشغالی به حرکت در آورد.
وضعیت منطقه و سرزمینهای اشغالی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی
به وجود آمدن امید در دل مسلمانان بویژه فلسطینیان عزم آنها را در مبارزه جدی ساخت. در آن شرایط وضعیت سرزمینهای اشغالی به شرح ذیل بود :
قرار داد کمپ دیوید و ضیافت سادات در به رسمیت شناختن اسرائیل و تعهد او با رژیم
صهونیستی مبنی بر تضمین امنیت مرزهای اسرائیل موجب شد تا وی از هر گونه مبارزه ضد اسرائیلی جلوگیری نماید و مساعی خود را در راه اضمحلال ملت فلسطین به کار بندد و آنها را متفرق نماید.
2-حکومت ملک حسین در اردن با حمله به فلسطینیها و کشتار بیرحمانه آنان در سپتامبر سیاه و بر چیدن پایگاههای آنها اسرائیل را به رسمیت شناخت.
3-لبنان نیز به علت ساختار فرقهای از اتخاذ یک موضع مشخص عاجز بوده و در مراحل مختلف مبارزات اعراب با رژیم صهیونیستی بصورت طیفی عمل نموده و گاهی سکوت و گاهی پشتیبانی و گاهی بر عکس عمل نموده است.
4- سوریه هم پس از روی کار آمدن حافظ اسد ، در سال 1973 فرضیه مبارزه مسلحانه را با اسرائیل در معرض آزمون قرار داده و با عدم همراهی مصر و عدم همراهی و حمایت به موقع شوروی سابق مواجه گردید که نتیجه آن شکست تز مبارزه کلاسیک با اسرائیل و سر آغاز نوعی حرکت تبلیغاتی و سیاسی علیه رژیم صهیونیستی بود ، اما خود آنها به خوبی میدانستند که این نوع مقابله هیچگاه رژیم صهیونیستی را به تهدید قطعی مواجه نمیسازد.
5- سازمان آزادیبخش فلسطین (صاف) نیز گرچه با انگیزههای انقلابی ، مبارزه با صهیونیستها را آغاز کرد و در ابتدا هم درخششهایی را کسب نمود اما به علت عدم وجود انگیزههای متعالی مبارزاتی و نیز وابستگی سران آن به دولتهای محافظه کار و مرتجع عرب از ادامه کار مبارزه عاجز مانده و با نزدیکی به مصر و اردن سعی در تقویت گرایشهای سازشکارانه نمود.
6- رژیمهای مرتجع عربی در شمال آفریقا و حواشی جنوب خلیج فارس اگر چه اسرائیل را به رسمیت نشناخته بودند اما در عمل ضمن هماهنگی کامل با روابط محافظه کارانهای که با رژیم صهیونیستی در پیش گرفتند ، ثابت کردند که تمایل غالب آنها به سمت سازش با این رژیم است.
7- با مسدود شدن امکان حضور و مبارزه فلسطینها با اسرائیل در کشورهای مصر و اردن
فقط کشورهای لبنان و سوریه در جبهه مقاومت باقی ماندند ، بنابر این فلسطینیها مجبود به هجرت به لبنان و ایجاد پایگاههای مبارزاتی در این کشور شدند و پس از انقلاب موج جدیدی حول اسلام آغاز گردید.
تآثیر انقلاب اسلامی بر مبارزات ضد صهیونیستی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقش تعیین کنندهای در تغییر استراتژیهای مبارزاتی جنبشهای جهان اسلام داشت. با ظهور انقلاب اسلامی در ایران ، فعلآ بی هویتی در صحنه مبارزات ضد صهیونیستی مرتفع گردید و با ظهور حرکت مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و سازمان جهاد اسلامی فلسطین و حزب الله لبنان و جایگزین شدن گرایشهای اسلامی به جای تفکرات ناسیونالیستی صاف و بوجود آمدن تشکیلات فتح ، مبارزات ضد صهیونیستی حول محور اسلام در میان فلسطینیها مستقر در سرزمینهای اشغالی مشکل تازهای گرفت و جنب و جوش جدیدی در میان آوارگان فلسطینی پدیدار گشت و علیرغم متفرق شدن ملت فلسطین با مبنا قرار گرفتن اسلام ، هویت واحدی ظهور کرد و انسجام خاصی در میان ملت فلسطین پدیدار گشت.
نهضتهای اسلامی در کشورهای عربی در مصر نضج گرفت و شور و شعف خاصی در تشکیلات اخوان المسلمین پدید آمد و رژیمهای مرتجع و سازشکار سخت در موضع انفعال و ضعف قرار گرفتند. جنبشهای اسلامی تحت نام انتفاضه ملت فلسطین در صحنه مبارزات ضد صهیونیستی ظهور کردند. لبنان به مرکز ثقل مبارزات ضد استکباری و ضد صهیونیستی تبدیل گردید بارقههای امید در میان فلسطینیهای مستقر در سرزمینهای اشغالی پدیدار گشت. استراتژی آمریکا ، انگلیس و رژیم صهیونیستی برای نابود سازی هویت ملی ملت فلسطین با شکست مواجه
گردید و تحرکات آنان از جنگ 1967 به بعد در این رابطه نقش بر آب گردید. ایران بعنوان کانون مبارزه و شهادت طلبی بسیجیان الگوی رزمندگان قرار گرفت.
عوامل گسترش اسلام و تشکیل جنبشهای اسلامی در فلسطین
شکست اندیشههای مبتنی بر ناسیونالیسم عربی
شکست تفکرات و ایدئولوژیهای سوسیالیستی و کمونیستی
قطع امید از حکومتهای عربی
خیانت رهبران و حکومتهای عرب در مقاطع مختلف به آرمان فلسطین
شکست ساف در طرح به اصطلاح صلح خاورمیانه
تآثیر انقلاب اسلامی
رشد گرایش به اسلام در دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی
ظهور سازمانها و تشکلهای اسلامی در سرزمینهای اشغالی تظیر حماس و جهاد اسلامی
دشمنی آشکار آمریکا ، انگلیس و رژیم صهیونیستی با اسلام و مسلمانان
10- ریشه عمیق تفکرات اسلامی در میان ملت فلسطین و نقش تعیین کننده آن در ایجاد وحدت و هویت فلسطینیها
11-حماسه آفرینی رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی با اتکاء به باریتعالی با همه فشارهای بین المللی
12-نقش رهایی بخش در رهایی ملتها از زیر یوغ استعمار و نظام سلطه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
جنبش مشروطه ایران مجموعه کوششها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدینشاه قاجار و سپس در دوره محمدعلیشاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.
پیشینه
از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمالالدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملکالمتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبلالمتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدینشاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمالالدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.
عدالتخانه
اگر چه از مدتی قبل شورشها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر میکنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دونفر سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تائید عینالدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت. اینان در مجالس و در مسجدها به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از مشروطه و تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند. خواست برکناری عینالدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران بهمیان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد.
عدهای از مردم و روحانیان بهصورت اعتراض به حضرت عبدالعظیم رفتند. مظفرالدینشاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالتخانه را داد. هنگامی که به وعده خود عمل نکرد علما از جمله آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدالله بهبهانی به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک میکنند و به عتبات عالیات خواهند رفت. عدهای هم در سفارت انگلیس متحصن شدند.
عینالدوله با گسترش ناآرامیها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصراللهخان مشیرالدوله صدراعظم شد.
فرمان مشروطیت
بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحص در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.
مجلس اول
مجلس اول در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ (۱۴ میزان ۱۲۸۵/۷ اکتبر ۱۹۰۶) در تهران گشایش یافت. نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدینشاه این قانون نیز به امضای او رسید.
محمدعلیشاه
پس از مرگ مظفرالدینشاه، ولیعهد او محمدعلی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت. او در مراسم تاجگذاری خود نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. میرزاعلیاصغرخان امینالسلطان (اتابک اعظم) را که سالها صدراعظم دوره استبداد بود از اروپا به ایران فراخواند و او را صدراعظم کرد. از امضای قانون اساسی سر باز زد. پس از اعتراضات مردم به ویژه در تبریز، ناچار دستخطی صادر کرد و قول همراهی با مشروطه را داد. ولی هم شاه و هم اتابک اعظم همچنان به مخالفت با مشروطه و مشروطه خواهان مشغول بودند. اتابک اعظم را جوانی بهنام عباسآقا تبریزی با تیر زد و کشت.
نشریه هفتگی صوراسرافیل در این دوران منتشر میشد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادیخواهی و مقابله با شاه و ملایان طرفدارش داشت.
با توجه به ناقص بودن قانون اساسی که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی را تصویب کرد که در آن مفصلا حقوق مردم و تفکیک قوا و اصول مشروطیت آمده بود. محمدعلیشاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی شیخ فضلالله نوری عدهای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند. با بمبی که یاران حیدرخان عمواوغلی به کالسکه حامل محمدعلیشاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به باغشاه رفت و بریگاد قزاق را برای مقابله با مجلس آماده کرد.
توپبستن مجلس
بالاخره با فرستادن کلنل لیاخوف فرمانده بریگاد قزاق حمله به مجلس را آغاز کرد. لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و مدرسه سپهسالار را در ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ (۲ سرطان ۱۲۸۷/۲۳ ژوئن ۱۹۰۸) به توپ بستند. عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند. محمدعلیشاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد. و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادیخواهان پرداخت. ملکالمتکلمین و میرزا جهانگیرخان و قاضی ارداقی را در باغشاه پس از شکنجه در برابر محمدعلیشاه کشتند.
شکست در تهران
پس از حمله به مجلس و دستگیری و اعدام آزادیخواهان، جنبش مشروطهخواهی با شکست روبرو شده بود. بسیاری از مشروطهخواهان مخفی شدند و برخی به خارج از ایران رفتند.
قیام در تبریز
پس از حمله به مجلس و پخش خبر آن، در شهرهای دیگر ایران شورشهائی برخاست. مردم تبریز با شنیدن خبرهای تهران به هواداری از مشروطه و مخالفت با محمدعلی شاه برخاستند. شاه نیروهای دولتی را برای سرکوب تبریزیان به آنجا فرستاد. ستارخان،باقرخان و حیدرخان عمواوغلی به بسیج مردم و سازماندهی نیروی مسلح (مجاهدین مشروطه) برای مقابله نیروهای دولتی دست زدند. گروهی از ایرانیان قفقاز نیز به مردم تبریز پیوستند و به مجاهدان قفقاز معروف شدند. علی مسیو از یاران حیدرخان عمواوغلی و یارانش هم دستهٔ مجاهدان تبریز را تشکیل دادند. محمدعلیشاه از تزار روسیه نیکلای دوم درخواست کمک کرد و تبریز به محاصره نیروهای روس و نیروهای دولتی درآمد.
بختیاری و گیلان
در اصفهان اعتراضات به بست نشینی عدهای انجامید و با پیوستن بختیاریها کار بالا گرفت. صمصامالسلطنه ایلخان بختیاری با نیروی مسلح زیادی به اصفهان وارد شد. برادر او علیقلی خان سردار اسعد نیز از اروپا به اصفهان آمد.
در رشت انقلابیون گیلان به مقر حکومت حمله کردند و با کشتن آقا بالاخان شهر را گرفتند.
در تهران هم دوباره کوششها بالا گرفت. بالاخره نیروهای گیلان به فرماندهی سپهدار اعظم از شمال و نیروهای بختیاری به فرماندهی سردار اسعد از جنوب به سمت تهران آمدند و در نزدیکی تهران به هم پیوستند.
فتح تهران
نیروهای مجاهدین گیلان و بختیاری در ۱ رجب ۱۳۲۷ (۲۸ سرطان ۱۲۸۸/۱۹ ژوئیه ۱۹۰۹) وارد تهران شدند و شاه و اطرافیانش به سفارت روس پناه بردند. انقلابیون مجلس عالی تشکیل دادند و محمدعلیشاه را از سلطنت خلع کردند و ولیعهد او احمد میرزا را به تخت نشاندند.
بار دیگر مجلس شورای ملی تشکیل شد و ظاهراً دوره استبداد به پایان آمد و مشروطه خواهان