دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره مدرس 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع تحقیق

شهیدایت الله سیدحسن

مدرس

فهرست:

1.ولادت وتحصیلات ............................................. 3

2.دوران تدریس ....................................................4

3.در عرصه پژوهش ............................................. 5

4.مدرس دیانت درعرصه سیاست …......................... 6

5.باتلاق استعمار .................................................. 7

6.تیرگی وتباهی ................................................... 8

7.شهادت ........................................................... 9

8.سخنان ........................................................... 10

9.تألیفات ........................................................... 10

10.حکایت هایی از زبان سرخ مدرس ...................... 10

ولادت و تحصیلات

شهید سیدحسن مدرس بر حسب اسناد تاریخى و نسب نامه اى که حضرت آیه الله العظمى مرعشى نجفى (ره ) تنظیم نموده از سادات طباطبایى زواره است که نسبش پس از سى و یک پشت به حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام مى رسد. یکى از طوایفى که مدرس گل سرسبد آن به شمار مى رود طایفه میرعابدین است این گروه از سادات در دهکده ییلاقى ((سرابه )) اقامت داشتند. سید اسماعیل طباطبائى (پدر شهید مدرس ) که از این طایفه محسوب مى گشت و در روستاى مزبور به تبلیغات دینى و انجام امور شرعى مردم مشغول بود، براى آنکه ارتباط طایفه میرعابدین را با بستگان زواره اى قطع نکند تصمیم گرفت از طریق ازدواج پیوند خویشاوندى را تجدید و تقویت کرده ، سنت حسنه صله ارحام را احیا کند. بدین علت نامبرده دختر سیدکاظم سالار را که خدیجه نام داشت و از سادات طباطبایى زواره بود به عقد ازدواج خویش درآورد. ثمره این پیوند با میمنت فرزندى بود که به سال 1278 ق . چون چشمه اى پاک در کویر زواره جوشید. پدر وى را حسن نامید. همان کسى که مردمان بعدها از چشمه وجودش جرعه هایى نوشیدند. پدرش غالبا در ((سرابه )) به امور شرعى و فقهى مردم مشغول بود ولى مادر و فرزند در زواره نزد بستگان خویش بسر مى بردند تا آنکه حادثه اى (1) موجب شد که پدر فرزندش را که شش بهار را گذرانده بود در سال 1293 به قمشه نزد جدش میرعبدالباقى ببرد و محله فضل آباد این شهر را به عنوان محل سکونت خویش برگزیند. این در حالى بود که میرعبدالباقى قبلا از زواره به قمشه

مهاجرت کرده و در این شهر به فعالیتهاى علمى و تبلیغى مشغول بود.(2) سیدعبدالباقى بیشترین نقش را در تعلیم سیدحسن ایفا نمود و او را در مسیر علم و تقوا هدایت کرد و به هنگام مرگ در ضمن وصیت نامه اى سیدحسن را بر ادامه تحصیل علوم دینى تشویق و سفارش نمود زمانى که سیدعبدالباقى دارفانى را وداع گفت مدرس چهارده ساله بود.(3) وى در سال 1298ق . به منظور ادامه تحصیل علوم دینى رهسپار اصفهان گردید و به مدت 13 سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سى استاد را درک کرد.(4) ابتدا به خواندن جامع المقدمات در علم صرف و نحو مشغول گشت و مقدمات ادبیات عرب و منطق و بیان را نزد اساتیدى چون میرزا عبدالعلى هرندى آموخت . در محضر آخوند ملامحمد کاشى کتاب شرح لمعه در فقه و پس از آن قوانین و فصول را در علم اصول تحصیل نمود. یکى از اساتیدى که دانش حکمت و عرفان و فلسفه را به مدرس آموخت حکیم نامدار میرزا جهانگیرخان قشقایى است .(5) مدرس در طول این مدت در حضور آیات عظام سیدمحمد باقر درچه اى و شیخ مرتضى ریزى و دیگر اساتید در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید و در اصول آنچنان مهارتى یافت که توانست تقریرات مرحوم ریزى را که حاوى ده هزار سطر بود، بنگارد. شهید مدرس چکیده زندگینامه تحصیلى خود را در حوزه علمیه اصفهان در مقدمه شرح رسائل که به زبان عربى نگاشته ، آورده است . وى پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان 1311 ق . وارد نجف اشرف شد و پس از زیارت بارگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور آیه الله میرزاى شیرازى در مدرسه منسوب به صدر سکونت اختیار



خرید و دانلود مقاله درباره مدرس 20 ص


نماز عبادتی بزرگ 45 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ای مهربان خدای

ای مهربان خدای :

گم گشته ام تو بودی و کردم چو دیده باز

دیدم به آسمان و زمین و به بام و در

تابنده نور توست

هرجا ظهور توست

دیدم به هیچ نقطه تهی نیست جای تو

خوش می درخشد از همه سو جلوه های تو

ای مبداء وجود !

از کثرت ظهور ، نهان شد که کیستی

از هر چه ظاهر است ، تویی آشکارتر 000 مستور نیستی

نزدیک تر زمن به منی ، دور نیستی

تو آشکاره ای 000 من زین میان گمم

کور ار نبیند 0000 این گنه آفتاب نیست

نقص از من است ، ورنه رخت را حجاب نیست

ای مهربان خدای !

در قلب من تبی است گدازان و دردناک

احساس می کنم که به کانون جان من

سوزنده آتشی است که سرمی کشد به اوج

احساس می کنم عطشی مست و بی قرار

اندر فضای هستی من می دود چو موج

این سوز عشق توست ،

در من ، چون جان ، نهان

احساس می کنم ،

درمان نسازد این تب من جز دوای تو

زائل نسازد این عطش ، الا لقای تو

ای مهربان خدای !

احساس می کنم خلأیی در وجود خویش

کان را نمی برد زمیان ، جز پرستشت

ای نازنین خدای

احساس می کنم که بود در سرشت من

سوزنده ، یک نیاز

داغ نیاز را نزداید ز سینه ام

جز لذت پرستش و جز نشئه وصال

مخموری مرا به جز این میْ ، علاج نیست

مطلب عیان بود ، به بیان احتیاج نیست

ای مهربان خدای !

تو ، راز جان و مایه سرمستی منی

تو هستی منی

در عمق فکر و پردة جانم تویی ، تویی

آرام دل ، فروغ روانم تویی ، تویی

هرجا نگاه می دود ، آنجا نشان توست

روشنگر وجود ، رخ دلستان توست .

نماز ، عبادتی بزرگ

شناخت معبود و آفریدگار ، محبت او را در دل ایجاد می کند و این محبت ، انسان را به پرستش و عبادت و اظهار کوچکی و تواضع در برابر عظمت او وامی دارد .

نماز ، جلوه ای از بندگی انسان در پیشگاه خدا و مظهر عبودیت و عبادت است .

آنکه « بنده » آفریدگار است و این بندگی را احساس می کند و می داند و باور دارد ، در برابر او ، مطیع فرمان است و در پیشگاهش سر بر خاک می نهد و قامت خم می کند و به سجده می افتد و با وی راز می گوید و نیاز می طلبد و آن خالق بی همتا را که سررشته دار اوست ، به عظمت و پاکی می ستاید .

چرا عبادت ؟

فلسفة آفرینش انسان ، بندگی و عبادت و عبودیت است . این صریح کلام الهی در قرآن کریم است که می فرماید :

« و ما خلقت الجن و الأنس الا لیعبدون »

جنس و انس را ، جز برای پرستش و بندگی خود ، نیافریدم.

این حکمت و هدف والا ، سرلوحة همة رسولان الهی نیز بوده است . در قرآن می خوانیم :

« و لقد بعثنا فی کل امه رسولاً ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت »

در هر امتی پیامبری برانگیختیم که ( به مردم بگویند ) : « الله » را بپرستید و بندة خدا باشید و از طاغوت بپرهیزید .

ناگفته نماند که این بندگی کردن ، سودی به خدا نمی رساند بلکه مایة عزت و سعادت خود انسان است و گرنه خداوند بی نیاز و مطلق است .

من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بربندگان جودی کنم



خرید و دانلود  نماز   عبادتی بزرگ 45 ص


نقد و تحلیل آراءادبی غربی‌ها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان مقاله:

نقد و تحلیل آراءادبی غربی‌ها

(از یونان باستان تا به امروز)

گردآورنده :

ام فروه خرمی شرق

زمستان 1386

چکیده

در تعریف واژه ی ادبیات، ماهیت، فواید و نقش آن در زندگی بشر و نیز در حوزه ها و کارکردهای عملی آن، از قدیمترین زمان تاکنون مباحث گوناگونی صورت گرفته است؛ برخی آنرا به مفهوم اخلاقی و برخی در معانی ادبی و عده ای نیز به هر دو مفهوم اخلاقی و ادبی آن به کار برده اند.

اما امروزه ادبیات با سایر علوم جدیدی چون روان شناسی، زبان شناسی و نقد ادبی پیوند خورده و اهمیت والایی پیدا کرده است.

اگر ما یک سیر اجمالی در آراء و نظریه های ادبی غربی ها داشته باشیم، با مطالعه ی آراء ادبی افلاطون، ارسطو، سیدنی، جان درایدن، جانسن و کالریچ و دیگران در می یابیم که:

اولاً جریان فکری ادبی که از ارسطو شروع و به کالریچ ختم می شود، متناسب با شرایط فرهنگ اروپایی است؛ به ین صورت که اگر در آراء آنها ابتدا موضوع اخلاقی در حوزه ی ادبیات دارای نقش و معنای خاصی بود، رفته رفته رنگ باخته و «لذت» جانشین «تعالیم اخلاقی» می گردد.

ثانیاً در تعریف ماهوی شعر و ادبیات با مشکلات و نارسایی های چندی روبه رو هستیم که تعمیم آن نظرها به آثار ادبی مهم دنیا، نه تنها مشکل، بلکه گاهی ناممکن و یا حداقل ضعیف می باشد.

در این مقاله ضمن تبیین و روشنگری جریانات تاریخی آراء ادبی غربی، که از اخلاق به التذاذ و از ایضاح به ابهام می گراید، سعی شده با کمک از نظریه های ادبی خواجه نصیر و بند کروچه و استفاده از مفهوم «شهود»، یک تعریف جامع و کاربردی تری از ادبیات ارائه شود تا گره گشای بسیاری از مشکلات ادبی و علمی ما باشد.

کلید واژه ها: آراء ـ ادبی ـ امروز ـ شهود ـ غرب ـ نقد ـ یونان

1ـ مقدمه

در تعریف واژه ی «ادبیات» و تبیین «ماهیت» و «رویکردهای معرفتی» آن، از قدیم ترین زمان ها تاکنون، مباحث گوناگونی از طرف صاحب نظران به عمل آمده است.

امروزه نیز با توجه به پیشرفت های علمی جدید و ورود آن به حوزه های علوم انسانی و تعاملات اجتماعی و معرفتی آن با ادبیات، بیش از پیش توجه علما و اندیشمندان علوم انسانی را به خود معطوف داشته است.

"سقراط، افلاطون و ارسطو نخستین کسانی هستند که به طور رسمی درباره ی شعر و ادبیات، نظرهای متقن و منتقدانه ای بیان کرده اند."(زرین کوب، ج1، 1361،ص 6).

"ظاهراً ارسطو هم اولین کسی بود که آثار قوه ی ذوق و عقل انسانی را، مانند آثار طبیعت، تابع قوانین و نوامیس کلی شمرد و شعر و ادبیات را در زمره ی فعالیت های ذهنی انسان و دارای وجود و ماهیت معرفتی به شمار آورد."(زرین کوب، ج2، 1361،ص829).

بررسی موضوع "وظیفه" و "کارکرد بیرونی ادبیات"، تاریخ طولانی دارد؛ دانشمندان و نظریه پردازان مختلفی با تأثیر از آراء ادبی افلاطون و به خصوص ارسطو، به طور عمده بیشتر بر جنبه های معرفتی ادبیات تأکید داشته اند. اما از دوره‌ی رنساس به بعد، و با توجه به توسعه ی روز افزون پیشرفت های علمی و صنعتی در غرب، "نظریه پردازان ادبی اغلب از جنبه‌های معرفتی ادبیات دور شده و به برآیند لذّت و انفعال نفسانی ادبیات، تأکید بیشتری نموده و آن را از مظاهر و نمودها‌ی عینی و ذاتی ادبیات برشمردند."(رِنِه ولک، مورگان فوستر؛1370، صص 45-44).

تنی چند از نظریه پردازان بر رویکردهای عملی (Practic) ادبیات و جنبه های انسانی و اجتماعی آن تأکید داشته و مفهوم غایی و ماهیت درونی ادبیات را در ساختار عملی و عینی آن تعریف کرده اند. (سارتر؛1363،ص 29).

برخی نیز صرفاً جنبه ی زیبایی «ادبیات» را ماهیت اصلی آن بر شمرده اند؛ و به گفتة اِمِرسون1 (1882-1803)، «زیبایی» خودش را توجیه می کند و در کنار هرگونه دفاعی که از شعر به وسیله ی ارسطو، درایدن، کالریچ و دیگران به عمل آمده، باید گفت که « نخستین وظیفه و عمده‌ی شعر، وفادار ماندن به ماهیت خودش است.» (رنه وِلِک و آستن وارن؛ 1373،ص31).

عده ای نیز مانند ماثیو آرنولد (1888-1822)، شاعر و منتقد، به بی طرفی اخلاقی ادبیات توجه داشتند. هدف آرنولد نیز نیل به «مجاهده ی بی طرفانه» و دست یابی به یک «محک عینی» در ارزیابی آثار ادبی بود. و در واقع نوعی تعادل و سازش بین مفهوم زیبایی (Beauty) و وظیفه ی اخلاقی (Duty) را تعلیم می داد.( زرین کوب؛ ج2، 1361،ص 503).

او در ماهیت اخلاقی ادبیات معتقد بود که "شعر می تواند جانشین مذهب شود." در مقابل بعضی ها نیز معتقدند که «هیچ چیز در این دنیا یا در آن دنیا، نمی تواند جانشین چیز دیگر باشد».(تی.اس.الیوت؛1933،صص 155-113).

با توجه به سوابق و پایه های تاریخی تحقیقات و پژوهش های انجام یافته در غرب، در می یابیم که در مطالعات و یا نظریه پردازی های آنان، تبیین روشن و گویایی از ماهیت اصلی و ذاتی ادبیات به عمل نیامده و در سیر جریانات و نظریه پردازی های ادبی نیز، بیشتر بر جنبه های صوری و مادی سخن ادبی، از جمله موضوع « زیباشناختی» آن و در نهایت بر مفهوم «لذّت گرایی ادبی» تأکید و توجه داشته اند.



خرید و دانلود  نقد و تحلیل آراءادبی غربی‌ها


تحقیق در مورد ماشین ها چگونه کار می کنند 10ص با فرمت ورد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

« بسم الله الرحمن الرحیم »

موضوع:

ماشین‌ها و ابزارها چگونه کار می‌کنند؟

نام: عماد

نام خانوادگی: حق‌خواه

کلاس: 2/3

نام دبیر مربوطه: آقای سرمدی

مدرسة راهنمایی احمدیه

سال تحصیلی 85 – 1384

ساعت

ساعت یکی از آشناترین وسیله‌هاست. در ساعتهای نوع چرخ‌ دنگی (در مقایسه با نوع الکتریکی آن) انرژی مورد نیاز مکانیسم ساعت، از طریق کوک کردن تأمین می‌شود.

چرخ طیار، مثل یک چرخ ضامن‌دار، چرخشی با صدای تیک‌تیک آرامی، انرژی ذخیره شده را به طور آهسته و هر بار میزان معینی از فنر اصلی آزاد می‌کند.

مکانیسمی که حرکتهای کوتاه چرخشی را تنظیم می‌کند به عنوان مکانیسم چرخ‌دنگی شناخته شده است. انرژی موجود در فنر اصلی موجب می‌شود تا رقاصک ساعت به جلو و عقب رفته و شیطانکها یک در میان چرخ طیار را گرفته و رها کنند.

این عمل سبب می‌شود تا از باز شدن نامنظم کوک فنر اصلی جلوگیری شده و حرکتهای چرخشی کوتاه و تنظیم شدة زمانی از طریق رشته‌ای از چرخ دنده‌ها به عقربه‌های ساعت‌شمار و دقیقه شمار منتقل شوند.

آب و گرما

لوله‌های پرپیچ و خم آب در میان دیوارها و سقفهای بیشتر خانه‌های نوساز تعبیه شده‌اند. لوله‌کشی منازل از دو سیستم اصلی تشکیل یافته که یکی از آنها مربوط به شاه‌لوله و دیگری شبکه جداگانه‌ای برای سیستم حرارت مرکزی است.

آب موجود در شاه‌ لوله با فشار زیادی به طرف شیروانی جریان یافته و در آنجا مخزن آب سرد را پر می‌کند. معمولاً یک لوله از این شاه لوله ورودی به طرف شیر آب سرد آشپزخانه می‌رود و به این خاطر هرگاه شیر آب سرد آشپزخانه را کاملا باز کنید، می‌بینید که دارای فشار آب زیادی است. آب موجود در مخزن آب سرد بدرون شیرهای آب سرد حمام، دوش، دستشویی و توالت جریان می‌یابد.

شیرهای آب گرم از طریق مخزن آب گرم که از نظر شکل ظاهری متفاوت از مخزن آب سرد می‌باشد، تغذیه می‌شوند. مخزن آب گرم به وسیله یک سیستم آب گرم که جدای از دیگ بخار حرارت مرکزی است گرم می‌شود و شبکه آب گرم بدرون رادیاتورها جریان یافته و آنها را گرم می‌کند.

از آنجا که آب موجود در شبکه حرارت مرکزی به هنگام گرم شدن تبخیر شده یا نشت می‌کند، مخزن آب گرم در مقایسه با مخزن آب سرد دارای ساختار متفاوتی است. وقتی سیستم حرارت مرکزی به کار می‌افتد، آب موجود در آن به هنگام گرم شدن منبسط می‌شود. مخزن آب شوفاژ که در بالای شیروانی قرار دارد، امکان افزایش حجم آب را در لوله‌ها فراهم می‌آورد، بدون آنکه باعث ترکیدگی لوله‌ها شود.

سشوار

دستگاه سشوار یا مو خشک‌کن دارای یک هیتر (گرم‌کن) برقی است که باد گرم تولید می‌کند. المنت گرم کننده از سیم مقاوم مخصوصی ساخته شده و تا حدود در مقابل جریان الکتریسیته‌ای که از میان آن عبور می‌کند مقاومت نموده و زمانیکه جریان الکتریسیته بسختی از وسط آن عبور می‌کند باعث تولید گرما می‌شود. بادبزن هوای نمدار را از موها بیرون داده و پیوسته هوای خشک تازه را جایگزین آن می‌کند.

شیر آب

وقتی شیر آب را باز می‌کنیم و آب از میان آن جریان می‌یابد، چه اتفاقاتی قبل از جاری شدن آب واقع شده است. این نکته‌ایست که به ندرت راجع به آن فکر کرده‌ایم. هنگامیکه گردونه شیر را می‌چرخانید، مکانیسم پیچ داخلی که واشر لاستیکی را در درون لوله آب تحت فشار قرار داده بالا می‌آید. فشار آب موجود در لوله، واشر را به سمت بالا برده و آب جاری می‌شود. از آنجا که میله در درون مهرة آب‌بندی شده قرار گرفته است، آب موجود در اطراف میله نشت نمی‌کند.

توالت فرنگی

بعضی از خانه‌ها دارای چند توپی سیفون هستند که در هر یک از توالتها یکی از این توپی‌ها تعبیه شده‌اند. وقتی مخزن از آب پر می‌شود، توپی شناور به سمت بالا می‌رود. بازوی اهرم متصل به توپی



خرید و دانلود تحقیق در مورد ماشین ها چگونه کار می کنند 10ص با فرمت ورد


معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن 23 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن

مقدمه

بحث از واقعة شگفت انگیز و محیرالعقول معراج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از جمله مباحث جنجال برانگیزی به شمار می‌اید که از دیرباز تاکنون، بر سر زبان و قلم دوست و دشمن جریان داشته است. برخی از اندیشمندان و مفسران به فراخور بضاعت و توان علمی خود، در این زمینه مطالبی را به رشتة تحریر درآورده و دیدگاه‌های خود را مطرح ساخته‌اند. نگارنده در این مجال در پی ارائه تحلیلی کوتاه، رسا و نسبتاً جامع از دو بُعد عقل و وحی، و گذری بر آثار تربیتی پدیدة معراج است که برای عموم مخاطبین در سطوح مختلف نیز قابل استفاده و درک باشد تا در سالی که به نام پربرکت پیامبراعظم صلی الله علیه و آله مزین گردیده است، خدمتی ناچیز به روح ملکوتی و بلند آن مقام عظما و عبد حقیقی باری تعالی، قلمداد گردد.

علت اعجاب برانگیز بودن پدیدة معراج، جسمانیت عروج پیامبر صلی الله علیه و آله به عوالم دیگر است. شکی نیست که اگر این واقعة تاریخی و سیر آسمانی، مربوط به روح پیامبر یا صرفاً مربوط به عالم رؤیا باشد، برای هیچ شخصی تعجب برانگیز نیست و هیچ کسی در مقام انکار آن بر نخواهد خاست و در حقیقت نقطة افتخار‌آمیزی برای مقام شامخ پیامبر خاتم قلمداد نخواهد شد. از این رو، تمام اهتمام ما در این نوشتار کوتاه، بر اثبات معراج آسمانی آن حضرت با هردو بعد جسم خاکی و روح ملکوتی اوست که در دیدگاه دانشمندان اسلامی، حقیقتی قابل قبول و اثبات برای دیگران است، و در طول تاریخ اسلام نیز پیوسته مورد تحلیل برخی از اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است.

توجیهات عقلانی معراج

در آغاز سخن، شایسته است به بررسی جایگاه عقلی این حادثة عظیم تاریخی- قبل از استناد به قرآن و احادیث- و تحلیل عقلانیت بپردازیم. در نگاه نخست، عقل آدمی غیر قابل باور می‌داند که روح انسان با بدن خاکی او در همة شرایط همگام باشد و او را در همه جا همراهی نماید. آنچه مسلّم و قابل درک است، همان مقدار از همراهی عادی‌ است که در عموم انسان‌ها قابل اتفاق می‌باشد؛ همانند همراهی روح و بدن و پیمودن مراتب مختلف هستی در عالم رؤیا یا همراهی این دو در مسائل روزمرّة زندگی و کارهای عادی که به وسیله جسم انسان و با نظارت و تدبیر روح[1] انجام می‌پذیرد. اما تبعیت جسم خاکی از روح در غیر از محدودة دنیا، امری نامعهود و نامأنوس است و نمی‌توان با قواعد ظاهری و فهم عمومی بشر به سادگی به ادراک آن دست یازید. با این همه، از آنجا که ما این مطلب را امری مسلّم و قابل تحقّق می‌دانیم، جا دارد چند توجیه عقلانی را برای آن بیان نماییم.

توجیه نخست

برخی از فلاسفة بزرگ اسلامی بر این باورند که جسمانیت معراج باشکوه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بدین‌سان قابل توجیه می‌باشد که تبعیت بدن از احکام روح در همة انسان‌ها، برابر نیست؛ در برخی از افراد عادی، روح متوجه به امری است که ایجاد آن را مطالبه می‌نماید، اما بدن آنها به نافرمانی از روح می‌پردازد و به احکام آن تمکین نمی‌نمابد. این قانون در خصوص بدن مبارک پیامبراعظم صلی الله علیه و آله صادق نیست و دربارة ایشان، موضوع کاملاً برعکس است. دلیل آنان بر این مدعا، این است که جسم مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله در نهایت لطافت است و همانند آن را در اجسام دیگر نمی‌توان یافت و بنا بر قاعدة «اشتراک معنوی وجود» که از قواعد مهم عقلی به شمار می‌اید، افق هر بدنی از حیث مرتبة وجود، مرتبط و متصل به افق وجودی روح است و تناسب مستقیمی میان جسم و روح یک انسان حکمفرماست. این قاعده در باره پیامبر صلی الله علیه و آله در بالاترین و کامل‌ترین حد قابل تطبیق است؛ زیرا روح بلند ایشان به سبب بالا بودن و تسلّط کاملش بر بدن خود، باعث عروج جسم به ملکوت و آسمان‌ها شد.[2]

استاد سید ابوالحسن رفیعی قزوینی در جای دیگر می‌گوید: چون رسول اعظم صلی الله علیه و آله به مقام محبوبیت کامل و مرتبة «قرب الفرایض» در درگاه خداوند دست یازیده است و در حقیقت از مرتبة محبّ بودن به محبوبیت رسیده است، بسیار به جا بود که از یک سو خداوند متعال، محبوب خود را به منزلگاه خود، یعنی به عوالم هستی که ملک واقعی اوست، دعوت کند و از سوی دیگر چنین دعوتی نیز اقتضا دارد که مدعوّ این میهمانی باشکوه، قادر و محیط بر پیمودن تمام آن عوالم باشد.[3]

توجیه دوم

با توجه به آنکه قریب به اتّفاق مکاتب و مذاهب مختلف دنیا، اصل وجود شیطان در عالم هستی و القائات و وسوسه‌های او را در دل‌های آدمیان به خوبی قبول دارند، عقل حکم می‌کند که اگر سرعت ما فوق تصور شیطان، به عنوان موجودی مطرود از درگاه قرب الهی، برای بشر امری پذیرفته شده است، پس در معراج بزرگ‌ترین پیامبر الهی و محبوب ترین انسان های عالم نمی‌توان تردید روا داشت.[4]

توجیه سوم

هنگامی که از دیدگاه قرآن، حرکت حضرت سلیمان7 به وسیلة باد، به مکان‌های دور دست در فاصله‌های زمانی کوتاه، امری مسلّم انگاشته شده است، عقل ما می‌تواند به‌ خوبی این مطلب را درک کند که حرکت سریع و نامرئی، همانند حرکت باد، امری ممکن می‌باشد.[5] از همین رو، سیر معراجی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز می‌تواند امری معقول و قابل ادراک به شمار بیاید.

توجیه چهارم

عقل انسان در پدیده‌ای نظیر معراج، به تنهایی می‌تواند به این نتیجه دست یابد که چنین پدیدة خارق العاده‌ای نمی‌تواند عادی و طبیعی باشد و مسلّماً باید نیرویی مافوق نیروی تمام بشر، پشت این پدیده دست داشته باشد و آن نیرو، جز نیروی خدایی و ماورای طبیعت نیست که رسول اعظم خود را بدان مقام بلند دست یافته است.

توجیه پنجم

از دید اندیشمندان عصر تکنولوژی، این فرضیه علمی پذیرفته شده است که امواج جاذبة زمین در لحظه‌ای کوتاه می‌تواند از یک سوی جهان به سوی دیگر آن انتقال یابد و تأثیرات خود را بر جای گذارد. وقتی احتمال اینکه در حرکات رو به تکامل هستی، منظومه‌هایی وجود دارند که با سرعتی چشمگیرتر از سرعت نور، از مرکز و قطب عالم دور می‌شوند[6] و هنگامی که چنین پدیده‌های مافوق تصوّر عقل در جهان قابل تحقّق



خرید و دانلود  معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در دیدگاه عقل و وحی و آثار تربیتی آن 23 ص