دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

ارشمیدس 9 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

ارشمیدس

مقدمه ارشمیدس دانشمند و ریاضیدان یونانی در سال 212 قبل از میلاد در شهر سیراکوز یونان چشم به جهان گشود و در جوانی برای آموختن دانش به اسکندریه رفت بیشتر دوران زندگیش را در زادگاهش گذرانید و با فرمانروای این شهر دوستی نزدیک داشت. در اینجا سخن از معروفترین استحمامی است که یک انسان در تاریخ بشریت انجام داده است در داستانها چنین آمده است که بیش از 2000 سال پیش در شهر سیراکوز پایتخت ایالت یونانی سیسیل آن زمان ارشمیدس مکانیکدان و ریاضیدان و مشاور دربار پادشاه یمرون یکی از معروفترین کشفهای خود را در خزینه حمام انجام داد روزی که او در حمامی عمومی به داخل خزینه پا نهاد و در آن نشست و حین این کار بالا آمدن آب خزینه را مشاهده کرده ناگهان فکری به مغزش خطور کرد او بلافاصله لنگی را به دور خود پیچید و با این شکل و شمایل به سمت خانه روان شد و مرتب فریاد می زد یافتم یافتم، او چه چیزی را یافته بود؟ پادشاه به او ماموریت داده بود راز جواهر ساز خیانتکار در بار را کشف و او را رسوا کند شاه هیرون بر کار جواهر ساز شک کرده بود و چنین می پنداشت که او بخشی از طلایی را که برای ساختن تاج شاهی به وی داده بود برای خود برداشته و باقی آن را با فلز ))نقره[ که بسیار ارزانتر بود مخلوط کرده و تاج را ساخته است هر چند ارشمیدس می دانست که فلزات گوناگون وزن مخصوص متفاوت دارند ولی او تا آن لحظه این طور فکر می کرد که مجبور است تاج شاهی را ذوب کندآنرا به صورت شمش طلا قالب ریزی کند تا بتواند وزن آن را با شمش طلای نابی به همان اندازه مقایسه کند اما در این روش تاج شاهی از بین می رفت پس او مجبور بود راه دیگری برای این کار بیابد در آن روز که در خزینه حمام نشسته بود دید که آب خزینه بالاتر آمد و بلافاصله تشخیص داد که بدن او میزان معینی از آب را در خزینه حمام پس زده و جا به جا کرده است. او با عجله و سراسیمه به خانه بازگشت و شروع به آزمایش عملی این یافته کرد او چنین اندیشید که اجسام هم اندازه، مقار آب یکسانی را جا به جا می کنند ولی اگر از نظر وزنی به موضوع نگاه کنیم یک شمش نیم کیلویی طلا کوچکتر از یک شمش نقره به همان وزن است«طلا تقریباٌ‌ دو برابر نقره وزن دارد) بنابراین باید مقدار کمتری آب را جا به جا کند این فرضیه ارشمیدس بود و آزمایشهای او این فرضیه را اثبات کرد او برای این کار نیاز به یک ظرف آب و سه وزنه با وزنهای مساوی داشت که این سه وزنه عبارت بودند از تاج شاهی هم وزن آن طلای ناب و دوباره هم وزن آن نقره ناب او در آزمایش خود تشخیص داد که تاج شاهی میزان بیشتری آب را نسبت به شمش طلای هم وزنش پس می راند ولی این میزان آب کمتر از میزان آبی است که شمش نقره هم وزن آن را جا به جا می کند به این ترتیب ثابت شد که تاج شاهی از طلای ناب و خالص ساخته نشده بلکه جواهر ساز متقلب و خیانتکار آن را از مخلوطی از طلا و نقره ساخته است و به این ترتیب ارشمیدس یکی از چشمگیرترین رازهای طبیعت را کشف کرد آن هم اینکه می توان وزن اجسام سخت را با کمک مقدار آبی که جا به جا می کنند اندازه گیری کرد این قانون«وزن مخصوص) را که امروزه به آن چگالی می گویند اصل ارشمیدس می نامند. حتی امروز هم هنوز پس از 23 قرن بسیاری از دانشمندان در محاسبات خود متکی به این اصل هستند. به هر حال ارشمیدس در رشته ریاضیات از ظرفیتهای هوشی بسیار والا و چشمگیری برخوردار بود او منجنیقهای شگفت آوری برای دفاع از سرزمینهای خود اختراع کرد که بسیار سودمند افتاد او توانست سطح و حجم جسمهایی مانند کره، استوانه و مخروط را حساب کند و روش نوینی برای اندازه گیری در دانش ریاضی پدید آورد همچنین بدست آوردن عدد نیز از کارهای گرانقدر وی است او کتابهایی در باره خصوصیات و روشهای اندازه گیری اشکال و احجام هندسی از قبیل مخروط منحنی حلزونی و خط مارپیچ، سهمی، سطح کره «ماده غذایی» و استوانه می دانست علاوه بر آن او قوانینی در باره سطح شیب دار، پیچ اهرم و مرکز ثقل کشف کرد. ارشمیدس در مورد خودش گفته ای دارد که با وجود گذشت قرنها جاودان مانده و آن این است «نقطه اتکایی به من بدهید، من زمین را از جا بلند خواهم کرد» عین همین اظهار به صورت دیگری در متون ادبی زبان یونانی از قول ارشمیدس نقل شده است اما مفهوم در هر دو صورت یکی است. ارشمیدس هم چون عقاب گوشه گیری و منزوی بود در جوانی به مصر مسافرت کرد و مدتی در شهر اسکندریه به تحصیل پرداخت و در این شهر دو دوست قدیمی یافت یکی کونون(این شخص ریاضیدان قابلی بود که ارشمیدس چه از لحاظ فکری و چه از نظر شخصی برای وی احترام بسیار داشت) و دیگری اراتوستن که گر چه ریاضیدان لایقی بود اما مردی سطحی به شمار می رفت که برای خویش احترام خارق العاده ای قائل بود. ارشمیدس با کونون ارتباط و مکاتبه دائمی داشت و قسمت مهم و زیبایی از آثار خویش را در این نامه ها با او در میان گذاشت و بعدها که کونون درگذشت ارشمیدس با دوسته که از شارگردان کونون مکاتبه می کرد. یکی از روشهای نوین ارشمیدس در ریاضیات به دست آوردن عدد بود وی برای محاسبه عدد پی، یعنی نسبت محیط دایره به قطر آن روشی به دست داد و ثابت کرد که عدد محصور مابین 7/1 3 و 71/10 3 است گذشته از آن روشهای مختلف برای تعیین جذر تقریبی اعداد به دست داد و از مطالعه آنها معلوم می شود که وی قبل از ریاضی دانان هندی با کسر های متصل یا مداوم متناوب آشنایی داشته است. در حساب روش غیر عملی و چند عملی یونانیان را که برای نمایش اعداد از علائم متفاوت استفاده می کردند، به کنار گذاشت و پیش خود دستگاه شمارشی اختراع کرد که به کمک آن ممکن بود هر عدد بزرگی را بنویسیم و بخوانیم. دانش تعادل مایعات بوسیله ارشمیدس کشف شد و وی توانست قوانین آنرا برای تعیین وضع ))تعادل اجسام غوطه ور به کار برد. همچنین برای اولین بار برخی از اصول ««مکانیک را به وضوح و دقت بیان کرد و قوانین اهرم را کشف کرد. در سال 1906 ج.ل. هایبرگ مورخ دانشمند و متخصص تاریخ ریاضیات یونانی در شهر قسطنطنیه موفق به کشف مدرک با ارزشی شد. این مدرک کتابی است به نام قضایای مکانیک و روش آنها که ارشمیدس برای دوست خود اراتوستن فرستاده بود. موضوع این کتاب مقایسه حجم یا سطح نامعلوم شکلی با احجام و سطوح معلوم اشکال دیگر است که بوسیله آن ارشمیدس موفق به تعیین نتیج مطلوب می شد. این روش یکی از عناوین افتخار ارشمیدس است که ما را مجاز می دارد که وی را به مفهوم صاحب فکر جدید و امروزی بدانیم، زیرا وی همه چیز و هر چیزی را که استفاده از آن به نحوی ممکن بود به کار می برد تا بتواند به مسائلی که ذهن او را مشغول می داشتند حمله ور گردد دومین نکته ای که ما را مجاز می دارد که عنوان متجدد به ارشمیدس بدهیم روشهای محاسبه اوست. وی دو هزار سال قبل از اسحاق نیوتن و لایب نیتس موفق به اختراع حساب انتگرال شد و حتی در حل یکی از مسائل خویش نکته ای را به کار برد که می توان او را از پیش قدمان فکر ایجاد حساب دیفرانسیل دانست.



خرید و دانلود  ارشمیدس 9 ص


آشنایی با رله زمانی یا تایمر 9 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

آشنایی با رله زمانی یا تایمر

 

رله زمانی کلیدی است که پس از دریافت فرمان بر اساس تنظیمی که روی آن صورت گر فته  پس از مدت زمانی عمل می کند و کنتاکتهای  داخلی بسته آن ،باز و کنتاکتهای باز، بسته می شوند.رله های زمانی را تحت عنوان تایمر می شناسند.

 تایمرها انواع مختلفی دارند که عبارت اند از:

1-     تایمر موتوری

2-     تایمر الکترونیکی

3-     تایمر بادی

 

 1-تایمر موتوری

در این تایمر از یک موتور سنکرون کوچک استفاده می شود که به محض اعمال ولتاژ به آن شروع به چرخش می کند.این موتور به کمک چرخ دنده ها صفحه ای را می چرخاند.که روی این صفخه زبانه ای قرار گرفته است. با گردش موتور پس از گذشت مدت زمان تنظیم شده ، صفحه با کلیدی برخورد می کند  و در  این حالت فرمان قطع و یا وصل فرستاده می شود. وضعیت تایمر تا زمانی که برق آن قطع نشود در همین شرایط باقی می ماند. و در صورت قطع شدن ولتاژ تغذیه موتور صفحهء زبانه دار توسط فنری که در زیر آن قرار دارد به حالت اول آن بر می گردد و کلید به حالت اول خود بر می گردد.

در شکل زیر نمایی از یک تایمر موتوری را مشاهده می کنید.

 

 

 

همچنین شکل زیر  اجزای داخلی تایمر موتوری را نشان می دهد.

 

 

 

روش تنظیم تایمر:

 با چرخاندن ولومی که روی تایمر قرار دارد متوان فاصله ی بین زائده صفحه دوار تا کلید  را تغییر داده و زمان رسیدن به کلید را به مقدار مورد نظر تنظیم کرد.

 2-تایمر الکترونیکی :

    این تایمر دارای یک کنتاکت باز و یک کنتاکت بسته است. سا ختمان داخلی آن از قطعات الکترونیکی همچون آسی و ترانزیستور تشکیل شده است .اساس کار این تایمرها براساس زمان شارژ و دشارژ خازنها می باشد. 

در این تایمرها می توان با چرخاندن ولوم تنظیم زمان ، زمان مورد نظر را با تغییر زمان شارژ یا دشارژ خازن تغییر داد.

 شکل زیر نمای ظا هری از یک تایمر الکترونیکی می باشد.

 

 

 

 شکل نمای داخلی تایمر الکترونیکی

 

 

 شکل زیر وضعیت و شماره ی تیغه های تایمر الکترونیکی نوشته شده بر روی آن را نشان می دهد.

 

 

 

 

 تایمر بادی :

 ساختمان داخلی این تایمر قبل از تحریک رله  مطابق شکل  اهرم ، مدار مغناطیسی ، فنر A و دیافراگم را  می فشار می دهد. هوای داخل 



خرید و دانلود  آشنایی با رله زمانی یا تایمر 9 ص


شیطان پرستی 9 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

شیطان‌پرستی

شیطان‌پرستی/

سازمان‌های وابسته

کلیسای شیطان - اولین کلیسای شیطان - معبد ست - فرقه نه فرشته - کلیسای اهریمنی

شخصیت‌های برجسته

آنتوان لاوی - مایکل آکینو - پیتر گیلمور - پگی نارامیا - کلارا لاوی - سرمد کاشانی

مفاهیم وابسته

طریقت دست چپ - شیطان

/

ستاره واژگون معروف به پنتاگرام اغلب برای نشان دادن شیطان پرستی استفاده می‏شود.

شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می‌دانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی می‌کنند.[۱] دست چپی‌ها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستی‌ها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگ‌تر بدست می‌آورند. لاوییان‌ها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته می‌شود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش می‌کنند.[۲]

/

پنداره‌ای از شیطان، اثر گوستاو دور در کتاب بهشت گمشده، نوشته جان میلتون

شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی‌های موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایش‌های ادیان گذشته اجتناب می‌کنند و بیشتر گرایشات خودپرستانه دارند.[نیازمند منبع] به گونه‌ای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می‌بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده‌گرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب می‌کنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان می‌دهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی می‌شوند. [۳] [۴]

تاریخچه

مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفته‌است. شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.[۲]

موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده می‌شود به این مطلب برمی‌گردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نیز که در قرون وسطا از قدرت زیادی برخوردار بودند با عنوان جادوگران سیاه به عنوان پیروان شیطان معرفی کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند.[۲]

انواع و رویکردهای شیطان پرستی

شیطان پرستی فلسفی

این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است‌. این شاخه از شیطان‌پرستی به پایه‌گذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده می‌شود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمی‌دانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیده‌ای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث می‌شمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می‌نگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل می‌دهند. به طور شفافی، آموزه‌های شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزه‌های یهودی-مسیحی نشئات گرفته‌است و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشته‌است [۳]

شیطان‌پرستی لاویی

این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوان‌لاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شده‌است. لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشته‌های نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده‌است. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود می‌داند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف می‌دانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایشات انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند[۲]

شیطان پرستی دینی

این نوع شیطان پرستی شبیه شیطان پرستی آنتون لاوی است اما با این تفاوت که در این نوع شیطان گونه‌ای جنبه خدایی و متافیزیکی دارد و این جنبه برداشته شده از ادیان ابراهیمی ، افسانه‌ها ، آیین‌های متفاوت و یا صرفا ساخته شده ذهن پیروان آن می‌باشد.[۴]

شرپرستان

این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط می‌شوند. این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم هستند که به اعمالی از قبیل «خوردن نوزادان»، «کشتن گوسفندان»، «قربانی کردن دختران باکره» و «نفرت از مسیحیان» هستند. این طرز فکر در کتاب «مالیوس مالیفیکاروم» دسته بندی شده‌است.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (۱۴۹۰) تالیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است.

فلسفه شیطانی

شیطان در ۹ جمله شیطانی منسب به لاوی خلاصه می‌شود:

شیطان می‌گوید دست و دلبازی کردن بجای خساست.

شیطان می‌گوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی.

شیطان می‌گوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود.

شیطان می‌گوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.

شیطان می‌گوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت. (اشاره به تعالیم مسیحیت که می‌گوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه‌ای به طرف دیگر بزند)

شیطان می‌گوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشام‌های غیر مادی

شیطان می‌گوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه میروند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفت‌های روشنفکرانه، او را پست‌ترین حیوانات ساخته‌است.

شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته می‌شوند را ارائه می‌دهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر می‌شوند.

شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.[۵] [۲]

و در مقایسه با این جملات، لاوی ۹ گناه شیطانی را نیز نام برده‌است :حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی (انتظار بازپس گرفتن از دیگران، آنچه به آنها داده‌اید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون می‌پوساند) و کمبود محسنات. لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامه‌ای اخلاقی نیست، ولی راهنمایی‌های کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کرده‌است :

هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.

هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.

وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.

اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.

هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیده‌ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.



خرید و دانلود  شیطان پرستی 9 ص


تحقیق در مورد حد و پیوستگی 9 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

حد و پیوستگی:

تعریف حد

مقدار ثابت a حد متغیر x است هرگاه به ازای هر عدد مثبت کوچک که قبلا به طور مشخص تعیین گردیده است بتوان مقداری از متغیر x را چنان تعیین کرد که جمیع مقادیر در نامساوی صدق کند. اگر a حد متغیر x باشد گوییم متغیر x به سوی حد a میل می‌کند و بر حسب قرداد آن را به یکی از صورتهای زیر می‌نویسیم:

تعبیر هندسی حد

مقدار ثابت a حد متغیر x است (یعنی L=a) هرگاه برای هر همسایگی کوچک که مرکز آن a و شعاع آن و است و این همسایگی قبلا بطور غیر مشخصی تعیین گردیده است مقداری از x را چنان تعیین نمود که جمیع نقاط متناظر به مقادیر بعدی متغیر در داخل این فاصله قرار گیرند.

خواص حد

مقدار ثابت c متغیری است که جمیع مقادیر آن بر یکدیگر منطبق است یعنی x=c. واضح است که حد مقدار ثابت c برابر c است زیرا همواره برای هر عدد مثبت و دلخواه نامساوی زیر برقرار است:

از تعریف حد نتیجه می‌گردد که متغیر نمی‌تواند دارای دو حد باشد زیرا اگر و باشد در این صورت متغیر x باید در یک زمان در دو نامساوی و صدق کند. ولی اگر باشد خواهیم دید که این امر امکان ندارد.

نباید تصور نمود که هر متغیر دارای حد می‌باشد.

حد یک تابع :

فرض می‌کنیم تابع در همسایگی معینی از نقطه a و یا در برخی نقاط این همسایگی معین باشد. اگر x به سوی a میل کند تابع به سوی حد b میل خواهد نمود، هرگاه به ازای هر عدد مثبت کوچک بتوان عدد مثبتی مانند غیر از a یافت به قسمی که جمیع مقادیر x که در نامساوی صدق می‌کنند در نامساوی نیز صدق کنند. اگر b حد تابع هنگامیکه باشد در اینصورت خواهیم نوشت:

قضایایی درباره حد

اگر m و b و a سه عدد دلخواه باشند و ، آنگاه

 

قضیه حد مجموع: حد مجموع دو تابع برابر مجموع حدهای آن دوتابع است، مشروط بر اینکه حدها وجود داشته باشند.

قضیه حد حاصلضرب: حد حاصلضرب دو تابع مساوی حاصلضرب حدهای آنهاست، مشروط بر اینکه حدها وجود داشته باشند.

قضیه حد تفاضل: حد تفاضل دو تابع مساوی تفاضل حدهای آن دو تابع است، مشروط بر اینکه حدها وجود داشته باشد.

حد حاصلضرب یک عدد ثابت در یک تابع ، برابر است با حاصلضرب آن عدد ثابت در حد آن تابع.

حد خارج قسمت دو تابع ، خارج قسمت حدهای آنهاست به شرطی که مخرج به صفر نگراید.

این ویژگیها برای حدهای راست و برای حدهای چپ نیز صادق است.

اگر و ، آنگاه:

 

اگر f و g به ازای جمیع مقادیر x در نامساوی صدق کنند. اگر f و g در x=a حد داشته باشند، آنگاه

 

قضیه حد تابع مرکب: اگر تابع g در دارای حد a و تابع f در a دارای حد A باشد. به علاوه ، اگر در همسایگی از داشته باشیم ، آنگاه تابع مرکب fog در دارای حد A است.

حد در بی‌نهایت

تابع f و عدد L مفروض‌اند. اگر باشد، آنگاه L را حد تابع f ، وقتی x به سمت بی‌نهایت مثبت میل می‌کند، می‌گویند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد حد و پیوستگی 9 ص


تحقیق در مورد میرزا کوچک خان 9 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

میرزا کوچک‌خان

یونس معروف به میرزا کوچک پسر میرزا بزرگ از مردم رشت و ساکن استاد سرا در خانواده‌ای متوسط در روستای زیدخ از توابع فومنات تولد یافت.

تحصیلات مقدماتی را در مدرسه حاجی حسن در صالح آباد رشت و مدرسه جامع گذرانید آنگاه به تهران آمد و در مدرسه محمودیه به تحصیل پرداخت اما از آنجا که شور میهن پرستی در سرداشت قدم به میدان مبارزه گذاشت از همان دوران تحصیل حامی مظلومان و دشمن ستمگران بود. اگر کسی نسبت به شخص ستمی می‌کرد میرزا با ظالم مبارزه می‌کرد. هیکلی بزرگ و چشمانی زاغ و بازوانی ورزیده، پیشانی بازو چهره‌ای خندان داشت. در ادب و تواضع نیز مشهور و بسیار عفیف و معتقد به فرائض دینی و مؤمن به اصول اخلاقی، مردی ساکت، متفکر و سخنانش سنجیده و گاه آمیخته به لطیفه و مزاح بود . به شاهنامه علاقه خاصی داشت و در جنگل مجالس شاهنامه خوانی برپا می‌داشت.

میرزا کوچک مردی سخت وطن پرست و آزادیخواه بود. هنگامیکه مجلس به توپ بسته شد. میرزا کوچک از طرف محمد علی شاه در تفلیس و بادکوبه بود و تاحدی با مقتضیات دنیای جدید آشنا گشت. چون علما در سفارت عثمانی در شبهندری رشت متحصن شدند وی نیز متحصن گردید و پس از اینکه آقا بالاخان حاکم ستمکار عامل استبداد کشته شد، میرزا کوچک به مجاهدان پیوست و جزو ابواب جمعی سپاه سپهدار تنکابنی شد اما بزودی به گروه سردار محیی ملحق گردید و در فتح قزوین شرکت و برای پیروزی مجاهدین کوشش بسیار کرد. از جمله توپچی‌ مجاهدان گفت اگر توپ برفراز فلان کوه قرار داده شود بر دشمن بهتر مسلط می‌شویم میرزا کوچک با کمک چند نفر این کار را انجام داد اما به کمر میرزا صدمه خورد و درد آن تا پایان عمر آزارش می‌داد. در فتح قزوین میرزا کریم خان رشتی از میرزا کوچک دلجوئی کرد و او را روانه سپاه مجاهدین ساخت، میرزا کوچک در علیشاه عوض شهریار به مجاهدین ملحق گردید و در فتح تهران شرکت جست و در جنگ سه روزه با استبداد مأمور جبهه قزاقخانه بود. در شورش شاهسون همراه یپرم و سردار اسعد بیاری ستارخان رفت اما بیمار گشته نیمه راه بازگشت آنگاه به جنگ ترکمن‌ها که بوسیله شاه مخلوع تحریک شده بودند رفت و در این جنگ تیر خورد او را بظاهر برای معالجه به روسیه فرستادند ولی محمد علی میرزا می‌خواست او را به دریا بیندازند اما ناخدا چنین ناجوانمردی نکرد. حتی از پزشک کشتی خواست تا او را درمان نماید و پس از چند ماه در بادکوبه و تفلیس معالجه شده به گیلان بازگشت و هنگامی به ایران رسید که ترکمن‌ها دیگر سر جنگ نداشتند.

به امر کنسول روس میرزا کوچک خان بواسطه داشتن افکار آزادیخواهانه از موطن خود تبعید گردید و مدتی در تهران بسر برد اما همیشه فریادش نسبت به جور و ستم روس‌ها بلند بود. در تهران از رفتار برخی از مجاهدین از جمله معزالسلطان (سردار محیی) رنجید و از او برید. در حالیکه با تنگدستی روزگار می‌گذرانید از پذیرفتن کمک‌های سردار محیی خودداری می‌کرد.

میرزا کوچک‌خان علت عقب افتادگی ایرانیان را نداشتن سواد و دانش نو می‌دانست از اینرو به گشودن و تأسیس چند باب مدرسه اقدام کرد. میرزا کوچک مردی زود رنج، پاکدل، رحیم، صریح‌الهجه بود.

میرزا کوچک خان پس از اینکه به گیلان بازگشت در صدد مقابله با روس‌ها و مخالفت‌ با سیاستمدارانی برآمد که منافع ملی و مردم را رها کرده، به دنبال هوس‌های نفسانی و پیروی از سیاست بیگانگان بودند.

میرزا کوچک امید فراوان به مشروطه نوپا و نوخاسته بسته بود ولی بیگانگان نمی‌خواستند ایران دارای حکومتی باشد که از حقوق ملت خود دفاع کند. لذا به آزار کردن و نومید ساختن آزادیخواهان و مبارزان راه آزادی پرداختند. میرزا کوچک‌خان طاقت این همه ستم را نیاورد،‌ از این رو با تنی چند از همراهان به گیلان رفت و در آنجا با کمیته دموکراتهای رشت ارتباط یافت و دکتر حشمت طالقانی قول همه نوع مساعدت و همکاری را داد و در تمام مدت قیام همواره از کمک به این ایران دوستان کوتاهی نکرد. در این احوال حاجی احمد کسمائی همدرس و همدوره میرزا کوچک خان پنهانی با وی در کسما ملاقات می‌کند و با هم سوگند یاد می‌کنند که در راه پیشرفت نهضت جنگل همکاری نمایند. خبر تشکیل انقلاب جنگل به همه ایران می‌رسد،‌ آزادیخواهان و ناراضی‌ها باین حزب می‌پیوندند و روز به روز نهضت جنگل نیرومندتر می‌گردد. سلطان داودخان افسر ژاندارمری که از تربیت شدگان سوئدی‌ها بود به این نهضت پیوست علت پیوستن وی را به انقلاب جنگل چنین گفته‌اند چون در شیراز بوسیله قوام الملک شیرازی دستگیر و شکنجه شد، از شیراز گریخته به گیلان می‌آید و به انقلاب جنگل می‌پیوندد غلامرضا خان برادر سلطان داودخان که برای سرکوبی جنگلی‌ها از مرکز به گیلان آمد با سپاهیان همراه خود به جنگلیان پیوست. میرزا محمدتقی پسیان نیز در کمک به انقلاب جنگل کوتاهی نمی‌کرد از جمله عده‌ای را از طرف حزب سوسیال دموکرات که خود نیز عضو آن بود، همچنین لاهوتی و میرزاده عشقی را کمک کرد که به میرزا ملحق شوند مردم آزادیخواه گیلان از هر نوع کمک در حق جنگلیان دریغ نمی‌نمودند و به صورت‌های مختلف به این نهضت کمک می‌کردند اسلحه برای آنها می‌فرستادند، آنان را از خطرات احتمالی و حملات دولت مرکزی و روس‌ها آگاه می‌ساختند.

رفته رفته بر قدرت جنگلی‌ها چندان افزوده شد که تا نزدیکی‌های رشت پیشروی کردند و با شبیخون زدن به مراکز دولتی حکمران رشت و کنسول روس سخت نگران شدند و باز همچنان بر قدرت و نفرات جنگلی‌ها افزوده می‌شد.

هدف‌های نخستین جنگلی‌ها چنین بود:

اخراج نیروهای بیگانه- برقراری امنیت و رفع بی‌عدالتی – مبارزه با خود کامگی و استبداد در شماره 28 سال اول روزنامه جنگلی درباره ایدئولوژی جنگلی‌ها چنین آمده است:

«ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایرانیم استقلالی به تمام معنی کلمه بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی – اصلاحات اساسی مملکت و رفع فساد تشکیلات دولتی که هر چه بر سر ایران آمده



خرید و دانلود تحقیق در مورد میرزا کوچک خان 9 ص