لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حالت خطرناک
دکتر فرید فدایی _ روان پزشک
حالت خطرناک عنوان مهمی در روان پزشکی است جامعه از روان پزشکان انتظار دارد بیماران دچار اختلال روانی و خطرناک _ برای خود یا دیگران _ را مشخص کنند و تحت درمان قرار دهند این امر بویژه در مورد بیمارانی مصداق دارد که قبلا مرتکب جرم شده اند در بعضی از کشورها برای جلوگیری از ترخیص بیمار توسط پزشک _ اگر گمان رود که این کار از جهت حفظ از زیان عمده ضروری است _ دادگاهها اختیار دارند حکم نگهداری نامحدود بیمار را صادر کنند.
تعریف واژه خطرناک _ این واژه دو رگه عربی _ فارسی , واژه یی است کثیر الاستعمال و به همه نوع اشیا مفاهیم و افراد نسبت داده می شود این واژه تا حدودی به خطر آماری قابل محاسبه و به میزان بیشتری به ترس ذهنی اشاره دارد.
این عنصر ذهنی , عمل پیچیده کننده یی در تخمین خطر افراد است برای نمونه جنایت کاران زنجیره یی به عنوان خطرناک تلقی می شوند از جمله اصغر قاتل , صادق کرده و غلامرضا خوشرو (خفاش شب ) این افراد حداکثر باعث مرگ سه دو جین انسان شده اند حتی اگر دستگیر و معدوم هم نمی شدند احتمال این که در باقی عمر خود موجب مرگ بیش از این تعداد شوند, نمی رفت در مقابل راننده یی را در نظر بیاورید که با سهل انگاری خود موجب مرگ 42 نفر میشوند و یا خلبانی را مجسم کنید که در اثر غفلت خود موجب برخورد هواپیمای مسافری با کوه و مرگ 350 مسافر می شود. این دو نفر از چشم اجتماع تهدید بالنسبه کوچکی به شمار می روند از این رو معلوم می شود حالت خطرناک یک مفهوم ذهنی است که با افراد خاصی نسبت داده می شود و این انتساب لزوماً راهنمای خوبی در مورد خطر واقعی آماری آن افراد نیست.
پیش بینی حالت خطرناک : پیش از این در نوشته های روان پزشکی , پیش بینی حالت تهاجمی در یک فرد مفروض را ناممکن یا آن اندازه غیر دقیق می دانستند که بی فایده تلقی می شد اکنون به نظر می رسد این رویکرد نفی گرا در حال عقب نشینی است. انسانها همواره کوشیده اند آینده را پیش بینی کنند هر چند هرگز به دقت قادر به انجام این کار نبوده اند البته پیش بینی آماری در مورد جمعیت ها , بویژه اگر شمار آنها افزون باشد ممکن است اما پیش بینی درباره یک فرد خاص عملی نیست این امر به علت گزینش های انفرادی آن شخص است در عین حال در صورت صحبت با افراد و پرسش از آنان درباره گزینش هایی که محتمل است انجام دهند قدرت پیش بینی ما بیشتر می شود با وجود همه نارسایی هایی که در مورد پیش بینی رفتار انسانی وجود دارد ما روزانه پیش بینی هایی از این نوع انجام می دهیم و بر پایه آنها عمل می کنیم برای نمونه ما می دانیم کدام دولت در موقع سختی به ما کمک می کند. روشی که به کار می بریم کاملاً ساده است. ما آینده را به وسیله رجوع به رفتارهای پیشین ارزیابی می کنیم البته اشتباهاتی نیز وجود دارد اما در این روش در کل مثمر ثمر است. بررسی نوشته های جرم شناسی نشان می دهد که مسائل متعددی وجود دارد مهمترین آنها عبارت است از تاثیرات محیطی که هر فرد تحت تاثیر آنها قرار دارد اما به صورت ساده یا ساختار مند قابل بررسی نیستند. با این همه پژوهشگران نشان می دهند بهترین پیش بینی کننده رفتار جنایی آینده تمایلات بزهکارانه زود هنگام است.
پیش بینی تهاجم _ اگر محدوده توجه به تهاجم منحصر شود باز همان قضیه عمومی مصداق دارد بهترین پیش بینی کننده تهاجم آینده عبارتست از تهاجم پیشین از علل ضعف پیش بینی رفتار تهاجمی در بیماری که حالت خطرناک داشته و اکنون مرخص شده است این است که آن بیمارانی که مطمئناً خطرناک هستند در بیمارستان می مانند (کسانی که اگر مرخص می شدند نسبت پیش بینی های درست را بالا می بردند) و کسانی که مرخص می شوند که وضعیت چندان مشخصی از نظر تهاجم ندارند. به هر حال بسیاری از بررسیها بهترین پیش بینی کننده هر تهاجم عبارت بوده است از وجود سابقه تهاجم در دوران کودکی و نوجوانی شماره دستگیری های پیشین , وجود محکومیت , محکومیت برای جرایم پرخاشگرانه , شدت خلاف اصلی و سن.
محدودیتهای پیش بینی : یک وجه پیش بینی که اهمیت دارد اما به آن توجه لازم مبذول نشده است, مشخص کردن محدودیت هایی است که در مورد قضاوت پیش بینی کننده وجود دارد گاهی تنها این پیش بینی ارزشمند تلقی می شود که آیا یک بزهکار باز هم تهاجم خواهد داشت یا نه و به عبارت دیگر انتظار می رود پیش بینی برای یک دوره زمانی چهل یا پنجاه ساله به عمل آید. در مقام قیاس باید توجه کنیم به پیش بینی های هواشناسی که هر چه طول دوره مورد پیش بینی هواشناسی افزایش یابد دقت آن رو به کاهش می رود در انسان نیز با افزایش سن دگرگونی هایی در صفات رفتاری پدید می آید و با ادامه زندگی وی در معرض دگرگونی های عمده محیطی قرار می گیرد, پیش بینی های کوتاه مدت در محدوده فعالیت انسانی یا زیست شناختی احتمال بیشتری دارد که از پیش بینی های دراز مدت دقیق تر باشد.
تاثیرات زمینه ای یا محیطی بر رفتار : یک تغییر مهم دیگر در پیش بینی رفتار عبارت است از تاثیرات زمینه ای یا محیطی بر رفتار اگر قرار بود به عوض پرخاشگری گریستن را پیش بینی کنیم , عجیب به نظر می رسید از ما انتظار داشته باشند این کار را تنها با مراجعه به متغیرهای انفرادی انجام دهیم البته متغیرهای انفرادی بی تردید به ما می گوید چه کسی زود به گریه می افتد و چه کسی چنین نیست ممکن است دریابیم کودکان بیش از بزرگسالان , زنان بیش از مردان می گریند, و از این قبیل اما برای دقت کار لازم است درباره تجارب اخیر فرد و احساسات درونی او هم بدانیم چنین امری درباره تهاجم نیز مصداق دارد برحسب بررسی ها روابط ساختار مندی بین زمینه تهاجم و شدت آن نیز مصداق دارد. برحسب بررسی ها روابط ساختار مندی بین زمینه تهاجم و شدت آن موجود است برای نمونه زمانی تهاجم به بالاترین درجه می رسد که 1 _ شب و دیر هنگام باشد 2 _ مجادله خارج از خانه باشد 3 _ الکل یا مواد مخدر توسط هریک از طرفین درگیری مصرف شده باشد 4 _ در حضور افراد دیگر انجام شود 5 _ طرفین درگیری با هم بیگانه باشند 6 _ فرد مهاجم تنومند تر و قویتر از طرف دیگر باشد . استثنای عمده وارد بر این قواعد این است که بیماران روانی نسبت به دیگر بزهکاران یا کل جمعیت , خیلی بیشتر احتمال دارد اعضای خانواده را در تهاجمات خود درگیر کنند. پیش بینی تهاجم باید بر محیطی متمرکز شود که فردی با تمایلات تهاجمی قرار است به آن باز گردد و اگر خط مشی های مداخله ای مورد نظر است بید عوامل قابل کنترل در محیط نیز توجه شود.
رابطه وضعیت روانی فرد با تهاجم : یک جنبه دیگر پیش بینی که اهمیت فراوان دارد وضعیت روانی افراد است البته ما هیچ گاه نمی توانیم مطمئن باشیم یک انسان دیگر چه احساس می کند یا به چه می اندیشد حتی اگر او قادر به صحبت با ما باشد یا تمایل به گمراه کردن ما داشته باشد باز هم باید با او ارتباط کلامی برقرار کنیم. برای نمونه, مجرمی که می گوید به محض آزادی از زندان اسلحه به دست خواهد گرفت با کسی که برنامه ای را برای آغاز یک زندگی نوین و سازنده پس از خروج از زندان ارائه می دهد یکسان نیست. در کل , ما به سه عنصر محدودیت زمان پیش بینی , عوامل محیطی , و اندیشه ها و انگیزه ها سرو کار داریم که باید به دقت در شمار آوریم تا از قدرت پیش بینی بهتر برخوردار شویم.
مهارتهای پزشکی و پیش بینی حالت خطرناک : آن مهارت سنتی پزشکی که با پیش بینی حالت خطرناک مرتبط به نظر می رسد عبارت است از هنر تعیین پیش آگهی. پیش آگهی به طور ساده یک پیش بینی پزشکی است برای نمونه بیمار سرطانی آرزو دارد بداند بیماری او چه سیری خواهد داشت و چه اندازه زنده خواهد ماند. در این جا بیمار است که می خواهد بداند و پزشک به او اطلاعاتی می دهد که بر مبنای آنها عمل کند. اطلاعات حاصل از پیش بینی در این جا, یک ارتباط خصوصی بین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اکو
مقدمه
تمایل به همکاری منطقه أی از دیرباز در جهان وجود داشته است ولی روند تحولات جهانی بخصوص پس از جنگ دوم جهانی این گرایش را تشدید نمود. این همکاری ها در اشکال گوناگون و درجات متفاوت در همه زمینه های سیاسی و اقتصادی ، امنیتی ، اجتماعی و یا ترکیبی از آنها شکل گرفته اند ، گرچه تجربه سالهای بعد از جنگ دوم جهانی بیانگر نفوذ سیاسی شرق و غرب در شکل گیری پیمان ها و همکاری های عمده منطقه أی (نظیر ناتو ، ورشو ، کومکون و سنتو) می باشد ولی با گذشت زمان و تحولات عمیقی چون فروپاشی کمونیزم ، منافع سیاسی به تدریج در تشکل های منطقه أی رنگ باخته و توسعه اقتصادی جای آن را گرفت . همکاری اقتصادی شاید مهمترین نوع همکاری منطقه أی باشد . زیرا کشورهای جهان به تنهایی تمام عوامل تولید را در اختیار نداشته و با توجه به محدودیتهای سرمایه نیروی انسانی ، منابع طبیعی ، مدیریت و تکنولوژی ، امکان فراهم نمودن زنجیره أی از تولیدات در یک کشور وجود ندارد. بنابراین کشورها به منظور دستیابی به آرمان هایی که بدون مساعدت جمعی امکان پذیر نیست ، تلاش می نمایند تا با تشکیل سازمان های اقتصادی منطقه أی هم اقتصاد ملی خود را رونق دهند و هم با توزیع نیروی کار ، سرمایه گذاری های مشترک و استفاده بهینه از منابع بالقوه یک منطقه ، چرخه تولید را در ان منطقه تکمیل نمایند. بایستی توجه داشت که متمایز کردن کامل مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از یکدیگر مقدور نیست و لذا حتی همکاری هایی که صرفاً جنبه اقتصادی داشته اند ، در بسیاری از موارد در عمل به مسایل سیاسی و اجتماعی نیز تسری یافته اند و بالعکس . اتحادیه اروپا و آسه آن از نمونه های بارز و موفق همکاری منطقه أی می باشند که اولی با اهداف صرفاً اقتصادی شروع و به تدریج در مسائل سیاسی نیز وارد شد در حالیکه دومی بدواً اهداف سیاسی و امنیتی را دنبال نمود ول بعداً همکاری های اقتصادی را محور کار خود قرارداد.
منافع مشترک مهمترین عامل همکاری منطقه أی می باشد و وابستگی متقابل کشورهای یک منطقه به گونه أی است که ضامن حفظ منافع فراوان اقتصادی برای کل منطقه خواهد بود . در عین حال عضویت در یک سازمان منطقه أی با استقلال عمل و حاکمیت کشورهای عضو مغایرت ندارد. از نظر اقتصادی اصولاً علت روی اوردن به اتحاد ، کسب قدرت ، ثروت و رفاه عمومی از طریق استفاده توأم از دو اصل مغایر یعنی تجارت آزاد و سیاست های حمایتی است. تغییر و تحولات سریع منطقه أی و جهانی در سالهای اخیر ، اهمیت همکاری های منطقه أی و نیاز به آن را تشدید نموده است ، بنحوی که از ابتدای دهه 90 تا کنون روند اصلاح قوانین و مقررات مربوط به ترتیبات تجاری بلوک های منطقه أی بیشترین وقت رهبران سیاسی و اقتصادی جهان را به خود اختصاص داده است. بر اساس گزارش سال 1995 سازمان تجارت جهانی ، عمده ترین ترتیبات تجاری جهان نظیر Mercosour Asem,ECO,APEC,AFTAN,NAFTA در دهه نود پایه گذاری شده و یا گسترش یافته اند . در این مدت کوتاه منطقه گرایی توانسته است به عنوان یک روش مشروع و مورد قبول تمامی دولت ها در بدست آوردن منافع ملی تلقی گردد که این خود موفقیت برگی در روند جهان شمولی تجارت و اقتصاد محسوب می شود.
شکل گیری اکو و عوامل پیوستگی اعضای آن
بعد از جنگ جهانی دوم تعداد سازمان های منطقه أی که نه تنها از نظر اقتصادی بلکه به جهت تأمین صلح و امنیت منطقه و جهان نیز از اهمیت ویژه أی برخوردار بودند ، گسترش زیادی یافتند. تشکیل کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل متحد (آنکتاد) در 23 مارس 1964 و تعیین نمودن دهه 1960 به عنوان دهه توسعه و عمران کشورهای در حال رشد ، به این همکاری ها سرعت بیشتری بخشید. کنفرانس توسعه و تجارت ، توجه کشورهای در حال توسعه را به این باور معطوف نمود که باید همکاری و وحدت خود را تقویت نموده و برای رشد صنایع و تجارت ، همکاری های منطقه أی نزدیکتری را بنا نهند. با توجه به این امر سه کشور ایران ، پاکستان و ترکیه که از دیرباز دارای پیوندهای تاریخی با یکدیگر بودند تصمیم به تشکیل سازمانی جهت همکاری های منطقه أی گرفتند. به همین منظور وزیران خارجه سه کشور در 28ـ27 تیرماه 1343 (ژوئیه 1964) اجلاسی را جهت تهیه مقدمات نشست سران در آنکارا تشکیل دادند و متفقاً تصمیم گرفتند دست اتحاد به هم داده مساعی خود را در جهت نیل به تشکیل «سازمان عمران منطقه أی» بکار برند. بالاخره در کنفرانس عالی سران سه کشور که در تاریخ 30ـ29 تیرماه 1343 و با حضور محمدرضا پهلوی محمد ایوب خان رئیس جمهور وقت پاکستان و جمال گورسل رئیس جمهور وقت ترکیه در استانبول برگزار گردید ، همکاری مشترک سه کشور تحت عنوان «همکاری عمران منطقه أی» (RCD) آغاز گردید.
در اجلاس مذکور سران سه کشور ملاحضه نمودند که لزوم عقد موافقت نامه های اقتصادی منطقه أی برای تسریع و رشد اقتصادی بین جوامعی که دارای علائق مشترکی می باشند ، از مظاهر برجسته و خصوصیات بارز عصر حاضر می باشد و این موضوع و مساعی پی گیری که در نیل به هدف های اقتصادی و تحکیم مبانی همکاری های عمرانی منطقه أی از طرف کشورهای مختلف بعمل می آید هم اکنون مقبول و مورد موافقت مقامات بین المللی قرار گرفته است.
این امر و لزوم انعقاد قراردادهای عمرانی و اقتصادی در یک سطح منطقه أی با توجه به شرایط خاص و اشتراک منافع و مراتب مودت موجود در مورد کشورهای ایران ، پاکستان و ترکیه کاملاً صادق و طبیعی می نماید بخصوص اینکه پیوندهای دیرین تاریخی و فرهنگی و رشته های نیرومند مذهبی و همجواری ضامن ثبات و بقای این همکاری باشد.
سران سه کشور ضمن تأیید مراتب فوق مقرر داشتند از امکانات وسیعی که هم اکنون بین سه کشور برای عقد این قرارداد همکاری های اقتصادی موجود می باشد حداکثر استفاده بعمل آید. بدین منظور تصمیم گرفته شد که مساعی مشترک هرچه بیشتر سه کشور در راه تسریع و تحقق آمال و هدف های این همکاری سه جانبه معمول گردد. بنابراین در اعلامیه مشترک تشکیل سازمان همکاری عمران منطقه أی (آر ، سی ، دی) سران سه کشور موافقت اصولی خود را در موارد زیر اعلام داشتند :
1ـ ایجاد مبادله آزاد یا آزادتر کالاها به وسائل عملی گوناگون از قبیل انعقاد قراردادهای بازرگانی.
2ـ برقراری مناسبات و همکاری بیشتر بین اطاق های بازرگانی موجود و احیاناً تأسیس اطاق های بازرگانی مشترک .
3ـ تنظیم و اجرای برنامه های طرح مشترک بین سه کشور.
4ـ تقلیل نرخ های پستی بین سه کشور به میزان تعرفه های داخلی.
5ـ بهبود خطوط حمل و نقل هوایی داخل منطقه و احیاناً تأسیس یک خط هوایی بین المللی مجهز بین سه کشور که بتواند با سایر خطوط هوایی بطور مؤثر رقابت نماید.
6ـ مطالعه درباره امکانات توسعه یک همکاری نزدیک در امر کشتیرانی و منجمله تأسیس یک خط مشترک دریایی و یا تشکیل یک کنفرانس کشتیرانی منطقه أی .
7ـ انجام مطالعات و بررسی های لازم برای احداث و بهبود خطوط ارتباطی راه و راه آهن بین سه کشور.
8ـ لغو تشریفات روادید عبور بین سه کشور به منظور تسهیل امر مسافرت.
9ـ کمک و معاضدت فنی به یکدیگر از راه اعزام کارشناسی ـ تربیت کادر فنی و مبادلات بورسیه بین سه کشور.
10ـ مطالعه و بررسی کلیه امکانات موجودبه منظور توسعه و تحکیم همکاری های فرهنگی بین سه کشور و ایجاد حسن آگاهی در قاطبه مردم نسبت به میراث فرهنگی مشترک و اشاعه اطلاعات و نشریات لازم درباره تاریخ و تمدن ملل منطقه ، تأسیس کرسی های مشترک و متقابل در دانشگاهها ، مبادله دانشجو و اهدای بورس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بسم الله الرحمن الرحیم
کاربرد انواع ترکیبات اروماتیک در صنایع غذایی
ترکیبات آروماتیک یک سری ترکیباتی هستند که در صنایع غذایی بسیار حائز اهمیت هستند و معمولأ در حین انجام واکنشهای شیمیایی و بیو شیمیایی مواد غذایی بوجود می آیند و همچنین در مواد غذایی مختلف بحالت طبیعی وجود دارند.
همانطور که از نام ترکیبات آروماتیک می توان استنباط نمود اینست که ترکیبات مولد عطر و بو (آروما)در مواد غذایی هستند. و یعضأ عامل رنگ نیز هستند. به انواع مهم ترکیبات آروماتیک در مواد غذایی می پردازیم.
1-کارامل
کارامل طی واکنش زیر(caramelization) بوجود می آید:
مرحله اول در دمای c800 ساکارز با از دست دادن یک مولکول آب و 5/4 % کاهش وزن تبدیل به ماده ای بنام ایزوساکارازان می شود.
مرحله دوم: با 55 دقیقه حرارت دادن ساکارز با از دست دادن 2 مولکول آب و 9 % کاهش وزن تبدیل به ماده ای به نام کارملان می شود.
مرحله سوم با 55 دقیقه حرارت دادن ساکارز و با از دست دادن 5/2 مولکول آب و 14% کاهش وزن تبدیل به ماده ای به نام کارملن(caramelen) میشود.
با ادامه حرارت دادن ساکارز تبدیل به ماده ای نامحلول در آب به نام(caramelin) می شود.
به مجموعه ایcaramelan ،caramelen، ,caramelinکه هرسه از ترکیبات آروماتیک هستند و طی واکنش کاراملیزاسیونcaramelization بوجود می آیند اصطلاحأcaramel(کارامل) می گوییم.
اگر بخواهیم واکنش فوق را بصورت کلی بنویسیم بصورت زیر است:
Anhydro sligar dimerized polymerized caramel
کارامل به عنوان یک ترکیب آروماتیک به چند صورت وجود دارد :
1) positive caramelاز ترکیبات آمونیوم 4 ظرفیتی ایجاد می شود.
2) Negative caramelاز رکیبات الکلی بوجود می آید.
3)slightly Negativecaran
ترکیبات دیگری که آروماتیک هستند در طی وانش کاراملیزاسیون بوجود می آیند که عبارتند از
مالتول انهیدروخورانون
ایزومالتول دهیدروپررون
سیکلوپنتولون، الکل پیرول و...
این ترکیبات آروماتیک به عنوانFlarour Enhancer در صنایع غذایی کاربرد گسترده ای دارد.
کارامل نیز بعنوان رنگ در صنایع غذایی برای رنگ دهی برخی از محصولات غذایی کاربرد دارد.
ملاتین
یکی دیگر از ترکیبات آروماتیک هست که علاوه بر عطر و آروما عامل مهم رنگ قهوه ای در مواد غذایی می باشد.
ملانین محصول واکنش قهوه ای شدن آنزیمی در مواد غذایی می باشد که طی واکنش زیر تشکیل می شود.
ترکیبات فنولی موجود در ماده غذایی که بصورت طبیعی وجود دراد از جمله کلروژنیک اسید، کافیک اسید، کوینیک اسیدL,D, دو پا ، دوپامین تیروزین، لئوکانتوسیانین، فلاوونول(کامپ فرول، کوئرسیتین، میرن سیتین)چنانچه در مجاورت آنزیم متلاز که در لیزوزوم مواد غذایی وجود دارد و اکسیژن که در اثر ضربه دیدن ماده غذایی (پوست کشی،برش و...) قرار گیرد منجر به ترکیبات ارتوکینونی می شود و در اثر پلیمریزاسیون این ترکیبات ملانین ایجاد می گردد که جزء ترکیبات آروماتیکی و تشکیل رنگ می باشد.
ملانین ارتوکینون ارتو دی فنل ترکیبات منو متلیک در مواد غذایی
در سیاه شدن برگ سبز چای ملانین عامل خوبی است ولی سیب زمینی که پس از پوست کنی به رنگ سیاه( قهوه ای ) در می آید تشکیل ملانین عامل منفی است.
ملانوئیدین
یکی دیگر از ترکیبات آروماتیک که تشکیل دهنده رنگ قهوه ای دز مواد غذایی است که در واکنش بین گروه کربونیل قند احیا کننده و گروه آمینی پروتئین طبق واکنش زیر انجام میشود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
تقویت بعد مدیریت دانشجویان در شرایط بحرانی
مدیریت بحران
مدیریت بحران «تصمیمگیری در شرایط بحرانی»ممکن است فکر کنید همین که با بحران رو به رو شدید و مشکلات عملی و مسائلی که آن را دربر گرفته است سرو سامان دادید ، برای شما کفایت میکند و همه چیز خاتمه یافته است .اما نه ، نمیتوانید به سادگی از عواقب و اثرات آن رها شوید. مدیریت بحران از جمله موقعیتهایی به شمار میرود که در آن گاهی این احساس به انسان دست میدهد که دنیا با او سر دشمنی دارد.توجه کنید روشی که برای سرو سامان دادن به یک بحران به کار میبندید ، نه تنها برعواقب ناشی از بحران مؤثر است بلکه تأثیر عظیمی در روحیه گروه ، همکاران شما و همچنین بر موقعیت شما در داخل این گروه به جا میگذارد. اینکه ۵ یا ۵۰۰ نفر را رهبری کردهاید ، تفاوت چندانی ندارد. ولی این چند ساعت عملکرد شما زمینهای را به وجود میآورد که بسیار مشکل بتوان آن را در کوتاه مدت تغییر داد. اگر مسئله را به نحو نادرستی جمع و جور کرده باشید ، این بحران موجب لطمه خوردن به حرمت شما و از دست رفتن وفاداری و روحیه گروه و همکاران شما میشود. اما اگر مسئله را به نحو مطلوبی سر و سامان داده باشید ، موجب افزایش شدید علاقهمندی کارکنان و اعضای گروه و تقویت هویت سازمان و مستحکم شدن موقعیت شما میشود.
در ساعت سه بعد از نیمه شب یکی از شبهای اسفند ۱۳۶۴ سروان صداقت ، مسئول اداره گذرنامه فرودگاه مهرآباد مطابق شبهای کشیک در حال انجام وظیفه بود. در همین زمان ، یک خانم بیمار تبعه کشور آلمان در حالی که بر روی برانکارد قرار داشت و در حالت اغما بسر میبرد به همراه سفیر کشور آلمان و یک پزشک ایرانی وارد قسمت ترانزیت فرودگاه مهرآباد شدند. بیمار در وضعیت خوبی نبود و پزشک معالجش در حالی که پایه سرم را در دست داشت از او مراقبت میکرد. پس از ورود ، سفیر آلمان به سرعت خود را به سروان صداقت رساند و با کمک پزشک ایرانی که مطالب او را ترجمه میکرد به وی گفت : این خانم یک ماه قبل ، از کوه سقوط کرده و نخاع شوکی وی آسیب دیده است. تا به حال سه بار در یکی از بیمارستانهای تهران مورد عمل جراحی قرار گرفته است و طبق تشخیص پزشکان نیاز به یک عمل جراحی دارد که به علت فقدان وسایل و تجهیزات مورد نیاز انجام دادن آن در ایران میسر نیست. ما ترتیبی دادهایم که بیمار ،امشب به محض رسیدن به فرودگاه فرانکفورت به بیمارستان منتقل شده ، تحت عمل جراحی قرار گیرد . به همین جهت از شما میخواهم که به بیمار و پزشک همراهش اجازه داده شود با پرواز امشب ، تهران را ترک کنند. (گفتنی است براساس قوانین و مقررات ، هیج ایرانی یا خارجی بدون همراه داشتن گذرنامه معتبر حق خروج از کشور را ندارد ، به علاوه خارجیان ملزم هستند ۴۸ ساعت قبل از پرواز به اداره اقامت اتباع بیگانه مراجعه کرده ، اجازه خروج دریافت دارند.)سروان صداقت که با مسئلهای غیرعادی روبرو شده بود از سفیر درخواست کرد گذرنامه و سایر مدارک معتبر بیمار و همچنین مدارک مربوط به پزشک ایرانی را که قرار بود همراه بیمار به کشور آلمان سفر کند ارائه دهد ، اما سفیر پاسخ داد که در شرایط حاضر به هیچ وجه دسترسی به مدارک بیمار میسر نیست و تهیه گذرنامه معتبر برای خروج پزشک ایرانی نیز به علت کمبود وقت و استثنائی بودن مورد ، امکانپذیر نیست.در آن شب ، تنها پرواز به سوی فرانکفورت متعلق به شرکت هواپیمایی KLM بود و تا ساعت ۲ بعدازظهر روز بعد هیچ پروازی به فرانکفورت انجام نمیشد. سروان در آن شب با بحران و مشکلی غیرمنتظره مواجه شده بود و نمیدانست چه کند. از یک طرف جان یک انسان مطرح بود و با یک تصمیم اشتباه ممکن بود به مرگش منجر شود و از طرفی با قوانین و مقررات محدودکننده مواجه بود که با یک تصمیم اشتباه باید تبعات سنگین آن را میپذیرفت. سروان ابتدا به رئیس خود زنگ زد و از او کسب تکلیف کرد. رئیس وی از اینکه سروان در آن وقت شب او را از خواب بیدار کرده بود عصبانی شد و در پاسخ به وی گفت که طبق مقررات عمل کند و بلافاصله گوشی را گذاشت. سروان صداقت طبق مقررات موجود در سازمان با مسئول رده بالاتر یعنی رئیس گذرنامه مرکزی و سپس با رئیس شهربانی وقت و آنگاه با وزارت خارجه تماس گرفت . ولی هیچ موفقیتی به دست نیاورد. وقت به سرعت میگذشت و او فشار عصبی شدیدی احساس میکرد.حال اگر شما در موقعیت بحرانی سروان بودید چه تصمیمی اتخاذ میکردید؟ و چگونه آن را توجیه مینمودید ؟
بحران چیست ؟در پزشکی وضعیت بحران به وضعیتی اطلاق میشود که ارگانیسم دچار بینظمی شده و به خطر افتاده است. بحران را میتوان شرائط غیرعادیدانست که در آن مشکلات ناگهانی و پیشبینی ناپذیر پدید میآید نظیر آتشسوزی ، اغتشاش، زلزله، شورش، ورشکستگی، اعتصاب … و سایر مواردی که به تصمیمگیری فوری نیاز دارد و درچنین شرایطی ، ضوابط ، هنجارها و قوانین مرسوم دیگر کارساز نیست.امروزه با پیچیده شدن محیط و پویائی سریع آن ، هرلحظه امکان بروز یک بحران برای سازمان وجود دارد. در یک موقعیت بحرانی ، فرهنگ سازمان تغییر یافته و به سمت یک فرهنگ خلاق و متغیر گرایش پیدا میکند. این امر خود باعث ایجاد فرصتهایی جهت حفظ و تداوم حیات سازمان میشود. به عنوان مثال بحران مالی آسیای جنوب شرقی در چند سال پیش ، شوک بزرگی را برای اقتصاد این کشورها به همراه داشت ، اما تحقیقات نشان میدهد که این بحرانها در عین حال فرصتهایی را به همراه داشتند که منجر به شکوفائی اقتصاد آنان شد.بنابراین هنگام مواجه با یک وضعیت نمیتوان مطمئن بود که وضعیت مذکور یک محدودیت (تهدید) محسوب میشود یا یک موقعیت (فرصت). برای مثال گاهی فرصتهای از دست رفته ، در مراحل بعدی مسائلی را برای سازمان ایجاد میکنند ، همچنین گاهی هنگام مواجهه با یک محدودیت ، فرصتهای جدیدی ایجاد میشود. به همین دلیل برخی از مدیران بر این باورند که در دل هر مسئله، فرصتی نهفته است.با وقوع بحران ، واکنشهای روانی متعددی رخ میدهد که عبارتند از : ناباوری ، وحشت ، قبول شکست ، قضاوتهای غلط ، اقدامات غیرمنتظره ، کوتهنظری ، هیجان زیاد و مقصر دانستن این و آن.موارد فوق واکنشهایی هستند که در ابتدای هر بحران از طرف افراد بروز میکند و علاوه بر آن ، هرچند که ممکن است نوع بحرانها متفاوت باشند ولی همه آنها نقاط مشترکی دارند :۱- نیاز به تصمیمگیری بدیع دارند.۲- عدم واکنش سریع معمولاً پیامد نامطلوب دارد.۳- راهحلها محدود هستند.۴- زمان به نفع تصمیمگیران نیست.۵- تصمیمات غلط ، عواقب وخیم دارند.۶- شدت گرفتن غیرمنتظره رویدادها وضعیت بحرانی را تشدید میکند.با توجه به مطالب ذکر شده هر مدیر یا مسئول ممکن است با این سؤال مواجه شود که :
چگونه باید با بحران برخورد کرد ؟
برخورد با بحران از منظر تصمیمگیری :واضح است که واکنشها و نحوه تصمیمگیری افراد به هنگام بحران به چگونگی برداشت آنها از اوضاع وابسته است. طبیعی است که هرچه برداشت از وضع پیش آمده جدیتر باشد و خطر بیشتری برای منافع خود و سازمان احساس کنند به همان میزان وضع را بحرانی میکنند.به قول «چارلز هرمان» در چنین وضعیتی سه عامل نقش زیادی دارند. براساس این سه عامل سناریوهای مختلفی را میتوان ترسیم کرد :الف- اینکه وضعی که پیش آمده منافع خود ،گروه و سازمان را تا چه حد مورد تهدید قرار داده است.ب- زمان لازم برای عکس العمل چقدر است .(فرصت)ج- برای سازمان تا چه حد غیرمنتظره بوده است.(غافلگیری)البته نباید از نظر دور داشت که امروزه تصمیم سریع مدیران سازمانها ، تأثیر اساسی در موفقیت یا شکست آن سازمان دارد. وقتی که مدیران با یک وضعیت بحرانی روبرو میشوند ، شناخت صحیح مسئله و ارائه راه حل مناسب در زمان معین میتواند فرصتهایی را برای سازمان بوجود آورد.
روانشناسی برخورد با بحران :تصمیمگیران باید :۱- برای محدود کردن عواقب سوء بحران و کنترل وضعیت ،تصمیمات فوری اتخاذ کنند ، آنگونه که «میتنز برگ» میگوید : بحران در اثر وقوع ناگهانی و غیرمنتظره حادثه یا اتفاقی بوجود میآید که توجه فوری به آن برای اخذ تصمیمی فوری ضروری است.۲- اولین کسانی که قرار است مطالب آنها را بشنوند شناسایی کرده و برای تأثیر بر آنها برنامه خاصی داشته باشند.۳- روی حل مسئله تمرکز کنند و به هیچ وجه تمرکز خود را بر روی مسائل غیرواقعی نگذارند.۴- روی خلاقیت تمرکز کنند و آنگاه خواهند دید که دنیای آنها پر از امکانات نامحدود است.۵- از حداکثر انرژی خود برای پیدا کردن راه حل استفاده کنند.«انسوف» در این مورد میگوید : در اثر تغییر و تحولاتی ،بقاء و حیات سازمان به مخاطره افتاده است و سازمان برای رهایی از نابودی باید فوقالعاده تلاش کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
مدیریت اثربخش در فناورى اطلاعات
در مناسبات دنیاى کنونى و گزینه هایى که رفتار و نوع تعامل را در جهان امروز تصویر مى کنند، دستیابى و استفاده از زیرساخت هاى ارتباطى و اطلاعاتى ضرورت هر جامعه نوینى است. در این راستا و در جهت نیل به توسعه اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و علمى، نقش مدیریت و دانش و درک فرایند توسعه و تکنولوژى و مدیریت فناورى مهم و پربهاست. همگونى دانش و مهارت هاى مدیریتى و مدیریت فناورى، فراگرد آگاهانه خلع دانش و اطلاعات، تصمیم مبتنى برآن و برنامه سازى راهبردى و اثربخش در راستاى کاربرى فناورى هاى نوین در کشور است. گفت وگوى حاضر با مهندس امیرعلى خانزاده، عضو هیأت علمى گروه کامپیوتر دانشگاه فردوسى مشهد پیرامون اهمیت مدیریت در توسعه و کاربرى فناورى اطلاعات در ایران است که در پى مى آید. * موضوع فناورى اطلاعات چندى است در کشور مورد توجه مدیران، مسؤولان، دانشگاهیان و صاحبنظران این حوزه قرارگرفته است و در رویکرد کلان، دولت در راستاى توسعه و کاربرى فناورى هاى ارتباطى و اطلاعاتى برنامه تکفا را در حال اجرا دارد.
چالش مدیریتى براى کاربرى IT در ایران چیست؟ - طبیعت سازمانهاى امروزى و نیاز آن به اطلاعات به عنوان پشتوانه اى براى حیات غیرقابل انکار است. مدیران در سازمانهاى امروزى از روندهاى متغیر در محیط پیرامون خود و پیشرفت هاى تکنولوژیکى اجتناب ناپذیر، یاد مى گیرند که ساز و کار مناسب براى بقا و حیات در این محیط را پى ریزى کنید. و حال در عصر ارتباطات و فناورى هاى اطلاعاتى، مدیران بایستى با استفاده هوشمندانه از IT، روال ها و فرایندهاى سنتى را دچار دگرگونى کنند. روندى که خود چالش اساسى در کاربرى فناورى هاى نوین در ساختارهاى سنتى بویژه در کشورهاى در حال توسعه است. طبیعى است که سیستم تغییر را هضم نخواهدکرد و آگاهانه و آشکار یا به طور پنهانى سدى در برابر آن خواهدبود. مدیران امروزى براى این که در صف مدیران تحول آفرین IT قراربگیرند نیازمند دانش و شناخت مى باشند. دانش و دانش مدارى لازمه مدیریت نوینى است که مى خواهد مبتنى بر فناورى هاى ارتباطى و اطلاعاتى، نظام توسعه پى ریزى نماید.تولید دانش، پروسه اى است که با همکارى نهادهاى آکادمیک و علمى و سیاست هاى پشتوانه اى و حمایتى سازمان هاى اجرایى فراهم مى شود. ظرفیت بالقوه در نهادها و مؤسسه هاى علمى و پژوهشى ایران امکان فوق العاده اى براى همکارى و هماهنگى در راستاى دستیابى به توسعه پایدار در کشور را ایجاد کرده است. براى حداکثر بهره بردارى از این توان علمى، مدیریت علمى و اجرایى باید با نگاه تعاملى و تقویت اهداف مشترک و با استفاده از کارکرد مثبت IT در برنامه ریزى و تصمیم سازى، همگون با سیاستهاى علمى در جهان حرکت کنند و فرصت پیش آمده براى تحول در توانمندى علمى و تکنولوژیکى ایران را با بى سلیقگى هاى مدیریتى و اتلاف وقت به تهدید تبدیل نکنند. نقطه قوت هم در این راستا، توان علمى جوانان و استعدادهاى پژوهشگران ایرانى، حمایت کلان در مجموعه نظام و حمایت مردمى و احساس نیازى آنان است و نبود روحیه همکارى در بین مدیران و کارشناسان نقطه ضعفى در این حرکت جهش گونه علمى و فناورانه به حساب مى آید. مدیران سرزمین هزاررنگ ایران (ویژگى منحصر به فرد برخوردارى از منابع طبیعى) باید بدانند که براى اثربخشى در محیط محلى و ملى و دست یازیدن به رتبه هاى جهانى باید مدیریت برپایه فناورى اطلاعات و فناورى هاى نوین را بیاموزند و از امکان آن براى پیشرفت استفاده کنند.* پیتر دراکر در گفتارى تأکید مدیریت آینده را تصمیم گیرى عنوان مى کند، البته زمانى که این سخن منتشر شده است حتماً منظور او مدیریت در دوران و عصر جدید بوده است. خب، اگر اساس تصمیم گیرى را هم اطلاعات بدانیم، جمع آورى، تولید و کاربرى اطلاعات اهمیتى بسیار در روند تصمیم سازى و مدیریت دارد. گمان مى کنم این مقدمه براى شروع بحث کافى باشد،
سه گانه اطلاعات، تصمیم و مدیریت چیست؟ - باید به این سه گانه، دو پارامتر دیگر نیز اضافه کنیم، داده، که وقتى ما صحبت از اطلاعات مى کنیم، فرایندى است که از جمع آورى و پردازش داده ها منتج شده است و اطلاعات را مى رسازد و نتیجه اش مى شود دانش که برمبناى آن تصمیم حاصل مى شود. پس نباید نقش داده و از همه مهمتر دانش را در این روند نادیده بگیریم. هم اکنون روابط دنیاى کنونى برمبناى قدرت و ثروتى تعریف مى شود که پشتوانه آن اطلاعات و دانش است و براین مبنا تعریف قدرت و مفاهیم وابسته به آن دچار دگرگونى شده است. مدیریت امروز به دنبال بهره گیرى از اطلاعات براى اثربخشى بیشتر است، پس مدیریت و مدیریت اطلاعات مفاهیمى مشترک شده اند که در سازمان هاى امروزى به دنبال اثربخشى بهره ورى در تصمیم سازى و اجرا هستند. فراموش نکنیم که این فرایند، یک فرایند صرفاً کمى نیست بلکه کیفیت در اطلاع رسانى و کاربرد اطلاعات، بسترى را آماده مى سازد که مى توان برپایه آن به برنامه ریزى جامع و استراتژیک دست یافت. از این رو برپایه این نگرش است که فناورى هاى اطلاعاتى و ارتباطى را کلید دستیابى به توسعه پایدار معرفى مى کنیم. * دست یازیدن به توسعه پایدار ملى نیازمند پى ریزى نظام هاى توسعه اى محلى است. منظورم نظام هاى توسعه شهرى است. بیشترین اطلاعات و داده هاى ملى هم در شهرها تولید مى شود.