لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
جوشکاری زیرپودری یا SAMW
جوش زیر پودری یک فرایند جوش قوس الکتریکی است که در آن گرمای لازم برای جوشکاری توسط یک یا چند قوس بین یک فلز پوشش نشده، یک یا چند الکترود مصرفی و یک قطعه کار تامین می شود.
جوش زیر پودری یک فرایند جوش قوس الکتریکی است که در آن گرمای لازم برای جوشکاری توسط یک یا چند قوس بین یک فلز پوشش نشده، یک یا چند الکترود مصرفی و یک قطعه کار تامین می شود. در این روش نوک الکترود داخل پودری از مواد معدنی ویژه قرار می گیرد و قوس در زیر این پودر در امتداد مسیر جوشکاری تشکیل می شود. در این روش قوس قابل مشاهده نیست. درسیستم زیرپودری از سیم بدون روکش استفاده می شود، طوری که سیم به طور متوالی از قرقره مخصوص رهامی گردد و ضمن تشکیل قوس نقش واسطه اتصال را نیز بر عهده دارد. قوس توسط لایه ای از فلاکس پودری قابل ذوب شدن که فلز جوش مذاب و فلز پایه نزدیک اتصال را پوشانده، و فلز جوش مذاب را از آلودگی های اتمسفر حفاظت می کند پوشیده می شود.
● اصول عملیات
درجوش زیر پودری جریان الکتریکی از قوس و حوضچه مذاب جوش که ترکیبی از فلاکس مذاب و فلزجوش مذاب است می گذرد. فلاکس مذاب معمولا، هادی خوب جریان الکتریسته است، در حالی که فلاکس سرد هادی نیست. پودر جوش می تواند اکسیدزداها و ناخالصی زداهایی که با فلز جوش واکنش شیمیایی می دهند را نیز تامین کند علاوه براینکه یک لایه محافظ ایجاد می کند. فلاکس های جوش زیر پودری فولادهای آلیاژی همچنین می توانند حاوی عناصر آلیاژی برای بهبود ترکیب شیمیایی فلز جوش باشند. جریان الکتریکی از یک ژنراتور (ترانسفورماتور یا رکتی فایر) تامین شده، از اتصالات عبور می کند تا قوسی را بین الکترود و فلز پایه بر قرار کند را ذوب می کند که حوضچه مذاب را برای پرکردن اتصال تشکیل دهند. درکلیه انواع تجهیزات، غلطک های هدایت با نیروی مکانیکی بطور پیوسته سیم الکترود مصرفی فلزی را از میان لوله تماس (نازل) و توده فلاکس به اتصالی که باید جوش شود می راند. سیم الکترود عموما یک فولاد کم کربن با ترکیب شیمیایی دقیق که در یک قرقره یا بشکه پیچیده شده می باشد. سیم الکترود در منطقه جوش ذوب شده و در طول اتصال رسوب می کند. فلاکس دانه ای در جلوی قوس ریخته شده و پس از انجماد فلز جوش، فلاکس ذوب نشده توسط سیستم مکش جمع کننده برای استفاده مجدد جمع آوری می شود. در جوش خودکار بازیابی فلاکس مجموعه ای از تجهیزات و یک لوله بازیابی فلاکس که درست پس از لوله تماس قرار گرفته است می باشد. جوش زیر پودری به هر دو روش نیمه خودکار و خودکار قابل انجام بوده و روش خودکار بخاطر مزایا بیشتر، استفاده گسترده تر دارد. در روش نیمه خودکار جوشکار بصورت دستی یک تفنگ جوشکاری (به انضمام مخزن فلاکس) که فلاکس و الکترود را به محل اتصال تغذیه می کند را هدایت کرده و خودش سرعت حرکت را کنترل می کند. در روش جوش کاملا خودکار دستگاه بصورت خودکار الکترود و فلاکس را در طول مسیر جوش تغذیه و هدایت کرده و نرخ رسوب را کنترل می کند. در کاربردهای خاصی جوش خودکار زیر پودری دو یا چند الکترود بصورت متوالی در یک اتصال تغذیه می شوند. الکترودها ممکن است کنار یکدیگر بوده و به یک حوضچه تغذیه شوند یا اینکه به اندازه کافی فاصله داشته تا پس از انجماد یکی حوضچه دیگری تشکیل شود و مستقل منجمد شوند. روش جدیدتر جوش قوس های پشت سرهم است که جوش چند پاس را دریک شیار اتصال برای افزایش سرعت حرکت و نرخ رسوب جوشکاری تامین می کند.
● مزایا و محدودیت ها
روش های خودکار و نیمه خودکار جوش زیر پودری در مقایسه با سایر روش های جوشکاری مزایا و معایب زیر را دارند:
اتصالات را می توان با شیار کم عمق آماده نموده که باعث مصرف کمترفلز پرکننده می شود (در برخی کاربردها نیازی به شیار برای اتصالات بین ورق های با ضخامت کمتر از ۴/۱ نیست).
پوشش برای حفاظت اپراتور از قوس نیاز نیست، اگرچه حفاظت چشمان اپراتور بخاطر احتمال پرتاب جرقه جوش توصیه می شود.
جوش را می توان با سرعت حرکت و نرخ رسوب بالا و برروی سطح صاف یا استوانه ای یا لوله و از نظر تئوری با هر اندازه و ضخامتی انجام داد. این روش برای سخت کردن سطحی نیز مناسب است.
فلاکس به عنوان اکسیدزدا و آخال زدا برای خارج کردن ترکیبات ناخواسته از حوضچه جوش عمل می کند تا جوش سالم و باخواص مکانیکی مناسب ایجاد کند.
سیم های الکترود ارزان برای جوش فولادهای غیرآلیاژی و کم کربن استفاده می شوند. (معمولا سیم های فولادی کم کربن بدون پوشش یا با پوشش نازک مسی برای هدایت بهتر و جلوگیری از خوردگی می باشند).
جوش زیر پودری را می توان در زیر وزش بادهای نسبتا شدید جوشکاری نمود. ذرات فلاکس حفاظت بهتری انجام می دهند تا پوشش الکترود در روش جوشکاری الکترود دستی.
محدودیتهای جوش زیر پودری که برخی در روش های دیگر جوشکاری نیز وجود دارند به شرح زیر است:
پودر جوش ممکن است به آلودگی هایی آغشته شود که باعث تخلخل جوش شوند.
برای دستیابی به یک جوش خوب فلز پایه باید، یکنواخت بدون پوسته اکسیدی، زنگ، غبار و روغن و سایر آلودگی ها باشد.
جداشدن سرباره از جوش در برخی موارد به سختی صورت می گیرد. در جوش های چند پاس پس از هر عبور باید سرباره جوش برداشته شود تا از باقی ماندنش درون فلز جوش جلوگیری شود.
این روش معمولا برای جوش فلزات با ضخامت کمتر از ۳/۱۶، بخاطر Burn Through مناسب نمی باشد.
مگر در کاربردهای خاص شدیدا به مسطح بودن وضعیت جوشکاری محدود است، زیرا مسطح بودن و افقی بودن وضعیت برای جلوگیری از ریختن فلاکس لازم است.
● فلزات مناسب جوش زیر پودری
جوش زیر پودری برای همه فلزات و آلیاژها مناسب نیست. برای سهولت فلزات و آلیاژها را می توان با توجه به مناسب بودن آنها برای جوش زیر پودری به سه دسته تقسیم کرد:
۱) فلزات بسیارمناسب
۲) فلزات اندکی مناسب
۳) فلزات غیرمناسب
ـ فلزات بسیار مناسب: جوش زیر پودری بیشترین استفاده را در جوش فولادهای غیرآلیاژی فولاد ساده کم کربن دارد. اغلب مثال های این مقاله به این فولادها مربوط است، که محدوده تنش تسلیم آنها حدود ۴۵۰۰۰ تا ۸۵۰۰۰ Psi است و معمولا با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
جوشکاری زیرپودری یا SAMW
جوش زیر پودری یک فرایند جوش قوس الکتریکی است که در آن گرمای لازم برای جوشکاری توسط یک یا چند قوس بین یک فلز پوشش نشده، یک یا چند الکترود مصرفی و یک قطعه کار تامین می شود.
جوش زیر پودری یک فرایند جوش قوس الکتریکی است که در آن گرمای لازم برای جوشکاری توسط یک یا چند قوس بین یک فلز پوشش نشده، یک یا چند الکترود مصرفی و یک قطعه کار تامین می شود. در این روش نوک الکترود داخل پودری از مواد معدنی ویژه قرار می گیرد و قوس در زیر این پودر در امتداد مسیر جوشکاری تشکیل می شود. در این روش قوس قابل مشاهده نیست. درسیستم زیرپودری از سیم بدون روکش استفاده می شود، طوری که سیم به طور متوالی از قرقره مخصوص رهامی گردد و ضمن تشکیل قوس نقش واسطه اتصال را نیز بر عهده دارد. قوس توسط لایه ای از فلاکس پودری قابل ذوب شدن که فلز جوش مذاب و فلز پایه نزدیک اتصال را پوشانده، و فلز جوش مذاب را از آلودگی های اتمسفر حفاظت می کند پوشیده می شود.
● اصول عملیات
درجوش زیر پودری جریان الکتریکی از قوس و حوضچه مذاب جوش که ترکیبی از فلاکس مذاب و فلزجوش مذاب است می گذرد. فلاکس مذاب معمولا، هادی خوب جریان الکتریسته است، در حالی که فلاکس سرد هادی نیست. پودر جوش می تواند اکسیدزداها و ناخالصی زداهایی که با فلز جوش واکنش شیمیایی می دهند را نیز تامین کند علاوه براینکه یک لایه محافظ ایجاد می کند. فلاکس های جوش زیر پودری فولادهای آلیاژی همچنین می توانند حاوی عناصر آلیاژی برای بهبود ترکیب شیمیایی فلز جوش باشند. جریان الکتریکی از یک ژنراتور (ترانسفورماتور یا رکتی فایر) تامین شده، از اتصالات عبور می کند تا قوسی را بین الکترود و فلز پایه بر قرار کند را ذوب می کند که حوضچه مذاب را برای پرکردن اتصال تشکیل دهند. درکلیه انواع تجهیزات، غلطک های هدایت با نیروی مکانیکی بطور پیوسته سیم الکترود مصرفی فلزی را از میان لوله تماس (نازل) و توده فلاکس به اتصالی که باید جوش شود می راند. سیم الکترود عموما یک فولاد کم کربن با ترکیب شیمیایی دقیق که در یک قرقره یا بشکه پیچیده شده می باشد. سیم الکترود در منطقه جوش ذوب شده و در طول اتصال رسوب می کند. فلاکس دانه ای در جلوی قوس ریخته شده و پس از انجماد فلز جوش، فلاکس ذوب نشده توسط سیستم مکش جمع کننده برای استفاده مجدد جمع آوری می شود. در جوش خودکار بازیابی فلاکس مجموعه ای از تجهیزات و یک لوله بازیابی فلاکس که درست پس از لوله تماس قرار گرفته است می باشد. جوش زیر پودری به هر دو روش نیمه خودکار و خودکار قابل انجام بوده و روش خودکار بخاطر مزایا بیشتر، استفاده گسترده تر دارد. در روش نیمه خودکار جوشکار بصورت دستی یک تفنگ جوشکاری (به انضمام مخزن فلاکس) که فلاکس و الکترود را به محل اتصال تغذیه می کند را هدایت کرده و خودش سرعت حرکت را کنترل می کند. در روش جوش کاملا خودکار دستگاه بصورت خودکار الکترود و فلاکس را در طول مسیر جوش تغذیه و هدایت کرده و نرخ رسوب را کنترل می کند. در کاربردهای خاصی جوش خودکار زیر پودری دو یا چند الکترود بصورت متوالی در یک اتصال تغذیه می شوند. الکترودها ممکن است کنار یکدیگر بوده و به یک حوضچه تغذیه شوند یا اینکه به اندازه کافی فاصله داشته تا پس از انجماد یکی حوضچه دیگری تشکیل شود و مستقل منجمد شوند. روش جدیدتر جوش قوس های پشت سرهم است که جوش چند پاس را دریک شیار اتصال برای افزایش سرعت حرکت و نرخ رسوب جوشکاری تامین می کند.
● مزایا و محدودیت ها
روش های خودکار و نیمه خودکار جوش زیر پودری در مقایسه با سایر روش های جوشکاری مزایا و معایب زیر را دارند:
اتصالات را می توان با شیار کم عمق آماده نموده که باعث مصرف کمترفلز پرکننده می شود (در برخی کاربردها نیازی به شیار برای اتصالات بین ورق های با ضخامت کمتر از ۴/۱ نیست).
پوشش برای حفاظت اپراتور از قوس نیاز نیست، اگرچه حفاظت چشمان اپراتور بخاطر احتمال پرتاب جرقه جوش توصیه می شود.
جوش را می توان با سرعت حرکت و نرخ رسوب بالا و برروی سطح صاف یا استوانه ای یا لوله و از نظر تئوری با هر اندازه و ضخامتی انجام داد. این روش برای سخت کردن سطحی نیز مناسب است.
فلاکس به عنوان اکسیدزدا و آخال زدا برای خارج کردن ترکیبات ناخواسته از حوضچه جوش عمل می کند تا جوش سالم و باخواص مکانیکی مناسب ایجاد کند.
سیم های الکترود ارزان برای جوش فولادهای غیرآلیاژی و کم کربن استفاده می شوند. (معمولا سیم های فولادی کم کربن بدون پوشش یا با پوشش نازک مسی برای هدایت بهتر و جلوگیری از خوردگی می باشند).
جوش زیر پودری را می توان در زیر وزش بادهای نسبتا شدید جوشکاری نمود. ذرات فلاکس حفاظت بهتری انجام می دهند تا پوشش الکترود در روش جوشکاری الکترود دستی.
محدودیتهای جوش زیر پودری که برخی در روش های دیگر جوشکاری نیز وجود دارند به شرح زیر است:
پودر جوش ممکن است به آلودگی هایی آغشته شود که باعث تخلخل جوش شوند.
برای دستیابی به یک جوش خوب فلز پایه باید، یکنواخت بدون پوسته اکسیدی، زنگ، غبار و روغن و سایر آلودگی ها باشد.
جداشدن سرباره از جوش در برخی موارد به سختی صورت می گیرد. در جوش های چند پاس پس از هر عبور باید سرباره جوش برداشته شود تا از باقی ماندنش درون فلز جوش جلوگیری شود.
این روش معمولا برای جوش فلزات با ضخامت کمتر از ۳/۱۶، بخاطر Burn Through مناسب نمی باشد.
مگر در کاربردهای خاص شدیدا به مسطح بودن وضعیت جوشکاری محدود است، زیرا مسطح بودن و افقی بودن وضعیت برای جلوگیری از ریختن فلاکس لازم است.
● فلزات مناسب جوش زیر پودری
جوش زیر پودری برای همه فلزات و آلیاژها مناسب نیست. برای سهولت فلزات و آلیاژها را می توان با توجه به مناسب بودن آنها برای جوش زیر پودری به سه دسته تقسیم کرد:
۱) فلزات بسیارمناسب
۲) فلزات اندکی مناسب
۳) فلزات غیرمناسب
ـ فلزات بسیار مناسب: جوش زیر پودری بیشترین استفاده را در جوش فولادهای غیرآلیاژی فولاد ساده کم کربن دارد. اغلب مثال های این مقاله به این فولادها مربوط است، که محدوده تنش تسلیم آنها حدود ۴۵۰۰۰ تا ۸۵۰۰۰ Psi است و معمولا با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
مهریه یا شیربها
. مهر چیست؟
. اهمیت مهر از دیدگاه اسلام
. مهر نشانه استقلال اقتصادی زن
. چه چیز می تواند مهر قرار بگیرد؟
. میزان و مقدار مهر
. مهر از آن کیست؟
. زن با مهر خود چه کند؟
. احکام مهر
. مهر در ازدواج، در چه صورتی واجب است؟
مهر چیست؟
مهر هدیه ای است که مرد به هنگام ازدواج به زن می دهد تا صداقت خود را در خواستگاری از زن نشان دهد.پس مهر از یک طرف بیانگر علاقه مرد به زنی است که در آینده،همسر او خواهد شد و از طرف دیگر وسیله ای است برای احترام به زن و تکریم شخصیت او و جلب نظر وی در قبول همسری.به عبارت دیگر مهر وسیله ای برای ایجاد مهر،محبت و الفت بین زوجین است و لذا قرآن از آن به عنوان «صداق» یعنی نشانه صدق و «نحله» یعنی بخشش وهدیه یاد کرده است.و از همین روست که متقابلاً به زن نیز سفارش شده است برای ریشه دار شدن این محبت و صفا،پس از قبول مهریه،آن را به شوهر خود ببخشد و صفای خود را به او نشان دهد. در روایتی از پیامبر(ص)برای هر دینار آن اجر آزاد کردن بنده وعده داده شده است و از این جا به خوبی برمی آید که مهر بیشتر جنبهمعنوی دارد،نه مادی و لذا در برخی از روایات آمده است که پیامبر تعلیم قرآن را مهر بعضی از زنان قرار داد.عده ای خواسته اند بگویند مهر وسیله ای برای انفصال خدمت از خانهپدر و یا اشتغال به خدمت در خانه شوهر است.در حالی که این درست نیست.زیرا زن اجباری به خدمت در خانه پدر یا شوهر نداشته و ندارد تا این که خرید خدمت مطرح شود.مهر در ازدواج صرفاً نشان محبت است.اگر مرد نتواند اندوخته های قبلی خود را به هنگام ازدواج،به زن آیندهخود هدیه کند،چگونه می تواند درآمدهای آینده خود را تقدیم زن بکند؟و لذا مهر بهترین وسیله برای کسب اطمینان برای زن است.و برخی دیگر خواسته اند بگویند مهر وثیقه است و اگر وثیقه ای در میان نباشد،رشته زناشویی سخت متزلزل می شود.در حالی که این سخن نیز درست نیست.زیرا:اولاً در برخی از ازدواج ها اصولاً نیازی به وثیقه نبوده،در حالی که مهر وجود داشته است.نظیر ازدواج پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع).ثانیاً اگر چنین بود هرگز پیامبر سفارشی نمی کرد که زنان از مهریه خود چشم پوشی کنند و آن را متقابلاً برای ایجاد صفا و صمیمیت،به شوهران خود ببخشند.ثالثاً اگر چنین بود پیامبر توصیه نمی فرمود که مهر زنان زیاد نباشد.زیرا در وثیقه چنین سفارشی معقول نیست.مرسوم است مرد در هنگام ازدواج چیزی را به همسرش تقدیم می کند که در اصطلاح،مهر و صداق نامیده می شود.چنانکه خواستگاری همیشه از جانب مرد انجام می گیرد مهرنیز از جانب او به زن تقدیم می شود.مرد است که به سراغ زن می رود و اظهار علاقه می کند،نه برعکس،و اوست که برای اثبات صدق خویش و جلب توجه زن باید چیزی را به عنوان مهر تقدیمش کند،نه برعکس.زن کالای خریدنی نیست که به وسیله مهر معامله شود،بلکه محبوبه مرد است که باید برای اثبات صدق خویش و به دست آوردن دل او مقداری از آنچه را دارد نثارش سازد. بوسیله خواستگاری و اعطای مهر شخصیت مرد تحقیر نمی شود بلکه لازمه مردانگی همین است.در صورتی که اگر زن چنین عملی را انجام دهد بر شخصیتش لطمه وارد می آید.زن از زیبایی و لطافت و جاذبه ویژه ای برخوردار است که مرد را اسیر و دلباخته خود می سازد و برای خواستگاری به آستانه خویش جذب می کند.زن به الهام فطری دریافته که محبوبه مرد است و عزت و احترامش در این است که خود را رایگان در اختیار او قرار ندهد بلکه بوسیله غرور و اظهار بی نیازی و ناز و کرشمه،خود را شیرین تر و محبوب تر سازد.زن تشنه محبت و دوستی است و دوستدار مردی است که از صمیم قلب او را دوست بدارد،و اعطای مهر را دلیل بر صدق گفتار مرد می شمارد.مهر مبلغ معامله نیست بلکه از علائم صدق مرد به شمار می رود و به همین جهت صداق نامیده می شود.زن خودش را به مهرنمی فروشد بلکه بدین وسیله صدق مرد را در اظهار عشق و علاقه می آزماید و آرامش خاطر پیدا می کند و این است فلسفه مهر.برای تشریع مهر، فلسفهمهمتر دیگری را نیز می توان بیان کرد و آن عبارتست از ایجاد زمینه مناسب برای اینکه زن بتواند وظایفی را که ناموس آفرینش بر عهده اش نهاده ایفا کند.هر یک از زن و مرد آفرینش ویژه ای دارند،مرد به منزله زارع است و زن به منزله مزرعه،مرد به منزله باغبان است و زن به منزله باغ.مرد نطفه فرزند را در رحم زن غرس می کند و بعد از آن،طبیعت چیزی را بر عهده اش نگذارده است.در صورتی که مسؤولیت طبیعی زن از همان زمان شروع می شود.بر طبق آفرینش ویژه اش ناچار است دوران دشوار و خطیر بارداری و زایمان و نقاهت ناشی از آن را تحمل کند.ناچار است مدت دو سال نوزاد ضعیف را با شیره جان تغذیه نماید و بعد از آن تا مدتی در حفظ و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
حضور زن صعود یا سقوط
شاید،زنان را بتوان اولین قربانیان مدرنیسم به حساب آورد. چرا که همراه با انقلاب صنعتی وظهور کارگاه ها وکارخانه های بزرگ تولیدی ،گرایش ونیاز شدیدی به نیروی کار ارزان و کم توقع پیداشد.بهترین گزینه پیش روی کارخانه داران برای این امر، زنان بودند که نسبت به مردان بسیار کم توقع تر بی سروصداتر مطیع تر ومنظمتر بوده واحیانا برای سوء استفاده های جنسی نیز مناسب بودند.بدین ترتیت زنان وحتی کودکان بینوا در سخت ترین شرایط کاری و با حقوق بسیار کم واندک، به استثمار و بهره کشی فئودال های صنعتی در آمدندتا دوره ای ننگین رابرای اروپا به تصویر کشند.تاریخ قرون 18 و19 ،بازگو کننده خاطرات بسیار تلخی از این دوره است که مطالعه آن، زنگار درد را بر سینه آدمی به یادگار می گذارد.ارزش ومنزلت زنان در این دوره، شاید با ارزش زن در قبایل وحشی آمریکایی یا اعراب عصر جاهلیت قابل مقایسه باشد .هرنوع ظلم وستمی بر زنان روا داشته شد، تا تاریخ جامه سیاه بر تن کند ووجدان های بشری در عزایش به سوگ بنشینند. وسعت این بی عدالتی ها به حدی بود، که سبب ترکانده شدن دمل چرکین قرن ها ظلم وستم برزنان گردیدوباپیش زمینه های لیبرالی موجوددرفضای فکری جامعه،به تشکیل نهضتی به نام ((فیمینیسم)) انجامید.این نهضت تحت لوای حقوق بشر تشکیل شده وبه تدریج فعالیت خود را آغاز کرد.ولی متاسفانه نفوذ وسیطره طرز فکر غلط، اعورانه وافراطی در این نهضت،یعنی تشابه حقوق زن ومرد ونفی همه تفاوت های میان این دو جنس سبب گردید که جریان در آمدن از چاله وافتادن در چاه، مصداق پیدا کند.زن غربی در ضاهراز چنگال ذلت ،خواری وله شدگی در زیر چنگال صنعت نجات یافت اما از سویی دیگر در منجلابی گرفتار آمد که فرارسیدن دوره ای ننگین تر از قبل را نوید می داد.نفی همه تفاوت های بین زن ومرد که تغییرات زیادی را در ساختارهای اجتماعی غرب به دنبال داشت، حضور بی حدومرز وهمه جانبه زنان را در همه عرصه های اجتماعی موجه می نمود.زنان به تدریج در شغل ها، موقعیت ها، منصب ها، ومدارجی قرار گرفتند، که نه تنها آنها را از حالت زنانه خارج می کرد بلکه ایشان را به موجوداتی بی هویت تبدیل می نمود.آرام آرام زن بودن وروحیات زنانه از دامان زن غربی رخت بربست و وی ،به موجودی اسیر در قدرت شهوانی مردان تبدیل شد.موجودی که در ضاهر، آزاد از قیدو بندهای زنانه وزورگویی های مردانه بود ،ودر باطن، به موجودی منزوی، بی احساس وبیمار روحی تبدیل شده بود که در آن، نه خبری از خلقیات معصوم زنانه بود ونه عطوفت مادری ونه آرامش روانی .تا جایی که یکی از فعالان این نهضت در سخنانش اعتراف کرده است که(( امروز زنان به بیماری دچار شده اند که هیچ اسمی بر آن نمی توان گذاشت.))رشد روز افزون آمار فساد، تجاوز، طلاق وخودکشی گویای بر این مطلب است که حذف، ودر نظر نگرفتن تفاوت هایی که باالذات بین زن ومرد وجود دارد، منجر به سقوط در باتلاقی خواهد شد که غرب در حال حاضر مشغول جان کندن در آن است.متاسفانه این رویه همچون دیگر محصولاتِ فکریِ فاسد غرب، به تمام دنیا سرایت کرد.اخیراً در کشور های اسلامی و حتی در ایران نیز شاهد نفوذ وسیطره این نهضت فکری نابودگر بوده وهستیم.مشاهده ومقایسه وضعیت زنان کشور، قبل و بعد از سال 1376، که اوج گیری فعالیت این جنبش در ایران بود، به خوبی نمایانگر گرفتار شدن زنان وکل جامعه در دام فمنیسم است وکشور عواقب سوء آن را به انتظار نشسته است.تغییر وضعیت حجاب، نحوه پوشیدن لباس، تغییر الگوهای رفتاری وارزش ها در میان زنان، واز همه مهمتر حضور بی حدوحصروغیر معقولانه ونامقیدزنان درعرصه های اجتماعی مارا به سمت وسوئی می کشد، که اگر دیر بجنبیم به زودی باید خود را در منجلابی که هم اکنون جامعه غربی در آن گرفتار آمده، ببنیم.حضور هر چه بیشتر زنان در جامعه ،فی الظاهر و به تعبیر بعضی روزنامه های وابسته به معنای توسعه، تجددوپیشرفت فرهنگی و اجتماعی است.به گوشه هایی از این اظهارات توجه کنید :((توسعه یافتگی در یک کشور، منوط به ایجاد فرصت های اجتماعی برابر، برای تمامی اقشار جامعه است. بر همین اساس دولت های جوامع توسعه یافته کوشیده اند باوضع قوانین، تخصیص امکانات واصلاح نگرش های حاکم، زمینه مشارکت فعال عمومِ آحادِمردم را در پیشبرد اهداف اجتماعی، فراهم آورند.یکی از مهم ترین مشخصه های این تلاش ها نیز، حضور زنان در عرصه تصمیم گیری های اجتماعی است.امروزه حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بادرک اهمیت حضورزنان در جامعه تلاش می کننداز خلال حمایت های قانونی از این قشر،وآموزش آنان در سطوح مختلف تحصیلی وحرفه ای، از ثمرات چشمگیر حضور این بخش از جامعه در پیمودن مسیر توسعه، بهره مندشوند.))با این عقیده، کشوری که درصد بیشتری از مدیران، کارمندان، کارگران، دانش پژوهان، دانشجویان ودانشگاهیان، شخصیت های سیاسی وفرهنگی، ودر کل پست های حقوقی آن را زنان تشکیل دهند، امروزی تر، پیشرفته تر وتوسعه یافته تر است.اما آیا فی الواقع می توان حضور لجام گسیخته وبی قید وشرط زن در فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی وسیاسی را فاکتوری برای توسعه یافتگی در کشور های اسلامی، از جمله ایران به حساب آورد؟جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک کشور اسلامی وقرآنی، رویه بالا را با سرعتی قابل توجه دنبال کرده است وحضور زنان در عرصه های مختلف جامعه روز به روز در حال افزایش است.پست های مهم مملکتی، نهاد های حکومتی، اداری، اقتصادی وآموزشیِ کشور به تدریج شاهد حضور بیش از پیش زنان هستند.دانشگاه نیز به عنوان اصلی ترین کانالِ تولید نیروی متخصص مورد نیاز جامعه ،از این هجمه همه جانبه در امان نبوده وآماج حملات فمنیستی قرار گرفته است.پذیرش دانشجو بدون لحاظ جنسیت ،در بیش از 90 درصد رشته های دانشگاهی این مطلب را می رساند که ما خواسته یا نا خواسته، اسیر نگرش لیبرالی به اجتماع وبه خصوص زنان گشته ایم.شرکت بی قید وشرط زنان در دوره های آموزشیِ آموزشِ عالی، نه تنها به سود کشور تمام نخواهد شد، بلکه زیان های جبران ناپذیری را ازلحاظ اقتصادی، اجتماعی، وروانی به کل جامعه وارد کرده وخواهد کرد. ادله ای که در زیر ارائه می شوند تنها بخشی از مشکلاتی است، که بر اثر حضور نامقید زنان در دانشگاه گریبانگیر جامعه خواهد شد.1-بعضی رشته های دانشگاهی به خصوص رشته های فنی ومهندسی مانند مهندسی معدن، نفت، مکانیک، کشاورزی، منابع طبیعی و...با روحیات لطیف وظریف زن، سازگاری ندارد.این ناسازگاری به ماهیت دروس نظری این رشته ها وخصوصیات ویژه دروس عملی آنها برمی گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فلسفه ریاضیات
فلسفه ریاضی یا فلسفه ریاضیات ، شاخهای از فلسفه است که به بنیادهای وجودی ریاضیات میپردازد. از جمله پرسش هائی که فلسفه ریاضی ، کوشش در پاسخ به آن دارد اینها است:
چرا ریاضی ، در توضیح طبیعت موفق است؟
وجود داشتن عدد یا دیگر موجودات ریاضی ، به چه معنا است؟
گزارههای ریاضی به چه معنائی صحیحاند و چرا؟(ناظر بر منطق و استدلال ریاضی)
بعضی مسائل موجود در دنیای طبیعی را نمیتوان به سادگی حل نمود ولی زمانیکه وارد دنیای ریاضیات میشویم آن مسئله به سادگی حل شده و وقتیکه نتیجه به دنیای طبیعی منتقل میشود کاملأ منطبق بوده به همین دلیل دنیای ریاضیات به سرعت گسترش یافته و در آن دنیاهای دیگری ایجاد شده است. از جمله دنیای جبر - هندسه - معادلات دیفرانسیل - لاپلاس - انتگرال و ... حال کافیست که شما بتوانید این المانهای دنیای طبیعی را به دنیای ریاضیات وارد نموده و بلعکس نتیجه را به دنیای طبیعی باز گردانید که این عمل معمولأ توسط علم فیزیک انجام میگردد.
در آغاز قرن بیستم سه مکتب فلسفه ریاضی برای پاسخگوئی به اینگونه پرسشها به وجود آمد. این سه مکتب به نامهای شهودگرایی و منطقگرایی و صورتگرایی معروفاند.
سرنوشت هر بحث بستگی به سوالهایی بنیادی دارد که در آن مطرح می شود اینجا که بحث در مورد فلسفه ی ریاضیات است پرسش اساسی ما از ریاضیات درباره ی چیستی آن است پیداست مولفی دیگر که در سلسله مراتب قدرت جایگاهش با مولف این متن فرق دارد ممکن است سوال دیگری را بنیادی تر بداند هرچند پیشرفت در این راه به منظور رسیدن به پایان کار نیست بلکه کشف ویژگیهای راه است
ریاضیات چیست ؟
ما این سوال را در مرکز توجه قرار می دهیم وپیرامون آن حرکت می کنیم تا از زوایای مختلف به آن بنگریم.
چیزی که در این میان مهم جلوه می نماید حکومت منطق بر ریاضیاتی است که چیستی اش را نمی دانیمدر اینجا با عملکرد منطق سر وکار داریم و آن باز شناختن درست از نادرست است وچیزی که در اکثر شاخه های ریاضیات راه را تعیین می کند همین گزاره ی درست ونادرست بودن نقیض آنست پذیرفتن گزاره أی درست و ادغام آن با گزاره ی درست دیگر گزاره ی سومی پدید میآورد وریاضیات پیش میرودنیچه در فراسوی نیک وبد می گوید : ((از کجا معلوم که ما نادرست را خواستار نباشیم؟))
این سوال ما را به یاد حرف دیگری ازنیچه می اندازد :
((از نظر ما نادرستی یک حکم دلیل رد ناگزیر آن حکم نیست باید ببینیم آن حکم تا کجا پیش برنده ی زندگی است ))
به عنوان مثال هندسه ی اقلیدسی آنچنان که که باید پیش برنده ی زندگی نبود بنابراین چیزی که تا آن زمان درست بود به نادرست تبدیل شد و هندسه ی هیلبرت جای آنرا گرفت . این از لحاظ تاریخی! اما مساله به همین جا ختم نمی شود هیدگر مقایسه بین علم جدید وعلم قدیم را جایز نمی داند او سخن ارسطو ونیوتون وانیشتین هر سه را در مورد حرکت درست می داند به این ترتیب بحث ما باید ریشه ای تر شود باز یاد حرف دیگری از نیچه می افتیم ((دانشمندان جهان را توضیح نمی دهند بلکه تفسیر می کنند))اینجاست که حرکت ما هم راه دیگری انتخاب می کند والبته برای رسیدن به چیستی ریاضیات سوال دیگری مطرح می کنیم وراه دیگری پیش پای خود قرار می دهیم :
با قطع حکومت منطق از ریاضیات ،آیا دوباره می توان نام ریاضیات بر آن نهاد؟
این سوال به چیستی ریاضیات برمی گرددو اینکه آیا منطق جز’ لاینفک وقسمتی از چیستی ریاضیات است ؟
می پردازیم به تبار شناسی امر مته متیکال و رابطه آن با ریاضیات مته متیکال از واژه ی یونانی گرفته شده که عبارت است از:
آنچه انسان در بر خورد با چیزی از قبل در مورد آن می داند مثلا اگر در خانه ی ما پنج