لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
معیار انتخاب فلز جوش آلومینیوم
هنگامی که قصد تعیین یک فلز جوش بهینه را دارید باید کارآیی و کیفیت نهایی قطعه را مد نظر قرار دهید. ممکن است برای جوشکاری یک آلیاژ بتوان از چند نوع فلز جوش متفاوت استفاده کرد اما فقط یکی از آنهاست که برای شرایط مورد نظر حالت بهینه را ایجاد میکند. فاکتورهای اصلی که برای انتخاب فلز جوش در نظر گرفته می شوند عبارتند از:
سهولت جوشکاری
استحکام کششی یا برشی جوش
چکش خواری جوش
دمای کاری
مقاومت خوردگی
همخوانی رنگ جوش و فلز پایه پس از آندایز
حساسیت نسبت به ترک حین جوش
سهولت جوشکاری اولین فاکتوریست که در اغلب جوشکاریها در نظر گرفته میشود. بطور کلی آلیاژهای آلومینیوم غیر قابل عملیات حرارتی را میتوان با فلز جوش با ترکیبی مشابه فلز پایه جوشکاری کرد. آلیاژهای آل.مینیوم عملیات حرارتی پذیر که از نظر متالورژیکی پیچیده ترند٫ نسبت به ترک گرم ناشی از جوشکاری حساسیت بیشتری دارند. اغلب در این موارد از فلز جوشهایی با عناصر آلیاژی بیشتر استفاده میشود.
آلیاژهای خالص سری 1XXX و 3003 براحتی با سیم جوش ۱۱۰۰ و یا سیم جوش آلیاژی آلومینیوم-سیلیکون مانند ۴۰۴۳ جوشکاری میشوند.
آلیاژ ۲۲۱۹ بهترین جوشپذیری را بین آلیاژهای سری 2XXX از خود نشان میدهد و براحتی با سیم جوشهای ۲۳۱۹ ٫ ۴۰۴۳ و ۴۱۴۵ قابل جوشکاری میباشد.
سیم جوش آلومینیوم-سیلیکون-مس ۴۱۴۵ کمترین حساسیت نسبت به ترک را در جوشکاری آلیاژهای ریخته گری آلومینیوم-مس و آلومینیوم-سیلیکون-مس از خود نشان میدهد.
حساسیت ترک جوش آلیاژهای آلومینیوم-منیزیوم با بالاتر رفتن مقدار منیزیوم جوش از ۲٪ ٫ کاهش میابد.
آلیاژهای سری 6XXX براحتی با سیم جوشهای آلومینیوم-سیلیکون مانند ۴۰۴۳ و ۴۰۴۷ قابل جوشکاری هستند. هرچند که سیم جوشهای آلومینیوم-منیزیوم را نیز میتوان برای آلیاژهای کم مس سری 6XXX در مواردی که استحکام برشی و چکش خواری بالاتری نیاز است بکار برد.
آلیاژهای آلومینیوم-روی-منیزیوم در محدوده وسیعی حساسیت نسبت به ترک حین جوشکاری از خود نشان میدهند. آلیاژهای ۷۰۰۵ و ۷۰۳۹ با مقادیر کم مس (<۰.۱٪) محدوده ذوب باریکی دارند و میتوان آنها را با سیم جوشهای منیزیوم بالا مانند ۵۳۵۶ ٫ ۵۱۸۳ و ۵۵۵۶ جوشکاری نمود. آلیاژهای سری 7XXX که دارای مقدار قابل توجهی مس هستند مانند ۷۹۷۵ و ۷۱۷۸ دارای محدوده ذوب وسیعی همراه با دمای انجماد پایین هستند و بشدت به ترک حین جوش حساس میباشند.
یکی از بهترین روشهای انتخاب سیم جوش آلومینیوم استفاده از جدول انتخاب سیم جوش آلومینیوم AlcoTec است. این جدول را میتوانید از لینک زیر دریافت نمایید:
امتزاج
امتزاج یا Dilution به آمیخته شدن فلز پایه و فلز جوش در اثر فرآیند جوشکاری اطلاق میگردد. بحث امتزاج با توجه به تغییر خواص مواد در اثر مخلوط شدن اهمیت پیدا میکند. بعنوان مثال اگر یک فلز جوش از جنس فولاد نرم روی یک فولاد پرکربن جوشکاری شود جوش بدست آمده سختی بیشتری از خود نشان خواهد داد که این موضوع بدلیل نفوذ کربن از فلز زیرین به فلز جوش میباشد. مقدار امتزاج بصورت زیر محاسبه میشود:میزان امتزاج مطلوب در جوشکاری با توجه به نوع مواد و هدف جوشکاری تعیین میگردد. بعنوان مثال در فرآیند سخت پوشانی (Hardfacing) مقدار امتزاج باید تا حد ممکن کم باشد تا با تعداد لایه های کمتری بتوان به سختی مورد نظر دست یافت. و یا در جوشکاری فولادهای زنگ نزن آستنیتی حداقل مقدار امتزاج باید بنحوی انتخاب گردد که با توجه به نوع فلز جوش ترکیب جوش زیر خط ترک گرم در نمودار شفلر قرار گیرد. فاکتورهایی که در تعیین میزان امتزاج دخیل هستند عبارتند از:
سرعت جوشکاری
سرعت کم
امتزاج بالا
سرعت بالا
امتزاج کم
قطبیت جریان
DC -
امتزاج کم
AC
امتزاج متوسط
DC +
امتزاج بالا
حرارت ورودی
حرارت ورودی کم
امتزاج کم
حرارت ورودی زیاد
امتزاج بالا
تکنیک جوشکاری
Stringer
امتزاج کم
Weaved
امتزاج بالا
موقعیت جوشکاری
عمودی سر بالا
امتزاج بالا
افقی.تخت و عمودی سر پایین
امتزاج کم
تعداد لایه
تعداد لایه بیشتر
امتزاج کمتر
نوع فلز جوش
فلز جوش پر آلیاژ
حساسیت کمتر به امتزاج
Stick Out
Stick Out بلند
امتزاج کمتر
تصویر فوق یک مخزن تحت فشار را نشان میدهد که در تست هیدروستاتیک بعد از ساخت دچار شکست شده است. مخزن تحت عملیات تنش زدایی قرار گرفته بود اما برخی نقاط آن به دمای لازم نرسیده و در نتیجه به اندازه کافی تنش زدایی در آن نقاط صورت نگرفته بود. تلفیق این مشکل با حضور یک ترک هیدروژنی کوچک باعث ایجاد چنین فاجعه ای گردید. بنابراین در تعیین نوع و نحوه اجرای عملیات حرارتی پس از جوشکاری باید دقت کافی صورت گیرد و تمامی فاکتورهای طراحی و عملیاتی در نظر گرفته شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
(مقام صبر(
صبر درآئین برگزیده اسلام و کیش انسان ساز شیعه، جایگاهی بس والا و بالا دارد . دژی بسیار محکم است که اهل ایمان و یقین را امان از آفات زمان و مکان است شماره زیادی از آیات شریفه قرآن عظیم با واژه صبر و مشتقات آن ختم می گردند و صفت صابری در نزد پروردگار صبار و شکور پیوسته ستوده شده است. آن گونه که یگانه مهربان ، همواره بندگان مؤمن خویش را به صبر دعوت نموده و صالحان را از صابران می داند.
در سور مبارکه بقره آیه شریفه (249) چنین می خوانیم :
« کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله و الله مع الصابرین »
چه بسا گروه اندکی که بر گروه بسیار غلبه یافتند، به اذن پروردگار و خدواند با صبر پیشگان است. صبر در لغت به معنای شکیبایی و بردباری ، بویژه در برابر گرفتاریها و ناگواریهاست و در اصطلاح عرفا عبارتست از : ترک شکایت از سختی بلاء نزد خدا . برخی از عارفان را عقیده بر اینست که حقیقت صبر حبس نفس است از جزع ، در موقع فرود آمدن بلاها و مصیبتهای عظیم .1
البته صبر از دشوارترین منزلها در راه محبت الهی است و ناخوشآیند ترین آنها در ره توحید حضرت متعال. و برای سالکی که هنوز خود را با سختی های ریاضیت توانمند نساخته گاه صورت وحشتناکی بخود می گیرد.
درجات صبر 2
اولین درجه صبر: از منظر نظر خواجه انصاری صبر بر ارتکاب گناه و معاصی ، نخستین درجه از درجات صبر است. او بیان می دارد که سالک پیوسته وعیدهای خداوند متعال را در ارتباط با ارتکاب گناه در نظر می دارد و این بدان سبب است که ایمانش باقی بماند .
درجه دوم صبر : صبر بر طاعت است و اینکه سالک، پیوسته بر عبادت و بزرگی حضرت حق محافظت و پایدار ی کند و اخلاص در طاعت را کاملاً رعایت نماید . صبر بر طاعت مستلزم صبر بر معصیت است از این رو بالاتر و برتر از آن به شمار میرود.
....................................................................................................................................................................
فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی /ص 521.
منازل السائرین /ص 111 و 112.
10
چنانکه خدای متعال می فرماید:
« ان الصلوه تنها عن الفحشا و المنکر : نماز انسان را از زشتی و گناه باز می دارد.1
درجه سوم صبر : بر بلا و معاصی و شدائد زندگی است به این گونه که سالک جزای نیکویی را که خداوند در قرآن برای صابران وعده داده است ، ملاحظه کند و همواره آن را مورد توجه قرار دهد و در انتظار گشایش از جانب پروردگار باشد .2 چرا که: ان مع العسر یسرا. 3
و از آن تعابیر، به صحت این قول می رسیم که صبر یعنی انتظار کشیدن برای فرج و گشایش از ناحیه حق تعالی در سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه 200 آمده است .
« یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوالله لعلکم تفلحون »
و به نوعی ناظر بر همین درجات سه گانه صبر است . اصبرو یعنی در بلا شکیبا باشید و صابرو یعنی در برابر ارتکاب گناه صبر کنید و رابطوا هم به معنای صبوری بر طاعت است . درباره درجات صبر سخنان ازرشمند بسیاری نقل گردیده که برای نمونه می توان به روایتی در کتاب وزین اصول کافی باب کفر و ایمان اشاره نمود. رسول خدا (ص) فرموده اند :
« صبر سه گونه است ، صبر نزد مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از معصیت . کسی که صبر کند بر مصیبت تا آنکه برگرداند مصیبت و شدت آن را به نیکویی ، در عوض آن خداوند برای او سیصد درجه مابین هر درجه تا درجه مثل مابین آسمان و زمین ، منظور فرماید و کسی که صبر نماید بر اطاعت ، بنویسد خدا از برای او ششصد درجه ، میانه هر درجه تا درجه چون میانه قعر زمین تا عرش و کسی که صبر کند بر معصیت ، بنویسد خدواند برای او نهصد درجه ؛ میانه هر درجه تا درجه دیگر همانند فاصله منتهای زمین تا منتهای عرش»
در واقعه جان سوز کربلا، زیباترین جلوه های صبر را در نهایت کمال آن شاهد هستیم . مظاهر مصفایی از صبر و پایداری در راه عقیده و تحمل مشکلات مبارزه در طریق حق که سبب ماندگاری آن حماسه و پیروزی ابدی آن واقعه گردیده است .
صبر بانوی پیام آور کربلا ، صبری مثال زدنی است . او پرورش یافته علی (ع ) است که می فرمود :
«الصبر یهون الفجیعه » صبر و شکیبایی فاجعه سخت را آسان می کند.4
و صبر بیکران حسین بن علی (ع) که در خطبه های پیش از حرکت به سوی عراق و در سخنان شریفش هنگام اقامت در سرزمین نینوا تا ظهر خون فشان عاشورا همگی ، حاکی از صبری پایان ناپذیر است .
« نصبر علی بلائه و یوفینا اجرالصابرین »: برآزمون اوصبر می کنیم او نیز پاداش صابران را به ما عطا خواهد کرد.5
.....................................................................................................................................................................
1)سوره عنکبوت / آیه 45 . 2) منازل السائرین /ص 112
3) سوره انشراح / آیه 5 4) فرهنگ عاشورا /ص 267.
5) لهوف / ص 60 .
11
در جای دیگر امام (ع) خطاب به همراهان و هم سفران خویش چنین می فرماید :
« ایها الناس ، فمن کان منکم یصبر علی حد السیف وطعن الاسنه فلیقم معنا»
ای مردم ! هر کدام شما که بر تیزی شمشیر و ضربت نیزه ها صبر و تحمل دارید با ما بمانید.
در خطاب به زنان مکرمه حرم خویش می فرماید : اگر من کشته شدم ، صوت نخراشید و گریبان چاک نکنید بلکه صبور باشید .
آخرین کلمات نور دیده زهرای اطهر (س) در گودی قتلگاه چنین است :
« صبراً علی قضائک » الهی بر قضای تو صبر می کنم .
اما زینب (س) این والاپیامدار نهضت سرخ حسینی ؛ از اوان کودکی در وقایع شهادت مادر و ضربت خوردن پدر و از دست رفتن حسن بن علی (ع) به زهر، بسیار صابری کرده است، اما صبر او در واقعه طف و تحمل مصائب و مشکلات بانوان و دختران و کودکان بی پناه حسین (ع) شگفت ترین راز هستی زینب (س) است. او بر شهادت فرزندان خویش مویه نمی کند و چنان هم دلی و همراهی با برادر معزز خویش دارد که مثال زدنی است .
او اگر چه بر سر و صورت می زند و امحمداه ، وا علیاه ، وا اماه ! میگوید اماعجز و لابه نمی کند هر ابتلائی را به جان می خرد ، تا مواریث حسین بن علی (ع) را تا آنجاکه قضای الهی اجازه می دهد به سلامت به مدینه برساند.
او صبور است و جز او چه کسی می تواند شرط وفا و صبوری را به انجام رساند. تشنه تر از همه حرم و دردمندتر از همگان ،که او حسین (ع) یادگار عزیز مادر و در یک کلام جان خویش را از دست می دهد، اما در جستجوی صابرانه اطفال حرم و در پناه دادن ایشان و استماع ناله های دردمندانه شان لحظه ای کوتاهی نمیکند. امان از دل زینب! که خون شددل زینب .
کسی باید تسلای دل داغدیده و سر و جان زخم دیده او باشد اما او پناه اهل حرم است و محافظ جان یادگار امام حسین (ع) ؛ پس از برادر . علی بن حسین (ع) سخت بیمار است آنگونه که توان ایستادن ندارد و این قامت قیامت زینب است که ستون امن تکیه فرزند برادر می شود و پاسبان جان مبارک سید سجاد می گردد.
او یک جا نوحه می خواند و در جمع بانوان عقده از دل می گشاید و جای دیگر چنان محتشم خطبه می خواند که گویی اقیانوس صبر او را موجا موجی نیست .
و سلام بر بانویی که دشمن خونی را که از زیر معجرش بر زمین راه گرفته بود دید ؛ اما تضرع زینب (س) را ندید و چون مشاهده هتک حرمت حرم رسول خدا(ص) را می دید و سر بریده برادر عزیزش را که آنگونه بر نی ، مورد بی حرمتی واقع می شد، سر به ستون محمل زد و خطاب به سر برادر گفت :
.....................................................................................................................................................................
12
یا اخی ! این صبری و مهجتی قد اذیبت بمصائب علی الجلیل جلیل.1
زینب (س) در مجلس ابن زیاد ملعون چنان با شجاعت و متانت و در کمال صبوری و هوشمندی سخن می گفت، که آن ملعون رو به جانب حاضران گردانید و گفت :
« هذه شجاعه و لقد کان ابوها سجاعاً شاعراً » این زن فصیح است ، عجب فصیح و بلیغ سخن می گوید ، پدر او علی (ع ) نیز فصیح و بلیغ بود و نیکو انشاء اشعار می کرد .
و زینب (س) با کمال جرأت فرمود : ای پسر زیاد ؛ مرا با آن همه داغ و درد که در سینه دارم مجال سجع و قافیه نیست . و برما جز صبر و شکیبایی نیست .2
.....................................................................................................................................................................
1) از مدینه تا مدینه / ص 837 و 838 .
13
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 222
استاندارد PTC 4.1
تست کارآیی بویلر
فصل اول: استاندارد PTC 4.1 تست کارآیی بویلر
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 4
هدف و حوزه دید 8
علائم و تعاریف آنها 19
اصول راهنما 27
محاسبه راندمان توسط روش ورودی – خروجی 43
محاسبه راندمان به کمک روش تلفات حرارتی 59
تلفات خاکستر و تشعشعات 77
اطلاعات متفرقه 81
راندمان با روش ورودی – خروجی 90
فصل دوم: چگونه می توان راندمان بویلر را افزایش داد
فهرست مطالب
عنوان صفحه
1-3- مقدمه: 156
2-3- احتراق: 157
3-3- روش های افزایش راندمان بدون صرف هزینه 160
اثر هوای اضافی روی راندمان در ارتباط با متغیرهای دیگر: 173
تاثیر هوای اضافی بر روی خوردگی سطوح: 174
2-3-3- کاهش دمای دود خروجی 180
4-3- افزایش راندمان با صرف هزینه و سرمایه گذاری مجدد: 192
شاخصهای دیگر کارکرد 208
ضمیمه 213
1. 5- بدست آوردن وزن هوای خشک: 213
بخش (0)
مقدمه
1-0- کد PTC شامل دستورالعملهایی به منظور تست واحدهای مولد بخاری میباشد این واحد ترکیبی از وسایلی هستند که برای آزاد سازی و بازیابی حرارت به همراه وسایل انتقال حرارت به یک سیال عامل استفاده گردیده تا بدینوسیله بتوان از حرارت آزاد شده استفاده نمود واحد مورد نظر این کد ممکن است شامل تجهیزات بویلر، کوره، سوپر هیتر، ری هیتر، اکونومایزر، گرمکن هوا (ایرهیتر) و مشعل سوخت باشد. در صورتیکه حرارت جذب شده توسط اکونومایزر و گرمکن هوا به واحد برگردانده نشود نمی توان آنها را به عنوان بخشی از واحد در نظر گرفت. هدف از روشهای این تست دستیابی اطلاعاتی به منظور ایجاد معیارهای طراحی قسمت های مختلف یک مولد بخاری نمی باشد. کدهای تکمیلی PTC 4.2 و PTC 4.3 به ترتیب شامل تستهای تجهیزات پودر کننده و گرمکن هوا می باشند.
2-0- ما قصد داریم برای استفاده از این کد، آزمایش جامعی از کد مربوط را با دستورالعمل PTC 1 و سایر کدهای اشاره شده قبل از آغاز مراحل مقدماتی تستها، انجام دهیم. این بررسی به منظور اطمینان از یک روش تست کامل و مرتب می باشد زیرا این بررسی یک درک کلی از نیازمندیهای کدهای تست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
آداب سخن گفتن پیامبر اعظم(ص)
پیامبر هرگز بدون جهتسخن نمىگفت، و اگر سخنى مىگفت بیشتر جنبه موعظه و پند داشت، یا مطلبى را مىآموخت و یا به معروف و خیرى امر مىکرد و یا از شر و منکرى مردم را باز مىداشت، تمامسخنانش سودمند و یک کلمه، نه بلکه یک حرف، پوچ و بىارزش نبود، زیرا خوب مىدانست که: «و ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید» وانگهى پیامبر اسوه است و الگو و اوست انسان کامل. پیامبر کسىاست که نخستین آفریده پروردگار، نور مبارکش است: «اول ما خلقالله نورى» پس، از این نور کامل چیزى تراوش نمىکند جز نور، و هر چه مىگوید گفته خدا است «و ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحىیوحى». پیامبر هرگز از ذکر خدا غافل نمىشد. در روایت است: «ولایجلس و لایقوم الا على ذکر» او نمىنشست و برنمىخاست جز با ذکر و یاد خدا. پیامبر در هر آن قرین و همنشین ذکر خدا بود چه بر زبان آورد و چه در دل گوید. او خود ذکر خدا را کفاره مجلس مىدانست و اعلام مىداشت که اگر در مجلسى یاد خدا نباشد یا ذکرى از اهل بیت که آن نیز یاد خدا است، پس آن مجلس بر اهلش وزر و وبال است و نحس است و شوم. و اگر حضرت مىخندید از تبسم تجاوز نمىکرد «جل ضحکه التبسم» زیرا قهقهه و خنده با صدا با شئون انسان مودب منافات دارد چه رسد به انسان کامل و چه رسد به اشرف مخلوقات.
پیامبر آرام و آهسته سخن مىگفت و هیچ گاه فریاد نمىزد و صدا را بلند نمىکرد. و مجلس آن حضرت نیز از چنان آرامشى برخوردار بود که عین ادب و تواضع است و کسى در مجلس پیامبر بلند سخن نمىگفت «و اغضض من صوتک» و دستور هم همین بود که کسى صدایش را بالاتر از صداى رسول الله نکند «لاترفعوا اصواتکمفوق صوت النبى» و چون خود حضرت آهسته و آرام سخن مىگفت لذا مجلسش بسیار آرام و باوقار بود که حتى صداى به هم زدن بال پرنده به گوش مىرسید. «لایقطع على احد کلامه» هرگز سخن کسى را قطع نمىکرد و تاشخصى مشغول سخن گفتن بود، به او خوب گوش مىداد و پس از تمامشدن سخنش آرام پاسخش را مىگفت. و چنان اصحابش را تربیت کرده بود که هرگاه لب مبارکش به سخن وا مىشد، تمام حاضران ساکت مىشده و سرا پا گوش مىشدند «کان على رووسهم الطیر» و هرگاه سخن حضرت تمام مىشد بدون آنکه سخنانشان با هم تزاحم کند، با هریک به نوبت حرف مىزد.
اهمیت و تربیت و کنترل زبان
اگر قبول کردیم که زبان شرورترین و پر منعفت ترین عضو بدن و قابل کنترل ترین عضو در بدن است بالطبع این سؤال پیش می آید که چگونه می توان این عضو مهم را تربیت کرد و تحت کنترل درآورد نتیجتاً بنا به اهمیتی که این عضو دارد تربیت آن و آداب سخن گفتن نیز اهمیت بسیاری دارد.
بنابراین بحث آداب سخن گفتن ارزش و اهمیت بسیار فراتر و زیادتری از آداب تربیت اعضا و عادات دیگر دارد و مثلاً آداب سخن گفتن بسیار مهمتر از آداب غذا خوردن یا آداب خوابیدن است. چراکه کیفیت سخن گفتن تأثیر بسیار بیشتری در زندگی و آینده انسانها از کیفیت غذا خوردن و یا نحوه خوابیدن انسانها دارد. در اینجا دو حدیث راجع به اثرات بسیاری سخن و اثرات سخن کم آورده می شود تا خود تفاوت این دو را و تأثیرات این مطالب را بفهمید.
اثرات بسیاری سخن:
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
«من کثر کلامه کثرخطاؤه و من کثر خطاؤه قل حیاؤه و من قل حیاؤه قل ورعه و من قل ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار(1) ؛
کسی که زیاد سخن بگوید، خطایش زیاد می گردد و کسی که خطایش زیاد گردد، حیایش کم می شود و کسی که حیایش کم شود تقوایش کم گردد و کسی که تقوایش کم شود، قلبش می میرد و کسی که قلبش بمیرد داخل آتش می شود.»
اثرات سازنده سخن کم:
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند:
«إن من حسن اسلام المرء قلة الکلام(2) ؛
به درستی که از خوبی اسلام برای انسان، کم سخن گفتن او است.»
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
«ان احببت سلامة نفسک و ستر معایبک فقلل کلامک و اکثر صمتک یتوفر فکرک و یستنر قلبک(3)؛
اگر سلامت جانت را دوست داری و به پوشش عیب هایت علاقمند هستی، سخن را کم و سکوت را زیاد نما، در این صورت فکر و اندیشه ات زیاد و قلبت نورانی می گردد.»
د: نیک سخن گفتن هنر است
راستی چگونه باید سخن بگوییم، چه چیزهایی را باید بگوییم و چه چیزهایی را نباید بگوییم و اگر قرار است سخن بگوییم چه بگوییم، و چگونه بگوییم و چقدر بگوییم، به چه کسی و کجا بگوییم. مجموعه این آداب بقدری ظریف و دقیق است که امروزه نیک سخن گفتن از حدّ یک عادت به یک هنر تبدیل شده است و امروزه در روانشناسی از گفتگو به عنوان «هنر گفتگو» بحث می شود. یعنی اگر بخواهیم گفتگوی خوبی داشته باشیم باید ماهرانه و هنرمندانه سخن بگویم و آداب و مقررات آن را رعایت کنیم.
پی نوشت و منابع :
1- محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج12، انتشارات مؤسسه آل بیت قم، چاپ سوم، 1416ق، ص
2- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ح 17578.
3- عبدالواحد آمدی، غرر الحکم، حدیث 4252، مترجم: محمد حسین جعفری، انتشارات فائز قم، 1379.
فضایل و سیره فردی رسول خدا(ص)- گوشه ای از اخلاق عظیم پیامبر- استاد محمد جواد مهری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
کلیله و دمنه
َلیله و دِمنه کتابیاست از اصل هندی که در دوران ساسانی به فارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایتهای گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شدهاست. نام آن از نام دو شغال با نامهای کلیله و دمنه گرفته شدهاست. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد.
اصل و تاریخچهٔ کتاب
کلیله و دمنه در واقع تألیفیاست مبتنی بر چند اثر هندی که مهمترین آنها پنجه تنتره (به سانسکریت पञ्चतन्त्र)به معنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر میدانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. متأسفانه صورت پهلوی این اثر به دست ما نرسیدهاست. اما ترجمهای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیکترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویهاست.[1]
ترجمه از پهلوی به عربی
پس از اسلام روزبه پوردادویه (ابن مقفع) آن را به عربی ترجمه کرد ترجمهٔ ابن مقفع بسیار مقبول افتاد و مظهری از فصاحت در زبان عربی تلقی شد. ترجمهٔ ابن مقفع امروز موجود است امّا میان نسخ مختلف آن گاه تفاوتهای زیادی دیده میشود.
ابن ندیم در الفهرست[2] کلیله و دمنه را در شمار «کتابهای هند در افسانه و اسمار و احادیث» آوردهاست و دربارهٔ آن گوید:
کتاب کلیله و دمنه هفده بابست- و گویند هجده باب بوده که عبدالله بن مقفع و دیگران آن را ترجمه کردهاند، و این کتاب به شعر هم در آورده شده، و این کار را ابان بن عبدالحمید بن لاحق بن عقیر رقاشی کردهاست و علی بن داود نیز آن را به شعر درآورده، و بشر بن معمده ترحمهای از آن دارد که پارهای از آن در دست مردم است. و من در نسخه دیدم که دو باب اضافه داشت و شاعران ایرانی این کتاب را به شعر درآوردهاند که از فارسی به عربی ترجمه شدهاست. و از این کتاب مجموعهها و منتخباتی است که ساخته گروهی مانند ابن مقفع و سهل بن هارون و سلم رئیس بیتالحکمه و ... [است].
صفحهای از نسخهای از کلیله و دمنه بتاریخ ۱۲۱۰ میلادی
ترجمهٔعربی ابن مقفع پایهٔ ترجمههای دیگر قرار گرفت و کتاب از عربی به فارسی، یونانی ، ترکی ، اسپانیایی ، روسی ، آلمانی ترجمه شد.
ترجمه از عربی به فارسی
کلیله و دمنه چندین بار از عربی به فارسی دری برگردانده شدهاست. از جمله رودکی آن را به نظم درآورد اما امروز جز چند بیت پراکنده از آن باقی نماندهاست.
در قرن ششم هجری نصرالله منشی (منشی بهرامشاه غزنوی) آن را به زبان فارسی ترجمه کرد. این ترجمه ترجمهای آزاد است و نصرالله هرجا لازم دانستهاست ابیات و امثال بسیار از خود و دیگران آوردهاست. ترجمهٔ نصرالله منشی همان ترجمهای است که از آن به عنوان کلیله و دمنه در زبان فارسی یاد میشود. گاه نیز آن را کلیله و دمنهٔ بهرامشاهی خوانند.
ترجمهٔ دیگری که تقریباً مقارن با زمان نصرالله منشی صورت گرفته اما کمتر شناختهشدهاست توسط محمد بن عبدالله بخاری است که منشی دربار اتابکان موصل بود. برخلاف نصرالله منشی محمد بخاری به عبارتپردازی نپرداخته و کاملاً به متن اصلی وفادار ماندهاست. خود این موضوع را تصریح کردهاست*[3]
البته پس از رودکی و پیش از این دو تن نیز ترجمههای زیادی از این اثر صورت گرفته بود ولی هیچیک به دست ما نرسیدهاست. نصرالله منشی خود در دیباچهٔ ترجمهاش به این موضوع اشاره کردهاست.*[4]
آخرین تحریر کلیله و دمنه متعلق است به ابوالفضل علّامی ادیب پارسیگوی هندی. نثر این اثر روان و صحیح است. علامی به این ترجمه نام عیاردانش دادهاست. [5]
ترجمه از سانسکریت به فارسی
این نکته نیز جالب توجهاست که یکبار نیز به فرمان پادشاه ادبدوست هند اکبر شاه همایون کتاب پنجه تنتره مستقیماً از سنسکریت به فارسی ترجمه شدهاست. مسئول این ترجمه شخصی بود به نام مصطفی خالقداد عباسی. به گفتهٔ او «حکم شد که هرچه خشک و تر در آن کتاب باشد به همان ترتیب رقم نماید تا قدر تفاوت اصل سخن و ترتیب آن و زیادتی و نقصان ظاهر گردد.» [6]
بازنویسی از فارسی به فارسی
ملا حسین کاشفی در قرن دهم هجری تصنیفی (بازنویسیای) از روی کلیلهٔ بهرامشاهی ترتیب داد و نام اثر را انوار سهیلی گذاشت.
بابهای کلیله و دمنه
پیشتر گفتار ابن ندیم پیرامون بابهای کلیله و دمنه ذکر شد. در ترجمهٔ سریانیای که از روی متن پهلوی صورت گرفتهاست کلیله و دمنه ده باب است:[7]باب شیر و گاو
باب کبوتر و طوقدار
باب بوزینه و سنگپشت
باب بیتدبیری
باب موش و گربه
باب بوم و زاغ
باب شاه و پنزوه
باب تورگ (شغال)
باب بلاد و برهمنان
باب شاه موشان و وزیرانش
در کلیله و دمنهٔ نصرالله منشی، در فصل مقدمهٔ ابن مقفع آمدهاست که کلیله و دمنه پانزده باب است و در اصل کتاب که متعلق به هندیان بودهاست ۱۰ باب بودهاست و پارسیان پنج باب دیگر به آن افزودهاند.[8] بابهای با اصل هندی به صورت زیر ذکر شدهاست:الأسد و الثَّور
الفحص عن امر دمنة
الحمامة المطوّقة
البوم و الغربان
الملک و الطّایر فَنزة
السِّنَّور و الجُرَذ
الاسد و ابن آویٰ
القِرْد و السُّلَحْفاة
الأسوارِ و اللَّبْوَة
الناسک و الضَّیف
بابهای الحاقی پارسیان از قرار زیر است:برزویة الطبیب
الناسَکَ و ابنِ عِرْس
البلار و البراهمة
السّائِحِ و الصّائِغ
ابن المَلِک و أصحابِه