دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقام صبر 4 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

(مقام صبر(

صبر درآئین برگزیده اسلام و کیش انسان ساز شیعه، جایگاهی بس والا و بالا دارد . دژی بسیار محکم است که اهل ایمان و یقین را امان از آفات زمان و مکان است شماره زیادی از آیات شریفه قرآن عظیم با واژه صبر و مشتقات آن ختم می گردند و صفت صابری در نزد پروردگار صبار و شکور پیوسته ستوده شده است. آن گونه که یگانه مهربان ، همواره بندگان مؤمن خویش را به صبر دعوت نموده و صالحان را از صابران می داند.

در سور مبارکه بقره آیه شریفه (249) چنین می خوانیم :

« کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله و الله مع الصابرین »

چه بسا گروه اندکی که بر گروه بسیار غلبه یافتند، به اذن پروردگار و خدواند با صبر پیشگان است. صبر در لغت به معنای شکیبایی و بردباری ، بویژه در برابر گرفتاریها و ناگواریهاست و در اصطلاح عرفا عبارتست از : ترک شکایت از سختی بلاء نزد خدا . برخی از عارفان را عقیده بر اینست که حقیقت صبر حبس نفس است از جزع ، در موقع فرود آمدن بلاها و مصیبتهای عظیم .1

البته صبر از دشوارترین منزلها در راه محبت الهی است و ناخوشآیند ترین آنها در ره توحید حضرت متعال. و برای سالکی که هنوز خود را با سختی های ریاضیت توانمند نساخته گاه صورت وحشتناکی بخود می گیرد.

درجات صبر 2

اولین درجه صبر: از منظر نظر خواجه انصاری صبر بر ارتکاب گناه و معاصی ، نخستین درجه از درجات صبر است. او بیان می دارد که سالک پیوسته وعیدهای خداوند متعال را در ارتباط با ارتکاب گناه در نظر می دارد و این بدان سبب است که ایمانش باقی بماند .

درجه دوم صبر : صبر بر طاعت است و اینکه سالک، پیوسته بر عبادت و بزرگی حضرت حق محافظت و پایدار ی کند و اخلاص در طاعت را کاملاً رعایت نماید . صبر بر طاعت مستلزم صبر بر معصیت است از این رو بالاتر و برتر از آن به شمار میرود.

....................................................................................................................................................................

فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی /ص 521.

منازل السائرین /ص 111 و 112.

10

چنانکه خدای متعال می فرماید:

« ان الصلوه تنها عن الفحشا و المنکر : نماز انسان را از زشتی و گناه باز می دارد.1

درجه سوم صبر : بر بلا و معاصی و شدائد زندگی است به این گونه که سالک جزای نیکویی را که خداوند در قرآن برای صابران وعده داده است ، ملاحظه کند و همواره آن را مورد توجه قرار دهد و در انتظار گشایش از جانب پروردگار باشد .2 چرا که: ان مع العسر یسرا. 3

و از آن تعابیر، به صحت این قول می رسیم که صبر یعنی انتظار کشیدن برای فرج و گشایش از ناحیه حق تعالی در سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه 200 آمده است .

« یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوالله لعلکم تفلحون »

و به نوعی ناظر بر همین درجات سه گانه صبر است . اصبرو یعنی در بلا شکیبا باشید و صابرو یعنی در برابر ارتکاب گناه صبر کنید و رابطوا هم به معنای صبوری بر طاعت است . درباره درجات صبر سخنان ازرشمند بسیاری نقل گردیده که برای نمونه می توان به روایتی در کتاب وزین اصول کافی باب کفر و ایمان اشاره نمود. رسول خدا (ص) فرموده اند :

« صبر سه گونه است ، صبر نزد مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از معصیت . کسی که صبر کند بر مصیبت تا آنکه برگرداند مصیبت و شدت آن را به نیکویی ، در عوض آن خداوند برای او سیصد درجه مابین هر درجه تا درجه مثل مابین آسمان و زمین ، منظور فرماید و کسی که صبر نماید بر اطاعت ، بنویسد خدا از برای او ششصد درجه ، میانه هر درجه تا درجه چون میانه قعر زمین تا عرش و کسی که صبر کند بر معصیت ، بنویسد خدواند برای او نهصد درجه ؛ میانه هر درجه تا درجه دیگر همانند فاصله منتهای زمین تا منتهای عرش»

در واقعه جان سوز کربلا، زیباترین جلوه های صبر را در نهایت کمال آن شاهد هستیم . مظاهر مصفایی از صبر و پایداری در راه عقیده و تحمل مشکلات مبارزه در طریق حق که سبب ماندگاری آن حماسه و پیروزی ابدی آن واقعه گردیده است .

صبر بانوی پیام آور کربلا ، صبری مثال زدنی است . او پرورش یافته علی (ع ) است که می فرمود :

«الصبر یهون الفجیعه » صبر و شکیبایی فاجعه سخت را آسان می کند.4

و صبر بیکران حسین بن علی (ع) که در خطبه های پیش از حرکت به سوی عراق و در سخنان شریفش هنگام اقامت در سرزمین نینوا تا ظهر خون فشان عاشورا همگی ، حاکی از صبری پایان ناپذیر است .

« نصبر علی بلائه و یوفینا اجرالصابرین »: برآزمون اوصبر می کنیم او نیز پاداش صابران را به ما عطا خواهد کرد.5

.....................................................................................................................................................................

1)سوره عنکبوت / آیه 45 . 2) منازل السائرین /ص 112

3) سوره انشراح / آیه 5 4) فرهنگ عاشورا /ص 267.

5) لهوف / ص 60 .

11

در جای دیگر امام (ع) خطاب به همراهان و هم سفران خویش چنین می فرماید :

« ایها الناس ، فمن کان منکم یصبر علی حد السیف وطعن الاسنه فلیقم معنا»

ای مردم ! هر کدام شما که بر تیزی شمشیر و ضربت نیزه ها صبر و تحمل دارید با ما بمانید.

در خطاب به زنان مکرمه حرم خویش می فرماید : اگر من کشته شدم ، صوت نخراشید و گریبان چاک نکنید بلکه صبور باشید .

آخرین کلمات نور دیده زهرای اطهر (س) در گودی قتلگاه چنین است :

« صبراً علی قضائک » الهی بر قضای تو صبر می کنم .

اما زینب (س) این والاپیامدار نهضت سرخ حسینی ؛ از اوان کودکی در وقایع شهادت مادر و ضربت خوردن پدر و از دست رفتن حسن بن علی (ع) به زهر، بسیار صابری کرده است، اما صبر او در واقعه طف و تحمل مصائب و مشکلات بانوان و دختران و کودکان بی پناه حسین (ع) شگفت ترین راز هستی زینب (س) است. او بر شهادت فرزندان خویش مویه نمی کند و چنان هم دلی و همراهی با برادر معزز خویش دارد که مثال زدنی است .

او اگر چه بر سر و صورت می زند و امحمداه ، وا علیاه ، وا اماه ! میگوید اماعجز و لابه نمی کند هر ابتلائی را به جان می خرد ، تا مواریث حسین بن علی (ع) را تا آنجاکه قضای الهی اجازه می دهد به سلامت به مدینه برساند.

او صبور است و جز او چه کسی می تواند شرط وفا و صبوری را به انجام رساند. تشنه تر از همه حرم و دردمندتر از همگان ،که او حسین (ع) یادگار عزیز مادر و در یک کلام جان خویش را از دست می دهد، اما در جستجوی صابرانه اطفال حرم و در پناه دادن ایشان و استماع ناله های دردمندانه شان لحظه ای کوتاهی نمیکند. امان از دل زینب! که خون شددل زینب .

کسی باید تسلای دل داغدیده و سر و جان زخم دیده او باشد اما او پناه اهل حرم است و محافظ جان یادگار امام حسین (ع) ؛ پس از برادر . علی بن حسین (ع) سخت بیمار است آنگونه که توان ایستادن ندارد و این قامت قیامت زینب است که ستون امن تکیه فرزند برادر می شود و پاسبان جان مبارک سید سجاد می گردد.

او یک جا نوحه می خواند و در جمع بانوان عقده از دل می گشاید و جای دیگر چنان محتشم خطبه می خواند که گویی اقیانوس صبر او را موجا موجی نیست .

و سلام بر بانویی که دشمن خونی را که از زیر معجرش بر زمین راه گرفته بود دید ؛ اما تضرع زینب (س) را ندید و چون مشاهده هتک حرمت حرم رسول خدا(ص) را می دید و سر بریده برادر عزیزش را که آنگونه بر نی ، مورد بی حرمتی واقع می شد، سر به ستون محمل زد و خطاب به سر برادر گفت :

.....................................................................................................................................................................

12

یا اخی ! این صبری و مهجتی قد اذیبت بمصائب علی الجلیل جلیل.1

زینب (س) در مجلس ابن زیاد ملعون چنان با شجاعت و متانت و در کمال صبوری و هوشمندی سخن می گفت، که آن ملعون رو به جانب حاضران گردانید و گفت :

« هذه شجاعه و لقد کان ابوها سجاعاً شاعراً » این زن فصیح است ، عجب فصیح و بلیغ سخن می گوید ، پدر او علی (ع ) نیز فصیح و بلیغ بود و نیکو انشاء اشعار می کرد .

و زینب (س) با کمال جرأت فرمود : ای پسر زیاد ؛ مرا با آن همه داغ و درد که در سینه دارم مجال سجع و قافیه نیست . و برما جز صبر و شکیبایی نیست .2

.....................................................................................................................................................................

1) از مدینه تا مدینه / ص 837 و 838 .

13



خرید و دانلود  مقام صبر 4 ص


دانلود تخقیق در مورد میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی

 

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی از ادبای عهد فتحعلی شاه قاجار ادیبی فاضل، منشی کامل و شاعری ماهر مترسلی دانشمند و در نظم و نثر فارسی استاد بود وپنائی تخلص می نمود. وی به سال 1193 قمری متولد شد و پس از وفات پدرش میرزا عیسی قائم مقام در سال 1237 قمری به وزارت شاه منصوب و به قائم مقائم ملقب گردید. وی اوایل عهد محمد شاه قاجار را دیده و به سال 1251 قمری به دستور شاه به قتل رسید. قائم مقام در نثر فارسی سبکی خاص ایجاد کرد که مختصات آن چنین است:1- شیرینی و عزوبت الفاظ وحسن ادا2- کوتاهی جمله ها که دیری بود از بین رفته بود 3- دقت در حسن تلفیق هر مزدوج از سجعهای زیبا 4- حذف زواید الفاظ وتعریفهای بی جا وخسته کننده5- ترک استشهادات مکرر شعری از تازی و پارسی6- صراحت لهجه و ترک استعاره وکنایه 7- اختصار وایجاز در ادای جمله ها8- ظرافت و لطیفه پردازی که از مختصات گلستان سعدی است. 9- عبارتش مثل گلستان شیخ آهنگ دار.

تالفیات او بدین شرح است : 

1- منشات قائم مقام که حاوی نوشته ها و انشاهای اوست و کتابی مستمل بر فواید علمی وادبی و تاریخی2- کتاب جلایر نامه که مثنوی فکاهی است3- الجهادیه4- دیباچه جهادیه صغرای پدرش قائم مقام اول5- دیباچه جهادیه کبری پدر 6- دیوان شعر

منشاشان قائم مقام فراهانی به عنوان یکی از شاهکارهای نثر فارسی است زیرا قائم مقام بااحاطه ادبی و قلمی داشت بساط نثر پیچیده و دشوار بعد از مغول در دوره های صفویه افشاریه و زندیه که به نهایت ابتذال رسیده بود برچید ونثر فارسی در راه روانی وسادگی انداخت و نثر ساده و روان امروزی ما دنباله همان نثری است که قائم مقام پدید آورده باید دانست که نثر فارسی پس از بیرون آمدن از زیر فشار زبان عرب تحوالات زیادی یافته و گاهی به اندازه ای آمیخته با عربی شده که اگر حروف ربط را بر می داشتند کشی تمیز نمی داد که عبارت فارسی است وگاهی به قدری هم پیچیده می شد که نه تنها مردم کم سواد بلکه خواص هم از فهم آن عاجز بودند آی آنچه قائم مقام را همتراز با اصلاح کنندگان جهان نموده وآنچه او را در نظر همه فارسی زبانان بزرگ ساخته است اصلاحی است که در نثر فارسی کرده و به روی نویسندگان دری از سعادت گشوده است.

میرزا ابوالقاسم فرزند میرزا عیسی در سال 1193 قمری به دنیا آمد و دوران کودکی را به تحصیل علوم و و کسب کمالات گذراند.وی وزیری لایق دارای حسن تدبیر ، شاعر و استاد در نظم و نثر فارسی بود که پس از مرگ پدر ، به جای وی به وزارت انتخاب گردید . گویند در زمانیکه عباس میرزا در مشهد بیمار بود ، از قائم مقام خواست که در رسانیدن محمد میرزا(پسرش) به سلطنت ، دستیار او باشد و آن دو در حرم حضرت امام رضا(ع) سوگند یاد کردند که به یکدیگر خیانت نکنند.بعد از مرگ فتحعلیشاه (سال 1250 ) قائم مقام به عهد خود وفا نمود و محمد میرزا را به سلطنت رسانید و او نیز قائم مقام را به عنوان صدراعظم برگزید. در بدو صدارت ، قائم مقام خزانه را تهی و اوضاع ایران را دچار اختلال دید و او به شدت به اصلاح امور پرداخت و بــرای پیشــرفت کار حتی با نظر شاه در مواردی که صلاح می دید مخالفت کرد و این مسایل موجب کدورت شاه می شد . از خصوصیات قائم مقام ایستادگی شدید در مقابل زیاده طلبیها و سودجوییهای خارجیان بود و نوشته اند که او به هیچ وجه در قبال زیاده طلبی های خارجیان تسلیم نشده و حتی به قیمت جان خود منافع ملت ایران و مصالح کشور را به بیگانگان واگذار نکرده است. قائم مقام همچنین به تربیت میرزاتقی خان امیرکبیر که فرزند آشپز خود بود همت گماشت تا جایی که میرزا تقی خان به صدارت ناصرالدین شاه رسید . او که وزیری لایق بود با سعایت مخالفین به دستور ناصرالدین شاه به قتل رسید و با کشته شدن او چرخ پیشرفت و ترقی ایران باز ایستاد. قائم مقام دارای تألیفاتی نیز می باشد که عبارتند از: 1 ـ انشاء که حاوی مکتوبات منشات اوست که بعد از درگذشت قائم مقام ، فرهاد میرزا آنها را جمع آوری ، تدوین و به چاپ رسانید و به نام منشآت قائم مقام معروف



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد قائم مقام فراهانی (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

قائم مقام فراهانی

 

تبار

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، معروف به میرزا بزرگ از سادات فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، از مردم هزاوه فراهان از توابع اراک بود.اجداد او صاحب نام بودند و چند نت از آنان به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند. او در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و در تهران کارهای پدر را انجام داد و در آغاز جوانی علوم متداوله را آموخت.

زندگی سیاسی

میرزا ابوالقاسم سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفر‌های جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پیشکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگهای ایران و روس شرکت داشت.

در سال ۱۲۳۷ هجری قمری پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی، بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و حاجی میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میرزا ابوالقاسم به امر فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب «سیدالوزراء» و «قائم‌مقام» یافت و به وزارت نایب‌السلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین تاریخ بود که اختلاف حاجی میرزا آقاسی و قائم مقام و همچنین اختلاف «بزیمکی (خودی)» و «اوزگه (بیگانه)» به وجود آمد. قائم مقام که ذاتا مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت می‌کرد، پس از یکسال وزارت در اثر تـفقین بدخواهان به اتهام دوستی با روسها از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند.

اما پس از سه سال معزولی و خانه نشینی، در سال ۱۲۴۱ هجری قمری دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایب‌السلطنه منصوب شد. در سال ۱۲۴۲ هجری قمری فتحعلی شاه به آذربایجان رفت و مجلسی از رجال و اعیان و روحانیون و سرداران و سران ایلات و عشایر ترتیب داد، تا درباره صلح یا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در این مجلس تـقریبا عقیده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام بر خلاف عقیده همه با مقایسه نیروی مالی و نظامی طرفین، اظهار داشت که ناچار باید با روسها از در صلح درآمد. این نظر، که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمه‌ای در مجلس انداخت و جمعی بر وی تاختند و او را به داشتن روابط نهانی با روسها متهم کردند.

پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه یافت و به شکست ایران انجامید؛ تا در ماه ربیع الثانی سال ۱۲۴۳ هجری قمری برابر با نوامبر ۱۸۲۷ میلادی قوای روس به فرماندهی گراف پاسکوویچ تا تبریز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجویی کرد و با دستورهای لازم و اختیار نامه عقد صلح به نام ولیعهد، به تبریز روانه نمود.

میرزا ابوالقاسم در کار صلح و عقد معاهده با روس، جدیت فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامی خانواده عباس میرزا ساخت و پادشاهی را با وجود برادران بزرگ و مقـتدر دیگر در فرزندان او مستـقر کرد.

عهدنامه ترکمنچای

عهدنامه ترکمنچای در پنجم شعبان ۱۲۴۳ هجری قمری برابر ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به خط قائم مقام تـنظیم و امضا شد و قائم مقام، که خود حامل نسخه عهد نامه بود، به تهران آمد، و درباره آن توضیحات لازم داد و شش کرور تومان غرامت را که مطابق عهدنامه بایستی به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار دیگر به پیشکاری آذربایجان و وزارت ولیعهد به تبریز مراجعت کرد.

در اوایل سال ۱۲۴۹ هجری قمری نایب‌السلطنه برای دفع فتـنه یاغیان افغانی عازم هرات شد و قائم مقام را نیز همراه برد. عباس میرزا که بیماری سل داشت، در مشهد بستری شد و فرزند خود، محمد میرزا، را مامور فتح هرات کرد. هرات در محاصره بود که عباس میرزا درگذشت و قائم مقام، که جنگ را صلاح نمی‌دانست، با یارمحمدخان افغانی عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد میرزا در ماه صفر سال ۱۲۵۰ هجری قمری به تهران وارد شد و در همان ماه جشن ولیعهدی او به جای پدر برپا شد و ولیعهد ایران به فرمانروایی آذربایجان و قائم‌مقام به وزارت او عازم تبریز شدند.

چندی نگذشت که فتحعلی شاه در جمادی الاخر سال ۱۲۵۰ هجری قمری در اصفهان درگذشت. این خبر به آذربایجان رسید و محمد شاه قصد عزیمت به پایتخت را کرد. قائم مقام٬ جهانگیر میرزا و خسرو میرزا، دو برادر شاه، را که در قلعه اردبیل زندانی بودند، نابینا کرد و وسایل جلوس او را فراهم آورد. در ماه رجب، در تبریز، خطبه به نام او خوانده شد و شاه به زودی به همراهی قائم‌مقام به تهران حرکت کرد و روز ۱۴ شعبان به تهران وارد شد و مجدداً تاجگذاری برگزار و قائم مقام را به منصب صدارت مشغول مملکتداری شد و ظل السلطان، فرمانفرما، ملک آرا، رکن الدوله و سایر اعمام شاه و گردنکشان دیگر را به جای خود نشاند. اما با این همه خدمت، به صدارت محمد شاه دیر نپایـید و سختگیریهای او و سعایت حاسدان و مخصوصا فتـنه انگیزیهای بیگانگان، عاقبت شاه را بر وی بدگمان کرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد قائم مقام فراهانی (با فرمت word)


تحقیق در مورد مقام زن 33 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 33 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

این مقاله در حقیقت خلاصه ای از پایان نامه ی خانم مانا کیا است. به دلیل طولانی بودن مقاله در زیر خلاصه ای از مطالب اصلی آن ترجمه و ارائه شده است. تلاش شده است که قسمتهای مربوط به دیدگاهها و آرای پروین پایدار به طور کامل آورده شوند. اصل مقاله در کتابخانه ی صدیقه دولت آبادی موجود است.  

در مورد موضوع زنان در قرن بیستم در ایران مطالب زیادی، با رویکردها و ددگاههای متفاوتی، نوشته شده است. بسیاری از این مطالب به طور مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع حقوق زنان پرداخته اند. بسیاری از این مقالات عدم وجود اکتیویسم در دهه ی 1960 و 1970 را با شرکت گسترده ی زنان در انقلاب ضدشاه یا شروع اکتیویسم بعد از انقلاب اسلامی، در تضاد دانسته اند. اغلب تحقیقات تاریخی تر در مورد ایران قرن بیستم، حاوی اطلاعات بسیار کمی در مورد دو دهه ی پیش از استقرار انقلاب اسلامی هستند. در هر دو نوع از تحقیقات { تحقیقات تاریخی در مورد زنان و تحقیقات تاریخی عمومی} اغلب حقوق کسب شده توسط زنان نتیجه ی مستقیم سیاستهای مدرنیزاسیون دولتی فرض شده اند که از بالا به عنوان بخشش شاهانه اعطا گردیده اند و به این ترتیب راه برای بحث در مورد تاثیر اکتیویسم بر کسب این حقوق بسته می شود.

به شکلی پارادوکسیکال، نظر محققانی که با حکومت پهلوی مخالف اند با افرادی که از آن حمایت می کنند، در این مورد خاص مشترک است. روایتهای طرفدار سلطنت، اکتیویسم زنان را چنانچه خارج از بدنه ی فعالیتهای حکومت بوده باشد، نادیده گرفته یا حذف کرده اند. نظریه ی حقوق زنان به عنوان بخشش شاهانه مبتنی بر مفهوم سازی از حکومت به عنوان تجلی نهادی( instituitional manifestation) شخص شاه است، در این حال قوانین و سیاستها، همه از طریق عاملیت شخص شاه اتفاق می افتند. شاه خیرخواه مردم است، به روشنفکران کمک می کند، اهداف خود ا تشخیص دهند و به افراد بیش از حد سنتی کمک می کند تا خیر خود را بشناسند حتی گاهی اوقات با استفاده از زور. بنابراین زنان حکومتی آگاهند اما تنها ابزارهای سیاستهای دولتی به حساب می آیند.

در مقابل روایتهای طرفدار سلطنت، روایتهای محققان مخالف هم هر جا که بحث به فعالیتهای زنان با/ازطریق حکومت می رسد، اکتیویسم موجود در آن را نادیده می گیرند. آنها خطی میان اکتیویسم مستقل و اکتیویسم از طریق کار با حکومت می کشند و اولی را در تقابل با دومی قرار می دهند. شاید دلیل این کار،مخالفت با روایتهای طرفدار سلطنت باشد اما واقعیت این است که آنها نیز عاملیت زنان را نادیده می گیرند، البته در درون حکومت. هر دونوع نوشته ها ( نوشته های طرفتدار حکومت پهلوی و مخالف آن) بر سلطه ی مطلق، قدرت محض و یکپارچگی حکومت پهلوی صحه می گذارند و به این ترتیب فضای کمی برای مقاومت و عاملیت باقی می ماند. اما اگر حکومت تجلی شخص شاه بود و قدرت در انحصار او، کسب حقوق قانونی توسط زنان در زمان یک شاه زن ستیز ( برای دیدن نظریات شاه در مورد زنان به مصاحبه ی او با اوریانا فالاچی نگاه کنید)را چگونه باید توجیه کرد؟

من معتقدم که با وجود آنکه فعالان حقوق زنان توسط حکومت شاه محدود می شدند اما حکومت تا حدی هم مجبور به پذیرش تقاضاهای آنان بود. به این ترتیب مسئله، درک فمینیسم در زمینه ای است که حکومت به سازمانهای رسمی زنان اجازه ی جدایی از حکومت را نمی دهد. من، به جای نادیده گرفتن سازمانهای زنان در داخل حکومت

یا همکار آن، به بررسی نتایج این همکاری پرداخته ام. من حقوق زنان در دوران پهلوی را به عنوان نتیجه ی مذاکره ی قدرت میان نیروهای مختلف مورد بررسی قرار می دهم. سوال دیگر این است که چگونه زنانی که کار داخل حکومت را انتخاب کرده بودند توانستند از گفتمان مدرنیته برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنند؟ تشکیل سازمانهای زنان که اوج آن تشکیل سازمان زنان ایران است، و روایتهای چندین زن نزدیک به حکومت نقاط کانونی تحقیق من بوده اند. من معتقدم که اکتویسیم فمینیستی موجود در حکومت را نمی توان نتیجه ی مستقیم بسط سیاستهای حکومتی دانست.

استقلال نهادی=استقلال ایدوئولوژیک؟

در نوشته های مخالفان حکومت پیش فرض این است که تنها فعالیتها و سازمانهای مستقل از حکومت، فمینیستی و یا سازنده ی جنبش زنان به حساب می آیند. در این نوشته ها عاملیت در ارتباط مستقیم با یک ثنویت مکانی قرار می گیرد: داخل و خارج حکومت. در اغلب نوشته های فعالان خارج از حکومت، افراد داخل حکومت فاقد عاملیت اند. در این بخش مروری براین ادبیات داریم که البته هدف من از این کار زیر سوال بردن کل محتوای آنان نیست بلکه قصد دارم زمینه ای مناسب برای بحثهای بعدی ی این مقاله فراهم کنم. در این مقالات، مفهوم استقلال خطی متمایزکننده میان فعالان به عنوان افراد دارای عاملیت و فعالان به عنوان ابزار دولتی می کشد، بدون اینکه توجه به این امکان که " پاسخ فمینیسم جهان سومی در برابر تهدید باید پنهان شدن در زیر ردای طرفداری از حکومت باشد و بعضی اوقات هم همین طور بوده است"( به نقل از جرادین هنج در مقاله ی " راه خوبی برای پرواز: ملی گرایی، حکومت و انواع فمینیسم جهان سوم") البته من اهمیت آزادی نهادی را زیر سوال نمی برم اما دوست دارم به بعضی از خطرات این نوع از تحلیل { تحلیل همراه با کنار گذاشتن نیروهای اکتیویست داخل حکومت} اشاره کنم.

کتاب الیز ساناساریان با عنوان جنبش حقوق زنان در ایران: طغیان، افول و سرکوب از 1280تا انقلاب 57، یکی از اولین کتابهای نوشته شده در مورد حقوق زنان در ایران است و به عنوان منبع مورد استفاده ی بسیاری از محققان قرار گرفته است. ساناساریان در این کتاب می گوید " منحل شدن آخرین سازمان مستقل زنان در 1311، نشانه ای بر پایان جنبش زنان در ایران بود"این گفته البته تا حدی در ارتباط با چارچوب نظری کار اوست یعنی مخالفت با اینکه یک جنبش اجتماعی حتما باید با یک نهاد رسمی (official establishment) مخالف باشد. در اینجا ارتباطی مستقیم و بی چون و چرا میان یک جنبش و استقلال نهادی وجود دارد. آیا می توانیم بپذیریم همان فعالانی که ساناساریان معتقد است دارای عاملیت هستند با وارد شدن به دولت عاملیت خود را از دست می دهند؟

بسیاری از محققان می نویسند که حکومت ایران در سالهای 1320 تا 1332 از قدرت کمی برخوردار بود و احزاب و گروههای سیاسی رشد زیادی داشتند. به این ترتیب باید فضای مناسب برای فعالتهای "مستقل" زنان به وجود آمده باشد اما در این دوره تغییر چشم گیری در وضعیت قانونی زنان حاصل نمی شود و اغلب افراد دلیل این ضعف را نقش پایین دستی بسیاری از سازمانهای زنان در ارتباط با احزاب سیاسی کاملا مردانه می دانند. در اینجا نیز با نیروی سیاسی مردانه مواجه هستیم که جایگزین قدرت و سلطه ی مطلق شاه شده است و به هیچ وجه از هیچ چیز تاثیر نمی پذیرد. به عقیده ی آفاری در اینجا نوعی عاملیت سیاسی مردانه جایگزین عاملیت فعالان



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقام زن 33 ص


تحقیق در مورد میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی

 

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی از ادبای عهد فتحعلی شاه قاجار ادیبی فاضل، منشی کامل و شاعری ماهر مترسلی دانشمند و در نظم و نثر فارسی استاد بود وپنائی تخلص می نمود. وی به سال 1193 قمری متولد شد و پس از وفات پدرش میرزا عیسی قائم مقام در سال 1237 قمری به وزارت شاه منصوب و به قائم مقائم ملقب گردید. وی اوایل عهد محمد شاه قاجار را دیده و به سال 1251 قمری به دستور شاه به قتل رسید. قائم مقام در نثر فارسی سبکی خاص ایجاد کرد که مختصات آن چنین است:1- شیرینی و عزوبت الفاظ وحسن ادا2- کوتاهی جمله ها که دیری بود از بین رفته بود 3- دقت در حسن تلفیق هر مزدوج از سجعهای زیبا 4- حذف زواید الفاظ وتعریفهای بی جا وخسته کننده5- ترک استشهادات مکرر شعری از تازی و پارسی6- صراحت لهجه و ترک استعاره وکنایه 7- اختصار وایجاز در ادای جمله ها8- ظرافت و لطیفه پردازی که از مختصات گلستان سعدی است. 9- عبارتش مثل گلستان شیخ آهنگ دار.

تالفیات او بدین شرح است : 

1- منشات قائم مقام که حاوی نوشته ها و انشاهای اوست و کتابی مستمل بر فواید علمی وادبی و تاریخی2- کتاب جلایر نامه که مثنوی فکاهی است3- الجهادیه4- دیباچه جهادیه صغرای پدرش قائم مقام اول5- دیباچه جهادیه کبری پدر 6- دیوان شعر

منشاشان قائم مقام فراهانی به عنوان یکی از شاهکارهای نثر فارسی است زیرا قائم مقام بااحاطه ادبی و قلمی داشت بساط نثر پیچیده و دشوار بعد از مغول در دوره های صفویه افشاریه و زندیه که به نهایت ابتذال رسیده بود برچید ونثر فارسی در راه روانی وسادگی انداخت و نثر ساده و روان امروزی ما دنباله همان نثری است که قائم مقام پدید آورده باید دانست که نثر فارسی پس از بیرون آمدن از زیر فشار زبان عرب تحوالات زیادی یافته و گاهی به اندازه ای آمیخته با عربی شده که اگر حروف ربط را بر می داشتند کشی تمیز نمی داد که عبارت فارسی است وگاهی به قدری هم پیچیده می شد که نه تنها مردم کم سواد بلکه خواص هم از فهم آن عاجز بودند آی آنچه قائم مقام را همتراز با اصلاح کنندگان جهان نموده وآنچه او را در نظر همه فارسی زبانان بزرگ ساخته است اصلاحی است که در نثر فارسی کرده و به روی نویسندگان دری از سعادت گشوده است.

میرزا ابوالقاسم فرزند میرزا عیسی در سال 1193 قمری به دنیا آمد و دوران کودکی را به تحصیل علوم و و کسب کمالات گذراند.وی وزیری لایق دارای حسن تدبیر ، شاعر و استاد در نظم و نثر فارسی بود که پس از مرگ پدر ، به جای وی به وزارت انتخاب گردید . گویند در زمانیکه عباس میرزا در مشهد بیمار بود ، از قائم مقام خواست که در رسانیدن محمد میرزا(پسرش) به سلطنت ، دستیار او باشد و آن دو در حرم حضرت امام رضا(ع) سوگند یاد کردند که به یکدیگر خیانت نکنند.بعد از مرگ فتحعلیشاه (سال 1250 ) قائم مقام به عهد خود وفا نمود و محمد میرزا را به سلطنت رسانید و او نیز قائم مقام را به عنوان صدراعظم برگزید. در بدو صدارت ، قائم مقام خزانه را تهی و اوضاع ایران را دچار اختلال دید و او به شدت به اصلاح امور پرداخت و بــرای پیشــرفت کار حتی با نظر شاه در مواردی که صلاح می دید مخالفت کرد و این مسایل موجب کدورت شاه می شد . از خصوصیات قائم مقام ایستادگی شدید در مقابل زیاده طلبیها و سودجوییهای خارجیان بود و نوشته اند که او به هیچ وجه در قبال زیاده طلبی های خارجیان تسلیم نشده و حتی به قیمت جان خود منافع ملت ایران و مصالح کشور را به بیگانگان واگذار نکرده است. قائم مقام همچنین به تربیت میرزاتقی خان امیرکبیر که فرزند آشپز خود بود همت گماشت تا جایی که میرزا تقی خان به صدارت ناصرالدین شاه رسید . او که وزیری لایق بود با سعایت مخالفین به دستور ناصرالدین شاه به قتل رسید و با کشته شدن او چرخ پیشرفت و ترقی ایران باز ایستاد. قائم مقام دارای تألیفاتی نیز می باشد که عبارتند از: 1 ـ انشاء که حاوی مکتوبات منشات اوست که بعد از درگذشت قائم مقام ، فرهاد میرزا آنها را جمع آوری ، تدوین و به چاپ رسانید و به نام منشآت قائم مقام معروف



خرید و دانلود تحقیق در مورد میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (ورد)