لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
عنوان:
بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی
محققان:
علی مرادی (شمارة پرسنلی: 18568659)
و
زهرا نیک بین (شمارة پرسنلی: 12456263)
شغل:
دبیر آموزش و پرورش
سازمان:
آموزش و پرورش (همایش علمی و پژوهشی قائم مقام فراهانی)
سال:
88- 1387
چکیده:
میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند الوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان، از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت.
آغاز سلطنت محمدشاه مصادف بود با یک دوره بسیار بحرانی از روابط روس و انگلیس بر سر ایران. (نقل از تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، استاد سعید نفیسی، ص 43) اما ایران به ظاهر نگرانی نداشت چرا که مردی چون قائم مقام، مصدر قدرت سیاسی وحکومتی بود. تجارب و تسلط او بر اوضاع و احوال سیاسی در حدی بود که کسی قادر نبود از او باج بستاند.
قائم مقام همه ی اختیاراتی را که در نظام حکومتی به دست آورده بود، در راه خیر و صلاح کشور به کار برد. اما این شدت عمل و طرز حکومت نه در میان عوامل درباری و حکومتی هواخواه داشت و نه به سوی سیاست های دولتهای استعمارگر بود. توطئه ها، به ثمر نشست. هنوز دو سال از سلطنت محمدشاه نگذشته بود که به طرزی ناجوانمردانه، مرد بزرگ ادب و سیاست و میهن پرست بلند مرتبه را به قتل رساندند.
جای قائم مقام را به میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند. او با نیرنگ و زاهد نمایی شگفتی، سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.
دوره صدارت حاج میزرا آقاسی یکی دیگر ازدوره های دشوار اجتماعی برای مردم ایران بود که شکل خاص خودش را داشت. اوضاع فرهنگی و ادبی ایران پس از شهادت قائم مقام به دلیل رواج صنعت چاپ و تأسیس و گسترش روزنامه نویسی، گسترش سواد خواندن و نوشتن بین مردم و رفتن دانشجویان ایرانی به اروپا تأسیس مدرسه ی دارالفنون و رواج و گسترش ترجمه از زبان های اروپایی به تحول نثر فارسی و رواج ساده نویسی کمک کرد. در پی جنگ های ایران و روس آشنایی ایران با غرب بیشتر و بیشتر شد که البته این آشنایی با خود آگاهی همراه نبود و این خود زمینه ی ایجاد تحولاتی در زمینه ی موسیقی، داستان نامه نویسی، نمایش و نقاشی و خوشنویسی شد.
کلید واژه ها: قائم مقام فراهانی- محمدشاه- حاج میرزا آقاسی- تحولات فرهنگی و ادبی- روابط و آشنایی ایران و اروپا.
مقدمه:
همواره می خوانیم که علمای قدیم خود را متواضع و اهل عمل نشان می داده اند. و کوشیده اند که اصول اعتقادی ادیان را به عصر و زمان نزدیک کنند. و یا به تناسب روح زمانه و یا روح افکار معاصر آنرا از نوبسازند. تهاجمات فرهنگی غالباً با نحوی غفلت مردمانی که مورد هجوم قرار گرفته اند هم سو است.
در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بعضی از کشورهای غربی که به اصطلاح پیشرفته تر بودند مثل انگلیس و روسیه به طمع کشورگشایی چشم امید به تصرف قسمتهایی از خاک ایران بسته بودند. در این عصر مردان همچون قائم مقام فراهانی مانع رفته بیگانگان در ایران بودند. او از افرادی بود که می توانست ایران را به خوبی اداره کند. و با همه خدمت به صدارت محمد شاه دیری نپایید حسادت بعضی از درباریان و مخصوصاً فتنه انگیزیهای بیگانگان عاقبت شاه را بر وی بدگمان کرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ییلاق خانواده سلطنتی زندانی و پس از چند روز خفه کردند. بدین قرار به زندگی مردی از بزرگان در ایران پایان دادند. حال باید به پژوهش پرداخت.
اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران پس از شهادت قائم مقام به کدام سمت و سوق گرایش پیدا کرد؟ (تجدد و دین زدایی در فرهنگ)
جای قائم مقام را میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند زندگی این مجسمه سالوس و ریا را داستانهایی خنده آور سرشار کرده است او نیرنگ و زاهدنمایی شگفتی سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.در تمام مدت سیزده سال صدارت حاجی، پادشاه ایران در حقیقت حاجی بود و محمد شاه علاوه بر آنکه به هیچ وجه در مقابل اعمال و اقوال و خواهش و فرمایش حاجی مخالفتی نشان نمی داد، با وجود همه خطاها و خرابکاریهای حاجی هر کسی هر چه در باب او می گفت، علاوه بر آنکه نمی شنیدند، به تبعید و آزار او می پرداخت و چنین عقیده داشت که حاجی هر چه بخواهد می شود. و هر چه بکند عین صدابت مسئله بی جواب چنانچه می گفت: این دربار مرا حاجی نمی خواهد خوب بشود. از برای اینکه این زخمها را در دنیا بکشم و در آخرت بهتر بروم. اگر حاجی بخواهد خوب خواهد شد. (تاریخ ایران در دوره سلطنت قاجار ص 130)
حاجی در مدت صدارت 13 ساله (1264- 1251) آن چنان ثروتی به دست آورده بود که برای اینکه پس از محد شاه در دام بازخواست نیفتد ثروت خود را به شاه جدید هبه کرد.
سال شمار زندگی:
1193 ه. ق: تولد در فراهان اراک.
1208 ه. ق: آغاز خدمت دیوانی با شغل نویسندگی.
1216 ه. ق: سفر به عتبات عالیات و دیدار با پدربزرگ.
1218 ه. ق: آغاز جنگ اول ایران و روس.
1219 ه. ق: اشتغال به شغل دیوانی در نزد میرزا شفیع صدراعظم.
1226 ه. ق: انتصاب به شغل وزارت در دستگاه «عباس میرزا نایب السلطنه».
1128 ه. ق: «معاهدة گلستان» بین ایران و روس.
1237 ه. ق: «مرگ میرزا بزرگ» (قائم مقام اول)، پدر قائم مقام.
1238 ه. ق: اعطای لقب «قائم مقامی» و واگذاری کلیة مشاغل میرزا بزرگ به میرزا ابوالقاسم.
1238 ه. ق: معاهدة صلح بین ایران و عثمانی (ترکیه امروزی) به تدبیر «قائم مقام».
1241 ه. ق: کناره گیری قائم مقام از سیاست.
1241 ه. ق: شروع جنگ دوم ایران و روس.
1242 ه. ق: بازگشت به خدمت در دستگاه عباس میرزا.
1243 ه. ق: «معاهده ی ترکمانچای» بین ایران و روس به تدبیر قائم مقام.
1244 ه. ق: قتل «گریبایدوف» سفیر روس در ایران.
1249 ه. ق: مرگ «عباس میرزا نایب السلطنه».
1250 ه. ق: مرگ «فتحعلی شاه» قاجار و جانشینی «محمدشاه»
1250 ه. ق: صدر اعظمی قائم مقام.
1251 ه. ق: قتل قائم مقام به دستور «محمدشاه قاجار».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان:
بررسی و مقایسه اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی
محققان:
علی مرادی (شمارة پرسنلی: 18568659)
و
زهرا نیک بین (شمارة پرسنلی: 12456263)
شغل:
دبیر آموزش و پرورش
سازمان:
آموزش و پرورش (همایش علمی و پژوهشی قائم مقام فراهانی)
سال:
88- 1387
چکیده:
میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند الوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان، از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت.
آغاز سلطنت محمدشاه مصادف بود با یک دوره بسیار بحرانی از روابط روس و انگلیس بر سر ایران. (نقل از تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، استاد سعید نفیسی، ص 43) اما ایران به ظاهر نگرانی نداشت چرا که مردی چون قائم مقام، مصدر قدرت سیاسی وحکومتی بود. تجارب و تسلط او بر اوضاع و احوال سیاسی در حدی بود که کسی قادر نبود از او باج بستاند.
قائم مقام همه ی اختیاراتی را که در نظام حکومتی به دست آورده بود، در راه خیر و صلاح کشور به کار برد. اما این شدت عمل و طرز حکومت نه در میان عوامل درباری و حکومتی هواخواه داشت و نه به سوی سیاست های دولتهای استعمارگر بود. توطئه ها، به ثمر نشست. هنوز دو سال از سلطنت محمدشاه نگذشته بود که به طرزی ناجوانمردانه، مرد بزرگ ادب و سیاست و میهن پرست بلند مرتبه را به قتل رساندند.
جای قائم مقام را به میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند. او با نیرنگ و زاهد نمایی شگفتی، سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.
دوره صدارت حاج میزرا آقاسی یکی دیگر ازدوره های دشوار اجتماعی برای مردم ایران بود که شکل خاص خودش را داشت. اوضاع فرهنگی و ادبی ایران پس از شهادت قائم مقام به دلیل رواج صنعت چاپ و تأسیس و گسترش روزنامه نویسی، گسترش سواد خواندن و نوشتن بین مردم و رفتن دانشجویان ایرانی به اروپا تأسیس مدرسه ی دارالفنون و رواج و گسترش ترجمه از زبان های اروپایی به تحول نثر فارسی و رواج ساده نویسی کمک کرد. در پی جنگ های ایران و روس آشنایی ایران با غرب بیشتر و بیشتر شد که البته این آشنایی با خود آگاهی همراه نبود و این خود زمینه ی ایجاد تحولاتی در زمینه ی موسیقی، داستان نامه نویسی، نمایش و نقاشی و خوشنویسی شد.
کلید واژه ها: قائم مقام فراهانی- محمدشاه- حاج میرزا آقاسی- تحولات فرهنگی و ادبی- روابط و آشنایی ایران و اروپا.
مقدمه:
همواره می خوانیم که علمای قدیم خود را متواضع و اهل عمل نشان می داده اند. و کوشیده اند که اصول اعتقادی ادیان را به عصر و زمان نزدیک کنند. و یا به تناسب روح زمانه و یا روح افکار معاصر آنرا از نوبسازند. تهاجمات فرهنگی غالباً با نحوی غفلت مردمانی که مورد هجوم قرار گرفته اند هم سو است.
در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بعضی از کشورهای غربی که به اصطلاح پیشرفته تر بودند مثل انگلیس و روسیه به طمع کشورگشایی چشم امید به تصرف قسمتهایی از خاک ایران بسته بودند. در این عصر مردان همچون قائم مقام فراهانی مانع رفته بیگانگان در ایران بودند. او از افرادی بود که می توانست ایران را به خوبی اداره کند. و با همه خدمت به صدارت محمد شاه دیری نپایید حسادت بعضی از درباریان و مخصوصاً فتنه انگیزیهای بیگانگان عاقبت شاه را بر وی بدگمان کرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ییلاق خانواده سلطنتی زندانی و پس از چند روز خفه کردند. بدین قرار به زندگی مردی از بزرگان در ایران پایان دادند. حال باید به پژوهش پرداخت.
اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران پس از شهادت قائم مقام به کدام سمت و سوق گرایش پیدا کرد؟ (تجدد و دین زدایی در فرهنگ)
جای قائم مقام را میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند زندگی این مجسمه سالوس و ریا را داستانهایی خنده آور سرشار کرده است او نیرنگ و زاهدنمایی شگفتی سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.در تمام مدت سیزده سال صدارت حاجی، پادشاه ایران در حقیقت حاجی بود و محمد شاه علاوه بر آنکه به هیچ وجه در مقابل اعمال و اقوال و خواهش و فرمایش حاجی مخالفتی نشان نمی داد، با وجود همه خطاها و خرابکاریهای حاجی هر کسی هر چه در باب او می گفت، علاوه بر آنکه نمی شنیدند، به تبعید و آزار او می پرداخت و چنین عقیده داشت که حاجی هر چه بخواهد می شود. و هر چه بکند عین صدابت مسئله بی جواب چنانچه می گفت: این دربار مرا حاجی نمی خواهد خوب بشود. از برای اینکه این زخمها را در دنیا بکشم و در آخرت بهتر بروم. اگر حاجی بخواهد خوب خواهد شد. (تاریخ ایران در دوره سلطنت قاجار ص 130)
حاجی در مدت صدارت 13 ساله (1264- 1251) آن چنان ثروتی به دست آورده بود که برای اینکه پس از محد شاه در دام بازخواست نیفتد ثروت خود را به شاه جدید هبه کرد.
سال شمار زندگی:
1193 ه. ق: تولد در فراهان اراک.
1208 ه. ق: آغاز خدمت دیوانی با شغل نویسندگی.
1216 ه. ق: سفر به عتبات عالیات و دیدار با پدربزرگ.
1218 ه. ق: آغاز جنگ اول ایران و روس.
1219 ه. ق: اشتغال به شغل دیوانی در نزد میرزا شفیع صدراعظم.
1226 ه. ق: انتصاب به شغل وزارت در دستگاه «عباس میرزا نایب السلطنه».
1128 ه. ق: «معاهدة گلستان» بین ایران و روس.
1237 ه. ق: «مرگ میرزا بزرگ» (قائم مقام اول)، پدر قائم مقام.
1238 ه. ق: اعطای لقب «قائم مقامی» و واگذاری کلیة مشاغل میرزا بزرگ به میرزا ابوالقاسم.
1238 ه. ق: معاهدة صلح بین ایران و عثمانی (ترکیه امروزی) به تدبیر «قائم مقام».
1241 ه. ق: کناره گیری قائم مقام از سیاست.
1241 ه. ق: شروع جنگ دوم ایران و روس.
1242 ه. ق: بازگشت به خدمت در دستگاه عباس میرزا.
1243 ه. ق: «معاهده ی ترکمانچای» بین ایران و روس به تدبیر قائم مقام.
1244 ه. ق: قتل «گریبایدوف» سفیر روس در ایران.
1249 ه. ق: مرگ «عباس میرزا نایب السلطنه».
1250 ه. ق: مرگ «فتحعلی شاه» قاجار و جانشینی «محمدشاه»
1250 ه. ق: صدر اعظمی قائم مقام.
1251 ه. ق: قتل قائم مقام به دستور «محمدشاه قاجار».
زندگی نامه قائم مقام فراهانی:
میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (1193- 1251 ه. ق) از سیاستمداران و صاحب منصبان صاحب نام و اهل هنر و ادبیات در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بود.
میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت. در آغاز جوانی به خدمت دولت درآمد و مدتها در تهران کارهای پدر را انجام می داد. سپس به تبریز نزد پدرش،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
کتاب معادشناسی/ جلد اول/ قسمت اول: مقام انسان در میان موجودات، پست ترین عوالم، فرق مومن و کافر، آخرت باطن دنیا است، آسانی
بسـم الله الـرّحمن الـرّحیم
سپاس و حمد بیاندازه و قیاس از ویژگیهای حضرت ربّ ودود ذوالجلال و الاءکرام، خدای منّان است که بشر را بعد از آفرینش و هدایت تکوینیّه به خلعت حرکت بسوی کمال به هدایت تشریعیّه راهنمائی و مخلَّع فرمود؛ اللَهُ وَلِیُّ الَّذِینَ ءَامَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَـ'تِ إِلَی النُّورِ. [1]
و پاکترین درود و تحیّت و اکرام بر پیامبران و برگزیدگان راه خدا و طریق هدایت بسوی معارف حقّة او باد، که با ارشاد خود بشر را از ظلمتکدة جهل به وادی ایمن انوار علم و دانش الهیّه رهبری نمودند، و از جمود و رکود به مقام سعة اطلاق و گشایش حقائق و واقعیّات به پرواز درآوردند.
خاصّه خاتم پیمبران حضرت سیّدالمرسلین محمّد بن عبدالله صلّی الله علیه وآله وسلّم و جانشینان او حضرت سیّد الوصیّین، أمیرالمؤمنین علیّ بن أبیطالب و یازده فرزند امجد او که یکی پس از دیگری عالم را به نور وجود خود منوّر، و با تحمّل أعباء خلافت و امانت الهی کاروان بشریّت را به میقات خدا و لقاء او رهنمون شدند، و صدای پر طنین جرس قافله را به گوش جهانیان رساندند.
در دلهای مردم از نفحات قدسیّه، نور و سرور و حبور وارد کرده، و آن دلها را به مقام عزّ خدا پیوستند. و راه عبور از عقبات مخوفه و کریوههای مهولة نفس را به راستی و درستی نشان داده، به مراحل و منازل واقعة در طیّ طریق آشنا نمودند. و انسان را به آخرین منزل خود که مقام مقرَّبین و صدّیقین و مخلَصین است به حرم امن و امان حضرت پروردگار جمیل و جلیل رهبری کردند؛ فَلِلّهِ دَرُّهُم و علَیه أجرُهم و سلامُه علَیهم أجمَعین. از آنجائی که توفیق الهی شامل حال این بندة ناچیز شد، تا در روزهای ماه مبارک رمضان از سنة 1396 و در شبهای این ماه از سنة 1399 هجریّة قمریّه با بسیاری از برادران ایمانی و اخلاّء روحانی بحث معاد که از جمله شریفترین و زیباترین بحثهای اعتقادی است مرتّباً و مسلسلاً بازگو شود؛ خداوند رحمن و رحیم را سپاسگزارم که با تأییدات بینهایت و تسدیدات بیدریغ خود باز بذل مرحمت و عنایت نمود تا مذاکرات را به رشتة تحریر آورده و به صورت مجالسی تدوین شود، و بالنّتیجه برای خود حقیر و برادران ایمانی عزیز و ارجمند موجب یادآوری گردد.
این مجالس که در حدود شصت و اندی خواهد بود، کیفیّت سیر و حرکت انسان را در دنیا و عالم غرور و اعتبار، و نحوة تبدّل نشأة غرور را به عالم حقائق و واقعیّات، و ارتحال او را بسوی خدا و غایة الغایات نشان میدهد؛ و در ابحاثی مرتّباً از عالم صورت و برزخ و نحوة ارتباط ارواح در آنجا با این عالم، و کیفیّت خلقت فرشتگان و وظائف آنها، و نفخ صور و مردن تمام موجودات و سپس زنده شدن همة آنها و قیام انسان در پیشگاه حضرت احدیّت، و عالم حشر و نشر و حساب و کتاب و جزاء و عرض و سؤال و میزان و صراط و شفاعت و أعراف و بهشت و دوزخ بحث مینماید. از آیات قرآن و اخبار معصومین و ادلّة عقلیّه و فلسفیّه و مطالب ذوقیّه و عرفانیّه به نحو أوفی و اوفر آمده، و از ذکر اخلاقیّات و مواعظ نیز در حدود امکان کوتاهی نشده است.
این مباحث در حدود ده مجلّد خواهد شد که قسمت «معادشناسی» از دورة علوم و معارف اسلام را تشکیل میدهد.
این دوره در سلسلة عقائد شامل سه دورة «الله شناسی» و «امامشناسی» و «معاد شناسی» است؛ و در قسمت احکام و مسائل شامل بحثهائی در پیرامون قرآن کریم و مسجد و دعا و نماز و روزه و اخلاق و برخی از مسائل دیگر است که به حول و قوّة الهی امید است به تدریج مورد استفادة عموم قرار گیرد.
وَ مَا تَوْفِیقِی´ إِلاَّ بِاللَهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ.[2]
رَبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ. [3]
و هُوَ المُستَعانُ و علَیهِ التُّکْلانُ
سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی
بازگشت به فهرست
مجلس أوّل
حـقـائـق و اعـتـبـاریّـات
أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
بِـسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَـنِ الـرَّحـیم
الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ و الصَّلَوةُ و السَّلامُ عَلَی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ و ءَالِهِ الطّاهِرینَ
و لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی أعْدا´ئِهِمْ أجْمَعینَ مِنَ الاْ´نَ إلَی قیامِ یَوْمِ الدّینِ
و لا حَوْلَ و لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ الْعَلیِّ الْعَظیم[4]
قال اللهُ الحکیمُ فی کتابِه الکریم:
بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَـ'نِ الرَّحِیمِ * وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ * وَ طُورِ سِینِینَ * وَ هَـ'ذَا الْبَلَدِ الاْمِینِ * لَقَدْ خَلَقْنَا الاْءنسَـ'نَ فِی´ أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ * ثُمَّ رَدَدْنَـ'هُ أَسْفَلَ سَـ'فِلِینَ * إِلاَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّـ'لِحَـ'تِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ * فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ * أَلَیْسَ اللَهُ بِأَحْکَمِ الْحَـ'کِمِینَ. خداوند در این سوره که نود و پنجمین سوره از قرآن کریم است سوگند یاد میکند به انجیر و زیتون که مراد[5] همان دو میوة معروف است، یا به دو درخت آنها، یا به کوه تین که شهر دمشق در دامنة آن واقع شده و کوه زیتون که شهر بیت المَقْدِس در دامنة آن است و محلّ پیدایش انبیاء و مرسلین میباشد؛ و سوگند یاد میکند به طور سینا که محلّ مناجات حضرت موسی کلیم الله علَی نبیِّنا وآله و علیهالسّلام بوده است، و به شهر مکّة مکرّمه که شهر امن و امان بوده م و خداوند آنرا مأمن قرار داده است که:
انسان را در بهترین [6] قوام وجودی و ماهُوِی و عالیترین طینت و سرشت و نیکوترین بنیاد و سازمان آفریدیم، و سپس او را به پائینترین درجه و منزله فرود آوردیم؛ مگر آن کسانیکه ایمان به خدا آورده و به کردار شایسته مشغول شوند، که برای آنها البتّه مزد و ثواب مستمرّ و همیشگی خواهد بود.
پس بنابراین روز جزا حقّ است و قابل تکذیب نیست، زیرا که بر اساس اختلاف حالات و درجات مردم، خداوند حاکم به حقّ که حکمش استوار و قائم به اصول متینه است بین آنها در روز بازپسین حکم خواهد فرمود.
به خواست خداوند متعال چنانچه توفیقات حضرتش شامل شود، در نظر آمد که یک دوره بحث معاد که متّخذ از آیات شریفة قرآن و أخبار ائمّة أهل البیت علیهم السّلام باشد بیان شود، و از خصوصیّاتی که انسان در حال سکرات مرگ پیدا میکند و کیفیّت عالم برزخ و انتقال از آن به قیامت کبری و اجتماع خلائق در حشر و نشر و سؤال و میزان و عرض و صراط و شفاعت و أعراف و کوثر و بهشت و دوزخ، بقدر وسع و گنجایش به ترتیب مفصّلاً ذکر شود.
در سورة مبارکة والتّین که در مطلع گفتار قرائت شد، خداوند موقعیّت انسان را از عالم بالا به عالم طبع و مادّه و حیات دنیا و منطق احساس بیان میفرماید که: ما او را در بهترین سرشت و قوام آفریدیم و سپس او را به پائینترین مرتبه از حدود و قیود و گرفتاری در ظلمات عالم حسّ و دور بودن از عالم اُنس و جمعیّت و معرفت نزول دادیم، تا خود به پای خود برگردد و با اختیار و اراده به اعلا درجات برسد، و بر ذروة عالی از مدارج و معارج مقام انسانیّت نائل آید؛ در این صورت در نزد خدای خود مقیم بوده و به اجر و پاداش غیر مقطوع خواهد رسید.
بازگشت به فهرست
مقام انسان در میان موجودات
در میان تمام موجودات از جماد و نبات و حیوان، انسان دارای یک شرافت و دارای یک خاصّهای است که او را از بقیّه متمایز نموده و در صفّ خاصّی قرار داده است؛ و آن همان قوای عاقله و ادراک کلّیّات و امکان عروج و صعود به عوالم اعلا و مجرّدات از نفوس قدسیّه عقلانیّه است.
گرچه علوم تجربی هنوز نتوانسته است برای جمیع موجودات حتّی نباتات و جمادات، اثبات شعور و قدرت بنماید ولی در فلسفة کلّیّة الهیّه به مرحلة ثبوت و برهان رسیده است که هر موجودی که بر آن نام موجود بتوان گذاشت حتّی یک پر کاه و یک ذرّة نامرئی، همه از نعمت حیات و علم و قدرت بهرمندند و «وجود» ملازم با این سه خاصیّت است؛ غایة الامر هر موجودی به حسب گنجایش ظرف وجودی خود دارای همان درجه از حیات و علم و قدرت است؛ موجودات مادّیّه بقدر گنجایش خود، نباتات و حیوانات بقدر توسعة ظروف وجودی آنها، انسان و ملائکه نیز بحسب قابلیّت خود دارای این خواصّ میباشند.
انسان در میان همة موجودات دارای قوای متضادّه و غرائز مختلفه و در گیر و قوسِ کشمکش امیال نفسانیّه و شهوات از طرفی و قوای عاقله و مجرّده از سوی دیگر است.
دائرة فعّالیّت حیوانات محدود، و اختیار و اراده و شعور آنها محدود است. و برای جلب منافع و دفع مضارّ خود بحرکت در میآیند؛ پرندگان در فضا به پرواز آمده، و حیوانات بحری در دریا برای طعمه و صید حرکت میکنند، و وحوش و جانوران برّی جز تمتّع حسّ و تولید مثل و إعمال غرائز محدود و بسیط خود قدمی فراتر نمینهند.
آنها غیر از یک طریق مشی محدود هیچ آرزو و هدفی ندارند، لذا اجتماع آنها بسیط و محدود است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
قائم مقام فراهانی
تبار
میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، معروف به میرزا بزرگ از سادات فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، از مردم هزاوه فراهان از توابع اراک بود.اجداد او صاحب نام بودند و چند نت از آنان به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند. او در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و در تهران کارهای پدر را انجام داد و در آغاز جوانی علوم متداوله را آموخت.
زندگی سیاسی
میرزا ابوالقاسم سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفرهای جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پیشکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگهای ایران و روس شرکت داشت.
در سال ۱۲۳۷ هجری قمری پدرش میرزا بزرگ قائم مقام درگذشت و بین دو پسرش، میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی، بر سر جانشینی پدر نزاع افتاد و حاجی میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میرزا ابوالقاسم به امر فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد و لقب «سیدالوزراء» و «قائممقام» یافت و به وزارت نایبالسلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین تاریخ بود که اختلاف حاجی میرزا آقاسی و قائم مقام و همچنین اختلاف «بزیمکی (خودی)» و «اوزگه (بیگانه)» به وجود آمد. قائم مقام که ذاتا مردی بینا و مغرور بود با بعضی از کارهای ولیعهد مخالفت میکرد، پس از یکسال وزارت در اثر تـفقین بدخواهان به اتهام دوستی با روسها از کار برکنار شد و سه سال در تبریز به بیکاری گذراند.
اما پس از سه سال معزولی و خانه نشینی، در سال ۱۲۴۱ هجری قمری دوباره به پیشکاری آذربایجان و وزارت نایبالسلطنه منصوب شد. در سال ۱۲۴۲ هجری قمری فتحعلی شاه به آذربایجان رفت و مجلسی از رجال و اعیان و روحانیون و سرداران و سران ایلات و عشایر ترتیب داد، تا درباره صلح یا ادامه جنگ با روسها، به مشورت پردازند. در این مجلس تـقریبا عقیده عموم به ادامه جنگ بود. اما قائم مقام بر خلاف عقیده همه با مقایسه نیروی مالی و نظامی طرفین، اظهار داشت که ناچار باید با روسها از در صلح درآمد. این نظر، که صحت آن بعدها بر همه ثابت شد، در آن روز همهمهای در مجلس انداخت و جمعی بر وی تاختند و او را به داشتن روابط نهانی با روسها متهم کردند.
پس دوباره از کار برکنار و به خراسان اعزام شد. جنگ با روس ادامه یافت و به شکست ایران انجامید؛ تا در ماه ربیع الثانی سال ۱۲۴۳ هجری قمری برابر با نوامبر ۱۸۲۷ میلادی قوای روس به فرماندهی گراف پاسکوویچ تا تبریز راند. شاه قائم مقام را از خراسان خواست و دلجویی کرد و با دستورهای لازم و اختیار نامه عقد صلح به نام ولیعهد، به تبریز روانه نمود.
میرزا ابوالقاسم در کار صلح و عقد معاهده با روس، جدیت فراوان کرد و در ضمن معاهده، تزار را حامی خانواده عباس میرزا ساخت و پادشاهی را با وجود برادران بزرگ و مقـتدر دیگر در فرزندان او مستـقر کرد.
عهدنامه ترکمنچای
عهدنامه ترکمنچای در پنجم شعبان ۱۲۴۳ هجری قمری برابر ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به خط قائم مقام تـنظیم و امضا شد و قائم مقام، که خود حامل نسخه عهد نامه بود، به تهران آمد، و درباره آن توضیحات لازم داد و شش کرور تومان غرامت را که مطابق عهدنامه بایستی به دولت روس پرداخت شود، گرفت و بار دیگر به پیشکاری آذربایجان و وزارت ولیعهد به تبریز مراجعت کرد.
در اوایل سال ۱۲۴۹ هجری قمری نایبالسلطنه برای دفع فتـنه یاغیان افغانی عازم هرات شد و قائم مقام را نیز همراه برد. عباس میرزا که بیماری سل داشت، در مشهد بستری شد و فرزند خود، محمد میرزا، را مامور فتح هرات کرد. هرات در محاصره بود که عباس میرزا درگذشت و قائم مقام، که جنگ را صلاح نمیدانست، با یارمحمدخان افغانی عهدنامه صلح بست و به تهران بازگشت. محمد میرزا در ماه صفر سال ۱۲۵۰ هجری قمری به تهران وارد شد و در همان ماه جشن ولیعهدی او به جای پدر برپا شد و ولیعهد ایران به فرمانروایی آذربایجان و قائممقام به وزارت او عازم تبریز شدند.
چندی نگذشت که فتحعلی شاه در جمادی الاخر سال ۱۲۵۰ هجری قمری در اصفهان درگذشت. این خبر به آذربایجان رسید و محمد شاه قصد عزیمت به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
عنوان:
بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی
محققان:
علی مرادی (شمارة پرسنلی: 18568659)
و
زهرا نیک بین (شمارة پرسنلی: 12456263)
شغل:
دبیر آموزش و پرورش
سازمان:
آموزش و پرورش (همایش علمی و پژوهشی قائم مقام فراهانی)
سال:
88- 1387
چکیده:
میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند الوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان، از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت.
آغاز سلطنت محمدشاه مصادف بود با یک دوره بسیار بحرانی از روابط روس و انگلیس بر سر ایران. (نقل از تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، استاد سعید نفیسی، ص 43) اما ایران به ظاهر نگرانی نداشت چرا که مردی چون قائم مقام، مصدر قدرت سیاسی وحکومتی بود. تجارب و تسلط او بر اوضاع و احوال سیاسی در حدی بود که کسی قادر نبود از او باج بستاند.
قائم مقام همه ی اختیاراتی را که در نظام حکومتی به دست آورده بود، در راه خیر و صلاح کشور به کار برد. اما این شدت عمل و طرز حکومت نه در میان عوامل درباری و حکومتی هواخواه داشت و نه به سوی سیاست های دولتهای استعمارگر بود. توطئه ها، به ثمر نشست. هنوز دو سال از سلطنت محمدشاه نگذشته بود که به طرزی ناجوانمردانه، مرد بزرگ ادب و سیاست و میهن پرست بلند مرتبه را به قتل رساندند.
جای قائم مقام را به میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند. او با نیرنگ و زاهد نمایی شگفتی، سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.
دوره صدارت حاج میزرا آقاسی یکی دیگر ازدوره های دشوار اجتماعی برای مردم ایران بود که شکل خاص خودش را داشت. اوضاع فرهنگی و ادبی ایران پس از شهادت قائم مقام به دلیل رواج صنعت چاپ و تأسیس و گسترش روزنامه نویسی، گسترش سواد خواندن و نوشتن بین مردم و رفتن دانشجویان ایرانی به اروپا تأسیس مدرسه ی دارالفنون و رواج و گسترش ترجمه از زبان های اروپایی به تحول نثر فارسی و رواج ساده نویسی کمک کرد. در پی جنگ های ایران و روس آشنایی ایران با غرب بیشتر و بیشتر شد که البته این آشنایی با خود آگاهی همراه نبود و این خود زمینه ی ایجاد تحولاتی در زمینه ی موسیقی، داستان نامه نویسی، نمایش و نقاشی و خوشنویسی شد.
کلید واژه ها: قائم مقام فراهانی- محمدشاه- حاج میرزا آقاسی- تحولات فرهنگی و ادبی- روابط و آشنایی ایران و اروپا.
مقدمه:
همواره می خوانیم که علمای قدیم خود را متواضع و اهل عمل نشان می داده اند. و کوشیده اند که اصول اعتقادی ادیان را به عصر و زمان نزدیک کنند. و یا به تناسب روح زمانه و یا روح افکار معاصر آنرا از نوبسازند. تهاجمات فرهنگی غالباً با نحوی غفلت مردمانی که مورد هجوم قرار گرفته اند هم سو است.
در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بعضی از کشورهای غربی که به اصطلاح پیشرفته تر بودند مثل انگلیس و روسیه به طمع کشورگشایی چشم امید به تصرف قسمتهایی از خاک ایران بسته بودند. در این عصر مردان همچون قائم مقام فراهانی مانع رفته بیگانگان در ایران بودند. او از افرادی بود که می توانست ایران را به خوبی اداره کند. و با همه خدمت به صدارت محمد شاه دیری نپایید حسادت بعضی از درباریان و مخصوصاً فتنه انگیزیهای بیگانگان عاقبت شاه را بر وی بدگمان کرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ییلاق خانواده سلطنتی زندانی و پس از چند روز خفه کردند. بدین قرار به زندگی مردی از بزرگان در ایران پایان دادند. حال باید به پژوهش پرداخت.
اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران پس از شهادت قائم مقام به کدام سمت و سوق گرایش پیدا کرد؟ (تجدد و دین زدایی در فرهنگ)
جای قائم مقام را میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند زندگی این مجسمه سالوس و ریا را داستانهایی خنده آور سرشار کرده است او نیرنگ و زاهدنمایی شگفتی سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.در تمام مدت سیزده سال صدارت حاجی، پادشاه ایران در حقیقت حاجی بود و محمد شاه علاوه بر آنکه به هیچ وجه در مقابل اعمال و اقوال و خواهش و فرمایش حاجی مخالفتی نشان نمی داد، با وجود همه خطاها و خرابکاریهای حاجی هر کسی هر چه در باب او می گفت، علاوه بر آنکه نمی شنیدند، به تبعید و آزار او می پرداخت و چنین عقیده داشت که حاجی هر چه بخواهد می شود. و هر چه بکند عین صدابت مسئله بی جواب چنانچه می گفت: این دربار مرا حاجی نمی خواهد خوب بشود. از برای اینکه این زخمها را در دنیا بکشم و در آخرت بهتر بروم. اگر حاجی بخواهد خوب خواهد شد. (تاریخ ایران در دوره سلطنت قاجار ص 130)
حاجی در مدت صدارت 13 ساله (1264- 1251) آن چنان ثروتی به دست آورده بود که برای اینکه پس از محد شاه در دام بازخواست نیفتد ثروت خود را به شاه جدید هبه کرد.
سال شمار زندگی:
1193 ه. ق: تولد در فراهان اراک.
1208 ه. ق: آغاز خدمت دیوانی با شغل نویسندگی.
1216 ه. ق: سفر به عتبات عالیات و دیدار با پدربزرگ.
1218 ه. ق: آغاز جنگ اول ایران و روس.
1219 ه. ق: اشتغال به شغل دیوانی در نزد میرزا شفیع صدراعظم.
1226 ه. ق: انتصاب به شغل وزارت در دستگاه «عباس میرزا نایب السلطنه».
1128 ه. ق: «معاهدة گلستان» بین ایران و روس.
1237 ه. ق: «مرگ میرزا بزرگ» (قائم مقام اول)، پدر قائم مقام.
1238 ه. ق: اعطای لقب «قائم مقامی» و واگذاری کلیة مشاغل میرزا بزرگ به میرزا ابوالقاسم.
1238 ه. ق: معاهدة صلح بین ایران و عثمانی (ترکیه امروزی) به تدبیر «قائم مقام».
1241 ه. ق: کناره گیری قائم مقام از سیاست.
1241 ه. ق: شروع جنگ دوم ایران و روس.
1242 ه. ق: بازگشت به خدمت در دستگاه عباس میرزا.
1243 ه. ق: «معاهده ی ترکمانچای» بین ایران و روس به تدبیر قائم مقام.
1244 ه. ق: قتل «گریبایدوف» سفیر روس در ایران.
1249 ه. ق: مرگ «عباس میرزا نایب السلطنه».
1250 ه. ق: مرگ «فتحعلی شاه» قاجار و جانشینی «محمدشاه»
1250 ه. ق: صدر اعظمی قائم مقام.
1251 ه. ق: قتل قائم مقام به دستور «محمدشاه قاجار».
زندگی نامه قائم مقام فراهانی:
میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (1193- 1251 ه. ق) از سیاستمداران و صاحب منصبان صاحب نام و اهل هنر و ادبیات در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بود.
میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت. در آغاز جوانی به خدمت دولت درآمد و مدتها در تهران کارهای پدر را انجام می داد. سپس به تبریز نزد پدرش،