دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درمورد چرخ خیاطی 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

تاریخچه ی خیاطی

خیاطی عبارت است از این که جسم دو بعدی را که پارچه می باشد روی جسم سه بعدی که بدن است بنشانیم ، در نتیجه کیس هایی پیدا خواهد شد که اگر این کیس ها توسط ساسون خیاطی با دقت و مهارت و اطلاعات کامل گرفته شود لباس با زیبایی به تن خواهد نشست ، این است کار هنر خیاطی . آقای صبا استاد موسیقی ( همسر خانم اسفندیاری مولف کتب منتخب صبا )

- لباس پوشیدن پدیده ای است که تقریبا به اندازه طول تاریخ بشر سابقه دارد . همراه با پیشرفت علم و تکنولوژی طی قرون متمادی پیشرفتهای چشم گیری در زمینه تولید پوشاک به وجود آمده است . انسان اولیه که با دوخت و دوز آشنایی نداشت برای پوشاندن بدن خود از پوست حیوانات و برگ درختان استفاده می کرد . سال ها بعد انسان توانست با استخوان پرندگان و ماهی ها ، و نی های باریک خیزیران سوزن بسازد و پوست حیوانات را به هم بدوزد و از آن ها لباس تهیه کرد . احتیاج مبرم بشر به لباس باعث پیشرفت سریع آن ها شد و هر قومی برای خود لباس خاصی به وجود آورد که با فرهنگ آداب و رسوم ان قوم سازگاری داشت .

مدارک و شواهد به دست آمده از حفاری ها ، و نقاشی ها درون غار ها و سنگ نبشته ها نشان دهنده سنت اعتقادات و پوشش هر دوره است . آثاری که در حدود پنج هزار سال قبل از میلاد به دست امده نمایانگر شکل لباس خانم های یونان قدیم است که از یک پارچه بریده نشده درست شده است . دو طرف این لباس دارای درز و روی آن با بندی ( کمر ) بسته می شد و به شکل بلوز و دامن به نظر می رسید . قسمت سرشانه را که پهن بود به وسیله ی سنجاق های مخصوص جمع می کردند . بلندی لباس به سلیغه ی خود ان ها بستگی داشته است . به هر صورت لباس سایر مظاهر تمدن به سوی تکامل سیر کرد و متناسب با شرایط اقلیمی ، اقتصادی ، تکنولوژی ، مذهب ، سلیقه و اداب و رسوم اجتماعی هر روز به رنگی در امد تا امروز که شاهد ان هستیم .

فراگیری هنر خیاطی آسان است و بدیهی است برای به دست آوردن نتیجه ای بهتر باید از راهنمایی های صحیح و شیوه های درست هر حرفه کمک گرفت و آنگاه با پیگیری و کسب تجربیات بر میزان پیشبرد کار افزود . هنر با ارزش خیاطی نه تنها می تواند در سطوح وسیع اقتصادی خود نمایی کند . بلکه همگام با اثرات گسترده تولیدی ، جلوه گر جنبه های گوناگون هنری می تواند باشد .

* تاریخچه چرخ خیاطی

چرخ خیاطی وسیله ای است مکانیکی که جهت بخیه زدن و یا دوختن به کار می رود . برای اولین بار شخصی به نام چالز - اف - ونستال (charlz.f.weesantal) که در لندن به کارهای مکانیکی مشغول بود ، برای دوخت و دوز با وسایل مکانیکی تلاش نمود و در سال 1750 امتیاز  ساخت اولین وسیله مکانیکی برودری  دوزی    ( embsavdery ) را به نام خود ثبت کرد و این گام اولیه باعث شد چهل سال بعد یعنی در سال 1790 توماس سنت ( thomas saint ) وسیله ای مکانیکی را از چوب بسازد که می توانست کفش و پوتین را بخیه نماید . نکته مهم در این وسیله ی مکانیکی این بود که اغلب قسمت های چرخ خیاطی مدرن را برداشته است و شاید بتوان گفت که فقط سوزن های به کار رفته در وسیله ی اختراعی توماس دارای چشم سوزن نبوده است و حتی می توانست بخیه زنجیره ای بزند . در سال 1814 ژوزف مدراسپرگر ( josef medersperger ) که شغلش خیاطی بود برای اولین بار توانست وسیله ای مکانیکی بسازد که درزها را بخیه بزند .

در سال 1818 روژان - را - روج مونتون ( rev.john.a.rodge monkton ) چرخی ساخت که توانایی برگشت دوزی را نیز داشت . در سال 1830 اختراع بارتلرنی تی مونیر ( barthderny thimmoneir ) به بازار آمد که این چرخ بر اساس ضوابط تجاری ساخته شده بود و بالاخره چرخی که می توانست با بازار دست دوزی رقابت کند ، در سال 1864 توسط شخصی به نام الیاس هو ( elias dlowe ) ساخته شد . در حقیقت چرخ های خیاطی که امروزه مورد استفاده قرار میگیرند نتیجه زحمات ژوزف - ای گیبز ( james.e.gbbs ) در سال 1856 است .



خرید و دانلود تحقیق درمورد چرخ خیاطی  10 ص


مقاله ای در مورد حجاب 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقاله اى درباره‌ى حجاب

مقدمه

لزوم پوشیدگی زن در برابرمرد بیگانه یکی ازمسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی‏توان تردید کرد . پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حـریم میان مردان و زنان اجنبی است ، همچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس ازظهور اسلام از مسلمین به‏ غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است ؟ . 2 - علت پوشش چیست ؟ . چنانکه می‏دانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و جنس‏ ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت می‏کنند . قـاعده اولی‏ طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند . چـه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مرد حریم و حائلی به صورت‏ پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید ؟ . اختصاص به پوشش ندارد ، در مطلق اخلاق جنسی جای چنین سؤالی هست . درباره حیا وعفاف نیزهمین پرسش هست . حیوانات در مسائل جنسی احساس‏ شرم نمی‏کنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حیا و شرم وجود دارد . 3 - فلسفه پوشش از نظر اسلام . 4 - ایرادها و اشکالها . 5 - حدود پوشش اسلامی چیست ؟ . آیااسلام طرفدار پرده نشینی زن است همچنانکه لغت " حجاب " بر این‏ معنی دلالت می‏کند ، یا اسلام طرفدار این است که زن در حضور مرد بیگانه‏ بدن خود را بپوشاند بدون آنکه مجبور باشد از اجتماع کناره‏گیری کند ؟ و در صورت دوم حدود پوشش چقدر است ؟ آیا چهره و دو دست تا مچ نیز باید پـوشیده شود یا ماورای چهره و دو دست باید پوشیده شود اما چهره و دو دست‏ تا مچ پوشیدنش لازم نیست ؟ و در هر حال ، آیا در اسلام مسأله‏ای به نام "حریم عفاف " وجود دارد یا نه ؟ یعنی آیا دراسلام مسأله سومی که نه "پرده نشینی " و " محبوسیت " و نه " اختلاط " باشد وجـود دارد یا خیر ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام طـرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است یا نه ؟ .(1)

اینها پرسشهائی است که درکتابهاى علما و محققین بدان ها پاسخ داده شده است.

حجاب و پـوشش صحیح زنان یکی از عوامل بسیار مـؤثر در حفظ خانواده است. زنی که خودسرانه جـلوه‌ گری کند، آتش هوس مردان را می‌افروزد و چشم و دل سبکسران را بی‌اختیار به دنبال خود روان می‌کند.هزاران پرونده جنایی وناموسی، فحشا و روابط نامشروع بی‌شمار ازعواقب تلخ بلای بی‌حجابی و بدحجابی است که گریبان دنیای امروز را گرفته است.

واژه حجاب

معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست ؟ کلمه‏ حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده وحاجب . بیشتراستعمالش به معنی پرده است . این کلمه ازآن جهت مفهوم پوشش می‏دهد که‏ پرده وسیله پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی‏ حجاب نیست ، آن پـوشش حجاب نامیده می‏شود که از طریق پشت پرده واقـع‏ شدن صورت گیرد . در قرآن کریم در داستان سلیمان ،غروب خورشید را اینطورتوصیف می‏کند: " « حتی توارت بالحجاب »" ( 2 ) یعنی تاآن وقتیکه خورشید درپشت پرده مخفی شد پرده حاجزمیان قلب وشکم را "حجاب "می‏نامند.حجاب، حصار وحریم عفت زن و سنگرمحکمی است که راه ورود فساد و هرزگی‌ها را سد می‌کند و به زن شخصیت و احترام می‌بخشد تا ملعبه شهوات وبازیچه بوالهوسی‌ها قرارنگیرد. درجامعه‌ای که زنانش باحجاب صحیح و پوشش کامل رفت وآمد کنند، جوانان هم با خاطری آرام به کار خود مشغول می‌شوند ودور از هر گونه تحریک بی‌جا وخیال خام، در زمان مناسب، با رضایت و خرسندی به تشکیل خانواده علاقمند می‌گردند و ازدواج می‌کنند.

سیمای حقیقی مسأله حجاب

حقیقت امر اینست که درمسأله پوشش - وبه اصطلاح عصراخیرحجاب - سخن دراین نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن اینست که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هرزنی در هرمحفلی حداکثر تمتعات‏ را به استثناء زنا ببرد یا نه ؟ اسلام که به روح مسائل می‏نگرد جواب می‏دهد: خیر، مردان فقط درمحیط خانوادگی ودرکادرقانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین‏ می‏توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند، اما درمحیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است .وزنان نیز از اینکه مردان‏ را درخارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به ه صورت و به هر شکل‏ ممنوع می‏باشند .درست است که صورت ظاهرمسأله اینست که زن چه بکند ؟ پوشیده بیرون‏ بیاید یا عریان ؟ یعنی آنکس که مسأله به نام او عنوان می‏شود زن است ، و احیانا مسأله با لحن دلسوزانه‏ای طرح می‏شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است‏ وآن اینکه آیا مرد باید در بهره‏ کشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادی‏ مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آن که در این مسأله ذی نفع است مرد است نه‏ زن ، ولااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفع‏تر است . به قول ویل دورانت‏" دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است " . پس روح مسأله ، محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی وهمسران مشروع ،یا آزاد بودن کامیابیها وکشیده شدن آنها به محیط اجتماع است . اسلام‏ طرفدار فرضیه اول است . ازنظراسلام محدودیت کامیابیهای جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع‏ ، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می‏کند ، و از جنبه‏ خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین‏ زوجین می‏گردد ، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفاء نیروی کار و فعالیت اجتماع می‏گردد ، و از نظر وضع زن در برابر مرد ، سبب می‏گردد که‏ ارزش زن در برابر مرد بالا رود . فلسفه پوشش اسلامی به نظرما چند چیزاست بعضی ازآنهاجنبه روانی‏دارد وبعضی جنبه خانه وخانوادگی ،و بعضی دیگر جنبه اجتماعی ، و بعضی‏ مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او . حجاب دراسلام ازیک مسأله کلی‏ترواساسی‏تری ریشه می‏گیرد وآن اینست‏که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به‏ محیط خانوادگی و در کـادر ازدواج قانونی اختصاص یـابد ، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد .

برخلاف سیستم غربی عصرحاضرکه کاروفعالیت‏ رابا لذتجوئیهای جنسی به هم می‏آمیزدل،اسلام می‏خواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند .

دردین مقدس اسلام به حجاب اهمیت خاصی داده شده است که به مواردی از آن اشاره می‌شود:

حجاب در قرآن

درقرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد. یکی از این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:« یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما )ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است(. جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد. در سوره نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است. مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن

حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیش‎تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، وسیله‎ی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‎گیرد. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گـاهی ممکن است بُعد اول باشد ، ولی بُعد دوم نباشد ، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. اگر به معنای عام، هرنوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم ، حجاب می‎ تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد.یک نوع آنحجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاًاعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید ونبوت، ازمصادیق حجاب ذهنی،فکری وروحی صحیح استکه می‎تواند از لغزش‎ها وگناه‎های روحی وفکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید. علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‎کند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده‎اند.

هدف و فلسفه حجاب

هدف اصلی تشریع احکام دراسلام، قرب به خداوند استکه به وسیله‌ی تزکیه‌ی نفس و تقوا به دست می‎آید:

إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ(3) بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.هُوَالَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛ اوست خـدایی که میان عرب امّی (قـومی که خـواندن و نـوشتن هم نمی‎دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد وکتاب سماوی وحکمت الهی بیاموزد؛ با آنکه پیش از این، همه در ورطه‌ی جهالت وگمراهی بودند.(4)ازقرآن کریم استفاده می‎شود که هدف ازتشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دست‌یابی به تزکیه‌ی نفس طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی همچون: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگوتاچشم‎ها ازنگاه ناروا بپوشند وفروج واندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است.(5)

حجاب چشم

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (6) ای رسول مابه مردان مؤمن بگوتاچشم‎ها را ازنگاه ناروا بپوشند.

قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(7) ای رسول به زنان مؤمن بگوتا چشم‎ها را ازنگاه ناروا بپوشند.حجاب در گفتار

نوع دیگر حجاب وپوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ. »(8)

پس زنهار نازک ونرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.

حجاب رفتاری

نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه‎ای راه نروند که با نشان دادن زینت‎های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.« وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»(9)

وآن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می‎شودکه مرادازحجاب اسلامی، پوشش وحریم قایل شدن درمعاشرت زنان بامردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه‌ی پوشش، نگاه، ‌حرف زدن و راه ‎رفتن است. بنابراین،حجاب وپوشش زن نیز به منزله‌ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف درحریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشه‌ی لغوی عفت نیز وجود دارد؛

حجاب و عفت

دو واژه‌ی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک‎اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر باشد، این نوع



خرید و دانلود  مقاله ای در مورد حجاب 10  ص


تحقیق در مورد کانی ها و سنگها 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

کانی

کانی شناسی

ریشه لغوی

لغت مینرال (کانی) که از قرون وسطی مورد استعمال قرار گرفته از لغت یونانی Mna (متشابه لاتینی آن Mina است) به معنی "کانی" یا "گردال" (از نظر معدن شناسی) مشتق شده است، لذا نام فارسی آن یعنی "کانی" معروف موادی است که از کانسارها بدست می‌آورند.

نگاه اجمالی

قرنها پیش از دستیابی انسان به فلزات و علم استخراج و مصرف آنها ، برخی از سنگها و کانیها مهمترین ابزار دفاعی ، زراعی و شکار بشر محسوب می‌شده‌اند. بشر اولیه جهت تهیه ابزار سنگی از مولد دارای سختی زیاد همچون سنگ چخماق ، کوارتزیت ، ابسیدین ، کوارتز و ... که در محیط زندگی‌اش فراوان بوده استفاده کرده است. نحوه استفاده و بکارگیری این مولد آنچنان در زندگی و پیشرفت انسان مؤثر بوده است که بر این اساس زمان زندگی انسان اولیه را به سه دوره دیرسنگی ، میانسنگی) و نوسنگی تقسیم شده‌اند. همزمان با شناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزات آغاز گردید. احتمالاً اولین فلز استخراج شده در حدود 450 سال ق.م ، مس بوده است.

کانیها از نظر فیزیکی و شیمیایی اجسام طبیعی و همگن هستند که تقریبا منحصرا بصورت بلور و یا لااقل توده بلورین حاوی ذرات ظریف و ریز تا درشت تشکیل می‌گردند. فقط معدودی از کانیهایی که آنها را بصورت جامد می‌شناسیم، به حالت بی شکل و یا ژلهای وجود دارند. با توجه به همگن بودن شیمیایی کانیها ، ترکیب آنها را می‌توان بوسیله فرمول نشان داد. مع ذلک این فرمول در بسیاری از حالات ، منظور عادی شمی را مجسم نمی‌کند، به این جهت در نگارش آن مفاهیم کریستالو شیمی به مقیاس وسیعی باید منظور گردد. برای معرفی کانیها علاوه بر فرمول آنها ، تمام خواص فیزیکی مانند خواص نورانی ، الکتریکی ، مقاومت ، سختی و بالاخره خاصیت بلورشناسی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد. اساس مطالعه این خواص موضوع کانی شناسی عمومی را تشکیل می‌دهد.

تاریخچه

مصریان قدیم شش هزار سال قبل از میلاد در صحرای سینا فیروزه را به خاطر رنگ زیبایش استخراج می‌کردند. انسانهای عهد حجر ، سنگ آتشزنه را که دارای سطح شکست تیز است، به عنوان چاقو و سرنیزه ، جهت تراشیدن چوب و تهیه نوک تیز کمان به کار می‌برند. علاوه بر تفریت که دارای سطح شکست منحنی شکل است برای تهیه تبر و از سنگ آتشزنه و پیریت جهت تهیه آتش استفاده می‌کردند.

عهد حجر زمانی خاتمه یافت که انسان توانست در نتیجه تجارب گوناگون از مس و قلع آلیاژی به نام مفرغ یا برنز تهیه کند. در طی عهد برنز بشر قرنها تجربه اندوخت تا سرانجام حدود 1000 سال قبل از میلاد مسیح به کشف و تهیه آهن توفیق یافت. به روایت دیگر حدود 2700 سال قبل عصر مفرغ آغاز شد که در این عصر انسان ابزار خود را از این آلیاژ تهیه می‌نموده است. حدود 3000 سال ق.م مصریها از ذوب سیلیس ، شیشه تهیه نمودند و قرنها پیش از میلاد مسیح چین‌ها در فسیلها از کائولن ابزار چینی می‌ساخته‌اند. در طول تاریخ اطلاعات بسیاری در رابطه با چگونگی شکل گیری ، جنس ، ساختمان و سایر خصوصیات کانیها بدست آمده است.

سیر تحولی و رشد

اصولا یونانیها نخستین ملتی بودند که جنبه علمی کانیها را بررسی کردند مثل تالس ملطی که 485 سال قبل از میلاد به خاصیت کهربایی کانیها اشاره کرده و تمیش تکلس (527-549 ق.م) که دست به استخراج معادن زد. یک کتاب سنگ شناسی (الاحجار) که به ارسطو (322-384 ق.م) نسبت می‌دادند بعدها معلوم شد که در سده هشتم نوشته شده ، ولی کتابی از شاگردش یتوفر است (288-372 ق.م) بجا مانده بنام "راجع به سنگها" که شاید بتوان گفت اولین کتاب علمی کانی شناسی است.

کتاب با ارزش دیگری که بعدها نوشته شد بوسیله پزشک رومی جالینوس (201-113 م) بود. اثر دانشمند عالیقدر ایرانی ، ابو علی سینا (1037-970) تحت عنوان "درباره کانیها" را شاید بتوان گفت اولین کتابی است که کانیها را بطور سیستماتیک به چهار دسته تقسیم کرده است. از اروپاییان از کانی شناس آلمانی آلبرت فون بول (280-119 م) یاد می‌کنیم این شخص که به ماگنوس معروف است داراری پنج جلد کتاب از زمینه کانی شناسی است. از دو شخصیت دیگر آلمانی به نامهای باسیلوس والنتین و آگریکولا (1623-1555) یاد می‌کنیم که شخص اخیر بعدها به پدر کانی شناسی معروف گشت.

آخرین شخصی که کانیها را از نظر ظاهری مورد مطالعه قرار داد، کانی شناس روسی لموسوف (1711-1765) بود. در سال 1669 یک دانشمند دانمارکی به نام نیلس استنسن قانون ثابت بودن زوایا را کشف کرد. در همین سال شخص دیگری به نام اراسموس بارتولینوس موفق به کشف شکست مضاعف کلیست ایسلندی گردید. قانون پارامتر وایس آلمانی در دهه دوم قرن بیستم وضع کرد. در سال 1830 هسل 32 کلاسه را ثابت کرد، پس از آن با استفاده از محاسبات ریاضی فدروف روسی و شنفلیس آلمانی 230 شبکه فضایی را ثابت کردند. با کشف اشعه ایکس بوسیله رنتگن ، تحول عظیمی در کانی شناسی بوجود آمد بدینوسیله برای اولین مرتبه ماکس فون لاوه موفق به مطالعه ساختمان داخلی کریستال گردید. بعد از اینکه استفاده از اشعه ایکس در کانی شناسی نشان داده شد، براگ در سال 1913 اولین ساختمان یعنی شبکه نمک طعام را معرفی نمود.

کانی چیست؟

کانی عبارت است از عناصر یا ترکیبات شیمیایی طبیعی جامد ، همگن ، متبلور و ایزوتروپ با ترکیبات شیمیایی نسبتاً معین که در زمین یافت می‌‌شود. خواص فیزیکی کانیها در حدود مشخص ممکن است تغییر نمایند. کانیها به صورت اجسام هندسی با ساختمان اتمی منظم متبلور می‌گردند که به آن بلور می‌گویند. اگر بلور یک کانی را به قطعات کوچک و کوچکتر تقسیم نماییم سرانجام به کوچکترین جزء دارای شکل هندسی منظم خواهیم رسید که آن را واحد تبلور ، سلول اولیه و یا سلول واحد بلور می‌نامند. از کنار هم قراردادن واحدهای تبلور شبکه بلور که سازنده اجسام متبلور است ایجاد می‌گردد.

علاوه بر کانیهای متبلور با دسته‌ای از ترکیبات دارای تمامی خواص کانی بجز سیستم تبلور می‌باشند که این دسته را شبه ‌کانی می‌نامند و شرایط تشکیل کانیها بسیار متفاوت است ، برخی مانند پیریت ممکن است در شرایط بسیار متنوعی ایجاد ‌گردند در حالیکه برخی دیگر به عنوان شاخص کانی ، فشار ، دما وجود عناصر رادیواکتیو و ... مورد استفاده قرار می‌گیرند. همه کانیها به استثنا شبه‌کانی‌ها در یکی از 7 سیستم تبلور شناخته شده متبلور می‌گردند. برخی از کانیها در شرایط مشابه در کنار هم تشکیل می‌گردند که به آنها پاراژنز با کانی‌های همراه گفته می‌شود. کانیها در طبیعت در اندازه‌‌های بسیار متفاوتی یافت می‌شوند که بر این اساس آنها را به درشت بلور ، متوسط بلور ، ریز بلور و مخفی بلور تقسیم می‌نمایند. برخی از انواع درشت بلور و متوسط بلور در نمونه‌های دستی قابل تشخیص بوده ، انواع ریز بلور توسط میکروسکوپهای قوی و کانیهای مخفی بلور را به کمک اشعه ایکس و میکروسکوپهای الکترونی می‌توان شناسایی نمود.

اهمیت اقتصادی کانیها

کانیها دارای ارزش اقتصادی بسیار زیادی می‌باشند، بطوری که اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان نظیر شیلی ، گینه ... بر اساس مواد معدنی پایه‌ریزی شده است. اگر چه بسیاری از کانیها دارای ارزش درمانی ویژه خود هستند و حتی تعدادی به عنوان مواد سمی و مهلک مورد استفاده قرار می‌گیرند، ولی افرادی نیز وجود دارند که همراه داشتن کانیهای معین را در درمان برخی از بیماریهای موثر می‌دانند. در سراسر جهان عده زیادی علاقمند به جمع‌آوری مجموعه‌های کانی هستند، در یک پیک نیک خانوادگی می‌توان نمونه‌هایی از این خلقت زیبای خداوند جمع‌آوری نمود. با توجه به



خرید و دانلود تحقیق در مورد کانی ها و سنگها 10 ص


تحقیق در مورد نهضتهای اسلامی 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه :

با سلام و درود به پیشگاه امام زمان ولی عصر ارواحنا له الفدا با سلام به خدمت شهید عالی قدر عالم ربانی مبارزی فقیه مجاهدی سرافراز مردی از دیار نیکان استاد فرزانه معلمی مهربان مردی از خطه خورشید از دیار مردمانی با صفا و هم جوار امام هشتم که با مبارزه برای دینی و اسلام و ملت خود به درجه رفیع شهادت نایل شده اند مقاله خللاصه نوشته گران بهای ایشان از کتاب نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر از قلم پربار این عالم ربانی است امیدوارم با گسترش سخنان و طرز فکر و جا افتادن افکار ایشان در اذهان عمومی سیر پیشبرد اسلام راستین محقق شود با امید در بکار بردن این افکار در مسیر زندگی

واژه اصلاح

اصلاح یعنی سامان بخشیدن نقطه مقابل افساد است که به معنی نابسامانی ایجاد کردن است . اصلاح و افساد یکی از زوجهای متضاد قرآن است که مکرر در قرآن مطرح می شوند . زوجهای متضاد یعنی آن واژه های اعتقادی و اجتماعی که دو به دو در برابر یک دیگر قرار گرفته اند و به کمک یکدیگر بهتر شناخته می شوند از قبیل توحید و شرک ، ایمان و کفر ، هدایت و ضلالت ، عدل و ظلم ، خیر و شر ، اطاعت و معصیت ، شکر و کفران ، اتحاد و اختلاف ، غیب و شهادت ، علم و جهل ، تقوا و فسوق ، استکبار و استضعاف و غیره .

برخی از این زوجحهای متضاد از آن جهت در کنار یکدیگر مطرح می شوند که یکی باید نفی و طرد شود دیگری جامه تحقق بپوشد اصلاح و افساد از این قبیل است . مورد استعمال اصلاح در قرآن گاهی رابطه میان دو فرد است (اصلاح ذات البین) و گاهی محیط خانوادگی است و گاهی محیط بزرگ اجتماعی است که اکنون مورد بحث ما است و در آیات زیادی مطرح است از این پس ما هرگاه این واژه را به کار ببریم منظور اصلاح در سطح اجتماعی و به عبارت دیگر اصلاح اجتماعی است .

قرآ‹ کریم در مجموع تعبیرات خود پیامبران را مصلحان می خواند چنانکه از بان شعیب پیغمبر می گوید : ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب

جز اصلاح تا آ]رین حد توانائی منظوری ندارم مومفقیتم جز به دست خدا نیست تنها بر ذات مقدس او توکل می کنم و تنها به سوی او باز خواهم گشت .

و بر عکس ادعای اصلاح منافقین را به شدت تخطئه می کند :

و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون الا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون هرگاه به آنها گفته شود در زمین فساد می کند می گویند ما فقط اصلاح گرانیم آگاه باشید که همینها مفسدانند و خود هم به دقت رک نمی کنند .

اصلاح طبی یک روحیه اسلامی است هر مسلمانی به حکم اینکه مسلمان است خواه ناخواه اصلاح طلب و لا اقل طرفدار اصلاح طلبی است . زیرا اصلاح طلبی هم به عنوان یک شان پیامبری در قرآن مطرح است و هم مصداق امر به معروف و نهی از منکر است که از ارکان تعلیمات اجتماعی اسلام است البته هر امر به معروف و نهی از منکر لزوما مصداق اصلاح اجتماعی نیست ولی هر اصلاح اجتماعی مصداق امر به معروف و نهی از منکر هست . پس هر مسلمان آشنا به وظیفه از آن جهت که خود را موظف به امر به معروف و نهی از منکر می داند نسبت به اصلاح اجتماعی حساسیت خاص دارد .

لا اقل هزار سال است که این اندیشه در میان مسلمانان ( ابتدا در اهل تسنن و بعد در شیعه ) راه یافته که در اول هر قرن یک مجدد و احیاء کننده دین ظهور خواهد کرد .

اهل تسنن حدیثی به این مضمون به روایت ابوهریره نقل می کنند : ان الله یبعث لهذه الامه علی راس کل مائه من یجدد لها دینها خداوند در سر هر صد سال مردی برای امت بر می انگیزد که دین او را نوسازی کند و سامان دهد .

هر چند این حدیث از نظر سند اساسی ندارد و از نظر تاریخی هم تایید نمی شود و ما در جای دیگر به نقد این حدیث و این تفکر پرداخته ایم ولی شیوع و رواج و قبول این اندیشه در میان مسلمانان بیانگر این حقیقت است که مسلمانان لااقل در فاصله یک قرن انتظار مصلح یا مصلحان داشته اند و عملا برخی نهضتها را نهضتهای اصلاحی تلقی می کرده اند .

این است که می گوئیم : اصلاح و مصلح و نهضت اصلاحی و تجدد فکر دینی که اخیر مصطلح شده است یک آهنگ آشنا به گوش مسلمانان است .

سید جمال

بدون تردید سلسله جنبان نهضتهای اصلاحی صد ساله اخیر سید جمال الدین اسدآبادی معروف به افغانی است، او بود که بیدار سازی را در کشورهای اسلامی آغاز کرد .درد های اجتماعی مسلمین را با واقع بینی خاص بازگو نمود . راه اصلاح و چاره جوئی را نشان داد .

با این که درباره سید جمال فراوان گفته اند و نوشته می شود ولی راجع به تز اصلاحی او کمتر سخن می رود و یا من کمتر دیده و شنیده ام . به هر حال خوب است بدانیم که سید جمال درد جامعه اسلامی را چه تشخیص می داده و راه چاره را چه می دانسته است و چه راههائی برای وصول به هدفهای اصلاحی خویش انتخاب می کرده است ؟

نهضت سیدجمال هم فکری بود و هم اجتماعی او می خواست رستاخیزی هم در اندیشه مسلمانان به وجود آورد و هم در نظامات زندگی آنها . او در یک شهر و یک کشور حتی در یک قاره توقف نکرد . هر چند وقت در یک کشور به سر می برد . آسیا و اروپ و افریقا را زیر پا گذاشت . در هر کشور با گروههای مختلف در تماس بود همچنانکه نوشته اند در برخی کشورهای اسلامی عملا وارد ارتش شد برای این که تا دل سپاهیان نفوذ نماید .

مسافرت سید به کشورهای مختلف اسلامی و بازدید آنها از نزدیک سبب شد که آن کشورها را از نزدیک بشناسد و ماهیت جریانها و شخصیتهای این کشورها را به دست آورد . همچنانکه جهان پیمائیش و مخصوصا توقف نسبه طولانیش در کشورهای غربی او را به آنچه در جهان پیشرفته می گذشت و به ماهیت تمدن اروپا و نیت سردمداران آن تمدن آشنا ساخت سید جمال در نتیجه تحرک و پویایی هم زمان و جهان خود را شناخت و هم به دردهای کشورهای اسلامی که داعیه علاج آنها را داشت دقیقا آشنا شد .

سید جمال مهمترین و مزمنترین درد جامعه اسلامی را استبداد داخلی و استعمار خارجی تشخیص داد و با این دو به شدت مبارزه کرد . آخر کار هم جان خود را در همین راه از دست داد . او برای مبارزه با این دو عامل فلج کننده ، آگاهی سیاسی و شرکت فعالانه مسلمانان را در سیاست واجب و لازم شمرد ، و برای تحصیل مجد و عظمت از دست رفته مسلمانان و به دست آوردن مقامی در جهان که شایسته آن هستند بازگشت به اسلام نخستین و در حقیقت حلول مجدد روح اسلام واقعی را در کالبد نیمه مرده مسلمانان فوری و حیاتی می دانست . بدعت زدائی و خرافه شوئی را شرط آن بازگشت می شمرد ، اتحاد اسلام را تبلیغ می کرد دستهای مرئی و نامرئی استعمارگران را در نفاق افکنی های مذهری و غیر مذهبی می دید و رو می کرد .

دردهایی که سید جمال در جامعه اسلامی تشخیص داد عبارت بود از :

1 – استبداد حکام

2 – جهالت و بی خبری توده مسلمان و عقب ماندن آنها از کاروان علم و تمدن

3 – جدائی و تفرقه میان مسلمانان به عناوین مذهبی و غیر مذهبی



خرید و دانلود تحقیق در مورد نهضتهای اسلامی 10 ص


عقل و ایمان 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

عقل و ایمان

در دین اسلام، تعقل مبنای ایمان قرار گرفته است و قرآن کریم، همواره انسان رابه تفکر و تدبر و پرهیز از تقلید کورکورانه فرا میخواند. در اینکه عقل در قلمرو دینجایی دارد، شک و تردیدی وجود ندارد؛ مهم، تشخیص و تبیین دامنه‌ی جایگاه‌عقل است؛ زیرا تمام متدینان، تلاش می‌کنند تا در تعالیم نظام دینی و تبیینباورهای دینی از عقل بهره‌مند شوند. پس برای فهم ایمان، باید از عقل بهره بگیریم.

در دین اسلام، تعقل مبنای ایمان قرار گرفته است و قرآن کریم، همواره انسان رابه تفکر و تدبر و پرهیز از تقلید کورکورانه فرا میخواند. در اینکه عقل در قلمرو دینجایی دارد، شک و تردیدی وجود ندارد؛ مهم، تشخیص و تبیین دامنه‌ی جایگاه‌عقل است؛ زیرا تمام متدینان، تلاش می‌کنند تا در تعالیم نظام دینی و تبیینباورهای دینی از عقل بهره‌مند شوند. پس برای فهم ایمان، باید از عقل بهره بگیریم.

در این مقاله، به بررسی نسبت عقل و ایمان پرداخته شده است و نویسنده،ضمن بررسی آیات و احادیث، به تحلیل این دو مقوله پرداخته است.

نویسنده معتقد است، در اینکه عقل در قلمرو دین جایی دارد، شک و تردیدیوجود ندارد؛ مهم، تشخیص و تبیین دامنهی جایگاه عقل است. لذا نویسنده درمقاله‌اش به این مهم می‌پردازد.

نویسنده در مقدمه می‌نویسد: عقل و ایمان، دو موهبت و نعمت گرانبهای الهی‌برای بشریت‌اند و کرامت آدمی در تکریم این دو ارزش الهی است. جدا انگاری‌میان آنها، پی آمدهای جبران ناپذیری را به دنبال دارد. تکیه به عقل صرف و پرهیزاز ایمان، باعث طغیان انسان و بی مهار شدن نفس می‌شود. بی‌هویتی و سرگشتگی‌انسان معاصر نیز، زاییدهی خردورزی افراطی جهان معاصر است. از طرف دیگر،دین فارغ از عقل نیز یا گرفتار بد فهمی می‌شود و یا در انواع تحریف‌ها و خرافه هاآلوده میگردد.

نویسنده، جایگاه عقل را در اسلام بررسی می‌کند و می‌نویسد: اساس آیات وروایات، بیانگر این حقیقت اند که از منظر اسلام، عقل جزیی باید به منشأ خودیعنی عقل کلی متحمل شود و عقل بشری، رنگ عقل الهی به خود بگیرد؛ و برایآنکه عقل جزیی با مبدأ خود ارتباط یابد و سیر صعودی خود را به موطن اصلیاشآغاز کند و در پرتو این ارتباط بتواند راهنمای انسان باشد تعقل و پرهیزگاری دراسلام، مقارن با هم مطرح شدهاند.

نویسنده، تفاوتهای مهم اسلام و مسیحیت را در مقوله‌ی ایمان و نسبت آن باآگاهی را در سه عنوان اکتسابی بودن ایمان، تعارض یا توافق ایمان و آگاهی و ایمانصرف، بررسی میکند و مینویسد: علم و عقل در آموزه‌های مسیحیت مذموماست و مفاد مسیحیت، غیر عقلانی تلقی میشود. ولی در دین اسلام، عقل اهمیتخاصی دارد. توصیه های فراوان قرآن و سنت به عقل گرایی و نیز عقلانی بودن مفاددین اسلام، نسبت این دین و عقل را محکمتر مینماید.

نویسنده در ادامه به بررسی نسبت عقل و قلب در شناخت حقایق می‌پردازد ومینویسد: عقل و قلب، دو دریچه به سوی شناخت حقایق جهان هستیاند که هرکدام اسلوب و روش خاص خود را دارند. عارف، کسی است که عقل و قلب وتعقل و سلوک عملی او به منزله‌ی دو بال او تلقی گردند.

نویسنده، ارکان و شرایط ایمان را بررسی می‌کند و دیدگاه متکلمان و حکمای‌اسلامی را از سویی و دیدگاه عرفای اسلامی را از سویی دیگر تحلیل می‌نماید.

وی در ادامه، تجربه‌ی دینی و ایمان را تحلیل می‌کند و می‌نویسد: ایمان،شناخت و تجربه‌ی حوادث وحیانی است. ایمان برای فرد مؤمن، انکشاف عنایتخداوند در جهان است. اساس ایمان، دیدن، تعلق و وابستگی آدمی به یک امرمتعالی است؛ بنابراین، مؤمن بعد از آنکه حادثه را از طریق وحی تجربه کرد، نگرشاو به حادثه‌ها دگرگون و سراسر زندگی او دستخوش تغییر میشود.

نویسنده در پایان می‌‌نویسد:

دین و ایمان، نه تنها در محدودهی ناتوانی عقل، نقش ایفا میکنند، بلکه دردایره‌ی توانایی عقل نیز حضور می‌یابند؛ بنابراین، ایمان به خدا بدون معرفت،ممکن نیست و نمی‌توان به مجهول مطلق ایمان آورد و طعن عارفان اسلامی در حق‌فیلسوفان، نه از باب ناتوانی عقل در اثبات وجود خدا، بلکه به جهت توانایی شهودخداوند توسط انسان بوده است.

ایمان و عقل از نگاه علامه طباطبایی

از نگاه علامه میان ایمان و اسلام پیوندی ناگسستنی وجود دارد به طوری که هر مرتبه از اسلام ، مرتبه ای از ایمان را به دنبال دارد.

از نگاه علامه میان ایمان و اسلام پیوندی ناگسستنی وجود دارد به طوری که هر مرتبه از اسلام ، مرتبه ای از ایمان را به دنبال دارد. باید گفت ایمان با مولفه ها و عناصری پیوند دارد ، از جمله این عناصر: اسلام ، عقل ، یقین ، اختیار ، اخلاق ، علم و... است که در این مقاله نویسنده به اختصار به رابطه ایمان و عقل می پردازد.

در آغاز این مبحث ، ذکر نکاتی خالی از فایده نیست. در بررسی پیوند میان تعقل و عنوان ۲ عملکرد انسانی ، ۳رهیافت عمده در تاریخ فلسفه وجود دارد: "عقلگرایی افراطی"، "عقلگرایی انتقادی" و "ایمانگرایی".

مطابق دیدگاه نخست ، برای آن که نظام اعتقادات دینی ، واقعا و عقلا مقبول باشد ، باید بتوان صدق آن را تا حدی که جمیع عقلا قانع شوند ، اثبات کرد که از میان این عقلگرایان برخی مانند آنسلم قدیس ، توماس آکوئیناس ، جان لاک و... و نیز ابن سینا در شرق موافق با دین هستند و برخی همچون آنتونی فلو ، هر ، هیوم ، راسل و... مخالف با دین است. با وجود این ، همگی مبناگرایان ، باوری را که عقلانی نباشد مردود می شمردند. دومین دیدگاه ، دیدگاه "عقل گرایی انتقادی" است.

مطابق این دیدگاه ، هم به عقل و هم به ایمان به یک اندازه اهمیت داده می شود. شاید بتوان علامه طباطبایی ره را جزئ این دسته دانست. در دیدگاه سوم ، حقایق دینی مبتنی بر ایمان است و از راه خردورزی و استدلال نمی توان به حقایق دینی دست یافت. امروزه با واژه ایمان گرایی در حوزه کلام ، نام کرکگور و در حوزه فلسفه دین نام ویتگنشتاین تداعی می شود. ایمان گرایی را می توان در ۲شکل عمده افراطی و اعتدالی بررسی کرد. گونه نخست آن خردستیز و گونه دیگر آن خردگریز و غیرعقلی است.

در اولی ، عقل و ایمان یکدیگر را برنتابیده و با یکدیگر ضدیت دارند ولی در نوع دوم عقل و ایمان صرفا



خرید و دانلود  عقل و ایمان  10 ص