لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مقدمه
کودکان اغلب دارای همه جنبه های هشت گانه هستند و نمی توانند تا سطوح بالایی از توانمندی آنها را رشد دهند . اما چنانچه هواردگاردنر متذکر می شود ، کودکان از سنین اولیه رشد در بعضی جنبه های هوش دارای گرایش ها و رشد بیشتری هستند . زمانی که کودک مدرسه را آغاز میکند . روش های یادگیری او بر جنبه های قوی تر هوش او منطبق می شود . در این مبحث درباره روش های توصیف هوش های دانش آموزان مطالبی ارایه می شود تا بتوان یادگیری بیشتری را در مدرسه از راه مشخص شدن جنبه های هوشی آنها ایجاد کرد .
جدول 1. خلاصه ای از توانمندی های کودکان را در جنبه های از هوش تر می شوند نشان می دهد . باید به خاطر داشت که اغلب دانش آموزان در حیطه های متعددی قوی هستند . بنابراین نباید کودک را در یک رده ی هوشی خاص طبقه بندی کرد . احتمالاَ هر دانش آموز دست کم در دو یا سه نوع هوش ، شاخص و بر جسته است .
جدول 1- هشت روش یادگیری
کودکانی که برجسته هستند در هوش :
تفکر
تمایل
نیاز
زبانی ( کلامی)
با کلمه ها
خواندن ، نوشتن داستان سرایی، بازی با کلمه ها
کتاب ها ، نوار شنیداری ابزار نوشتن کاغذ دفتر خاطرات گفت و گو بحث و مجادله داستان
منطقی /ریاضی
با استدلال
آزمایشکردن ، سوال کردن ، حل معماهای منطقیمحاسبه کردن
موادی که با آن آزمایشکنند ، مواد علمی کارهای مهارتی بازدید از مراکز مجادله داستان
فضایی
با تصویر ها و عکس ها
طراحی ، ترسیم ، تصویر سازی ، خط خطی کردن
هنر لگوها ، ودیو سینما ، اسلاید بازی های خیالی ، مارپیچ ،معما کتاب های مصور بازدید از موزه های هنری
بدنی / جنبشی
با احساس های بدنی
رقصیدن ، دویدن ، پریدن ، ساختن ، لمس کردن ، حالت های حرمتی
ایفای نقش اجرای نمایش تحرک وسیله برای ساختن بازی های ورزشی و بدنی ، آزمایش های لمس کردنی یادگیری کارهای دستی
موسیقیایی
باریتم ها و نغمه ها
آواز خواندن، سوت زدن ، زمزمه کردن ، ضرب گفتن با دست و پا ،گوش کردن
آواز خواندن به مدتطوانی رفتن با کنسرت ها نواختن موسیقی در خانه و مدرسه ابزارهای موسیقی
جمعی
با زیر تاثیر قرار دادن آراء و عقاید دیگران
رهبری ، سازمان دهی ، برقرای ارتباط ، هدایت میانجی گری ، هم گروه شدن
دوستان ، بازیهای گروهی جلسه های اجتماعی رویدادهای جمعی باشگاهها روابط مرید و مرادی
انفرادی
با هماهنگی نیاز ها ، احساس ها و هدف ها
تعیین هدف ها ، میانجیگری ، خیالبافی ، برنامه ریزی ، تفکر و تامل کردن
مکان های سری ( مخفی ) زمان هایی به تنهایی سر کردن اجرای طرح های انفرادی ، حق انتخاب
طبیعت گرا
با طبیعت و شکل های طبیعی
بازی با حیوانات خانگی ، باغبانی ،گردش و مطالعه در طبعت ، پرورش حیوانات ، مراقبت از محیط زیست
دسترسی به طبیعت فرصت هایی برای تعامل با حیوانات ابزارهایی برای مطالعه در طبیعت مانند عدسی یا دوربین های دو چشمی
نتیجه گیری
با بازی می توان همه چیز را به کودک یاد بدهیم ، مثل استقلال ( فکری ، علمی ، بیان ) . احترام به نظرات دیگران حق جویی ، آشنا کردن به حق خود و یافتن آن ، حمایت از دیگران به هر طریق مشارکت و تصمیم گیری و ورود بع فعالیت های گروهی ، بهداشت و رعایت تندرستی خود و دیگران ، پاسخ دادن به نیازهای اساسی و ایجاد رضایتمندی روانی . مراقبت و پاسداری از خود و دیگران در هر حا و مکان و بالاخره شادی و ایجاد تفریح بی خطر اما لذت بخش از راه بازیهای فردی ، گروهی ، نمایشی و ….
با شیوه های بازی محوری می توان در نسلهای پس از خودمان تغییرات مطلوبی به وجود آوریم که زندگی سازیهای دلپسند تری داشته باشیم .
بازی و ریاضی
فعالیت های بدنی در یادگیری عملیات و مفاهیم ریاضی مفید است و کودکانی که از جهت اعصاب حسی انگشتان ناتوانی دارند به کاربردن آنها در یادگیری و شمارش و سایر اعمال پیچیده تر ریاضی به مشکل روبرو می شوند .
روشهای جدیدتر در آموزش ریاضی مجموعه اهدافی را پیشنهاد می کند که فعالیت و کارهای علمی در آنها لحاظ شود . بازیهای ریاضی در دهه های گذشته نیز معمول بوده ، مثلاَ (( مار یا مونته سوری )) کودکان را به دسته های مختلف تقسیم بندی می کرد.
و از کودک دیگری می خواست که دسته های مختلف را بشمارد و با هم ترکیب کند و عدد مورد نظر را بگوید او از کودکان به عنوان واحد های ریاضی در بازی استفاده می کرد . البته بازیهای ریاضی به منظور تکمیل درس ریاضی است نه جانشین کردن در کلاس درس .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعادل قوا در جمهورى اسلامى ایران
روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)
مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.
نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.
قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه مقننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است».
بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.
در قانون اساسى 68 بعد از بازنگرى، ضمن این که مسئولیت تنظیم روابط بین قواى سه گانه را از رئیس جمهور گرفته و به شخص رهبر واگذار کرده است، در اصل 57 آمده است:
«... قوه مقننه، مجریه و قضاییه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول قانون اساسى اعمال مى گردند.» هم چنین در اصل 110 قانون اساسى، ضمن برشمردن وظایف و اختیارات رهبر، در بند 7 همین اصل یکى از وظایف رهبر را «حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه» متذکر شده است و در اصل 113 نیز این مسئولیت را از رئیس جمهور سلب کرده است.
در نظام اسلامى هرگاه سخن از تفکیک قوا یا روابط قوا به میان مى آید، به دلیل جلوگیرى از تمرکز نامشروع و فساد برانگیز قدرت است؛ زیرا که ممکن است، انسانى که شایستگى هاى لازم و توانایى هاى منطبق بر معیارهاى اسلامى را دارا مى باشد، در رأس تمامى قوا و نهادهاى جامعه اسلامى قرار بگیرد و هیچ گونه مفسده اى هم به دنبال نداشته باشد، هم چنین براساس اعتقادات شیعى، ائمه(ع) در حکومت اسلامى، حاکمان مطلق و بدون قید و شرطى بودند که تنها براساس تکلیف شرعى و الهى اداره جامعه را به عهده مى گرفتند و این امر منافاتى با تفویض امر اداره قسمتى از حکومت به دیگران نخواهد داشت و لذا است که امام (ع)، ضمن این که ریاست و فرماندهى کل قواى نظامى را به عهده داشت، ولى در عین حال نصب و عزل استانداران و فرمانروایان ولایات گوناگون را خود شخصاً انجام مى داد، هم زمان در مسجد هم به امر قضاوت مى پرداخت.(9)
پس باتوجه به این که امروزه، به علل گسترش ارتباطات و افزایش جمعیت و ... چاره اى جز تقسیم وظایف وجود ندارد، وقتى سه قوه و ارگان از یکدیگر مشخص و متمایز شدند، مسئله دیگر، روابط قواى مزبور است. به عقیده منتسکیو، چگونگى این روابط، تأثیر زیادى در تأمین آزادى دارد. از این جهت منتسکیو قائل به دو اختیار مى شود، اختیار تصمیم گیرى و اختیار مانع شدن از اجراى آن، منتسکیو مى گوید باید هر قوه بتواند در قلمرو اختصاصى خود تصمیم بگیرد، ولى قواى دیگر نیز باید بتوانند به وسایلى از اجراى آن جلوگیرى کنند، چنان که مثلاً قوه مقننه قانون را تصویب مى کند (اختیار تصمیم گیرى) اما قوه مجریه نیز مى تواند در مواردى از توشیح واجراى آن جلوگیرى کند (اختیار مانع شدن و متوقف ساختن)(10). بر همین مبنا است که قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران پس از پذیرش مهم ترین اصل خود، یعنى اصل ولایت مطلقه فقیه عادل و جامع الشرایط که عامه مردم قبول ولایت او را بر خود لازم و واجب شمرده اند، نقطه پیوند و اتصال قواى حاکم درجمهورى اسلامى ایران را ولى فقیه و رهبر دانسته و اعمال حاکمیت قواى مزبور را صرفاً براساس نظر و نظارت رهبر مشروع و قانونى مى داند.(11)
بنابراین، از آن جایى که رهبر در نظام اسلامى داراى ویژگى هاى خاص است، لذا نظارت رهبرى باعث مى شود که کسى از کارگزاران نظام قدرت سوء استفاده از مقام و مسئولیت خود را نداشته باشد، به خصوص اصل 111 قانون اساسى مکانیزم خاصى براى جلوگیرى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
تعادل قوا در جمهورى اسلامى ایران
روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)
مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.
نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.
قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه مقننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است».
بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.
در قانون اساسى 68 بعد از بازنگرى، ضمن این که مسئولیت تنظیم روابط بین قواى سه گانه را از رئیس جمهور گرفته و به شخص رهبر واگذار کرده است، در اصل 57 آمده است:
«... قوه مقننه، مجریه و قضاییه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول قانون اساسى اعمال مى گردند.» هم چنین در اصل 110 قانون اساسى، ضمن برشمردن وظایف و اختیارات رهبر، در بند 7 همین اصل یکى از وظایف رهبر را «حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه» متذکر شده است و در اصل 113 نیز این مسئولیت را از رئیس جمهور سلب کرده است.
در نظام اسلامى هرگاه سخن از تفکیک قوا یا روابط قوا به میان مى آید، به دلیل جلوگیرى از تمرکز نامشروع و فساد برانگیز قدرت است؛ زیرا که ممکن است، انسانى که شایستگى هاى لازم و توانایى هاى منطبق بر معیارهاى اسلامى را دارا مى باشد، در رأس تمامى قوا و نهادهاى جامعه اسلامى قرار بگیرد و هیچ گونه مفسده اى هم به دنبال نداشته باشد، هم چنین براساس اعتقادات شیعى، ائمه(ع) در حکومت اسلامى، حاکمان مطلق و بدون قید و شرطى بودند که تنها براساس تکلیف شرعى و الهى اداره جامعه را به عهده مى گرفتند و این امر منافاتى با تفویض امر اداره قسمتى از حکومت به دیگران نخواهد داشت و لذا است که امام (ع)، ضمن این که ریاست و فرماندهى کل قواى نظامى را به عهده داشت، ولى در عین حال نصب و عزل استانداران و فرمانروایان ولایات گوناگون را خود شخصاً انجام مى داد، هم زمان در مسجد هم به امر قضاوت مى پرداخت.(9)
پس باتوجه به این که امروزه، به علل گسترش ارتباطات و افزایش جمعیت و ... چاره اى جز تقسیم وظایف وجود ندارد، وقتى سه قوه و ارگان از یکدیگر مشخص و متمایز شدند، مسئله دیگر، روابط قواى مزبور است. به عقیده منتسکیو، چگونگى این روابط، تأثیر زیادى در تأمین آزادى دارد. از این جهت منتسکیو قائل به دو اختیار مى شود، اختیار تصمیم گیرى و اختیار مانع شدن از اجراى آن، منتسکیو مى گوید باید هر قوه بتواند در قلمرو اختصاصى خود تصمیم بگیرد، ولى قواى دیگر نیز باید بتوانند به وسایلى از اجراى آن جلوگیرى کنند، چنان که مثلاً قوه مقننه قانون را تصویب مى کند (اختیار تصمیم گیرى) اما قوه مجریه نیز مى تواند در مواردى از توشیح واجراى آن جلوگیرى کند (اختیار مانع شدن و متوقف ساختن)(10). بر همین مبنا است که قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران پس از پذیرش مهم ترین اصل خود، یعنى اصل ولایت مطلقه فقیه عادل و جامع الشرایط که عامه مردم قبول ولایت او را بر خود لازم و واجب شمرده اند، نقطه پیوند و اتصال قواى حاکم درجمهورى اسلامى ایران را ولى فقیه و رهبر دانسته و اعمال حاکمیت قواى مزبور را صرفاً براساس نظر و نظارت رهبر مشروع و قانونى مى داند.(11)
بنابراین، از آن جایى که رهبر در نظام اسلامى داراى ویژگى هاى خاص است، لذا نظارت رهبرى باعث مى شود که کسى از کارگزاران نظام قدرت سوء استفاده از مقام و مسئولیت خود را نداشته باشد، به خصوص اصل 111 قانون اساسى مکانیزم خاصى براى جلوگیرى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
از عجایب هفت گانه چه می دانید؟
این هفت بنای باستانی از آن جهت برای مردم بسیار عجیب به نظر می رسند که انسانهای قدیم آنهارا با کمک ابزارهای بسیار ابتدایی بنا نهاده اند وکاری ما فوق دانش روزگار خود انجام داده اند.
اهرام مصر
ساختن اهرام در سرزمین مصر به فرمان فرعونها از سه هزار سال قبل ازمیلاد مسیح آغاز شد (حدود ۵۰۰۰ سال قبل) وآخرین آنها در سال ۱۸۰۰ قبل ازمیلاد به پایان رسید هر فرعون برای خود هرمی می ساخت تا آرامگاه ابدی او باشد تا به اعتقاد مصریان زمانی که روح به بدن پادشاه برمیگردد بتواند در بدن اوکه مومیایی می شد جای بگیرد وفرعون د وباره بتواند زندگی را ازسر بگیرد وبه همین علت معمولا بدن مومیایی شده فرعون را تابوتی که به شکل صورت او ساخته شده بود قرار می داد ند ودر کنارش مجموعه ای ازلوازم زند گی - خوراک - پوشاک و حتی کشتی اختصاصی اش را دفن می کردند هر هرم طی دهها سال و توسط صد ها هزار برده ساخته می شد. قدیمی ترین هرم مصر در ناحیه ساکارا قرار دارد وبزرگترین و کامل تر ین هرم که جزو عجایب هفتگانه به شمار می رود هرم خئوپس است که که در نزدیکی جیزه قرار دارد این هرم در حد ود ۱۳ جریب زمین مساحت دارد و ارتفاع اصلی آن ۱۴۸ متر بوده که به مرور زمان به ۱۳۸ متر کاهش پید ا کرده است.
باغهای معلق بابل
گفنه می شود که این باغها توسط بخت النصر ساخته شد وی بعد از ویران کردن معبد سلیمان در محل بیت المقدس کنونی در سال ۶۰۰ قبل از میلاد این باغهای معاق را برای ملکه خو د که د ختر هوخشتر پادشاه قدرتمند ماد بود بنا کر د این باغ 5 طبقه داشت هر طبقه با ۱۵ متر فاصله بر روی طبقه زیرین ساخته شده بود و در هر طبقه گلها وگیاهان فراوانی را کاشته بودند وشاید از آن جایی که شاخ وبرگ درختان به سمت طبقه های زیرین آویزان می شده آن را باغهای معلق گفته اند البته باید اضافه کرد کشور بابل در منطقه عراق کنونی واقع بود.
مجسمه زئوس
مجسمه زئوس در سال ۴۳۵ قبل از میلا د در شهر المپیا ساخته شد شهری که بازیهای المپیک از آنجا آغاز شد این مجسمه که شاهکاری از هنر و دانش بشری بود به نشانه احترام وپرستش زئوس که به اعتقاد یونانیان خدای خدایان بود بر پا شده بود جنس مجسمه از سنگ مرمر خالص بود وبرای تزئئن بخش های گوناگون آن از طلا وعاج استفاده کرده بودند و بلندای آ ن به ۱۳ متر می رسید این شاهکار هنری بر اثر جنگهای گوناگون به کلی از بین رفت.
معبد دیانا
این معبد ۵۵۰ قبل از میلا د مسیح در ناحیه افه سوس در ترکیه کنونی ساخته شد ساخت این معبد آنقد ر مهم بود که مردم شهرهای گوناگون با فرستادن هدایایی در ساحت آ ن شرکت کرد ند و پس از تکمیل از تمامی نقاط برای زیارت آن می آمد ند طول و عرض معبد ۱۳۰ در ۶۹ متر بود و ۲۷ ستون از مرمر خالص سقف آن را نگه می داشت که هر کدام از این ستون ها حدود ۱۹ متر ارتفاع داشتند ولی در سال ۳۶۵ بعد از میلاد اروس توستن فقط به خاطر کسب شهرت وقد رت این بنا را به آتش کشید اما بعد مدتی آنرا تعمیر کردند و تالار جدیدی برای آن ساختند وسرانجام به فرمان نرون آن جا را به کلی ویران ساختند.
مجسمه آپولو
گفته می شود که مجسمه آپولوکه یکی از خدایان یونان قدیم بوده است درنزد یکی آسیای صغیر و در مدخل خلیج رودس برپا شده بود این مجسمه از جنس برنز و به ارتفاع ۳۰ متر ساخته شده بود نصب این مجسمه بر روی زمین از شاهکارهای معماری محسوب می شده و مخصوصا حالت ایستاده آپولو در حالی که پاهای خودرا باز کرده بسیار جالب بوده است اما مجسمه در سال ۲۲۴ قبل از میلاد مسیح بر اثر یک زلزله شدید سرنگون شد و تا سالیان درازی به همان ترتیب بر روی زمین باقی ماند پس از مدتی مردم برای استفاده از فلز برنز بدن مجسمه تکه های آن را جدا کردند تا آنکه بالاخره چیزی از آن باقی نماند.
آرامگاه ماسولوس
در سال ۳۵۲ قبل از میلاد هنگامیکه ماسولوس پادشاه کاریس در ترکیه کنونی درگذ شت آرامگاه باشکوهی از مرمر خالص برای اودر شهر هالیکارناس بنا کرد ند این ساختمان چهار گوش و محیط آن ۱۴۰ متر بود و سقفی هرمی شکل داشت که بر روی تعدادی ستون استوار بود و بر بالای آن مجسمه کالسکه پیروزی با چهار اسب که شاه وملکه بر آن سوار بودند نصب دیده می شد بلندی این مقبره به بیش ار ۴۰ متر می رسید و بارها توسط اعراب و بربر ها مورد حمله قرار گرفت تا اینکه به سبب زلزله شدیدی از بین رفت اما در قرن نوزده میلادی بخشهایی از کشف گردید که هم اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود.
فانوس دریای اسکندریه
شاید قابل استفاده ترین این بناهای هفتگانه چراغ دریایی بود که در بندر اسکندریه مصر برپا شده بود این بنا ۲۰۰ پیش از میلاد مسیح توسط یکی از فراعنه وبرای تقدیم به یکی از خدایان برپا شده بود این ساختمان که بر بالای آن کوهی از آتش برپا می شد وظیفه راهنمایی کشتی ها را داشت و در حقیقت اولین چراغ دریایی جهان بوده است این فانوس دریایی تا ۶۰۰ سال به خوبی انجام وظیفه کرد تا آنگه سر انجام بر اثر زلزله ای کاملا از بین رفت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
عوالم سه گانه
ق:وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فی سِتَّةِ أَیّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ(38)(( و در حقیقت، آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش هنگام آفریدیم و احساس ماندگى نکردیم.))