لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
بسم ا. . . الرحمن الرحیم
مقتضیات جدید گزارش مالی جهت برخورداری از مزایای پس از اشتغال تا مستمری بازنشستگی :
کمیته استانداردهای حسابداری دولتی ( GASB ) اخیرا دو استاندارد جدید حسابداری را صادرکرده است که به نحوی تمام کارفرمایان دولتی از جمله سازمان ها و مؤسسات آموزش محلی را تحت تأثیر قرار می دهد و آنها را مؤظف می سازد تا هزینه ها و تعهدات خویش را پیرامون مزایای پس از اشتغال بجز حقوق مستمری را محاسبه و آن را گزارش کنند ( OPEB) .
GASB 45 شامل حسابرسی وگزارش مالی کارفرمایان جهت برخورداری از مزایای پس از اشتغال بجز حقوق مستمری است و GASB 43 گزارش مالی جهت برخورداری واحدها و بخش های از خدمات و مزایای پس از اشتغال است . این دو استاندارد جدید به مدت 3 سال اعتبار خواهد داشت که برای نخستین بار در بزرگترین LEA ( سازمان ها و مؤسسات آموزش محلی ) به مرحلة اجراگذاشته شد . این مقاله به بررسی مفاد کلیدی و اساسی این دو استاندارد و پیامدهای اجرایی آن توسط LEA پرداخته است و بر مفاهیم ضمنی جهت اجرای برنامه های طبقه بندی شده در سطح کشور و دولت فدرال و تغییرات موجود جهت حسابرسی OPEB در ساختار استاندارد شده که حسابداری تأکید دارد. توجه داشته باشید که برخی دستورالعمل ها و مشاوره های موجود در این مقاله ممکن
است قبلا از داده ها و اطلاعاتی استفاده کرده باشد که LEA را ملزم به اجرای استانداردهای جدید حسابداری کرده است .
مؤسسه آموزشی کالیفرنیا ( CDE ) تحقیقات گسترده ای را پیرامون دو استاندارد جدید GASB43 , GASB 45 انجام داده است و با مؤسسه آموزشی آمریکا ( ED ) به طور جامع مشورت کرده است تا بتواند برداشت و استنباط کاملی پیرامون مفاهیم ضمنی این دو استاندارد جدید که توسط LEA اجرا می شود بدست آورد . از آنجا که در این مقاله مطرح کردن تمامی تفاوت های موجود بین این دو استاندارد غیر ممکن است، لذا مشاورة بیشتر می توانید با وب سایت ما بر این آدرس ، تماس فرمایید .
( www. Cde. Ca. Gav/ fg/ ac . )
برای درک بهتر مفاهیم بحث شده در این مقاله، در پیوست A، واژه نامه ای از اصطلاحات مهم ارائه شده است . اگرچه توصیه و پیشنهاد CDE این است که برای درک کامل و عمیق استانداردهای جدید ، LEA می بایستی این دو استاندارد را به طورکامل و از تمام جهات بررسی کند.
گزارش این دو استاندارد به همراه خلاصة آنها به زبان ساده و راهنمای اجرای آن در شبکه وب سایت www. Gasb . org در دسترس است .
بررسی و کاربرد دو استاندارد GASB45 , GASB 43 :
GASB 45 برای کارفرمایان دولتی استانداردهایی را در نظر می گیرد که به کمک آن می بایستی هزینه ها و تعهدات خویش را پیرامون برخورداری از مزایای پس از اشتغال
تا حقوق مستمری محاسبه وگزارش کنند .
عبارات ‹‹ مزایای پس از اشتغال ››
اشاره به مزایای دریافتی در طول اشتغال و پس از پایان یافتن دورة اشتغال دارد. کامل ترین نمونة مزایای پس از اشتغال ، برخورداری از مزایای بهداشتی و سلامتی حتی در دوران بازنشستگی است .
GASB43 برای واحدهای طراحی OPEB استانداردهای مشابه را در نظر گرفته است . تفاوت بین این دو موضوع که کارفرمایی OPEB و طرح OPEB را ارائه می کند مشابه تفاوت در اراضی دادن مزایای بازنشستگی توسط کارفرما و مؤسسه ای است که طرح بازنشستگی را اجرا می کند. استانداردهای جدید نیاز به تغییر دادن نحوة سرمایه گذاری و تأمین بودجه طرح های OPEB ندارند . با این حال GASB 45 کارفرمایان را ملزم می سازد تا بر مبنای سیستم حسابداری تعهدی، صورتحساب های مالی خود، هزینه سالیانه محاسبه شده OPEB جهت تفاوت قائل شدن بین هزینه سالیانه OPEB و مقدار مورد نیاز جهت تأمین بودجه و سرمایه گذاری لازم را شناسایی و برآورد کنند . همچنین این دو استاندارد به دست آوردن اطلاعات بیشتر ومکمل پیرامون وضعیت بودجة طرح O PEB و پیشرفت کارفرمایان جهت سرمایه گذاری در این طرح را ملزم و ملزم تر می سازد .
GASB 45 برای هرکارفرمای دولتی استفاده می شود که ارائه گر طرح OPEB باشد. بدون توجه به این مسأله که چگونه بودجه و سرمایه لازم جهت انجام و اجرای این طرح
تأمین می شود . ( حتی اگر طرح ارائه شده OPEB برای یک دورة محدود مثلا تأمین 65 سالگی باشد ) . همچنین حتی اگر طرح ارائه شده OPEB جهت برخورداری از مزایای بهداشتی و درمانی باشد که بتوان آن را از طریق طرح بازنشستگی اجرا کرد .
GASB 45 همچنان استفاده خواهد شد . برای مثال بخش بهداشتی و درمانی Cal PERS دارای بخش OPEB است که استاندارد GASB 45 در این قسمت کارآیی بسیار دارد. حتی اگر طرح ارائه شده OPEB برای آن دسته اند بازنشستگانی باشد که علاوه بر پرداخت حق بیمة خویش ، مبلغی نیز جهت برخوردار شدن از مزایای دیگر می پردازند استاندارد GASB 45 قابل استفاده می باشد . مقدار سوبسیر و یارانه شده می بایستی به عنوان طرح OPEB گزارش و محاسبه شود . بنابراین هر سازمان و مؤسسه آموزش محلی که ارائه گر طرح OPEBاست از استاندارد CASB 45 استفاده خواهد کرد . اما تنها مؤسسات ایجاد شده مربوط به طرح OPEB ، استاندارد GASB 43 را به کار خواهند گرفت . بنابراین اگر طرح OPEB مؤسسات و سازمان های آموزش محلی توسط یک سازمان یا مؤسسه جداگانه اجرا نشود ، آنگاه هیچ صورتحساب مالی جداگانه ای وجود نخواهد داشت که در آن از استاندارد GASB 43 استفاده شود .
چرا استاندارد GASB 45 صادر شد ؟
مزایای پس از اشتغال چون حقوق بازنشستگی و طرح OPEB بخشی از کارهایی است که کارفرمایان برای جلب توجه و نگاه داشتن کارکنان شایسته و با لیاقت خویش انجام
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیوند عضو پس از قصاص
مسالهء پیوند عضوى که به حکم قصاص قطع شده باشد، از دیرباز میان فقها مورد بحث و اختلاف نظر بوده است. طرح مساله بدین صورت بوده که اگر کسى گوش دیگرى را قطع کند سپس گوش جانى را به قصاص قطع کنند، آن گاه یکى از آن دو، گوش بریدهء خودرا دو باره پیوند بزند، آیا دیگرى حق دارد آن را براى بار دوم قطع کند یا چنین حقى ندارد؟ در تفسیر روایتى که در این باره آمده است اختلاف وجود دارد، برخى آن را در بارهء مجنى علیه مى دانند و برخى دیگر در بارهء جانى. این اختلاف در تفسیر روایت، منشا اختلاف آراء در مسالهء مذکور شده است. در کتاب مقنعه آمده است: اگر مردى نرمى گوش مرد دیگرى را برید و گوش جانى را نیز به قصاص بریدند، سپس مجنى علیه گوش خود را معالجه کرده و قسمت بریده شده را دوباره پیوند زد، شخص قصاص شده حق دارد همان قسمت از گوش او را دوباره قطع کند تا به حالت قبل از قصاص برگردد. در هریک از اعضا و جوارح که مورد قصاص قرار گیرد و سپس معالجه شده و خوب شود، همین حکم جارى است و اختصاص به نرمى گوش ندارد. حاکم مى بایست مهلت دهد تا شخص مجروح خود را معالجه کند و بهبود یابد، اگر با معالجه خوب شد جانى را قصاص نکند ولى او را به پرداخت ارش محکوم کند، اما اگر شخص مجروح علاج نشد، جانى را به قصاص محکوم کند.
این عبارت به صراحت مى رساند که بعد از قصاص جانى، اگر مجنى علیه عضو قطع شدهء خود را پیوند زد جانى حق دارد دوباره آن را قطع کند و این حکم، اختصاص به گوش ندارد و همهء اعضا را در بر مى گیرد. درکافى ابوالصلاح حلبى آمده است: درمورد هیچ زخم یا قطع عضو یا شکستگى یا در رفتگى تا یاس از بهبود آن حاصل نشود نمى توان حکم به قصاص کرد بنا بر این اگر درمورد جراحتى حکم به قصاص شود ولى مجروح و جانى هر دوخوب شوند یا هردو خوب نشوند، هیچ کدام حقى بر دیگرى ندارد. اما اگر یکى از آن دو خوب شود و زخمش التیام پیدا کند، قصاص درمورد دیگرى تکرار مى شود. این در فرضى است که قصاص به اذن شخص اول انجام گرفته باشد ولى اگر قصاص به اذن او انجام نگرفته باشد، شخص قصاص شده باید به کسى که قصاص به اذن او انجام گرفته رجوع کند نه به مجنى علیه.
شیخ طوسى در نهایه مى گوید: اگر کسى نرمى گوش انسانى را قطع کند و او خواهان قصاص شود و او را قصاص کنند، آن گاه شخص مجنى علیه گوش خود را معالجه کرده و قسمت بریده شده را پیوند بزند شخص قصاص شده حق دارد دو باره نرمى گوش اورا قطع کند و به حالت قبل از اجراى قصاص برگرداند. در دیگر اعضا و جوارح نیز همین حکم جارى است. درکتاب خلاف نیز آمده است: اگرکسى گوش دیگرى را قطع کند، گوش او قطع خواهد شد. اگر جانى گوش خود را پیوند بزند، مجنى علیه حق دارد خواستار قطع دو بارهء آن شود و آن را جدا کند. شافعى مى گوید: خود مجنى علیه نمى تواند این کار را انجام دهد ولى حاکم باید جانى را مجبو ربه قطع گوش پیوند زده کند زیرا او حامل نجاست است چون گوش جدا شدهء او تبدیل به مردار شده است، از این رو نجس بوده و نماز با آن درست نیست.دلیل ما اجماع شیعه و اخبار ایشان است.
این عبارت مربوط به موردى است که جانى گوش خود را که به حکم قصاص قطع شده بود پیوند بزند و حکم عکس آن که مجنى علیه گوش خود را پیوند بزند بیان نشده است. درکتاب مبسوط هر دو فرض بیان شده است: هرگاه گوش کسى را بریده و جدا کنند، سپس مجنى علیه فورا گوش بریدهء خود را پیوند زده و به حال اول برگرداند با این حال باید جانى قصاص شود زیرا او به سبب جدا کردن گوش، محکوم به قصاص شده بود و جدا شدن نیز تحقق یافت. اگر جانى بگوید: گوش او را جدا کنید سپس مرا قصاص کنید، برخى گفته اند: باید جدا شود زیرا او تکه اى مردار را به بدن خود پیوند زده است و جدا کردن آن به عهدهء حاکم و امام است. اگر این کار انجام گرفت و گوش جانى را نیز به عوض آن بریدند ولى جانى گوش خود را پیوند زد، در این صورت اجراى قصاص به جا بوده است زیرا منشا حکم قصاص، جدا شدن گوش مجنى علیه بود و این کار صورت گرفته بود. اگر مجنى علیه بگوید: گوش او را قطع کنید زیرا او گوش خود را بعد از آنکه به حکم قصاص جدا شده بود پیوند زده است فقهاى ما گفته اند: گوش او (جانى) جدا مىشود ولى علت این حکم را بیان نکرده اند. کسانى گفته اند: گوش پیوند زده بنا به امر به معروف و نهى از منکر جدا مى شود و این راى با مذهب ما سازگار است. نزد فقهاى عامه نماز با این گوش پیوند زده، صحیح نیست زیرا این شخص شى نجسى را بى آنکه ضرورتى در میان باشد با خود حمل مى کند از این رو نماز با این گوش صحیح نیست. مقتضاى مذهب ما نیز همین است. فقهاى عامه همچنین گفته اند: هر گاه کسى استخوان شکستهء خود را با استخوان مرده اى ترمیم کند اگر بیم تلف او نرود باید آن استخوان را جدا کند و گرنه نماز او صحیح نخواهد بود ولى اگر بیم تلف او در میان باشد استخوان مزبور جزء بدن او مى شود و حکم نجاست آن از میان مى رود. اما برمذهب ما نماز او صحیح است زیرا نزد ما استخوان مرده نجس نیست مگر استخوان حیوان نجس العین مانند سگ و خوک.
در کتاب جواهر الفقه آمده است: مساله : هرگاه مردى گوش مرد دیگرى را قطع کند و مجنى علیه فورا گوش خود را پیوند بزند و گوش نیز به جاى خود پیوند بخورد آیا با این حال مجنى علیه حق قصاص دارد؟ جواب: آرى حق قصاص دارد زیرا با جدا شدن گوش، قصاص واجب مى شود و جدا شدن گوش تحقق یافته بود و پیوند آن تاثیرى در اسقاط حق قصاص ندارد زیرا این کار، چسباندن تکه اى مردار به بدن است و برطرف کردن آن از بدن واجب است. ما این مساله را در مسائل مربوط به نماز آوردیم. مساله: در همان فرض مسالهء پیشین، جانى مى گوید: اگر مى خواهید مرا قصاص کنید، آن قطعه اى را که او پیوند زده است جدا کنید. آیا جانى حق چنین درخواستى را دارد و آیا مى تواند تا عملى شدن درخواست خود از اجراى قصاص جلوگیرى کند؟ جواب: گفتیم که جدا کردن این قطعه قهرا واجب است چه جانى خواستار آن شده باشد چه نشده باشد. اما اینکه او حق جلوگیرى از قصاص را به جهت انجام این کار داشته باشد، درست نیست زیرا گفتیم که آنچه موجب قصاص است جدا شدن گوش است و جدا شدن تحقق یافته بود.
در این دو مساله به این نکته پرداخته شده است که در صورت پیوند گوش مجنى علیه، حق قصاص او از جانى ساقط نخواهد شد ولى در هر صورت جدا کردن گوش پیوندى واجب خواهد بود چون مردار است. در مهذب ابن براج آمده است: اگر کسى گوش دیگرى را ببرد و جدا کند سپس مجنى علیه فورا آن را پیوند بزند، باز قصاص جانى واجب خواهد بود زیرا با جدا شدن گوش، قصاص واجب خواهد شد. پس اگر جانى بگوید: گوش او را قطع کنید سپس مرا قصاص کنید حق خواهد داشت زیرا مجنى علیه تکهء مردارى را به خود پیوند زده است. اگر چنین کردند و پس از آن جانى گوش خود را پیوند زد، قصاص به جاى خود واقع شده و تمام است. اگر مجنى علیه بگوید: جانى گوش جدا شدهء خود را پیوند زد، گوش او را جدا کنید، واجب خواهد بود گوش اورا جدا کنند. هر گاه کسى با گوش پیوند زدهء خود نماز بخواند، نماز او درست نخواهد بود زیرا او بى آنکه ضرورتى باشد حامل نجاست خارجى است. اما اگر کسى استخوان شکستهء خود را با استخوان مردارى ترمیم کند، درمذهب ما نماز او با آن استخوان درست خواهد بود زیرا استخوان مرده چون حیات در آن حلول نکرده بود نجس نیست. مردار از آن جهت مردار است که حیات آن از میان رفته است و همان گونه که گفتیم در استخوان حیاتى وجود نداشته تا از میان برود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
کاهش ضایعات محصولات باغی در دوره پس از برداشت
مجید عزیزی
گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
میوه ها و سبزیها از جمله مهمترین محصولات باغی هستند که نقش مهمی در تأمین نیاز غذایی و سلامت انسان بازی میکنند. این گروه از محصولات کشاورزی بدلیل داشتن رطوبت زیاد فساد پذیر هستند و در دوره پس از برداشت بخش عمده ای از آنها (بین 5 تا 50 درصد) از بین میروند. میزان این ضایعات حتی در برخی موارد تا 80 درصد نیز میرسد. در این میان تره بار بالاترین درصد ضایعات را به خود اختصاص داده اند. کاهش و به حداقل رساندن چنین ضایعاتی به عنوان «برداشت مخفی» میتواند یکی از راههای مؤثر در تأمین غذا برای جامعه به حساب آید. در کشورهایی که سیستم کشاورزی پیشرفته ای دارند، پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه تکنولوژی پس از برداشت صورت گرفته است. چنین عملیاتی نه تنها ضایعات این گروه از محصولات را به حداقل میرساند بلکه کیفیت آنها را نیز در طی حمل و نقل، جابجایی، انبارداری و توزیع حفظ خواهد کرد. بخش عمده ای از این ضایعات را میتوان با اجرای عملیات صحیح در دوره قبل از برداشت (در باغ یا مزرعه) حذف نمود. مدیریت تغذیه، آفات و بیماریهای گیاهی در دوره قبل از برداشت، تکنولوژی صحیح برداشت، تیمارهای غیر شیمیایی و استفاده از ترکیبات طبیعی برای کنترل ضایعات، عملیات پیش سرمادهی، سیستم های بسته بندی جدید، انبارداری صحیح (شامل کلیه عملیات در طی انبارداری) و بالاخره حمل و نقل صحیح از مهمترین راهکارهای موجود هستند که تا حد قابل توجهی میزان این ضایعات را به حداقل میرسانند. بنابراین کاهش ضایعات این گروه از محصولات کشاورزی نیازمند اصلاح ساختار تولید این محصولات از باغ و مزرعه تا انبار و سپس حمل و نقل و بازاررسانی و در نهایت مصرف کننده خواهد بود. بالا بردن دانش فنی تولید کنندگان، انبارداران، مسئولین میادین میوه و تره بار، خرده فروشیها و در نهایت مصرف کنندگان گامی موثر در این راستا می باشد. در این مقاله راهکارهای کلیدی در هر مورد ارائه خواهد شد.
مقدمه
توسعه روز افزون جمعیت نیاز به تأمین غذا را روز به روز افزایش میدهد. به منظور افزایش تولید و رفع هر چه بیشتر مایحتاج بشر راهکارهای مختلفی چون افزایش سطح زیر کشت، افزایش عملکرد در واحد سطح، دستیابی به ارقام برتر، مدیریت عملیات زراعی شامل دفع آفات و بیماریها، آبیاری، تغذیه، هرس و غیره وجود دارد. در این بین یکی از راهکارها که به دست فراموشی سپرده شده است و کمتر مورد توجه قرار می گیرد کاهش ضایعات پس از تولید است که محققین به این بخش اصطلاح «برداشت مخفی» را اختصاص داده اند. محصولات باغی (شامل کلیه میوه ها، سبزی ها و گل و گیاهان زینتی) بدلیل بالا بودن درصد رطوبتشان و ماهیت فیزیولوژیکی خاصی که دارند طبیعتا دارای ضایعات بیشتری پس از برداشت میباشند که گاهی بسته به نوع محصول ممکن است تا 60% محصول تولیدی به این طریق از دایره مصرف خارج شود. عوامل متفاوتی هم در دوره قبل از برداشت و هم در دوره پس از برداشت در شدت این پدیده مؤثر هستند. برخی از این عوامل تحت کنترل بوده و انسان قادر است آنها را به نحو صحیح تحت تاثیر قرار داده و بدین وسیله ضایعات را به حداقل برساند.
انتخاب رقم
عملیات زراعی و شرایط آب و هوایی قبل از برداشت نقش مهمی در سرعت فرآیندهای فیزیولوژیکی محصول برداشت شده دارد ولی در این بین نقش رقم یا کولتیوار نیز بسیار مهم است. موفقیت در انجام عملیات پس از برداشت بستگی زیادی به ماهیت فیزیولوژیکی محصول دارد. عکس العمل محصولات باغبانی به شرایط انبارداری علی رقم بقیه صفات تحت تأثیر انتخاب طبیعی و انتخاب انسانی نبوده است. اخیراً در برنامه های اصلاحی محصولات باغی، صفات مرتبط با فیزیولوژی پس ازبرداشت محصول مورد توجه زیادی قرار گرفته است که مهمترین آنها عبارتند از:
- قابلیت خوب جابجایی و کاهش نرم شده میوه در طی رسیدن بخصوص در گوجه فرنگی. این عمل با تأثیر بر آنزیم پلی گالاکتوروناز و با استفاده از مهندسی ژنتیک صورت گرفته است.
- مقاومت به سرمازدگی در طی انبارداری خصوصا در سیب، آوکادو، موز، خیار، هلو و گوجه فرنگی.
- مقاومت به اسکالد در سیب که تحت کنترل فرآیند اکسیداسیون آلفا فارنزن است. تحقیقات نشان داده است که یک ژن در بروز این عارضه دخالت دارد.
- مقاومت به انبارداری در اتمسفر کنترل شده، غلظت بالای دی اکسید کربن و غلظت کم اکسیژن در مورد توت فرنگی دو گروه از ارقام بر اساس محصولات حاصل از تخمیر مانند استالدیید و اتانول وجود دارند. ارقام آناپولیس و کاوندیش در غلظت بالای دی اکسید کربن، استالدیید و اتانول بسیار کمی تولید مینمایند در حالیکه ارقام کنت و هانوی در اثر نگهداری در غلظت بالای دی اکسید کربن اتانول و استالدیید بیشتری تولید مینمایند و ضایعات آنها بیشتر است. بنابراین در انتخاب رقم باید توجه خاصی را مبذول داشت چرا که در صورت نامناسب بوده رقم انتخاب شده با شرایط و اهداف تولید ممکن است بقیه عملیات باغبانی تأثیر ناچیزی بر کاهش ضایعات داشته باشد.
شدت نور
شدت نور مناسب نه تنها در افزایش تولید و تکثیر در محصول مؤثر است بلکه از بروز عوارض فیزیولوژیکی خاصی چون آفتاب سوختگی نیز جلوگیری میکند. این عارضه در گوجه فرنگی بسیار شایع بوده و بخش قابل توجهی از محصول را دچار آسیب میکند. در شرایطی که شدت نور زیاد است پرورش گوجه فرنگی بصورت داربستی توصیه نمیگردد. بعلاوه در این شرایط بهتر است از ارقامی که دارای برگ بیشتری میباشند استفاده نمود تا با سایه اندازی برگها برروی میوه ها شیوع این عارضه کاهش یابد. میوه آفتاب سوخته گوجه فرنگی نه تنها قابلیت نگهداری خوبی ندارد بلکه آن را نمیتوان به خوبی بصورت مصنوعی رساند. نمونه بارز دیگری از تأثیر نور را می توان در میزان ویتامین ث و میزان ماده خشک محصول مشاهده نمود. با افزایش شدت نور در دامنه بهینه میزان ویتامین ث محصول افزایش می یابد.
آبیاری
چون در صد بالایی از وزن محصولات باغی را آب تشکیل میدهد، تأمین آب نه تنها در افزایش تولید مؤثر است بلکه با بهینه سازی تأمین آب میتوان عوارض فیزیولوژیکی خاص چون پوسیدگی گلگاه در گوجه فرنگی، لکه تلخی در سیب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
تمیزکاری سطح استنلس پس از جوشکاری
یکی از موارد بسیار مهم در جوشکاری فولادهای استنلس تمیزکاری لایه اکسید ایجاد شده در اطراف ناحیه جوش است که متاسفانه اغلب رعایت نمیگردد. معمولا هنگام جوشکاری فولادهای استنلس لایه های اکسیدی با ضخامتهای متفاوت در کنار گرده جوش ایجاد میگردد. این لایه ها بترتیب از ضخیمترین لایه تا نازکترین آنها به رنگهای خاکستری آبی و زرد میباشند.
تفاوت ضخامت و رنگ لایه های اکسیدی ناشی از تفاوت دمایی (گرادیان حرارتی) موجود در قطعه میباشد. این لایه دارای ضریب انبساط و انقباض متفاوتی نسبت به فولاد بوده و در اثر انبساط و انقباض فولاد و بدلیل ترد بودن اکسید معمولا در ناحیه آبی رنگ لایه اکسیدی ترک ایجاد میشود. ناحیه ترک محل مناسبی برای ایجاد خوردگی موضعی و حفره ای میشود. باتوجه به حساسیت فولادهای استنلس نسبت به خوردگی حفره ای این موضوع میتواند عمر قطعه را بسیار کوتاه نماید. اغلب نشتی های کنار جوش در لوله های استنلس به همین دلیل ایجاد میشوند.
این موضوع در سطح داخلی لوله ها و مخازن بدلیل تماس با ماده خورنده تر از اهمیت بیشتری برخوردار است. در لوله های سایز پایین چون امکان دسترسی به پشت جوش و تمیزکاری آن وجود ندارد باید از گاز پرچ (Purging Gas) با فشار و دبی مناسب استفاده نمود. در این مورد میتوان از ابزار خاصی جهت محافظت بهتر ریشه جوش استفاده کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
دین رابطه آیین انسان وخالق است پس نیازی به ورود در سیاست ندارد
رضا آسیائی
برای اینکه به منزل مقصود برسیم و راه را برای تحقیق باز کنیم در اول باید تعریف دین و تعریف سیاست را که هر دو لغات عربی است بدانیم. این به خاطر این است که یک عده فکر میکنند که دین در اسلام مانند دیگر ادیان و مذاهب غیر اسلامی تعریف شده و همین مطلب ایشان را به گمراهی کشانده است.
معنی دین:
دین نه تنها کلمه عربی است بلکه کلمه قرآنی است. فرهنگ لاروس عربی � فارسی آنرا چنین معنی میکند: آیین، کیش، اسم است برای تمام آنچه که بدان پرستش خدا کرده شود. ملت، مذهب.- فقه: اعتقاد به قلب و اقرار به زبان و عمل به جوارح. _: سیرت. طریقه. روش.- عادت.-: حال.-: کار. پرهیزگاری، خداشناسی، حساب، محاسبه، مُلک، حکمرانی، فرامانروائی، سلطنت، زمامداری، فرماندهی، حکومت، کشور داری، قضا داد رسی، تدبیر پایان کار را نگریستن. کار سازی "یوم الدین" روز حساب.
از معنی فوق به وضاحت معلوم میشود که دین در اسلام معانی مختلف دارد که حکومت داری و کشور داری و داد رسی و حکمرانی را در بر میگیرد نه اینکه مانند دیگر ادیان تنها عقیده به موجودات ماورای طبیعت باشد و در امور زنده گانی انسان ارتباط نداشته باشد. همچنان دین را در ادیان دیگر به زبان انگلیسی Religion مجبورأ ترجمه کرده اند چون در زبان های غربی کلمه ئی برای دین ندارند. در حالیکه اسلام یک Religion نیست بلکه یک روش زندگی کامل است. خداوند در مورد مکمل بودن اسلام منحیث دین در قرآن مجید چنین می گوید "الیوم اکملت لکم دینکم" یعنی امروز من دین شما را کامل کردم.
همچنان قاموس زبان انگلیسی مذهب را عنعنه و رسم رواج، اعتقاد به موجودات ماورای طبیعت تعریف میکند که به هیچ صورت معنی دین را در اسلام افاده نمی کند. زیرا تعریف دین در اسلام معنی و مفهوم همه جانبه و فراگیر دارد که همه امور زندگی را در بر میگیرد.
سوالی مطرح میشود اینکه آیا در یک دین مکمل میتوان کمبودی یافت؟ وقتیکه قرآن می گوید دین اسلام مکمل است پس چطور امکان دارد که در یک روش زندگی مکمل دین را از سیاست جدا پنداریم؟ وقتیکه ما نظر به آیه صریح قرآن قبول می کنیم که دین اسلام مکمل است پس ما نمی توانیم که به دست خود دین را برای مقاصد شخصی و گروپی و حزبی خود نا مکمل بسازیم و یا از اینکه مردم تحت نام اسلام بی عدالتی کرده اند دین را از سیاست جدا کنیم. و یا اینکه برای منافع شوم قوه های استعماری خدمت کرده باشیم، نام اسلام را نگیریم و داد از دیموکراسی زنیم در حالیکه در یک کشور مسلمان که زیاد تر از 99 در صد مسلمان باشد، باید عدالت اسلامی بر قرار شود.
تعریف سیاست:
سیاست که کلمه عربی یعنی السیاسیه است و تعریف آن بهبود بخشیدن به وضع مردم با رهنمائی کردن شان به آنچه مصلحت آنان است. اداره کردن امور مردم و حکومت کردن بر مردم می باشد.
می بینیم که سیاست هم در فرهنگ اسلام موقیعت خاص دارد که رهنمائی مردم است، پس دین و سیاست در فرهنگ اسلام نه تنها شامل است بلکه معنی بسیار ارزنده یعنی اداره امور و اصلاح مردم از طریق حکمرانی می باشد. هیچ عالم دین، جامعه شناس، بشر شناس مسلمان و غیر مسلمان و مستشرق در جهان نیست که ادعا کند که در اسلام دین از سیاست جداست. همه متفق علیه به همین نظر هستند که در اسلام دین از سیاست جدا نیست و اگر کسی چنین ادعا کند، واضحأ اسلام را ندانسته است و بهتر است قبل ازینکه نتیجه گیری کند باید مطالعات خود را توسعه دهد.
رابطه دین اسلام با سیاست از نگاه قران کریم:
در تعریف سیاست دیدیم که "بهبود بخشیدن به وضع مردم با رهنمائی کردن شان به آنچه مصلحت آنان است" مطرح شده است. از نگاه جامعه شناسی سیاسی زمانیکه چهار پدیده اجتماعی یعنی مبارزه برای یک هدف، تطبیق قانون، میانجی گری میان مردم و تحکیم عدالت یعنی قضاء در یک نظام مطرح شود، آن نظام مستقیمأ شامل محور سیاسی میشود. درین مقطع قرآن چهار پدیده اساسی را برای این رابطه مشرح کرده است. اول جهاد، دوم حکم به رهبری مردمی. سوم نشر و پخش عدالت و چهارم پدیده ملت که مراد از آن در اسلام همانا امت اسلامی می باشد.
اول جهاد:
جهاد در عرصه معنوی همانا تزکیه نفس و خود را اصلاح کردن است که یک مسلمان هر روز در جهد باشد تا از خود یک مسلمان راستین بسازد که این را جهاد اکبر گویند. در عرصه سیاسی جهاد عبارت است از آزاد ساختن انسان از هرگونه اسارت مانند بردگی، استعمار، شخصیت پرستی، ماده پرستی (ماتریالیزم)، قوم پرستی، زور گوئی یعنی دیکتاتوری، انارشیزم یعنی حالت سیاسی که قانون حکمفرما نیست و اجتماع در حالت بی قانونی به سر می برد، رهائی از اسارت فکری مانند شرک و کفر، موهومات، خرافات و هر گونه قید و بست که انسان را از راه تمدن، پیشرفت، تعالی پسمان سازد مانند ایجاد آزادی فکری، تساوی حقوق بین افراد جامعه، آزادی کلام و بیان، و آزادی سیر و سیاحت محروم سازد.
پس جهاد در اساس حرکتی است به سوی آزاد ساختن انسان تا از هرگونه قید و بست رهائی یابد. تنها در حالت آزادی است که انسان قادر میشود تا خدا را بشناسد و این از فکر آزاد سرچشمه میگیرد تا به خدا بپیوندد. قرآن مجید بار بار از تعقل یاد کرده و انسان را وا گماشته تا از تعقل کار گیرد و می گوید و "افلا تعقلون." یعنی آیا نمی اندیشید. کلمه "تعقلون" در بیست و چهار موضع قرآن پاک تذکر یافته است. انسان، به گفته امام شافعی آزاد خلق شده و باید آزاد زندگی کند[2]. در اسلام این آزادی را خالق انسان به انسان رحمت کرده است و هیچ کس نمی تواند آنرا از انسان بگیرد. از دید اسلام چون خداوند انسان را خلق کرده و بالاخره رجوع انسان بهخدا است، پس انسان تنها نزد خدا مسئول است و بس. وقتیکه انسان به خدا که همه هستی و نیستی اش در ید قدرت اوست خود را مسئول احساس کرد، مسئولیت خود را به مردم از طریق شناخت و عبادت خدا خود بخود می داند. پس جهاد نه تنها مبارزه در راه خداست بلکه تحکیم حکم خداوند است. جهاد اولین مسئولیت یک مسلمان است. جهاد بیداری یک مسلمان آگاه است. جهاد خود را آزاد ساختن است. از نگاه سیاسی جهاد محور اساسی جامعه سازی است مخصوصأ امروز که یک عده مسلمانان نام نهاد و سیکولر یعنی آنان که دین را تنها یک عقیده مذهبی و اخلاقی میدانند در خدمت استعمار نو در کشور های اسلامی قرار گرفته اند که نتیجه آن جز از بربادی تا حال چیزی نبوده است. جهاد بر هر مسلمان آگاه فرض است تا از حقوق اسلامی خود از طریق قلم، گفتار، و مبارزات سرتاسری سالم یعنی بدون دهشت افگینی دفاع کند. خداوند در مورد جهاد مکرر حکم کرده که ما دو آیت آن را از قرآن مجید نقل قول میکنیم. در آیه 72 سوره انفال میخوانیم که "کسانی که ایمان آورده اند و هجرت کرده اند و در راه خدا به مال شان و جانشان جهاد کرده اند" و متعاقب آن در همین سوره آیه 73 میخوانیم که "و کافران دوستان همدیگرند؛ اگر به این {سفارش} عمل نکنید، در زمین فتنه وفسادی بزرگ بر پا میشود" درین دو آیه چندین مطلب قابل تذکر است:
اول جهاد برای حصول آزادی فرض است