لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
گلکاری، آشنایی با مفاهیم
مقدمه
در این جلسات با کاشت، نگهداری و ازدیاد گیاهان زینتی آشنا میشویم. گلکاری یا Flowery cultureدر برگیرندهی عملیات و فرایندهایی است تا مجموعهای از گیاهان زینتی جوان و با طراوت قابل عرضه به بازار رقابت و عرصه اقتصاد جهانی شود.
”لارسن“ یکی از محققین گلکاری را به این صورت تعریف میکند : گلکاری حالتی پر زحمت از کشاورزی است که در طی عملآوری و فرایند این رشته همه عوامل مربوط به اطلاعات تکنولوژیکی، اطلاعات فنآوری و دانشهای به روز، اطلاعات مربوط به وضعیت بازار از نظر بازاریابی و نحوه سلیقه و خواست بازار، اطلاعات مربوطه به بحرانهای سوخت و انرژی و اطلاعات مربوط به تازههای ارقام معرفی شده به دنیا از نظر نوع محصولات زینتی مورد نیاز است.
گلکاری یا Flowery cultureیک مجموعه تشکیلاتی است که نیاز به یک گروه کار قوی با تخصصهای مختلف و به روز دارد.
جایگاه گلکاری در ایران
اهمیت تاریخی: قدمت کشت و کار و نگهداری گلها در ایران شاید همزمان با شروع کشاورزی بوده است. با نگاهی به تاریخ و فرهنگ ایران بنظر میآید که همواره ایرانیان در زمینه موضوعات مرتبط با گلها جایگاه خوب و ارزندهای داشتهاند.
اهمیت اقتصادی: شاید قدیمیترین گلخانههای موجود در ایران که در حال حاضر هم فعال هستند قدمتی در حدود 75 – 70 سال دارند. در حقیقت اهمیت اقتصادی این رشته، سابقه طولانی در ایران دارد. زمانی که بسیاری از کشورها نامی در زمینه پرورش گل و گیاه نداشته اند کشور ما با داشتن گلخانههای خوب و قابل قبول در زمان خود وضعیتی مناسب داشته است. کشت و کار پرورش گلهای زینتی در ایران بعنوان یک رشته اقتصادی سابقهای به قدمت احداث گلخانهها ندارد اما از زمانهای گذشته، گلخانهدارها کار تکثیر و پرورش گیاهان را برای سرگرمی، و گذران اوقات فراغت انجام میدادند.
در سالهای اخیر بدلیل نیاز روز افزون بازار و خواست افراد جامعه و بدلیل محدود شدن فضای زندگی مردم این وضعیت کاملاً تغییر کرده است. بطوری که در سالهای اخیر احداث گلخانههای نسبتاً مجهز و کارآمد بمنظور کشت و پرورش و تکثیر گیاهان زینتی و نیز توسعه اقتصادی پیشرفت زیادی داشته است.
ایران یکی از خواستگاهها و زادگاههای طبیعی گیاهان زینتی از جمله لاله، سنبل، زنبق، سیکلمه و برخی از درختچهها و تعداد زیادی از درختان میوه بشمار میآید، و در منابع علمی دنیا اسناد و مدارک مربوط به این موضوع موجود است. ولی از نظر اقتصادی و صادرات گل و گیاه هنوز موقعیت مناسبی در سطح دنیا ندارد.
جایگاه ایران از نظر جغرافیایی
موقعیت جغرافیایی ایران از دو نظر قابل ارزش است :
- از نظر آب و هوایی
- موقعیت نسبت به کشورهای همسایه.
1- ایران در یک منطقه پر رود با طول روز بلند و روشنایی کامل آفتاب قراردارد و از این نظر میتواند در بسیاری از هزینههای مربوط به گرم کردن و روشن نگه داشتن گلخانهها که برای کاشت و تکثیر گیاهان زینتی اهمیت زیادی دارد، صرفه جویی کند.
2- موقعیت ایران بدلیل قرار داشتن در کنار کشورهای پر مصرف گل و گیاه از نظر اقتصادی حائز اهمیت است. همسایههای شمالی و جنوبی ایران از خریداران بسیار خوب گیاهان زینتی هستند. ایران با داشتن یک بازار متعادل و نسبتاً ثابت و دائمی قادر است جایگاه واقعی خود را در این عرصه پیدا کند.
کشورهای مهم تولید کننده و مصرف کننده گل و گیاه
1- هلند
8- ژاپن
2- ایتالیا
9- انگلستان
3- آلمان
10- استرالیا
4- سوئیس
11- فرانسه
5- دانمارک
12- اسپانیا
6- بلژیک
13- آمریکا
7- سوئد
همانطور که در جدول بالا مشاهده میکنید هلند مقام اول در بین همه کشورها را دارد و بقیه کشورها در رتبه بعدی قرار گرفتهاند.
از لحاظ موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی و همچنین وضعیت نیروی کار، ایران در مقایسه با هلند از موقعیت مناسبتر و ارزانتری برخوردار است.
ارز آوری گل و گیاه برای ایران یک موقعیت انحصاری است. در کشور ما گاهی ارز آوری گلهای شاخه بریده با ارز آوری نفت مقایسه میشود. بطوری که فروش 2 تا 3 شاخه گل (از بعضی انواع گلها) میتواند ارزآوری معادل یک بشکه نفت را داشته باشد و صادرات گلها و گیاهان زینتی میتواند جانشین صادرات نفت شود. اما پارامترهای لازم و شاخصهای قابل قبول بازار جهانی برای پرورش گل و گیاه را باید مهیا کرد.
رشتهها و زیر شاخههای متعددی در رابطه با گلکاری یا Flowery culture وجود دارد. یکی از این موارد استفاده از اندامهای گیاهان زینتی میباشد. از لحاظ موقعیت مصرفی گیاهان زینتی را به سه دسته تقسیم میکنند :
گیاهان یک ساله یاAnnual Plants ؛ گیاهان زینتی که بعنوان گلهای فضای سبز استفاده میشوند. این گیاهان معمولاً مقاوم به سرما نیستند و دوره زندگی نسبتاً کوتاهی دارند. مانند گل اطلسی و آحار.
گلهای دائمی یا Perennial Plants؛ گیاهانی که بیش از یک سال در فضای آزاد قابلیت رشد و نمو دارند. مانند گل تاجالملوک، داودی و زنبقهای دائمی.
گیاهان آپارتمانی یا Indoor Plants؛ گیاهانی که فقط در فضای محدود آپارتمانها و گلخانهها قابل نگهداری هستند. مانند برگ انجیلی و فوتوس.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
مفاهیمپایه فنآوریاطلاعات
فهمیدن مفاهیم پایه سختافزار. نرمافزار و فنآوری اطلاعات
کامپیوتر در زبانفارسی بهرایانهترجمه شده است و درنگاه اول بهدوقسمت سختافزار و نرمافزار تقسیم میشود
1-سختافزار :منظور وسایل جانبی، قطعات فیزیکی ، مدارها ،دیودها،
2-نرمافزار : منظوربرنامههایی است که سختافزاررابهکارمیاندازد.
دریک نگاه مقدماتی بهسختافزار, میتوان آنرا شامل 5 قسمت دانست:
1-Main Memory “ حافظه اصلی “
2- secondary Memory “ حافظهجانبی “
سختافزار 3-Input Devices “ دستگاههای ورودی “
4-Centeral Processing Unit “ واحد پردازشگرمرکزی “
5-Output Devices “ دستگاههای خروجی”
رابطه بین آنهارا میتوان با نمودارزیرنشانداد:
data
یا دادهها چنین مسیری را طی میکنند:
دادهها از طریق دستگاههای ورودی بهمنظور پردازش وارد میشوند و در حافظه اصلی قرار میگیرند اگر قرار است دادهها بهمدت طولانی در سیستم بماند تا نوبت پردازش آن برسد در حافظه جانبی ذخیره میشود.سپس وقتی نوبت پردازش آن رسید وارد حافظه اصلی شده و از طریق پردازشگر، مورد پردازش قرار میگیرد. نتیجه وارد حافظه اصلی شده و در صورتیکه لازم باشد مدتی در سیستم بماند تا نوبت نمایش آن در خروجی برسد در حافظه جانبی ذخیره میشود..وقتی نوبت نمایش آن رسید به حافظه اصلی منتقل شده و در خروجی نمایش داده میشود.
مقایسه کار کامپیوتر با بدن انسان:
انسان با حواس پنجگانه اطلاعات را دریافت مینماید.(دستگاه ورودی)
آنرا در حافظه خود ذخیره مینماید.(حافظه اصلی)
اگر بخواهد آنرا در مدت طولانی نگاه دارد در دفترچه یادداشت مینویسد(حافظه جانبی)
موقع استفاده از دفترچه یادداشت، مجدداً در حافظه میآورد.
مغز آنرا تجزیه و تحلیل میکند و تصمیم مناسب میگیرد.(واحد پردازش مرکزی)
تصمیم مغز به اعضا ء بدن انسان ابلاغ میشود و انسان عکسالعمل نشان میدهد..
(دستگاه خروجی)
دو اصطلاح داده و اطلاعات را در علم کامپیوتر زیاد میشنویم:
data یا داده:به کاراکترها ، علایم ، اشکالی میگویند که هیچ معنی خاصی به مخاطب خود ارائه نمیدهد مثل عدد 021
information یا اطلاعات : به دادهای گفته میشود که دارای توصیف ، معنای تعریف شدهای باشد مثلاً کد بین شهری تهران = 021
فنآوری اطلاعات technology” “ information
تمام جنبههای مدیریت و پردازش اطلاعات مخصوصاً در داخل یک سازمان یا کمپانی موضوع وسیع it را تشکیل میدهد.. مرکزیت مدیریت اطلاعات با کامپیوترهاست. بههمین دلیل در مفاهیم پایه فنآوری اطلاعات کامپیوتر را نیز مطالعه میکنیم.
انفورماتیک: واژهای فرانسوی است که از ترکیب دو کلمه انفورماسیون و اتوماتیک بهوجود آمده اسنت. در مورد کاربرد این واژه اتفاق نظر کامل نیست. ولی در کشورهای غربی بیشتر بهمعنی “ علوم آگاهی “ یا “ علوم کاربردی کامپیوتر” بهکار میرود. و معادل آمریکایی آن IT است.
فناوری اطلاعات، با طیفی از تعابیر گسترده مواجه است که گاهی حوزه بهکارگیری آن بسار جزئی است و گاهی بهصورت ها لهای کلیه فعالیتهای بشری را در بر میگیرد.
تعاریف رایج از انفورماتیک در ایران:
انفورماتیک از تقاطع سه تکنولژی ، کامپیوتر اطلاعات ، ارتباطات بهرهگیری میکند.
هدف از بهکار بردن فن انفورماتیک آماده ساختن و پرورش حجمی از اطلاعات است، بهطوریکه این اطلاعات در جای درست و در زمان درست و در اختیار افراد مناسب قرار گیرد.
چهار تکنولژی اصلی و اولیه جهان صنعتی برای تولید کالا و ارائه خدمات عبارت است از:
مواد اولیه، کارگر ، انرژی ، انفورماتیک. تکنولژی چهارم در واقع از سه تکنولژی اول خلق شده و برای کمک بهآنها استفاده میشود.
-انجمن انفورماتیک ایران واژه انفورماتیک را” خودکاری آگاهانه “ تعریف کرده است
-خودکاری : جمعآوری ، دستهبندی ، ذخیرهسازی، دستیابی و استخراج اطلاعات بهطوریکه حداقل نیروی انسانی ممکن بهکار گرفتهشود.
1-micro computer
2 - computer mini
3-main frame
دستهبندی کامپیوترها -4super computer
5-network
6-laptops
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
حسابداری صنعتی - آشنایی با برخی مفاهیم اساسی حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی
هزینه یابی برمبنای فعالیت و ارزیابی متوازن اطلاعاتی را فراهم می آورند که مدیران جهت تصمیم گیریهایی که منجر به خلق ارزش می شود به آن نیازمندند. ارزش افزوده اقتصادی فراهم آورنده چارچوب تصمیم، معیارهای عملکرد و محرکهایی است که مدیریت را برای خلق ارزش بر می انگیزد.
برای درک بیشترِ مفاهیم هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی می توان تجارت را به فوتبال تشبیه کرد. مربی یک تیم فوتبال به عوامل متعددی جهت موفقیت نیاز دارد. برای مثال به دست آوردن ضربه های ایستگاهی، به دست آوردن کرنر، فراهم سازی یک دفاع محکم و داشتن یک دروازه بان مناسب. اما در پایان مسابقه تنها چیزی که اهمیت دارد این است که مسابقه را برده ایم یا باخته ایم نه اینکه در طول بازی چند کرنر یا چند ضربه ایستگاهی به دست آورده ایم. در تجارت نیز مدیر معیارهای زیادی را برای کسب موفقیت لازم دارد. هزینه یابی برمبنای فعالیت وارزیابی متوازن معیارهایی هستند که مدیر را در تصمیم گیری و دستیابی به موفقیت یاری می رسانند، اما آیا صرفاً استفاده از این معیارها دلیل بر موفقیت است؟
این موضوع که مدیریت برای دستیابی به موفقیت به این معیارها نیاز دارد امری بدیهی است اما تعیین کننده برد یا باخت شرکت ارزش افزوده اقتصادی است؛ با به کارگیری ارزش افزوده اقتصادی مدیران در استفاده از اطلاعات به منظور خلق ارزش و خواسته مالکان برانگیخته می شوند. نیاز سازمانها به سازگاری با محیط تجاری پویا و پیچیده امروزی برای ادامه بقا که ناشی از توسعه بازارهای رقابتی است از یک سو و از سوی دیگر فشار مجامع سرمایه گذار به مدیران جهت تعیین ارزش و تبیین معیارهای اندازه گیری دقیق و شفاف، باعث شد سازمانها سیستمهای سنتی پاداش و اندازه گیری عملکرد را که در دهه قبل به وجود آورده بودند مورد بازنگری قرار دهند و دوباره آنها را بیازمایند که آیا مبنای صحیح و قابل اتکایی برای تصمیم گیری بوده اند یا خیر؟ در حال حاضر تکنیکهای اندازه گیری بیشتر از اینکه بر چارچوبهای حسابداری استوار باشند براساس تئوریهای اقتصادی بنا شده اند.
اما براستی شرکت باید از چه چارچوبی استفاده کند؟ و زمانی که چارچوب جدیدی در حال اجراست آیا این بدان معنی است که شرکت باید دیگر چارچوبها را نادیده بگیرد؟
این مقاله سه چارچوب هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی را که استفاده از آنها در صنایع به طور گسترده در حال افزایش است مورد بحث قرار می دهد. اگر چه در این مقاله به طور خلاصه این سه چارچوب توصیف می شود اما بیشتر با جواب این سئوال سروکار داریم که آیا می توان این چارچوب ها را به طور همزمان به کاربرد یا آنها با هم ناسازگارند؟
این مقاله بیان می کند که این چارچوبها در واقع مکمل همدیگرند و زمانی که با هم به کاربرده شوند می توانند بسیار موثر باشند.
هزینه یابی برمبنای فعالیت
با متنوع شدن تولیدات و مشتریان یک سازمان، تخصیص هزینه های سربار نیز امری گمراه کننده و تحریف کننده بهای تمام شده تولیدات یا خدمات خاص می گردد. همان طور که می دانیم سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت و سیستم هزینه یابی سنتی از لحاظ نحوه تخصیص هزینه های سربار با یکدیگر متفاوتند. این تفاوت در شکل 1 نشان داده شده است. بدین معنی که در سیستم هزینه یابی سنتی، هزینه های سربار تنها براساس یک محرک هزینه که می تواند حجم تولید، ساعات کار مستقیم، ساعات کار ماشین یا میزان دستمزد مستقیم باشد تسهیم می گردد و این نمی تواند مبنای صحیحی برای تسهیم هزینه های سربار پدید آورد، زیرا برای مثال، محصولی که چرخه عملیات تولیدی آن کوتاه است ممکن است به میزان غیرمتناسبی از هزینه های انبار یا بارگیری بهره ببرد. لذا حسابداری صنعتی به شکل سنتی پیام نادرست به مدیران می دهد. اما در سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت، تسهیم هزینه های سربار شامل دو مرحله است که در مرحله اول فعالیتهای عمده شناسایی می شوند و هزینه سربار به تناسب منابعی که در هر فعالیت مصرف می شود به آن فعالیتها تخصیص می یابد. سربار تخصیص یافته به هر فعالیت هزینه انباشته فعالیت4 نامیده می شود. پس از تخصیص سربار ساخت به فعالیتها در مرحله اول، محرکهای هزینه5 مناسب و مربوط به هر یک از فعالیتها شناسایی می شوند. سپس در مرحله دوم هزینه انباشته هر فعالیت به نسبت مقدار مصرف محرکهای هزینه در هر یک از خطوط تولید محصول به این خطوط تخصیص داده می شود. این سیستم هزینه یابی می تواند اطلاعات بهتری را برای تصمیم گیریهای استراتژیک مدیریت فراهم آورد و به تشخیص هزینه های بدون ارزش افزوده کمک کند. بنابراین هزینه یابی برمبنای فعالیت، کیفیت تولید و هزینه یابی را بهبود می بخشد.
مدیران برای آنکه بتوانند عملکرد شرکتشان را بهبود بخشند نیازمند شناخت چگونگی اثر متقابل بهای تمام شده با دیگر معیارهای عملکرد هستند. این موضوع به کمک تکنیک ارزیابی متوازن حل می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
مقدمه :
زنجیره کارهای اجرائی در بازرگانی خارجی در برگیرنده امور مختلف و متفاوت و در عین حال به هم پیوسته ای است که مدیران بازرگانی خارجی و تجار و کلیه اشخاص و شرکتهائی که به نحوی با واردات و صادرات کالا سر و کار دارند لزوماً از وقوف و کاربرد آن بی نیاز نمی باشند و بالطبع آگاهی از اطلاعات مورد نیاز در بازرگانی خارجی برای نامبردگان از ضروریات امر می باشد.
این جزوه با هدف ارائه مهمترین اطلاعات و مقررات و مسائل مختلف در بازرگانی خارجی تهیه شده و حاوی اطلاعات ، مفاهیم و واژه های بنیادی در مسائل اجرائی بازرگانی خارجی می باشد. که امید است مورد بهره برداری همکاران محترم و جامعه بازرگانی استان قرار گرفته شود.
1- اینکوترمز (INCOTERMS) یا شرایط تجارت بین الملل :
در دهه 1930 میلادی اتاق بازرگانی بین المللی (ICC) مطالعاتی را در زمینه تفسیر اصطلاحات تجاری به عمل آورد و مقرراتی را برای تفسیر یکنواخت اصطلاحات بازرگانی بین المللی در سال 1936 برقرار نمود که به اینکوترمز معروف گشت.
اینکوترمز که در برگیرنده اصطلاحات بازرگانی بین المللی است در واقع تعیین کننده ضوابط بین خریدار و فروشنده در معاملات تجاری است که آخرین آن اینکوترمز 2000 می باشد که منتشر گردیده است.
اینکوترمز 2000 به چهار گروه اصلی طبقه بندی شده است :
گروه E : در این گروه فقط از یک واژه EXW به معنی تحویل کالا در نقطه عزیمت استفاده شده است. (نقطه عزیمت ممکن است محل کار، محل انبار، کارخانه، مزرعه و یا هر نقطه دیگری باشد که توافق شده است.) فروشنده کاری نمی کند مگر واگذاری کا لا در محل تعیین شده به خریدار.
گروه F : که دارای سه واژه می باشد :
* FAS : کالا در کنار کشتی و روی اسکله در بندر بارگیری (مبداء) تحویل می گردد.
* FOB : کالا لزوماً باید روی عرشه کشتی و در مبداء تحویل گردد.
* FCA : کالا به شرکت حمل در نقطه یا محل تعیین شده تحویل گردد.
گروه C که در این گروه فروشنده مسئولیت انعقاد قرارداد حمل و پرداخت کرایه حمل کا لا تا مقصد را بعهده دارد و شامل اجزاء زیر است :
* CFR : فروشنده مسئولیت پرداخت کرایه حمل تا بندر تعیین شده در مقصد را قبول می کند.
* CPT : تحویل کالا با کرایه و یا هر نوع وسیله نقلیه تا محل تعیین شده در مقصد انجام می شود.
* CIF : فروشنده علاوه بر کرایه حمل ، مسئولیت انعقاد قراداد بیمه و پرداخت هزینه آن تا محل تعیین شده در مقصد را نیز عهده دار می شود.
* CIP : تحویل کالا با کرایه حمل و بیمه بدون کشتی و تا محل تعیین شده در مقصد انجام می شود.
گروه D : در این گروه فروشنده بیشترین مسئولیت را در معامله به عهده دارد در حالی که کمترین مسئولیت متوجه خریدار است و اجزاء آن عبارتند از :
* DES : خریدار باید کالا را برای ورود ترخیص کند. ( تحویل کالا در عرشه کشتی و در مقصد )
* DEQ : ترخیص کالا در گمرک مقصد بعهده خریدار است . (تحویل کالا در اسکله و در مقصد)
* DAF : ترخیص کالا برای ورود بعهده فروشنده است. (تحویل کالا در مرز تعیین شده )
* DDU : تحویل کالا در محل تعیین شده در مقصد بدون ترخیص و بدون پرداخت حقوق گمرکی آن
* DDP : ترخیص کالا برای ورود بعهده فروشنده می باشد. (تحویل کالا در انبار خریدار یا گمرک مقصد و پرداخت تمام حقوق و عوارض مربوطه)
2- مناطق آزاد تجاری (FREE TRADE ZONE)
مناطق آزاد تجاری عبارت از نواحی محصور و حفاظت شده ای است که معمولاً در کنار سواحل دریاها و یا مناطقی که از جهت حمل و نقل سریع کالاها دارای امتیازات و تسهیلات ویژه ای می باشد ایجاد می گردد.
سازمان UNIDO وابسته به سازمان ملل متحد مناطق آزاد تجاری را اینگونه تعریف می کند : «مناطق آزاد تجاری عبارتست از محرکه ای در جهت تشویق صادرات صنعتی»
3- تجارت متقابل (Counter trade) :
تجارت متقابل قدیمی ترین شیوه مبادلات تجاری است. در این نوع معاملات معمولاً قراردادها و مقاوله نامه هایی بین دو دولت انجام می پذیرد و بانکهای مرکزی دو دولت با افتتاح حساب های ویژه نسبت به عملیات تجاری و مالی اقدام می کنند.
شیوه های مهم تجارت متقابل عبارتند از :
الف: معاملات دو جانبه (فروشنده خریدار) در اینگونه معاملات فروشنده یا صادرکننده در ازاء کالائی که به طرف دیگر می دهد صد در صد کالا دریافت می کند.
ب: معاملات سه جانبه ( فروشنده واسطه خریدار)
ج : همکاری صنعتی (Buy Back) : در این روش یک طرف ماشین آلات و دانش فنی و امکانات تولید یک محصول را در اختیار دیگری قرار می دهد و طرف دیگر تعهد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
حسابداری صنعتی - آشنایی با برخی مفاهیم اساسی حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی
هزینه یابی برمبنای فعالیت و ارزیابی متوازن اطلاعاتی را فراهم می آورند که مدیران جهت تصمیم گیریهایی که منجر به خلق ارزش می شود به آن نیازمندند. ارزش افزوده اقتصادی فراهم آورنده چارچوب تصمیم، معیارهای عملکرد و محرکهایی است که مدیریت را برای خلق ارزش بر می انگیزد.
برای درک بیشترِ مفاهیم هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی می توان تجارت را به فوتبال تشبیه کرد. مربی یک تیم فوتبال به عوامل متعددی جهت موفقیت نیاز دارد. برای مثال به دست آوردن ضربه های ایستگاهی، به دست آوردن کرنر، فراهم سازی یک دفاع محکم و داشتن یک دروازه بان مناسب. اما در پایان مسابقه تنها چیزی که اهمیت دارد این است که مسابقه را برده ایم یا باخته ایم نه اینکه در طول بازی چند کرنر یا چند ضربه ایستگاهی به دست آورده ایم. در تجارت نیز مدیر معیارهای زیادی را برای کسب موفقیت لازم دارد. هزینه یابی برمبنای فعالیت وارزیابی متوازن معیارهایی هستند که مدیر را در تصمیم گیری و دستیابی به موفقیت یاری می رسانند، اما آیا صرفاً استفاده از این معیارها دلیل بر موفقیت است؟
این موضوع که مدیریت برای دستیابی به موفقیت به این معیارها نیاز دارد امری بدیهی است اما تعیین کننده برد یا باخت شرکت ارزش افزوده اقتصادی است؛ با به کارگیری ارزش افزوده اقتصادی مدیران در استفاده از اطلاعات به منظور خلق ارزش و خواسته مالکان برانگیخته می شوند. نیاز سازمانها به سازگاری با محیط تجاری پویا و پیچیده امروزی برای ادامه بقا که ناشی از توسعه بازارهای رقابتی است از یک سو و از سوی دیگر فشار مجامع سرمایه گذار به مدیران جهت تعیین ارزش و تبیین معیارهای اندازه گیری دقیق و شفاف، باعث شد سازمانها سیستمهای سنتی پاداش و اندازه گیری عملکرد را که در دهه قبل به وجود آورده بودند مورد بازنگری قرار دهند و دوباره آنها را بیازمایند که آیا مبنای صحیح و قابل اتکایی برای تصمیم گیری بوده اند یا خیر؟ در حال حاضر تکنیکهای اندازه گیری بیشتر از اینکه بر چارچوبهای حسابداری استوار باشند براساس تئوریهای اقتصادی بنا شده اند.
اما براستی شرکت باید از چه چارچوبی استفاده کند؟ و زمانی که چارچوب جدیدی در حال اجراست آیا این بدان معنی است که شرکت باید دیگر چارچوبها را نادیده بگیرد؟
این مقاله سه چارچوب هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی را که استفاده از آنها در صنایع به طور گسترده در حال افزایش است مورد بحث قرار می دهد. اگر چه در این مقاله به طور خلاصه این سه چارچوب توصیف می شود اما بیشتر با جواب این سئوال سروکار داریم که آیا می توان این چارچوب ها را به طور همزمان به کاربرد یا آنها با هم ناسازگارند؟
این مقاله بیان می کند که این چارچوبها در واقع مکمل همدیگرند و زمانی که با هم به کاربرده شوند می توانند بسیار موثر باشند.
هزینه یابی برمبنای فعالیت
با متنوع شدن تولیدات و مشتریان یک سازمان، تخصیص هزینه های سربار نیز امری گمراه کننده و تحریف کننده بهای تمام شده تولیدات یا خدمات خاص می گردد. همان طور که می دانیم سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت و سیستم هزینه یابی سنتی از لحاظ نحوه تخصیص هزینه های سربار با یکدیگر متفاوتند. این تفاوت در شکل 1 نشان داده شده است. بدین معنی که در سیستم هزینه یابی سنتی، هزینه های سربار تنها براساس یک محرک هزینه که می تواند حجم تولید، ساعات کار مستقیم، ساعات کار ماشین یا میزان دستمزد مستقیم باشد تسهیم می گردد و این نمی تواند مبنای صحیحی برای تسهیم هزینه های سربار پدید آورد، زیرا برای مثال، محصولی که چرخه عملیات تولیدی آن کوتاه است ممکن است به میزان غیرمتناسبی از هزینه های انبار یا بارگیری بهره ببرد. لذا حسابداری صنعتی به شکل سنتی پیام نادرست به مدیران می دهد. اما در سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت، تسهیم هزینه های سربار شامل دو مرحله است که در مرحله اول فعالیتهای عمده شناسایی می شوند و هزینه سربار به تناسب منابعی که در هر فعالیت مصرف می شود به آن فعالیتها تخصیص می یابد. سربار تخصیص یافته به هر فعالیت هزینه انباشته فعالیت4 نامیده می شود. پس از تخصیص سربار ساخت به فعالیتها در مرحله اول، محرکهای هزینه5 مناسب و مربوط به هر یک از فعالیتها شناسایی می شوند. سپس در مرحله دوم هزینه انباشته هر فعالیت به نسبت مقدار مصرف محرکهای هزینه در هر یک از خطوط تولید محصول به این خطوط تخصیص داده می شود. این سیستم هزینه یابی می تواند اطلاعات بهتری را برای تصمیم گیریهای استراتژیک مدیریت فراهم آورد و به تشخیص هزینه های بدون ارزش افزوده کمک کند. بنابراین هزینه یابی برمبنای فعالیت، کیفیت تولید و هزینه یابی را بهبود می بخشد.
مدیران برای آنکه بتوانند عملکرد شرکتشان را بهبود بخشند نیازمند شناخت چگونگی اثر متقابل بهای تمام شده با دیگر معیارهای عملکرد هستند. این موضوع به کمک تکنیک ارزیابی متوازن حل می شود.
ارزیابی متوازن
با توسعه شرکتها بتدریج مدیریت از مالکیت جدا می شود و بحث مسئولیت پاسخگویی به وجود می آید، بدین معنی که مدیران در برابر مالکان باید پاسخگو باشند. با تمایز مالکان از مدیران و توجه به اینکه مالکان آگاهی کمی از مسائل مالی دارند و به اطلاعات گزارش شده از سوی مدیریت متکی هستند آنان به ارزیابی عملکرد مدیریت نیاز دارند و در این ارزیابی ناچار به استفاده از اندازه گیری می باشند (مثالی در ادبیات مدیریت وجود دارد که اگر کسی نتواند چیزی را اندازه بگیرد نمی تواند آن را اداره کند)، اما اگر این اندازه گیری تنها متکی بر ارقام و اطلاعات مالی باشد نمی تواند مبنای صحیحی برای قضاوت و تصمیم گیری پدید آورد. یک دلیل این امر این است که مدیران مسئول گزارش ارقام و اطلاعات