لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هزینه یابی بر مبنای فعالیت
روش محاسبه صحیح بهای تمام شده
وقوع رویدادهایی نظیر توسعه رقابت جهانی، پیشرفت فن آوری اطلاعات و ارتباطات و دسترسی به سیستم های اطلاعاتی ارزان طی دو دهه گذشته و تلاش واحدهای اقتصادی جهت احراز رتبه جهانی و ورود به بازارهای بین المللی، لزوم داشتن نگرشهایی همچون رضایت مشتریان و مدیریت بر مبنای فعالیت را اجتناب ناپذیر کرده است.
همچنین با افزایش سهم فن آوری و سایر اجزای هزینه های سربار در تولید کالاها و خدمات ، روشهای هزینه یابی سنتی، اطلاعات صحیح در مورد هزینه سر بار و تسهیم آن فراهم نمی آورد در حالیکه اطلاعات بهای تمام شده محصولات، خدمات و مشتریان از مهمترین اطلاعات مالی است که برای تصمیمات مدیریت مورد نیاز است. برآورده نشدن اطلاعات مورد نیاز مدیریت توسط سیستم های هزینه یابی سنتی، واحدهای اقتصادی را به سمت استفاده از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) متمایل کرده است.
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی محصولات و خدمات است که نیازهایی از قبیل محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول، بهبود فرایند تولید، حذف فعالیت های زائد، شناخت محرک های هزینه، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبردهای تجاری را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد. این سیستم به جای پرداختن به نشانه و معلول ، علت ایجاد هزینه و تولید را کالبدشکافی می کند و اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند.
در ادبیات حسابدرای تعاریف مختلفی از هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارائه شده است.
می هر و دیکین معتقدند : «هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه فعالیتهایی که منجر به ساخت محصول می شوند بدست می آورد».
هیلتون می نویسد: «هزینه یابی بر مبنای فعالیت روشی است که در آن هزینه ها بر مبنای نسبت سهم فعالیتهای صرف شده بوسیله هر محصول، از یک مخزن هزینه به محصولات مختلف تخصیص داده می شود».
با توجه به تعاریف فوق می توان گفت که ABC ، بر فعالیتهایی تأکید دارند که برای تولید محصولات (خدمات) باید انجام شوند و سپس هزینه فعالیتها با توجه به میزان استفاده هر محصول از فعالیتها به محصولات تسهیم می شود.
مرروی اجمالی بر تاریخچه ABC
در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، برخی نویسندگان حسابدرای به رابطه بین فعالیت و هزینه اشاره نمودند. اما در دهه 1980 به دنبال انعکاس ضعف ها و نارسایی های سیستم های رایج حسابداری در ارائه اطلاعات دقیق هزینه، توجه جدی در محافل دانشگاهی و حرفه ای به این رابطه بیشتر جلب گردید. این توجه عمدتاً براساس پیدایش 3 سازه اصلی بود. سازه اول تغییر نوینی بود که در دنیا جهت معرفی تکنولوژی مدرن، مکانیزم های تولیدی جدید در کشورهای مختلف بویژه در ژاپن و ... رخ داد. سازه دوم این بود که در دهه 1980 فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکت ها دستخوش تغییرات عمده گردید و علاوه بر سود آوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان، تأکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها نیز جزو اهداف اصلی مدیران قرار گرفت. سازه سوم این بود که عده ای از نویسندگان حسابداری به تشریح فضای جدید تولید، نقشهای گوناگون تکنولوژی و دیدگاههای جدید مدیران پرداختند. نویسندگان مذکور ادعا کردند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیران نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست بلکه استفاده از اطلاعات حاصل از آنها سبب گمراهی و تصمیم گیری های نادرست مدیران می شود. به دنبال آن، این نویسندگان اقدام به معرفی سیستم جدید تحت عنوان «هزینه یابی بر مبنای فعالیت» نمودند.
نیاز به اطلاعات عملیاتی در مورد هزینه ها، مقدمه ظهور سیستم دوبعدی ABC را فراهم آورد. این نگرش جدید مشخصاً به منظور ارائه اطلاعات مفید جهت دستیابی به اهداف اصلاحی در داخل و خارج از سازمان پدید آمد. این سیستم دارای دو دیدگاه اساسی می باشند. دیدگاه اول بیانگر تخصیص هزینه ها از منابع به فعالیت ها و از فعالیتها به اهداف (موضوع) هزینه (شامل مشتریان و محصولات) می باشد.
اطلاعات فراهم شده در این بخش پشتیبان تصمیمات کلیدی سازمان مانند قیمت گذاری، تعیین ترکیب محصول تأمین منابع و تعیین الویت هایی برای اقدامات اصلاحی است. دیدگاه دوم پاسخگوی نیاز سازمان به اطلاعاتی درباره عوامل موثر بر فعالیتهاست. به عبارت دیگر چه عواملی باعث انجام کارها می شوند و چگونه می توان این فعالیتها را به نحو مطلوب انجام داد. چنین اطلاعاتی به سازمان کمک می کند تا علاوه بر بهبود عملکرد خود، ارزش دریافتی توسط مشتریان را نیز اصلاح نماید.
فرایند محاسبه بهای تمام شده توسط سیستم های سنتی و ایرادات وارد بر آن:
پیشرفت تکنولوژی تولید و استفاده از تفکر مدیریت موجودی، نظیر jit ، و چند عامل دیگر ساختار هزینه های محصول را به شدت تغییر داده است و باعث افزایش هزینه های سربار و در عوض کاهش شدید هزینه های کار مستقیم و هزینه مواد اولیه شده است.
در سیستم های سنتی هزینه یابی، برای تخصیص هزینه سربار در غالب موارد از هزینه (ساعت) کار مستقیم به عنوان مبنای تخصیص استفاده می شود. در حالیکه امروزه هزینه کار مستقیم غالباً کمتر از 15% و در مقابل هزینه های سربار بیش از 50% از هزینه محصول را دربر می گیرد. بنابراین تخصیص هزینه های سربار بر اساس مبناهایی همچون ساعت (هزینه) کار مستقیم منجر به محاسبه نادرست بهای تمام شده محصولات می شود.
در نظام سنتی، بهای تمام شده محصول طی فرایند زیر محاسبه می شود:
1) ردیابی (اختصاص) مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به محصولات یا خدمات
2) تخصیص هزینه های سربار به محصولات یا خدمات بر مبنای یک نرخ جذب معین.
3) محاسبه بهای تمام شده محصولات
به این شیوه محاسبه بهای تمام شده ایراداتی وارد شده است که می توان موارد زیر را بیان کرد:
1) هزینه کار مستقیم اهمیت خود را از دست داده است.
2) استفاده از یک مبنای تخصیص نمی تواند به طرز مناسبی تمام روابط بین هزینه ها را نشان دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 51 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسم الله الرحمن الرحیم
نهادهای مالی و هزینه پول
Financial Institutions and the Cost of Money
فصل (3)
فصل ( 3 )
نهادهای مالی و هزینه پول
شرکت های تجاری تصمیمات سرمایه گذاری و مالی شان را در یک محیط پویای مالی انجام می دهند. مدیران مالی باید درباره اقتصاد و نقش دولت در اقتصاد و اینکه بازارها در کدام یک از مؤسسات مالی فعالیت می کنند،اطلاع داشته باشند.قبلأ در فصل 2 به بازارهای مالی نگاهی داشتیم.اکنون روی جنبه های دیگر مالی متمرکز می شویم. به ویژه موارد زیر را بررسی
می کنیم :
- سیستم رزروفدرال u.s در تعیین عرضه پول
- نقش کلیدی واسطه گران مالی در بازار مالی با تمرکز روی بانکهای تجاری و بانکهای سرمایه گذاری
- نرخ های بهره و عوامل مؤثر بر آن و هزینه استقراض ( وام )
سیستم رزروفدرال :
ایالات متحده یک مقام پولی مرکزی ( مقام مالی مرکزی ) دارد که به عنوان سیستم رزروفدرال شناخته می شود. سیستم رزروفدرال ( که اغلب به عنوان Fed منعکس میشود ) به عنوان بانک مرکزی ایالات متحده عمل می کند. بسیار شبیه بانک انگلیس و بانک فرانسه که بانکهای مرکزی در کشور خود هستند. نقش یک بانک مرکزی انجام ( عملی کردن ) سیاست های مالی است که در جهت بهترین منافع رفاه اقتصادی کشور خدمت میکند. سیاست مالی مجموعه ای از ابزار است که یک بانک مرکزی برای کنترل وجوه استقراضی قابل استفاده میتواند استفاده کند. این ابزار می تواند برای رسیدن به اهداف اقتصاد ملی استفاده شود. همراه با خزانه داری ایالات متحده ، سیستم رزروفدرال ( Fed ) خط مشی تعیین می کند که نسبت به استخدام و قیمت ها مؤثر است.
سیستم رزروفدرال شامل 12 شعبه بانک می باشد همراه با هیأت حاکمه ای که بر فعالیت شعب بانک ها نظارت می کنند. اعضای هیأت حاکمه به وسیله رئیس جمهور انتخاب می شوند و به وسیله مجلس سنای ایالات متحده تأیید می شوند و هر دوره خدمت با دوره های متناوب زمانی 14 سال می باشد. رئیس جمهور همچنین رئیس هیأت را از بین اعضای این هیأت انتخاب می کند. رئیس در این سمت برای یک دوره 4 ساله انجام وظیفه می کند. نقش این هیأت چیست؟ این هیأت قوانین و مقرراتی ایجاد می کند که بر همه نهادهای خزانه داری حکومت می کند.
همانطور که در جدول 1-3 نشان داده شده :
نظا رت
شعبات بانک رزروفدرال مؤسسات غیرانتفاعی هستند. مسئولیت آنها شامل :
کنترل ( اداره ) بخش وسیعی از نقل و انتقالات چک های بانکی ( خرید و فروش چک های بانکی ) در ایالات متحده
انتشار پول
عمل کردن به عنوان بانک بانکها ، پذیرش ( دریافت ) سپرده ها از مؤسسات مالی دیگر
سیستم رزروفدرال شامل بانکهای رزروفدرال و بانکهای تجاری عضو می باشد. همه بانکهای مجاز خصوصی ملی باید به این سیستم متصل شوند در حالی که بانکهای خصوصی ایالتی هم ممکن است به این سیستم متصل شوند.یک بانک خصوصی ملی یک بانکی است که اساسنامه شرکت سهامی خود ( حق خود برای تجارت کردن ) را از دولت فدرال دریافت می کند که اعطا شده به وسیله خزانه دارکل ، یک بانک خصوصی مجاز ایالتی اساسنامه خود را از ایالت دریافت می کند. خزانه دار کل بخشی از ایالت متحده است که در سال 1863 تأسیس شده است. نقش حسابرس کنترل دوره ای وضعیت مالی بانک ها و مطابقت آن با قوانین است.ایالت ها نمایندگی هایی مشابه ای دارند که بانکهای خصوصی ایالتی را کنترل می کنند به این دلیل که بانکهای ملی بیانگر بزرگترین نهادهای ملی در ایالت متحده است بیش از ⅔ دارایی بانکها توسط بانک های ملی نگه داری میشود.
کمیته بازار آزاد فدرال ( Fed ) : یک گروه سیاست گذاری در سیستم رزروفدرال است.این کمیته شامل 7 نفر عضو هیأت مدیره به اضافه رئیسان یا نائب رئیسان از 5 بانک رزروی کمیته بازار آزاد فدرال ( Fomc ) مسئولیت تصمیم گیری درمورد عملیات بازارآزاد را برعهده دارد که شامل خرید و فروش در بازار اوراق بهادار دولتی ایالات متحده است. عملیات بازارآزاد فدرال روی هزینه ها و موجودیت ( دستیابی به ) اعتبار در اقتصاد مؤثر است.
فدرال ( Fed ) و عرضه پول :
مدیران مالی و سرمایه گذاران در عرضه و تقاضا برای پول ، ذینفعند زیرا اثر متقابل عرضه و تقاضا است که سرانجام روی نرخ بهره پرداختنی برای وجوه استقراضی و مبلغ بهره کسب شده از وجوه سرمایه گذاری مؤثر است. تقاضا برای پول به وسیله دستیابی به فرصت های سرمایه گذاری تعیین می شود.عرضه پول در بخش بزرگی ( عمده ) با عملیات بانک مرکزی ملی تعیین می شود. تصمیمات فدرال ( Fed ) روی عرضه پول ایالات متحده تأثیر می گذارد. عرضه پول شامل وجه نقد و شبه وجه نقد است. در حقیقت تعریف های متفاوتی از عرضه پول بسته به اقلام شبه پول که شما در نظر گرفتید وجود دارد.برای مثال اساسی ترین تعریف عرضه پول M1 شامل :
وجه نقد درگردش ( ارز و اسکناس )
سپرده های دیداری ( سپرده بدون بهره تحصیل شده در مؤسسات بانکداری برگشت داده میشود برای تقاضا )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بنام خدا
موضوع:
Estimating SoftWare Costs
تخمین هزینه های نرم افزار
زیر نظر استاد گرانقدر :
جناب آقای دکتر محمد عرب مازار
گردآورنده:
مرتضی وکالتی
مقدمه :
در نخستین روزهای کار با کامپیوتر ، تعداد کامپیوتر ها کم و برنامه های کاربردی اغلب پروژه های کوچک و یک نفره بود . از طرفی هزینه های نرم افزاری درصد کوچکی از کل هزینه سیستم کامپیوتری را تشکیل می داد و قدری خطا در تخمین هزینه های نرم افزاری ، تاثیر اندکی برجای می گذاشت . به تدریج تعداد ، اندازه و اهمیت برنامه های کاربردی و از طرف دیگر هزینه های ایجاد نرم افزارشروع به رشد نمود ، به گونه ای که امروزه نرم افزار گران ترین عنصر هر سیستم کامپیوتری به شمار می آید و افزایش بیش از حد هزینه ها برای سازنده نرم افزار مصیبت بار خواهد بود . در نتیجه این رشد ، تاثیر خطاها در تخمین هزینه نرم افزار بیشتر و بدتر شد . در نتیجه امروزه تخمین هزینه پروژه های نرم افزاری اهمیت زیادی پیداکرده است, در این مقاله بعداز تعریف تخمین هزینه و انواع تخمین به تعریف ومقایسه سه روش از روشهای تخمین هزینه های نرم افزاری یعنی روش امتیاز کارکردی (FUNCTION POINT =FP) ,روش COCOMO و روش FPROM می پردازیم .
تعریف تخمین هزینه :
تهیه یک تقریب با برآوری از هزینه های مورد نیاز برای انجام یک پروژه را تخمین هزینه گویند . مهمترین خروجی این فعالیت را تخمین هزینه جزئیات آنها و طراح مدیریت هزینه تشکیل می روند .
انواع تخمین :
1 ـ تخمین ساخت یافته : (structured estimating )
تخمین احتمالاً ابتدای ترین روش « اندازه گیری » می باشد . مردم همیشه از تجربه گذشته خود برای پیش بینی حوادث آینده استفاده می کنند . هرچند طبیعی است . تخمین های ساده جهت برنامه ریزی و کنترل موثر نمی توانند قابل اطمینان باشند . دقت تخمین به تجربه تخمین زننده در زمینه ای که او در حال تخمین است بستگی دارد . روش های تخمین ساخت یافته ، تلاشی برای استفاده از این واقعیت و در عین حال وارد نمودن ساختارو انضباط برفرآیند تخمین می باشد به نحوی که نتایج حاصله از آن را بتوان با اطمینان استفاده نمود . مزایای تخمین به قرار زیر می باشد .
1 ـ روشی ارزان است و بنابراین تنها روشی است که برای مشاغل یک بار تکرار مناسب می باشد .
2 ـ این روش می تواند برای پیش بینی زمان های کاری که دیده نشده است و بنابراین به عنوان مبنایی برای تخمین قیمت برای کارهای یک بار تکرار بزرگ استفاده شود .
به طورطبیعی در مواردی که مقادیرزمانی با جزئیات زیاد مورد نیاز نمی باشند . تخمین قابل استفاده می باشد . بنابراین چنین روش هایی برای کار با سیکل طولانی و در موقعیت هایی که داده زمانی انباشته برای برنامه ریزی ، کنترل یا پرداخت در طول پریودهای طولانی مدت مورد نیاز است . مفید می باشد .
2 ـ تخمین تحلیلی ( Analytical estmating )
تخمین تحلیلی ، مجموعه تخمین ترتیب داده استاندارد می باشد . این تکنیک براین واقعیت استوار است که مشاغل را می توان به جزء متشکله آن تقسیم نمود و عناصر به طور مجزاقابل اندازه گیری یا تخمین می باشند خطای این زمان های منفصله تصادفی بوده و همدیگر را جبران می کنند به نحوی که زمان کل در محیط قابل قبول قرار خواهد گرفت . به طور مشابه هنگامی که تعدادی کار در طول یک زمان بزرگترترتیب می شوند ( مانند میزان کار یک هفته ) خطاهای منفصله در زمان های مشاغل ، تصادفی خواهد بود و همدیگر را جبران خواهند کرد به نحوی که زمان کل قابل قبول می باشد .
بدیهی است تخمین توسط کارگری که درمحدوده کار مورد اندازه گیری با تجربه می باشد و در زمینه روش های کار آموزش دیده است صورت می پذیرد بنابراین تخمین زننده به صورت زیر عمل می کند .
1 ـ کار را به عناصر تقسیم می کند .
2 ـ داده استاندارد یا ترکیبی ( Symetic )را به کار می گیرد .
3 ـ عناصری که ارزش تلاش و صرف وقت دارند را مورد اندازه گیری قرار می دهد .
4 ـ مابقی عناصر را با استفاده از تجربه خود و اطلاعات مربوط به شرایط کاری عوامل ایمنی و مانند آن تخمین می زند .
ممکن است زمان های عناصری که تخمین زده شده اند برای استفاده بعدی به صورت داده استاندارد نگهداری شوند البته دراین حالت لازم است در فواصل مشخصی آنها را از نظر قابل قبول بودن مورد بررسی قرار داد .
3 ـ تخمین مقایسه ای (Comparative estimating )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بنام خدا
موضوع:
Estimating SoftWare Costs
تخمین هزینه های نرم افزار
زیر نظر استاد گرانقدر :
جناب آقای دکتر محمد عرب مازار
گردآورنده:
مرتضی وکالتی
مقدمه :
در نخستین روزهای کار با کامپیوتر ، تعداد کامپیوتر ها کم و برنامه های کاربردی اغلب پروژه های کوچک و یک نفره بود . از طرفی هزینه های نرم افزاری درصد کوچکی از کل هزینه سیستم کامپیوتری را تشکیل می داد و قدری خطا در تخمین هزینه های نرم افزاری ، تاثیر اندکی برجای می گذاشت . به تدریج تعداد ، اندازه و اهمیت برنامه های کاربردی و از طرف دیگر هزینه های ایجاد نرم افزارشروع به رشد نمود ، به گونه ای که امروزه نرم افزار گران ترین عنصر هر سیستم کامپیوتری به شمار می آید و افزایش بیش از حد هزینه ها برای سازنده نرم افزار مصیبت بار خواهد بود . در نتیجه این رشد ، تاثیر خطاها در تخمین هزینه نرم افزار بیشتر و بدتر شد . در نتیجه امروزه تخمین هزینه پروژه های نرم افزاری اهمیت زیادی پیداکرده است, در این مقاله بعداز تعریف تخمین هزینه و انواع تخمین به تعریف ومقایسه سه روش از روشهای تخمین هزینه های نرم افزاری یعنی روش امتیاز کارکردی (FUNCTION POINT =FP) ,روش COCOMO و روش FPROM می پردازیم .
تعریف تخمین هزینه :
تهیه یک تقریب با برآوری از هزینه های مورد نیاز برای انجام یک پروژه را تخمین هزینه گویند . مهمترین خروجی این فعالیت را تخمین هزینه جزئیات آنها و طراح مدیریت هزینه تشکیل می روند .
انواع تخمین :
1 ـ تخمین ساخت یافته : (structured estimating )
تخمین احتمالاً ابتدای ترین روش « اندازه گیری » می باشد . مردم همیشه از تجربه گذشته خود برای پیش بینی حوادث آینده استفاده می کنند . هرچند طبیعی است . تخمین های ساده جهت برنامه ریزی و کنترل موثر نمی توانند قابل اطمینان باشند . دقت تخمین به تجربه تخمین زننده در زمینه ای که او در حال تخمین است بستگی دارد . روش های تخمین ساخت یافته ، تلاشی برای استفاده از این واقعیت و در عین حال وارد نمودن ساختارو انضباط برفرآیند تخمین می باشد به نحوی که نتایج حاصله از آن را بتوان با اطمینان استفاده نمود . مزایای تخمین به قرار زیر می باشد .
1 ـ روشی ارزان است و بنابراین تنها روشی است که برای مشاغل یک بار تکرار مناسب می باشد .
2 ـ این روش می تواند برای پیش بینی زمان های کاری که دیده نشده است و بنابراین به عنوان مبنایی برای تخمین قیمت برای کارهای یک بار تکرار بزرگ استفاده شود .
به طورطبیعی در مواردی که مقادیرزمانی با جزئیات زیاد مورد نیاز نمی باشند . تخمین قابل استفاده می باشد . بنابراین چنین روش هایی برای کار با سیکل طولانی و در موقعیت هایی که داده زمانی انباشته برای برنامه ریزی ، کنترل یا پرداخت در طول پریودهای طولانی مدت مورد نیاز است . مفید می باشد .
2 ـ تخمین تحلیلی ( Analytical estmating )
تخمین تحلیلی ، مجموعه تخمین ترتیب داده استاندارد می باشد . این تکنیک براین واقعیت استوار است که مشاغل را می توان به جزء متشکله آن تقسیم نمود و عناصر به طور مجزاقابل اندازه گیری یا تخمین می باشند خطای این زمان های منفصله تصادفی بوده و همدیگر را جبران می کنند به نحوی که زمان کل در محیط قابل قبول قرار خواهد گرفت . به طور مشابه هنگامی که تعدادی کار در طول یک زمان بزرگترترتیب می شوند ( مانند میزان کار یک هفته ) خطاهای منفصله در زمان های مشاغل ، تصادفی خواهد بود و همدیگر را جبران خواهند کرد به نحوی که زمان کل قابل قبول می باشد .
بدیهی است تخمین توسط کارگری که درمحدوده کار مورد اندازه گیری با تجربه می باشد و در زمینه روش های کار آموزش دیده است صورت می پذیرد بنابراین تخمین زننده به صورت زیر عمل می کند .
1 ـ کار را به عناصر تقسیم می کند .
2 ـ داده استاندارد یا ترکیبی ( Symetic )را به کار می گیرد .
3 ـ عناصری که ارزش تلاش و صرف وقت دارند را مورد اندازه گیری قرار می دهد .
4 ـ مابقی عناصر را با استفاده از تجربه خود و اطلاعات مربوط به شرایط کاری عوامل ایمنی و مانند آن تخمین می زند .
ممکن است زمان های عناصری که تخمین زده شده اند برای استفاده بعدی به صورت داده استاندارد نگهداری شوند البته دراین حالت لازم است در فواصل مشخصی آنها را از نظر قابل قبول بودن مورد بررسی قرار داد .
3 ـ تخمین مقایسه ای (Comparative estimating )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
تحلیل راهبردی هزینه، پارادایم کلیدیِ مدیریت هزینه در زنجیرة عرضة ایران
چکیده
آنچه امروزه در رابطه با مؤسسات تجاری ، انتفاعی و حتی غیرانتفاعی، بیش از هر چیز دیگری نمود پیدا کرده، توجه به هزینههای متعدد سازمان و یا به تعبیری دقیقتر، مدیریت هزینه است. زیرا در شرایط رقابتی امروز جهانی، سازمانهای مختلف جهت حفظ بقا و توان رقابتی خود باید نسبت به مقایسه هزینههایشان با رقبای بالفعل و حتی بالقوه آگاهی داشته و فعالانه در میدان رقابت در بعد هزینه وارد عمل شوند. علیرغم اینکه هر سازمانی بر اساس نگرشهای سنتی و دیرینه خود، به مدیریت هزینه با هدف حفظ هزینه در پایینترین سطح ممکن و بررسی نحوة کاهش آن میپردازد، اما به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان مدیریت از جمله پورتر، آنچه ضامن نیل به این مقصود در کوتاهمدت ( یعنی کاهش سطح هزینهها ) و بلندمدت ( یعنی نیل به هزینه رقابتی ) میشود، چیزی نیست مگر تحلیل راهبردی هزینه.
تحلیل راهبردی در مدیریت هزینه، گامی است فراتر از بررسی صِرف وضعیت موجود؛ بلکه فرایندی است مستمر و مؤثر برای مقایسه هزینههای درونی سازمان با سایر رقبا. به بیانی دیگر، تحلیل راهبردی هزینه، بر ارزیابی مستمر وضعیت سازمان در ارتباط با سایر رقبا تأکید دارد.
کلید واژهها: تحلیل راهبردی هزینه/ زنجیرة ارزش/ مدیریت هزینه/ صنعت خودرو/ مدیریت هزینه در زنجیره تأمین
مقدمه
عموماً فعالیتهای هر مؤسسهای شامل انجام مجموعهای از امور است مانند طراحی، تولید، بازاریابی، تحویل و خدمات پس از فروش که هر یک دارای هزینههای متعددی هستند. ترکیب مجموع این هزینههای متنوع، نشان دهندة ساختار هزینه داخلی سازمان است. با این تعریف، هزینة هر فعالیت در وضعیت مجموع هزینههای شرکت و در ارتباط با هزینههای سایر رقبا تأثیری شگرف دارد. با توجه به این مطلب، تأکید اصلی تحلیل راهبردی هزینه ، مقایسه هزینه فعالیتهای مختلف سازمان با هزینههای مشابه رقبای اصلی و نیز توجه به ضرورت تفکیک بین هزینههای رقابتی و غیر رقابتی و عنایت به این نکته است که چه منابعی، منبع هزینه رقابتی و چه مواردی عامل هزینههای غیر رقابتی هستند.
موضوع حائز اهمیت دیگر ، وضعیت هزینههای یک شرکت است که در توضیح آن باید گفت: رابطة وضعیت یک شرکت، تابعی از چگونگی هزینه مجموع فعالیتهای مرتبط با عملکرد کاری شرکت در مقایسه با مجموع هزینه فعالیتهای انجام شده از جانب سایر رقباست.
زنجیره ارزش
به اعتقاد میکائیل پورتر، زنجیرة ارزش، ابزاری توانمند در بازشناسی فرایندها، فعالیتها و عملیات گوناگون سازمانها از طریق بررسی عواملی همچون طراحی و تولید، بازاریابی، تحویل، خدمات پس از فروش و غیره بوده و ابزاری مناسب در ارائه تحلیلی راهبردی بشمار میرود.
زنجیرة ارزشی در سازمان نشان دهندة مجموعه حلقههایی از فعالیتها و عملیاتی است که در داخل آن صورت میگیرد (شکل1). به کارگیری مفهوم زنجیره ارزش، در تحلیلها علاوه بر تبیین دقیق هزینههای لازم جهت انجام هر فعالیت منتهی به خلق ارزش، سود جزیی را نیز برای سازمان در پی خواهد داشت. همان طور که در شکل 1 مشخص است، دو نوع فعالیت اصلی در زنجیره دیده میشود که نقش تعیین کنندهای در تحلیل راهبردی هزینه دارند.
از سویی دیگر، عدم انباشت و تراکم عملیات مؤسسه و تبدیل آنها به فعالیتهای راهبردی و مرتبط و نیز فرایندهای تجارت، به عنوان عناصر اصلی در ساختار هزینه شرکت مطرح است.
زنجیرة ارزش در نگرش تحلیل راهبردی هزینه از طریق تخصیص سرمایه و هزینههای عملیاتی سازمان به فعالیتهای مجزا در زنجیره، امکان تخمین هزینه برای هر فعالیت را فراهم ساخته و بدین ترتیب فرایند تخصیص، جذب و کنترل هزینههای سازمان را مشخصتر میسازد.
البته در شرکتهای تولیدی بین فعالیتهای ساری و جاری همواره پیوندی وجود دارد که حاکی از تاُثیر متقابل فعالیتی خاص در هزینة سایر فعالیتها میباشد؛ به طور نمونه، بنا بر تحقیقات هگرت و موریس، تولیدکنندگان ویدئو در ژاپن توانستند سربزنگاه از طریق اجرای اولین مرحله در زنجیره ارزش، یعنی طراحی محصول و نیز آخرین گام در آن ( تولید)، هزینههای مربوط به تولید را از رقمی حدود 1300 دلار در سال 1977 ، به کمتر از 300 دلار در سال 1984 کاهش دهند و این چیزی نیست مگر میزان کاهش صورت گرفته در تعداد اجزا.