لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 105
مفاهیم شبکه در
سیستم عامل UNIX
1-3- تاریخچه توسعه و تکامل یونیکس
تاریخچه طولانی یونیکس که می توان گفت بخشی از آن خوب و بخشی از آن بد می باشد , مطالعه ای است در پشتکار و استقامت, تغییرات ناگهانی در جهت توسعه نرم افزار, و جشن پیروزی تکنولوژی خوب بر روش برخورد هرج و مرج طلبانه ای که بعضی اوقات صنعت کامپیوتر با محصولات خوب پیش می گیرد .
به دهه 1960 برمی گردیم , هنگامی که پیشرفت و توسعه کامپیوتر حوزه کاری تعداد اندکی شرکتهای پیشگام در صنعت و دانشگاههای پیشرو بود . در این دوران اغلب تحقیقات در آزمایشگاههای بل , ام آی تی , و جنرال الکتریک ( تولیدکننده پیشروی کامپیوتر در آن زمان) صورت می گرفت . این سه کانون تحقیقاتی بر روی سیستم عاملی به نام
( Multiplexed Information and Computing System) MULTICS برای کامپیوتر بزرگ GE 645 تشریک مساعی کرده بودند . MULTICS پیروزی کاملی نبود, و بنابراین با شایستگی کنار گذاشته شد ( به همین ترتیب تلاشهایی که بر روی کامپیوترهای GE صورت گرفت) .
در 1969, کن تامپسون محققی در آزمایشگاههای بل و یکی از طراحان MULTICS , بازی Space Travel را برای MULTICS نوشته بود . در روزهای اشتراک زمانی, کاربران باید برای زمانی که بر روی کامپیوتر بزرگ صرف می کردند, هزینه می پرداختند . احتمالا Space Travel بازی خوبی بوده است, اما بر روی کامپیوتر بزرگ GE به خوبی اجرا نمی شد و برای بازی 75 دلار هزینه در بر داشت . حتی برای یک آزمایشگاه تحقیقاتی نیز این مقدار اسراف وحشتناکی محسوب می شد, بنابراین کن تامپسون و همکارش دنیس ریچی بازی را باز نویسی کردند تا بر روی کامپیوتر DEC PDP-7 که آن موقع در آزمایشگاههای بل بدون استفاده بود, اجرا شد . اما به منظور بردن Space Travel به DEC , تامپسون باید سیستم عامل جدیدی برای آن می نوشت و در همین نقطه بود که یونیکس امروزی ریشه گرفت .برایان کرنیگان دیگر محقق آزمایشگاههای بل به این سیستم عامل, لقب (Uuniplexed Information and computing System) UNICS را داد . سیستم عامل فوق در این راه به عنوان یونیکس شناخته شد و به کامپیوترهای قدرتمند تری منتقل گردید . در سال 1972, یونیکس به طرز دقیق بر روی 10 کامپیوتر در حال اجرا بود, و در سال بعد تامپسون و ریچی, یونیکس را با زبان برنامه نویسی C بازنویسی کردند . زبان برنامه نویسی C قابل حمل تر بود و کمک کرد که یونیکس به سیستم عاملی تبدیل شود که می توانست بر روی انواع متفاوتی از کامپیوترها اجرا گردد .یونیکس به عنوان یک محصول توسط سرپرست حقوقیش AT&T دچار مشکل شد, چون دولت از معرفی محصولات کامپیوتری به صورت تجاری جلوگیری می کرد؛ این موضوع تا پیش از تجزیه AT&T سایر بازیگران را از صحنه بازار کامپیوتر خارج سازد. به دلیل تقاضا, AT&T اصلا یونیکس را به دانشگاهها, دولت و بعضی از شرکتها بخشید ( با مطالبه قیمتی اسمی به منظور پرداختن هزینه مواد اولیه ) .
یونیکس در بین سالهای 1974 تا 1979 در واقع یک محصول تحقیقاتی بود که در دانشگاهها به منظور مقاصد آموزشی محبوبیت یافته بود . یونیکس 2974 شباهت چندانی به یونیکس 1979 نداشت؛ در طی این سالها برنامه های کمکی و ابزارهای بسیاری به یونیکس افزوده شدند و در همان زمان نیز صنعت کامپیوتر به سرعت توسعه یافت و با این توسعه, بازار بالقوه یونیکس رشد پیدا می کرد .
در این زمان توسعه یونیکس به آزمایشگاههای بل و AT&T محدود نمی شد . در سال 1974 دانشگاه برکلی کالیفرنیا کار خود را بر روی یونیکس آغاز کرد و Berkeley Software Distribution را تولید نمود . BSD, شامل بسیاری از برنامه های کمکی متداول مانند ویرایشگر متن vi و پوسته C بود که می توانیم آنها را در یونیکس امروزی پیدا کنیم . تحقیق بر روی BSD تا امروز ادامه دارد .
اما یکی از معماران BSD به نام بیل جوی, سان میکروسیستمز را پریشان و هیجان زده نمود و در آنجا کار تحقیقات و توسعه خود را بر روی یونیکس پیشرفت داد . امروزه سان یکی از رهبران بازار ایستگاه کاری یونیکس است ( مجموعه SPARCstation این شرکت برای اغلب مردم مترادف ایستگاه کاری یونیکس می باشد ), و SunOs تقریبا نگارش بسط یافته BSD است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبایی برای آنکه از کنار دریای بیکران نهج البلاغه، لب تشنه بازنگردیم و با موضوعات و مفاهیم گوناگون نهج البلاغه و سبک و سیاق آن آشنایی بیشتری پیدا کنیم، گزیدهای از مفاهیم این کلام جاودانه را به شیوة الفبایی از نظر میگذرانیم. باشد که با غوطهور شدن در دریای کلام امام ـ علیه السّلام ـ غبار تیرگیها از جان بزداییم و با گوش جان سپردن به آوای ملکوتی نهج البلاغه، روح و روان را صفا بخشیم. برای پرهیز از اطالة کلام وبا توجه بهگستردگی معارف غنی ارزشی نهج البلاغه، در هر حرف از حروف الفبا تنها به یک یا دو مفهوم ( آن هم به نقل یک یا دو جمله) بسنده میکنیم:[1] 1. اخلاق آنکه حساب نفس خود کرد سود برد، و آنکه از آن غافل ماند زیان دید، و هر که ترسید ایمن گردید، و هر که پند گرفت بینا شد، و آنکه بینا شد فهمید و آنکه فهمید به دانش رسید.[2] 2. بینش همانا دنیا، نگاه کوردلان را بنبستی است که فراسویش هیچ نمیبیند. ولی آنکه بیناست نگاهش از دنیا گذرد، و از پس آن سرای آخرت را نگرد، بینا از دنیا رخت بربندد، و نابینا دل به دنیا بندد. بینا از دنیا بهره گیرد و کوردل برای دنیا توشه برگیرد.[3] 3. پارسایی ای مردم، پارسایی، دامن آرزو در چیدن است، و شکر نعمت حاضر گفتن، و از ناروا پارسایی ورزیدن و اگر از عهدة این کار برنیایید، چند که ممکن است خود را از حرام واپایید و شکر نعمت موجود فراموش منمایید که راه عذر برشما بسته است، با حجّتهای روشن و پدیدار، و کتابهای آسمانی و دلیلهای آشکار.[4] 4. تاریخ از گذشتة دنیا، آیندهاش را چراغ عبرتی ساز؛ چرا که پارههای تاریخ با یکدیگر همانند است و در نهایت پایانش به آغازش میپیوندد و تمامش در حال دگرگونی است و رفتنیست.[5] 5. ثروت هیچ ثروتی چون خرد، هیچ تهیدستی چون نادانی، هیچ میراثی چون ادب وهیچ پشتیبانی چون مشورت نمودن نیست.[6] 6. جهاد امّا بعد، جهاد، دری است از درهای بهشت که خدا بر روی برگزیدة دوستان خود گشوده است؛ و جامة تقواست که تن آنان را پوشانده است. زره استوار الهی است که آسیب نبیند؛ و سپر محکم اوست که تیر در آن ننشیند. هر که جهاد را واگذارد و نا خوشایند داند، خدا جامة خواری بر تنش پوشاند و فوج بلا برسرش کشاند و در زبونی فرو ماند. دل او در پردههای گمراهی نهان، و حق از او روی گردان. به خواری محکوم و از عدالت محروم.[7] 7. چاره اندیشی برای بیچارگان (ای مالک) خدای را، خدای را، در خصوص فرودستان، زمینگیران، نیازمندان، گرفتاران، و دردمندان که دردشان را هیچ چارهای نیست، چه در میان این قشر کسانی به دریوزگی روی میآورند و کسانی با نیاز آبرو داری میکنند. پس، برای خدا پاسدار حقی باش که خداوند برایشان تعیین کرده است و تو را به رعایتش فرمان داده است و از بیت المال و محصول زمینهای غنیمتی اسلام ـ در هر شهری ـ سهمی برایشان در نظر بگیر؛ چرا که برای دورترین مسلمانان، همانند نزدیکترینشان سهمی هست و تو مسئول رعایت حق همگانی.[8] 8. حب و بغض ای مردم، محور اجتماع مردم حب و بغض (خوشنودی وخشم) است، بیگمان ناقة ثمود را تنها یک نفر پی کرد، اما چون تمامی قوم ثمود به کار او رضا دادند، خداوند همة ایشان را سزاوار عذاب ساخت و این سخن خداوند سبحان است که فرمود: «پس آن ناقه را پی کردند و همگی پشیمان شدند.»[9] 9. خود شگفتی (عُجْبْ) از خودپسندی و تکیه زدن بر توانمندیهایت که به شگفتی وامیداردت و گرایش گوش سپردن به چاپلوسیها را در تو زنده میکند، سخت بر حذر باش! که برای پایمال کردن نیکی نکوکاران، این مطمئنترین فرصت است برای شیطان.[10] 10. دعا (گروهی آن حضرت را پیش رویش ستودند، فرمود:) بار خدایا تو مرا از خودم بهتر میشناسی و من خود را از آنان بیشتر میشناسم، خدایا ما را بهتر از آن کن که میپندارند و بیامرز از ما آنچه را نمیدانند.[11] 11. ذکر از سخنان آن حضرت است هنگامی که آیة «رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله» را تلاوت میفرمود: همانا خداوند سبحان یاد خود را مایة جلای دلها کرد تا به یمن آن، شنوایی جایگزین کری، بینش جایگزین کوری، انعطاف و حقپذیری جایگزین کینتوزی گردد. آری، خداوند ـ که تمامی بخشیدههایش گرانمایه است ـ در دورانهای پی در پی تاریخ ـ حتی در روزگاران فترت ـ همواره بندگان خاصی دارد که در ژرفنای اندیشه و در عمق خردهاشان با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز، و آنان با روشنایی ویژهای که در چشمها و گوشها و دلهاشان پدید میآید به چراغهایی میمانند فرا راه انسانها؛ ایام خدا را به یاد آنان آرند و مردمان را از بزرگی و جلال او ترسانند.[12] 12. رنگارنگی روزگار روزگار را دو چهره است: روزی از تو و روزی بر تو. در آن روزی که از توست سرکشی بنه و روزی که بر توست تن به شکیبایی ده![13] 13. رهبری آنکه خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خود بپردازد، و بیش از آنکه به گفتار تعلیم فرماید باید به کردار ادب نماید، و آنکه خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایستهتر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد[14] 14. زیان زبان جبران آنکه با نگفتن از دست نهادهای آسانتر است از تدارک آنچه با گفتن از دست دادهای، و نگاهداری آنچه در مشک است با استوار بستن در آن با بند است. آنچه در دست است نگهداری، بهتر از آن است که آنچه نزد دیگران است خواهی؛ تلخی نومیدی بهتر، تا دست دریوزگی نزد مردمان بردن؛ کار با پارسایی برتر از هرزگی با توانگری است؛ و هر کس خود تواناتر است به راز خویش نگه داشتن؛ و بسا کوشنده که در جهت زیان خود کوشد! آنکه پرگوید، یاوه سراید؛ و هر که بیندیشد، بینش یابد.[15] 15. ژرفای هستی به ژرفای عظمت تو آگاهیمان نتواند بود. دانش ما تنها این است که میدانیم تو زنده و برپا دارندة جهانی، بیآنکه خواب بربایدت. ژرفای ذاتت را هیچ نگاهی درنیابد و ادراک وجودت را هیچ چشمی نتواند، بلکه این ادراک توست که پهنة چشمها را فرا گرفته و پایان عمرها را میدانی و عنان سرتاپای پدیدهها را در دست قدرت خود داری. آنچه را ما از آفرینشت میبینیم و با آن از قدرتت به شگفتی میآییم و در توصیف بزرگی سلطنتت لب میگشاییم، بسی ناچیزتر است از آنچه از ما پنهان است و چشمهامان از دیدنش ناتوان است و اندیشهمان از تسخیر آن در بنبست است و میان ما و آن پردههایی از غیب در افکنده است. پس هر که با قلبی فارغ اندیشه به کار گیرد تا دریابد که تو چگونه عرش خویش برپا داشتهای و مخلوقاتت را آفریدهای، و چگونه آسمانهایت را در فضا آویختهای و چهسان زمین را بر امواج آبها گستردهای، نگاهش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
فصل اول: مفاهیم پایه ای
تاریخچه زبان پاسکال
زبان سطح بالای Algol یک زبان ساختار یافته جهت پیاده کردن الگوریتم های ریاضی می باشد اما دارای کاستی هایی همچون نداشتن داده های کراکتری و پونیتری است. در تکامل این زبان، زبان پاسکال توسط پروفسور نیکلاث ویرث در انستیتو تکنولوژی فدرال زوریخ (ETHZ) سوئیس ارائه گردید و نام دانشمند فرانسوی قرن هفدهم یعنی پاسکال برروی آن گذاشته شد. از هدف های طراحی این زبان ارائه زبان برنامه نویسی برای آموزش برنامه نویسی و نوشتن برنامه های خوب و ساختار یافته می باشد. زبان پاسکال یک زبان کامپلری است و در برنامه نویسی سیستمهای تجاری نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
نسخه هایی از پاسکال استاندارد توسط مؤسسات استاندارد اروپا (ANSI) و آمریکا (OSI) ارائه شده است. توربو پاسکال توسط شرکت نرم افزاری بورلند به بازار عرضه شد. شرکت فوق پاسکال تحت سیستم عامل ویندوز را با نامهای TURBO PASCAL FOR WINDOWS و BORLAND PASCAL و DELPHI را نیز ارائه نموده است.
اجزای یک برنامه
به مجموعه ای از دستورالعمل های یک زبان برنامه نویسی که هدف خاص و مشخص را به دنبال دارند یک برنامه گویند. برنامه حاوی حروف و علامات و کلمات معنی داری است که به چهار گروه قابل تقسیم بندی اند:
کلمات ذخیره شده یا Reserved Words
شناسه ها یا Identifiers
ثابتها یا Constants
علایم یا Symbol
کلمات ذخیره شده به کلماتی گفته می شوند که مخصوص زبان برنامه نویسی و هر کدام مورد استفاده خاصی دارد همانند:
… (برنامه نامگذاری برنامه) Program – (برای پایان پلاک) End – (برای شروع بلاک) Being – (برای حلقه) For
شناسه ها به دو نوعند یکی شناسه های استاندارد دیگری شناسه های غیر استاندارد.
شناسه های استاندارد کلماتی اند که در توربو پاسکال به منظور خاصی تعریف شده اند و تنها در صورت نیاز استفاده می گردند مانند (برای دریافت ورودی) Rend - (برای نمایش خروجی) Write و … باید توجه داشت که برنامه نویس می تواند شناسه های استاندارد را مجدداً تعریف نماید.
شناسه های غیر استاندارد کلماتی اند که توسط برنامه نویس تعریف شده و جهت رجوع راحت تر به حافظه بکار می روند مانند x و a و …
شناسه می تواند نام یک متغیر و یا یک ثابت و یت یک زیربرنامه و یا پارامتر و یا یک نوع داده جدید باشد. حداکثر تعداد حروف یک شناسه 63 کاراکتر می باشد و یک شناسه باید با یک حرف و یا خط زیر (Underline یا -) شروع شود و بکارگیری فاصله (Space) بین حروف شناسه غیرمجاز است. باید توجه داشت که حروف بزرگ و کوچک در کلمات کلیدی و شناسه ها یکسان درنظر گرفته می شوند یعنی Begin و BEGIN یکی محسوب می شود
چند مثال از شناسه های غیر استاندارد: sum2 و count و f_name و name
ثابتها مقادیری اند که در طول اجرای برنامه تغییر نکرده و ثابت باقی می مانند.
به ثابت رشته ای حاوی یک کاراکترل و یا ترکیبی به صورت ” عدد# “، ثابت کاراکتری گفته می شود مانند “L” و #13 (کاراکتر سرخط یا CR) می باشد که سبب انتقال مکان نما به ابتدای سطر فعلی می گردد) و #10 (کاراکتر خط جدید یا LF می باشد که سبب انتقال مکان نما به یک سطر پائین می گردد) و #7 (کاراکتر بوق می باشد که سبب به صدا درآمدن بوق از بلندگوی سیستم می گردد)
بطور معمول کاراکترهای فارسی دارای کدی در محدودة اسکی 128 تا 255 می باشند.
علایم در زبان برنامه نویسی مفهوم خاصی را بیان می کنند و از یک یا چند کاراکتر تشکیل شده اند. در زیر علایم مورد استفاده در توربو پاسکال آورده شده است:
ساختار برنامه
یک برنامه در پاسکال از سه قسمت تشکیل شده است که عبارتند از:
عنوان یا Heading
تعاریف و اعلانات یا Declarations
بلاک یا Block
عنوان یک برنامه به صورت زیر بیان می شود.
Program شناسة نام برنامه (input,output);
Input و output به مفهوم اینست که عملیات ورودیدر برنامه انجام می گیرد. عنوان برنامه در پاسکال استاندارد اجباری بوده ولی در توربو پاسکال چونین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
وزارت علوم و تحقیقات و فناوری
مؤسسۀ آموزش عالی جهاد دانشگاهی استان یزد
دانشکدۀ هنر اردکان
موضوع تحقیق:
اخلاق اسلامی؛ مفاهیم و بنیادها
استاد مربوطه:
جناب آقای عباسی
تهیه و تنظیم:
نگین خانزاده
زمستان 87
اخلاق اسلامی؛ مفاهیم و بنیادها
۱) لذت و سعادت
ابن سینا در تعریف لذت(۱) گفته است: ادراک و وجدان، وصول چیزی است که برای ادراک کننده و واجد آن ، کمال و خیر باشد و البته آن ادراک نسبت به شیء باید از همان جهتی باشد که برای ادراک کننده کمال و خیر است؛ یعنی اگر انسان داشتن شیئی را دریابد اما به کمال و خیر بودن آن نسبت به خود توجه نداشته باشد، از داشتن و ادراک آن لذت نمیبرد. این تعریف از تعریف مشهور - که لذت ادراک ملایم است ـ دقیقتر میباشد؛ بنابراین در مقابل تعریف لذت، این تعریف اَلَم و درد است که ادراک و وجدان وصول چیزی که برای درک کننده آفت و شر باشد.
سعادت نوعی خاص از لذت است که برای موجود عاقل حاصل میشود. در سعادت، لذت ناشی از ادراک و وجدان کمالات و خیر عقلی برای ذات عاقل است و به همین جهت برخی گفته اند سعادت خیری است که به حرکت ارادی نفسانی حاصل میشود.
۲) ابعاد و سطوح وجود انسان
به رغم اختلافاتی که براساس مبانی فلسفی مشائی، اشراقی و صدرایی درباره چگونگی صورت نفس و نحوه ارتباط آن با بدن وجود دارد، اصل ارتباط حقیقی نفس با ماده ثانیه ای که آن را قبول کرده، مورد اتفاق است. ارتباط تکوینی و حقیقی نفس ناطقه با نفس حیوانی و نباتی و ابعاد عنصری و جسمانی، بدن انسان را به صورت موجود واحدی در آورده که از ابعاد و سطوح مختلفی برخوردار است و متناسب با هر یک از آن ابعاد به خیر یا شر، لذت یا اَلَم، سعادت یا شقاوت و کمال یا نقصی خاص نائل میشود. ابعاد حیوانی انسان که ادراک حسی، خیالی و وهمی دارند و براساس برخی از مبانی فلسفی دارای تجرد برزخی میباشند، علاوه بر خیر و کمال از آگاهی، لذت و اَلَم متناسب با آن ادراکها برخوردارند. نفس ناطقه انسانی نیز بر همین قیاس، کمال و خیر ویژه خود را دارد و چون کمال و خیر آن عقلی است، به تناسب بهره مندی و یا محرومیت از آن کمال و خیر نیز به سعادت و یا شقاوت نائل میگردد.
۳) تزاحمها و کشمکشهای درونی انسان
هر مرتبه از وجود انسان در محدوده معرفت و آگاهی خود خیر و کمال خویش را اختیار میکند و این مسئله همواره صحنه نفس را هنگامه تزاحمها و کشمکشهای گوناگون میسازد. نفس حیوانی با ادراکات حسی و خیالی، لذتهای مناسب خود را جستجو کرده و با قوه شهوت در پی کسب آن لذتها برآمده و با قوه غضب در جهت رفع موانع آنها اقدام میکند. نفس ناطقه، که مرتبه عالیه وجود انسانی است، کمال و خیر ویژه خود را برگزیده و سعادت خود را جستجو میکند. نفس ناطقه به لحاظ ذات عقلی خود در بدو تکوین در مرتبه عقل هیولایی و بالقوه است و کمالات عقلی در آن به تدریج به فعلیت می رسد. در مراحل تکوین حیات انسانی نفس حیوانی و قوای مربوط به آن قبل از نفس انسانی به فعلیت می رسند و احتمال اینکه قوای عملی حیوانی، یعنی شهوت و غصب در برخی مراتب براساس ادراکات خیالی و وهمی و بدون رعایت مصالح عقلی، افعال خود را برگزینند، وجود دارد. اگر انسان در این مرتبه باقی بماند عقل نظری او به تدریج اسیر خواسته های حیوانی آن میشود که کم من عقل اسیر تحت هوی امیر(۲)، چه بسیار عقلی که فرمانبردار هواست. علم تهذیب اخلاق این تزاحمها و کشمکشها را شناسایی کرده و خیر و کمالی را که تأمین کننده سعادت انسان است با عنوان فضیلت معرفی میکند و از سوی دیگر، خصوصیات را که مانع تحقق کمالات انسانی و موجب شقاوت نفس میشود با عنوان رذیلت مشخص میسازد. بنابراین،