لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
سبک پست مدرن
دنیاى امروز، دنیاى پست مدرنیسم است. تأثیر سبک پست مدرن را بر شیوه زندگى انسان ها و مشکلات اجتماعى، اقتصادى و سیاسى شان نمى توان انکار کرد و از این رهگذر ابعاد فرهنگى و هنرى جوامع بویژه مدیوم سینما بیش از سایر ابعاد، تحت تأثیر این سبک قرار دارند. فیلم پست مدرن، ایده هاى این سبک را از طریق مدیوم سینما، توضیح مى دهد. سبک پست مدرن ساختار معمول روایت داستان و شخصیت پردازى آن را در یک فیلم به هم مى ریزد.فیلمسازان در سینما با شیوه پست مدرن، مى کوشند زندگى ایده الى را به نمایش بگذارند؛ از این رو آنها دنیایى فرا واقعى را به تصویر درمى آورند که بى آنکه تأثیرى مثبت برسبک زندگى انسان ها بگذارد، انزجار، خشم و ناامیدى را در آنها بوجود مى آورد. بنابراین موجب افزایش خودکشى، قتل و جنایت ها و بزهکارى هاى دیگر مى شود که در سراسر دنیا شاهد آنها هستیم. امروزه در اکثر جوامع برخلاف ابعاد اجتماعى و اقتصادى، در ابعاد فرهنگى و هنرى، پست مدرنیسم درحال جایگزین شدن مدرنیسم، رئالیسم و کاپیتالیسم است. آکادمى فیلم آمریکا، اغلب آثار سینمایى خانه هنر این کشور را، فیلم هاى پست مدرن قلمداد مى کند، در حالیکه تمامى ویژگى هاى این فیلم ها با بسیارى از آثار سینمایى موزیکال هالیوود مطابقت دارند؛ البته تعدادى درام جنایى نیز در میان آنها به چشم مى خورد. کمدى موزیکال «آوازخواندن در باران» (۱۹۵۲) یکى از فیلم هاى هالیوودى است که ویژگى هاى فیلم هاى پست مدرنیستى را دارد. داستان این فیلم در دوران انقلاب فرانسه مى گذرد و در موسیقى آن از جاز مدرن استفاده شده است. تاریخ ساخت فیلم «آوازخواندن در باران» براین ادعا که سبک پست مدرن در دهه هاى ۱۹۵۰ و۱۹۶۰ یکى از شیوه هاى معمول فیلمسازى نبوده، خط بطلان مى کشد؛ در واقع اوج فیلمسازى به سبک پست مدرن در این دو دهه بوده است و علاوه بر «آواز خواندن در باران»، درام هاى جنایى «About de souffle» و «Lavven tura» در سال ۱۹۶۰ و درام «۵/۸» (۱۹۶۳) و کمدى ماجراجویانه «Satyricon» (۱۹۶۹) از فیلمسازان برجسته سبک پست مدرن، فدریکوفلینى، مهم ترین فیلم هاى این سبک در آن دوره محسوب مى شوند.در دهه ۸۰ به منظور آنکه مخاطب برخى از مفاهیم این سبک را بهتر درک کند، سینماى پست مدرن، المان هاى معمول سینمایى را نیز در خود جاى داد واین امر موجب تغییراتى در این سبک فیلمسازى شد. حاصل آن تغییرات فیلم رومانتیک «زن وکیل فرانسوى» (۱۹۸۱) و درام «دو دوست» (۱۹۸۵) هستند. تغییراتى کوچک اما قابل توجه در سبک فیلمسازى پست مدرن، دیدگاهى جدید از آن را در طول دهه هاى بعد و آغاز قرن بیست ویک در ذهن مخاطبانش ایجاد کرد. کمدى موزیکال «مردم جشن ۲۴ ساعته» در سال ۲۰۰۲ ساخته یکى دیگر از کارگردانان ممتازسبک پست مدرن، مایکل وینترباتم بر این ادعا صحه مى گذارد. البته درام جنایى «پالپ فیکشن» (۱۹۹۴) ساخته کوئنیتن تارانتینو و فیلم تریلر «Mulholland Drive» (۲۰۰۱) از دیوید لینچ، نیز مصداق این ادعا هستند. از آنجا که سبک فیلمسازى پست مدرن در به تصویر درآوردن موضوعات مهم مربوط به انسانیت موفقیتى به دست نیاورد، در دهه اول قرن بیست ویکم، سبک رمدرن با تأکید بر ارتباط احساسى مخاطب با فیلم، در تضاد با سبک پست مدرن، در سینما پدیدار شد. از فیلم کوتاه «فیلمبردارى در ماه» (۲۰۰۳) مى توان به عنوان نمونه اى از آثار سینمایى سبک رمدرن، نام برد. اما باید گفت از زمانى که فیلمسازان به سبک پست مدرن روى آورده اند، این سبک به عنوان شیوه اى جدید براى کشف موضوعات و شخصیت ها در سینما، مورد توجه قرار گرفته است.
ادبیات پست مدرن
پست مدرنیزم در زبان ما به گونه های پسامدرنیزم ، پسا نوگرایی و پسین نوگرایی آمده است. از آنجا که نوگرایی را نمیتوان برگردان فراگیر مدرنیزم دانست ، بهتر است از کاربرد پسا نوگرایی و به ویژه پسین نوگرایی بپرهیزیم. پسین نوگرایی با مفاهیم رقاص پسا مدرنیزم در تناقض است. تا مجبوریم مدرنیزم را برنوگرایی ترجیح دهیم بهترست پسا را به جای post به کار بریم و بگوییم: پسامدرنیزم.
ژاک دریدا زبانزدی را از همامیزی دو واژه جعل کرده است که کلیدی برای پژوهش های پیچان در زمینه پست مدرنیزم میتواند بود: Differance. این واژه هم به مفهموم تعلل و تاخیر یاDifference میتواند بود و هم به معنی تسلیم و تمکین و تن در دادن ( Deference). این بدان مفهوم است که ارجاع یک دال به مدلول همیشه در حال پوست عوض کردن است و معنا در فرایند رنگارنگ این دگرگونی ها هماره به تاخیر می افتد و به جلوه یی تازه میرسد. بنابرین در اصل معنایی در کار نیست زیرا کوشش ما برای یافتن آن گذشتن از مرز های زبانشناختی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
موانع تکوین دولت مدرن و توسعه اقتصادی در ایران
بخش نخست: دولت مدرن5. موانع تکوین دولت مدرن در خارج از جهان غربwww.hadizamani.comدرآمددولت مدرن پدیده ای برخاسته از تمدن غرب است که ابتدا دراروپای غربی شکل گرفت و با سرعت به سایر نقاط جهان گسترش یافت. تکوین دولت مدرن در کشورهایی مانند آمریکا، کانادا و استرالیا با موفقیت انجام پذیرفت. اما درسایرنقاط جهان، از جمله اروپای شرقی وآمریکای لاتین و به ویژه آسیا و آفریقا، تکوین و گسترش دولت مدرن با مشکلات متعددی مواجه گردیده که دلیل آنرا میبایست در مجموعه ای از عوامل تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جستجو کرد. نظریه پردازان موانع متعددی برای تکوین و گسترش سرمایه داری و دولت مدرن در کشورهای خارج از حوزه غرب برشمرده اند. در کشورهای اروپای شرقی، دولتهای مطلقه با بازسازی و تداوم مناسبات فئودالی آهنگ توسعه مناسبات سرمایه داری و تکوین دولت مدرن را آهسته و دشوار ساختند. در کشورهای آسیایی، دولتها به جای آنکه با ایجاد شرایط اقتصادی و سیاسی لازم به امر توسعه خلاقیتها و فعالیتهای اقتصادی یاری رسانند، غالبا خود به صورت مانعی در برابرپاگیری و توسعه مناسبات سرمایه داری عمل کرده اند. در چین، نظام دیوانسالاری پرقدرتی که بر پایه ارزش ها و فلسفه کنفسیوس بنا گردید، نقش مهمی در این روند ایفا نمود. در هندوستان، نظام « کاستی» و نقش دولت در حفظ و تداوم آن بصورت مانعی در برابر توسعه سرمایه داری و تکوین دولت مدرن عمل کرد. درکشورهای اسلامی غلبه نگرشهای مذهبی – خرافی، بی ثباتی سیاسی، تنشها و جنگهای ایلی و ضعف دولتهای مرکزی ازعوامل مهم کند شدن آهنگ مناسبات سرمایه داری و تکوین دولت مدرن بوده اند. مارکس دلیل عدم توسعه نظام سرمایه داری و تکوین دولت مدرن در کشورهای آسیایی را در شیوه تولید آسیایی جستجو میکند که مشخصه اصلی آن، نبود و یا ضعف مالکیت شخصی بر زمین، هجوم قبایل و تمرکز قدرت دردست حکومتهای مستبدانه است. به اعتقاد مارکس، مجموعه این عوامل مانع از شکل گیری مناسبات طبقاتی، گسترش شهرها، انباشت سرمایه، پاگیری و توسعه نظام سرمایه داری و تکوین دولت مدرن گشت. از سوی دیگر، «وبر» توجه خود را بیشتر متوجه عوامل فرهنگی، نقش مذهب و تاثیر نوع سازماندهی اجتماعی و سیاسی میکند. به اعتقاد وبر، به جز مذهب پروتستان، مذاهب دیگر دارای عناصر اساطیری، افسانه ای و غیرعقلایی بسیار شدیدی هستند که مانع از برخورد عقل گرایی به جهان که لازمه شکل گیری و توسعه نظام سرمایه داری است میشوند. به باور وبر، مذاهب کاتولیک در اروپای شرقی، کنفسیوس در چین، بودائیسم درهندوستان و اسلام در بقیه آسیا چنین نقشی را ایفا کرده اند. وبرهمچنین به نقش منفی دیوانسالاری چین درجلوگیری ازتکوین نظام سرمایه داری و دولت مدرن توجه دارد. از این منظر، نظام کاستی در هندوستان نقش مشابهی ایفا کرده است. عده ای دیگر از نظریه پردازان، کلونیالیسم و نئوکلونیالیسم را مسئول عقب ماندگی کشورهای آسیایی و آفریقایی و عدم توسعه مناسبات سرمایه داری و تکوین دولتهای مدرن در کشورهای این مناطق میدانند. بررسی جامع موارد فوق خارج از حیطه پژوهش حاضر است. آنچه در زیر میآید تنها اشاره مختصری به برخی از رئوس اصلی این موارد است. اروپای شرقیدر عصر فئودالیسم سه ویژگی، اروپای شرقی را از اروپای غربی متمایز میساخت که به اعتقاد نظریه پردازان سیرشکل گیری و گسترش مناسبات سرمایه داری و تکوین دولت مدرن در این منطقه را تحت تاثیر قرارداد. اولا اروپای شرقی امپراتوری روم و میراث تاریخی آنرا مستقیما تجربه نکرده بود. دوما، اروپای غربی عمدتا در حوزه کلیسای کاتولیک روم قرار داشت، درصورتیکه در اروپای شرقی، به استثنای لهستان و پروس، کلیسای ارتودوکس غالب بود. سوما، پاگیری نظام سرمایه داری در اروپای شرقی دیرتر و در رقابت شدید با دولتهای قوی اروپای غربی صورت گرفت. از عوامل فوق، دو عامل نخست موجب شد تا اروپای شرقی در حاشیه فرهنگ غرب قرارگیرد. از سوی دیگر، عامل سوم امر تکوین و گسترش سرمایه داری و دولت مدرن در کشورهای اروپای شرقی را دشوار ساخت. به اعتقاد اندرسون، در اروپای غربی شکل گیری دولتهای مطلقه در پایان دوره فئودالیسم که به باور بسیاری پیش درآمد پیدایش نظام سرمایه داری است، بر پایه عوامل درونی انجام پذیرفت. درصورتیکه دراروپای شرقی پیدایش دولتهای مطلقه در برابرتهدید دولتهای نیرومند اروپای غربی صورت گرفت. از این منظر، دولتهای اروپای شرقی برای مقابله با تهدید دولتهای نیرومندتر اروپای غربی مناسبات فئودالیسم را درکشورهای خود بازسازی و تقویت نمودند و به قول اندرسون، دور دومی از مناسبات ارباب- رعیتی را بر مردم خود تحمیل کردند تا قدرت سیاسی را تماما به انحصار خود درآورند و ارتش عظیمی را بر پایه مناسبات حاکم سازمان دهند. این امر، همراه با دو عامل پیش گفته، روند شکل گیری سرمایه داری و تکوین دولت مدرن در کشورهای اروپای شرقی را آهسته و دشوارساخت. نظریه اندرسون از جهات متعدد، مانند ساده نگری، نادیده گرفتن نقش سایر عوامل و بی توجهی به تجربه های متفاوت انگلستان و هلند در اروپای غربی و لهستان و پروس در اروپای شرقی، مورد انتقاد قرار گرفته است. با اینهمه، تاثیرمنفی عوامل فوق بر سیر تکوین سرمایه داری و دولت مدرن در کشورهای اروپای شرقی مورد توجه غالب نظریه پردازان است.در هرصورت، پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر1917 در روسیه و متعاقب آن گسترش نظام سوسیالیستی به سایر کشورهای اروپای شرقی پس از جنگ جهانی دوم، روند تحولات نهاد دولت در کشورهای اروپای شرقی را در مسیر کاملا متفاوتی قرارداد. اکنون، پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی، روند تکوین دولت مدرن در کشورهای اروپای شرقی همچنان با مشکلات متعددی روبرو است که بخشی ناشی از ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که از نظام پیشین به آنها به ارث رسیده است میباشند. چیندولت چین درسال 221 پیش از میلاد، توسط خاندان چین به صورت یک حکومت پادشاهی مرکزی و شدیدا تحت کنترل تاسیس شد. علیرغم جنگهای متعدد و دست به دست شدن سلطنت بین خاندانهای مختلف، این شکل از حکومت برای متجاوز از دوهزار سال، یعنی تا تاسیس نهاد جمهوری در سال 1911 بر چین حاکم بود. عناصر برجسته این شیوه حکومت، یعنی مرکزیت شدید و بوروکراسی بسیار پرقدرت حتی پس از تاسیس جمهوری نیز تداوم یافت. مذهب و ایدئولوژی کنفسیوس در شکل گیری شیوه حکومتداری در چین نقش عمده ای برعهده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
فیزیک چیست :
هدف علم هرگز اثبات و « حقایق تغییر ناپذیر » و تثبیت « عقاید قطعی و ابدی » نیست . علم می کوشد گام به گام به واقعیت نزدیکتر شود و به تدریج درهای بسته گنجینه اسرار طبیعت را به روی آدمی بگشاید و پرده های ابهام را یکی پس از دیگری پاره کند ، تا بلکه به قله معرفت « ممکن » تقرب بیشتری حاصل نماید . بدون آنکه در هیچیک از مراحل تکامل خود مدعی بر « صحت کامل و نهایی» باشد . برتراندراسل
عالی ترین هدف دانشمند فیزیک ، کشف آن قوانین کلی و اساسی است که به صورت منطقی ، می توان با آنها تصویری از جهان ساخت . آلبرت انیشتین
مقدمه :
فیزیک مدرن چیست ؟
نارساییهای فیزیک کلاسیک، تقریبا همزمان با پیشرفتهای سریع آن ظاهر شد و چون دانشمندان با تئوریهای موجود نتوانستند این اشکالات را برطرف کنند به جستجوی کشف علت برآمدند و سرانجام با ابداع تئوریهای جدید ، فیزیک مدرن را پی افکندند اساس فیزیک مدرن بر تئوری نسبیت و تئوری کوانتمی قرار دارد .
فیزیک مدرن شامل چه بخشهایی است ؟
با تغییراتی که در محدوده عمل هر یک از بخش های فیزیک کلاسیک صورت گرفت و نیز با توجه به پایه های تئوری و کاربردهای جدید ، فیزیک به بخش های جدیدی تقسیم شد .
این بخش ها عبارتند از :
1- فیزیک ذرات بنیادی 2- فیزیک هسته ای 3- فیزیک اتمی و مولکولی 4- فیزیک پلاسما و شاره ها 5- فیزیک حالت جامد 6- فیزیک ستاره ها و سیاره ها 7- صوت 8- اپتیک (نور ) موضوع این تحقیق درباره فیزیک هسته ای است مطالعه هسته اتم نشان می دهد که ذرات سنگین درون هسته (پروتونها و نوترونها) مشابه الکترونها بر روی مدار مشخصی قرار دارند . مطالعه در مشخصات هسته اتم ، عده ذرات تشکیل دهنده هسته انرژی پیوند میان این ذرات ، انرژی هسته ای ، راکتورهای اتمی ، بمب های اتمی و هیدروژنی ، رادیواکتیویته طبیعی و مصنوعی موضوع فیزیک هسته ای است .
ساختار هسته ای :
از آزمایش رادرفورد درباره بمباران اتم ها توسط ذرات آلفا و آزمایشهای مشابه دیگر در مورد پراکندگی پی بردیم که هسته اتم بسیار کوچک در حدود یک ده هزارم خود اتم است ولی تقریبا تمامی جرم اتم در همین هسته با همه کوچکی متمرکز است معنی این گزاره آنست که چگالی ماده هسته ای بسیار زیاد تقریبا Kg/m 31017*2 است بنابر تحقیقات موزلی هر هسته با عدد اتمی Z شامل Z بار مثبت است ، یعنی ، چگالی بار میانگین در ماده هسته ای نیز بسیار بزرگ است – تقریبا 1025 کولن برمترمکعب .
می دانیم که هسته از پروتون و نوترون هایی تشکیل یافته است اگر نیروی ربایشی دیگری برای نگهداشتن پروتونها در کنار هم وجود نداشت ، نیروی رانشی کولنی بین آنها هسته را از هم می پاشاند این نیروی اضافه را نیروی هسته ای یا نیروی « قوی » می گویند برای دو پروتون مجاور هم در داخل یک هسته ، این نیرو 100 بار قویتر از نیروی رانشی کولنی است این نیروی قوی درست به همان صورت که نیروی کولنی بر دینامیک ا لکترونهای اتم حاکم است بر دینامیک پروتونها و نوترونهای هستهحاکم است . به علت قدرت بیشتر نیروی قوی انرژی برانگیختگی حالتهای هسته ای خیلی از انرژیهای برانگیختگی حالتهای اتمی بیشترند . اختلاف انرژی بین حالتهای اتمی به یک تا چند ev می رسد ، در حالی که اختلاف انرژی بین حالتهای هسته ای به یک تا چند Mev سر می زند . گذر بین حالتهای اتمی به گسیل نور مرئی یا پرتوهای X منجر می شود در حالیکه گذر بین حالتهای هسته ای به گسیل پرتوهای( می انجامد .
متاسفانه ، نیروی قوی را نمی توان با هیچ فرمول ساده ای مانند فرمول (مربوط به قانون کولن یا قانون گرانش نیوتن) توصیف کرد ، رفتار آن به صورت تابعی از فاصله فقط به طور ناقص شناخته شده است در نتیجه ، فیزیکدانان هسته ای نمی توانند حالتهای ایستای مربوط به هسته را از اصول اولیه ، به همان روشی که فیزیکدانان اتمی حالتهای اتم را محاسبه می کنند بدست آورند . در عوض فیزیکدانان هسته ای اغلب به مدلهای نظری برای هسته ،مانند مدل قطره مایع یا مدل پوسته ای تکیه می کنند . این مدلها کاریکاتورهای دنیای حقیقی به شمار می آیند . این مدل ها تصاویری نظری طرحواره ای اند که بخشی از واقعیت را در بر می گیرند و برخی جنبه های ساختار هسته ای را توضیح می دهند ، اما توضیح جامع از همه جنبه های حقیقت از آنها برنمی آید.
ایزوتوپها
هر گاه جرم اتم های یک نمونه شیمیایی خالص از عنصری را توسط طیف سنج جرمی اندازه گیری کنیم ، پی می بریم که چنین نمونه شیمیایی خالص آمیزه ای از اتم ها با جرم های متفاوت است .اتم هایی را که از نظر شیمیایی یکسانند ولی جرم های متفاوت دارند ایزوتوپ می نامند . مثلا ، نئون دارای دوازده ایزوتوپ با علامتگذاریهایی به این شرح است : Ne16 و Ne17 و Ne18 و Ne19 و Ne20 و Ne21 و Ne22 و Ne23 و Ne24 و Ne25 و Ne26 و Ne27 ، که جرمشان در گستره 03/16 تا01/27 یکای جرم اتمی قرار دارد شاخص بالا در سمت چپ ، عدد جرمی نامیده می شود این عدد برابر جرم بر حسب یکای اتمی است ، که به نزدیکترین عدد صحیح گرد شده است (به عبارت دقیقتر ، این شاخص بالا برابر مجموع تعداد پروتونها و نوترونهای موجود در هسته است ) نمونه های طبیعی نئون شامل آمیزه ای از ایزوتوپهای (92/90% ) Ne20 ، (257/0% )Ne 21 ،(82/8% ) Ne 22 است .سایر ایزوتوپهای نئون در طبیعت وجود ندارند ، این ایزوتوپها بسیار ناپایدارند و فقط می توان آنها را بطور مصنوعی و از طریق تبدیل عناصر ، یا «کیمیاگری» هسته ای در راکتورهسته ای یا شتاب دهنده ، تولید کرد . صفت ممیزه مشترک ایزوتوپهای Ne 20 و Ne 22 این است که از میان تمامی عناصر شیمیایی ، نخستین ایزوتوپهای کشف شده به شمار می آیند . این ایزوتوپها را ج . ج . تامسون در سال 1912 یا طیف سنج جرمی شناسایی کرد و اندک زمانی پس از آن ، آستون طی آزمایشهای پردردسر بخش آنها را از هم جدا کرد . دانشمندی بنام چادویک با اندازه گیری انرژی هسته های خارج شده ، به محاسبه جرم نوترون توفیق یافت . این کشف به پیدایش تصویر جدید هسته انجامید . هسته تشکیل شده است ازZ پروتون وA-Z نوترون . نوترونها ذراتی ناپایدارند . یک نوترون آزاد بطور خودبخودی در مدت تقریبا 15 دقیقه وا می پاشد ، به یک پروتون تبدیل می شود و یک الکترون و یک پادنوترینو می آفریند n( p+e+
این واکنش را واپاشی ( می نامند زیرا شامل بیرون انداختن یک الکترون ، یا ذره -( است .
اندازه و شکل هسته
اولین اندازه گیریهای مربوط به ابعاد هسته حاصل کار رادرفورد است ، که پی برد پراکندگی یک ذره توسط یک هسته نسبت به برآورد قانون کولن به ازای مقادیر خیلی کوچک پارامتر برخورد ، اختلاف چشمگیری نشان می دهد . تعبیر رادرفورد به درستی به این ترتیب بود که این انحراف ها ناشی از تماس بین ذره آلفا و هسته است و شعاع تقریبی 15-10*3 را برای هسته آلومینیوم به دست آورد از زمان رادرفورد تاکنون آزمایشهای پراکندگی جامع فراوانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه بمب اتمی
!اطلاعات اولیه هانری بکرل نخستین کسی بود که متوجه پرتودهی عجیب سنگ معدن اورانیوم گردید. پس از آن در سال 1909 میلادی ارنست رادرفورد هسته اتم را کشف کرد. وی همچنین نشان داد که پرتوهای رادیواکتیو در میدان مغناطیسی به سه دسته تقیسیم میشوند (پرتوهای آلفا ، بتا و گاما). بعدها دانشمندان دریافتند که منشا این پرتوها درون هسته اتم اورانیم میباشد.
پیدایش بمب اتمی
در سال 1938 با انجام آزمایشاتی توسط دو دانشمند آلمانی به نامهای اتوهان و فریتس شتر اسمن ، فیزیک هستهای به مرحله تازهای پای نهاد. این فیزیکدانان با بمباران هسته اتم اورانیوم بوسیله نوترونها به عناصر رادیواکتیوی دست یافتند که جرم اتمی کوچکتری نسبت به اورانیوم داشت. برای توصیف علت ایجاد این عناصر لیزه میتنر و اتو فریش پدیده شکافت هسته را در اورانیوم تو ضیح دادند و در اینجا بود که ناقوس شوم اختراع بمب اتمی به صدا در آمد.هر فروپاشی هسته اورانیم میتواند تا ۲۰۰ مگا ولت انرژی آزاد کند. بدیهی است که اگر هستههای بیشتری فرو پاشیده میشد انرژی فراوانی حاصل میگردید. بعدها فیزیکدانان دیگری نیز در این محدوده به تحقیق پرداختند. یکی از آنان انریکو فرمی بود که بخاطر تحقیقاتش در سال ۱۹۳۸ موفق به دریافت جایزه نوبل گردید.
سیر تحولی و رشد
در سال 1939 یعنی قبل از شروع جنگ جهانی دوم در بین فیزیکدانان این بیم وجود داشت که آلمانیها به کمک فیزیکدانان نابغهای مانند هایزنبرگ و دستیارانش میتوانند با استفاده از دانش شکافت هستهای بمب اتمی بسازند. به همین دلیل از آلبرت انیشتین خواستند که نامهای به فرانکلین روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا بنویسد. در آن نامه تاریخی از امکان ساخت بمبی صحبت شد که هرگز هایزنبرگ آن را نساخت.به این ترتیب دولتمردان آمریکا برای پیشدستی بر آلمان طرح مانهاتان را به راه انداختند، و از انریکو فرمی دعوت به عمل آوردند تا مقدمات ساخت بمب اتمی را فراهم سازد. سه سال بعد ، در دوم دسامبر 1942 در ساعت 3 بعد از ظهر نخستین راکتور هستهای دنیا در دانشگاه شیکاگو آمریکا ساخته شد.در 16 ژوئیه 1945 نخستین آزمایش بمب اتمی در صحرای آلامو گرودو نیومکزیکو انجام شد. سه هفته بعد هیروشیما در ساعت 8:15 صبح روز 6 آگوست 1945 بوسیله بمب اورانیومی بمباران گردید. سپس ناکازاکی در 9 آگوست سال 1945 در ساعت حدود 11:15 بوسیله بمب پلوتونیومی بمباران شد. در طی آن بمبارانها صدها هزار نفر جان باختند.
پیشگامان ساخت بمب اتمی
انریکو فرمی و همکارانش در دانشگاه شیکاگو پس از ساخت نخستین راکتور هستهای جهان به امید آنکه از راکتور هستهای تنها در اهداف صلح آمیز استفاده شود، و دنیا عاری از سلاحهای اتمی گردد، در این زمینه گام برداشتند.
لیزه میتنر که لقب مادر انرژی اتمی گرفت، در سال ۱۸۷۸ در یک خانواده هشت نفری به دنیا آمد. وی سومین فرزند خانواده بود، با وجود تمامی مشکلاتی که بر سر راه وی بخاطر زن بودنش بود. در سال 1901 وارد دانشگاه وین شد و تحت نظارت بولتزمن که یکی از فیزیکدانان بنام دنیا بود فیزیک را آموخت. لیزه توانست در سال 1907 به درجه دکترا نایل گردد و سپس راهی برلین شد تا در دانشگاهی که ماکس پلانک ریاست بخش فیزیک آن را بر عهده داشت به مطالعه و تحقیق بپردازد.بیشتر کارهای تحقیقاتی وی در همین دانشگاه بود وی هیچگونه علاقهای به سیاست نداشت، ولی به علت دخالتهای روز افزون ارتش نازی مجبور به ترک برلین گردید و در سال 1938 به یک انستیتو در استکهلم رفت. لیزه میتنر به همراه همکارش اتو فریش اولین کسانی بودند که شکافت هسته را توضیح دادند. آنان در سال 1939 در مجله طبیعت مقاله معروف خود را در مورد شکافت هستهای ارائه دادند.بدین ترتیب راه را برای استفاده از انرژی هستهای گشوده شد. به همین دلیل پس از جنگ جهانی دوم به میتنر لقب مادر بمب اتمی داده شد. ولی چون وی نمیخواست از کشف خود به عنوان بمبی هولناک استفاده گردد. بنابراین بهتر است به لیزه لقب مادر انرژی اتمی داده شود.
بمبهای هستهای چگونه ساخته میشوند؟
بمبهای هستهای به دو شکل ساخته میشوند. بمبهای شکافتی (اتمی) و بمبهای همجوشی (هیدروژنی). در حالیکه جزئیات این بمبها محرمانه است ولی نکات اساسی آنها قابل دسترس است. سوخت در یک بمب شکافتی مشتمل بر 235U و 239Pu تقریبا خالص است که هر دو هستههای شکافت پذیری دارند. یک تکه ی کوچک از چنین مادهای نمیتواند منفجر شود، زیرا تعداد بسیار زیادی از نوترونها فرار میکنند. ولی در یک جرم به قدر کافی بزرگ (بحرانی) واکنش زنجیرهای صورت میگیرد. یک نوترون اولیه اتفاقی باعث شروع شکافت خواهد شد.یک بمب نوعی تقریبا 1024 نوترون در کمتر از 7-10 ثانیه آزاد میکند که باعث گرمای بسیار شدید میشود. همجوشی فرق دارد. همجوشی وقتی رخ میدهد که دو هسته سبک را آنقدر به هم نزدیک کنیم که در حوزه عمل جاذبه متقابل نیروی هستهای قوی قرار گیرند. از آن به بعد به شدت همدیگر را جذب میکنند و اتمی سنگینتر تولید میکنند و مقداری انرژی آزاد میکنند.همجوشی را میتوان در محیط پلاسمایی بوجود آورد و اخیرا با لیزر هم این کار را میکنند. در این همجوشی قرصهای کوچکی از دوتریم و تریتیم (عناصری سبک که هم خانواده هیدروژن هستند) را بوسیله فوجهای لیزری پر قدرت گرم میکنند. اگر توان لیزرها کم باشد انفجارهای کوچکی در این قرصهای کوچک رخ میدهد. اما اگر قدرت بالا باشد و در زمان کوتاه اثر کنند همجوشی رخ میدهد. توان این نوع لیزرها بیش از توان نیروی برق آمریکاست، پس تهیهاش بسیار سخت است
هولوکاست ؛ اولین بمب هیدروژنی اسرائیل
کارشناسان تسلیحات هسته ای غرب فاش کردند در حال حاضر رژیم صهیونیستی 300کلاهک هسته ای در اختیار دارد و دراستفاده از این سلاحهای مرگبارعلیه کشورهای خاورمیانه هیچ تردیدی ندارد.
گزارش خبرگزاری "مهر"، جرج بوش رئیس جمهور آمریکا چندی پیش در پیامی به مناسبت پنجاه و ششمین سالگرد تاسیس رژیم غاصب صهیونیستی بر تداوم تعهد خود به حمایت همه جانبه از اسراییل تاکید کرد.کارشناسان سیاسی حمایت آمریکا از اسرائیل را عامل اصلی موفقیت این رژیم در دستیابی به تسلیحات هسته ای دانسته اند . همچنین کارشناس تسلیحات هسته ای و مبارزه با تروریسم غرب هفته گذشته با تهیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
پریشان اندیشى آشفته گفتار پست مدرنامپراتور برهنه است
درباره سوکال
آلن دیوید سوکال متولد 1955 و فیزیکدان دانشگاه نیویورک از نظر سیاسى چپ گرا است و تنها ادعاى او براى این وابستگى آن است که در گذشته مدتى در دوران حکومت ساندینیستا در دانشگاه ملى نیکاراگوئه ریاضى تدریس کرده است. از جمله استقبال کنندگان ماجراى سوکال نوآم چامسکى بود که گفت چپ و علوم اجتماعى بهتر است بنیان فکرى خود را بر استدلال عقلى بگذارند. حاصل یادداشت هاى سوکال در این رابطه نخست به صورت کتابى به نام «شیادى هاى روشنفکرى» در فرانسه و سال بعد تحت عنوان «یاوه هاى مد روز» به چاپ رسید. سوکال در فیزیک در حوزه هاى مکانیک آمارى، نظریه میدان کوآنتوم، فیزیک ریاضى و فیزیک محاسباتى کار مى کند.
یکى از عقل مى لافد یکى طامات مى بافد
بیا کاین داورى ها را به پیش داور اندازیم حافظ
اگرچه آغاز کردن با نقل قول هاى ناخوشایند پسندیده و متعارف نیست، براى پى بردن به عمق فاجعه از شما خواننده صبور خواهش مى کنم دندان بر جگر نهاده و پاراگراف زیر را مانند دارویى تلخ یک جرعه تا به آخر بخوانید:
«وقتى عمق زمان جاى عمق هاى فضاى محسوس را مى گیرد، وقتى جابه جا شدن سطح میانى جایگزین تعیین حدود سطح ها مى شود؛ وقتى شفافیت نمودها را دوباره برپا مى دارد؛ آن گاه رفته رفته از خود مى پرسیم آیا آنچه به اصرار فضا مى نامیم و در عمل نور، یعنى نوعى نور فروآگاهى شبه نورشناختى نیست که آفتاب، تنها، یک صورت یا یک بازتاب آن است. این نور در مدتى روى مى دهد که با زمان نوردهى آنى و نه با گذشت زمان تاریخى یا گاه شناختى سنجیده مى شود. زمان این آنِ بدون مدت همانا«زمان نوردهى»است؛ خواه این نوردهى کمتر یا بیشتر از حد باشد. فناورى عکاسى و سینمایى آن وجود و زمان پیوستارى را که از همه بعدهاى فیزیکى عارى است پیش بینى کرده اند و در این پیوستار کوانتوم کنش با انرژى و نقطه مشاهده سینمایى یک باره آخرین آثار به جا مانده از یک واقعیت ناپدید شده ریخت شناختى مى شوند.
این سرعت نور، وقتى به زمان حال ابدى یک نسبیت که ضخامت و عمق توپولوژیک و غایت شناختى آن متعلق به این ابزار نهایى اندازه گیرى است انتقال یابد، داراى یک جهت مى شود، که هم اندازه و هم بعد آن است و خود را با یک سرعت در همه جهات که چون شعاع هاى یک دایره اند و جهان را اندازه مى گیرند انتشار مى دهد.»
ظاهرا این پارگراف در اصل فرانسوى آن به قلم پل ویریلیو، معمار و مهندس شهرساز و رئیس پیشین «دانشکده معمارى» ، جمله اى 193 واژه اى است که به اعتراف نویسندگان کتاب «یاوه هاى مد روز» : «بدبختانه هنر شعرى آن به تمامى به ترجمه در نیامده اما کامل ترین نمونه اسهال قلمى است که تاکنون با آن روبه رو شده ایم.»
متاسفانه نثر مسجع بالا نمونه کمیابى نیست و در همین ایران نیز روزانه کتاب هایى نوشته یا ترجمه و راهى بازار مى شوند که بر وقت و انرژى و استعداد هدررفته پدیدآورندگان آنها- که مى توانست صرف پژوهشى واقعى و کارى اصیل شود- باید افسوس خورد و بر مرگ درختان تنومند تامین کننده کاغذ آنها باید زار گریست. به زبان فارسى و مادرى تان مهملاتى خواهید خواند که شما را وادار به تحسین لباس زیبا و جدید امپراتور خواهد کرد. نویسندگان کتاب ها از چنان شهرتى برخوردارند و لفاظى هایشان چنان پرطمطراق است که عقل ناقصتان بى درنگ به نقص خویش اعتراف مى کند. اما نباید زود واداد. اکنون فریاد آلن سوکال فیزیکدان نظرى دانشگاه نیویورک که «امپراتور برهنه است» با تلاش جلال حسینى به فارسى ترجمه شده و در اختیار شما است. این کتابى است پرماجرا که خیلى ها نمى خواهند شما آن را بخوانید اما کتابى است دست کم در فارسى به راستى بى همتا.
از ماجراى سوکال (SOKAL AFFAIR) اکنون دیگر ده سال مى گذرد و اندکى کهنه شده اما ارزش دوباره شنیدن را دارد. داستان از این قرار است که در سال 1994 با انتشار کتاب «خرافات پیش رفته: چپ دانشگاهى و مشاجره هاى آن با علم» به قلم پل گراس زیست شناس و نورمن لویت ریاضیدان در نقد چندفرهنگى، ساختارگرایى اجتماعى و پست مدرنیسم، آلن سوکال فیزیکدان به موضوع علاقه مند شده و پس از مطالعات کتابخانه اى وسیع پرونده پروپیمانى از سوءاستفاده هاى روشنفکران فرانسوى و دنباله رو انگلیسى زبانشان از مفاهیم علمى تهیه مى کند. سپس تصمیم مى گیرد در واکنش به این پدیده دست به آزمایشى غیرعادى بزند. وى بعدها در مقاله دیگرى مى نویسد: «مدت ها است که از افت معیارها در انسجام فکرى علوم انسانى در برخى از حوزه هاى دانشگاهى در آمریکا ناراحتم. اما من فیزیکدانم و شاید اشکالى در کار من است که نمى توانم از معناى ژوئى سانس یا دیفرانس سر درآورم، پس براى آزمایش معیارهاى فکرى غالب به یک تجربه دست زدم تا ببینم آیا یک نشریه پیش آهنگ مطالعات اجتماعى که نام آورانى چون فردریک جمیسون و اندرو راس را در شوراى سردبیرى خود دارد مقاله اى را که حاوى سخنان بى معنا اما به ظاهر دلنشین است و به ستایش پیش فرض هاى ایدئولوژیک گردانندگان آن نشریه مى پردازد، چاپ مى کند یا خیر.»
در سال 1996 سوکال با سرهم بندى لاطائلاتى از حرف هاى فوق مفت پست مدرن و ارجاعات متعدد به چهره هاى محبوب و مشهور این جریان مقاله اى