لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
محصولات غله ای از نظر تئوری و عملی
با محاسبه کارایی فتوسنتز ممکن است تا بیشینه محصول گیاهان غله ای را بصورت تئوری تخمین بزنیم. آنگاه اینها با محصولات واقعی بدست آمده در مطلوب ترین شرایط ثبت شده در کشورهای مختلف مقایسه شود. هچنین امکان دارد واکنش محصول میانگین به کودهای نیتروژنی را تخمین بزنیم و از آنجا کارایی آن را بدست آوریم با توجه به شرایط محیطی. محصولات غله ای مشابه بقیه از طریق فتوسنتز تشکیل می شوند اساسا تشکیل کربوهیدرات از آب و کربن دی اکسید جوی بوسیله انرژی خورشیدی واکنش اصلی فتوسنتز به این صورت نمایش داده می شود
انرژی نور
کارایی نظری (تئو.ریک) این واکنش به صورت زیر محاسبه می شود. تشکیل یک مستلزم شکافته شدن دو مولکول و یک مولکول می باشد. برای شکافتن دو مولکول چهار کوانتا از طول موج و برای شکافتن یک مولکول چهار کوانتا از طول موج مورد نیاز است.[1] بنابراین انرژی مورد نیاز برای تشکیل یک می باشد. که ثابت
پلانک
Cسرعت نور جرم یک
بدین ترتیب انرژی نوری مورد نیاز برای تشکیل 1 کیلوگرم گلوکزJ/kg107* 623/4 می باشد. گرمای سوختن گلوکز برابرcal/g 3720 معادلJ/kg 107* 10226 می باشد.
بدین ترتیب کارایی تبدیل انرژی نوری (خورشیدی) به انرژی شیمیایی 337/0 می باشد. این کارایی تنها وقتی کاربرد دارد که منبع نور تعداد کواتای برابر رد طول موج مشخص تابش کند. باند موج تابش خورشیدی بصورت فتوسنتزیnm700- 400 می باشد ، انرژی ساطع شده بر طبق نورتک رنگ از طول موجnm 575 [2]
کارایی تبدیل اشعه فعال فتوسنتزی (PAR) به گلوکز می باشد.
طیف انرژی خورشیدی در سطح زمین هم بالاتر ازnm 700 و هم پایین تر از 400nm گسترش می یابد.
PAR میانگین برای 45 درصد از اشعه لازمه کل را توجیه می کند. (TAR) این درصد با عرض جغرافیایی تغییر می کند ، در عرض جغرافیایی بالاتر نور از میان لایه اوزون عبور می کند و تعداد (بخش) بیشتری از اشعه ماوراء بنفش جذب می شود . کارایی تبدیل TIR با انرژی گلوکز 126/0 می باشد.
محدودیت نظری (ظاهری ) برای محصول غله ای محدودیت نظری برای محصول غله ای نامشخص است همانند اندازه های بازدارنده ضایعات فیزیولوژیکی گیاهی در طول دوره جوانه زدن که بطور دقیق شناخته شده نیستند . این ضایعات که شامل انعکاس ، تنفس، (بازگشت CO2 به اتمسفر) اشباع نور در برگ های بالاتر ، جذب توسط بافت های غیر فعال و تبدیل گلوکز به کبوهیدرات های پیچیده تر مانند پروتئین های و اسیدهای چرب کارایی را به پایین تر از 6/12 درصد فتوسنتز کاهش می دهد.
از اطلاعات داده شده توسط L.T. EVANS این طور نتیجه گیری می شود که بیشینه کارایی در گیاهان غله ای C4 (ذرت، ذرت خوشه ای ، ارزن) دقیقا 5/4 درصد است. و در گیاهان C3 (گندم ، برنج ، جو ، چاودار) 3 درصد است. [3] مورتا و ماتسوشیما بیشینه کارایی برای برنج را در مناطق معتدل 4 درصد محاسبه می کنند در حالی که رقم 3 درصد برای مناطق معتدل و فصل مرطوب استوایی و 5/2 درصد برای فصل خشک استوایی(حاره ای) محاسبه می کنند. دوره جوانه زدن در مناطق استوایی (گرمسیر) در حدود 30 روز و در مناطق معتدل در حدود 40 روز است.
TIR در طول دوره جوانه زدن ازcal/cm2/day 300 در فصل حاره ای مرطوب تاcal/cm2/day 550 در فصل خشک تفاوت می کند[5] میزان محتوای انرژی ماده خشک گیاهان غله ای حدودا 8900 است. همانطور که بعد از خشک شدن دانه غله ای دارای میان رطوبت در حدود 15 درصد می باشد و میزان انرژی غله می تواندcal/g 3300 گرفته شود.
از اطلاعات ذکر شده در بالا برآوردهایی برای بیشینه محصولات برنج ، گندم، و ذرت می توان بدست آورد. هملنطور که در جدول شماره یک نشان داده شده است. در عمل ، این ظرفیت ذخیره انواع غلات است که عامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مبدا و خطر دروندادها برای حفظ محصولات در سیستمهای کشاورزی طبیعی
آیا آنها تداوم پذیر هستند ؟
خلاصه:
تداوم پذیری بعنوان قابلیت ادامه یافتن یک سیستم تعریف می شود . با در نظر گرفتن این تعریف چندین جنبه فعالیت حفظ محصولات در کشاورزی طبیعی برحسب قابلیت تداوم بازبینی می شوند چون سنجش مطلق تداوم پذیری موجود نیست ، این بررسی شکل مقایسه بین روشهای حفظ محصولات طبیعی و معمولی را به خود می گیرد . دو عامل حفظ محصولات اینها تصور می شوند ، یکی منبع دروندادها برای حفظ محصولات و دیگری خطر محیطی مواد شیمیایی استفاده شده برای حفظ محصولات .بعلاوه تداوم پذیری برخی از مسائل گسترده تر مربوط به روشهای حفظ محصولات در کشاورزی طبیعی نیز مورد بحث واقع می شوند. استنتاج می شود که سیستم های کشاورزی طبیعی بطور قطع تداوم پذیر نمی باشند . برای سیستمهای کشاورزی طبیعی ، درونداد ، مقدار قابل توجه انرژی است ، اکثر ترکیبات بکار رفته در حفظ محصولات از منابع غیر قابل تجدید مشتق می شوند و هزینه های فرآوری و انتقال قبل از کاربرد را به بار می آورند . بعلاوه این ترکیبات بدون خطر زهر شناسی برای انسانها یا بوم شناسی نمی باشند . علیرغم این مشکلات نتیجه گیری می شود که از دیدگاه بیو فیزیک احتمالاً کشاورزی طبیعی تداوم پذیرتر از کشاورزی معمولی است . با این وجود ارزیابی تداوم پذیری کلی سیستمهای کشاورزی می تواند به بهای داده شده توسط جامعه به دروندادها و بازده ها بستگی داشته باشد و از این نظر ارزیابی اینکه کدامیک از سیستمهای کشاورزی بیشتر تداوم پذیر هستند بسیار سخت است .
مقدمه:
مطالعات اخیر به بحث و بررسی تداوم پذیری سیستمهای کشاورزی متفاوت پرداخته اند . هرچند به طریق های بسیار این آرایه متنوع کار و مطالعه بواسطه عدم وجود تعاریف مورد قبول در مورد " تداوم پذیری " و " سیستمهای کشاورزی تداوم پذیر " مختل شده اند ، اما چند موضوع مشترک از این تجزیه و تحلیل ها پدیدار شده که به نظر می رسد در ارزیابی تداوم پذیری یک سیستم کشاورزی مهم می باشند . اینها شامل حاصلخیزی خاک ، بازده انرژی ، فقط بازه ها ، حفظ اصل ژنتیکی محصولات و حیوانات ، سودآوری ، کیفیت آب ، حفظ طبیعت و عوامل اجتماعی اقتصادی می باشند . به منظور این بررسی ، تعریف تداوم پذیری ارائه شده توسط هنسن وجونز(1996) اتخاذ می شود . این تعرف اظهار می دارد که " تداوم بخشدین از نظر لغوی موجود نگهداشتن ، ادامه دادن ، ابقا کردن یا امتداد دادن است ." بنابراین تداوم پذیری بعنوان قابلیت تداوم یک سیستم در آینده تعریف می شود . اینجا تاکید روی " ادامه یافتن است ." این قابلیت تداوم به هیچیک از ارزش های انسان محور یا " کیفیت" درک شده سیستم مربوط نیست ، بلکه آن ویژگی اصلی یک سیستم و دروندادها و بازده های آن می باشد . بنابراین از لحاظ نظری ، می تواند مشخص شود که سیستم ها جنبه های کیفیتی مطلوب بسیاری دارند اما به خاطر ماهیت دروندادها ، بازده ها و مکانیسم های بازخوردیشان نمی توانند تداوم پذیر باشند . همزمان سیستمهای دیگر می توانند تداوم پذیر باشند ، مثلاً آنها قابلیت تداوم دارند اما جنبه های "کیفیتی" مطلوبی ندارند. بعبارت دیگر آنها ممکن است سیستمهایی باشند که به نظر انسانها "بد" هستند .
هنگام انجام یک بررسی علمی در مورد تداوم پذیری هر سیستم کشاورزی ، مهم است که بررسی روی ویژگی هایی از آن سیستم متمرکز شوند که به قابلیت تداوم آن مربوط می باشند . در سیستمهای کشاورزی قابلیت فراهم کردن یک بازده اقتصادی برای مدیر ، یک ویژگی مهم مربوط به قابلیت تداوم سیستم می باشد . سیستمهای کشاورزی بدون سود تداوم ندارند . مسائل مربوط به حفظ بازده ، مثل حاصلخیزی خاک و کاهش آسیب ها با علف های هرز و آفت ها مهم هستند. استدلال در مورد اینکه اکوسیستم طبیعی یک بازده اصلی و حیاتی برای یک سیستم کشاورزی تداوم پذیر است یا اکوسیستم متغییر ، چندان آسان نیست . برخی عوامل اکوسیستم ها از نظر زراعتی بازده های ارزشمندی فراهم می کنند ، برخی هم نه. هرچند بوم شناسان اغلب روی روابط بین گونه ها تاکید می کنند ، اما سخت است که درک کنیم چطور وجود گونه هایی مثل عقاب دم سفید ، وال آبی ، پروانه چلچله ای یا ارکیده رومی می تواند به تداوم پذیری یک سیستم کشاورزی کمک کند . میزان فزونی در اقلیتهای بوم شناسی نامشخص است . زمینه تحقیق فراوانی برای بوم شناسان باقی می گذارد .این بدان معنا نیست که کشاورزی می تواند در صورت نبود همه گونه های کشت نشده ادامه یابد . برعکس این پیشنهاد وجود دارد که تنها یک زیرمجموعه از هم گونه های موجود برای تولید غذا و الیاف ضروری می باشد .
همچنین این استدلال وجود دارد که آیا استفاده انرژی با یک مولفه مهم بررسی تداوم پذیری است یا نه. بسیاری از بررسی ها استفاده انرژی را در سیستم های کشاورزی در نظر می گیرند، و تولید و استفاده انرژی می تواند غیر قابل تداوم تصور شوند . هنگام بازبینی از دیدگاه تعریف تداوم پذیری اتخاذ شده در این مقاله ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
چکیده:موضوع بحث انگیز روند افزایشی ضایعات مواد غذایی، یکی از چالشهای جدی اکثر کشورها به ویژه، کشورهای در حال توسعه است، سیاستمداران و اندیشمندان مجامع علمی در جهان سوم درصدد برآمده اند برای کاهش ضایعات محصولات کشاورزی در مراحل کاشت، داشت و برداشت و مراحل توزیع و مصرف چاره اندیشی کنند. بر همین اساس ضرورت دارد به خط مشی سیاست کلان، راهکارهای عملی و اجرایی جهت جلوگیری از ضایعات از جانب دولت و نیز بالا بردن سطح آگاهی عمومی در کاهش ضایعات اهمیت داده شود. در این مقاله همچنین مسایل مبتلا به مراحل کاشت، داشت و برداشت و نیز مرحله مصرف، تاثیر ضایعات در قیمت غذایی کشور، اثر فرسودگی ماشینهای کشاورزی در افزایش ضایعات، حمایت از کشاورزان در جهت افزایش بهره وری، اصلاح نظام خرید تضمینی، بسته بندی، خود کفایی در غلات در افق ده ساله، سهم کشاورزی در عوامل تولید ملی و ارزش تولید در اقتصاد ملی تجزیه و تحلیل شده است. در بخش دیگری از مقاله برنامه کنار گذاری کشت محصول (Set aside)، سیاستهای کاهش هزینه مبادله (Transaction cost)، کاهش یارانه بعضی از محصولات غذایی، بکارگیری مناسب خرید تضمینی، افزایش کیفیت بسته بندی، کاهش ضایعات از طریق بازاریابی مناسب (کارایی سیستم بازاریابی و ضایعات در سیستم بازاریابی) و نقش مجموعه فعالیت های بازاریابی، وظیفه متخصصین بازاریابی و پرهیز از دور باطل تولیدات نامناسب، نقش بازاریابی نامناسب و در افزایش ضایعات مورد بحث قرار گرفته است. با توجه به اهمیت استراتژیک بخش کشاورزی در ارزش تولید ناخالص کشور و ارزش صادرات غیر نفتی و اشتغال کشور کاهش ضایعات می تواند علاوه بر افزایش عملکرد محصولات زراعی و باغی، در ایجاد اشتغال، توسعه صادرات غیر نفتی و ایجاد امنیت غذایی از اهمیت بالایی برخوردار است.لغات کلیدی: کاهش ضایعات، امنیت غذایی، اصلاح نظام خرید تضمینی، برنامه کنار گذاری کاهش هزینه مبادله، کیفیت بسته بندی، بازاریابی مناسب مقدمه:یکی از سیاستهای جدی دولتها در امر امنیت غذایی، کاهش ضایعات غذایی است و از طرف دیگر سازمان FAO راههایی را برای جلوگیری از ضایعات مواد غذایی به مسئولان کشاورزی و تأمین کنندگان موادغذایی دولتهای عضو، ارائه داده است.موضوع با اهمیتی که دولتمردان هر کشوری باید درنظر بگیرند تعیین خط مشی کلان در رابطه با کاهش ضایعات می باشد و بعد از تعیین خط مشی و سیاست کلان بایستی مسئولیتها و وظایف، سازمانهای خصوصی و دولتی مشخص و تعیین شود. در این راستا باید دو راه حل در نظر گرفته شود. راه حل اول مربوط به بالا بردن سطح آگاهی عمومی در کاهش ضایعات از طریق روشهای جلوگیری از ضایعات می باشد. البته این راه حل در روند درازمدت ثمردهی خواهد داشت. راه حل دوم مربوط به تدوین سیاستها از طرف دولتها می باشد. اجرای این سیاستهای بعد از تدوین اثرگذاری سریعتری در کاهش ضایعات خواهد داشت. بطور مثال کاهش سوبسید نان از طرف دولت می تواند سریعاً بر مصرف نان تأثیر گذارد.تأکید بر دو راه حل فوق به علت افزایش جمعیت و کاهش منابع طبیعی، امکانات و منابع محدود می باشد و پاسخگویی به نیاز غذایی افراد بتدریج از جانب مسئولان دولتی مشکل می شود، غذا و امنیت غذایی نه تنها وجه اقتصادی – اجتماعی دارد، بلکه به تازگی چهره سیاسی گرفته و به عنوان ابزار سیاسی مورد استفاده کشورهای صنعتی قرار می گیرد.با توجه به شرایط فعلی اقتصاد و کاهش درآمد ارزی در کشور باید، از امکانات استفاده بیشتری کرد، تا تولیدات را افزایش داد و از بند واردات رها شد و نهایتاً از هدر رفتن ارز جلوگیری کرد.در این مقاله هدف بر این است، اهمیت جلوگیری از ضایعات بیشتر شکافته شود و نیز روشهای اقتصادی جلوگیری از ضایعات مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرارگیرد و در پایان پیشنهادات و نتایج ارائه خواهد گشت.
آثار ضایعات محصولات کشاورزی بر جنبه های مختلف اقتصادی:با توجه به اینکه نیمی از برخی محصولات کشاورزی کشورمان، در فاصله بین مراحل کاشت تا برداشت، از چرخه مصرف خارج می شود و این در حالیست که نیم باقی مانده نیز که در سفره خانوار مصرف می شوند، غالباً بدلیل اختلاط با محصولات نامرغوب، اطمینان خاطر برای مصرف کنندگان فراهم نمی سازد.امنیت غذایی که سنگ بنای جامعه ای توسعه یافته و عنصر اصلی سلامت روانی و جسمانی است، هر روزه در کشورهای در حال توسعه مورد تهدید قرار می گیرد.این تهدید، هنگامی عمیقتر می شود که بدانیم اکثریت جمعیت این جوامع را کودکان و جوانان تشکیل می دهند و با این ترتیب با تهدید سلامت آنان، بخش عمده ای از تولید ناخالص داخلی در معرض خطر خواهد بود.در عین حال کمبود تجهیزات و فرسودگی ماشین آلات کشاورزی نیز در برداشت و فرآوری محصولات که نتیجه آن ضایعات بالای محصولات کشاورزی می باشد، خلل وارد ساخته و به بخش دیگر تولید ناخالص داخلی ضربه وارد می سازد.تحقیقات نشان می دهد از مجموع 165 میلیون هکتار اراضی کشور حدود 37 میلیون هکتار (4/22 درصد) مستعد هستند که تنها از 6/18 میلیون هکتار، آنهم از 50 تا 60 درصد ظرفیت برداشتشان استفاده می شود.حمایت از کشاورزان در جهت افزایش بهره وری محصول و نیز اصلاح نظام خرید تضمینی محصولات اساسی کشاورزی و بهبود بسته بندی محصولات کشاورزی از جمله راههای کاهش ضایعات مواد غذایی و محصولات کشاورزی به شمار می رود.در زیربخش زراعت، آنچه که بیش از هر چیز مورد توجه بوده وابستگی کشور در محصولات استراتژیک مانند گندم، برنج، ذرت و دانه های روغنی می باشد. براین اساس و با توجه به اینکه طرحهای متعددی در راستای قطع وابستگی به محصولات یاد شده تهیه گردیده است. بر مبنای این طرح ها پیش بینی شده است که در طرح خودکفایی گندم یک افق زمانی ده ساله (پایان سال 1390) میزان تولید گندم به 5/16 میلیون تن افزایش یابد و نیز طرح خودکفایی برنج در افق ده ساله، میزان تولید این محصول را از 6/1 میلیون تن فعلی به 4/2 میلیون تن در افق طرح خواهد رساند و طرح افزایش تولید ذرت نیز در همان افق زمانی درصدد افزایش تولید ذرت مورد نیاز کشور از 2/1 میلیون تن به 8/2 میلیون تن درسال انتهایی طرح است. لزوم خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک در عرصه جهان کنونی که غذا بعنوان یک اسلحه و اهرم در دست برخی از قدرتها بشمار می رود و تأمین امنیت غذایی در کشور از اهم ضروریات محسوب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
بیمه محصولات کشاورزی
مقدمه :
زندگانی انسان در انیای قرن اخیر با خطرات ومشکلاتی روبروست که هرگز در قرون گذشته با آن روبرو نبوده است . افزایش سریع جمعیت وتمرکز آن در شهرها و مراکر صنعتی ، توسعه کارخانجات کوه پیکر واختراع وسایل نقلیه سریع السیر وافزایش تعداد کارها و مشاغل پرخطر زندگانی آدمی در قرن حاضر با زندگانی گذشتگان ما در قرون گذشته بکلی تفاوت کرده است . صرفنظر از خستگی و فرسودگی عمومی که موجب شده است در سراسر کشورهای مترقی قانون ساعت کار وحمایت کارگران وضع کار اطفال وزنان تصویب و به موقع اجرا گذارده شود ، زندگی در قرن حاضر انسان را روزانه با مخاطراتی مواجه می سازد که هرگز در قرون گذشته سابقه نداشته است .
خطر حوادث کاردر کارخانجات ودر مزارعی که با وسایل فنی جدید کشت می شود ، خطر از بین رفتن کالاهای تجاری بعلت حوادث جنگ، خطر حوادث ناشی از وسایل نقلیه موتوری که روز به روز بر تعداد آن در مراکز جمعیت افزوده می شود وخطر پیری وفرسودگی وعدم توانائی در سنین آخر عمر نمونه های کوچکی است از انگیزه هایی که تدریجاً طی قرون اخیر موجب پیدایش انواع بیمه و سیر تحول تکامل آن گردید .
بیمه که در بادی امر در قرون گذشته بیشتر جنبه سود پرستی ونفع طلبی داشته امروز رفته رفته تحت تاثیر احساسات نوع پروری وبشر دوستی قرار گرفته ونوعی از احساسات عالیه بشری با آن توام شده که در صنعیت ماهیت آن را بکلی تغییر داده است .
امروز نبوغ بشر وقدرت فکر انسانی در جستجوی آن است که همه آلام ومصائب انسان را یکجا جلوگیری کند ودرصورت وقوع لااقل از شدت آثار آن بکاهد . در این مبارزه نوع دوستی نقش بیمه حساس است شاید بتوان گفت قسمت عمده مصائب بشری که جبران آن تاکنون در مترقی ترین اجتماعات انسانی ممکن نبوده با مداخله فن بیمه به آسانی وسهولت عملی شده است .
بدین ترتیب بیمه نه تنها نقش عمده ای در اقتصاد جهان بازی می کند ، بلکه نقش حساس نیز در تسکین آلام بشری وایجاد تعادل در برابر مصائب طبیعی بعهده دارد . امروز بیمه یکی از ضروریات اقتصاد ملل جهان محسوب می شود واگر تصور کنیم روزی صدها وهزاران موسسه بزرگ که در سارسر جهان به این عمل اقتصادی مفید مشغول می باشند کار خود را تعطی کنند باید قبول کنیم تزلزلی وخیم در امور اقتصادی جهان روی خواهد داد .
بیمه محصولات کشاورزی :
فکر افزایش تولیدات مواد غذایی از طریق سرشکن کردن خطرات روی عده بیشتر ونیز برقراری یک سیستم موثر اعتباری برای حمایت از تولیدات غذایی و نوعی آگاهی روز افزون به لزوم ایجاد یا تکمیل سیستم بیمه محصولات ، بطور اخص غلات ، متناسب با شرایط هر کشور در میان ممالک در حال رشد آسیا واقیانوسیه در حال پیدایش وتکوین میباشد .
بغیز از ژاپن با 60 سال سابقه بیمه وسری لانکا با 40 سال سابقه ، بقیه کشورها در مراحل آغازین شروع چنین برنامه ای هستند .
طرحهای آزمایشی درهند ، بنگلادش وتایلند قبلاً شروع شده ودر کشورهای پاکستان ، فیلیپین ، اندونزی وکره در دست تدوین می باشد .
بیمه محصولات کشاورزی در کشورهای آسیایی موضوع جدیدی است وآگاهی ها خصوصاً در مورد قطعات کوچک شالیزارها بسیار اندک میباشند .
در این زمینه تخصص ودانش فنی هم بسیار ناچیز بوده وبرنامه ریزان دقیقاً نمی دانند برای کسب این نوع اطلاعات به چه منابعی بایستی رجوع نمایند .
نیاز به بیمه محصولات
کار کشاورزی با خطرات بیشمار طبیعی ، اجتماعی وانسانی روبروست . اما وجه مشخصه آن از سایر فعالیتها ، اتکاء زیاد آن روی طبیعت است . کشاورزی علیرغم فعالیتهای تجاری در یک جو بی ثباتی وعدم اطمینان ناشی از مواجه با طیف وسیعی از خطرات طبیعی مانند طوفان ، باد ، سیل ، خشکسالی ، یخبندان وتگرگ از یکطرف واز طرف دیگر حشرات وسایر آفات وامراض به حیات خود ادامه می دهد. بطور طبیعی بخش اعظم این صدمات متوجه غلات میباشد .
عدم اطمینان از بازده محصول مهمترین خطریست که کشاورزان با آن روبرو هستند . این کشاورزان فاقد توان مالی کافی برای جبران خسارات طبیعی هستند . یک ضایعه طبیعی نه تنها موجب از دست رفتن در آمد کشاورزان بلکه به قیمت از میان رفتن سرمایه گذاریهای آنها نیز تمام می شود .
در نتیجه آنها نمی توانند هزینه های اجاره ومالیاتهای متعلقه را بپردازند وبا کاهش قدرت خرید مواجه می شوند. بنابراین کل جامعه از این خطرات که کشاورزان نخستین قربانیان آن هستند زیان می بینند .راههایی برای جبران تمام یا حداقل قسمتی از خسارات وارده به محصول بررسی شده است کاهش اجاره بهای زمین ومالیاتها ، طولانی تر کردن مهلت پرداخت دیون وکمک مستقیم دولت معمولی ترین راههائی هستند که تاکنون مورد استفاده واقع شده اند .
اشکال این شیوه در این است که کشاورزان به آن بصورت یک حق قانونی نگاه نمی کنند بلکه امتیازی است که تابع سیاستهای روز ومنابع مالی دولت هاست . بنابراین این کمکها خالی از دغدغه و دردسر نیستند مگر اینکه با تضمینهای قانونی میزان ونرخ آنها مشخص شود .
حمایت قانونی این کمکها نیز نمی تواند مانغ غیر عملی بودن آنها باشد زیرا اولاً دولتها مجبور به تخصیص اعتباری هستند که حجم آن زیاد وغیر قابل پیش بینی است و ثانیاً تخصیص این اعتبارات به بخش کشاورزی از طرف سایر بخشها وسطوح جامعه زیر سوال قرار می گیرد . بیمه می تواند فارغ از تمام این مشکلات ومسائلی که شمرده شد محصول را در مقابل سوانح طبیعی حمایت کند . در بیمه کشاورزان از یک حداقل اطمینانی در مقابل نامعلومی بازده محصول برخوردار می شوند . آنها در قبال پرداخت مبلغ ناچیزی این حق را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
پیامدهای اعمال قیمتهای حسابداری برای محصولات صنعتی
قیمتگذاری محصولات صنعتی به روش حسابداری و جلوگیری از عملکرد قیمتهای اقتصادی بر تحولات تولیدی و اصتقادی کشور، اثرات منفی و ویرانگر مهم و بنیادی خواهد داشت. در این قسمت، برخی اثرات و پیامدهای مهم و مخرب قیمتگذاری بیان خواهد شد.
جلوگیری از علامت دهی قیمتهای اقتصادی
چون در تعیین قیمتهای حسابداری، وضعیت تقاضا نسبت به عرضه مورد توجه قرار نمیگیرد، قیمتهای تعیین شده علامتی را در زمینه میزان کسری یا فزونی تقاضا نسبت به عرضه در بر ندارد. در چنین شرایطی، قیمتهای اعلام شده نمیتواند سرمایه گذاران و منابع اقتضادی را به طرف تولید کالاهای مورد نیاز هدایت نماید. در چنین حالتی، فعالیتهای تولیدی مورد نیاز کشور باید توسط یک دستگاه اداری تعیین و اعلام شود و با اعظای امتیازاتی نظیر ارز دولتی یا پرداخت سوبسید مستقیم، سرمایه گذاران و امکانات اقتصادی را به سمت تولید کالاهای مورد نیاز که با روشهای اداری تعیین شده است، برانگیخت و حرکت داد. با توجه به ناتوانی و عدم کارایی نظامهای اداری، و با توجه به کمبود منابع دولتی برای استمرار پرداخت سوبسید یا ارزیهای ارزانقیمت، و با توجه به مسائل و مشکلاتی که به لحاظ تفاوت قیمتهای واقعی بازار و قسمتهای محاسباتی از نظر توسعه فساد برای نظام اداری کشور ایجاد میشود، و بالاخره با توجه به اینکه اعطای امتیازات دولتی، زمینه کشب سودهای بادآورده را برای کسانی که آن امتیازات را میگیرند فراهم میکند، و این سودهای بادآورده به کسانی میرسد که یا رابطه و نفوذ دارند یا بخشی از آن سود را به عوامل اداری موثر در تصمیمگیری میدهند و زمینه فساد در دستگاه اداری را فراهم مینمایند، جایگزینی علامت دهی قیمتها با یک ماشین اداری نتیجه بخش نبوده و فاقد کارایی است. البته دستگاه اداری میتواند به عنوان مکمل یا تقویت کننده علایم قیمتهای اقتصادی مقید و موثر باشد، ولی نمیتواند به طور موفقیت آمیزی جایگزین آن شود. در هیچ یک از کشورهای موفق نیز علامت دهی قیمتهای اقتصادی با قیمتهای حسابداری و نظام اداری متصل به آن جایگزین نشده است. در واقع، در هر کشوری که قیمتگذاری حسابداری با نظام دولتی توزیع امتیازات و امکانات در کار بوده است، آن کشور را عقب افتاده و فلج نموده است. اوج کاربرد نظام قیمتهای حسابداری و ماشین اداری مربوط به آن در کشورهای کمونیستی متجلی بود که نتایج آن از عوامل اصلی و تعیین کننده ای بود که موجب متلاشی شدن کامل نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها شد.
جلوگیری از تشویق و تنبیه توسط قیمتهای اقتصادی
قیمتهای حسابداری مانع تشویق و تنبیه تولیدکنندگان بر اساس کارایی آنها و اهمیت محصولات آنها از نظر رفع نیازهای جامعه میشود. در قیمتهای اقتصادی، آنهایی که کارآترند و با بهره وری بیشتر محصولی را تولید میکنند که بیشتر مورد نیاز جامعه است، تشویق میشوند. بر عکس، آنها که کارا نیستند یا امکانات جامعه را در تولید محصولاتی به کار گرفته اند که مورد نیاز جامعه نیست، تنبیه میشوند. قیمتهای حسابداری این ساز و کار مهم تشویق و تنبیه را حذف یا بسیار کم رنگ میکند. در قسمتهای حسابداری، صنایعی که کارایی نداشته باشند و محصولات خود را با ضایعات و نیروی کار فراوانی تولید کنند، چون هزینه هایشان بالاست، قیمت تعیین شده برای محصولات آنها نیز بالا خواهد بود و شاید به خاطر عدم کارایی، سود یا جایزه بیشتری هم بگیرند. بر عکس، صنایعی که کاراتر هستند چون هزینههای تولیدشان نیز کمتر است سود کمتری خواهند برد و به نوعی به خاطر کارایی تنبیه میشوند. اگر در جامعه کارآمدها تنبیه شوند و غیر کارآمدها تشویق، بهبود کارایی و بهره وری میسر نخواهد بود. در همه کشورهای موفق، زمینه سیاستهای اقتصادی و قیمتگذاری به گونه ای است که کارآمدها تشویق و غیرکارآمدها خود به خود تنبیه میشوند.
فقر تولیدکنندگان و عدم بهره برداری از امکانات تولیدی
چنانکه در قسمت قبل ملاحظه شد، در قیمتهای حسابداری هزینههای فرصت سرمایه هایی که در تولید به کار گرفته شده اند در نظر گرفته ن شده و نرخ سود سرمایههای ثابت بسیار پایین و ناپیز در نظر گرفته میشود. در واقع، قیمتهای حسابداری، سود تولیدکنندگان صنعتی را نسبت به سرمایه ای که به کار گرفته اند بسیار ناچیز تعیین میکند. قیمتهای حسابداری با نفوذ به قلب فرایند توسعه صنعتی که سودآوری قنعت است، توسعه صنعتی را مختل میکند و تولیدکنندگان را در فقر فرو میبرد. شکل، چرخههای رشد و فروپاشی بخش صنعت را با نقطه نفوذ قیمتهای حسابداری نشان میدهد. قیمتهای حسابداری با نفوذ به نقطه سودآوری و سنعت و کاهش سود فعالیتهای تولید صنعتی، تولیدکنندگان صنعتی را در فقر فرو میغلتاند. در نتیجه کمیسود و فقر تولیدکنندگان، چرخههای رشد صنعت به چرخههای فروپاشی آن تبدیل میشوند. در شکل با کاهش سود تمام منابع سرمایه گذاری کاهش یافته و کمبود سرمایه گذاری موجب عدم توسعه یا حتی جایگزینی سرمایههای ثابت صنعت و عدم توسعه نرم افزارهای صنعتی شده، سود صنعت را بیشتر کاهش میدهد. همچنین کاهش سود و فقر صنعت، موجب کاهش حقوق و دستمزد و در آمد کارکنان صنعت میشود. وقتی صنعت نتواند به کارکنان موثر و کارامد خود متناسب با هزینه فرضت آن کارکنان پرداخت کند، کارکنان با کیفیت، صنعت را ترک میکنند و کیفیت نیروی انسانی صنعت تنزل مییابد. با تنزل کیفیت نیروی انسانی، بهره برداری از امکانات موجود کاهش یافته و سود صنعت بیشتر کاهش مییابد. صنعت کشور یا صنایعی از کشور که تحت پوشش قیمتهای حسابداری قرار میگیرند، رو به از هم گسیختگی و نابودی خواهند رفت.
تاثیر قسمتهای حسابداری بر برخی از صنایع تجربه شده است. وقتی در اکثر سالهای دهه 1360 صنعت فولاد عدم توان او در جذب و نگهداری نیروهای کارآمد، و عدم توان او در بازسازی و نوسازی خود، واحدهای تولید فولاد را به نابودی میکشاند. شرکت راه آهن جمهوری اسلامی، شرکتهای معدن زغال سنگ، و صنعت خودروسازی ایران، نزدیک به یک دهه قیمتهای حسابداری و فقر و فرسایش و از هم گسیختگی ناشی از آن را تجربه کرده اند.
وقتی قیمت حسابداری در یک صنعت اعمال میشود، مدیران آن صنعت را مورد سرزنش قرار میدهند که کارایی و بهره وری صنعت پایین است و باید ارتقا یابد، در صورتی که مدیران مقصر نیستند. وقتی یک صنعت در نتیجه اعمال قیمتهای حسابداری ناتوان میشود، طبعا به لحاظ از دست دادن نیروهای کارآمد خود، انکان تحرک و بهبود بهره وری را نیز از دست میدهد. مدیران نمیتوانند معجزه کنند.
جلوگیری از حرکت ثروت جامعه به بخش صنعت و توسعه آن بخش
توسعه و رشد هر بخش اقتصادی، مستلزم حرکت ثروت و امکانات جامعه به طرف آن بخش است. وقتی قسمتهای حسابداری نرخ سود یک صنعت را کاهش میدهد به چند طریق مانع حرکت ثروت جامعه به سمت آن بخش میشود. اولا کاهش سود در آن صنعت، مانع جذب امکانات و ثروتهای جامعه از طریق سود و مازاد اقتصادی ایجاد شده در آن سنعت برای سرمایه گذاری و رشد میشود. ثانیا به تبع ممانعت از شکل گیری سود مناسب برای صنعت، طرق دیگر انتقال ثروت و امکانات جامعه به طرف رشد و توسعه آن صنعت نیز مسدود میشود. وقتی صنعتی سودی متناسب با سرمایههای قبلی ایجاد نکند، امکان فروش سهام و جذب سرمایه گذاران جدید، اخذ وام، یا جذب پس اندازها از طریق فروش اوراق قرضه نیز محدود یا منتفی خواهد شد. با محدود یا منتفی شدن طرق جذب امکانات و ثروتهای جامعه به سوی رشد صنعت، صنعت کشور رشد نخواهد کرد. در هیچ یک از کشورهایی که از نظر توسعه اقتصادی موفق بوده اند، قیمتهای حسابداری بر محصولات صنعتی اعمال نشده است تا از انباشت سرمایهها و امکانات کشور در بخش صنعت جلوگیری کند.